منظور از جذب شدن، عطف توجه و درگیر شدن عمیق با موضوع توأم با نفوذناپذیری در مقابل رویدادهایی است كه معمولاً توجه فرد را به خود جلب می كنند. در این حال اطلاعات به گونهای غیر معمول و منحصر به فرد ارزیابی می شوند. به هنگام جذب، رویدادهای زمینهای و مزاحم اطراف نادیده گرفته می شوند. در این حالت فرد در مقابل عوامل مزاحم نفوذناپذیراست. البته به نظر روچ و مك كانكی[2] (1990) ممكن است فردی كه جذب چیزی شده است رویداداهای اطراف خود را نادیده بگیرد اما در عین حال نسبت به آنها آگاه باشد و اضافه می كنند كه می توان جذب را به عنوان زمینه (صفت) و یا تجربه (حالت) در نظر گرفت. گر چه جنبه صفت جذب شدن به خوبی بررسی شده است، جذب به عنوان یك حالت بخوبی مورد بررسی قرار نگرفته است. كسی كه در این رگه و صفت بالاست ممكن است مدتها مسحور غروب خورشید و مدتها به لكهای خیره شود. در این حالت فرد مجذوب جنبهای معمولاً نامتعارف و ذهنی از چیزی میشود كه به آن توجه میكند. این موضوع ادراكی یا تصوری، توجه فرد را در اختیار میگیرد و حاضر و واقعی تلقی می شود. تلگن[3] (1982) در تبیین مفهوم
جذب به نظر مزلو[4] (1968) و مفهوم مسحور شدن و جذب كه ویژگی تجربیات اوج است اشاره می كند. منظور از این گونه تجربیات، لحظاتی است كه بخودی خود ارزشمند است. جذب حاصل توجه همه جانبه است، یعنی درگیر شدن كامل منابع ادراكی، حركتی، تصوری و شناختی به نمود یگانهای از چیزی كه به آن توجه می شود جذب یك ویژگی و رگه پایدار شخصیتی است و بین دو جنس تفاوتی در این رگه مشاهده نشده است (تلگن و همكاران، 1988، پناهی شهری، 1388). در فرهنگ آكسفورد غرق شدن به این معانی آمده است: “فرو رفتن در آب، سایر مایعات یا چیزهای دیگر و جذب شدن در برخی شرایط، اعمال، علاقه ها و از این قبیل”. غرق شدن، احساس عمیقاً درگیر شدن و چیزی را واقعی باور كردن است (ایجسلستیجن[5] و همكاران، 2001).
[1] – Cyberspace
[2] – Roche & McConkey
[3] – Tellgen, A.
[4] – Maslow
[5] – Ijsselsteijn, et al
فرم در حال بارگذاری ...