بانك های تجاری موسسات مالی هستند كه وجوه راكد مردم را جمع آوری كرده و به تجار، صاحبان صنایع و سایر متقاضیان تسهیلات اعطاء می كنند. در واقع، بانك با عملیات خود موجبات انتقال منابع را از اشخاصی كه به علل مختلف مانند فقدان دانش و تخصص، كمبود سرمایه و ترس از ریسك سرمایه گذاری، نمی خواهند یا نمی توانند در فعالیت های اقتصادی مشاركت نمایند به اشخاصی كه برای سرمایه گذاری به منابع مالی محتاجند، فراهم می سازد و از آن جایی كه هدف بانك تجاری كسب سود است، طبیعی است بانك بایستی منابع را هرچه ارزان قیمت تر جذب كرده و با حداكثر نرخ سود به متقاضیان تسهیلات دهد. از این رو، هدف اولیه و اساسی بانك همانند سایر سازمان های انتفاعی، حداكثر كردن ثروت صاحبان آن می باشد. در افزایش ثروت صاحبان سهام، مدیریت بانك باید تصمیم بگیرد كه آیا دارایی ها با كیفیت پایین تر و درآمد بیشتر و یا دارایی ها با كیفیت بالاتر و ریسك كمتر را كسب كند و یا آیا بانك باید سرمایه گذاری كند و تسهیلات با سررسیدهای طولانی اعطاء نموده و نقدینگی را كاهش دهد و یا دارایی هایی با سررسیدهای كوتاه مدت تر را انتخاب و درجه بالایی از نقدینگی را تامین نماید؟ این ها سؤالاتی هستند كه مدیران بانك ها همیشه با آن ها درگیرهستند (رستمی و همکاران ، 1390، ص 20).
باید توجه نمود که مدیران، به عنوان سرمایه های انسـانی، حیاتی ترین عنصر راهبـردی و اساسی ترین راه بـرای افـزایش اثربخـشی و کارائی[3] سازمان هستند. در این میان هوش هیجانی[4]به عنوان ابزاری نوین و شایستـه در اختیار مدیران بانـک ها برای هدایت افراد درون سازمان و مشتریان برون سازمانی و تامین رضایت این افراد محسوب می شود. گلمن[5] معتقد است هوش هیجانی در تمامی رده های سازمانی كاربرد زیاد دارد، اما در رده های مدیریتی اهمیتی حیاتی می یابد . زیرا شرایطی که در رأس سلسله مراتب سازمانی به وجود می آید، سریع تر گسترش می یابد، چرا كه افراد به مدیر و فرد بالا دست خود نگاه می کنند(ودادی و همکاران ،1388،ص3). بنابراین هوش هیجانی مدیران می تواند پشتیبانی باشد برای این که بتوانند کارکنان را به صورت خودجوش به سمت هدفی خاص پیش ببرند (ناظم و لاجوردی ،1390، ص 129) . مدیران برخوردار ازهوش هیجانی، رهبران مؤثری هستند كه اهداف را با حداكثر بهره وری[6]، رضایت مندى و تعهد[7] كاركنان محقق می سازند (کیوان لو و همکاران،1389،ص 48).
محقـقان اعتقـاد دارند که از روی هـوش هیـجانی می تـوان عملکـرد شغلی[8] را نیز پیش بینـی کرد (Day and Carroll,2004,P.1443).
گلمن (1998)، براین باور است که هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است که مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده ازآن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است (et. al.,2013,p.658 Sanchez-Ruiz) . به عبارت دیگر هوش هیجانی بیانگر توانائی اداره مطلوب خلق و خو، وضع روانی و کنترل استرس ها[9] است و در واقع عاملی است که به هنگام ناکامی در دستیابی به هدف، در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند (رضائیان و کشته گر،1387،ص30 ).
نتایج تحقیقات نشـان می دهـد که سطــح بالاتری از هوش هیجانی منجر به ارائه سطح بالاتری از عملکرد در افراد می گردد (Lyons&Schneider,2005,P.693) و بـا افزایش سابقـه کاری، هوش هیجـانی در افراد بیشتر شکل می گیـرد و به تکـامل می رسد (راد و همکاران ، 1389، ص174) . با این توضیحات تحقیق حاضر می کوشد به بررسی رابطه بین هوش هیجانی مدیران و عملکرد مالی شعب بانک های استـان گیلان بپردازد.
[1] Market share
[2] Performance Improvement
Efficiency
Emotional Intelligence
Daniel Goleman
Productivity
Commited
[8] Job Performance
[9] Tension
فرم در حال بارگذاری ...