جامعه از تلاقی متلاطم آحاد انسانها پدید میآید و زادگاه فرهنگها نیز نقطهی تماس و تلاقی آدمیان است. در همان اوان خلقت آدمی، به محض آنكه برای نخستین بار انسانی با انسانی دیگر به گفتوگو پرداخت، «فرهنگ» نیز زاده شد.
فرهنگ را میتوان مجموعه ای پیچیده از دانشها ، باورها، هنر و آداب و رسوم یک جامعه دانست[1] که مبتنی بر ارزشهایی ست که گروهی بر ان پایبندی دارند و در ساختار اجتماعی از آن پیروی می کنند.[2]
بطور خلاصه فرهنگ هر ملت، شناسنامهی آن ملت و تمدن هر عصر هویتنامهی آن عصر به شمار میرود و دلیل اصلی ضرورت هم زیستی فرهنگها، لزوم زیست اجتماعی آحاد بشری است[3] و گفتگو راهیست برای ترک مخاصمه و رسیدن به مفاهمه و همدلی. مضرات عدم این گفتگو و تعامل نیز تمامیت خواهی، برتریجویی و توسعهطلبی برخی تمدنها و فرهنگها که بزرگترین مانع زیست صلحآمیز جوامع بشری است، انحصارگرایی، خود را حقّ مطلق انگاشتن و دیگران را باطل محض پنداشتن، فقدان شناخت اصحاب فرهنگها و تمدنها از یكدیگر و سوءتفاهمهای ویرانگری كه مایهی تیرگی فضای تفاهم بین ادیان و فرهنگها شده و فرصت نگاه شفاف را از واحدهای انسانی سلب كرده است و در نهایت برخورد تمدنها که از نظریان آقای هانگتینتون است همه و همه نشان میدهد که عدم تعامل و تساهل تا چه حد خطرناک و ویران کننده است. مسائل امروز جهان، جنگهای موجود و حتی مسائل داخلی کشور خودمان ایران ناشی از همین عدم تعامل و گفتگو و همدلی بین ادیان، مذاهب، فرهنگها و تمدنهای مختلف است.
شهر قم شهریست مهاجر پذیر از اقوام مختلف ایرانی و همچنین دارای دانشجویان خارجی از سراسر دنیا با تفاوت های عمیق فکری-فرهنگی
و دینی زیاد. این خصوصیت شهر نیاز فراوانی به گفتگو و رسیدن به همدلی یا حداقل نزدیکی نظرات دارد که تخلیه شدن افکار در حین گفتگو سبب تلطیف روحیه شهر، آرامش روانی بیشتر در شهر، ایجاد روحیه انعطاف پذیری و انتقاد پذیری بیشتر میشود.
در دنیای امروز یکی از مکانهای شکل گیری فرهنگ، مراکز گردهمایی و تجمع شهر هستند اما با توجه به وضعیت کنونی جامعه متوجه میشویم که این مراکز درصورت تک صدایی و متکلم وحده بودن، نمیتوانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند. با سخنرانی و وعظ و خطابه به فرهنگسازی نمیتوان رسید بلکه فرهنگ باید ذره ذره در جان مردم رسوخ کند و در زندگی آنان جریان یابد. یکی از راهکارهای اشاعه فرهنگ، پرهیز از تک صدایی و گفتگو و تعامل مابین فرهنگها ست. مراکز گردهمایی فرهنگی تا هنگامی که محلهایی برای مباحثه و دیالوگ فرهنگی نشوند راه به جایی نخواهند برد و تنها با سخنرانی و مجالس وعظ و خطابه و یک سویه صحبت کردن نمیتوان فرهنگ را بارور کرد و نشر و گسترش داد.
بنابراین سعی میشود در این تحقیق راهکار “گفتگو” جهت بهبود عملکرد مراکز گردهمایی فرهنگی، تحلیل شود.
- سوالات تحقیق
1- چگونه مراکز گردهمایی میتوانند نقش اشاعه فرهنگ را به نحو بهتری اجرا کنند؟
2- چگونه میتوان با استفاده از عناصر محیطی و طراحی معماری در یک مرکز گردهمایی به افزایش تعاملات فرهنگی کمک کرد؟
- اهداف و فرضیه های تحقیق
1-1-3-1- فرضیه ها:
· گفتگوی بین فرهنگها ، سبب کمترشدن مخاصمات و کمک به آرامش روانی میشود.
· با طراحی فضاهای درجه بندی شده از سطوح گوناگون گفتگو، میتوان به افزایش تعاملات اجتماعی و فرهنگی در یک مرکز گردهمایی، کمک کرد.
· تعامل فرهنگی هنگامی اتفاق می افتد که فقط فضاهایی متکلم وحده مانند سالن همایش طراحی نکینم و به فضاهای ارتباط جمعی و گفتگو اهمیت بیشتری دهیم در اینصورت عملکرد مراکز گردهمایی فرهنگی بالا میرود.
· استفاده از عناصر معماری ای که زبان مشترک فرهنگها هستند برای رسیدن به همدلی ، یکی از راههای گفتگوی ذهنی است که یکی از عناصر زبان مشترک مابین فرهنگها، “هندسه” است.
1-1-3-2- اهداف:
· بهره گیری از عناصر آشنای معماری و نمادهای فرهنگی برای ایجاد حس امنیت و قرابت جهت گفتگو و تعامل.
· کمک به کم رنگ کردن مخاصمه و درگیری با گفتگوی مسالمت آمیز و محترمانه.
· بهبود عملکرد مراکز فرهنگی در جهت اشاعه فرهنگ با استفاده از عناصر کالبدی معماری.
· استفاده از متغیرهای محیطی جهت ایجاد مکانهای گفتگو و همزیستی مسالمت آمیز.
- ضرورت طرح
علل و دلایل بسیاری در تعیین و تحقق عینی نسبت میان یك فرهنگ و تمدن با فرهنگ و تمدن دیگر دخیل است؛ امّا عمده دلایل امكان و ضرورت هم زیستی فرهنگها، همان علل و دلایل توجیه كنندهی لزوم زیست اجتماعی آحاد بشری است. به گونهای گذرا به برخی از این علل و دلایل با تأكید بر عناصر عصری آنها اشاره میشود:
فرم در حال بارگذاری ...