این شرایط بالاخص در کشورهای توسعهنیافتهتر بارزتر است. بطوریکه گفته میشود بیش از نیم تا سهچهارم جمعیت شهرهای اینگونه کشورها، در حیطه اسکان غیررسمی و حاشیهنشینی قرار دارند (زنجانی، 1380: 5). بنابر برآورد مرکز اسکان سازمان ملل متحد، بیش از 50 درصد ساکنان شهرهای کشورهای کمدرآمد و 20 درصد در کشورهای میان درآمد، در این نوع از سکونتگاهها زندگی میکنند که سنجههای سواد، سلامتی، درآمد و پیشرفت اجتماعی در این مناطق به طور روشن از میانگین شهری آن کشورها در آنها پایینتر است (فرزین صبا، 1384: 2). در آخرین گزارش مرکز اسکان بشر ملل متحد آورده شده که بین یکسوم تا یکچهارم جمعیت شهری جهان در فقر مطلق به سر میبرند. امروزه در آسیا تعداد فقرای شهری بیش از نیمهی دههی 90 میلادی است (صرافی، 1381: 5). البته این موضوع به این معنی نیست که سکونتگاههای غیررسمی فقط در کشورهای توسعهنیافته وجود دارد بلکه خاستگاه این پدیده کشورهای صنعتی بوده است و در برخی از نوشتهها علتالعلل این مسأله را ناشی از انقلاب صنعتی و پیامدهای آن دانستهاند (آقابخشی و دیگران، 1382: 2).
جریان توسعه شهری در ایران طی بیست سال گذشته باعث گردیده که جمعیت شهرنشین بالغ بر دو برابر گردد و پیشبینیها حکایت از ادامه سریع این رشد را دارند. در حال حاضر سرعت توسعه شهری از ظرفیت و توانایی دولت و شهرداریها در گسترش زیرساختها و ارائه خدمات و ایجاد اشتغال پیشی گرفته است، در نتیجه، پدیده اسکان غیررسمی به سرعت و به صورتی بیقاعده گسترش یافته است. برآورد میشود در کشور ما یکسوم جمعیت شهری در این گونه سکونتگاهها مستقر باشند (صرافی، 1381: 5).
مطابق آمار مرکز اسکان بشر سازمان ملل (UNCHS) در سال 2001، 924 میلیون نفر (در حدود 30 درصد) از جمعیت شهری جهان در سکونتگاههای غیررسمی و سکونتگاههای فرودست، سکونت داشتهاند (GTZ, 2005, p1) که بیشتر آنها دارای محیطی آلوده، زننده، ناامن و موجد مشکلات بهداشتی و اجتماعی بودهاند (Kapoor, Mudit, pp1-2). در یک نگرش منطقهای دستکم 200 میلون نفر در سکونتگاههای غیررسمی ساکن بودهاند (GTZ, ibid, p3). نتایج آخرین برآوردها نشان میدهند که در سال 1385 در حدود 8 میلیون نفر از جمعیت شهری کشور در سکونتگاههای غیررسمی و 2 میلیون نفر در بافتهای فرسوده ساکن بودهاند و در مجموع رقم 5/10 میلیون نفر در شرایط فقر مسکن در شهرهای کشور به سر میبردهاند (صرافی، 1387: 8). تا سال 14700 هـ . ش که شهرنشینان ایران دو برابر میشوند، 30
درصد از شهرنشینان جدید (بیش از 10 میلیون نفر) کمدرآمد خواهند بود که بین 5 تا 7 میلیون نفر از آنها در صورت تداوم شرایط موجود در برنامهریزیها، به سوی اسکان غیررسمی و عمدتاً در شهرهای بزرگ و کلانشهرها رانده خواهند شد (صرافی، 1383: 33). اگر حتی سرعت گسترش کالبدی و جمعیتی سکونتگاههای غیررسمی کاهش یابد، روندهای موجود حاکی از تعمیق شرایط بدمسکنی، و اقتصاد ناپایدار در آنها بوده و در واقع ما در دهههای آتی شاهد تنزل کیفی و کمی شاخصهای مطرح در ساختار و محتوای کالبدی (فرسایش سازه و افت و تنزل خدمات زیرساختی)، اقتصادی و اجتماعی در مقایسه با سایر بخشهای جدید شهری خواهیم بود.دراین تحقیق شهربندانزلی به عنوان یکی از نمونه های دارنده محلات با شرایط ذکرشده ی فوق ، با توجه به ویژگی های جغرافیایی از طریق مدل یکپارچه سازی اراضی (Land Readjustment ) مورد تحلیل قرار می گیرد.
2-1- ضرورت و اهمیت تحقیق
با توجه به مطالبی که تاکنون بدان ها اشاره شد به وضوح معین می گردد، که رشد شهرنشینی در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه متناسب با ظرفیت های موجود آنها نبوده است و دستاوردهایی چون اسکان غیررسمی به پدیده قابل انتظار و دائمی در اینگونه کشورها مبدل شده است. رابطه سطح توسعه یافتگی با میزان اسکان غیررسمی نیز نشان داد که این شرایط در کشورهای کمتر توسعه یافته شدیدتر است. متأسفانه از دهه های گذشته در کشور ما نیز به دلایل متعدد در شهرهای بزرگ شاهد مناطق خوردرو بوده ایم. این مناطق همراه با رشد شهر وسیع تر و یا در نقاط جدیدی از آن شکل گرفته اند و مشکلات ناشی از شهرسازی بی برنامه و توده وار بر سایر مشکلات سکونتی آنها سایه افکنده است. در این مناطق، محیط کالبدی فاقد خدمات شهری مورد نیاز جهت سکونت است و ساکنین از این بابت تأمین نمی شوند. دسترسی ها باریک و پرپیچ و خم و نشانی از فضاهای شهری در بافت های متراکم و به هم تنیده این مناطق نیست. این شرایط نه تنها برای مناطق دیگر شهر به عنوان یک معظل بزرگ شهری تلقی می شوند بلکه برای ساکنین آنها نیز شرایط بغرنجی را ایجاد کرده است که گاه رهایی از آن غیرممکن است.
فرم در حال بارگذاری ...