عدهای معتقدند سرآغاز مباحث توسعه، آگاهی و توجه به شکاف بین کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته است. جنگ جهانی دوم و ویرانیها و تبعات وسیع ناشی از آن ، دو واکنش متفاوت را در کشورها به همراه داشت؛ برخی کشورها همچون آلمان سعی کردند دست به بازسازی زده و در جهت رشد و ترقی حرکت کنند و در مقابل برخی کشورها روند معکوس را طی نمودند. از این رو بعد از جنگ جهانی با دو دسته کشور مواجه هستیم: کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته یا عقبمانده. در این میان دستهای دیگر از کشورها نیز وجود دارند که بین این دو گروه قرار دارند و کشورهای درحال توسعه نامیده میشوند. توسعه و توسعهیافتگی از جمله دغدغههای مهم اندیشمندان و نظریهپردازان در حوزههای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، به گونهای که هر یک از آنها سعی میکنند با بیان دیدگاهها و نظریات خود، از منظری خاص این موضوع را مورد بررسی قرار دهند. دولتها نیز سعی میکنند تا با استفاده از این نظریات و بالا بردن شاخصهای توسعهیافتگی، خود را در زمره کشورهای توسعه یافته جهان قرار دهند. این مسئله، خاص دولت یا جامعهای ویژه نمیباشد امری جهانی است و هدف اصلی اکثر برنامه ریزان کشورهای مختلف رسیدن به توسعه پایدار است. یکی از مسائل مهمی که برنامه ریزان هر کشور با آن مواجه هستند توسعه زیاد شهرهای اصلی در مقابل توسعه کم شهرهای کوچک و نواحی یا روستاها می باشد در حالیکه شهرهای کوچکتر می توانند یکی از نمونه های سکونت گاهی در زمینه تحقیق و توسعه پایدار باشند. حال با توجه به مطالب فوق سوالات زیر به عنوان سوالات اصلی مطرح است که تحقیق به دنبال پاسخ به آنها است .
1- آیا با توجه به شاخص های توسعه می توان رتبه بندی و سطح بندی شهرستانهای استان را انجام داد؟
2- آیا تسهیلات بانکی بر درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان کرمان تاثیر می گذارد؟
فرم در حال بارگذاری ...