تعداد بیشماری از گونه های گیاهی موجود در سرتاسر دنیا جز گیاهان دارویی محسوب می شوند. ایران از لحاظ آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی در زمینه رشد گیاهان دارویی یکی از مهمترین مناطق جهان به حساب می آید و در گذشته هم منبع تولید ومصرف گیاهان دارویی بوده است و دانشمندان ایرانی مانند : ابوریحان بیرونی و ابو علی سینا کتابهای مفصلی را در مورد این گیاهان نوشته اند.
گیاهان دارویی به دلیل دارا بودن طبیعتی سازگار با خلقت بشر هیچگونه عوارضی ایجاد نمی کنند البته باید این را به یاد داشته باشیم که داروهای شیمیایی نیز به تقلید مواد موثره گیاهان دارویی ساخته می شوند، طبیعت این مخزن پر از دارو، افقهای تازه ای را برای جامعه پزشکی و داروسازی گشوده است .
ریواس از گیاهان خوراکی و دارویی مناطق سردسیری است که در ایران در نواحی زاگرس به خصوص در دامنه های سرسبز دنا به وفور دیده می شود که علاوه بر مصرف خوراکی و تهیه انواع شربت، ترشی و دسر قسمت های مختلف این گیاه برای درمان بیماریهای مختلف مورد استفاده قرار می گیرد .(4,6)
1-1-ریواس
ریواس با نام انگلیسی Rhubarb گیاهی است علفی, چند ساله با ریشه ضخیم و گوشتی است. ریواس بومی نواحی آسیای مرکزی و شمالی است ودر نواحی سردسیر جهان می روید, بنابر این گیاهی است سرمادوست وقسمت زیر زمینی آن در مقابل سرما و خشکی مقاوم است.
نام علمی این گونه ای که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد Rheum persicum L. می باشد و از تیره علف هفت بند می باشد. برگهای ریواس بسیار پهن, زبر و خشن می باشد وگاه پهنای برگ به بیش از 70 سانتی متر می رسد. در سالهایی که بارندگی خوب باشد ارتفاع ساقه های گل دهنده ممکن است به 50 تا 80 سانتی متر برسد.
میوه آن فندقه 3 پهلو با زاویه برجسته و باله مانند به طول 5 تا 10 میلیمتر و به رنگ قرمز خونین می باشد. گل های آن نر و ماده وریز اندکه با یک پایک نازک به انتهای ساقه چسپیده ان و حالت خوشه ای دارند.(5, 36)
شکل 1-1 گیاه ریواس
1-1-1- طبقه بنی علمی ریواس
فرمانرو : گیاهان
دسته : گیاهان گلدار
رده : دو لپه ای ها
راسته : میخک سانان Caryophyllales
تیره : هفت بندان Polygonaceae
سرده , Rheum
1-1-2- گونه های ریواس
جنس Rheum دارای 50 حدود گونه در سطح جهان و 3 گونه , Rheum ribes ، Rheum Persicum و Rheum turkestanicum (چند ساله) در ایران است .
که نمونه مورد بررسی ما Rheum persicum می باشد که از دامنه زاگرس از منطقه دنا جمع آوری شده است.
1-1-3- ترکیبات اصلی ریواس
ریواس سرشار از ویتامینهای A ,B و C می باشد. فلاونوئیدها, تانن ها, آنتراکوئینونها, کلسیم, فیبر, گلیکوزیدها, Aloe-emodin , Rhein , Chrysophanol نیز از دیگر ترکیبات فلاونوئیدها می باشند.(23, 27)
1-1-4- خصوصیات فارماکولوژیکی ریواس
- عصاره ریزوم ریواس خاصیت Vasodilatory قوی دارد ، که این خصوصیت باعث کاهش فشار خون می شود.(7)
- عصاره ریشه ریواس خاصیت ضد التهابی[1] دارد و ضد رگ زایی[2] دارد.(8, 9)
- یکی از مهمترین اثرات ریواس بر روی کلیه ها دیورتیک ( مدر) بودن ان است .(11)
- عصاره ریشه ،برگ وساقه ریواس خاصیت ضد باکتریایی بر روی پاتوژن های گرم منفی دارد.(12)
- عصاره ریواس باعث کاهش پروتئینوری و کاهش شدت گلومرولوسیروزی[3] میشود.(14)
- فلاونوئیدهای[4] موجود در عصاره ریواس خاصیت ضد افسردگی[5] دارند.(16)
- آنتراکوئینونهای[6] موجود در ریواس خاصیت ضد سرطانی دارند(15)
1-2- قلب
قلب یا دل اندام ماهیچه ای است که مسئول پمپ خون به شریانها بوسیله حرکات ضرباندار متناوب است وبه این صورت خون را به همه نواحی ارسال می کند.
قلب در اصل از 2 پمپ جدا از هم تشکیل شده است :
قلب راست که خون را به ریه ها پمپ می کند .
قلب چپ که خون را به اندامهای محیطی پمپ می کند.
هر یک از این 2 قلب مجزا از 2 حفره قلب مجزا , از 2 حفره ضرباندار به نام های دهلیز و بطن تشکیل شده است.
دهلیزها به منزله پمپ اولیه و ضعیف عمل می کنند که حرکت خون را به درون بطن ها تسهیل می نمایند.
بطن ها هم نیروی اصلی لازم را برای فرستادن خون به , (1) جریان خون ریوی توسط بطن راست یا (2) جریان خون محیطی توسط بطن چپ را
فرآهم می کنند.
قلب انسان در سمت چپ بدن در ناحیه سینه ای 0 (توراسیک) قرار دارد و به گونه ای قرار گرفته است که راس (apex) آن به سمت چپ و پایین قرار می گیرد.
قلب انسان به طور متوسط 70 بار در دقیقه می تپد.(2)
1-2-1- عضله قلب
قلب از 3 نوع عضله اصلی تشکیل شده است که شامل عضله دهلیزی , عضله بطنی و فیبرهای عضلانی ویژه تحریکی – هدایتی هستند .
عضله قلب مانند عضله اسکلتی مخطط است ولی دوره انقباض عضله قلب خیلی طولانی تر است زیرا پتانسیل عمل در عضله قلب تقریبا در اثر باز شدن 2 نوع کانال بوجود می آید :
- کانالهای سریع سدیمی (همانند کانال عضله اسکلتی )
- کانالهای آهسته کلسیمی یا کانالهای سدیمی – کلسیمی
تفاوت اصلی عضله قلبی با عضله اسکلتی مربوط می شود به همین کانالهای نوع دوم و تفاوت اینها با نوع اول این هست که این کانالها آهسته تر باز می شوند و مهمتر اینکه این کانالها به مدت چند دهم ثانیه باز باقی می ماند که در طی این مدت مقدار زیادی از هر دو یون کلسیم و سدیم وارد فیبر عضلانی می شوند و بدین ترتیب دپلاریزاسیون را برای مدت طولانی حفظ می نمایند و موجب ایجاد کفه در پتانسیل عمل می گردند.
دومین تفاوت عضله اسکلتی با عضله قلبی که تا حدودی مسئول طولانی شدن پتانسیل عمل و ایجاد کفه در عضله قلبی می شود این است که بلافاصله بعد از شروع پتانسیل عمل نفوذپذیری غشای سلول قلبی به پتاسیم حدود 5 برابر کاهش می یابد در حالی که در عضله اسکلتی این چنین نیست .(2)
عضله قلب به عنوان سنسیشیوم عمل می کند, سنسیشیوم یعنی واحد یکپارچه ای متشکل از تعداد زیادی سلول که دیواره سلولی بین آنها وجود ندارد, ولی قلب سنسیشیوم واقعی نیست بلکه از نظر عملکردی مثل سنسیشیوم عمل می کند. بدین سبک که در بین آنها اتصالات منفذدار تشکیل می شود که تقریبا به طور کامل امکان انتشار یون ها را فرآهم می کنند یعنی وقتی که یک محرک به هر قسمتی از عضله قلب اعمال می شود باعث انقباض کل عضله قلبی می شود.(2)
سیستم لوله های عرضی (T) سلول های میوکارد, در مبادله مواد بین مویرگ و سلول میوکارد شرکت می کند. همانند عضله اسکلتی وقتی یک پتانسیل عمل از غشای عضله قلب می گذرد, پتانسیل عمل درون فیبر عضله قلب می گذرد, پتانسیل عمل توبولهای T نیز به نوبه خود بر روی غشای توبول های طولی سارکوپلاسمی اثر می کنند و موجب آزاد شدن مقدار زیادی یون کلسیم از شبکه سارکوپلاسمی به درون سارکوپلاسم عضله به صورت آنی می گردد, سپس یونهای کلسیم در عرض چندین میلی ثانیه به درون میوفیبریل ها انتشار می یابند و واکنش های شیمیایی روی هم لغزیدن اکتین و میوزین را کاتالیز می کنند که این عمل موجب انقباض عضله می شود.
مدت انقباض عضله قلب چند میلی ثانیه بعد از آغاز پتانسیل عمل شروع می گردد و تا چند میلی ثانیه بعد از پایان پتانسیل عمل ادامه می یابد, به مدت زمان شروع یک ضربان تا شروع ضربان بعدی چرخه قلبی می گویند.
چرخه قلبی از یک دوره زمانی استراحت به نام دیاستول که طی آن قلب از خون پر می شود و یک دوره انقباضی به نام سیستول تشکیل می شود که طی سیستول خون با فشار به عروق سیستمیک و ریوی پمپ می شود.
1-3- اندوتلیوم و عضله صاف عروق
اندوتلیوم لایه نازکی از سلول هاست که لایه داخلی عروق را پوشانده است. بافت اندوتلیال از نوع بافت اپی تلیومی می باشد که تخصصی تر شده است.
سلول های اندوتلیال بین خون موجود در عروق و لایه های میانی (مدیا) و ادوانتیس (Adventitia) عروق خونی قرار گرفته و یک اندام بزرگ و مهم را تشکیل می دهد این سلول ها به تغییرات جریان خون, کشش و مواد مختلف موجود در گردش خون و مدیاتورهای التهابی پاسخ می دهند.
این سلولها تنظیم کننده های رشداند و مواد موثر بر عروق ترشح می کنند که مهمترین آنها نیتریک اکساید و اندوتلین می باشند. عضله صاف دیواره عروق خونی یکی از عضلات صاف احشایی است که در تنظیم فشار خون و هیپرتانسیون اهمیت خاصی دارد. انقباض عضلات صاف عمدتا با مکانیسم فسفریلاسیون زنجیره سبک میوزین صورت می گیرد.
تون عضلات صاف عروق می تواند تحت تاثیر فعالیت اعصاب اتونوم یا مواد مترشحه از اندوتلیوم عروق افزایش یا کاهش پیدا کند.(3)
1-4- عوامل تعیین کننده فشار خون شریانی
در واقع فشار خون به معنای نیرویی است که بر واحد سطح دیواره رگ وارد می شود و برحسب میلی متر جیوه محاسبه می شود وقتی گفته می شود فشار داخل رگ 100 میلی متر جیوه است, یعنی نیرویی که اعمال می شود می تواند ستون جیوه را 100 میلی متر بر خلاف جهت جاذبه زمین بالا ببرد.
فشار شریانی را می توان به صورت فشار متوسط شریانی تعریف کرد که میانگین فشار در طول زمان است, ویا می توان به صورت فشار شریان سیستولی ( فشار حداکثر) ویا فشار دیاستولی ( فشار حداقل ) در سیکل قلبی تعریف کرد.
اختلاف فشار بین سیستول و دیاستول را فشار نبض می گویند.
عوامل تعیین کننده فشارخون شریانی به 2 دسته عوامل فیزیکی و فیزیولوژی تقسیم می شوند.
2 عامل فیزیکی عبارتند از :
حجم مایع ( یعنی حجم خون ) در سیستم شریانی, که توسط حجم ضربه ای تعیین می شود و ویژگی های حجم پذیری سیستم ( کمپلیانس ) و عوامل فیزیولوژیک شامل برون ده قلب ( که برابر است با ضربان قلب * حجم ضربه ای ) و مقاومت محیطی می شود.
شکل 1-2 عوامل کنترل کننده فشار خون
1-5- فشار متوسط شریانی
فشار متوسط شریانی (MAP ) عبارتست از متوسط فشار در در تک تک لحظات یک دوره زمانی. فشار میانگین معادل با متوسط فشار های سیستولی و دیاستولی نیست, بلکه در حالت استراحت به فشار دیاستولی نزدیک تر است چرا که فاز دیاستولی چرخه قلبی نیز نسبت به فاز سیستولی زمان بیشتری را به خود اختصاص می دهد و تقریبا دو برابر فاز سیستولی است. هنگام فعالیت های ورزشی با توجه به افزایش ضربان قلب, طول فاز دیاستولی کاهش می یابد و MAP به فشار سیستولی نزدیک تر می شود. و MAP تحت تاثیر 2 عامل فیزیکی شامل حجم خون و کمپلیانس شریانی قرار دارد و بر اساس رابطه زیر محاسبه می شود.(1, 34)
(فشار دیاستول – فشار سیستول)3/1+ فشار دیاستول = فشار متوسط شریانی
فرم در حال بارگذاری ...