محققین و متخصصین بالینی در سالهای اخیر به جای مطالعهی ضعفهای بشر به طور فزایندهای بر تعیین نیروهای روان شناختی تأكید دارند كه رشد و توسعهی سلامت را در پی دارند. شاخهی جدید علم روان شناسی و دیدگاههای نوین اش در صدد بررسی ظرفیتها و قدرتهای روان شناختی به جای آسیب شناسی روانی میباشند. اعتقاد اساسی روان شناسی مثبت[1] این است كه ویژگیهای مثبت قابل اندازه گیری میتوانند به عنوان سپری افراد را در برابر حوادث نا مطلوب و عوامل خطر زا[2] محافظت نمایند(مستن وکاوس وورث[3]، 1998؛ راتر[4]، 1999) و لذا بررسی كیفیتهای مثبت افرادی كه چنین معیارهایی را دارا هستند میتواند به طور مستقیم در رسیدن به این امر محققین را یاری میرساند(سولدو و هونبر، 2004) که امید یكی از سازههای شناختی – انگیزشی[7] است كه در این زمینه مورد تاکید قرار گرفته است(اسنایدر،شین[8] و لوپز، 2007). مکینز(2001) شادی[9] را اساسی ترین هیجان مثبت و امید را مهمترین زیر مجموعه شادی میداند(به نقل از خلجی،1386). اسنایدر، چیونز و سیمپسون (1997) نظریهی انگیزشیای ارائه دادند كه بر متغیر انگیزشی – شناختی امید متمركز است. اسنایدر(2000) امید را، متغیر فردی ای كه در جریان ارزیابی ظرفیتهای وابسته به هدف پایدار میماند، تعریف می کند؛ هر چند كه تحت تأثیر عواملی مانند مشاوره و آموزش در سطوح مختلف تغییر میپذیرد(به نقل از برکمن و لیبرمن، 2009). در این نظریه امید از دیگر متغیرهای انگیزشی – شناختی مانند خوش بینی و خود كفایتی، متمایز میشود(اسنایدر، 2000).
تئوری اسنایدر سه مؤلفهی اصلی را در بر میگیرد: اهداف، گذرگاه و كارگزار. اهداف كوتاه، میان و بلند مدت سنگ بنای این نظریه است(اسنایدر، 2000). گذرگاهها، توانایی موجود افراد را در راههای عملی معطوف به هدف نشان میدهند(اسنایدر، راند و سیگمون، 2002)، که از طریق گفتار درونی، مشخص میشود. افرادی كه سطح امید بالایی دارند اغلب دارای گذرگاههای چندگانه هستند. وجود گونه های مختلف گذرگاه، زمانی اهمیت پیدا میكند كه افراد با موانعی در راه نیل به اهدافشان مواجه شوند(اسنایدر، كروسون، 1998؛ به نقل از اندرسون و گالین اسکای، 2006). كارگزار، یك مؤلفه ی انگیزشی است كه توان شروع، تداوم و تلاش لازم برای پیگیری گذرگاه خاصی را تضمین میكند. كارگزار نیز با گفتارهای درونی نمایان میشود. در نظریه امید، دنبال كردن اهداف، هیجان مثبت را فرا میخواند و شكست در رسیدن به اهداف، منجر به هیجان منفی می شود(ادواردز و استواک، 2007). در تئوری اسنایدر و مطالعات پیشین، این انتظار وجود دارد كه سطوح بالای امید موجب افزایش رضایت از زندگی و نیز كاهش آسیبهای روانی می شود(الیوت، ویتی، هریک و هافمن، 1991).
به طور کلی پژوهشها نشان میدهد که امید از مولفههای سلامت روان[23] است. نلون، مارو و فردریک سون(1993) نشان دادند که خلق مثبت[25] دارای مزایایی است که امید را افزایش میدهد و منجر به سلامتی و بهزیستی میشود. افراد تقریبا روزی هزار دقیقه بیدارند ولی در مقدار کمی از این زمان، هیجانهایی چون خشم، ترس[26] یا شادی را تجربه می کنند. در مقابل، آنچه را که آنها معمولا احساس میکنند، خلق است که احساس هیجانی پایدار ناشی از پیامد رویدادها می باشد. تظاهر خارجی و تجلی بیرونی با علایم فیزیولوژیک این احساس هیجانی را عاطفه مینامند(جرج،1996).
اولین روشی که برای القای خُلق مثبت[29] به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته، توسط ولتن[30] ابداع شد. در روش وی از آزمودنی ها خواسته می شود جملاتی را به طور آرام بخوانند و سپس با صدای بلند فهرستی از جملاتی نظیر ” من واقعاً احساس خوبی دارم” را بارها تکرار کنند(ولتن، 1968). بعد از روش ولتن، ثایر[31](1989) القای خلق را به 4 طبقه اصلی تقسیم نمود:1- روش های تلقین به خود و هیپنوتیزم: این روش القا، مشابه تلقین های هیپنوتیک است. به طور کلی در این روش ها افکار و شناخت های فرد، هیجان های اورا تحت تاثیر قرار می دهند.2- القای خلق توسط موسیقی و فیلم: در این گونه روش ها از موسیقی و قطعه های تصویری با موضوع های هیجانی استفاده می شود. لازم به ذکر است که ثایر در تقسیم بندی خود استفاده از چهره ها و تصویر سازی ذهنی را به منظور القای خلق نیاورده است اما امروزه می توان این روش ها را در طبقه فیلم و موسیقی قرار داد(دوستکام و همکاران،1389).3- روش های القای خلق در محیط طبیعی: ویژگی عمده این روش ها این است که آزمودنی از هدف آزمون آگاه نیست و در شرایط طبیعی و روزمره مورد مطالعه قرار می گیرد.4- القای خلق توسط دارو، تمرین و استرس: در این روش ها از استرس زاها مانند سر و صدا، شوک برقی، امتحان و حملات کلامی برای ایجاد استرس، ترس و دیگر حالت های خلقی منفی استفاده می شود. اگر چه تغییر خلق توسط داروها نیز ایجاد می شود، اما امروزه دیگر به دلیل لزوم رعایت اصول اخلاقی در پژوهش ها به کار نمی روند(ثایر،1989).
خلق میتواند بالا یا پایین باشد. کسانی که خلق بسیار بالا دارند، ممکن است حالت انبساط خاطر، پرش افکار، کاهش خواب، اعتماد به نفس کاذب و افکار بزرگ منشانه نشان دهند. در مقابل کسانی که خلق بسیار پایینی دارند، ممکن است نشانههای کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اختلال در تمرکز، بی اشتهایی، افکار مرگ و خودکشی را نشان دهند. بنابراین سطح بهینه ای از خلق مد نظر است(ایروانی،2004).
امید میتواند به طور مستقیم بر عملکردهای جاری فرد اثر گذاشته و او را دچار تحول رفتاری نماید. اگر امید یك سازه ی روان شناختی باشد، خلق مثبت میتواند باعث افزایش آن شود. با توجه به این مطلب، شناخت عوامل تأثیر گذار بر سازهی امید، میتواند در هدایت رفتارها، آموزش صحیح و اثرگذار برای تمامی نهادهای مرتبط با دانشجویان، آموزش و پرورش و آموزش عالی، مؤثر باشد. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که، چگونه میتوان از طریق القای خلق مثبت امید را افزایش داد؟
3-1- ضرورت پژوهش
اهمیت امید در ارتباطهای بین فردی و نقش مؤثر و سازگارانه آن در تعاملها و مهارت های اجتماعی و رویارویی با مسائل زندگی و نیز فراوانی رفتارهای یاس و نومیدی در بین افراد جامعه (اوینگ باوز،1999) و ارتباط آن با ترس، اضطراب و بی كفایتی اجتماعی(اوینگ باوز و اسنایدر، 2000) از جمله عوامل مهم روی آوری به پژوهش در زمینهی امید میباشد و تأثیر مستقیم آن در عزت نفس، اعتماد به نفس، خودپنداره مثبت (میکائیل،2000) و در كل سلامت و بهداشت روانی(اسنایدر، 2005)، ضرورت پرداختن به آن را توضیح میدهد. همچنین آموزش شیوه های افزایش امید در دانشجویان از مشكلات روانی- اجتماعی پیشگیری کرده كه این امر خود موجب كاهش آسیبهای اجتماعی و در كل منجر به افزایش بهداشت روانی جامعه میگردد. بنابر یافته ها و شواهد عینی، دانشجویان همدان از نظر ویژگی های عدم سلامت روان مانند افسردگی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند(یعقوبی و محققی،1390). دانشجویان درگیر مسائلی چون تغییرالگوی آموزش، رشته تحصیلی، تغییرات بلوغ و تحولات شناختی هستند که اگر در این بین، امیدشان را نیز از دست دهند، دچار خسران خواهند شد که می توان با شناخت روشهای افزایش امید به یاری آنان شتافت.
[1] Onwuegbuzie
[2] Michael
[1] Positive psychology
[2] risk factors
[3] Masten & Coastworth
[4] Rutter
[5] Suldo
[6] Hubner
[7] Cognitive-motivational
[8] Shane
[9] joy
[10]. Cheavens & Sympson
[11] counseling
[12]. Berkman & Lieberman
[13] optimism
[14] Self-sufficiency
[15]. goals
[16]. pathways
[17]. agency
[18] Rand & Sigmon
[19] inner speech
[20] Anderson & Galinsky
[21] Edwards &Stokoe
[22] Elliot, Witty,. Herrick & Hoffman
[23] mental health
[24] Nolen – Hoeksema, morrow & Fredrickson
[25] Positive mood
[26] fear
[27] affect
[28] George
[29] inducing positive mood
[30] Velton
[31] Thayer
[32] autosuggestion
[1] anxiety
[2]despair
[3] Positive thinking
[4] mental disorder
[5] depression
[6] Brairwaite
[7] emotion
[8] grief
[9] anger
[10] pessimism
[11] hope
[12] frustration
[13] Snyder & Lopez
فرم در حال بارگذاری ...