«صور خیال» یا به اصطلاح اروپاییها «ایماژ» جزء لاینفکّ شعر قلمداد شده است. تقریباً در همهی تعاریفی که دربارهی شعر از گذشته تاکنون ارائه شده، مادهی اصلی و جوهر اصلی شعر را «صورت خیال» دانستهاند.بنابراین اگر بتوانیم خیال و اندیشههای شاعری را به درستی، نمایش دهیم زیباییهای اثر اورا نمایان کردهایم.
فخرالدّین عراقی از شاعران بنامِ عارفمسلکی است که زبانی بسیار روان و شیوا دارد و از تخیّلی بسیار قوی برخوردار بوده است؛ اشعار پرسوز و پرازشوق او در شعر عرفانی، بابی تازه گشود و غزلها و حتی ترکیبات و ترجیعات و قصاید او با معانی بلند عرفانی و احساسات و عواطف گرم، همراه است. وی بسیاری از تعبیرات و کنایات و رمزهای معمول بین عرفا و متصوفه را در شعر خود جای داده است.
جهانبینی عرفانی، اقتضا میکند که برای بیان معنای باطنی و درونی، از اشیاء محسوس، به صورت رمز و استعاره استفاده شود؛ شاعر و نویسندهی عارف با استفاده از رمزها و سمبلها، تصویرهایی را می آفریند که بر باطن و معنای درونی آنها دلالت دارد و در حقیقت شاعر و نویسندهی عارف، به دنبال آن حقیقت درونی است و لفظ چون کسوتی است که بر اندام معانی جلوهگری میکند.
«هنر و زیبایی، درست تقلید کردن و محاکات است، منظور این است که هنرمند باید اشیا را آن طور که بوده و هست یا آن طور که می گوید یا فکر می کند یا آن طور که می بایستی باشد نمایش دهد ؛ از این دیدگاه شعر نوعی هنر محسوب می شود زیرا شاعر همانند نقاشی است که تصویر می آفریند؛ اما این تصویر، اثر ذهنی یا شباهت قابل رویتی است که به وسیلهی کلمه، عبارت یا جمله ی نویسنده یا شاعر ساخته می شود تا تجربه حسی به ذهن خواننده یا شنونده منتقل گردد.» (کریمی،1390: 94)
در بلاغت قدیم، صورخیال را در حوزهی تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز بررسی میکردهاند؛ امّا در آثار جدیدی که در این حوزه نوشته شده، شمار و حوزهی آنها بسی فراتر از این چهار محور است.
شاعران بزرگ از امکانات بیانی و بلاغی برای القای معانی خود سود میجویند.توانایی عراقی، در بهرهگیری از عناصر زیباییساز کلام، نشان از اطلاعات بسیار او در زمینه شعر و شاعری دارد؛ بهطوری که در بعضی مواقع اگر خوانندهای با صور خیالی از قبیل استعاره و نماد آشنا نباشد درک بعضی از اشعار او برای وی دشوار خواهد بود.در سبک عراقی، بیان اندیشه به ویژهاندیشههای عرفانی، نقش مهمی دارد و تصویر در درجهی دوم اهمیّت قرار دارد. برای عراقی نیز همچون دیگر شاعران عارفِ سبک عراقی، استعاره و نماد دستاویزی است برای بیان شاعرانهی اندیشه.
عراقی 312 غزل دارد که از جمله غزلهای شیوای زبان پارسی به شمار میآید و در این پایاننامه قصد بر آن است که غزلیّات عراقی از نظر میزان و چگونگی بهکار رفتن استعاره ، نماد و اسطوره در آن، به صورت « آماری » بررسی و تحلیل گردد . لازم به ذکر است از نظر صورخیال، به صورت کلّی دربارهی کارکرد آن در دیوان عراقی، مطالعاتی انجام شده امّا نگارنده، هیچ پژوهشی را نیافته است که به صورت تحقیقی، میزان استفاده از استعاره، نماد و اسطوره در غزل های او را مورد مطالعه و بررسی قرار داده باشد؛ بنابراین، این پژوهش، با اهدافی که بدان اشاره شد ، پژوهشی نو به شمار میآید.
الف – اهمیّت تحقیق
در این پژوهش، میخواستیم بررسی کنیم که میزان بهرهوری یک شاعر عارف مسلک، چون عراقی، از نماد چقدر است؟ سهم استعاره در آراستگی زبانی او تا چه میزانی است؟
- استعارههایی که عراقی، در غزلیّات خود بهکار برده، بیشتر از چه گونهای است و چه عناصری، در ساختمان آنها بهکاررفتهاند؟
- آیا اسطورهها هم در غزلیات عراقی کاربرد گستردهای دارند؟
بیانِ رمزی که بیشتر عرفا در اشعار خویش بهکار میبرند، همراه با صورخیال است؛ صورخیال، همیشه نقش زینت بخشی و تأثیرگذاری بر عاطفه را برعهده ندارد؛ بلکه گاهی نیز وظیفهی روشن ساختن معنی و نزدیککردن آن به اذهان، به آن سپرده میشده است. شاعر، تصاویر نمادین و استعاری را بهکار میبرد تا بتواند مفاهیم متعالی مربوط به عرفان و عواطف روحی خود را برای خواننده تبیین و به ذهن او تقریب کند.
دانش بیان ، وسیله ای است برای بیان موضوع های مختلف به طرق گوناگون و راهی است که شاعر می تواند موضوع های مورد نظر خود را به طرقی بیان کند که جنبه ی هنری بیابد و تکراری نباشد و در نتیجه بر مخاطب مؤثر افتد . به همین سبب، بسیاری از آثار عارفانه که دارای
تصویرهای استعاری فراوان هستند، نباید از نظر صورخیال با آثار شاعرانی همچون فرخی و عنصری مقایسه شوند؛ زیرا انگیزهی استفاده از صورخیال در این دو نوع متفاوت است. این دیدگاه، در مورد شعرای عارف، که عراقی نیز در زمرهی آنان قرار میگیرد، باعث شد با بررسی کارکرد استعاره و رمز و اسطوره، در اشعار دلانگیز و عارفانهی او، زیباییها و شایستگیهای ادبی اشعارش، نمایانتر شود. عراقی جزء پیشگامان شعر عرفانی است؛ اشعار او را حافظ و خواجو و دیگران، مورد تقلید قراردادهاند؛ امّا عجیب است که چرا این شاعر شایسته و عاشق دلسوخته، کم تر در کانون توجه ادب پژوهان قرار گرفته است.
ج – روش تحقیق
روش تحقیق در پایان نامهی حاضر، به شیوهی کتابخانهای و سند پژوهی است ومطالعات مربوط به آن، در دو مرحله مجزا انجام پذیرفته است. در مرحله اول،براساس نظر استادان راهنما و مشاور، مهم ترین منابع بلاغی که در حوزه ی تحقیق قرار داشت ، مطالعه گردید و از نکات مورد نیاز یادداشت برداری شد . شایان یاد است که در این مرحله تلاش شد جامع ترین تعاریف و مباحث مربوط به اسطوره ، نماد و استعاره پایه ی پژوهش قرار گیرد .
مهمترین این کتابها عبارتند از: معالم البلاغه رجایی ، بیان شمیسا، بلاغت تصویر فتوحی ، واژه نامه هنر شاعری از میر صادقی، رمز وداستانهای رمزی از پورنامداریان ، سبکشناسی پارسی از غلامرضایی، تاریخ ادبیات صفا، استعاره از ترنس هاوکس، بلاغت تصویر از محمود فتوحی.
در مرحلهی دوم به بررسی صورخیال در غزل عراقی پرداخته شد و از آنجا که هیچ پژوهشی دراین مورد صورت نگرفته بود غزلیات عراقی که بالغ بر 2900 بیت بود از ابتدای دیوان بررسی گردید و انواع استعاره ها ، اسطوره ها و نماد های موجود در غزل عراقی ، جداگانه برگه نویسی شد و هر کدام از این آرایهها در مباحثی جداگانه، مطرح و چگونگی عملکرد آنها در غزلیات همراه با نمونههای شعری بسیار بررسی شد.
د – پیشینهی تحقیق
یکی از محورهای اصلی پژوهشهای ادبی، حوزهی صورخیال یا به طور کلّی، مباحث بلاغی است. به همین علّت از گذشته تاکنون، پژوهشهای بلاغی متعدّدی بر روی متون ادب پارسی، صورت گرفته است؛ برای نمونه میتوان به کتابهایی از جمله« صورخیال در شعر فارسی» اشاره کرد که به صورت تحلیلی، شیوهی کارکرد برخی از صورخیال را در متنهای ادبی، بررسی کرده وبه نتایج ارزشمندی دست یافته و اغلب به میزان نوآوری و بداعت صورخیال در متنهای مورد بررسی اشاره کرده است و یا کتاب «نقشآفرینیهای حافظ» که استاد فقید دکتر فرشیدورد در حوزهی نوآوریهای ادبی وبلاغی حافظ نگاشته است؛ همچنین «صورخیالدردیوان حافظ» از مرحوم دکتر اسکندری، که وجوه زیبایی های بلاغی غزلهای حافظ را مورد مطالعه قرار داده است.
در حوزهی استعاره، اسطوره و نماد، کتابها و مقاله های فراوانی تاکنون، نوشته شده که برشمردن همهی آنها از حوصله و توان این مطلب و نگارنده بیرون است؛ اما ما برای سامان دادن مبانی تعاریف و نظریههای این پایاننامه، به اصلیترین آنها مراجعه کردهایم. در زیر، به نمونههایی از کارهایی که در این حوزه، صورت پذیرفته، اشاره میشود:
- تحلیل استعاره درغزل های بیدل دهلوی: این کتاب، که از محمد رضا اکرمی است، در سال 1390 منتشر شده و استعاره را در غزلهای بیدل، تحلیل و بررسی کرده است. در این پژوهش مباحث جدیدی در حوزهی استعاره، مطرح شده است از جمله: استعاره ی سیّال و استعارهی تأویلی.
- مقالهی « بررسی و تحلیل تشبیهات و استعارات جهانگشای جوینی» از فریدون طهماسبی 1390؛ در این مقاله که در مجلهی فنون ادبی دانشگاه اصفهان، چاپ و منتشر شده، تشبیهات واستعارات جلد نخست تاریخ جهانگشا را دستهبندی نموده است. نویسنده به این نتیجه رسیده که تشبیهات واستعارات جلد نخست به چهار دسته تقسیم میشوند و جوینی به شکلی آگاهانه، از واژگان و ترکیباتی استفاده میکند که رنگی از سیاهی، تباهی، سرخی خون ومرگ را به یاد میآورد واینگونه توانسته میان ابعاد تاریخی و ادبی اثرش ارتباط برقرار کند.
- مقالهی «تحلیل اشعار سید حسن حسینی از منظر صورخیال » از دکتر احمد کریمی و کلثوم وقاری منتشر شده در مجلهی فنون ادبی دانشگاه اصفهان،1390. در این مقاله نیز کوشش شده است صورخیال در مجموعههای شاعر براساس عناصری چون تشبیه ، استعاره، نماد، کنایه، مجاز، پارادوکس و حسّامیزی، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. نویسنده با استفاده از نمودار و تحلیل آماری به این نتیجه رسیده که تشبیه، در آثار سیدحسن حسینی ، به عنوان یکی از عناصر تصویر ساز کلام، بسامد بالایی دارد و همهی انواع آن در اشعار او وجود دارد؛ نیز از استعارهی مصرّحه و مکنیّه به یک اندازه بهره برده و استعاره از نوع تشخیص، درصد بالاتری دارد. در بخش نماد، از سه خاستگاه نماد، یعنی طبیعت، آیین های ملی و اساطیری و دین و مذهب و بیش از همه طبیعت، برای ارائه ی تصاویر شاعرانه استفاده کرده است.
فرم در حال بارگذاری ...