وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی تأثیر روابط بین نسلی بر ترتیبات زندگی سالمندان 60 سال به بالا شهر شیراز

 
تاریخ: 03-12-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

براساس طبقه بندی های سازمان ملل اصطلاح سالمند در مورد کسانی به کار برده می شود که 60 سال یا بیشتر از سن آنان گذشته باشد. بر اساس یک شاخص جمعیتی معمولاً اگر بیش از 12درصد کل جمعیت 60 سال و بالاتر(زنجانی، 47:1369) و یا بیش از 10 درصد کل جمعیت 65 سال و بیشتر باشد جمعیت سالخورده تلقی می شود (جهانفر، 1374). براساس نتایج سرشماری عمومی نفوس ومسکن سال 1390 مرکز آمار ایران نزدیک به شش میلیون نفر از جمعیت کل کشور در سنین 60 سال و بالاتر قرار دارند و نسبت جمعیت سالخورده 60 سال و بالاتر بر اساس نتایج سرشماری ذکر شده 2/8 درصد بوده است. آمارها بیانگر این است که میزان رشد جمعیت سالمندان به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از میزان رشد کل جمعیت می باشد. بنابراین این گونه که شاخص های آماری نشان می دهند روند سالخورده شدن جمعیت در کشور ما آغاز شده است. که اگر برای مواجهه با آن آماده نباشیم پیامدهای منفی بسیاری در پی خواهد داشت.

 

 

از مهمترین مسائلی که در زمان پیری مطرح می شود مسأله مراقبت و حمایت از سالمندان است. در گذشته حمایت از سالمندان معمولاً از طریق تعهدات بین نسلی فرزندان- والدین و جامعه انجام می پذیرفت اما امروزه اینگونه تعهدات و ارایه حمایت های مورد نیاز سالمندان تا حدود زیادی تضعیف شده است. و “علیرغم افزایش تعداد و نسبت سالمندان کشور در چند دهه اخیر، موقعیت و جایگاه آنان به ویژه در شهرهای بزرگ در مقایسه با گذشته تضعیف شده است”(ریاحی، 1387: 10). تا مدتی پیش، سالخوردگان در اکثر نقاط دنیا در خانواده های گسترده زندگی می کردند، و به طور معمول، اقتدار خود را بر اعضای خانواده حفظ می کردند و انتقال فرد به سنین سالخوردگی بسیار آرام تر و قابل تحمل تر از امروز صورت می گرفت (علیخانی، 1381: 24). اما امروزه کاهش بعد خانوار و تغییر خانواده های  گسترده به خانواده هسته ای، اشتغال زنان در جامعه، مهاجرت فرزندان و افزایش پدیده شهرنشینی از عواملی است که باعث شده سالمند امروزی از حمایت کافی برخوردار نباشد.

 

 

امروزه در نتیجه سالمندی جمعیت برای نخستین بار در تاریخ بشر امکان همراهی فرزندان با والدین سالمنداشان افزایش یافته است، چنان که جانگ[2] بیان می کند « اولین بار در طول تاریخ بشر است که شمار زیادی از والدین و فرزندانشان پتانسیل همراهی با هم در نیمه دوم زندگیشان را دارند. هر چند که افزایش امید به زندگی[3]، باعث افزایش شانس همراهی فرزندان با والدین در سال های واپسین زندگی می شود، اما در نسل های بعدی که درگیر کاهش باروری و دیگر تحولات جمعیت و جامعه شناختی شده اند این احتمال کاهش می یابد. کاهش میزان باروری باعث می شود که شمار بزرگتری از سالمندان با فرزندان کمی حمایت شوند و فرزندان، خواهر و برادر کمتری داشته باشند تا در مسئولیت های مراقبتی شریک شوند» (جانگ،1:1999).

 

 

چنین تحولات صورت گرفته ای در زندگی اجتماعی توجه را به سوی مطالعات بین نسلی جلب کرده است چرا که علاوه بر کاهش مرگ ومیر و افزایش امید به زندگی ، که افزایش احتمال زندگی چند نسل را در یک زمان امکان پذیر می سازد، پدیده های دیگری مانند طلاق و بالارفتن سن ازدواج نیز احتمال وابستگی متقابل بین دو نسل را افزایش می دهد و طولانی تر شدن زندگی آنها در کنار یکدیگر را میسر می کند. و با توجه به اینکه اعضای خانوار از سطوح متفاوت همبستگی اجتماعی و حمایت عاطفی و ابزاری برخوردارند، روابط میان اعضای خانوار ممکن است تنش ایجاد کند و والدین سالمند و فرزندان درگیر تعاملات ناخوشایندی شوند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پروژه دانشگاهی

 

اما مسئله قابل توجه دیگر که پیامد مدرنیزاسیون است، الگو و فضای متفاوتی است که محصول سبک زندگی جدید است که در آن فردگرایی افراد افزایش می یابد. ومنجر به  مستقل شدن افراد از واحد تولیدی خانواده می گردد که از یک طرف فرزندان را از وابسته بودن به واحد تولیدی و جغرافیایی خانوادگی رها ساخته که در نتیجه آن فرزندان به منظور کسب موقعیت های بهتر در زندگیشان به مهاجرت می پردازند و بنابراین فاصله جغرافیایی بین دو نسل، به نسبت گذشته بیشتر می گردد. وخانواده های هسته ای شکل غالب خانوارها می شود. این تحولات موجب تغییر در برخی نقش های اعضای خانواده و بخصوص تغییر و کاهش نقش های سالمندان در خانواده می شود. که به نظر می رسد کاهش نقش های سالمندان، بر میزان پذیرش آنها در خانواده اثر گذار باشد. بنابراین چنین شرایطی سالمندان را که به حمایت و کمک اطرافیان و به خصوص فرزندان خود نیاز دارند تا سال های مانده از عمرشان را سپری کنند در شرایط نگران کننده­ای قرار می­دهد.

 

 

متعاقب تغییرات ذکر شده یعنی کاهش باروری و در کنار آن افزایش امید به زندگی و همچنین پدیده هایی مانند طلاق و بالارفتن سن ازدواج که به طولانی تر شدن زندگی  نسل ها در کنار یکدیگر کمک می کند. و در همین راستا کاهش محدوده خویشاوندی، ایجاد فاصله جغرافیایی بین نسلی و افزایش تحصیلات افراد در کنش و واکنش با یکدیگر الگوهای متفاوتی از روابط بین نسلی را ایجاد می کند. تمامی مسائل عنوان شده روابط بین نسلی را به چالش کشیده و منجر به جریان جدیدی از این روابط در خانواده­ها می­گردد، چرا که دو نسل فرزندان و والدین سالمند آنها دارای نیازهای متفاوتی می باشند نیاز سالمندان به حمایت ، خصوصاً با وجود بیمارهای مزمن و ضعف سیستم های حمایت رسمی در ایران، ما را  برآن می دارد که به بررسی حمایت فرزندان از والدین سالمند بپردازیم و دریابیم که تعهد فرزندان به وظایفی که در مورد والدین سالمندان خود بر عهده دارند چه تأثیری بر ترتیبات زندگی[4] سالمندان می گذارد، آیا فرزندانی که با والدین سالمند خود زندگی می کنند در مقایسه با فرزندانی که مستقل از والدین خود زندگی می کنند به حمایت بیشتری از سالمند می پردازند؟ آیا جنس سالمند و تعداد فرزندان سالمند بر حمایت فرزند از والدین  سالمند تأثیر گذار است؟ سالمندان کدام شکل از ترتیبات زندگی را ترجیح می دهند و رضایت سالمندان از کدام یک از اشکال ترتیبات زندگی بیشتر است. سالمندان زندگی مستقل از فرزندان را ترجیح می دهند یا هم سکنایی را؟ بنابراین این مطالعه تلاش دارد به الگوهای غالب و رایج ترتیبات زندگی در میان سالمندان دست یابد و تأثیر روابط بین نسلی را بر ترتیبات زندگی سالمندان مورد بررسی قرار دهد. زیرا هر چند که اطلاعات در مورد ترتیبات زندگی مفید است اما الزاماً این داده ها ماهیت روابط اجتماعی و بین نسلی موجود برای سالمندان را به وضوح نشان نمی­دهد و آمارهای توصیفی در مورد ترتیبات زندگی پژوهشگر را از انگیزه ها و ترجیحات ترتیبات مختلف زندگی مطلع نمی سازد. بنابراین در این پژوهش علاوه بر ترتیبات زندگی به بررسی روابط بین نسلی می پردازیم و با توجه به این مسئله که مورد حمایت و مراقبت قرارگرفتن سالمندان از سوی فرزندانشان در سال های مانده از عمرشان مهمترین بحث از روابط بین نسلی فرزندان – والدین سالمند محسوب می شود. در این مطالعه تلاش می شود تا بعد حمایتی روابط بین نسلی مورد ارزیابی قرار گیرد.

 

 

[1] – Bongaarts

 

 

[2] – jeng

 

 

[3]- Life Expectancy


فرم در حال بارگذاری ...

« تحوّلات مسئولیت مدنی در حوادث رانندگیبا تأکید بر قانون جدید اخذ جرائمبررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر تمایل به مشارکت اجتماعی ساکنین و شاغلین محله زنجان جنوبی … »