با توجه به موارد ذكر شده، در این پژوهش دستهای از مداخلات روستایی در راستای تشخیص ارائه مناسبترین نوع مداخله در جهت ارتقا فضاهای روستایی حاضر در كشور مورد بررسی مختصری واقع شده است. پس از بررسی دوره های مختلف مداخلات روستایی در ادامه به بحث در رابطه باززندهسازی بافت روستایی و ابعاد كلیدی آن پرداخته شده است.
از طرفی، امروزه بناهای تاریخی فضاهای نابساماندهی شدهای را در برمیگیرند كه علاوه بر اینكه فضاهای عمومی در آنها به صورت تعریف شده وجود ندارد، مرز و محدوده مشخصی نداشته و دارای كالبد و فعالیت مناسب و تعریف شدهای نمیباشند. عدم وجود فضاهایی برای مكث و توجه ساكنین و ملاقاتكنندگان كیفیت بصری و عملكردی را در این بخش از روستا تا حد زیادی كاهش داده است، كه بدون هیچگونه نظم و ساماندهی خاصی همجوار هم قرار گرفته و منظر بصری نامطلوبی در اطراف بناهای تاریخی را تشكیل دادهاند.
لذا توجه به مولفه های كیفیت محیط كه از فضاهای جنبی بناهای تاریخی انتظار میرود، در طراحی، به طور حتم راههایی را ارائه خواهد داد كه میتواند به بهبود بخشیدن به این بخش از روستا مثمرثمر واقع شود.
همچنین با توجه به این امر كه عناصر تاریخی و طبیعی، پتانسیلهای عمده جهت ایجاد فضاهای عمومی روستایی محسوب میشوند، به نظر میرسد بتوان با برقراری ارتباط بین عناصر طبیعی و عناصر تاریخی هویتزا، به ارتقا هویت كالبدی بناهای تاریخی و باززندهسازی عملكردی و كالبدی بافت مذكور كمك كرد، لذا در این قسمت بحثهای اكولوژیكی در رابطه با محیط طبیعی و بحث ارتباط بین عناصر شاخص به كمك محیط طبیعی، مطرح میشود.
در كل این فصل، مباحث ذیل را در برمیگیرد :
1 ـ باز زندهسازی بافت روستایی
2 ـ فضای دسترسی به امام زاده
3 ـ ارتباط بین عناصر روستایی محیط طبیعی به همراه بحثهای اكولوژیكی
2 ـ 2 ـ باز زندهسازی روستایی
2 ـ 2 ـ 1 انواع مداخلات روستایی
بررسی دوره های مختلف مداخلات شهری و روستایی در كشورهای توسعه یافته، تغییراتی را در تفكرات و شیوه این مداخلات گویا میباشد كه از عدم توجه به حفاظت اماكن و بافتهای تاریخی تا توجه به حفاظت كالبدی و اجتماعی، مشاركت و ارزشهای فرهنگی اینگونه بافتها میگراید.
2 ـ 2 ـ 2 باز زندهسازی در بافتهای با ارزش روستایی
مراكز محلات در روستاهای بومی ایران، فضاهایی واجد ارزش بسیار هستند. آنها فضاهایی خوانا، قابل درك و دارای كیفیتهای منحصر به فرد هستند. این فضاهای عمومی بسان میدانچههایی، واحدهای همسایگی را به هم پیوند می دهند و مكانی در خور برای بروز فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و سیاسی فراهم میكنند؛ به گونهای كه تمركز نیروها، اتفاقات، رویدادهای مهم و با ارزش، پراكنده و سیال و غیره در این مراكز است. مراكز محلات به واسطة عوامل فیزیكی و كالبدی از یك سو و عوامل انسانی از سوی دیگر از كیفیت فضایی خاصی برخوردارند كه گویی قلب تپندة روستا هستند و شور و نشاط زندگی را با شریان هایی نظیر گذرها و كوچهها در كالبد روستاها تزریق میكنند.
امروزه نقش مؤثر فضاهای عمومی و جمعی مراكز محلات در طراحی سكونتگاههای روستایی ایران رنگ باخته است و از آنجا كه ارتفای كیفی فضاهای عمومی روستایی نظیر مراكز محلات، تأثیر مستقیم و اجتنابناپذیری در ارتقاء كیفی سكونتگاههای روستایی دارد؛ این پژوهش بر آن است تا با بازشناسی مراكز محلات در بافتهای با ارزش روستایی ایران، گاهی برای احیای مراكز محلات در روستاها بردارد و به روستایی و به دنبال آن معماری روستایی بپردازد و از منظر تغییر شكل سكونت مردم یا فقدان سكونت حقیقی روستایی، ادلهای را برای وضعیت نابسامان كنونی بافتهای روستایی بیان داشته و راهكارهای خود كه به نظر میتوانند در تعیین سیاستها و تدون برنامههای آتی، به منظور مرمت و ساخت سكونتگاههای روستایی گرهگشا و سودمند باشند را در جهت برون رفت از وضع نابسامان موجود ارائه نماید.
فرم در حال بارگذاری ...