وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی رابطه ارضاء نیازهای بنیادی روانی و طرح واره ­های ناسازگار اولیه با اختلال …

 
تاریخ: 03-12-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

طبق نظریه بک[13] (1967) اختلال تنظیم هیجانی[14]با فعال شدن طرحواره­های بد کنش رابطه دارد. ریشه­های تحولی طرحواره­ها­ی ناسازگار اولیه[15] ازعدم ارضاء نیازهای هیجانی اساسی، تجارب اولیه زندگی و خلق و خوی هیجانی نشأت می­گیرند. طرحواره­ها به دلیل ارضاء نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود می­آیند. فردی که از سلامت روان برخوردار است، می­تواند این نیازها­ی هیجانی اساسی را به طور سازگارانه­ای ارضاء کند. علاوه بر محیط زندگی اولیه عوامل دیگری نیز در شکل گیری طرحواره­ها نقش بازی می­کنند که در این میان خلق و خوی هیجانی کودک از اهمیت بسزایی برخوردار است (یانگ و همکاران، 2003، ترجمه­ی حمید پور و اندوز، 1392). افرادی که تنظیم هیجانی پایینی دارند، در پیش بینی خواسته­های دیگران توانایی کمتری دارند. آنها فشارهای محیط را درک نمی­کنند و هیجانهای خود را به خوبی مهار نمی­کنند و در نتیجه در مقابل وقایع مقاومت کمتری نشان می­دهند (ترینداد و جانسون[16]، 2000).

 

 

طرحواره­های ناسازگار اولیه به عنوان زیر ساخت­های شناختی منجر به تشکیل باورهای غیر منطقی و ادراک بد از دنیا می­شود. هنگامی که این طرحواره­ها فعال می­شوند، سطوحی از هیجان منتشر می‌شود و مستقیم و غیر مستقیم منجر به آسیب­های فیزیکی و روانی می­شوند (هالجین و ویتبورن[17]، 2003، ترجمه­ی سید محمدی، 1391). این طرحواره­ها زمانی بوجود می­آیند که نیازهای اساسی و روانشناختی جهان شمول (دلبستگی ایمن، خودگردانی، آزادی در بیان نیازها و هیجان­های سالم، خود انگیختگی، محدودیت­های واقع بینانه) ارضاء نمی­شوند (تیم[18]، 2010). در صورتی که نیازهای روانشناختی بنیادی[19] ارضاء شوند، احساس اعتماد به نفس و خود ارزشمندی در افراد شکل می­گیرد، اما در صورت ممانعت و برآورده نشدن این نیاز­ها، فرد درکی شکننده، منفی، بیگانه و انتقاد آمیز از خود خواهد داشت (چن و چانگ[20]، 2010).

 

 

در پژوهشی که بیابانگرد (1381) با عنوان تحلیلی بر فراشناخت و شناخت انجام داد، نشان داد که بین طرحواره­های ناسازگار اولیه و اختلالات هیجانی و نقش فعال شدن طرحواره­های بد کنش در پردازش و تفسیر سوگیرانه اطلاعات رابطه وجود دارد.

 

 

در تحقیقی که شهامت (1389) با عنوان پیش­بینی نشانه­های سلامت عمومی بر اساس طرحواره­های ناسازگار اولیه انجام داد، نشان داد که این پژوهش به نقش واسطه­ای طرحواره­ها در آسیب شناسی روانی صحه می­گذارد.

 

 

در تحقیقی که کربی (2007) با عنوان تأثیر درمان اختلال تنظیم هیجانی بر رضایت زناشویی انجام داد، نشان داد که درمان اختلال تنظیم هیجانی تأثیر قابل ملاحظه­ای در افزایش رضایت زناشویی و افزایش اعتماد در توانایی تنظیم هیجانی زوجین داشت.

 

 

با توجه به اینکه شناخت­های ناکارآمد از ویژگی­های اختلالهای هیجانی است و عدم ارضاء نیازهای بنیادی روانی به طور صحیح سبب تشکیل طرحواره­های ناکارآمد می­شود، می­توان استنباط کرد که یکی از دلایل ایجاد اختلالات در تنظیم هیجان عدم ارضاء نیازهای بنیادی روانی وشکل گیری طرحواره­های ناسازگار اولیه می­باشد.

 

 

از این رو با توجه به مطالب ذکر شده، پژوهش حاضر بدنبال پاسخگویی به این مسئله است که آیا ارضاء نیازهای بنیادی روانی و طرحوارهای ناسازگار اولیه با اختلالات تنظیم هیجانی رابطه دارد؟

 

 

 

 

 

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق :

 

 

امروزه یكی از مشغله­های ذهنی اندیشمندان، دشواری در تنظیم هیجانی، در افراد می­باشد. تنظیم هیجان به عنوان یکی از متغیرهای روانشناختی، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرارگرفته است (مایر، کارسو، و سالووی[21]، 1999). بر اساس شناختی که از جامعه­ی این تحقیق داریم و با توجه به مراجعات دانشجویان به مراکز مشاوره این دانشگاه، از شواهد این طور استنباط می­شود که دانشجویان در تنظیم هیجان­های خود با مشکل روبرو هستند. در این راستا، ضروری است تا تحقیقات گسترده­ای در مورد کنترل هیجان­ها و بررسی علل ایجاد اختلال در تنظیم هیجان­ها جهت ارائه راهکارها به دانشجویان صورت پذیرد.

 

 

شواهد زیادی نشان می دهند که تنظیم هیجان با موفقیت یا عدم موفقیت در حوزه های مختلف زندگی مرتبط است (شاته، مالنوف، تورستینسون، بولار و روک[22]، 2007؛ جاکوبس [23]و همکاران، 2008). در مجموع، دشواری در تنظیم هیجان، نوعی اختلال است که این مسأله منجر به شکست مدیریت حالات هیجانی افراد می‌شود. تصور می­شود که افکار منفی یا تفسیرهای تحریف شده از فعال شدن باورهای منفی انباشته شده در حافظه بلند مدت نشات می­گیرد. طبق این نظریه، اختلال هیجانی با فعال شدن ساختارهای شناختی، بد کنش رابطه دارد. طرحواره­ها از پردازش اطلاعات، بر رفتار تاثیر می­گذارد و در جریان تفکر به تصمیم گیری کمک می­کنند و قابل انتظارترین پیش­بینی را فراهم می­آورند. اما در برخی فرآیند­های ذهنی ممکن است در نقش عاملی مقاوم در برابر تغییر عمل کنند و موجب کندی در فرآیند تغییر الگوهای رفتاری شوند (یانگ، 1990؛ لارنس، پیتر، دان[24]، و یانگ، 2007، ترجمه­ی یوسفی، یعقوبی و قربانعلی­پور، 1390).

 

 

هورنای[25] معتقد است که همگی افراد تا اندازه­ای نیاز­های روان رنجور که همان راه حل­های غیر منطقی برای مشکلات فرد هستند را از خود نشان می­دهند. آنچه نیاز­ها را روان رنجور می­سازد، تعقیب شدید و وسواسی شخصی برای ارضاء نمودن آنها به عنوان تنها شیوه حل کردن اضطراب بنیادی است. ارضاء نمودن این نیازها به ما کمک نمی­کند تا احساس امنیت کنیم بلکه فقط به تمایل ما به گریختن از ناراحتی ناشی از اضطرابمان کمک خواهد کرد. همچنین، هنگامی که ما صرفاً برای کنار آمدن با اضطراب، ارضای این نیازها را دنبال می­کنیم، تنها به تمرکز نمودن بر یک نیاز گرایش داریم و به طور وسواسی در همه­ی موقعیت­ها ارضای آن را می­جوییم (شولتز و شولتز[26]، 2005، ترجمه­ی سید محمدی، 1391). عدم ارضاء به موقع این نیازها، اضطراب را در پی دارد و در صورتی که بر طرف نشود فرد دنیا را، مکان خطرناک برای زندگی می­داند و دچار احساس اضطراب اساسی (اضطراب امتحان، اضطراب سازگاری و ارتباط، اضطراب اجتماعی و …) می­شود.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پروژه دانشگاهی

 

 

اسکاتز، بنسون، و دجیر جن بی[27] (2008) در تحقیقی نقش انگیزه­های گرایشی- اجتنابی، هیجان­های مربوط به اضطراب امتحان و تنظیم هیجان مرتبط با آزمون را مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند که انگیزه­های گرایشی-اجتنابی و فرآیند ارزشیابی شناختی در پرسشنامه­ی تنظیم هیجان مرتبط با آزمون، تأثیرات مستقیم و غیر مستقیمی بر هیجان­های خوشایند و ناخوشایند مرتبط با امتحان دارد. همچنین یافته­ها حاکی از آن بود که تنظیم هیجانی رابطه مثبت معنی­داری با اضطراب امتحان دارد.

 

 

با توجه به مراجعات دانشجویان به مرکز مشاوره دانشگاه بوعلی در سال 92، مشاهده گردید که تعداد 130 نفر از دانشجویان با مشکلات اضطرابی و تعداد 315 نفر با مشکلات ارتباطی، سازگاری و شکست عاطفی که حاصل، عدم تنظیم هیجان­ها است، مواجه بودند .لذا با توجه به مشکلاتی که اکثریت آنان در زمینه­ تنظیم هیجان داشتند و به دلیل شیوع طرحواره­های منفی و آسیب زا و نقش نیازهای برآورد نشده در واکنش هیجانی، بررسی میزان ارتباط این عوامل و تأثیر متقابل­شان بر هیجان ضروری است.

 

 

با توجه به موارد گفته شده دلایل اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش عبارتند از: 1-گستردگی مشکلات هیجانی. 2- رشد یا افزایش طرحواره­های منفی در میان دانشجویان که به دلایل مشکلات بیکاری، بی اعتمادی نسبت به محیط و دیدگاه منفی به آینده احتمال گسترش این طرحواره ها­ی منفی در آنان بالا رفته است. 3- رشد، عدم ارضاء نیازهای روانی دانشجویان به دلیل عوامل زمینه ساز و لزوم بررسی میزان تأثیر آن بر هیجان­ها. لذا با توجه به اهمیت وضرورت موضوع، انجام این تحقیق دستیابی به رابطه­ی ارضاء نیازهای بنیادی روانی و طرحواره­های ناسازگار اولیه با اختلالات تنظیم هیجانی و نیز نقش فعال شدن طرحواره های بد کنش در ایجاد اختلال تنظیم هیجانی و نیز تأثیر نیازهای بنیادی روانی در تشکیل اختلالهای تنظیم هیجان است.

 

 

[1].Cross

 

 

[2] .Thompsom

 

 

[3]. Emotional regulation disorders

 

 

[4]. Berking, Orth, Wupperman, Meier, & caspar

 

 

[5]. early maladaptive schemas

 

 

[6].Young,  Klosko , & Weishoar

 

 

[7]. Desilva

 

 

[8]. Zhang, & He

 

 

[9] .Reeve

 

 

[10].lazarus

 

 

[11].Garnefeski,krauij, &  van etten

 

 

[12].Vimz, & pina

 

 

[13].Beck

 

 

[14].Emotional Regulation disorders

 

 

[15]  Early maladaptive schemas

 

 

[16]. Trinidad, & Jahnsone

 

 

[17].Haljin, &Witburn

 

 

[18].Thimm

 

 

[19].Basic psychological needs

 

 

[20].Chen , & Chung

 

 

[21].Mayar, salovay, & carso

 

 

[22].Shutte

 

 

[23].Jacobs

 

 

[24] .lawrence,Peter،Dan.

 

 

[25].Horney

 

 

[26].Shultz, & Shultz

 

 

[27].Schutz, Benson, & Decuir gunby


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی ارتباط بین جهت گیری مذهبی، سلامت معنوی با مهارت ابراز وجود (قاطعیت) در …بررسی رابطه اضطراب و استرس اجتماعی با احساس تعلق نوجوانان پسر و دختردر مقطع تحصیلی متوسطه دوم … »
 
مداحی های محرم