3-1 اهمیت و ضرورت موضوع
3 دلیل عمده برای تسطیح منابع وجود دارد که عبارتند از:
1. تغییرات زیاد در سطح منابعی مانند نیروی انسانی مشکلات و هزینه های استخدام و اخراج افراد، هزینه و زمان مورد نیاز برای آموزش افراد جدید، مشکلات مربوط به کارایی افراد در دراز مدت را پی دارد و باعث می شود به دلیل ایجاد سابقه بد برای سازمان، از استخدام و بکارگیری افراد کارآمد جلوگیری شود. همچنین با هموار بودن سطح نیاز منابع، هزینه اجاره و حمل و نقل تجهیزات سنگین و گران قیمت کاهش می یابد.
2. با زیاد بودن سطح منابع ممکن است به دلیل وجود مقاطع زمانی که نیاز به منابع زیادی دارند، کارایی استفاده از منابع کاهش و هزینه ها افزایش یابند.
3. برای منابعی مانند ماشین آلات، وجود یک سطح ثابت و هموار برای نیاز به منابع می تواند در تبیین برنامه های تهیه، اجاره، حمل و نقل و حتی نگهداری و تعمیرات ماشین آلات و تجهیزات کمک شایانی نماید.
مدیریت پروژه فرآیند هماهنگی و یکپارچه سازی فعالیت ها در کارآمدی و مؤثر بودن شیوه استفاده از منابع محدود است و این از ارتباط منابع با آنچه را که قرار است در طول پروژه گردآوری و تحویل داده شود تشکیل شده است.
در مدیریت پروژه، مدیریت هر فعالیت پروژه به یک فرآیند بحرانی که موفقیت شرکت و رضایت مشتریان را تضمین می کند، تبدیل شده است. تکنیک های سنتی مدیریت معمولاً اهداف کوتاه مدت پروژه را کنترل می کنند و معیار مناسبی برای اجرای موفق پروژه ندارند، اما تکنیک های مدیریت پروژه به شرکتها این فرصت را میدهند تا در راستای رشد پیوسته و رقابت پذیری به اهداف میان مدت و بلند مدت دست یابند. هر چند مدیریت پروژه مدیریت منابع را به طور مناسبی ملاحظه نکرده و آنرا به مهارت مدیران پروژه در تخصیص و زمانبندی فعالیت ها واگذار کرده است. این وضعیت و پیچیدگی پروژه های واقعی، تنظیم خط مبانی پروژه جهت دستیابی به تخصیص بهینه منابع و زمانبندی مناسب فعالیت ها و تخمین بودجه مصوب برنامه ریزی شده را مشکل ساخته است. در صنعت طراحی و مشاوره مهندسی به دلیل وجود بخش های مختلف درگیر در پروژه و حجم بالای مدارک مهندسی، مدیریت و تخصیص سرپرستان مناسب به طوری که بهترین موازنه هزینه و زمان ایجاد شود امری حیاتی محسوب می شود. اهمیت این موضوع در مواقعی که زمان تحویل قراردادی و جریمه های سنگین در ازاء عدم تحویل به موقع در هر دوره تعیین شده باشد، کاملاً مشهود است و تخمین مناسبی از بودجه مصوب برنامه ریزی شده را حیاتی می سازد.
مدیریت منابع جزء درونی مدیریت پروژه است. مدیریت منابع تضمین می کند که پروژه به موقع و با همان هزینه و کیفیتی که قبلاً تعریف شده است تکمیل شود، این موضوع حتی برای شرکتهای پروژه محور مثل شرکت های پیمانکاری ضروری است.
در واقع مسئله برنامه زمانبندی پروژه یکی از مهمترین مسأله هایی است که دست اندرکاران در برنامه ریزی با آن برخورد دارند به ویژه زمانیکه که به منابع مصرفی کارآمد بدون افزایش طول مدت پروژه احتیاج دارند. با این تفاسیر چون یکسری از منابع کمیاب هستند،
مصرف آنها برای فعالیتها منجر به ایجاد مسأله در برنامه زمانبندی پروژه خواهدشد.
مسأله برنامه زمانبندی پروژه تنها به منابع محدود خلاصه نمی شود بلکه در این میان مسأله تسطیح منابع نیز در میان است. این دو نوع مسأله را از نظر مصرف منابع، میتوان اینگونه مطرح کرد که در اولی مسأله محدودیت و در دومی مسأله بهینگی مصرف منابع تا حد امکان حاکم است. اگرچه ممکن است این دو رویکرد مانند هم به نظر آیند ولی کاملاً از هم متفاوتند. هر دو بطورگسترده توسط پژوهشگران مورد مطالعه قرار گرفته و دست اندکاران از آن استفاده کرده اند، ولی این دو گروه از تفاوت های بین این دو روش و محدودیت های جدی اعمال شده در کاربرد ابتکارات در نرم افزارهای تجاری بی اطلاعند. این دو مسئله در حوزه مسأله(NP-hard) جای میگیرند (Neumann, Schwindt, & Zimmermann, 2002) .
مسأله اول، مسأله مشخصی است و آن محدودیت منابع در برنامه زمانبندی پروژه است و هدف آن این است که بدون افزایش در محدویت دسترسی به منابع قابل دسترس، مدت پروژه را کاهش دهد.
دومی که مسأله تسطیح منابع (RLP) است برعکس قبلی یک مسأله غیر مشخص است و هدف آن این است که بدون تجاوز در مدت پروژه بهینه ترین مصرف منابع را در پی داشته باشد.
این دو مسأله را میتوان باهم ادغام و بعنوان مسئله بهینه سازی چندهدفه مطرح کرد اما اولی یعنی کاهش زمان، هدف اصلی و دومی یعنی مصرف کارآمد منابع تابع هدف ثانویه است.
با این حال روشهای معمول و روشهای ابتکاری-اکتشافی زمانیکه مسأله تسطیح منابع را می خواهند حل کنند نه انعطاف پذیرند و نه مولد.
از یکسو یکی از دلایل این ناکارآمدی این است که در مسأله های واقعی، مراحل دقیق ساده سازی وتلاش های محاسباتی که برای ارائه جوابهای بهینه قابل قبول باشند، کارآمد نخواهند بود و از طرف دیگر روشهای ابتکاری راه حل هایی را ارائه می دهند که از مطلوب مورد نظر فاصله دارد، بنابراین لازم است برای پروژه های پیچیده و واقعی از روشهای فرا ابتکاری استفاده شود.
به تازگی برای بهبود بهره وری در مصرف منابع، رویکردهای مهمی توسط پژوشگران شناخته شده است. ارائه روش های ابتکاری مختلف که برای پروژه های کوچک مناسب هستند، مثالهای ساده بدون تعیین معیار روشن برای مقایسه عملکرد بین الگوریتم ها می باشند که سعی میکنند شایستگی یک الگوریتم خاص را نشان دهند (Kolisch, 1996) .
فرم در حال بارگذاری ...