برنامه ریزی شهری، یک رویکرد بین رشته ای است که در آن عوامل سیاسی و اجتماعی با عوامل اقتصادی در تعاملند. برنامهریزی و طراحی شکل شهرها و الگوی گسترش فیزیکی آنها بخشی از ادبیات شهرسازی است. برنامه ریزان شهری در جستجوی شناخت و مطالعه ابعاد شهر مخصوصاً از جنبه کالبدی – فضایی و رشد و گسترش شهر هستند تا شهری که در حال شکل گیری است محل مناسبی برای سکونت و آرامش انسان ها باشد. از جمله این جنبه ها که مطالعه آن الزامی است، اشکال کالبدی و الگوهای رفتاری بین آنهاست که بخشی از عناصر تشکیل دهنده ساخت شهر هستند که رابطه متقابل با یکدیگر دارند و با ایجاد اصلاحات در شکلهای کالبدی می توان روش استفاده شهروندان از محیط شهر را بهبود بخشید. برنامه ریزی شهری با مسائلی سر و کار دارد که به کمک آنها می توان شهر پیرامون خود را بهتر شناخت. در برنامه ریزی شهری، شناخت شهر، هم در بر گیرنده ظاهر (کالبد) و هم الگوهای رفتاری است که بر کالبد تاثیر می گذارند.
شهرها، همواره تحت تأثیر نیروها و عوامل گوناگونی شكل گرفته وگسترش می یابند. شهر در اساس پدیده ای اجتماعی – اقتصادی است، انسان ها برای كار وزندگی و ارتباطات، در پهنه ای محدود وكمابیش متراكم گرد هم می آیند وكم كم شهر را پدید می آورند. شهرها با تحولات اجتماعی، جابه جایی های جمعیتی، تغییرات اقتصادی و نوآوری های فن شناختی، دگرگون می شوند. با افزایش جمعیت، نیز فعالیت وسرمایه گذاری به شدت توسعه می یابد و نظام وسازمان كالبدی شهرها دستخوش تغییرات اساسی می شود(سعیدنیا، 1378: 19).
بنابراین شهرها همانند موجودات زنده، همواره از لحاظ كالبد بزرگتر واز لحاظ ساخت پیچیده تر می شوند. به دنبال این رشد فیزیكی، شرایط اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی آن ها نیز به تدریج دگرگون می شود. بررسی تاریخی شیوه ی گسترش كالبدی شهر، عوامل مؤثر در تغییر ساختار شهر را آشكار می سازد. چرا شهر در این مكان ایجاد شده است؟ چگونه رشد كرده و علل پیشرفت آن چه بوده است؟
ساخت کالبدی شهر یکی از مباحث مهم در شهرشناسی است که در جای خود می تواند شرایط درونی شهر را نشانگر باشد و کمیت و کیفیت آن، حاکمیت نوعی تفکر و ایده را نشان می دهد و یا بیانگرمسائل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی است که شهر با آنها دست به گریبان هست.
در ایران، پس از اجرای برنامه اصلاحات ارضی و وقوع انقلاب اسلامی شهرهای عمده کشورمان با رشد فزاینده جمعیت شهری و لجام گسیختگی کالبدی مواجه شدند و گسترش نامتوازن فیزیکی شهرها یکی از پیامدهای این موضوع بود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، تحولات عظیمی در عرصههای کشور رخ داد. بروز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، تحریم اقتصادی ایران از سوی قدرتهای بزرگ، رشد فزاینده جمعیت، تغییر الگوی مصرف جامعه، شکل گیری نهادهای دولتی و انقلابی در امر زمین و مسکن و توجه بیشتر به رفاه مردم، واگذاری زمین از سوی سازمان شهری به مردم، خاصه طبقات کمدرآمد، جلوگیری از اشغال بیرویه اراضی شهری و اعمال قوانین شهرداری بر الگوی شهرنشینی و به تبع آن بر ساختار فضایی – کالبدی شهر تأثیر تعیینکننده گذاشت.
این تحولات، باعث رشد سریع شهرها و گسترش بی رویه آنها در چند دهه اخیر شد. توسعه فضایی- کالبدی شتابان و ناموزون شهرها در چند دهه اخیر آثار و پیامدهای نامطلوب اقتصادی، اجتماعی و کالبدی را به دنبال آورده است. هزینه های گزاف حمل و نقل و خدمات رسانی شهری، اتلاف انرژی در شهر، تشدید جدایی گزینی های اجتماعی، تخریب محیط زیست، عدم زیبایی و انسجام و عدم وحدت عناصر شهری، بی هویتی در شهر و خلاصه ناپایداری شهر از مهمترین پیامدهای گسترش شهرها و بر هم خوردن توازن شهر بود. در این میان نباید از جایگاه مهم دولت ها و سیاست گذاری هایشان در حیات شهرها غافل بود. نقش دولت در سراسر جهان نقشی حیاتی بوده و توسعه شهری و مدیریت برآن به ویژه در کشورهای در حال توسعه تحت تأثیر سیاست گذاری دولت قرار گرفته است و رشد و گسترش فیزیکی شهرهای معاصر بدون بررسی نقش دولت ها تقریباً بی معنا خواهد بود.
دولت و نهادهای دولتی و انقلابی پس از استحکام بنیان های خود تصمیم به حل مشکلات مردم و برنامه ریزی در جهت آینده شهرها گرفتند. در آن ایام بیشتر هم و غم مسئولین پیاده کردن شرایط مناسب زندگی برای همگان بود و مهمتر از همه اینکه اساس شکل گیری این نظام هم بر این مبنا بود. در این راستا سازمان مسکن و شهرسازی و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی دو نهاد مهم و تصمیم گیر اصلی در حوزه زمین و مسکن یکی در شهرها و دیگری در روستاها شدند. این دو نهاد برنامه های مختلفی را از جمله در امر تملک اراضی موات، گرفتن سند برای زمین ها، آماده سازی زمین در شهرها، واگذاری زمین، ساخت مسکن ارزان برای مستضعفان و … در نقاط مختلف انجام دادند. مهمترین بازتاب این اقدامات در همان اوایل، بازتاب مثبت اجتماعی بود، اما در زمره دخالت های دولت ها در امور شهرها، و می توان گفت از جمله مهمترین عرصه هایی که دولت در آن ورود پیدا کرد و آینده شهرها را تحت تأثیر قرار داد، نقش دولت در واگذاری ها اراضی شهری بود. مبحث طرح های واگذاری اراضی در طول دهه های اخیر و با افزایش سریع جمعیت شهرنشین، افزایش تقاضا برای زمین و مسکن از جانب خانواده ها و سیر صعودی قیمت های زمین به بحث مهمی در جامعه تبدیل شد. مردمان ساکن در نواحی شهری تا آغاز سده حاضر و حتی تا چهار دهه پیش با مشکل چندانی در زمینه کمبود زمین و مسکن مواجه نبودند و رابطه آنها با محیط اطرافشان در چارچوب قوانین پایداری و استفاده عادلانه از زمین و امکانات آن بود. اما پیشرفت های صنعتی و رشد و ارتقای سطح بهداشت باعث رشد چشمگیر جمعیت و در مقابل، معضل کمبود زمین در سده حاضر در اکثر جوامع شد. طبیعتاً با توجه به اینکه زمین منبعی است که قابل تولید نیست و در مقابل، تقاضا برای آن رو به افزایش است، پس بهره گیری و استفاده از آن بیشتر از توان زمین شده و پیامدهایی را به دنبال داشته است.
در حال حاضر، این مسأله در استفاده زمین برای کاربری های مسکونی بیشتر به چشم می خورد و افراد و نهاد ها را به دست اندازی به زمین های اطراف شهر (چه کشاورزی و یا غیره) واداشته است تا با تغییر کاربری ها کاستی های این حوزه را جبران کنند. نتیجه این مسائل، در خروجی طرح های جامع مشخص می شود، آنجایی که میزان تصرف اراضی و اختصاص آن ها به کاربری مسکونی در خارج شهر بیش از حد مورد نیاز بوده و طرح های شهری همیشه یک قدم از اقدامات بشری عقب تر بوده اند.
1-2 طرح مسئله
گسترش فضای شهری با ساختمان سازی های مرتفع بدون هیچ تردیدی چشمگیرترین نمود رشد شهری كنونی است، بیشتر شهرها طی قرون متمادی گسترش كندی داشته اند، این شهرها در گذشته به صورت طبیعی رشد می کردند یعنی توسعه شهر بدون برنامه ریزی آتی انجام می شد و شهر به صورت اتفاقی توسعه می یافت. در رشد طبیعی شهر سیستم جاده ای، پارك ها، زمین بازی، مدارس، واحدهای صنعتی، مراكز تجاری، بیمارستانها و زمین های بازی و … بدون نظم و ملاحظات توسعه آتی شهر ایجاد می شدند. اما در دوره های اخیر با افزایش جمعیت شهری، روند شتابان توسعه شهری آغاز شد. طی دهه 1990-2000 افزایش شدیدی در حجم مباحث در مورد توسعه شهری رخ داد که جوانب مختلف الگوهای توسعه شهری را در بر می گرفت.
شهر آران و بیدگل همانند سایر شهرهای ایران، از گذشته تا کنون دو دوره زندگی و رشد شهری را تجربه کرده است. این شهر از دوره های قبل از اسلام که حیات خود را آغاز کرده است همواره مبتنی بر یک سیر طبیعی رشد می کرد و مبنای زندگی ساکنان شهر، بر کشاورزی و سیستم های آبی چون قنات استوار بود. در طول این دوران، هیچگاه شهر رشد و توسعه ناگهانی و یکباره ای را تجربه نکرده و این توسعه از چهارچوب ها فراتر نرفت. آران و بیدگل از دو قسمت مجزا یعنی بخش آران و بخش بیدگل داخل یک برج و بارو تشکیل شده بودند و محلات به صورت ارگانیک و با رشدی بطئی بودند. گسترش محلات مطابق با رشته های قنات ها و میزان دسترسی به آب قنات بود(طرح جامع آران و بیدگل،1359).
در فاصله سالهای 1333 تا 1340 در اثر ازدیاد جمعیت شهر در اراضی داخل برج و باروی شهر چون فضایی برای احداث واحدهای مسکونی وجود نداشت. بنابراین در اولین مرحله خارج از برج و بارو، مبادرت به احداث مسکن شد. اما توسعه شهر چشمگیر نبود و شهرنشینی به صورت آرام و برای چند محله اصلی شهر اندکی از زمینهای پوسته خارجی یعنی زمینهای کشاورزی برای احداث ساختمان مسکونی استفاده شد(همان منبع).
با شروع دهه چهل شمسی و با تشدید تغییرات در اوضاع اجتماعی کشور، مرحله جدید رشد و توسعه شهری و افزایش شهرنشینی آغاز گردید، غلبه سرمایه داری و تأثیر آن در گسترش شهرنشینی، الگوی توسعه برونزا و ورود شهرسازی مدرن غربی به ایران و متعاقب آن اصلاحات ارضی و پس از آن وقوع انقلاب اسلامی موجبات گسترش سریع شهرنشینی را فراهم نمود. در دهه 1340، در آران و بیدگل، برنامه اصلاحات ارضی پیاده شد و زمینها و اراضی کشاورزی در فضای شهری بلعیده شد. اصلاحات ارضی سرآغاز تحول خاصی در نظام شهری و به تبع آن علت گسترش فیزیکی شهر مورد مطالعه بود. با اجرای برنامه اصلاحات ارضی (1341) و فروپاشی روابط روستایی، مناسبات شهر و روستا نیز دگرگون شده و بازار کارخانجات صنعتی یک شهر بزرگتر و یا یک سکونتگاه وسیع تر، پرجاذبه تر به نظر آمد. اجرای اصلاحات ارضی باعث شد نزدیک به 50 درصد از جمعیت روستایی کشور بدون زمین بماند و همچنین افرادی که مالک شدند چون کمکی از دولت دریافت ننمودند و نیز خود سرمایه ای نداشتند به تدریج زمین ها را رها کرده و برای برخورداری از درآمد بیشتر و معیشت بهتر روانه شهر شوند. با افزایش جمعیت شهر و در نتیجه نیاز روزافزون به مسکن، زمین های شهر دچار تغییر و تحولاتی گردیدند. این افزایش جمعیت و مهاجرت ها به همراه تبعات اجتماعی و اقتصادی خود ناهنجاری های اجتماعی و کالبدی را نیز مخصوصاً بر ساختار کالبدی شهرگذاشت(مشکینی و همکاران، 1389).
بر این اساس در پیرامون بافت قدیم، بافت میانی با طرح و نقشه متمایز شکل گرفت و به سرعت گسترش یافت. توسعه فیزیکی شهر در همه جهات و به طور محسوستری در جهت جنوب به ویژه در قسمت بیدگل شکل گرفت. در این مرحله بنا بر تصمیم وزارت کشور در سال 44 دو شهرداری بخش آران و بخش بیدگل با یکدیگر ادغام و به صورت یک شهرداری درآمد و برنامهریزی توسعه و مداخله در شهر به صورت یکپارچه و روند توسعه فیزیکی شهر شتاب بیشتری گرفت(همان منبع).
مطابق نقشه مراحل گسترش شهر آران و بیدگل تا دهه 1360، در گسترش شهر، ما تغییرات ناگهانی نداشته ایم و این رشد به صورت متعادل و آرام آرام بود. اما از سال های 1360 به بعد بود که مهار رشد شهر از دست رفت و گسترش شهری در چند جهت به وقوع پیوست. در این زمان دولت و سازمان مسکن و شهرسازی، نقش عمده را در افزایش اندازه شهر داشتند. دولت از طریق دخالت در واگذاری اراضی رایگان و یا ارزان قیمت جهت ساخت واحدهای مسکونی، اعطای تسهیلات از طریق سیستم بانکی و تهیه طرح های توسعه شهری، شهرها و از جمله آران و بیدگل را با پیامدهایی چون الحاق اراضی و تغییر کاربری ها مواجه کرد. قانون لغو مالکیت اراضی شهری(1358)، قانون اراضی شهری(1366) با آیین نامه های اجرایی مربوط، مهمترین سیاست گذاری دولت در این دوران بود(طرح جامع آران و بیدگل، 1380).
فرم در حال بارگذاری ...