عصر کنونی را عصر انقلاب ارتباطات نامیده اند ، گسترش جوامع وپیشرفتهای پی درپی و ورود وسایل ارتباط جمعی به حریم گروههای اجتماعی موجب شد هر واحد، نهاد و یا سازمان ابعادی نو یابد.
امروزه وسایل ارتباط جمعی و رسانهها اعم از سنتی و جدید از مهمترین لوازم زندگی ما شدهاند و تمام جوامع برای رسیدن به مقاصدی نظیر: اطلاعرسانی ، تعلیم و تعلم ، فرهنگ سازی ، هدایت و راهنمایی، افزایش آگاهیهای اجتماعی ، دینی و مهمتر از آن جلوگیری از بداخلاقی، از ابعاد و شئون دینی رسانهها استفاده می کنند. البته در همه این اهداف، مقاصد تربیتی دینی نهفته است. از سویی، دین یکی از موضوعاتی است که امروزه راه خود را در رسانه ها باز کرده است، اما این حضور همواره با فراز و نشیبهای تاریخی روبرو بوده که ارتباطی تنگاتنگ با فرهنگ جامعه داشته است و گذشت زمان نشان داد که نه تنها دین و رسانه ها با یکدیگر ناسازگاری ندارند بلکه دین
نیاز واقعی انسانهاست که آنها در هر گوشه زندگی آن را جستجو میکنند.امروزه در کنار رسانههایسنتی(مسجد،حسینیه…)رسانههای جدید و شبکههایاجتماعی( مایاسپیس ،توئیتر…) اصلیترین و مهم ترین راههای کسب آگاهی، اطلاعات و منابع معرفتی به شمار میآیند و از دستاندرکاران اصلی انتقال و آموزش مفاهیم دینی هستند و با وجود مشکلاتی که در مسیر آنها وجود دارد مخاطبان بسیاری را به خود جلب میکنند.
رسانهها نقش حیاتی را در الگوسازی و تبیین هنجارهای مطلوب جامعه دارند این هنجارها باید براساس فرهنگ مردم یک جامعه الگوبندی و تبیین شوند. اگر فرهنگ جامعه براساس هنجارهای دینی باشند مطمئناً رویکرد رسانهای آن هم باید براساس کلیات و هنجارهای تعریف شده توسط جامعه و فرهنگ دینی باشد .
رسانه ها اگر شناخت درستی از اهداف و سیاستگذاریهای فرهنگی جامعه نداشته باشند و یا در نسبت خود با دین و اهداف دینی دچار خطا شوند بحران فرهنگی و عقیدتی غیر قابل جبرانی را خواهند ساخت که این مسئله باعث میشود جوانان و دانشجویان جامعه را از اخلاق و آرمانها دور کند و آن ها را به قهقرا بکشاند.
البته به این معنا نیست که تمام رسانههای یک جامعه رسانههای دینی باشند، بلکه منظور این است که باید در چارچوب تعریف شده برای رسانههای یک جامعه دینی که صرفاً کلیاتی اخلاقی است عمل کنند . رسانه ها در جوامع دینی مفهومی فراتر از یک ابزار ارتباطی را دارا هستند. به رسانهای که وظیفه انتقال مفاهیم دینی و به اصطلاح تبلیغ دین را بر عهده داشته باشند رسانه دینی قلمداد می شود که تعریفش در گرو نوع و طریق نگرش دین به نوآوریهای روز و برخورد آن با تنوع رسانهها میباشند. در یک جامعه دینی خیلی اهمیت دارد که چطور بتوان اصول و فرهنگ دینی را به مخاطبان انتقال داد.
وقتی سخن از رسانه دینی میشود خواهناخواه فرهنگ دینی و فرهنگ سازی دینی نیز مطرح میشود. حال سوالی که اینجا مطرح میشود این است که رسانهها چه نقشی در این تغییر و تحولات دارند؟ و اینکه دین و رسانه دو مکمل در کنار هم هستند آیا میتوانند فرهنگی دینی جامع و مطلوب را بسازند ؟ما در مسیر این تحقیق در پی آنیم که آیا رسانه های جدید همانند رسانه های سنتی قابلیت آن را دارند که فرهنگ دینی را در میان دانشجویان ارتقاء دهند؟
فرم در حال بارگذاری ...