حجم فعالیتهای عمرانی از جمله شاخصهای اساسی رشد و توسعه محسوب میشود. سالانه هزاران میلیارد ریال از سرمایههای ملی کشورمان در بخشهای دولتی و خصوصی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم صرف عمران و ایجاد تأسیسات زیر بنایی کشور میشود. در یک طرح عمرانی بیشترین مقدار سرمایهگذاری در مرحلهی اجرای طرح انجام میگیرد (عباس نیا و همکاران، 1384).
با توجه به آمار ارائه شده از سوی سازمان مدیریت و برنامهریزی در طول سالهای اخیر مشاهده میشود، 10 درصد مشکلات اجرایی ناشی از عدم صلاحیت پیمانکاران می باشد (رجایی و حضرتی، 1387).
یکی از علل اصلی از بین رفتن منابع مالی و شکست در پروژههای عمرانی انتخاب نادرست پیمانکاران در پروژهها میباشد. در این رابطه معرفی و انتخاب صحیح پیمانکاران در پروژههای عمرانی به عنوان یک راهکار اساسی برای جلوگیری از هدر رفتن منابع ملی تلقی میشود. با انتخاب پیمانکار اصلح، ریسک اتلاف منابع از لحاظ هزینه، زمان به حداقل میرسد همچنین موجب افزایش کیفیت اجرایی پروژهها و ایمنی در حین اجرا و یا بعد از اجرا خواهد شد (عباس نیا و همکاران، 1384).
برای نیل به این منظور دو راهکار جدید برای حل مشکل ارائه شده است. تغییر روند برگزاری مناقصهها و تعیین صلاحیت پیمانکاران قبل از برگزاری مناقصه دو رویکرد مذکور میباشد (عباس نیا و همکاران، 1384).
طبیعت چنین تصمیم گیریهایی پیچیده میباشد و در این رابطه عوامل کمّی و کیفی زیادی برای ارزیابی صلاحیت پیمانکاران مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به مطالب مذكور و در نظر گرفتن این نكته كه مدیریت ارزیابی و انتخاب پیمانكار برای واگذاری پروژههای عمرانی، یك قسمت اساسی از فرآیند ساخت و ساز است، این تحقیق به شناسایی ابعاد و عوامل اثرگذار بر انتخاب پیمانكار و اولویت بندی و انتخاب پیمانكار اصلح با استفاده از روش PROMETHEE در اداره کل راه و شهرسازی استان یزد میپردازد.
2-1- پرسش اصلی تحقیق
سوالهای این تحقیق عبارتند از:
1 – معیارهای موثر بر رتبه بندی پیمانكاران پروژههای عمرانی كدامند؟
2 – رتبه بندی پیمانكاران پروژههای عمرانی اداره كل راه و شهر سازی استان یزد چگونه است؟
3-1- اهداف علمی
تجربه نشان داده است قبول و انتخاب پیمانكاران با قیمت حداقل پیشنهادی در مناقصات و یا قبول پیمانكاران با تخفیفهای غیر منطقی نسبت به بر آورد های اولیه كار فرما و مشاور هم باعث تطویل بیرویه مدت پیمان گردیده و هم در نهایت باعث بالا رفتن هزینههای طرح های عمرانی بوده است چه در این مسیر به علت عدم كار آیی و توان پیمانكاران، كار فرما یا بایستی نسبت به خلع ید پیمانكار اقدام كند كه این امر بسیار زمان بر بوده، یا در مقاطع حساس اجرای پروژه تسلیم شرایط پیمانكار گردد و نسبت به ترمیم قیمت اقدام نماید كه این امر نیز پی آمد تطویل مدت و مبلغ اضافی در طرح خواهد بود با توجه به موارد بالا شناسایی شاخص های كمّی و كیفی موثر بر صلاحیت پیمانكاران پروژههای عمرانی و میزان اهمیت هر یك از شاخصها و ارزیابی و اولویت بندی پیمانكاران از اهداف این پژوهش میباشد.
4-1- اهداف کاربردی
به طور متوسط حدود 15 درصد از تولید ناخالص ملی در جهان صرف اجرای پروژهها میشود و حدود 10 درصد اقتصاد جهانی در این صنعت جریان دارد. از آنجا که حجم بسیار قابل ملاحظه صنعت، پروژههای عمرانی است اهمیت آن در اقتصاد جهانی کاملا مشهود است (سازمان برنامه و بودجه، 1378). از طرف دیگر در اقتصاد توسعه از آنجا که سرمایه گذاریهای دولت، صرف گسترش ظرفیت های تولیدی، زیر بنایی
و به طور کلی زیر ساختها میشود. پروژهها لبه برنده و کارساز هر کشور تلقی میشود اما شرط لازم این است که هزینههای دولت از یک سو صرف اجرای پروژههای مناسب و ارزیابی شده شود و از سوی دیگر این پروژهها برای اجرا به پیمانکار مناسب سپرده شود. پیمانكار در هر پروژهی عمرانی نقش اصلی و اساسی را ایفا می كند انتخاب پیمانكار جزء تصمیمات كلیدی مدیران و تصمیمگیرندگان به شمار میرود. نتایج این تصمیمات اثر مهمی بر اجرای پروژه از لحاظ زمانی، کیفیت و هزینه میگذارد (رجائی و حضرتی،1387). ارزیابی پیمانکاران و رتبه بندی آنان بر اساس معیارهای صحیح باعث حذف پیمانكاران ناكارامد از فرآیند مناقصه خواهد شد.
5-1- ضروریات خاص انجام تحقیق
با توجه به مواردی كه در بالا به آن اشاره شد ارزیابی پیمانكاران و رتبه بندی آنان بر اساس معیارهای صحیح در طرحهای عمرانی امری مهم و الزامی میباشد در این پژوهش به دنبال آن هستیم كه در ابتدای امر شاخص های كمّی و كیفی موثر بر صلاحیت پیمانكاران را شناسایی كنیم سپس میزان اهمیت هر یك از شاخص ها را بسنجیم و در نهایت اولویت بندی پیمانكاران و شناسایی پیمانكار اصلح را انجام دهیم.
6-1- بهره وران
در این پژوهش پس از شناسایی شاخصهای موثر بر انتخاب پیمانكار، میزان اهمیت شاخصها تعیین و اولویتبندی پیمانكاران با استفاده از روش تصمیمگیری PROMETHEE فازی (كه كمتر بر روی مسأله انتخاب پیمانكار پیاده شده است) در اداره كل راه و شهر سازی استان یزد پیاده سازی میگردد.
7-1- نوع روش تحقیق
نوع تحقیق بر اساس هدف کاربردی میباشد و بر اساس چگونگی به دست آوردن دادههای مورد نیاز، تحقیق حاضر از نوع توصیفی واز شاخه پیمایشی محسوب میشود.
8-1- روش گردآوری داده ها
جهت گرد آوری داده های مورد نیاز برای پژوهش، مطالعات کتابخانه ای و میدانی به صورت زیر انجام میگردد.
1 – بررسی ادبیات موضوع و استخراج شاخصهای اولیه بر اساس پیشینه تحقیق
2 – نظرسنجی از خبرگان
3 – تصویب معیارها پس از دخیل كردن معیارهایی که از طریق پیشینه تحقیق و نظرسنجی از خبرگان به دست میآید. سپس پیمانكاران منتخب به كمك روش PROMETHEE رتبه بندی میشوند.
9-1- ابزارهای گردآوری داده ها
از آنجا كه شاخصهای ارزیابی هر سیستم، بسته به اهداف اصلی ایجاد آن و وظایف مهم مورد انتظار از آن سیستم و همچنین عوامل تاثیرگذار و نوع هزینه های انجام شده متفاوت خواهد بود لذا برای شناسایی شاخصهای موثر در انتخاب پیمانكاران پروژ های عمرانی گامهای ذیل برداشته میشود. ابتدا با مراجعه به پیشینه مطالعات انجام شده در این زمینه تعدادی شاخص شناسایی میشوند و برای اطمینان از موثر بودن شاخصهای شناسایی شده در فرایند انتخاب پیمانكار پرسشنامهای تهیه و میان خبرگان توزیع میشود با جمعآوری پرسشنامه ها، تمام شاخصهای موثر بر انتخاب پیمانكار مشخص میشوند. در گام بعد به منظور تعیین میزان اهمیت هر یك از شاخصها پرسشنامه مقایسات زوجی میان شاخصها طراحی میشوند با جمعآوری نظر خبرگان و استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی وزن نسبی هر شاخص تعیین میشود.
برخی از مدیران به مدیریت و تصمیم گیری مشارکتی و برخی دیگر به مدیریت و تصمیم گیری متمرکز و غیر مشارکتی متوسل می شوند؛ لذا هر جا سازمانی هست، چنین فرآیندی هم وجود دارد و هر یک از سبکهای مدیریت و مدل های تصمیم گیری نیز که نظام های تصمیم گیری مدیران در سازمان ها، مناطق و کشورهای مختلف را تشکیل می دهند دارای محاسن و معایبی هستند و بعضاً تحت الشعاع عوارض و آسیبهای متعدد قرار گرفته و باعث می شوند که برخی از سازمانها از دستیابی به خلاقیتها و نوآوری های سازمانی لازم برای ادامة حیات در دنیای رقابتی کنونی بازمانده و ضمن از دست دادن سرمایه های محدود و حیاتی سازمان و متضرّر شدن در صحنه های رقابتی، به اهداف و آرمانهای ایده آل سازمانی خود نیز دست پیدا نکنند (سعادت، 1372).
نوآوری از کلمه لاتین ” Innovate ” به معنای « ساختن یک چیز جدید » استخراج شده است. شوچیتی اولین کسی بود که نوآوری را در قالب مفهوم علمی مطرح کرد. در واقع وی در پی شناخت عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی کشورها بود که در این راستا به نقش و اهمیت حیاتی نوآوری در رشد کشورها پی برد (آقایی فیشانی، 1377).
آسیب شناسی دانشی است که در آن بافت های بیمار در گیاه یا موجودات زنده مطالعه و بررسی می شود. بنابراین استفاده از این واژه در مدیریت جامعه و سازمان بر این پیش فرض استوار است که آنها، ساختاری زیستی دارند و می توان در آنها عناصر بیماری زا را شناخت و بافت های آسیب دیده و آسیب پذیر را بازشناسی نمود (الوانی، 1384).
از این نظر هدف آسیب شناسی نظام تصمیم گیری در بین مدیران، درک و شناخت روابط و تأثیرات متقابل مدل تصمیم گیری موجود و گرایش به نوآوری سازمانی و نیز اثرات مطلوب و نامطلوب آنها در سازمانهای دولتی استان آذربایجان غربی است.
در حال حاضر سازمانهای متعددی در استان آذربایجان غربی در زمینه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، خدماتی، انتظامی، امنیتی و… فعالیت می نمایند که برخی از این سازمان ها خصوصی، برخی نیمه خصوصی و تعداد زیادی نیز سازمان های دولتی هستند (در حال حاضرتعداد سازمان های فعال دراستان آذربایجان غربی هفتاد سازمان می باشد).
امروزه تحولات روز افزون زندگی بشر در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیکی و… موجب گردیده است که ضرورت ایجاد
ایده های نو و خلاق، نسبت به گذشته افزایش یابد و مباحث مربوط به تحول و تغییر پارادایم ها و روند و رخدادها وتصویرها در ابعاد مختلف زندگی جدی تر گرفته شود که سازمانها نیز یکی از بسترهای مهم این رویدادها می باشند و مجبورند با آن همگام بشوند؛ نوآوری یک فرآیند است که در این فرآیند ابتدا فرد اجازه می دهد تصورش به آسمانها صعود کند، سپس آن را به زمین میآورد و مهندسی می کند (مهندسی ایده) تا تبدیل به ایده شود، سپس ایدهها را از طریق مدیریت ایده به ایده های عملی، مفید و مناسب تبدیل می کند (شهرآرای و همکاران، 1375).
امروزه سازمانها برای زنده ماندن و گریز از مرگ و ایستایی و انطباق با محیط ناپایدار و متغیر بیرون، به تحول و نوآوری نیاز دارند. درپیش روی مدیران همه سازمان ها شعار « نابودی در انتظار شماست مگر اینكه نوآور باشید » قرار دارد. مسائل امروز سازمانها با راه حل های دیروز حل شدنی نیست وشرایط محیطی به حدی پیچیده، پویا و نامطمئن گردیده كه سازما نها دیگرنمی توانند بدون نوآوری حیات بلندمدت خود را تضمین نمایند.
نظام تصمیم گیری مدیران در ایران و به تبع آن در استان آذربایجان غربی و سازمانهای دولتی آن نیز دارای برخی مشکلات، و مبتلا به پاره ای آسیبها و عوارضی می باشد که به دفعات در گذر زمان و به اشکال گوناگون خود را در عملکرد سازمان های دولتی استان، اعم از اجرایی، خدمات رسان، اقتصادی، نظامی و… نشان داده و با سطح نوآوری سازمانی در نهادها وسازمانهای مذکور نیز در ارتباط می باشند.
لذا تحقیق حاضر در صدد بررسی و شناسائی آسیب ها و عوارض موجود در نظام تصمیم گیری مدیران در سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی و شناخت رابطة آن با سطح نوآوری سازمانی در این سازمان ها به منظور ارائه راهکارهای سازنده و مناسب به مسئولین و دست اندر کاران در این زمینه می باشد.
2-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
جوهر تمامی فعالیتهای مدیریت تصمیم گیری است، تصمیم گیری از اجزای جدایی ناپذیر مدیریت به شمار می آید و در هر وظیفه مدیریت به نحوی جلوه گر است. در تعیین خط مشی های سازمان، در تدوین هدفها، طراحی سازمان، انتخاب، ارزیابی، و در تمامی افعال و اعمال مدیریت تصمیم گیری جزء اصلی و رکن اساسی است. مدیر همواره مواجه با مواردی است که اخذ تصمیم را از جانب او طلب کند، و کیفیت و چگونگی این تصمیمات است که میزان توفّق و تحقق هدفهای سازمان را معین می کند. از این رو آشنایی با شیوه ها و روشهای تصمیم گیری و آگاهی از تکنیک های اخذ تصمیم برای مدیران بسیار حائز اهمیت بوده و با بهره گیری از این شیوه ها و ابزارهاست که توانایی مدیران در اخذ تصمیمات کارآمدتر و مؤثرتر افزایش می یابد (الوانی، 1384).
بشر در این عصر با جهشی كوانتمی و یا عمیق ترین خیزش اجتماعی با خلا قانه ترین نو سازی مواجه گردیده است. در این عصر نقش ماهواره ها و رسانه های گروهی و ارتباطات جهانی به نحو شگفتآوری متحول گشته و انتقال معارف بشری و عصر اطلاعات را به درون كشورها، شهرها، روستاها، مدرسه ها و خانهها به خوبی میسر ساخته است (صافی، 1381).
در جامعه ما علی رغم داشتن نیروهای مستعد، توانایی های خلاق هرز میرود، علت اصلی این امر نامشخص بودن جایگاه خلاقیت و فقدان بستر رشد آن است. در حالیكه درجامعة روبه رشد و توسعة ما نیز توجه به این مسأله نقش حیاتی دارد. زیرا برای نائل شدن به پیشرفتهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی به افراد مستعد و خلاق نیازمند هستیم (حسینی، 1381).
در چنین عصری برای ادارة سازمانهای گوناگون، باید به نوآوری، نوجویی و نوخواهی و بهره گیری از دستاوردهای اخلاقی، علمی، فنی بشری همت گماشت و راه را در این سازمانها برای نو آوری و ارائة طرحهای مناسب هموار كرد و مدیرانی مبتكر و خلاق را برای ردههای متفاوت مدیریت برگزید. مدیران توانمندی كه قادر باشند با اتخاذ تدابیر و شیوههای بایسته، در سازمانهای دولتی، زمینه را برای تجلّی و بروز استعدادها و خلاقیتهای کارکنان در راستای متحول نمودن سیستمها و سازمانها فراهم سازند (صافی، 1381).
3-1- اهداف تحقیق
1-3-1- اهداف کلی
شناسایی رابطه بین «سبک های تصمیم گیری مدیران» با «نوآوری سازمانی» در سازمانهای دولتی استان آذربایجان غربی.
2-3-1- اهداف جزئی
1- تعیین سبک غالب تصمیم گیری مدیران در سازمانهای دولتی استان آذربایجان غربی
2- تعیین سطح گرایش به نوآوری سازمانی در سازمانهای دولتی استان آذربایجان غربی
3- بررسی و تعیین نوع و میزان ارتباط بین سبک های تصمیم گیری و نوآوری سازمانی در سازمانهای دولتی استان آذربایجان غربی
با توجه به این مهم که امروزه برای رشد و بقا در عرصه رقابت اقتصادی، شركت ها و سازمان ها باید به مشتری مداری اهمیت ویژه ای داده و ارتباط خود را با خریداران كالا بیش از پیش افزایش دهند و در روندهای کسب و کاری جدید، به دست آوردن رضایت مشتریان جایگاهی مهم و حیاتی در اهداف شركت ها به خود اختصاص داده است و مدیران ارشد به خوبی می دانند موفقیت آن ها در راه رسیدن به اهداف کلان بنگاه، در گرو جلب رضایت مشتریان است و نمی توان گفت همه مشتریان به یک اندازه در موفقیت شركت نقش دارند. بنابراین جلب رضایت مشتریان كلیدی، حساسیت بیشتری خواهد داشت(عباسی و تركمنی،1389). نگوین و همكاران (2007) گزارش کردند مدیریت ارتباط با مشتری قادر است فاصله بین مشتریان و سازمان را كاهش دهد و با وفاداری مشتری، خدمت برتر، گرد آوری بهتر اطلاعات و آموزش سازمانی، موجب موفقیت سازمانی گردد. تحقیقات نشان داده است رضایت بیشتر مشتریان تعهد بیشتر ، حفظ مشتری (فردریک ، 1996) و وفاداری بیشتر در آنان را سبب خواهد شد( پارکر و ماتیوز ، 2001). “آندرسون و ناروس(1990 به نقل از رنجبریان و براری، 1388) نیز گزارش کردند ارتباطات بین سازمان و مشتریان یکی از اصول بازاریابی است و این مهم می تواند تضمین کننده موفقیت یک سازمان نسبت به سایر رقبا باشد. همچنین از سوی دیگر عدم اعتماد مشتریان به یک سازمان سبب نارضایتی آنها خواهد شد ( ون لاواردن ، ون دیر ویل، بال و میلن، 2003 ).
هر سازمان یا شرکت می بایست جهت جلب اعتماد مشتری به تعهدات خود عمل نماید و در زمان مقرر به آنچه متعهد شده است عمل نماید (رنجبریان و براری، 1388) و نیز به توصیه ها و پیشنهادات سازنده مشتریان توجه ویژه ای داشته باشد تا سبب تعلق بیشتر آنان به سازمان گردد که این مهم می تواند زمینه ساز رضایت آنها را فراهم آورد. با این تفاسیر تاکنون تأثیر CRM بر کیفیت ارتباط با مشتری مورد مطالعه قرار نگرفته است و این پژوهش درصدد است به این مهم بپردازد و پاسخگوی سئوالات ذیل باشد که آیا اجرای CRM تأثیر مستقیم با ویژگیهای خدمات بر اساس مشتری دارد؟ آیا اجرای CRM تأثیر مستقیم با کیفیت و پیامدهای ارتباط مشتری با بانک دارد؟ و آیا اجرای CRM بطور غیر مستقیم بر کیفیت ارتباط و پیامدهای ویژگی خدمات بر اساس مشتری اثر گذار است؟ پاسخ به این سئوالات می تواند اثر CRM بر روی کیفیت ارتباط با مشتری را بررسی نماید و با مشخص شدن آن هر سازمانی می تواند نقاط ضعف و قوت خود را در این زمینه شناسایی نماید و با تقویت نقاط قوت و کاهش نقاط ضعف در بازار رقابت بتواند گوی سبقت را از رقیبان برباید.
3-1- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ دارایی ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺗﻌﺪاد رو ﺑﻪ اﻓﺰاﻳﺶ ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ، اﻫﻤﻴﺖ ﻣﺸﺘﺮی ﻣﺤﻮر ﺷﺪن را در دﻧﻴﺎی رﻗﺎﺑﺘﻲ اﻣﺮوز ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ داﻧﺎﻳﻲ درﺑﺎره ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن، ﻣﺤﺼﻮﻻت و ﺧﺪﻣﺎت را ﺑﻪ ﺻﻮرت درون ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ (وﻇﺎﻳﻒ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﺎزﻣﺎن) و ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﻴﺮوﻧﻲ (ﻧﻘﺎط ﺗﻤﺎس ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن) اﻳﺠﺎد ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﻣﺪﻳﺮان ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ ﺳﻤﺖ آﮔﺎﻫﻲ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ عوامل ﻣﻬﻢ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ CRM ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺧﻮد ﻛﺸﻴﺪه ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ(گرینبرگ،2002).
مشتریان به خاطر ارتباط مستقیمی كه با اقدامات یك سازمان دارند، منبع ارزشمندی برای فرصت ها، تهدیدات و سئوالات عملیاتی مرتبط با صنعت مربوطه می باشند (عباسی و تركمنی ،1389). ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎ ﻧﺸﺎن داده ﻛﻪ ﭘﻨﺞ درﺻﺪ اﻓﺰاﻳﺶ در ﺣﻔﻆ ﻣﺸﺘﺮی، ﻧﻮد و ﭘﻨﺞ درﺻﺪ اﻓﺰاﻳﺶ در ارزش ﺑﺮای ﺳﺎزﻣﺎن را در ﺑﺮﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ(گرینبرگ،2002).
مدیریت كارآمد روابط مشتری یک چالش مهم در رقابت كسب و كار شده است. سازمان ها نیاز به اطلاعاتی درباره اینكه مشتریانشان چه كسانی هستند، انتظارات و نیازهای آنها چیست و چگونه باید نیازهای آنها را بر طرف کرد، دارند (طاهرپوركلانتری و طیبی طلوع، 1389).
امروزه وجود رابطه قوی با مشتریان مهم ترین رمز موفقیت در هر کسب و کار است. از این رو مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری که به معنی تلاش سازمان جهت ایجاد و ارایه ارزش به مشتری است بسیار مورد توجه قرار گرفته است (سالارزهی و امیری،1390).
ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی روﻳﻜﺮدی در ﺳﻄﺢ ﻛﻞ ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺖ، ﻧﻪ ﻓﻘﻂ در ﺑﺪﺳﺖ آوردن آﮔﺎﻫﻲ درﺑﺎره ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن، ﺑﻠﻜﻪ در ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﻴﺪن و ﺧﻮدﻛﺎرﺳﺎزی ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎی ﻛﺎری ﻛﻪ ﺑﺮای ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن، ﺗﺄﻣﻴﻦﻛﻨﻨﺪﮔﺎن و ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺳﺎزﻣﺎن ارزش آﻓﺮﻳﻨﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ ( زو و والتون ، 2005: 959).
نتایج پژوهشها ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ توجه به ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی در ﺑﺴﻴﺎری از ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﻳﺶ ﺗﻮان رﻗﺎﺑﺘﻲ، اﻓﺰاﻳﺶ درآﻣﺪ و ﻛﺎﻫﺶ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎی ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻛﺎرا و ﻣﺆﺛﺮ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﻓﺰاﻳﺶ رﺿﺎﻳﺖ و وﻓﺎداری ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﻣﻲﮔﺮدد( امیری، 1388: 44).
توجه جدی به مشتریان، لازمه تداوم فعالیت در بازارهای رقابتی امروزی است. از طریق جلب رضایت مشتریان، سازمانها می توانند هزینه
های تولیدیشان را کاسته و درآمدشان را نیز افزایش دهند. مدیریت ارتباط با مشتری می تواند به مدیران و سازمانها در بر قراری یک ارتباط سازنده با مشتریان و همچنین حفظ آنها کمک نماید. ﺑﺎ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ و ﺗأﺛﯿﺮ رﺿﺎﯾﺖ و وﻓﺎداری ﻣﺸـﺘﺮی در ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﻤﻮدن ﺳﻬﻢ ﺑﺎزار، ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸـﺘﺮی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﺑﺰاری ﺑﺮای اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻮدآوری ﺧﻮد ﻣﯽﻧﮕﺮﻧﺪ. اﻣﺮوزه ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪ، تأمین و ﻓﺮوش ﺻﺮف ﻧﯿﺴـﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺪاوم و ﺧﺪﻣﺎت ﭘﺲ از ﻓـﺮوش ﺑـﻪ ﻫﻤـﺮاه راﺑﻄـﻪ ای ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﻧﯿـﺰ اﺿـﺎﻓﻪ ﺷـﺪه اﺳـﺖ. اﯾﺠـﺎد وﻓـﺎداری در ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﮐﺴﺐ و ﮐﺎرﻫﺎی اﻣﺮوزی ﺑﻪ ﻟﺤـﺎظ اﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن وﻓﺎدار ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣؤﻟﻔﻪ اﺻﻠﯽ ﻣوﻓﻘﯿﺖ ﺷﺮﮐﺖ ﻫـﺎ و ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ درآﻣﺪه اﻧﺪ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی و اﻓﺰاﯾﺶ رﻗﺎﺑﺖ، ﻣﻬﻤﺘـﺮﯾﻦ ﭼﺎﻟﺶ ﭘﯿﺶ روی ﻫﺮ ﺳﺎزﻣﺎن اﻗﺘﺼﺎدی اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻮد ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺖ. در ﺷﺮاﯾﻂ دﺷـﻮار رﻗﺎﺑـﺖ، ارﺗﺒـﺎط ﺑـﻪ ﻫﻨﮕـﺎم و ﺳـﺎزﻣﺎن ﯾﺎﻓﺘـﻪ ﺑـﺎ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن، ﻣﻨﺎﺳﺒﺘﺮﯾﻦ راه اﻓﺰاﯾﺶ رﺿﺎﯾﺖ ﻣﺸﺘﺮی، اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﺮوش و در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل ﮐﺎﻫﺶ ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎﺳﺖ(عباسی و تركمنی ،1389).
بنابراین، تاثیر CRM بر کیفیت ارتباط با مشتری در سازمانها، می تواند منجر به بهره گیری درست و کارآمد از سیستم مدیریت ارتباط با مشتری، شناسایی نقاط قوت و نقاط ضعف CRM درسازمانها گردد، و از آنجا که CRM جزء ضروریات سازمانهای امروزی محسوب می گردد پرداختن به پژوهشهای اینچنین بسیار حایز اهمیت است چرا که هم سازمان ها را با نقاط ضعف و هم با نقاط قوت خود در زمینه CRM آشنا می سازد و هم سازمانها می توانند با یافته های پژوهشهای اینچنین در صدد کاهش نقاط ضعف و افزایش نقاط قوت خود گام بردارند و متغیرهای اساسی و تاثیر گذار بر CRM را بشناسند.
4-1- هدف های تحقیق
1-4-1-هدف اصلی :
تعیین تأثیر CRM بر کیفیت ارتباط با مشتری
1-4-2-اهداف فرعی :
1- تعیین اثر اجرای CRM بر ویژگیهای خدمات بر اساس مشتری
2- تعیین اثر اجرای CRM بر کیفیت و پیامدهای ارتباط مشتری
3- تعیین اثر اجرای CRM بر کیفیت کلی روابط مشتری
4- تعیین اثر اجرای CRM آسودگی و راحتی مشتری
5- تعیین اثر اجرای CRM بر اعتماد مشتری
6- تعیین اثر اجرای CRM بر رضایت مشتری
7- تعیین اثر اجرای CRM بر تعهد مشتری
8- تعیین اثر اجرای CRM بر وفاداری مشتری
9- تعیین اثر اجرای CRM بر حفظ مشتری
10- تعیین اثر اجرای CRM بر اطلاعات دریافت شده توسط مشتری
11- تعیین اثر اجرای CRM بر تمایل مشتری به توصیه و ارائه نظرات و پیشنهادات
[1] – Greenberg, P.
[2] – Greenberg, P.
[3] – Xu
[4] – Walton
[1] – Plakoyiannaki
[2]- Nguyen
[3] – Frederick R.,
[4]- parker, C. and
[5] – Mathews, B.P.
[6] – Anderson, J. C. ,
[7] – and Narus, J. A.,
[8] – Van Iwaarden
[9] – Van der Wiele
[10] – Ball
[11] – millen
سیاست های متهورانه مالیاتی؛ فعالیتهایی است که مدیریت با استفاده از اختیارات خود و اقلام تعهدیحسابداری اقدام به کاهش و دستکاری سود به منظور کاهش مالیات پرداختی می نماید. از آنجا که هزینههای مالیاتی یکی از مهمترین هزینههای شرکت ها را تشکیل می دهد و موجب خروج نقدینگی از شركتها شده و سود سهام سهامداران را كاهش می دهد، هزینه مالیات و مالیات قابل پرداخت همواره مورد توجه مدیران اجرائی و هیأت مدیره و همچنین سهامداران شرکت ها میباشد لذا اتخاذ سیاست های متهورانه مالیاتی از جمله خطمشیهایی هست که در ارزیابی عمل مدیران از سوی سهامداران و همچنین کل بازار سرمایه مورد توجه قرار می گیرد. بازار سهام همواره نسبت به اعمال معافیتهای قانونی قوانین مالیات برای شرکت ها واکنش مثبت نشان داده است بدین ترتیب این سیاستها می تواند از جنبه هزینههای نمایندگی و تئوری نمایندگی نیز مورد توجه و تاکید قرار گیرد اتخاذ سیاست های مالیاتی که در راستای منافع سهامداران نباشد موجب تحمیل هزینههایی تحت عنوان هزینههای کارگزاری خواهد شد و عکس العمل بازار اوراق بهادار را به دنبال خواهد داشت. تحقیقات مختلفی در خارج کشور در این خصوص انجام شده که همگی موید واکنش بازار سهام نسبت به این نوع سیاستها میباشد(استیجورس و نیسکانن، (2011)؛ لنیس و ریچاردسون، (2011)؛ اوسیمک، (2011)؛ هانلون و اسلمرود، (2009)؛ چن، چنگ و شاولین، (2010)؛ گاربارینو، (2008)).
از سویی دیگر مدیران ارشد شركت (هیأت مدیره ) به عنوان مهمترین ركن شركت كه انواع تصمیمات مالی و مالیاتی را اتخاذ میكنند ، میتوانند بر سیاست های مالیاتی (از نوع متهورانه یا محافظهكارانه ) تاثیرگذار باشند. با توجه به الزام حسابرسی مالیاتی توسط حسابرسان مستقل به موجب ماده 272 قانون مالیات های مستقیم و انتخاب (پیشنهاد) حسابرسان مستقل توسط هیأت مدیره و تصویب مجمع عمومی صاحبان سهام ، هیأت مدیره می تواند بر میزان هزینههای غیر قابل قبول مالیاتی و نیز انواع معافیتهای مالیاتی و تاخیر در پرداختهای مالیاتی و همچنین اظهار نظر آن ها در خصوص مالیات بر ارزش افزوده بر حسابرسان اعمال نظر نموده و هر آنچه که خود مد نظر دارند را از طریق حسابرسان مالیاتی تاییدیه بگیرند و با توجه به مهلت پیش بینی شده در قانون مالیات ها برای رسیدگی و صدور برگه تشخیص مالیاتی و امکان تجدید نظر و تشکیل شورای حل اختلاف ، مودیان – شرکتها – می توانند در نقدینگی خود صرفه جویی زیادی به عمل آورند و از این موارد در شرکتها بسیار زیاد است. آنها همچنین میتوانند میزان درآمدها و هزینههای قابل محاسبه برای تعیین مالیات در سالهای مختلف را دستكاری نموده و موجب انتقال هزینههای مالیاتی به دورههای آتی گردند و از آنجا كه تعیین حسابرس مستقل و حسابرس مالیاتی موضوع ماده 272 قانون مالیاتها در ایران با پیشنهاد هیأت مدیره در مجامع عمومی مورد تصویب قرار می گیرند لذا تاثیر آنها نیز بااهمیتتر نمایان می شود و آنها می توانند سیاستهای مالیاتی را به نحوی انتخاب نمایند كه هزینه های نمایندگی خود را بر سهامداران تحمیل نمایند.
لذا در این تحقیق بر آن هستیم تا تاثیر تركیب هیأت مدیره از حیث نسبت اعضای موظف و غیرموظف و نیز تفكیك آن ها از مدیران اجرائی و همچنین استقلال آن ها را بر اتخاذ سیاست های متهورانه مالیاتی مورد بررسی قرار دهیم و مشخص نمائیم كه آیا بین آن ها رابطه معناداری وجود دارد و بعلاوه جهت رابطه آن ها تبیین گردد.
3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
بررسی عوامل موثر بر نوع سیاست های اتخاذ شده توسط شرکت ها از جایگاه ویژه ای برای سهامداران و دولت ها برخوردار می باشد از سویی دیگر با توجه به نقش و جایگاه هیأت مدیره در قانون تجارت و نیز تاکید آئیننامه حاکمیت شرکتی منتشر شده توسط سازمان بورس ایران، بررسی تاثیر هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی اتخاذ شده توسط شرکت ها میتواند به تبیین جایگاه دقیق آن ها کمک شایانی بنماید. همچنین تاکنون تلاشهای بسیار محدودی، به ویژه در ایران، به منظور بررسی تاثیر ساختار هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی صورت گرفته لذا در تحقیق حاضر به بررسی آن میپردازیم.
4-1- اهداف و سوالات تحقیق
هدف کلی تحقیق، تبیین تاثیر ساختار هیأت مدیره شرکت ها بر سیاست های متهورانه مالیاتی است.
اهداف فرعی :
تبیین تاثیر نسبت اعضای موظف هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی.
تبیین تاثیر نسبت تغییر ریاست هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی.
تبیین تاثیر نقش دوگانه مدیرعامل بر سیاست های متهورانه مالیاتی.
سوال اصلی تحقیق:
آیا ساختار اعضای هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد؟
سوالات فرعی:
1- آیا نسبت اعضای موظف هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد؟
2- آیا نسبت تغییر ریاست هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد؟
3- آیا نقش دوگانه مدیرعامل بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد؟
5-1- فرضیه های تحقیق
با توجه به اهداف و سؤالات تحقیق، فرضیه ها بشرح زیر تدوین گردیده اند:
1- نسبت اعضای موظف هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد.
2- نسبت تغییرات هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد.
3- نقش دو گانه هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد.
6-1- بررسی اجمالی پیشینه داخلی و خارجی تحقیق
طبق بررسی های به عمل آمده، با توجه به جدید بودن مسأله تحقیق و نیز خاص بودن فرآیند تشخیص سیاست های متهورانه مالیات در ایران، تاكنون تحقیق داخلی در راستای هدف تحقیق حاضر صورت نگرفته است، لیكن با عنایت به اینكه برخی تئوری ها و تحقیقات تجربی پیشین تا حدودی به موضوع مورد تحقیق ارتباط دارد ، لذا به گزیده ای از آن ها اشاره می شود.
خلاصه ای از نتایج تحقیقات انجام شده داخلی:
– شاه ویسی (1388)، به نتیجه رسید که اختلاف بین اصول وقواعد حاكم بر حسابداری مالی و حسابداری مالیاتی موجب تفاوت سود حسابداری با سود مشمول مالیات می گردد.
– یگانه و باغومیان (1385)، ضمن تشریح نقش هیأت مدیره در حاکمیت شرکتی، از هیأت مدیره و ساختار اعضا آن به عنوان اساسیترین بعد حاکمیت شرکتی نام برده اند. در این تحقیق تاکید بسیاری بر عدم دوگانگی وظیفه مدیرعامل و نسبت غیراجرایی اعضا هیأت مدیره (حداقل سه نفر از پنج نفر اعضا هیأت مدیره جهت رعایت موضوع حاکمیت شرکتی می بایست غیرموظف باشد) صورت پذیرفته است.
– پورحیدری و افلاطونی(1385)، به این نتیجه رسیدند که هموارسازی سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری توسط مدیران شرکت های ایرانی صورت می گیرد و مالیات بر درآمد و انحراف در فعالیت های عملیاتی محرک های اصلی برای هموار نمودن سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری می باشند.
خلاصه ای از نتایج تحقیقات انجام شده خارجی:
– لنیس و ریچاردسون (2011)، بررسی با عنوان اثرات ترکیب هیات مدیران بر سیاست های متهوارنه مالیات و تقلیل دهنده مالیاتی این نتیجه را در برداشت که تصمیمات و اختیارات هیأت مدیره شرکت ها تاثیر بسیار بسزایی در اعمال سیاست های متهوارنه مالیات دارد و همچنین وجود سهم بالایی از اعضای خارجی در هیات مدیره، احتمال رفتارهای متهورانه و تقلیل دهنده مالیاتی را کاهش می دهد.
– استیجورس و نیسکانن(2011)، معتقدند شرکت های سهامیخصوصی نسبت به شرکت های غیرسهامی خصوصی، از رفتارهای متهورانه و تقلیل دهنده مالیاتی کمتری برخوردارند. حتی رفتارهای متهورانه مالیاتی می توانند موجب صرفه جویی مالیاتی شود و به مدیران ارشد اجرایی امکان مخفی کردن مقادیر حاصل (مانند:مدیریت سود، مصرف هدایا، حقوق مازاد و…) به منظور ضرر و زیان به سایر سهامداران و می تواند موجب افزایش هزینه غیرمالی به سبب کم کردن درآمدها و سودها به دلیل خسارت و زیان به شهرت و نام شرکت شود. نتایج نشان می دهد که شرکت های سهامی که مدیران ارشد اجرایی آن دارای مالکیت سهام کمتری هستند بیشتر خواهان رفتارهای متهورانه مالیاتی هستند. این نتایج اهمیت تضاد نمایندگی میان مدیران ارشد اجرایی و سایر ذینفعان در تعیین گزارشگری مالیات شرکت های سهامی را برجسته و نمایان می سازد.
– اوسیمک(2011)، به این نتیجه رسید که تنوع و اندازه هیأت مدیره مثبت هستند و به طور با اهمیتی در ارتباط با مسولیت اجتماعی شرکت می باشد اما مدیران اجرایی و تنوع منفی بوده و ارتباط آن ها با مسئولیت اجتماعی سازمان بی اهمیت می باشد. در کاربرد تحقیق سازمان ها تمایل به حاکمیت شرکتی دارند. مدیران با تمرکز بر منافع سهامداران باید به این شناخت و آگاهی برسند که بی نظمی در قوانین شرکت موجب بی نظمی ساز و کار مالیاتی بهمراه افزایش هزینه های نمایندگی است و مدیران ممکن است در برقراری تناسب و هماهنگی با منافع سهامدران مختلف تحت فشار باشند.
– فریز، لینک و مایر(2008)، قانون مالیات بر ساختار اصول راهبری شرکت ها از طریق ارائه امتیازات مالیاتی و تحمیل مجازات ها تاثیر می گذارد. به عبارت دیگر، ساختار واقعی حاکمیت شرکتی در عمل بر روش مدیریت امور مالیاتی شرکت ها تاثیر دارد.
– گاربارینو (2008)، سیاست های متهورانه مالیاتی مدیریتی نیاز به روشهایی دارند که از تعادل درونی و طولی برخوردار باشند که با قوانین سنتی ضد فرار و ترفند مالیاتی محدود نشود و همچنین روش های مورد استفاده شامل ابزارهای نظام راهبری مالیات شرکت ها نیز باید باشد.
– چن و همکاران(2010)، شرکت های با ساختار سهامی به گونهایست که دارای تضاد و شکل نمایندگی واحدی میان سهامدران چیره غالب و سهامداران کوچک هستند. در شرکت های سهامی نسبت به شرکت های غیر سهامی از سیاست های متهوارنه مالیاتی کمتری استفاده می کنند. مالکان شرکت های سهامی تمایل دارند که از مزایای مالیاتی به دلیل اجتناب از هزینه های غیرمالیاتی ناشی از تخفیف های بالقوه قیمت صرف نظر کنند که می تواند ناشی از کنترل سهامداران نسبت به پوشاندن افزایش سود از طریق فعالیت ها و ترفند های مالیاتی باشد . مالکان شرکت های سهامی بیشتر از شرکت های غیرسهامی نگران مجازات های بالقوه و زیان و خسارت شهرت و آبرو ناشی از حسابرسی استاندارد های گزارشگری مالی هستند.
– دایرنگ، هانلون و مایدو (2008)، نتایج تحقیقاتی، معیار جدیدی برای مدیریت و اداره طولانی مدت ترفندهای مالیاتی شرکت ها تدوین کردند که بر اساس توانایی شرکت ها در پرداخت مبالغ اندک هر دلار مالیات نقدی از سود قبل از کسر مالیات در دوره های زمانی طولانی مدت است. که این معیار را نرخ موثر مالیاتی نقدی طولانی مدت نامگذاری کرده اند که برای بررسی دو مورد ذیل مورد استفاده قرار دادند: 1)تا چه اندازه بعضی از شرکت ها قادر به اجتناب از پرداخت مالیات در دوره های طولانی مدت تا 10 سال هستند. 2)چگونه نرخ های مالیاتی یکساله برای سیاست های متهورانه مالیاتی طولانی مدت، قابلیت پیش بینی دارد.
– یرماک[2] (1996)، بیان میکند که ارتباط منفی(معکوس) بین اندازه هیأت مدیره و عملکرد شرکت وجود دارد و همچنین بین نقش دوگانه مدیرعامل و عملکرد شرکت رابطه مثبتی وجود دارد.
– آدرال[3] (2006)، نتایج تحقیق نشان میدهد بین اندازه هیأت مدیره و عملکرد شرکت رابطه مستقیم و بین نسبت اعضای غیرموظف و عمکرد شرکت رابطه منفی وجود دارد.
– کاجول و ساندی[4] (2008)، در تحقیق انجام گرفته بین اندازه شرکت و نقش دوگانه با بازده حقوق سهام رابطه مثبتی را یافتند و بین نسبت مدیران غیرموظف و عملکرد شرکت رابطه معناداری وجود نداشت.
– احمدا و ساندا (2008)، در بررسی اثر استقلال هیأت مدیره بر عملکرد شرکت؛ برای ویژگی استقلال از دو معیار اصلی، نسبت اعضای غیرموظف به کل اعضا و نقش دوگانه مدیرعامل و همچنین برای ارزیابی عملکرد از سه معیار، نسبت سود به حقوق ، بازده حقوق سهام، بازده دارایی ها استفاده کرده اند. به این نتیجه رسیدند که نسبت مدیران غیرموظف تاثیر مثبت و نقش دوگانه مدیرعامل تاثیر منفی بر عمکرد شرکت دارد.
Dyreng, Hanlon and Maydew
[2] yermak
[3] Audral
[4] Kajola،Sunday
[5] Ahmadu U.Sanda
Garbarino
Freise and Mayer
[1] osemeke
2 Steijver and Niskanen
Lanis and Richardson