شرایط دوره نوجوانی و جوانی و تعدد مراحل مذکور حساسیت بررسی موضوع سازگاری را افزایش می دهد. سازگاری به لحاظ نظری سازه متنوع و پیچیده ای تلقی میشود و بر این اساس اندیشمندان سعی در بررسی ابعاد گوناگون آن داشته اند. از لحاظ نظری، سازگاری محصولی اجتماعی است و شرایط و عوامل متعدد در شکل گیری آن نقش دارند(دام و همکاران). بخشی از تلاش دانشمندان بررسی و تحلیل تاثیر عوامل متعدد در شکل گیری سازگاری بوده است. سازگاری فرآیندی اجتماعی است که برآیند تاثیر عوامل متعدد فردی، خانوادگی و محیطی می باشدو بنابراین پدیده ای تک علتی محسوب نمی شود. البته باید توجه داشت که تاثیر عوامل متعدد بر سازگاری نیز یکسان نیست و عوامل فردی، خانوادگی و محیطی تاثیرات متفاوتی بر شکل گیری سازگاری نوجوانان و جوانان دارد. رویکردهای نظری سعی در تبیین تاثیر هرکدام از این عوامل در سازگاری داشته است. مسئله مهم دیگر آن است که سازگاری موجب شکل گیری پدیده های دیگر فردی و اجتماعی می گردد و بر سایر فرایند ها و موضوعات اجتماعی تاثیر می گذارد. بررسی این نکته در کنار مطالب پیشین، گویای پیچیدگی تبیین نظری این موضوع است. درصورتی که سازگاری جوانان به درستی صورت گیرد، آنان در ادامه مسیر زندگی با سهولت بیشتری قادر به انجام وظایف و کارکردهای اجتماعی خواهند بود(فولادی 1383).
سازگاری توانایی آمیزش، انطباق، مصالحه، همكاری و كنار آمدن با خود، محیط و دیگران نیز تعریف شده است(فولادی، 1383). انسان سازگار كسی است كه از سلامت روانی برخوردار باشد اما تغییرات فشرده و سریع، معمولا قابلیت سازگاری فرد را به طور جدی زیر سوال می برد و در نتیجه احتمال تضاد، تعارض، استرس و سردرگمی پدید می آید (بذل،1383).
یکی از مهمترین عوامل رشد انسان محیط خانوادگی است. کودکان در محیط خانواده، حس محبت و امنیت و توانایی های یادگیری اجتماعی را کسب می کنند و از طریق کیفیت روابط بین والدین خود و همچنین بازی کردن با برادران و خواهران و سایر کودکان مهارت های اجتماعی لازم را برای سازگاری بهتر می آموزند(کالات، 1996). آنچه این شرایط را تحت تاثیر قرار می دهد فرایند ادراك فرد از عملكرد خانواده است. دراین فرآیند، فرد با دریافت و تعبیر محرك ها، پنداشت ها و برداشت هایش از محیط رفتار خود راتنظیم و شکل می بخشد. هرگونه نارسایی در عملكرد خانواده تاثیرات نامطلوبی در بهنجار نمودن فرزندان ایجاد می کند(ساروخانی، 1370). این ادراك ها می توانند به صورت طرحواره های ناسازگار اولیه بازنمایی هایی از محیط پیرامون پدید آورند كه در صورت ناخوشایندی آنها، فرد را در معرض انواع آسیب ها قرار می دهد(استین برگ ، 2000 ؛ مارشانت ، 2001).بیشترین افراد ناسازگار و مسئله دار، وابسته به خانواده های آسیب دیده هستند و فرزندانی كه مربوط به خانواده های پر كشمكش می باشند به سبب عدم برخورداری از آرامش روانی و عدم تمركز و آشفتگی بیشتر در معرض رفتارهای ناسازگارانه قرار دارند(بارلو، 1992 ؛ به نقل از زارع مقدم، 1385). به عبارت دیگر,عامل تامین نیازهای اساسی انسانی و تعادل روانی و عاطفی در افرادخانواده است.موقعیت كودك در خانواده، نحوه ی ارتباط والدین و یا سایر وابستگان بااودر شكل گیری شخصیت وی نقش دارند(جهانگیری،1383).
از سوی دیگر یكی از مهمترین مهارت ها كه مشخصه بهنجاری و سازگازی فرد است، برخورداری از صفت خودكنترلی (خودنظارتی) است. خودکنترلی یعنی فرد کنترل رفتارها، احساسات و غرایز خود را با وجود برانگیختن برای عمل داشته باشد. یک نوجوان با خودکنترلی زمانی را صرف فکر کردن به انتخاب ها و نتایج احتمالی می کند و سپس بهترین انتخاب را می کند(فرایرز و هوفمن، 2009). مایر و سالووی(2003) خودکنترلی را تحت عنوان کاربرد صحیح هیجان ها معرفی می نمایند و اعتقاد دارند قدرت تنظیم احساسات موجب افزایش ظرفیت شخصی برای تسکین دادن خود، درک کردن اضطراب ها افسردگی ها یا بی حوصلگی های متداول می شود. افرادی که به لحاظ خودکنترلی ضعیف اند، دائماً با احساس ناامیدی، افسردگی، بی علاقگی به فعالیت دست به گریبان اند، درحالی که افراد با مهارت زیاد در این زمینه با سرعت بیشتر می توانند نا ملایمات را پشت سرگذاشته و میزان مشخصی از احساسات را با تفکر همراه نموده و مسیر درست اندیشه را بپیمایند(صفری،1387). خودکنترلی به معنی سرکوب کردن هیجانات و احساسات نیست. برعکس خودکنترلی یعنی اینکه ما یک انتخاب برای چگونگی ابراز احساساتمان داریم و چیزی که مورد تاکید است، روش ابراز احساسات است به طوریکه جریان تفکر را تسهیل کند( گلمن ،1995 ،پارسا، 1380).
خودکنترلی از طریق فرایند روش های مقابله ای در سازگاری تاثیر خود را نشان می دهد. افرادی كه می توانند هدف های واقع گرایانه را اولویت بندی كنند و در زمان تصمیم گیری میان عواطف و عقل تعادل برقرار كنند، خود كنترل هستند(آقایار وشریفی درآمدی، 1385). خودكنترلی بیانگر میزان مطابقت ویژگی های رفتاری خود با شرایط و موقعیت موجود است(كریتنر و کینیکی، 2007). چندین مطالعه اثر خودكنترلی را در محل كار بررسی كرده و به این نتیجه رسیده اند كه افراد با خودكنترلی بالا بیشترین مهارت اجتماعی را دارند(دای و کلیدوف، 2003).
باتوجه به مطالب ذکرشده,پزوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سوالاست .
سوال پژوهش :آیا بین خودکنترلی وعملکردخانواده باسازگاری دانش آموزان رابطه دارد؟
اهمیت و ضرورت موضوع مورد پژوهش
تبیین نظری یافته های پژوهش های انجام شده مبین آن خواهد بود که اثربخشی حمایت اجتماعی (حمایت اجتماعی می تواند در قالب عملکرد خانواده و گروه دوستان وهمتایان سنی نمود یابد) موجب افزایش سازگاری نوجوانان و جوانان با موقعیت های فشارزای جدید می گردد. هرچه نوجوانان و جوانان احساس حمایت اجتماعی بیشتری کنند، به همان نسبت بهتر می توانند خود را با موقعیت جدید سازگار نمایند. عملکردخانواده تسهیل کننده مرحله گذار و انتقال نوجوانان و جوانان به محیط جدید است و به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم موجب افزایش سازگاری آنان می گردد.
همچنین مبانی نظری مبین آن است که عملکرد خانواده همچون سازگاری دارای ابعاد و مؤلفه های مختلفی است و جنبه های گوناگون آن موجب ارتقاء سازگاری با موقعیت جدید می گردد. بنابراین مطالعات درباره ابعاد و سازوکار سازگاری و عوامل فردی و اجتماعی موثر بر آن در این زمینه بسیار یاری رسان است. نگرانی های موجود در مورد نوجوانان و جوانان باعث شده که رفتار ناسازگار اجتماعی مورد بحث قرار گیرد و گروه کثیری از مشکلات زمینه ای در پیدایش این رفتارها مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر آن، ضرورت پژوهش حاضر آن است که بدون داشتن اطلاعات لازم در مورد سازوکار عملکرد رفتار ناسازگارانه و عوامل زمینه ای در شکل گیری این رفتارها نمی توان برنامه آموزشی و درمانی درستی برای آنان تدوین نمود. بنابراین این مطالعه در راستای تبیین رابطه خودکنترلی و عملکرد خانواده با سازگاری اجتماعی دانش آموزان انجام می گیرد و با استفاده از نتایج به دست آمده می توان برنامه های آموزشی مناسبی را تدارک دید، به علاوه می توان با اعلام نظر و گزارش نتایج نهایی طرح به متخصصین و مسئولین، جهت مطالعه موثر پیرامون ناسازگاری های دانش آموزان و عوامل محیطی موثر بر ناسازگاری، جهت ارتقاء سلامت روانشناختی دانش آموزان اشاره نمود. همچنین دست آورد های این طرح می تواند برای فعالیت های فرهنگی، آموزشی و روانشناختی مورد استفاده کسانی قرار گیرد که با دانش آموزان سروکار دارند. بنابراین وزارت آموزش و پروش، مدارس، کلینیک ها ی مشاوره و روانشناسی و مراکز مشاوره خانواده می توانند از نتایج این پژوهش استفاده نمایند.
[1] – Barllow
[2] – Diathesis- stress model
[3] – Harris and Curtin
[4] – Piage
[5] – Bowlby
[6] – Gunty and Buri
[7]. Dum
[8] – Fraierz and Hofman
[9] – Mayer and Solovie
[10] – Golman
[11] – Krietner and Kinicki
[12] – Day and Kilduff
فرم در حال بارگذاری ...