1-1-1 تاریخچه صرع
صرع یك اختلال شناختهشده از روزگاران قدیم است و قدمت آن به عصرحجر برمیگردد وحملات صرع از دوران باستان انسان را آزرده و اندیشمندان را بخود واداشته است. یونانیان باستان به این بیماری به عنوان یك بیماری مقدس نگاه میكردند. آنان معتقد بودند این تجلی یكی از خدایان است كه میتواند سبب سقوط بیمار روی زمین و تكانهای شدید وی شود و بعد، قبل از مرگ كامل بیمار، مجددا وی را زنده كند]5[. یونانیان در دوران بقراط از روابط میان صدمه به مغز و فعالیت های حمله ای شامل حرکات سمت مخالف بدن آگاهی داشتند، اما با وجود ارتباط مشهود بین صدمه و حملات تصور عمده بر این بود که این حملات در افراد جن زده روی می دهند]4.[ بقراط[2] اولین كسی بود كه با این نظریه مخالفت كرد. این پزشك یونانی در حدود 2450 سال قبل معتقد بود صرع یك بیماری با منشاء اختلال مغزی است.
جالینوس[3] معتقد بود كه صرع به دلیل بروز لخته و آماس در عروق دست یا پا، ایجاد میشود. به همین دلیل، دست یا پای بیماران را در هنگام حمله محكم میبستند تا جریان خون آن قطع شود و بیمار بهبود یابد. حتی گاهی اوقات، یكی از اندامهای بیمار را كه تشنج از آنجا
شروع میشد قطع میكردند. اگر حمله تشنجی از یك اندام شروع نمیشد، جمجمه بیمار رامیشكافتند و سعی میكردند تا لخته را خارج كنند[5]. تحلیل های نوین نوروبیولوژیکی بر روی صرع در دهه 1860 توسط هاگلینگز و جکسون انجام شد. جکسون دریافته بود که تشنج لزوما در بردارنده فقدان هشیاری نیست، اما می توان آن را با علایم موضعی نسبت داد که از جمله آن می توان به پرش بازو اشاره کرد. این ملاحظات از جمله اولین موارد به رسمیت شناختن آنچه امروز تشنج ناکامل است، بشمار می رود.
یکی دیگر از موارد پیشرفت در این زمینه، اولین درمان جراحی است که توسط ویکتور هورسلی اجرا شد. او در سال 1886 با بریدن کورتکس چسبیده به یک شکستگی فرورفته در جمجمه بیماری با تشنج موضعی، دستگاه حرکتی را تحت درمان قرار داده بود. با این حال درمان های نوین جراحی برای صرع به کارهای ویلدر پنفیلد و هربرت جاسپر در مونترال و اوایل دهه 1950 مربوط می شود. نوآوری های پزشکی مانند کاربرد اولیه فنوباربیتال به عنوان ضد حمله تشنجی در سال 1912 توسط هوپتمن، استفاده از الکتروآنسفالوگرافی[4] توسط هانس برگر در سال 1929 و کشف فنیتوئین[5] توسط هوستن مریت و و تریسی پوتنام در سال 1937، کمک های زیادی در این زمینه نمودند[4]. در اواخر دهه 1930 صرع یک بیماری جسمی قلمداد شد که آن را ناشی از تخلیه نابهنجار سلولهای عصبی می دانستند که معمولا به دنبال آسیب قسمتی از بافت مغز ایجاد می شود و فعالیتهای الکتریکی غیر عادی این بخش از مغز را نیزعلت حملات صرعی تشخیص داده بودند.[2-3-4]
فرم در حال بارگذاری ...