وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی

 
تاریخ: 03-12-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

مفهوم بازنمایی با تلاش‌هایی که برای ترسیم واقعیت صورت می‌گیرد، رابطه‌ی تنگاتنگی دارد. بازنمایی را «تولید معنا از طریق چارچوب‌های مفهومی و زبان» تعریف می‌کنند. جریان مداوم و مکرر بازنمایی، به شدت بر ادراک و کنش‌های مخاطبان تأثیر می‌گذارد، زیرا فرض بر این است که این بازنمایی همان واقعیت است (معینی‌فر، 1388). در حقیقت، بازنمایی اجتماعی یک مفهوم چند وجهی است که بر سیستم ارزش‌ها، ایده‌ها، تصاویر و شیوه‌های بازنمایی اجتماعی تمرکز دارد و از تجربه‌ی روزمره و ارتباطات شکل می‌گیرد (فرح‌بیدجاری، 2011).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

برقراری رابطه میان سینما و جامعه را در نظرات بسیاری از جامعه‌شناسان چون دووینیو[18] می‌توان دید. او نقطه‌ی برخورد نگرش‌های خلاقانه و کارکردهای هنر در ساختارهای اجتماعی متفاوت را نقطه­ی آغاز جامعه‌شناسی آفرینش هنری می‌داند. به اعتقاد او از طریق تحلیل نمادهای اجتماعی که در اثر هنری متبلورند، می‌توان به درک این مسأله نایل آمد که اثر تا چه اندازه در جامعه ریشه دارد (دووینیو، 1379: 75). بازنمایی در رسانه‌ها بر طرز تفکر، علایق و ایدئولوژی تأثیرگذار است. منطق درونی گزاره‌ای که کار رسانه‌ها را جامعه‌پذیری یا جامعه‌ستیزی می‌داند، این است که جامعه‌پذیری یعنی آموزش هنجارها و ارزش‌های جاافتاده از طریق دادن پاداش و کیفر برای انواع مختلف

دانلود مقالات

 رفتار که از طریق آن تمام ما می‌آموزیم که در شرایط معین چگونه باید رفتار کرد و هر نقش یا منزلت اجتماعی چه انتظارات و توقعاتی با خود به همراه می‌آورد. بنابراین رسانه‌ها به‌طور مستمر و پیشاپیش تجربه‌ی واقعی، تصاویری از زندگی و مدل‌هایی از رفتار را عرضه می‌کنند (معینی‌فر، 1388).

 

 

بازنمایی، فرهنگ را تولید می‌کند و در واقع مدار فرهنگ را تشکیل می‌دهد. بحث درباره‌ی بازنمایی در واقع شکل‌گیری هویت فرهنگی است؛ هویت جنسیتی امری واحد و ثابت نیست، بلکه به تفاوت‌های تاریخی و اجتماعی جوامع بستگی دارد (نقیب‌السادات، 1389). به اعتقاد بارت[19] نشانه‌های داخل در محدوده‌ی فرهنگ هرگز معصوم نیستند، بلکه در شبکه‌های پیچیده‌ی بازتولید ایدئولوژیکی گرفتارند. بارت بر نوعی کشف یا افشای ایدئولوژی پنهان درمتن تأکید دارد و معتقد است «جامه‌ی بداهت پوشاندن به امور زندگی روزمره، نوعی سوء استفاده‌ی ایدئولوژیک است». بارت بر کارکرد ایدئولوژیک نشانه‌ها توجه می‌کند و معنی عمیق‌تری را نسبت به تصاویر علنی و سطحی برای نشانه‌ها قائل است (اباذری، 1380: 138).

 

 

جایگاه طرح موقعیت زنان در رسانه‌ها با مقوله‌ای به نام بازنمایی قابل عرضه است. به لحاظ تاریخی نیز محتوای رسانه‌ها با تصاویری از زنان پر شده است که به تقویت هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از زنانگی و نقش‌های سنتی زنان پرداخته‌اند (استینکه[20]، 2005). بازنمایی زنان در رسانه‌های جمعی، با نقش‌های کلیشه‌ای فرهنگی در جامعه سازگاری دارند. در واقع، رسانه‌ها در نمایش مردان و زنان، بر ماهیت نقش جنسی و عدم برابری‌ جنسی صحه می‌گذارند. در چنین وضعیتی رسانه‌های جمعی نقش بازنمایی کلیشه‌ها و تصورات قالبی ‌جنسی را به عهده می‌گیرند (معینی‌فر، 1388). از این رو، بررسی‌های جامعه‌شناختی سینما بستری را برای بررسی و کشف الگوهای جنسیتی فراهم می‌آورند. جریان بازنمایی را نمی‌توان فرایندی خنثی و بی‌طرف تلقی کرد، چرا که هر نوع بازنمایی می‌تواند ناشی از یک ایدئولوژی و گفتمان باشد. این پرسش که چگونه این تصاویر درک مخاطبان را از واقعیت‌ تحت تأثیر قرار می‌دهند، یکی از موضوعاتی است که در سه دهه‌ی گذشته در میان پژوهشگران مطالعات فیلم مورد بحث و بررسی بوده است. این جریان فرهنگی، تحت اصرار انتقادگرایی فمینیستی بیشتر به مسأله‌ی پیش‌فرض‌های کلیشه‌ای مرتبط است که شاید ناشی از کارگردانان، تهیه‌کنندگان و توزیع‌کنندگان مذکر باشد که ساخت و کنترل بازنمایی کاراکترها را به طور اعم و کاراکترهای زن را به طور اخص در دست دارند (دمارکو[21]، 2006).

 

 

فمینیست‌ها عموماً معتقدند که رسانه‌ها یکی از عوامل تداوم و زنده نگه داشتن تصاویر قالبی و محدودی از زنان در اذهان عموم هستند. شکل نمایش زنان در رسانه‌ها باعث بروز توقعات خاصی نسبت به آن‌ها می‌شود که بسیار محدود کننده‌اند. برای مثال، این که جای زنان در خانه است، زیردست مردان هستند و بیشتر از مردهای خشن خوششان می‌آید، اسطوره‌هایی هستند که رسانه‌ها برای مردم جا انداخته‌اند. به باور  فمینیست‌ها، سینما یکی از بخش‌های رسانه‌های گروهی است که در آینده به آوردگاه جنبش زنان تبدیل خواهد شد. آنان معتقد‌ هستند که از سینما می‌توان به مثابه‌ی ابزاری ایدئولوژیک بهره گرفت؛ ابزاری که علیه تصاویر قالبی زنان در رسانه‌های مرد‌محور واکنش نشان خواهد داد و آگاهی آنان را نسبت به موقعیت کهترشان در جامعه‌ی پدرسالار که زنان در آن نقش زیردست دارند افزایش خواهد داد. برای مثال، بنابرشهادت تاریخ سینما، زنان معمولاً در فیلم‌ها نقش‌های دوم را بر عهده داشته‌اند تا نقش‌های کلیدی و سرنوشت‌ساز (نلمز[22]، 1377).


فرم در حال بارگذاری ...

« تحلیل محتوای دیوان اشعار فارسی استاد شهریار از حیث توجه به ابعاد اجتماعی دینبررسی اثربخشی آموزش های رسمی بر نرخ اشتغال »
 
مداحی های محرم