اگر ایسكمی به مدت كافی ادامه یابد سبب ایجاد آسیب در توبول های كلیوی می شود كه حاصل آن ایجاد اختلال در عملكرد دفعی نفرون ها ، توانایی تغلیظ كنندگی اداری كلیه ، ایجاد التهاب و آسیب به سلولهای اندوتلیالی عروق اطرف توبول های ناحیه خارجی مدولا می باشد. در نتیجه كاهش جریان خون و احتقان در این ناحیه از كلیه بوجود می آید که آسیب های بیشتر توبول های كلیه را موجب می گردد. همچنین فیلتراسیون گلومرولی کاهش می یابد که می تواند ناشی از كاهش جریان خون كلیه، انسداد توبول ها در نتیجه تشكیل قالب های توبولی و نشت برگشتی به علت صدمه بافت اپیتلیومی توبول ها باشد (1).
یكی از اتفاقاتی كه در شرایط ایسكمی / خون رسانی مجدد رخ می دهد، تولید بیشتر گونه های واكنشگر اكسیژن (ROS)[2] است. گونه های واكنشگر اكسیژن تولیدی طی مراحلی موجب ایجاد آسیب هایی تحت عنوان استرس اكسیداتیو و لیپید پراكسیداسیون در سلول های بدن می گردند. در نتیجه این آسیب ها، سلول های بدن صدمه دیده، آسیب های بافتی و اختلال در اعمال فیزیولوژیك بدن رخ می دهد و در نتیجه بیماری های مختلفی را موجب می گردد (2).
بنابراین در شرایط ایسكمی / خونرسانی مجدد در كلیه نیز، گونه های واكنشگر اكسیژن تولیدی می توانند طی مراحلی موجب ایجاد آسیب های استرس اكسیداتیو و لیپیدپراكسیداسیون در سلول ها و بافت كلیه گردند و ایجاد اختلالات حاد عملكردی را بوجود آورند.
یكی از راه های دفاعی بدن در برابر این صدمات، آنتی اكسیدان ها می باشند. آنتی اكسیدان های گیاهی اثرات مضر گونه های واكنشگر اكسیژن را به كمترین حد می رسانند. از آنجاییكه این رادیكال های آزاد در بسیاری بیماری های ناشی از استرس اکسیداتیو حائز اهمیت هستند، مطالعات زیادی اثرات حفاظتی آنتی اكسیدان ها را در صدمات حاصل از ایسكمی / خونرسانی مجدد در قلب، كلیه، كبد و روده نشان داده اند (2).
فلاونوئیدها تركیبات فنولی- گیاهی همراه با اثرات آنتی اكسیدانی قوی هستند كه در منابع غذایی مختلفی از قبیل چای، پیاز، كلم بروكلی، سیب و لوبیا سبز یافت می شوند (3). كوئرستین به عنوان یك تركیب فنولی – گیاهی جزیی از خانواده آنتی اكسیدان های فلاونوئیدی به حساب می آید، جز آنتی اكسیدان های قوی گیاهی است که در بین سبزیجات و میوه جات به وفور یافت می شود و دارای خاصیت جاروب كنندگی در برابر رادیكال های آزاد است. همچنین به عنوان یك ممانعت كننده زانتین اكسیداز (آنزیم محرك تولید گونه های واكنشگر اكسیژن) و لیپید پراكسیداسیون به شمار می رود (5 ،4).
بر اساس گزارشات، كوئرستین اثرات مثبت فراوانی در سلامتی انسان و پیشگیری و بهبود بیماری های مختلف دارد. با در نظر گرفتن ایجاد اختلالات حاد كلیوی القاء شده توسط ایسكمی/ خونرسانی مجدد، همچنین با توجه به مشاهدات انجام شده در مورد آنتی اكسیدان های گیاهی در صدمات حاصل از ایسكمی / خونرسانی مجدد، هدف از این تحقیق بررسی اثرات كوئرستین به عنوان یك آنتی اكسیدان قوی بر روی اختلالات عملكردی ناشی از ایسكمی / خونرسانی مجدد در كلیه رت است تا اهداف زیر مورد تحقیق قرار گیرند:
تغییرات همودینامیك و دفعی كلیوی حاصل از ایسكمی دو طرفه كلیه در طی یك دوره یك ساعته خونرسانی مجدد مشخص شود و تأثیر كوئرستین بر این تغییرات تعیین گردد.
ب)نارسایی حاد كلیوی
1-تعریف
نارسایی حاد كلیوی[3] (ARF) یك نشانگان شایع بالینی است كه با كاهش حاد و برگشت پذیر میزان فیلتراسیون گلومرولی و یا عملكرد كلیه، كه در یك دوره زمانی چند ساعته یا چند روزه اتفاق می افتد، مشخص می شود (6).
2- اتیولوژی
نارسایی حاد كلیوی بر اساس پاتوفیزیولوژی به سه دسته تقسیم می شود:
3- پاتوفیزیولوژی نارسایی حاد كلیوی
یكی از علل شایع نارسایی حاد كلیوی، ایسكمی است. ایسكمی شدید كلیه از شوك شدید گردش خون ناشی می شود. در شوك، قلب نمی تواند مقدار كافی خون را برای تغذیه كافی به قسمتهای مختلف بدن برساند و جریان خون كلیوی مخصوصاً به علت تنگ شدن شدید عروق كلیوی بر اثر تحریك سمپاتیك یا بر اثر وجود مواد تنگ كننده رگی در خون بیماران فوق العاده كاهش می یابد. بنابراین فقدان تغذیه كافی غالباً بسیاری از سلولهای اپی تلیال توبولی را خراب كرده و از این راه نفرون های متعددی را مسدود می سازد (8).
مدل ایسکمی / خونرسانی مجدد (I/R)[7] به عنوان متداولترین روش القاء ARF در مدل های آزمایشگاهی است (21). مكانیسمی كه به واسطه آنI/R منجر به آسیب سلول های توبول كلیه می شود شامل تخلیه اكسیژن و ATP است که با فروپاشی اسكلت سلولی سبب از دست رفتن لبه های برسی میكروپرزها[8]، اتصالات سلولی، جابه جایی اینتگرین ها و پمپ Na+-K+ATPase از سطح قاعده ای به سطح رأسی[9] سلول می شود (6،11). كه این خود باعث تغییراتی در قطبیت سلولهای اپی تلیالی توبول می شود و مجموعه این تغییرات زمینه را برای انسداد مجاری توبولی كلیه ها فراهم می كند (12).
تخلیه ATP باعث فعال شدن پروتئازها و فسفولیپازهایی می شود كه به دنبال جریان مجدد خون سبب آسیب های اكسیداتیو[10] شده و نقش مهمی در پاتوژنز ARF دارد. این آسیب ها در سلول های اپی تلیال مویرگهای توبولی و بخصوص در مدولای خارجی رخ می دهد (22،23).
اگر ایسكمی كلیه به مدت كافی باقی بماند به پارانشیم كلیه آسیب وارد نموده و نکروز حاد توبول[11] (ATN) را ایجاد می كند. اما معمولاً آسیب ناشی از ایسكمی در قطعه مستقیم توبول پروگزیمال[12] (قطعه S3) و قسمت ضخیم بالا رونده لوپ هنله در ناحیه مدولای خارجی[13] (mTAL) بیشتر می باشد (9). و دلیل آن هیپوكسی نسبی مدولای خارجی است كه ناشی از جریان مخالف اكسیژن[14] از شاخه نزولی عروقی مستقیم[15] به شاخه صعودی آن می باشد. بیشتر بودن جریان خون طبیعی ناحیه کورتکس نسبت به مدولا به دلیل مصرف بالای اكسیژن در قطعات توبولی S3 و mTAL که وظیفه انتقال املاح را به عهده دارند (10 ، 11 ). پس ایسكمی با كاهش جریان خون كلیه باعث پائین آوردن فشار اكسیژن در ناحیه مدولای خارجی می شود و اینگونه منجر به آسیب پذیری آن می گردد.
اختلالات و آسیب های ایجاد شده در نارسایی حاد كلیوی را می توان به چهار دسته تقسیم نمود كه شامل آسیب به سلول های توبولی، اختلالات در عملكرد جذبی و ترشحی توبول ها، اختلالات همودینامیك و نقص در توانایی تغلیظ كنندگی ادرار تقسیم كرد (12).
1 .3 – آسیب به سلول های اپی تلیال توبول های كلیوی
-3.1.1 آسیب های كشنده
این آسیب ها شامل آپوپتوز یا نكروز است. آپوپتوز مرگ برنامه ریزی شده سلول های توبولی با سیگنال آسیب رسان و مسیر آپوپتوتیك است كه می تواند به دلیل افزایش عوامل سیتوتوكسیك ناشی از ایسكمی ایجاد شود. در حالیکه، نكروز سلولی به دلیل كاهش حاد سدیم و ذخایر انرژی سلولی به وجود می آید كه باعث تورم سلولی و در نهایت تركیدن و مرگ سلول می شود (14،13،9).
3.1.2 – آسیب های غیر كشنده[16]
این آسیب ها شامل به وجود آمدن یكسری تاول در غشا اپیكال[17] سلولهای توبولی و از بین رفتن انسجام ساختمانی لبه های برسی[18] توبول های پروگزیمال، قطبیت غشایی سلول، اتصال طبیعی سلول های توبولی به غشای پایه و عملكرد اتصالات بسته[19] بین سلولی است و بیشتر به دلیل از بین رفتن انسجام اسكلت سلولی اكتین ناشی از كاهش ATP می باشند. به محض برقراری مجدد جریان خون كلیه و برطرف شدن ایسکمی و كمبود ATP این تغییرات قابل برگشت هستند (14،13،9).
3.2 – اختلال در عملكرد جذبی و ترشحی توبول ها
آسیب های كشنده و غیر كشنده سلول های توبولی موجب این اختلالات می گردند. آسیب های كشنده باعث اتلاف سلول های اپی تلیال لوله های كلیوی و كاهش سلول های فعال در قطعات S3 و mTAL (از نواحی اصلی در انتقال املاح) می گردد و اختلالات زیادی در عملكرد دفعی نفرون ها بوجود می آورند. از بین رفتن قطبیت سلول ها در نتیجه جابه جایی اینتگرین ها و پمپ Na+-K+ATPase از سطح قاعده ای به سطح رأسی سلول اپی تلیال موجب اختلال در انتقال یكطرفه مواد از خلال لایه اپی تلیال توبول ها می شود (11،10،15).
اختلال در عملكرد دروازه ای اتصالات بسته[20] محدودیت در باز جذب از مسیر كنار سلولی را از بین می برد و باعث افزایش نشت برگشتی[21] مایع فیلترا از لومن به میان بافتی كلیه می شود كه موجب اختلال در عملكرد دفعی توبول می شود (15).
تخلیه اكسیژن و ATP با فروپاشی اسكلت سلولی[22] سبب از دست رفتن لبه های برسی و جدا شدن اجزای آن از غشای اپیكال و ریزش آن بداخل لومن می شود كه منجر به انسداد توبول و كاهش سطح جذب شده و در نتیجه موجب اختلال بیشتر در عملكرد توبول ها می گردد (11 ،10 ،15).
سلول های توبولی كنده شده در اثر آپوپتوز و نكروز سلولی، لبه های برسی جدا شده از توبول های پروگزیمال و پروتئین ها (گلیكوپروتئین Tamm-horsfall كه بوسیله سلول های قسمتmTAL ساخته می شود)، موجب ایجاد قالب هایی[23] مخصوصاً در قطعات انتهایی نفرون ها می شود كه از طریق انسداد و در نتیجه افزایش نشت برگشتی مایع فیلترا باعث اختلال در عملكرد توبول ها می گردند. این تغییرات اسكلت سلولی، تخریب اتصالات سلولی، تخلیه ATP و مجاورت با عوامل اكسیدان مسئول افزایش نفوذپذیری پاراسلولار و نشت مواد از بستر عروقی به بافت اطراف می باشد كه این شرایط باعث متورم شدن سلول های اندوتلیال و اختلال در جریان خون بواسطه فشرده كردن مویرگ ها و بسته شدن لومن عروقی می شود (16،15).
3.3- اختلالات همودینامیك كلیوی
دو متغیر همودینامیك عمده در نارسایی حاد كلیوی، كاهش جریان خون كلیوی و میزان فیلتراسیون گلومرولی (GFR) هستند. جریان خون كلیوی در نارسایی حاد كلیوی حدود 50-40 درصد كاهش می یابد (17 ، 14). این موضوع باعث تشدید هیپوكسی بویژه در ناحیه ی مدولای خارجی می شود و این اتفاق بوسیله ی دو فاكتور صورت می گیرد:
الف) افزایش انقباض در عروق كلیوی مخصوصا ًدر آرتریول های آوران[24] كه در اثر از بین رفتن تعادل بین مواد منقبض كننده عروقی بخصوص اندوتلین و مواد گشاد كننده عروقی مثل نیتریك اكساید[25] ایجاد می شود. همچنین نقص در خود تنظیمی عروق كلیه به علت تشدید فعالیت مكانیسم فیدبك توبولی- گلومرولی (TGF) [26]در نتیجه افزایش تولید آدنوزین و افزایش سیستم آدرنرژیك و رنین – آنژیوتنسین[27] نیز می تواند در افزایش انقباض عروقی كلیه مؤثر باشد (18،17،14) .
ب) احتقان عروق مدولا كه بر اثر به هم چسبیدن گلبول های سفید، گلبول های قرمز و پلاكت ها به یكدیگر و به دیواره مویرگ ها بر اثر افزایش آزاد شدن واسطه های التهابی مثل سیتوكین ها[28] بوجود می آید (11،14). عواملی هم که موجب کاهش GFR توسط ایسکمی کلیوی می گردند عبارتند از: اثرات عروقی آن که موجب افزایش انقباض عروق پیش گلومرولی شده و از این طریق فشار فیلتراسیون گلومرولی را کاهش می دهند. اثرات توبولی، به علت از بین رفتن قطبیت سلول های توبولی در نتیجه جابجایی پمپ سدیم – پتاسیم از غشای قاعده ای – جانبی به غشای اپیکال، بازجذب سدیم کاهش یافته و این موضوع موجب افزایش تحویل سدیم به توبول دیستال و ماکولادنسا گردیده، که از این طریق فعالیت مکانیسم TGF افزایش می یابد که آن نیز باعث انقباض بیشتر آرتریول های آوران از طریق واسطه خود یعنی آدنوزین شده که به کاهش GFR کمک می کند. انسداد قسمت های دیستال توسط قالب ها که باعث افزایش فشار هیدروستاتیک در قطعات فوقانی نفرون بویژه در توبول پروگزیمال و کپسول بومن می گردد نیز باعث کاهش GFR می شود (14،19). همچنین، افزایش نشت برگشتی مایع فیلترا از لومن به داخل بافت بینابینی کلیه ناشی از افزایش فشار داخل لومنی به علت انسداد توبولی، صدمه یافتن اپی تلیوم توبول ها و از بین رفتن انسجام اتصالات بسته از عوامل دیگر کاهش دهنده GFR در طی نارسایی حاد کلیوی می باشند (14،19). بنابراین ترکیبی از انقباض عروق کلیه، احتقان عروق ناحیه مدولا، انسداد توبولی و نشت برگشتی مایع فیلترا از علل عمده کاهش GFR محسوب می گردند.
4- تظاهرات بالینی نارسایی حاد كلیوی
نارسایی حاد كلیوی منجر به علایم و نشانه هایی می شود كه نشان دهنده ازبین رفتن اعمال تنظیمی، دفعی و اندوكرین كلیه هستند. ناتوانی تنظیم حجم قسمتهای مختلف مایعات بدن ممكن است به صورت ادم هیپرتانسیون و یا نارسایی احتقانی قلب متظاهر شود. عدم توانایی تنظیم تركیب مایعات بدن، به صورت هیپركالمی – اسیدوزمتابولیك و هیپرفسفاتمی مشخص خواهد شد. از دست رفتن توانایی دفعی كلیه به صورت افزایش غلظت پلاسمایی مواد خاصی كه به طور طبیعی توسط كلیه ها دفع می شود، متظاهر می گردد (14).
ج) آنتی اكسیدان ها[1]
تركیباتی هستند كه به طور قابل توجهی اكسیداسیون سوبسترا[2] به تأخیر انداخته یا از آن جلوگیری می كنند. از لحاظ بیولوژیكی تركیبات فعالی محسوب می شوند كه بدن را در برابر آسیب ناشی از ROS ، RNS[3] ، RCS[4] ، كه منجر به بروز بیماری ها می شوند، محافظت می نمایند. بنابراین از دیدگاه سلامت شغلی نیز دارای اهمیت هستند. آنتی اكسیدان ها یكی از مكانیسم های دفاعی بدن در برابر اثرات مضر و زیان بخش رادیكال های آزاد محرك استرس اكسیداتیو[5] و لیپید پراكسیداسیون[6] می باشد، همچنین در تعدیل مسیرهای سیگنالینگ[7] سلولی فعالیت دارند (24).
دهه 1950 همچنین شاهد یک سری تحولات فناوری بود که طی آنها باریکه های پرانرژی ذرات در آزمایشگا هها تولید شد. در دهه 1960 این آزمایش ها منجر به کشف تعداد زیادی از ذرات ناپایدار با نیمه عمرهای بسیار کوتاه شد و نیاز به یک نظریه بنیادی برای حل حجم زیاد مشاهدات فراهم شده، احساس گردید. در اواسط دهه 1960مدل کوارکی برای این منظور ابداع گشت. موری گلمن و تقریبا به طور همزمان جورج زوایگ، مدلی را ارائه نمودند که در آن، این ذرات حالت مقیدی در سه نوع کوارک بودند. به این ترتیب کوارک ها به عنوان ذرات بنیادی تر مطرح شدند. نام کوارک اولین بار توسط گلمن پیشنهاد شد[1]. شواهد تجربی برای وجود کوارک ها به عنوان ذرات واقعی در دهه 1960 طی آزمایشاتی شبیه به آزمایشات رادرفورد به دست آمد. در این آزمایشها باریکه های پر انرژی الکترون و نوترینو به
وسیله نوکلئون ها پراکنده می شدند. تحلیل توزیع زاویه ای ذرات پراکنده شده نشان داد که نوکلئون ها حالتهای مقید سه جزء نقطه گونه با مشخصات شبیه کوارک های پیشنهاد شده هستند.
کوارک ها دارای بار کسری و می باشند. تصویر امروزه ما نیز بر همین اساس است. کوارک ها به همراه تعدادی از ذرات دیگر مثل الکترون ها و نوترینو ها واقعا بنیادی اند اما نوکلئون ها چنین نمی باشند [2 ].
طبق مدل کوارک تا به امروز ذرات شناخته شده را می توان در دو گروه جای داد:
1) لپتون ها: که در بر همکنش های قوی شرکت نمی کنند، مانند الکترون، و اسپین نیمه صحیح ( .. . . . و ) دارند.
2) هادرون ها: که ذرات شرکت کننده در بر همکنش های قوی و تشکیل شده از کوارک ها هستند. هادرون ها خود شامل مزون ها و باریون ها می شوند، و باریون ها هم شامل نوکلئون ها و هایپرون ها هستند.
مزون ها ذراتی با اسپین صحیح ( . . .و2و1و0 ) و حالت مقید جفت کوارک – پادکوارک می باشند و از آمار بوز – انیشتین تبعیت می کنند. باریون ها اسپین نیمه صحیح ( . . . و ) دارند و آمار فرمی – دیراک در مورد آنها صدق می کند و از سه کوارک qqq یا سه پادکوارک ساخته شده اند.
جنگ همیشه و همه جا با خود مرگ و نابودی و خرابی به همراه داشته است. کشورهایی که درگیر جنـگ می شوند، تا سال ها و حتی دهه ها باید پاسخگوی عواقب ویـران کننده درگیری ها و خون ریزی های ناشی از آن باشند. اما در دنیای امروز که می توان انتظار هر چیزی را داشت، ایجاد درآمد از مناطق جنـگ زده و نمادهـای مبارزه و پایداری چیز عجیبی نیست. دولتمردان کشورهای مختلف، حتی آنهایی که چندان درگیر جنگ نبوده اند، به اهمیت موضوع گردشگری جنگ پی برده اند و هر یک سعی می کنند با سرمایه گذاری قابل توجه بر روی مناطق جنگی خود، توریست های بیشتری را جذب نمایند. مردم نیز در سال های اخیر غلاقه زیادی از خود برای تماشا و بازدیـد از مناطـق جنگ زده، شهرهای ویران شده، تانک های منهدم شده و بقایای جنگ های خانمان سوز نشان داده اند.
از زمانی که آتش جنگ ها خاموش شده، خون های ریخته شده بر زمین خشک گردیده و سفیر مرگ ساکت شده، مردم برای بازدید به سرزمین هایی می آیند که زمانی مملو بود از جنازه ها و کشته هایی که به خاطر امیـال و قدرت طلبی های سیاستمداران، جان خود را از دست داده بودند، شاید به همین دلیل است که گردشگری جنگ را نوعی از گردشگری تاریک1 و یا گردشگری مشکل2 نامیده اند.
گردشگـری جنـگ خود، بعد جدیدی از اشکـال نوستـالوژیک است. گردشـگری جنـگ در دو بعد نوستـالوژیک و غیر نوستالوژیک آن صورت می گیرد. گردشگری جنگ در قالب نوستالوژیک شکلی از دلتنگی است که برای دوباره دیدن زادگاهی که زمانی غرق خونریزی و صدای مهیب انفجارها بوده و یا برای زنـده کردن خاطرات گذشته صورت می گیرد. در بحث نوستـالوژیکی گردشـگری جنـگ بازدید کننده ها، بازماندگان جنـگ یا خانواده های رزمندگان جنـگی هستند؛ اولین تورهای بازدید از مناطق جنـگی تحت عنوان کاروان های زیـارتی3 در مدت زمان کوتاهی پس از پایان جنـگ جهانـی اول(1918) و به ویژه برای بازدید از منطقه جنگی ایپردر بلژیک توسط بریتانیایی ها راه اندازی شد، در آن زمان عمدتا اعضای خانواده و بازماندگان سربازان کشته شده در این جنگ و نیز رزمندگانی از نبردهای سهمگین منطقه ایپر جان سالم بدر برده بودند به عنوان “زائر”1 و برای زیارت مناطقی که محـل فداکاری همرزمـان و یا خویشاونـدان آنان بـوده به این منطقه
سفـر می کـردند(خاطری، 1389) .
ولی در زمینه غیر نوستالوژیک که امروزه رایج و متداول است شامل کسانی می شود که برای ارضای حس کنجـکاوی، علاقه به میدان های جنـگی و یا محققین در زمینه جنـگ به بازدید مناطق جنـگی می روند.
در طول حیات سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی در طول دهه های اخیر، یکی از موثرترین پدیده های اثرگذار، جنـگ تحمیـلی عراق علیه ایران بوده است. در طول این جنگ هزاران نفر شهید، میلیون ها نفر آواره و همچنین شهـرها و سکونت گاه هـای فـراوانی تخـریب شدند. عـلاوه بر آن صدها هـزار شهید، مفقودالاثر، اسیر، جانباز و آواره که خاطرات فراموش نشدنی فراوانی را برای بازماندگان جنگ به میراث گذاشته اند. از این نظر جنـگ تحمیلی شکلی از تقدس در ذهنیت ایرانیان یافت و به عنوان گفتمان غالب در زندگی ایرانیـان تداوم یافت. حاصـل این گفتمان از بُعـد دانش توریسـم، تقـارب و تلاقی همزمانی دو مسافرت بود. شکلی داوطلبانه از گردشگری توسط مردم و شکل برنامه ریزی شده دولتی (راهیـان نـور) در مسافرت به مناطق جنـگی به خصـوص استان خوزستـان که کانون و محور اصلی جنـگ عراق علیـه ایران است. استان خوزستان می تواند از جمله استان هایی باشد که با برنامه ریزی جامع و کامل در مورد گردشگری جنگ در کنار دیگر جاذبه های گردشگری استان، نقش بسیار سازنده ای را در حفظ و احیای ارزش های دفاع مقدس و گردشگری ملی ایفا نماید.
و اما بعد…
آن چه در این رساله گرد آمده است ما حصل غور در تصاویر شاعرانه و نقد بر پایهی نظرگاهی زنانه است. كوشیدیم تا در فصل كلیات مطالب، ذیل عنوان “مذهب اصالت زن” مختصری با آن مكتب كه به فیمینیسم شهره است آشنا شویم. بر این اساس ذیل این عنوان، عناوینی مترتب شده است تا فحوای كلام در اذهان خوانندگان گرامی بنشیند و آنان را به مقصود نائل گرداند؛ مضاف این كه مبحث ملحقه به عنوان رساله كه واژهی ” زن مدار” است تبیین شده و مقصود نگارنده قریب به وضوح گردد. در این راستا به تعاریفی از شقوق مذهب اصالت زن پرداخته ایم و پس از آشنایی اندك با پاره ای تعاریف، وضعیت زن را در خلال تاریخ مرور كرده، سپس موجودیت وی را در اذهان برخی ملل و مذاهب به طریقی مجمل مورد نظر قرار دادیم.
در بخش دیگری از كلیات به نظرات و مكتوبات بزرگان عرصه ی اندیشه و فرهنگ پرداختیم و آن اقوال و آثار را منشأ اثر در روند فكری غالب در باب زن تحلیل كردیم. با توجه به نقد ها و نظرات متنوع گاه مخالف و گاه موافق با این مكتب بر آن شدیم تا نظرات اسلام را هر چند كوتاه در حد بضاعت نگارنده و ظرفیت رساله در تبیین دیدگاه اسلام به زن مقرر كنیم. در پایان مباحث مطروحه در كلیات مطالب ذیل عنوان ” نگاهی گذرا به سیمای زن در ادوار مختلف شعر فارسی ” به مرور مختصری بر حضور زن از دو جنبه پرداختیم؛ در این بخش زن را به عنوان سوژهی شعرا و به عنوان خالق اثر مورد نظر قرار داده و اشاره ای به نام برخی از شعرای زن در ادوار مختلف شعر فارسی نموده ایم.
پس از این در فصلی كه عنوان آن را بیتی از ملك الشعرای بهار مقرر كردیم به بحث پیرامون وجود یا عدم ادبیات زنانه پرداختیم و در این خصوص از آرای پژوهشگران و صاحبان نظربهره برده و بر آیند و ماحصل گفتار را با رد وجود ادبیات زنانه خاتمه دادیم.
” نوع نگاه در ایجاد تصویر” فصل دیگری است كه در آن ضمن توضیح در خصوص تصویر و تصویر سازی، انگاره های شاعرانه سیمین بهبهانی و محمد رضا شفیعی كدكنی را از قول خود ایشان در آثار مكتوب و منقول؛ و نیز نظرگاه دیگران در خصوص این هر دو ذكر کرده و مورد بررسی قرار دادیم.
سپس رساله را بر پایه ی 11 فصل دیگر عنوان نهادیم كه هر كدام مبین رفتاری زنانه یا مصداقی از عملی زنانه است كه از ذكر نام فصول به جهت پرهیز از اطاله كلام صرف نظر نموده و رؤیت این بخش ها را به خوانندگان ارجمند و مخاطبان گران قدر وا می نهیم.
« و من الله التوفیق »
نگاهی به مذهب اصالت زن
در سری زمانی روشهای زیادی برای برآورد تابع چگالی طیفی وجود دارند. در بین این روشها دورهنگارها از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. برای اولین بار دورهنگارها در قرن نوزده و به عنوان تبدیلی از تابع خودهمبستگی، با استفاده از تبدیلهای فوریه، معرفی شدند و سپس با استفاده از فیلترها هموار شده و برآوردی مناسب برای تابع چگالی طیفی را ایجاد کردند.
در سال 1897، Schuster نشان داد که دورهنگارها میتوانند اطلاعاتی را در مورد دورهای بودن یک سری زمانی را فراهم آورند. با پیشرفتهای به وجود آمده در تئوری آماری چگالی طیفی در طی دهههای 1920 و 1930، دورهنگارهای هموار شده به عنوان برآورد تابع چگالی طیفی مورد استفاده قرار گرفتند. در سالهای اخیر کامپیوترهای سریع و معرفی تبدیلهای فوریه سریع[1] (FFT) بار دیگر دورهنگارها را به برآوردگرهایی پرکاربرد تبدیل کردهاند. در سریهای زمانی با رفتار نوسانی دورهنگارها از اهمیت به سزایی برخوردارند.
رفتارهای نوسانی حداقل از دو مولفه (سینوسی و کسینوسی) تشکیل شده است. این مولفههای همساز یا هارمونیک هستند که در شکلگیری رفتارهای تناوبی در سریها موثرند. در واقع هر همساز گویای یک روند رو به بالا و یک روند رو به پایین در یک سری زمانی است. بنابراین، هر طول موج متوالی در سری زمانی تناوبی با یک همساز نشان داده میشود.
دورهنگار وسیلهای مناسب جهت تجزیه و تحلیل سریهای زمانی متشکل از امواج سینوسی-کسینوسی و مولفههای تناوبی در سریهای زمانی
میباشد. در واقع، دورهنگار تکنیکی مفید برای مشخص کردن دورههای نهان است. در این فصل در ابتدا به معرفی دورهنگارهای عادی پرداخته و خواص مجانبی آنها را بررسی میکنیم سپس رابطه دورهنگار با رگرسیون همساز را بیان کرده و به مقایسه روش کمترین قدر مطلق انحرافات و روش کمترین مربعات خطا میپردازیم. در انتها رگرسیون چندکی را معرفی کرده وبا ذکر یک مثال این روش رگرسیونی را مورد مطالعه قرار میدهیم.