وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

برنامه زمان­بندی تولید پیشرفته چند ­دوره­ای با تقاضای احتمالی و محدودیت ظرفیت منابع تولیدی

با توجه به آن­که در محیط واقعی با مسائل پویا و غیرقطعی مواجه هستیم. لذا ضرورت دارد در  یک مدل ریاضی یکپارچه و با استفاده از مفاهیم احتمالی به تشریح مسله زمان­بندی تولید بپردازیم. 

 

 

این تحقیق برای دستیابی به یک مدل ریاضی زمان­بندی تولید  و ارائه یک الگوریتم حل و تلاش در بهبود جواب نهایی می­باشد

 

 

 

 

 

1-2- مفروضات:

 

 

   ورودی­های مدل شامل ورودی­ها با مقادیر قطعی و ورودی­ها با مقادیر احتمالی می­باشد در این مدل فرض خواهد شد تقاضا  به صورت احتمالی بیان می­شود و سایر پارامترهای مدل به صورت قطعی در نظر گرفته می­شود.

 

 

در این مسئله افق برنامه­ریزی در H دوره زمانی تشکیل شده است و تقاضا در هر دوره غیرمنفی و مستقل از دیگر دوره­ها و بصورت احتمالی با تابع چگالی مشخص می­باشد. هزینه نگه­داری ( ht ) و هزینه کمبود ( πt ) در پایان هر دوره محاسبه می­شوند. در این مسئله نسبت هزینه کمبود به نگه­داری را برابر P در نظر می گیریم.هزینه راه اندازی ( At ) در هر دوره تولیدی محاسبه می­شود و هزینه راه اندازی در دوره­ای محاسبه می­شود که انباشته در آن دوره وارد می­شود.در دوره زمان­بندی هیچ نوع تخفیفی وجود نخواهد داشت و همچنین قبل از دوره اول هیچ انباشته­ای تولید نخواهد شد واولین انباشته تولیدی در دوره اول وارد سیستم می­شود.

 

پروژه دانشگاهی

 

 

 

1-3- هدف از اجراء :

 

 

   هدف، زمان­بندی تولید تخصیص منابع محدود در طول زمان برای انجام گروهی از فعالیت‏ها است. این تحقیق با هدف دستیابی به یک مدل ریاضی جهت برنامه­ریزی محصول مورد نظر شروع شده است و در ادامه با استفاده از الگوریتم­های  PDLA و کوتاهترین مسیر و با تطبیق دادن مدل با دنیای واقعی اقدام به حل آن می­کنیم .

 

 

1- 4- توجیه ضرورت انجام طرح :

 

 

   ضرورت برنامه­ریزی بر كسی پوشیده نیست و بطور خاص موضوع برنامه­ریزی در فرایند تولید گاه دارای چنان مزایایی است كه در صورت عدم وجود، سازمانهای تولیدی را از مسیر سالم رشد و ادامه حیات در محیط رقابتی منحرف می­سازد. در صورت پیاده­سازی موفق یك سیستم مدیریت تولید جامع، شركتها می­توانند از مزایای زیر برخوردار گردند. پیاده­سازی کامل و موفق سیستم های رایج مدیریت تولید و مواد از قبیل برنامه­ریزی احتیاجات موادتئوری محدودیت­ها، ،تولید درست به موقع در دنیای واقعی بدلیل فراگیری الزامات اجرایی آن در اغلب زیربخش­های سیستم تولیدی که منجر به پیچیدگی عملی آنها شده، در اغلب کشورهای در حال توسعه که دارای سیستم­های تولید نیمه سنتی می­باشد، کاری زمانبر و طولانی مدت خواهد بود بر همین اساس با ارایه مدل ریاضی و تطبیق آن با دنیای واقعی سعی در بهبود تصمیمات مدیریتی در این زمینه داشته­ایم.

 

 

و همچنین با  توجه به کاستی­های الگوریتم حل  PDLAدر مواقعی که مدل دارای محدودیت می­باشد سعی بر آن شدیم که بر این کاستی پوشش دهیم.

 

 

1-5- روش پژوهش و روش های اجرائی:

 

 

   روش پژوهش مبتنی بر روش تجربی است به این مفهوم که اطلاعات واقعی از شرایط با پارامترهای مدل مورد دسترس قرار می­گیرد و مدل توسعه داده شده، با اطلاعات واقعی مورد ارزیابی قرار می­گیرد بطوری که بعد از جمع­آوری اطلاعات مدل ریاضی آن در شرایط عدم اطمینان ارائه می­شود و سپس از این مدل برای حل یک مسله در دنیای واقعی استفاده می­شود.

 

 

1-6- آرایش کلی تحقیق:

 

 

   در ادامه و در فصل دوم مفاهیمی از قبیل برنامه­ریزی­های بلند مدت و کوتاه مدت و میان مدت و ادبیات موضوعی در رابطه با این پروژه مطرح می­شود و گذری هم بر تحقیقات انجام شده در این زمینه می­کنیم و در فصل سوم به تشریح مساله و مدل پیشنهادی پرداخته  و برخی از ویژگی­های مدل را بررسی می­کنیم و برای حل آن از ترکیب دو الگوریتم حل، اقدام به پیدا کردن جواب می­کنیم .  در فصل چهارم پس از بیان نحوه ساخته شدن مدل با ارایه مثال و محاسبات آن به تشریح الگوریتم حل و بررسی نتایج می­پردازیم و  در نهایت در فصل پنجم به ارائه یک سری پیشنهادات جهت تحقیقات آینده تحقیق خود را به پایان می­رسانیم.

بهینه ­سازی سیاست کنترل موجودی در یک زنجیره تأمین تک انبا

از آنجاییکه مبنای مشخصی برای محاسبه هزینه هر واحد کمبود وجود ندارد و در سایر پژوهش­ها نیز فقط مقدار پیش فرضی برای آن در نظر گرفته شده است؛ لذا می­توان هزینه کمبود را از تابع هدف مجزا نموده و به صورت تابعی از تعداد کمبود به اهداف مسئله اضافه کرد [2]. در این صورت مسئله تبدیل به یک مسئله چندهدفه می­شود که طبعاً حل آن نیازمند بکارگیری الگوریتم­های متناسب خواهد بود.

 

 

نشان داده شده است که مسائل SWMR از جمله مسائل متعلق به رده پیچیدگی سخت طبقه­بندی می شوند [1]. به علت اندازه بزرگ بسیاری از مسائل واقعی، حل بهینه آنها غیرممکن بوده و یا با صرف زمان بسیار زیاد امکان­پذیر است. به همین دلیل، دو الگوریتم فراابتکاری الگوریتم ژنتیک چند هدفه با مرتب­سازی نامغلوب و الگوریتم بهینه­سازی ازدحام ذرات چندهدفه برای حل مسئله مورد نظر ارائه می­شود.

 

 

در این مسئله فرضیه خاصی وجود ندارد؛ اما مفروضات آن عبارتند از:

 

 

 

    • ساختار زنجیره تأمین متشکل از چند تأمین­کننده، یک انبار و چند خرده­فروش است.

 

 

    • انبار به عنوان بارانداز بوده و موجودی در آن نگهداری نمی­شود.
    • پروژه دانشگاهی

    •  

 

 

    • پیش­بینی تقاضای خرده­فروش­ها برای T دوره بعدی در دست است.

 

 

    • هزینه نگهداری هر واحد کالا معین است.

 

 

    • هیچ محدودیتی در مقدار کالای ارسالی وجود ندارد.

 

 

    • به تمامی تقاضاها در ابتدای دوره پاسخ داده می­شود.

 

 

1‌.3‌     اهمیت و ضرورت

 

 

در محیط رقابتی حاکم بر فعالیت­های اقتصادی، سازمان­ها به دنبال به دست­آوردن مزیت رقابتی هستند تا علاوه بر کاهش هزینه­ها و به دست آوردن حاشیه سود مناسب، به سطح مطلوب رضایت مشتری نیز دست یابند. در همین راستا نیازمند مکانیزمی برای یکپارچه­سازی وظایف مختلف شامل بازاریابی، توزیع، برنامه­ریزی، تولید و … می­باشند. مدیریت زنجیره تأمین، استراتژی دستیابی به یکپارچگی مورد نظر است. در هر زنجیره تأمین برای بهینه­سازی فعالیت­ها، بایستی تعداد، موقعیت، ظرفیت و نوع کارخانه، انبارها، مراکز و کانال­های توزیع و مقدار مواد برای تولید و انتقال از تأمین­کنندگان تا مشتری مطابق با اصول کنترل موجودی­ها مشخص گردند [3].

عکس مرتبط با اقتصاد

مسائل کنترل موجودی در زنجیره­های تأمین گسترده بوده و از مدل­های قطعی خطی تا احتمالی غیرخطی، تک محصول تا چند محصول و … را شامل می­شوند [3]. کنترل موجودی­ها به عنوان فعالیتی مهم که در هر کسب و کاری ظاهر می­شود، عمیقاً مورد مطالعه قرار گرفته است. در بسیاری از مدل­ها مفاهیم مختلف مرتبط با هزینه و سطح سرویس در یک تابع هدف تجمیع شده و سیاست بهینه با  روش­های بهینه­سازی سنتی به دست آمده است؛ اما نتایج برآمده از مدل­های عمومی کنترل موجودی مانند مدل مقدار اقتصادی سفارش ضرورت مدل­سازی این مسائل را توسط اهداف متناقض آشکار  می­سازند. از این روی، در سال­های اخیر رویکرد فوق مورد توجه محققین قرار گرفته است [2].

تخصیص ساده و چندگانه‌ی ظرفیت محدود مسئله‌ی مکان‌یابی محور

مكان‌یابی تسهیلات، واژه‌ای شناخته‌شده در حوزه مطالعات كاربردی تحقیق در عملیات است. تعداد بسیار زیاد مقاله‌ها و تحقیق‌های منتشرشده، گواه بر این ادعا است. با این حال، كاربرد مدل‌های مكان‌یابی همواره مورد پرسش قرار دارند. البته سودمندی و كاربردی بودن مكان‌یابی به ویژه در لجستیك، هیچ‌گاه مورد تردید قرار نگرفته است. قابل‌توجه‌ترین موارد لجستیك در این حوزه، مدیریت زنجیره تأمین است. در واقع، توسعه‌ی مدیریت زنجیره تأمین به طور مستقل از تحقیق در عملیات انجام‌گرفته و تحقیق در عملیات گام به گام وارد مباحث زنجیره تأمین شد. در نتیجه، مدل‌های مكان‌یابی تسهیلات، به تدریج وارد متون زنجیره تأمین‌شده و حوزه‌ای بسیار جذاب و مفید به وجود آمد.

 

 

در روند این توسعه، به طور طبیعی سؤالاتی متعدد به وجود می‌آیند كه برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:

 

 

 

    • مدل مكان‌یابی تسهیلات باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد تا در حوزه تأمین پذیرفته شود؟

 

 

    • آیا مدل‌هایی از مكان‌یابی تسهیلات وجود دارند كه قبلاً در حوزه زنجیره تأمین كارایی داشته‌اند؟

 

 

    • آیا اصولاً مدیریت زنجیره تأمین به مكان‌یابی تسهیلات نیازی دارد؟

 

 

 

یكی از مسائل مكان‌یابی تسهیلات، شناخت مجموعه‌ای از مشتریان با فواصل فیزیكی متفاوت و مجموعه‌ای از تسهیلات برای برآورده سازی تقاضای آن‌هاست. فاصله‌ها، زمان‌ها و هزینه‌های مشتریان و تسهیلات، می‌بایستی با سنجه‌ای خاص اندازه‌گیری شود. سؤالات نیازمند به پاسخ شامل موارد ذیل می‌شوند:

 

 

 

    • كدام یك از تسهیلات باید مورد استفاده قرار گیرد (به لحاظ موقعیت مكانی)؟

 

 

    • كدام مشتری باید از كدام تسهیلات خدمات دریافت كند تا هزینه به حداقل برسد؟

 

 

 

مدل‌های تعیین محل تسهیلات، نقش مهمی در طراحی و برنامه‌ریزی زنجیره تأمین دارند. اصولاً در طراحی و برنامه‌ریزی زنجیره تأمین 3 سطح بر اساس افق زمانی شامل استراتژیك، تاكتیكی و عملیاتی وجود دارد. سطح استراتژی با تصمیماتی ارتباط دارد كه اثراتی بلندمدت بر سازمان شما می‌گذارد. این موارد، شامل تصمیماتی در خصوص: تعداد، محل، ظرفیت انبار، ظرفیت تولید یا جریان مواد ‌اولیه در شبكه لجستیك است. مکان‌یابی تسهیلات حوزه‌های بسیار دیگری را نیز در بر می‌گیرد. یکی از جدیدترین و پر‌کاربردترین آن‌ها مکان‌یابی محور است. محورها تسهیلاتی هستند که در راستای خدمات‌رسانی به مردم، برآورده کردن تقاضاها، گردش اطلاعات و کالاهای مصرفی میان زوج‌های مبدأ و مقصد مورد نظر، به وجود آمده‌اند. از محورها برای کاهش تعداد اتصالات حمل‌و‌نقل بین گره‌های مبدأ و مقصد استفاده می‌شود (Zanjirani Farahani et al., 2013).

 

پروژه دانشگاهی

 

 

 

پس از مقاله‌های اولیه‌ی O’Kelly (1986, 1987) تحقیقات زیادی در این حوزه صورت گرفته است. مخصوصاً، مسائلی با اهداف و ویژگی‌های متفاوت، که بیشتر مورد توجه قرارگرفته‌اند. مسئله‌ی p-محور میانه و مسائل مکان‌یابی محور ظرفیت محدود و ظرفیت نامحدود از جمله موضوعاتی هستند که بیش‌ترین تکرار را در مقاله‌های منتشرشده دارند. در مسئله‌ی p-محور میانه هدف حداقل سازی هزینه‌های عملیاتی شبکه (هزینه‌های مسیریابی تقاضا) است، از طرفی دیگر در مسائل مکان‌یابی محور ظرفیت محدود و نامحدود هزینه‌های ثابت راه‌اندازی محورها نیز در تابع هدف در نظر گرفته می‌شود (Alumur et al., 2012).

 

 

در مسائل مکان‌یابی محور معمولاً تعدادی گره با میزان تقاضاهای متناظر وجود دارد که جریان بین این گره‌ها در حال انتقال است. در مدل تخصیص ساده‌ی مکان‌یابی محور تعدادی از گره‌ها به عنوان محور انتخاب می‌شوند و گره‌های دیگر یعنی گره‌های غیر محور (میله) هر کدام تنها به یک محور متصل می‌باشند. در این مدل هیچ‌گونه ارتباط مستقیمی بین گره‌های غیر محور وجود ندارد و جریان تنها از طریق محورهای مواصلاتی انتقال می‌یابد و از طریق اتصال محورها به همدیگر جریان در سراسر شبکه توزیع می‌گردد. در مدل تخصیص چندگانه نیز همانند حالت تخصیص ساده بین گره‌های غیر محور اتصالی برقرار نیست و جریان گره‌های غیر محور از طریق محورها انتقال می‌یابد اما با این تفاوت که در اینجا گره‌های غیر محور مجازند تا با بیش از یک محور در ارتباط باشند و از طریق آن‌ها جریان را به گره‌های دیگر شبکه برسانند.

 

 

در این پایان‌نامه مدل‌های خاصی از تخصیص ساده و چندگانه‌ی مسائل مکان‌یابی محور ارائه می‌شود. مسائلی که در آن‌ها ظرفیت هر مرکز سرویس‌دهی یا خدمات‌رسانی محدود است. با وجود این‌که هدف نهایی این نوع مسائل کمینه کردن هزینه‌های شبکه و تخصیص بهینه‌ی گره‌ها به محورهای ایجادشده است، به دلیل محدود بودن ظرفیت محورها در هنگام تخصیص گره‌های غیر محور، امکان دارد که سیاست تخصیص هر گره به نزدیک‌ترین محور در دسترس دچار اختلال شود و گره‌ها به دلیل برآورده نشدن تقاضای مورد نیازشان از جانب محوری خاص، تقاضای خود را به دیگر محورهای موجود در شبکه ارسال کنند. معمولاً مسائل دنیای واقعی با فرض غیر‌قابل تغییر بودن پارامترهای ورودی، مورد تحلیل قرار می‌گیرند. با این حال در عمل، غالباً داده‌های ورودی با مفروضات مدل‌های ریاضی متفاوت است. لذا، این مفروضات منجر به جواب‌هایی می‌شود که از بهینگی و حتی شدنی بودن در دنیای واقعی، به دور است. تقاضا، انواع هزینه‌ها، ظرفیت‌ها و … مواردی هستند که در طی زمان در مسائل مکان‌یابی تسهیلات طراحی شبکه تغییر می‌نمایند. در نتیجه بررسی و توسعه مدل ظرفیت محدود مکان‌یابی تسهیلات طراحی شبکه در حالت عدم قطعیت یکی از شکاف‌های تحقیقاتی موجود در این زمینه تلقی می‌شود که سعی خواهد شد این خلأ مورد بررسی قرار گیرد. بهینه‌سازی تحت عدم قطعیت نوعاً از دو دیدگاه بررسی می‌شود. (1) برنامه‌ریزی تصادفی و (2) بهینه‌سازی استوار. در برنامه‌ریزی تصادفی، پارامترهای نامعین توسط تابع توزیع احتمالی تحت کنترل بوده و مدل به دنبال ارائه‌ی راه‌حلی است که هزینه‌ی انتظاری تابع هدف را کمینه سازد. اما در بهینه‌سازی استوار احتمالات نامعین بوده و پارامترهای تصادفی از طریق سناریوهای گسسته یا فواصل بازه‌ای تخمین زده می‌شوند. در حالت گسسته، برای هر پارامتر بر اساس تجارب گذشته و مطالعات و امکان‌سنجی‌های صورت گرفته چندین عدد مختلف پیشنهاد می‌شود که به هر یک از آن‌ها عنوان سناریو اطلاق شده و در حالت پیوسته هر پارامتر غیر‌قطعی با یک بازه‌ی مشخص تعیین می‌گردد. در مسائل بهینه‌سازی استوار هدف نهایی کمینه ساختن بدترین هزینه یا میزان تأسف است که در این تحقیق نیز از همین مدل استفاده شده است.

 

 

در این تحقیق ابتدا مدل‌های تخصیص ساده و چندگانه‌ی ظرفیت محدود مسئله‌ی مکان‌یابی محور در نظر گرفته می‌شوند. سپس مدل توسعه داده‌شده را بر روی مجموعه داده‌های IAD که توسط Karmi and Bashiri (2011) تهیه و تنظیم شده است، آزمایش می‌کنیم و مکان‌های انتخابی حالت قطعی ظرفیت محدود این مدل‌ها را با نرم‌افزار GAMS ver.24[3] به دست می‌آوریم. سپس با توجه به حساسیت جواب‌های مدل نسبت به پارامترهای هزینه‌ی ثابت راه‌اندازی و ظرفیت هر محور از روش بهینه‌سازی استوار استفاده کرده و مدل‌های تخصیص ساده و چند‌گانه‌ی ظرفیت محدود را با نرم‌افزار GAMS حل کرده و مکان‌های انتخابی و هزینه‌های به وجود آمده را تجزیه و تحلیل می‌کنیم. در دنیای واقعی به ویژه در مورد مطالعه‌ای این تحقیق که بر روی 37 فرودگاه عمده‌ی ایران انجام شده است، فرودگاه‌های شهرهای مختلف هر کدام دارای ظرفیت‌های محدودی هستند، بسته به جمعیت و وسعت شهرها، ترافیک جریان هوایی، امکانات رفاهی حال مسافران، بودجه‌ی تخصیص داده‌شده به آن‌ها، وضعیت ناوگان حمل‌و‌نقل، فرسودگی هواپیماها و… وضعیت متفاوت است. به عنوان مثال در شهرستان‌های خیلی کوچکی (در قیاس با دیگر شهرهای مجموعه‌ی IAD) مانند ایلام، رامسر، یاسوج، خارک و … نمی‌توان همواره محور ایجاد کرد و جوابگوی تقاضاهای ورودی به آن‌ها نخواهیم بود.

 

 

ادامه‌ی موضوعات این تحقیق به این صورت است که ابتدا در فصل اول کلیات تحقیق که شامل تعاریف کلی از حوزه‌ی مورد بررسی، اهداف، ضرورت و کاربرد‌های تحقیق است، آورده می‌شود سپس در فصل دوم مرور ادبیات تحقیق بررسی می‌شود و در فصل سوم مدل پیشنهادی به خوبی تشریح شده و در فصل چهارم نتایج محاسباتی به دست آمده به صورت کامل توضیح داده خواهند شد و در نهایت در فصل پنجم جمع‌بندی کلی نتایج به دست آمده به همراه نوآوری‌ها و پیشنهاد برای تحقیقات آینده نیز ارائه می‌گردد.

تخصیص سفارش به تأمین کنندگان به کمک الگوریتم های متاهیوریستیک در شرکت صنایع برق زاویر

با گذر زمان، سازمان‌ها شاهد تغییرات وسیع جهانی به خاطر پیشرفت در تکنولوژی، جهانی‌شدن بازارها، تنوع­طلبی مشتریان و غیره بوده‌اند و با افزایش تعداد رقبا در سطح جهانی، برای باقی‌ماندن در صحنه‌ی رقابت سعی در بهبود بخشیدن به فرایندهای درونی خود داشته­اند.

 

سازمان‌ها دریافته­اند که برای موفقیت و بقای بلندمدت در بازار جهانی باید در مدیریت همه‌ی سازمان‌هایی که ورودی‌های سازمان (به شکل مستقیم یا غیرمستقیم) را تأمین می‌کنند و همه‌ی سازمان‌هایی که تحویل و ارایه‌ی خدمات پس از فروش به مشتری را برعهده دارند مشارکت داشته باشند و چنین نگرشی باعث پیدایش نظریه‌ی زنجیره‌ی تأمین[1] شده است.

 

“بطور کلی زنجیره‌ی تأمین، زنجیره­ای است که همه‌ی فعالیت‌های مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد از مرحله‌ی تهیه‌ی ماده‌ی اولیه تا مرحله‌ی تحویل کالاهای نهایی به مشتری را در بر می‌گیرد و در کنار جریان مواد، جریان اطلاعات و جریان منابع مالی هم برقرار خواهد بود”[1].

 

با توجه به چرخه­ی کوتاه عمر محصول، سازمان‌ها باید همواره جلوتر از مشتریان حرکت کنند و محصول جدید و با کیفیتی را ارایه کنند و هم­زمان هزینه‌های خود را کاهش دهند تا آستانه­ی سود بیشتری داشته باشند. در اغلب صنایع هزینه­ی مواد خام و قطعات مورد استفاده، بخش عمده­ی هزینه‌های محصول را تشکیل می‌دهد که در برخی از موارد این سهم می‌تواند تا 70% باشد و حتی در سازمان­های دارای تکنولوژی بالا تا بیش از 80% از هزینه­ی کل محصول مربوط به هزینه­ی مواد و خدمات خریداری شده است. بنابراین تصمیم­های مرتبط با استراتژی­ها و عملیات خرید، نقش مهمی در سود سازمان ایفا می­کند و تصمیم­گیری برای انتخاب صحیح تأمین­کنندگان اهمیت بیشتری یافته و انتخاب تأمین­کننده­ی مناسب به ­عنوان مهمترین فعالیت بخش خرید مورد توجه قرار گرفته است.

 

از سوی دیگر، در یک زنجیره تأمین کارا هماهنگی بین تصمیم­های اجزای مختلف زنجیره نقش اساسی در پیشبرد اهداف زنجیره دارد. در واقع نمی­توان مدیریت زنجیره تأمین را مطرح کرد اما انتظار داشت هر یک از اجزا مانند گذشته تصمیم­گیری­های خود را صرفاً براساس منافع

پایان نامه های دانشگاهی

 سازمان خود اتخاذ نمایند. تفکر برنده- برنده باید بر تمام تصمیم­های اجزا حاکم باشد. بنابراین مفهوم هماهنگی در زنجیره تأمین امروزه به یکی از موضوعات مهم و کلیدی در طراحی و مدیریت زنجیره تأمین تبدیل شده است.

 

شرکا در یک زنجیره تأمین که شامل تأمین­کنندگان، تولیدکنندگان و توزیع­کنندگان هستند، نمی­توانند بدون در نظر گرفتن منافع یکدیگر فقط در پی حداکثر کردن سود و منافع خود باشند. در این صورت دیگر زنجیره تأمین معنای واقعی خود را از دست خواهد داد. به همین دلیل است که موضوع هماهنگی فرایندهای کسب و کار بین اعضای یک شبکه برای بهبود عملکرد و کارایی شبکه به یکی از مباحث مهم زنجیره تأمین تبدیل شده است.

 

به­طور کلی هدف این تحقیق کمک به خریدار در انتخاب تأمین­کنندگان و تخصیص سفارش به ­آن­ها است به­شکلی که مناسب­ترین هزینه به سازمان تحمیل شود و در عین حال منافع تأمین­کننده مدنظر قرار گیرد و منافع کل زنجیره همزمان بهینه شود.

 

این تحقیق به­صورت مطالعه موردی بوده و شرکت مورد مطالعه یک شرکت تولیدکننده کلید فیوز تابلو برق است.

 

به­طور كلی در فرایند انتخاب تأمین‌کنند‌ه باید به سه سئوال اصلی پاسخ داده شود:

 

 

    • هدف سفارش دادن چه قطعه­ای است؟

 

    • به چند تأمین‌کنند‌ه‌ و به هر کدام چه مقدار سفارش داده شود؟

 

  • در کدام دوره سفارش دریافت شود؟

 

فرایند ارزیابی و انتخاب تأمین‌کنند‌ه از نظر محققان مختلف شامل مراحل متفاوتی است که عبارتند از:

 

 

    1. تعریف مسأله‌

 

    1. فرموله‌کردن معیار (ها)

 

    1. پیش­ارزیابی تأمین‌کنند‌گان مناسب

 

  1. انتخاب نهایی

 

در این تحقیق منظور ما از انتخاب، انتخاب نهایی خواهد بود.

 

مطالعات پیشین در زمینه انتخاب تأمین­کننده را به طور کلی در دسته های زیر می­توان طبقه­بندی کرد:

 

تک‌منبعی بودن یا چند منبعی بودن

 

تک هدفه یا چند هدفه بودن

 

تک محصولی یا چند محصولی بودن

 

تک دوره‌ای یا چند دوره‌ای بودن

 

وجود یا عدم وجود استراتژی تخفیف

 

قطعی یا غیرقطعی بودن

 

برای مدل سازی مسأله انتخاب تأمین کننده، از روش های مختلفی استفاه شده است که متداول ترین آن­ها استفاده از برنامه­ریزی ریاضی است. برنامه‌ریزی ریاضی به تصمیم­گیرنده کمک می­کند تا مسأله‌‌ی تصمیم را بر حسب تابع هدف ریاضی فرموله کرده و از طریق تغییر مقادیر متغیرها به اهداف مورد نظر برسد.

توسعه مدلی جهت یکپارچه سازی برنامه ریزی نگهداری و زمانبندی تولید با رویکرد فرا ابتکاری

         هانطور که گفته شد دو موضوع نگهداری و تعمیرات و کنترل کیفیت در بحث تولید از اهمیت ویژه ای برخوردار است و توجه نکردن به این دو جنبه در کار تولید تبعات منفی زیادی را می­تواند به دنبال داشته باشد.

 

 

  به همین منظور مدل های زیادی درباره این دو مسئله ارائه و توسعه داده شده است. هدف این مدل ها در بحث نگهداری و تعمیرات به دست آوردن یک فاصله زمانی برای اعمال نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه یا اصلاحی  در طول فرایند می­باشد که هزینه های ناشی از این نگهداری و تعمیرات مانند هزینه بیکاری ماشین، هزینه نیروی کار تعمیر کننده و … را حداقل کند. و در بحث کنترل کیفیت هم تعیین پارامترهای نمودار کنترل به صورت بهینه به طوریکه هزینه های ناشی از کنترل را حداقل کند.

 

 

         اما مطالعات اخیر نشان داده است که این دو جنبه روابط و وابستگی های قابل توجهی با یکدیگر دارند و به دلیل این روابط و وابستگی ها بهتر است که این دو جنبه را به طور تلفیقی و با یکدیگر در نظر گرفت. در واقع مد نظر قرار دادن این دو جنبه به طور مستقل و جدا از هم، با توجه به روابط بین آنها کار معقولی نمی­باشد و نتایج بهینه را برای ما نتیجه نمی­دهد. مدل های یکپارچه شده زیادی در سالهای اخیر از سوی محققان ارائه شده است که در اکثر این مدلها یکپارچه کردن و تلفیق مباحث نگهداری و تعمیرات، زمانبندی تولید و کنترل کیفیت باعث بهتر شدن روند تولید در مقایسه با زمانی که این سه جنبه به طور مستقل در نظر گرفته می­شود، می­باشد. در اکثر مقالات در مورد مدل های یکپارچه این مقایسه انجام شده است و نتیجه گرفته می­شود که یکپارچه و تلفیق کردن این سه جنبه بهتر از زمانی است که آنها به طور مستقل و جدا از هم در نظر گرفته می­شوند و هزینه ها در حالت یکپارچه شده و تلفیقی کمتر از حالت مستقل و جدا از هم می­شوند.

 

 

در این پایان نامه مدلی یکپارچه شده ارائه شده است که دو جنبه نگهداری و تعمیرات و کنترل کیفیت به طور تلفیقی در یک سیستم در نظر گرفته شده­ است. در این مدل همه ویژگی های نگهداری و تعمیرات و کنترل کیفیت را در قالب یک مدل به صورت یکپارچه مورد نگارش واقع شده است و نسبت به حل آن اقدام شده است.

 

 

       در واقع یک مدل یکپارچه شده برای تلفیق بهینه سازی فاصله های نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه و پارامترهای کنترل پیشنهاد شده است. دو نوع سیاست نگهداری و تعمیرات در نظرگرفته شده است. حداقل تعمیر اصلاحی که حالت و شرایط تجهیزات را بدون تاثیر بر عمر آنها تعمیر می­کند و نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه که تجهیزات را بین حالت as good as new و as bad as old قرار می­دهد. مدل پیشنهاد شده می­تواند مقدار بهینه هر یک از چهار متغیر تصمیم را معین کند. یعنی اندازه نمونه(n)، زمان تناوب نمونه گیری (h)، ضریب حد کنترل(k)، و فاصله های زمانی تعمیر پیشگیرانه( )، که هزینه کل مورد انتطار حال از یکپارچه سازی در واحد زمان را حداقل می­کند. یک مثال عددی برای تشریح تاثیر پارامترهای هزینه در سیاست تلفیق کنترل کیفیت و تعمیر پیشگیرانه از نظر اقتصادی، نشان داده شده است.

عکس مرتبط با اقتصاد

          سیستم کار در این پایان نامه یک سیستم تک ماشین با یک مؤلفه می­باشد که یک نوع محصول را  تولید می­کند. در واقع مدل ارائه

دانلود مقالات

 شده، فاصله های زمانی بهینه برای اعمال نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه بر روی این ماشین و همچنین پارامترهای بهینه کنترل کیفیت را برای بررسی میزان کیفیت محصول تولید شده، به نحوی که هزینه های ناشی از اعمال نگهداری و تعمیرات و کنترل کیفیت حداقل شود، را مورد بررسی قرار می­دهد.

 

 

 

    • اهمیت پژوهش

 

 

        رویکرد یک سیستم تولید به کم بودن از کار افتادگی تجهیزات و فرایند وابسته است. نگهداری و تعمیرات و کنترل کیفیت نقش اساسی در دستیابی به این هدف ایفا می­کنند. علاوه بر این با گذشت زمان کیفیت تجهیزات پایین می­آید و ممکن است یک انتقال کیفیت از حالت تحت کنترل به حالت خارج از کنترل اتفاق بیفتد که توسط بالا رفتن نرخ بازگشت محصول و میل به خرابی مشخص می­شود.

 

 

          زمانبندی نگهداری و تعمیرات و فرایند کیفیت، قسمتی از سیاستهای عملیاتی می­باشد که نتیجه عملکرد هر سیستم تولید می­باشد.با وجود تاثیرات مشترک بین این تصمیمات، که خیلی هم مهم نیستند، رویکردهای بر پایه مدل برای بهینه کردن آنها بطور شبیه سازی شده، مهیا می­باشند. بعنوان نمونه، بیشترین مدلهای زمانبندی تولید، تاثیر در دسترس بودن ماشین بدلیل خرابی یا فعالیت نگهداری و تعمیرات را در نظر نمی­گیرند. بطور مشابه، مدلهای برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات، به ندرت اثر نگهداری و تعمیرات را بر زمان تحویل به مشتری و نیازمندیهای او، در نظر می­گیرند. اگرچه، اثر نگهداری و تعمیرات نمی­تواند به شکل معنا داری بدون محاسبه کردن تابع نگهداری و تعمیرات که با نیازمندیهای تولید مطابقت می­کند، اندازه گیری شود.

 

 

          از طرف دیگر، تاخیر نگهداری و تعمیرات برای سازگاری با نیازمندیهای تولید ممکن است تعمیرات فرایند و خطر معیوب شدن ماشین را افزایش دهد، به طوریکه ممکن است باعث بیشتر شدن موارد غیر قابل قبول وپایین آمدن سرعت شود. از این رو در نظر گرفتن کنترل کیفیت و برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات می­تواند یک راه مؤثر برای برطرف شدن برخی از مشکلات باشد و به تبع آن اگر بخواهیم این دو را جدار از هم نگاه کنیم، با توجه به رابطه های موجود و وابستگی های بین این موضوعات باعث بروز مشکلاتی خواهد شد. یکی از رویکرد های مهم در هر سیستم تولید واقف بودن به مسائل وابستگی ها و روابط موجود بین مورد های مورد بحث خواهد بود و داشتن اطلاعات جامع حول موضوع و احاطه داشتن به جنبه های موجود در مسئله می­تواند ما را در مدل سازی کمک شایانی نماید و در نتیجه کار ما تاثیر به سزایی بگذارد. با توجه به نکاتی که گفته شد پی به اهمیت موضوع تلفیق و یکپارچه سازی مدل های نگهداری و تعمیرات و کنترل کیفیت خواهیم برد.

 

 

 

    • هدف پژوهش

 

 

          همانطور که قبلا اشاره شد، تلفیق و یکپارچه سازی مدل های کنترل کیفیت و نگهداری و تعمیرات به طور همزمان، به طرز قابل توجهی مثمرثمر تر از زمانی که این مدل ها به طور جداگانه مورد بررسی قرار می­گیرند، خواهد بود. رویکرد یک سیستم تولید به طور قابل ملاحظه ای به زمانبندی نگهداری تعمیرات و پارامترهای کنترل کیفیت، وابسته است.

 

 

         بحث مدل های یکپارچه و تلفیقی یکی از موضوعاتی می­باشد که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است و با توجه به اینکه این مدلها بهتر و کاراتر از زمانی خواهند بود که به طور جداگانه هستند، با استقبال زیادی روبرو شده اند. در واقع یکی از اهداف محققان در سالهای اخیر همواره ادغام دو یا چند موضوع با ویژگی ها و روابطشان در غالب یک مدل بوده است و معمولا با مقایسه کار یکپارچه سازی شده خود با حالت جداگانه به این نتیجه رسیده اند که حالت ادغام شده مسئله بسیار کاراتر از حالت جداگانه و مستقل آن می­باشد.

 

 

          هدف ما در این پژوهش دستیابی به مدلی است که بتواند زمانبندی نگهداری و تعمیرات و پارامترهای کنترل کیفیت را به صورت تلفیقی و یکپارچه در آورد. در واقع ما ابتدا روابط و وابسنگی های موجود بین نگهداری و تعمیرات و کنترل کیفیت را مورد قرار داده و سپس آنها در قالب یک مدل یکپارچه پیاده سازی شده است. در نهایت این دو جنبه به صورت جدا ازهم نیز بررسی شده است، تا مشخص شود کدام حالت مقرون به صرفه تر، خواهد بود و تابع هزینه کل حداقل خواهد شد.  

 

 

         به طور کلی هدف این پژوهش، معرفی یک مدل یکپارچه شده است که می­تواند هزینه کل مورد انتظار ناشی از خرابی های  فرایند،  بازرسی، نمونه گیری و نگهداری و تعمیرات اصلاحی(CM) و نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه(PM) توسط تلفیق نگهداری و تعمیرات با پارامترهای نمودار کنترل کیفیت، حداقل کند.

 

 

 

    • سؤالات پژوهشی

 

 

          برخی از سؤالاتی که در این باره مورد توجه قرار گرفته شده است به شرح زیر خواهند بود:

 

 

 

    • آیا می­توان بین نگهداری و تعمیرات و کنترل کیفیت در یک سیستم تولید روابط و اشتراکاتی پیدا کرد؟

 

 

    • اگر روابطی بین این دو موضوع پدید آمد، چگونه می­توان این روابط و وابستگی ها را به یکدیگر ربط داد؟

 

 

    • آیا پیاده سازی این روابط و وابستگی های در غالب یک مدل قابل حل و کارا، امکان پذیر خواهد بود؟

 

 

    • چگونه می­توان مسئله برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات و کنترل کیفیت را در غالب یک مدل یکپارچه شده طراحی کرد؟

 

 

    • اگر این مدل یکپارچه شده طراحی شد با حالتی که مسئله نگهداری و تعمیرات و کنترل کیفیت به طور جداگانه در سیستم تولید مورد نظر ما استفاده شود، چه فرقی دارد؟

 

 

    • آیا حالت یکپارچه شده بهتر است یا حالت جداگانه؟

 

 

  • کدام حالت بهینه تر و مقرون به صرفه تر خواهد بود؟
 
مداحی های محرم