هرسازمانی در پی آن است که به بهترین شکل به اهداف خود برسد.تحقق اهداف سازمانی بستگی به تمام عواملی دارد که در آن سازمان باهم در تعامل هستند و ازجمله مهم ترین عوامل انسانی نیروی انسانی است . نیروی انسانی عامل پیچیده ای است که دارای انگیزه و نگرش های متفاوتی می باشد . (رِیوفی, 1383)
نیروی انسانی در سازمان ها از اهمیت زیادی برخوردار است . یکی از مسائل مهمی که در هر سازمان مورد توجه قرار بگیرد , خشنودی و رضایت شغلی کارکنان آن است که از ارکان ضروری رضایت از زندگی و از مهمترین متغیرهای رفتار سازمانی به حساب می آید.(مرایی, 1379)
زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد
زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد
موضوع مهارتهای مدیریتی از جمله مسایلی است که از ابتدای تکوین مدیریت تا به امروز مورد توجه بوده و به شیوه های مختلف به آن پرداخته شده است, مهارتهایی که برای مدیران لازم است به سه دسته فنی , انسانی و ادراکی تقسیم شده است(کتز, 1375 )
مهارتهای فنی , انسانی و ادراکی عبارت است از توانایی هایی که الزاما ذاتی نبوده و قابل پرورش است و در انجام وظیفه مشخص و نه در توانایی بالقوه مدیر انعکاس می یابد.(کتز, 1974 (
بهبود مدیریت یک موضوع مدیریتی روز دنیاست که اصول و چارچوب مشخصی را برای دگرگون کردن و متحول نمودن سازمانها از نظر ساختار, گردش کار , شناسایی فرآیندهای اصلی و فرعی, فرهنگ سازمان و … را ارائه می دهد تا با استفاده از آن بتوان سازمان را در دنیای پرتلاطم و نامطمئن امروز کارا و اثربخش نمود.(فدایی و عادل, 1383)
مهارتهای مدیریتی در ارتباطات مدیریتی برای به دست آوردن رضایت سهامداران در تمامی مراحل کار بسیار حساس است.(رابینز, 1998)عوامل مختلفی از جمله ویژگی های فردی , نوع محیط کار و مهارتهای مدیریتی در میزان عملکرد کارکنان موثر است.(هلریگل, دان و وودان, 1996)
مدیریت در مفهوم کلی و عام، از دیدگاههای متفاوتی تعریف شده است. ماری پارکر فالت میگوید: مدیریت، هنر انجام دادن کارها به وسیلهی دیگران است. در این معنی هر کس بتواند کارها را با استفاده از نیروی دیگران به انجام برساند، مدیر است. به عبارت دیگر، مدیر هماهنگکننده و کنترلکننده فعالیتهای دستهجمعی برای رسیدن به هدف مطلوب سازمان با حداکثر کارآیی است.(قرایی مقدم, 1375)
در تعریف جامعتر، مدیریت را هماهنگی منابع انسانی و مادی در جهت تحقق هدفهای سازمانی گفتهاند.(صافی, 1373) .
میتوان گفت: مدیریت، فعالیتی است منظم، در جهت تحقق هدفهای معین که از طریق ایجاد روابط میان منابع موجود، انجام دادن کار با مشارکت افراد دیگر و شرکت فعال در تصمیمگیری صورت میگیرد. به بیان دیگر، منظور اصلی مدیریت در هر سازمانی عبارت است از
هماهنگسازی کوششهای افراد انسان و استفاده از منابع دیگر برای تحقق هدفهای سازمان. در مؤسسات آموزشی این هدفها مربوط به امور آموزش و پرورش و پیشبرد یادگیری است.(علاقه بند, 1374)
مهارتهای مدیران عبارت است از توانمندی مدیران در به حرکت درآوردن اجزای یک مجموعه برای حرکت متناسب همه اجزا به سوی اهداف تعیین شده می باشد و مهارتهای مدیران تابع سلیقه ها و یا رفتارهایی که عادات افراد آنها را تعریف نموده نیستند. منظور از مهارت توانایی به کار بردن موثر دانش و تجربه شخصی مدیران است که هر مدیر بتواند مهارت فنی (یعنی دانایی و توانایی در انجام وطیفه خاص که لازمه آن توانایی در کاربرد فنون و ابزار ویژه ), مهارت انسانی (توانایی و قدرت کار کردن با مردم و انجام کار به وسیله آنها) و مهارت ادراکی ( توانایی درک پیچیدگی های سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشکیل دهنده آن) خود را به نحو احسن در سازمان به کار بندد.(www.daneshname.roshd.ir)
ناتوانی مدیران در استفاده از مهارتها و برقراری ارتباط با کارکنان و سایر همکاران باعث کاهش روحیه افراد گردیده و مواردی مانند تشویش , غیبت کاری , تاخیر در کار و ترک خدمت و بازنشستگی زودرس را به همراه دارد.
عدم رضایت و عدم احساس تعلق و وفاداری کارکنان به سازمان , تاخیر , غیبت (روانی و فیزیکی ) و ترک سازمان را به همراه دارد که علاوه بر هزینه های متعدد در روحیه سایر کارکنان نیز تاثیر دارد.
غیبت کارکنان و عدم حضور مفید و مستمر آنها ( فیزیکی و روانی ) در سازمان در کنار خدمت یکی از مسایل مهمی است که نتیجه نارضایتی از شغل یا سازمان و نداشتن تعهد سازمانی و التزام به مبانی آن تلقی
می شود و به عنوان یک واکنش منفی رفتاری هم انگیزه روحیه , رضایت و کارایی فرد و هم بهره وری و اثربخشی سازمان را به خطر می اندازد.
رضایت کارکنان برجابه جایی و غیبت آنان اثر می گذارد, هنگامی که کارکنان از شغل خود رضایت ندارند به بهانه های مختلف در محل کار حاضر نمی شوند یا در صدد یافتن سازمان دیگری بر می آیند , در مقابل هنگامی که کارکنان راضی هستند منظم تر در محل کار خود حاضر می شوند .(مورهد و گریفین, 1374)
ال سابا معتقد است که مهارتهای انسانی در مدیران پروژه بیشترین تاثیر را روی شیوه مدیریت آنها می گذارد.(پنت و باروندی, 2008)
بلذر مهارتهای فنی یا سخت را در مدیران همانند حلقه گمشده , بسیار حساس برای موفقیت کارها می داند(21)مدیران رده های سرپرستی و عملیاتی به مهارتهای فنی ندارند بلکه به وظایف تصمیم گیری , برنامه ریزی , سازماندهی , هدف گذاری و تعیین خط مشی های سازمان نیازمند بود لذا بدین لحاظ مهارتهای ادراکی زیادی را می طلبند.(اتال, 1999)
رضایت شغلی به افزلیش بهره وری , تعهد سازمانی , سلامت فیزیکی و ذهنی فرد منجر می شود و در نتیجه روحیه فرد بالا رفته و از زندگی خود راضی می شود و در صدد کسب مهارتهای جدید شغلی بر می آید و در نهایت عملکرد او نیز ارتقا می یابد.که این امر افزایش بهره وری سازمان را بهمراه خواهد داشت.بنابراین پژوهشگر در نظر دارد تاثیر مهارتهای مدیریتی بر رضایتمندی کارکنان را مشخص نموده ودر شناسایی مهارتهای پویا و موثر بر رضایتمندی کارکنان گامی مهم در جهت بهره وری سازمان برداشته شود.هاسکو (2006) مهارتهای مورد نیاز برای رهبری را از ملزومات اصلی کار تیمی بیان می کند.او کار مناسب تیمی را مستلزم داشتن مهارتهای لازم می داند که توسط مدیران با واگذاری مسئولیت به افراد تیم و زیردستان کسب می شود(www.daneshname.roshd.ir)
در این پژوهش سعی بر آن است تا مهارتهای مدیریتی مدیران و همچنین رضایت شغلی کارکنان با توجه به مهارتهای مدیریتی مدیران سنجیده شود و تاثیر مهارتهای مدیریتی بر روی رضایت شغلی کارکنان مورد بررسی قرار گیرد.
فرم در حال بارگذاری ...