وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقایسه طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه و تحریف‌های شناختی در بیماران سرطانی با افراد عادی

میراندا[3] ، گراس[4]، پرسونز[5] و هان[6] (1998 )به این نتیجه رسیدند که افراد افسرده ناکارآمدی شناختی زیادی نشان می‌دادند .به همین منظور علاوه بر درمان های جسمانی ، درمان های روانشناختی نیز از اهمیت بسزایی برخوردارند .در درمان های روانشناختی، ارزیابی شناختی مداوم برای بهبود باورها مهم است در این راستا طرح واره ها به عنوان سازوکارهای اصلی مسئول مشکلات ظاهری بیمار هستند . یک فرضیه کاری خوب درباره مشکلات ظاهری بیمار و طرح واره های زیرین به درمانگر کمک می کند ارتباط بین مشکلات را درک کند ، رفتارهای او را پیش بینی کند و مداخله های درمانی مناسبی را اتخاذ کند ، اما با توجه به اینکه طرح واره ها به آسانی در آگاهی نیستند درمانگر با تقویت اتحاد درمانی و تدوین مفهوم پردازی و شناسایی سطوح قابل دسترس شناخت ، روش خودرا آغاز می کند .  افکار خود آیند نخستین و قابل دسترس ترین سطح شناخت هستند و می توانند سرنخ هایی را برای طرح واره های فعال شده ارائه کنند(ریزو، تویت،استینویانگ،2007 ؛به نقل از مولودی و احمدی ، 1390 ).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 

دو نوع اصلی خطاهای منطقی وجود دارد : تفکرافراطی[7] و تفکر اختیاری[8] . تفکر افراطی موقعی به کار می‌رود که تحریف ، در فرایند تفکر رخ دهد ، که معمولا به شکل اغراق یا کم اهمیت ساختن امور[9] تجلی پیدا می کند . در تفکر اختیاری ، هر نوع نتیجه گیری یا استنباطی بدون طی فرایند تفکر ، به دست می آید .

 

 

 

 

 

تفکر افراطی به چهار گروه تقسیم می شود : فراتر رفتن از واقعیات[10] ، سوء تعبیر واقعیات[11]، در نظر نگرفتن تمام واقعیات[12]، استفاده از تقسیم بندی دو بعدی (دو وجهی)[13] برای پدیده های پیوسته یا طیفی ، و درجه بندی اموری که قابل درجه بندی نیستند (

پروژه دانشگاهی

 فری ،1999؛ به نقل از محمدی و فرنام ،1384).

 

 

دونوع تفکراختیاری وجوددارد: بایدها[14]واستفاده ازهیجان برای تایید باورها[15]. دربایدها،جمله های ترجیحی ( ” من ترجیح می دهم به شنابروم ” ، ” ماهمگی ترجیح می دهیم که کسی ازمادزدی نکند “) تبدیل به جمله های آمرانه ی بدون دلیل می شوند : ” من باید به شنابروم ” ؛ ” اونباید دزدی کند “( ویلسون،1997).

 

 

با این اوصاف در بیماران سرطانی ضروری است مبناهای روان شناختی تأ ثیر گذار برکیفیت زندگی و روند درمانی بررسی شود و به همین منظور ضمن توجه به ویژگی‌های جمعیت شناختی بیماران ، خطای شناختی و طرح واره های ناسازگار اولیه این بیماران در مقایسه با افراد سالم مورد بررسی قرار می‌گیرد. در نتیجه ، پژوهشگر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تحریف های شناختی در بیماران سرطانیو افراد سالم تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر ؟

 

 

[1].Anderson

 

 

[2]. Torner

 

 

[3].Miranda

 

 

[4].Grass

 

 

[5].Persons

 

 

[6].Han

 

 

[7]extreme thinking

 

 

[8]arbitraray thinking

 

 

[9]minimization

 

 

[10]-going beyond the fact

 

 

[11]-misinterpreting the facts

 

 

[12]-not considering all the facts

 

 

[13]-dichotomous categories

 

 

[14]-should

 

 

[15]-using emotion to verify belief

مقایسه کیفیت زندگی، معنای زندگی، تصویر بدنی و سلامت روان در دو گروه زنان یائسه …

از متغیرهای دیگری که می تواند در کنار کیفیت زندگی نام برد ، معنای زندگی است. معنویت عبارت از جستجو برای فهم جواب هایی است که به بنیاد هستی وزندگی ارتباط پیدا میکنند. سطوح بالای معنا در زندگی با سلامت جسمی و روحی همراه است. نیازی که انسان به داشتن معنا در زندگی دارد، باید به نوعی تسکین یابد، در غیر این صورت زمینه ساز بیماری می گردد. نیاز به معنا نیروی بنیادی است که در همه ی انسان ها مستقل از جنسیت آنها وجود دارد. این نیاز اصیل است، نه توجیهی ثانویه از کنش های غریزی انسان. معنی جویی نه تنها تجلی واقعی از انسان بودن بشر است، بلکه معیاری برای سلامت روان نیز می باشد از طرفی فقدان معنی، مبین عدم تطابق عاطفی است و به مشکلات روحی و رواهنی می انجامد(فرانک[5]، 2010).

 

 

از جمله عوامل دیگر که در کنار سایر متغیرهای نام برده تصویر بدنی است. تصویر بدنی نیز مانند هر جنبه روانی دیگر، جزئی از شخصیت هر انسان است که از سیر تکاملی خود برخوردار است. همچنین تصویر بدنی در زمان هایی از زندگی دچار نوسان و تغییرات بیشتری است از جمله می توان به پیدایش ضایعه و بروز پدیده یائسگی در زنان اشاره کرد. تصویر بدنی بدان چه فرد واقعا شبیه آن است ، یعنی به شکل ظاهری واقعی فرد، مربوط نمی شود، بلکه به ارتباط ویژه فرد با بدنش مربوط است، به خصوص به باورها،ادراکات، افکار، احساسات و فعالیتهای فرد که با ظاهر فیزیکی او ارتباط دارد. به دیگر سخت، تصویر بدنی، تصویر ذهنی فرد از اندازه، شکل و فرم بدن است و شامل احساسی است که فرد درباره ویژگی ها و ساختار اجزای بدنش دارد. (تامپسون،1990) اشاره می کند که سازه ظاهر فیزیکی دربرگیرنده سه مولفه زیر است:

 

 

1)مؤلفه ادراکی[6] که به ادارک دقیق اندازه(برآورد اندازه بدن) برمیگردد، 2) مؤلفه ذهنی[7] که به جنبههایی نظیر رضایتمندی، توجه و نگرانی، ارزیابی شناختی و اضطراب مربوط میشود، 3) مؤلفه رفتاری[8] که به اجتناب از موقعیتها باز میگردد؛ موقعیتهایی که سبب میشوند فرد ظاهر فیزیکی خود را به عنوان عاملی که مایه شرمندگی است، تجربه کند(رایگان،1385). در این پژوهش ما این متغیر را از بعد شناختی یعنی توجه به احساس، افکار و ذهنیت فرد درباره ظاهر خود میپردازیم.

 

 

در کل یائسگی فرآیندی ژنتیکی است که عواملی مثل تحصیلات، طبقه اجتماعی، مصرف الکل و… در خود یائسگی تأثیرگذار نیست  امادر ادراک و پیامدهای آن دخیل هستند. با توجه به موارد گفته شده، متغیرهای این پژوهش از جمله کیفیت زندگی، معنای زندگی، تصویر بدنی، در دوران یائسگی نقش پررنگتری پیدا میکنند و هر کدام به نوبه خود در سلامت روانی زنان یائسه تأثیرگذار هستند. از آنجاییکه جامعه بر پایه ی نهاد مهمی چون خانواده میچرخد، و از طرفی یکی از اعضای مهم این خانواده زنان هستند، پس توجه به حالات جسمی و روانی آنها و بررسی عوامل تأثیرگذار بر سلامت روانیشان بسیار اهمیت دارد.

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

پروژه دانشگاهی

 

از اینرو در این پژوهش سعی در بررسی و مقایسه کیفیت زندگی، معنای زندگی، تصویر بدنی، سلامت روان در زنان یائسه وغیریائسه را داریم. همچنین سعی داریم تا نقش و تأثیر تحصیلات و اشتغال را بر این متغیرها (کیفیت زندگی، معنای زندگی، سلامت روان) در بین زنان یائسه و غیر یائسه مقایسه و بررسی کنیم.

 

 

[1] -Body image

 

 

[2] -Social isolation

 

 

[3] -Rossouw JE, Anderson GL, Prentice RL.

 

 

[4] -Shaw RW, Soutte WP, Stanton SL

 

 

[5] -Frankle

 

 

[6] -perceptual component

 

 

[7] -subjective component

 

 

[8] -behavioral component

مقایسه همبستگی خانوادگی، سلامت روانی وجهت گیری مذهبی در دختران فراری و عادی شهر تهران

بر اساس مطالعات کمیته حمایت از جوانان در یک زمینه یابی ملی از دانش آموزان دبیرستانی کره ای در سال 1998، 7/11% آنان سابقه فرار از خانه داشتند، این در حالی است که بزرگترین نگرانی این است که 2/74% این دانش آموزان، فرار از خانه را به عنوان یک انتخاب در نظر گرفته اند. سابقه فرار در ایالات متحده نشان می دهد که 90% فراریان از خانه، در طی یک ماه به خانه باز می گردند و بیش از 99% آنان در مدت یک سال به خانه باز می گردند. تحقیقات نشان می دهد که این پدیده در دختران نوجوان شیوع بیشتری دارد. در ایران نیز نتایج گزارش های منتشر شده حاکی از آن است که پدیده فرار از خانه در بین دختران در سال های اخیر افزایش چشمگیری یافته است. طبق گزارش شاره و همکاران (1385) تعداد دختران فراری در سال 1378، 20 برابر بیشتر از سال 1365بوده است و در چهار ماهه آخر سال 1380، 6156 نوجوان فراری دستگیر شده اند. البته آمار دختران فراری از منزل دقیق نیست، چرا که ممکن است تمام آنها به مراکز بهزیستی مراجعه نکرده و یا توسط نیروی انتظامی دستگیر نشوند و بدون اینکه رسمأ گزارشی از فرارشان ارئه شود، روزها و گاه هفته ها زندگی خارج از خانه را تجربه کنند (تمنایی فر و همکاران، 1392).

 

 

منظور از انسجام خانواده، احساس همبستگی، پیوند و تعهد عاطفی است که اعضای یک خانواده نسبت به همدیگر دارند (اولسون، 1999). لینگرن[10] (2003) انسجام را به صورت احساس نزدیکی عاطفی با دیگر افراد خانواده تعریف می کند. از نظر او دو کیفیت مربوط به انسجام در خانواده، مشتمل بر تعهد و وقت گذارندن با هم است. منظور از تعهد، میل به صرف وقت و انرژی در فعالیتهای خانواده و همچنین ممانعت از تأثیر منفی عواملی چون مسائل شغلی در آن می باشد. بُعد دیگر انسجام از نظر لینگرن (2003) وقت گذاشتن و با هم بودن در بین اعضای خانواده است. خانواده های که در این زمینه قوی هستند، بطور مرتب برنامه ها و زمان های برای فعالیت گروهی در نظر می گیرند (زارع، 1387).

 

 

   اصطلاح سلامت روان برای توصیف سطح بهزیستی، شناختی، هیجانی و نشان دادن عدم ابتلا به اختلالات روانی به كار می رود كه به نوعی وجود قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تعارضات و تمایلات شخصی به طور منطقی و سازگاری مداوم با شرایط متغیر و تلاش برای تحقق اعتدال بین تقاضاهای درونی و الزامات محیط در حال تغییر، اطلاق       می شود. در واقع عدم برخورداری از سلامت روان، پیشرفت فرد و همچنین توانایی او را در انجام وظایف محوله دچار اختلال نموده و این امر منجر به عدم پیشرفت جامعه و عواقب ناشی از آن خواهد شد (برگ[11]، 2009).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

از جمله عواملی که می تواند در پیشگیری و کاهش اختلالات روانی و همچنین مشکلات ناشی از آن مانند خودکشی، اعتیاد به مواد مخدر، افسردگی و اضطراب نقش مؤثری داشته باشد، داشتن اعتقادات مذهبی است. تقویت باورهای مذهبی در تمام مراحل زندگی یک اقدام پیشگیری کننده برای کاهش اختلالات روانی است. آلپورت[12] (1968) در گستره شخصیت و روان شناسی اجتماعی بر حسب جهت گیری دینی افراد، آنها را به دو نوع جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی تقسیم کرده است. از نظر آلپورت (1968) افراد دارای جهت گیری مذهبی بیرونی، به لحاظ نظری دارای باورهای مذهبی هستند. در دیدگاه جهت گیری مذهبی بیرونی، مذهب ابزار ارضای نیازهای اولیه فرد خواهد بود. از دیدگاه آلپورت (1968) افراد دارای جهت گیری مذهبی درونی ضمن درون سازی ارزش های دینی، مذهب را به مثابه هدف در نظر می گیرند. در این جهت گیری، دین دارای کنش وری خود مختاری و مستقلی و به انگیزه برتر مبدل می شود (محمد ابراهیم، 1390).

اعتیاد به مواد مخدر

پروژه دانشگاهی

 

روان شناسان مشهوری مانند جیمز[13] (1902) و آلپورت (1950) از تجربه دینی و مطالعه این تجربه ها سخن گفته اند، با این حال برای مدت های طولانی مطالعه دین و معنویت، در روان شناختی مورد توجه چندانی قرار نگرفته بود. پارگامنت و ساندرز[14] (2007) دلیل این مسئله را چنین مطرح می کنند، اول اینکه بعضی از روان شناسان معتقدند که روان شناسی یک علم است و از روش های علمی دقیق استفاده می کند اما علوم دینی بیشتر جنبه فلسفی دارد، دوم اینکه در قرن بیستم روان کاوی و رفتارگرایی دو رویکرد غالب در روان شناسی بودند و این دو دیدگاه نیز تجربه دینی را نادیده می گرفتند، بنابراین مطالعه معنویت کمتر مورد توجه روان شناسی قرار گرفته بود (شریفی، 1388).

 

 

ابراهیمی قوام و خطیب زاده (1392) در تحقیقی نتیجه گرفتند که؛ عدم توجه و بی احترامی، آزار و اذیت و انواع سوء استفاده از آنان، محدودیت و محرومیت شدید، سردی روابط و کم محبتی، تبعیض قائل شدن و آشفتگی خانواده از عوامل فرار دختران بود. همچنین کونگ[15] (2013) در تحقیقی در زمینه پدیده فرار نوجوانان و جوانان در سنگاپور نتیجه گرفت که؛ مهمترین عامل در خانه، خانواده و محیط و گاهی نگرش و هویت یابی فرد در برخورد با مشکلاتی نظیر خشونت بود.

 

 

بنابراین عوامل مختلفی در شکل گیری فرار دختران مطرح است و پژوهش های مختلفی در این زمینه صورت گرفته است. از جمله این عوامل می توان به ویژگی های روانی و شخصیتی دختران، وضعیت خانوادگی (از لحاظ صمیمت و ارتباط با یکدیگر) آنان و میزان پایبندی به مباحث دینی در بین افراد خانواده دختران فراری اشاره کرد.

 

 

با توجه به آنچه گفته شد در این پژوهش هم این سؤال مطرح است که آیا همبستگی خانواده، سلامت روانی و جهت گیری مذهبی در بین دختران فراری و عادی شهر تهران تفاوتی دارد؟

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

1- Runing Away

 

 

[2] -Tyler & Cauce

 

 

[3] -Family Cohesion

 

 

[4]- Olson

 

 

[5] -Mental Health

 

 

[6]- Spirituality

 

 

[7] -Argyl

 

 

[8]- Religious Orientation

 

 

[9] – Khong

 

 

[10]- Lingern

 

 

[11] -Berk

 

 

[12]- Allport

 

 

[13]- William James

 

 

[14]- Pargament & Saunders

 

 

[15] – Khong

مقایسه ویژگی‌های شخصیت و عملکرد تحصیلی در دانشجویان تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی …

افت تحصیلی یکی از مشکلات مهم نظام آموزشی کشورهای جهان سوم و ایران می‌باشد و هرساله بیش از نیمی از میلیونها دانشجو که در جهان به دانشگاه‌ها راه می‌یابند، ترک تحصیل کرده، مشروط شده یا نمی‌توانند تحصیلات خود را در موعد مقرر به پایان برسانند (نجیمی 1390).

 

 

منظور از افت تحصیلی «کاهش عملکرد تحصیلی دانشجویان از سطح رضایت بخش به سطحی نامطلوب است». نتایج مطالعات انجام شده، نقش عواملی ازجمله روش تدریس مدرسین، خصوصیات فردی دانشجو مانند علاقه مندی به رشته تحصیلی و احساس خود كفایتی همچنین مشكلات زندگی و تحصیلی نظیر مسائل روانی، زندگی در خوابگاه، اشتغال و معدل دیپلم بر روی افت تحصیلی دانشجویان مؤثر میداند. از طرفی تاثیر احساس افسردگی همراه با علائم احساس عمیق ناشاد بودن، ضعف سلامت روان، خودکم بینی، خستگی، کاهش انرژی و کاهش عملکرد اجتماعی ـ شغلی ـ تحصیلی بر روی پیشرفت تحصیلی دانشجویان گزارش گردیده است (ایزدی 1384).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

یادگیرندگان از نظر شخصیتی، نگرش‌ها، واکنش‌های هیجانی، شیوه وسبک‌های یادگیری، سبک‌های شناختی و غیره باهم تفاوتهایی دارند که یادگیری و نحوه برخورد آن‌ها با مسائل و مشکلات را تحت تاثیر قرار می‌دهد (محمدزاده 1386).

 

 

مطالعات انجام شده توسط بک[1] و همكاران (1988) بیان می‌دارد که در گروه‌های دانشجویی، دامنه بالایی از افسردگی دیده می‌شود طوری که 78 درصد دانشجویان از بعضی نشانه‌های افسردگی رنج می‌برند و 46 درصد دچار افسردگی شدید می‌باشند. همچنین نتایج مطالعات انجام شده توسط رفعتی و همكاران (2004) بر روی دانشجویان دانشكده پرستاری شیراز نشانگر 8/59 درصد افسردگی در درجات متفاوت می‌باشد. در همین راستا رودباری (1389) در گزارشی ابراز می‌دارد پیشرفت تحصیلی دانشجویان پزشكی در مقطع علوم پایه با عوامل تاهل، جنسیت، سهمیه ورودی، سكونت در خوابگاه، بومی یا غیر بومی بودن ارتباط آماری داشته بطوری كه دانشجویان مجرد، جوان‌تر و سهمیه مناطق، موفق‌تر بوده‌اند. نتایج نحقیقات انجام شده توسط هاشمی و کامکار (1380) در دانشگاه یاسوج نیز بیانگر 5/35 درصد افسردگی در دانشجویان بوده و عدم علاقه به رشته تحصیلی، غیر بومی بودن و عدم مشاركت در فعالیت‌‌های فوق برنامه از عوامل مؤثر در بروز افسردگی دانشجویان به شمار می‌رود. هم چنین نتایج پژوهش انجام شده بر روی دانشجویان دانشگاه اردبیل بیانگر درجات مختلف افسردگی به میزان 4/57 درصد بوده و بین افسردگی و سطح تحصیلات پدر، تعداد اعضای خانواده، بیماری جسمی و ترم تحصیلی دانشجویان ارتباط معنادار آماری داشت. از طرفی نتایج مطالعه قندهارزاده (1378) نشان داد بین فراوانی افسردگی در دانشجویان و بیماری شدید جسمی و یا فوت اعضای خانواده ارتباط معناداری وجود نداشته اما بین فراوانی افسردگی ومشكلات مالی، شكسته شدن غرور و احترام فرد، علاقه نداشتن به رشته تحصیلی، اطمینان نداشتن از وضعیت شغلی آینده ارتباط معناداری وجود داشت. افسردگی در بین دانشجویان مسئله ای با اهمیت است زیرا از یک سو باعث هدر رفتن سرمایه جامعه می‌گردد و از سوی دیگر از میزان موفقیت و پیشرفت تحصیلی آنان می‌کاهد دانشجویان را از رسیدن به جایگاه رفیع علمی و اجتماعی باز می‌دارد. بنابراین با تشخیص و شناخت به موقع مشکلات روان شناختی و روانپزشکی دانشجویان و عوامل مستعد کننده آن می‌توان به راه حل‌های مؤثری برای بهبود یا ارتقای وضعیت روانی و رفتاری دانشجویان دست یافت و در راستای جلوگیری از افت عملکرد تحصیلی، افزایش موفقیت‌های اجتماعی آنان پس از فراغت از تحصیل و در نهایت استفاده بهینه از منابع انسانی کشور اقدام مناسبی انجام داد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

باقری یزدی و همكاران (1374) با اجرای پژوهشی با عنوان بررسی وضعیت سلامت روانی دانشجویان ورودی سال تحصیلی 73 – 74 دانشگاه تهران كه تعداد آزمودنی‌‌های آن 2321 نفر بوده است، به این نتیجه رسیدند كه 30 درصد از افراد مورد مطالعه احساس غمگینی و افسردگی و 28/8 درصد تحت استرس بودن 4/3 درصد سابقه بیماری عصبی و 5/16 درصد مشکوک به اختلال روانی بوده اند.

پایان نامه های دانشگاهی

 

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

فروزنده و همکاران (1381) طی پژوهش خود نتیجه گرفتند که 43/8 درصد از دانشجویان دوره شبانه شهرکرد فاقد سلامت روانی بوده‌اند. همچنین براساس نتایج پژوهش فوق بین وضعیت سلامت روانی دانشجویان و وجود حوادث استرس زا یکساله اخیر رابطه معنی داری وجود داشته است.

 

 

نتایج پژوهش‌های مختلف نیز نشان داده است که شیوع اختلالات روانشناختی از قبیل افسردگی، اضطراب، سوء مصرف مواد مخدر و مشکلات بین فردی و خانوادگی میان دانشجویان گاهی حتی بیشتر از نرم عمومی است که برای رفع این معضل؛ اکثر دانشگاه‌های معتبر دنیا و حتی برخی دانشگاه‌های داخل در چند سال اخیر، برنامه‌هایی را جهت کاهش اثرات زیانبار روانشناختی استرس‌ اجرا کرده‌اند که از جمله این مراکز، مراکز مشاوره دانشجویی در کشور است که با رویکرد بهداشت روانی جامعه نگر، آموزش مصون سازی در برابر استرس‌ها جهت کاهش ناراحتی‌های روانشناختی و جسمانی و ارتقای سطح بهداشت عمومی را مورد بررسی قرار داده‌اند.

 

 

بسیاری از دانشجویان در برابر مشکلاتی همچون ترس از آینده در وضعیت اقتصادی، اجتماعی و شغلی، احساس درماندگی می‌کنند به گونه‌ای که رفتارهای نامناسب اجتماعی و فرهنگی مثل وابستگی به مواد مخدر و… از آنان سر می‌زند که باعث افزایش مشکل شده، یا با این گمان که راهکاری وجود ندارد به وضعیت موجود تن در می‌دهند و رفتارهای انفعالی را در پیش می‌گیرند.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

بنابراین با تشخیص و شناخت به موقع مشکلات روان شناختی و روانپزشکی دانشجویان و عوامل مستعد کننده آن می‌توان به راه حل‌های مؤثری برای بهبود یا ارتقای وضعیت روانی و رفتاری دانشجویان دست یافت و در راستای جلوگیری از افت عملکرد تحصیلی، افزایش موفقیت‌های اجتماعی آنان پس از فراغت از تحصیل و در نهایت استفاده بهینه از منابع انسانی کشور اقدام مناسبی انجام داد.

 

 

در همین رابطه بررسی ویژگی شخصیتی دانشجویان به عنوان آینده سازان این مملكت از جایگاه والایی برخوردار است چرا كه با ارتقای بهداشت روانی دانشجویان میتوان انتظار داشت كه در عرصه‌‌های علم و ادب گام‌‌های مؤثری بردارند.

 

 

پیشگیری از بروز بیماری‌ها در مراحل اولیه و زودرس، توجه به وضعیت بهداشت روانی دانشجویان، اهمیت به مشاوره دانشجویان و برنامه ریزی مناسب درراستا ی، تشخیص و درمان به موقع یکی از عوامل مؤثر در حفظ سلامت روح و روان جوانان و ارتقای سطح علمی آنان به شمار می‌رود.

 

 

در این راستا پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی ارتباط بین ویژگی‌های شخصیت و عملکرد تحصیلی دانشجویان بپردازد.

 

 

 

 

 

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

با توجه به اینکه تاکنون برروی جامعه دانشجویان تحت پوشش کمیته امام خمینی شهرستان دره شهر در خصوص اثرات ویژگی شخصیتی بر عملکرد تحصیلی پژوهش مدونی صورت نگرفته ضرورت اجرا این گونه تحقیق کاملاً محسوس است. نتایج این پژوهش می‌تواند منجر به وحدت نظر در خصوص علل افت تحصیلی و پرکردن خلا تحقیقاتی در این خصوص گردد. علاوه بر آن نتایج این پژوهش می‌تواند منجر به ارائه فرضیات جدید در زمینه عملکرد تحصیلی و ویژگی شخصیتی دانشجویان شده وراهکارهای عملی برای درمانگران که با این دانشجویان سروکار دارند ارائه دهد.

 

 

مطالعه حاضر با هدف تعیین ویژگی‌های شخصیتی و روانی در دانشجویان و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی تنظیم شده است تا با شناخت وضعیت سلامت روان آنان و یا وجودمشکلات رفتاری به مراکز مشاوره فعال در دانشگاه و مراکز درمانی، جهت کاهش میزان این مشکلات ارجاع و نیز جهت مقابله باافت تحصیلی دانشجویان گامی مؤثر برداشته شود.

 

 

[1] Beck