وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

مدل جدیدتراوایی برایغشاهای ماتریس آمیخته پرشده بانو ذرات تراوا

اولین مشاهدات علمی انجام شده در زمینه جداسازی گازها توسط میشل[1] در سال 1831 بوده است. با این حال توماس گراهام شیمیدان اسکاتلندی سهم قابل توجهی در بیان انتشار گازها و مایعات دارد. تقریبا همزمان با همان موضوع فیک فیزیولوژیست برجسته فرضیه مفهوم انتشار و قانون اول فیک را با مطالعه انتقال گاز از نیتروسلولوز فرموله کرد.[1, 2]

 

 

امروزه غشاهای جداسازی گاز در بسیاری از فرایندهای جداسازی از جمله جداسازی نیتروژن ، هیدروژن ، اکسیژن و گاز طبیعی (جهت جداسازی دی اکسید کربن ، آب زدایی و تنظیم نقطه شبنم) جداسازی بخار-بخار و آب زدایی از هوا  استفاده می شود .[3] ویژگی های خاص و مزایای فرایندهای غشایی را می توان به شرح زیر گزارش کرد :[1]

 

 

 

    • سادگی در عملیات ، راه اندازی و نصب تجهیزات

 

 

    • سرمایه پایین مورد نیاز و پایین بودن مصرف انرژی و عدم نیاز به تجهیزات گران قیمت مانند کمپرسور (که در فرایند تبرید از آن استفاده می شود )

 

 

    • اقتصادی بودن و انعطاف پذیری بالا حتی در سیستم هایی با ظرفیت بالا

عکس مرتبط با اقتصاد

پروژه دانشگاهی

 

 

    • عدم نیاز به فضای زیاد و سیستم های کمکی

 

 

    • قابلیت استفاده در شرایط دما و فشار معمولی

 

 

    • قابلیت استفاده به صورت عملیات پیوسته

 

 

    • سادگی در استفاده همزمان با دیگر فرایندهای جداسازی

 

 

رشد سریع در تکنولوژی غشاها به ویژه برای جداسازی گاز از اوایل سال 1960 آغاز شد. [2] این غشاها امروزه به طور گسترده ای در صنایع شیمیایی و در کاربردهای پزشکی استفاده می شود . [3]

 

 

فرایندهای جداسازی گاز توسط غشاها که تکنولوژی در حال ظهور[3] است در مقیاس صنعتی از اواخر دهه ی هفتاد و هنگامی که Prism® معرفی شد مطرح شده است.با این حال استفاده از تکنولوژی غشاها برای جداسازی گاز به شدت گسترش یافته و استفاده از آن ها در بسیاری از کاربردهای صنعتی معمول شده است. تفاوت استفاده از غشاها و سایر فرایندها در حدود 250 میلیون دلار در سال در برخی از فرایندها است.[2]

 

 

دو پارامتر مهم برای توصیف عملکرد جداسازی غشاها را میتوان تراوایی[4] و گزینش پذیری[5] دانست. تراوایی عمدتا ظرفیت یک غشا برای قدرت تراوش خوانده میشود ، تراوایی بالا نشان دهنده ی یک غشا با توان بالاست . اما این توان بالا بی فایده است مگر انکه با گزینش پذیری خوب و پتانسیل اقتصادی مقرون به صرفه همراه باشد . از سوی دیگر یک غشا با گزینش پذیری کم سطح در دسترس زیادی لازم دارد که همین عامل میتوان موجب غیر جذاب شدن غشا گردد. [4]

 

 

کاربردهای صنعتی بسیاری از غشاها در جدول 1-1 آمده است . همچنین برنامه های کاربردی مهمتری نیز در حال بررسی میباشد

مدل‌سازی تصادفی چندهدفه زنجیره تأمین ازلحاظ کیفیت

فعالیت‏های زنجیره‌ی تأمین با سفارش مشتری شروع می‌شود و وقتی مشتری پول خرید کالا و خدمات دریافتی خود را پرداخت می‏کند، خاتمه می‏یابد. اختلاف بین پولی که مشتری می‏پردازد با کل هزینه‏های متحمل شده توسط زنجیره برای تولید و توزیع کالا، میزان سود‏دهی زنجیره را نشان می‏دهد. بر همین اساس موفقیت یک زنجیره برحسب میزان سود‏دهی آن تعریف می‌شود و مدیریت زنجیره تأمین مستلزم مدیریت جریان‌هایی بین مراحل و درون هر یک از مراحل زنجیره، برای بیشینه‌سازی کل سود‏دهی آن است [1].

 

مدیریت زنجیره‌ی تأمین مجموعه‏ای است از راهکارهایی، جهت یکپارچه‏سازی اعضای زنجیره (تأمین‌کنندگان، تولید‏کنندگان، توزیع‏کنندگان، خرده‏فروشی‏ها و مشتری نهایی) که هدف آن، کاهش هزینه‏های سیستم و نیز افزایش سطح خدمت‏دهی به مشتریان است.

 

از تعریف زنجیره‌ی تأمین هزینه‏های خود را کاهش داده و درآمدهای خود را افزایش می‏دهد. دو نکته روشن می‌شود:

 

نخست اینکه مدیریت زنجیره تأمین به هر راهکاری که باعث کاهش هزینه‏ها می‌شود و نقشی در برآورده کردن نیاز مشتری ایفا می‌کند- از تأمین‌کننده و امکانات تولید گرفته تا انبارهای مواد اولیه و مراکز توزیع و نیز خرده‌فروشی‌ها و انبارهای محصولات – توجه می‌نماید. درواقع

دانلود مقالات

 در بعضی از تحلیل‏های زنجیره‌ی تأمین، ضروری است که توجه خود را به تأمین‌کنندگان و مشتریان معطوف کنیم زیرا آن‌ها در شکل‏گیری زنجیره تأثیر بسیار زیادی دارند.

 

دوم اینکه منظور از مدیریت زنجیره تأمین، افزایش کارایی و کاهش هزینه در کل سیستم است. با به‌کارگیری رویکردهای مطرح در مدیریت زنجیره تأمین، هزینه کل سیستم که شامل هزینه‏های حمل‏ونقل، موجودی، جابجایی مواد و غیره است، کاهش می‏یابد؛ بنابراین هدف از طراحی یک زنجیره‌ی تأمین افزایش کارایی و کاهش هزینه‏ها در کل سیستم است ولی تأکید بر این نیست که صرفاً هزینه حمل‏و‏نقل، موجودی‏ها و غیره کاهش می‏یابد بلکه مدیریت زنجیره تأمین با استفاده از رویکرد دستگاهی سعی دارد که کارایی کل زنجیره را بهبود داده و سطح خدمت به مشتری را نیز افزایش دهد. درواقع کسب رضایت مشتریان باید در زنجیره تأمین موردتوجه قرار گیرد که می‏تواند شامل رضایت مشتریان از کیفیت محصولات و خدمات ارائه‌شده باشد [1].

 

در این فصل به تعریف کلیه مفاهیم مرتبط با زنجیره تأمین که در این پایان‏نامه مورداستفاده قرارگرفته‌اند پرداخته می‌شود و طبقه‏بندی‏های موجود در این حوزه موردبحث و بررسی قرار می‏گیرد.

 

1-1.                 تعاریف مرتبط با زنجیره تأمین

حقوق و اخلاق از دیدگاه امیل دورکیم و تحلیل آن

رابطه ی میان حقوق و اخلاق را با تحلیل نگاه دورکیمی از این مفاهیم بررسی می کنیم تا ضمن بیان و معرفی حقوق دورکیم و اخلاق دورکیم رابطه ای که از گزاره های او برخواسته می شود را ارایه دهیم. پرداختن به سرچشمه ‌ها و سرشت نیروی اخلاقی، از دیگر مسایلی است که در فرایند مقررات گذاری جوامع اهمیت قابل توجهی دارد و بسیاری از سؤالات مربوط به فلسفه ی حقوق در گرو پاسخ به آن می باشد، بنابر این با بررسی مفهوم اخلاق، منشأ و خصوصیات قاعده ی اخلاقی این مسأله را نیز بررسی خواهیم کرد.

 

 

ب) اهمیت موضوع و انتخاب چرایی آن

 

 

بررسی رابطه ی حقوق و اخلاق، با رویکرد جامعه شناختی از آن روست که در میان مباحث حقوقی، جای یک تحلیل میان رشته ای خالی بنظر می رسید. چرا که حقوق در کارزار تنظیم و تنسیق مقررات اجتماعی و به سامان کردن روابط اجتماعی گاهاً در تقابل با قواعد اخلاقی قرار می گیرد، آنجا که عمل کردن و پایبندی به یک تکلیف اخلاقی، ممکن است به معنای زیر پا گذاشتن مقررات اجتماعی و قواعد حقوقی باشد، یا حتی آنجا که تنظیم یک قاعده ی حقوقی ممکن است از پیشینه ای اخلاقی برخوردار باشد. به هر ترتیب شناخت دقیق این دو مفهوم حقوقی یا به تعبیر دورکیم، واقعیت اجتماعی ما را در مقام رویارویی با این دسته از قواعد ( قواعد اخلاقی و حقوقی مقابل هم ) و تشخیص جایگاه اهمیت آنها در مقررات گذاری یاری می رساند. حتی اگر بخواهیم از این فراتر رویم باید گفت؛ فهم و شناخت دقیق این واقعیت های اجتماعی ما را در هضم و پذیرش قواعد حقوقی و اخلاقی مقابل یکدیگر یاری می رساند. انتخاب رویکرد امیل دورکیم به عنوان نظریه ی مبنای این رساله از آن روست که او را پیشگام جامعه شناسی علمی مستقلی می دانیم که سعی در تبیین اخلاقی غیر دینی، در جامعه داشته تا از رهگذر آن قواعد نظم دهنده ی جامعه را تحلیل کند خواه قواعد حقوقی یا اخلاقی.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

ج) پیشینه تحقیق

 

 

در زمینه ی تحلیل مفهومی حقوق و اخلاق، تا کنون مباحث زیادی صورت گرفته چنانکه، تا مطالعات حقوقی بوده بحث و تبیین مفهوم حقوق هم بوده، همینطور در مورد مفهوم اخلاق و رابطه ی میان آنها چیزی که سراسر تحت عنوان فلسفه ی حقوق و فلسفه ی اخلاق مشحون از چنین تحلیلی می باشد. در بیان رابطه ی میان آنها نیز وضع به همین صورت است. اما آنچه پیش از این انجام نشده، بررسی دو مفهوم از مفاهیم اساسی فلسفه ی حقوق، در آثار دورکیم می باشد. چرا که، پیش از این با نگاه جامعه شناختی به اندیشه های او نظر انداخته اند. گذشته از این، به این دلیل که دورکیم بدنبال همان علمی کردن کرسی جامعه شناسی و بعد هم ساخت اخلاقی پوزیتیو بوده ، به مسأله ی حقوق و منشأ قانون و رابطه ی حقوق و اخلاق مستقیماً توجهی نداشته ، پیش از این هم، در این مورد بحثی در آثار او صورت نگرفته ، بنابر این ما به استخراج و  بررسی نظر او می پردازیم تا بتوانیم متوجه شویم چه رابطه ای میان مفهوم حقوق با واقعیت اخلاقی دورکیم برقرار است.

 

 

د) اهداف تحقیق

 

 

اگر جامعه‌شناسی به نتایجی که مایه‌ی بهبود وضع جامعه شوند نینجامد، شایسته‌ی یک ساعت زحمت هم نیست. بر اساس این گزاره ی منطقی هدف از این تحقیق ارایه ی شناختی روشن از مفهوم حقوق و اخلاق است و شناسایی یک باب از هزاران بابی که در میان مکاتب و آثار

دانلود مقالات

 فلسفه ی حقوق نسبت به رابطه ی این دو تقریر یافته. اما گذشته از این، کارکردی که در فرایند این تحقیق مترصد بوده، عبارتست از شناسایی مرز دقیق مفاهیمی چون ، اخلاق ، دین و حقوق. چراکه در فرایند قانونگذاری و یا حتی تربیت های اجتماعی که صورت می گیرد دانستن تأثیر و تأثراتی که حقوق و اخلاق می توانند نسبت به هم داشته باشند، می تواند بعضا مانع از بروز قوانینی گردد که پذیرش اجتماعی را به همراه نداشته و موجب سرکوب و فشار بر جامعه می شود از طرفی، یا موجب بی اعتنایی و تخطی از التزام به قانون می شود از طرفی دیگر.

 

 

ه) سوالات تحقیق

 

 

_سؤال اصلی: نسبت میان قواعد اخلاقی و حقوقی از منظر دورکیم چیست؟ حقوق و اخلاق در نگاه پوزیتویستی دورکیم چه جایگاهی دارند؟ دورکیم چه رابطه ای را میان حقوق و اخلاق در نظر می گیرد آیا قایل به جدایی آنهاست و یا وحدت میان آنها؟

 

 

_سؤالات فرعی: آیا جامعه ی سالم و به هنجار ، جامعه ای است عاری از هرگونه جرم و اقدام غیر اخلاقی ؟ نسبت میان جرم و اخلاق چیست؟

 

 

_ آیا اخلاق دورکیم یک اخلاق دینی است یا سکولار؟ منظور از اخلاق سکولار دورکیم چیست؟

 

 

_ دورکیم ، منشأ اخلاق و قانون را در چه چیزی ارزیابی می کند؟

 

 

_ آیا با تغییر جوامع و در فرایند تحول شرایط زیستی و مبانی اعتقادی جامعه و اخلاق رایج در آن، حقوق هم تغییر می کند؟

 

 

و) فرضیه های تحقیق

 

 

-گزاره های دینی الزاماً تقارن و مناسبتی با قواعد اخلاقی ندارند. هیچ الزامی در تبعیت قواعد اخلاقی از دین نیست به این معنی که نمی توان گفت هر عملی که مبنای دینی نداشته باشد غیر اخلاقی است. یا تنها امور دینی ، اخلاقی هستند.

 

 

– اگرچه در دوران ابتدایی زندگی بشر، دین حاکم بر قواعد اخلاقی و حقوقی بوده، دست کم، در دوران معاصر برای اخلاقی بودن، انواع دلایل و توجیهات فلسفی وعقلی وعرفی و انسانی و اجتماعی مستقلی ارائه شده است.

 

 

– حقوق و اخلاق علی رغم مشابهت ها و هم پوشانی هایی که بعضاً میانشان شاهد هستیم، الزاماً واحد و منطبق بر هم نیستند و چه بسا قواعد حقوقی که وجه غیر اخلاقی داشته باشند.

 

 

– نیاز به قانون بیش از نیاز به اخلاق است.

 

 

– اگرچه نمی توان هیچ حکم دستوری و تکلیفی برای پیروی قواعد حقوقی از قواعد اخلاقی داشت، اما نمی توان منکر مناسبت ها و شباهت های قواعد آنها بوده و قایل به بی تفاوتی قواعد حقوقی نسبت به قواعد اخلاقی باشیم.

 

 

ز) روش تحقیق و جمع آوری اطلاعات و داده ها

 

 

– روش مورد استفاده در این تحقیق، روشی توصیفی- تحلیلی بوده، که در آن برای جمع آوری منابع نیز با بهره گیری ازروش کتابخانه ای، از منابع مختلف فارسی و انگلیسی که در دسترس نگارنده قرار داشته استفاده گردیده است.

 

 

ح) ساماندهی تحقیق

 

 

این رساله در چهار فصل دسته بندی شده که ابتدا در فصل اول، با معرفی اجمالی دورکیم، بستر ها و زمینه ی فکری او را از تصویب و برقراری مکتب جامعه شناسی علمی مختص به دورکیم تا پوزیتویسم حقوقی بررسی خواهیم کرد و ضمن بیان و معرفی پوزیتویسم حقوقی دورکیم به تحلیل و نقد آن می پردازیم. در فصل دوم به معرفی واحد تحلیلی دورکیم یعنی واقعیت اجتماعی می پردازیم که ضمن آن واقعیت اخلاق را چنانکه مد نظر دورکیم بوده بشناسیم. مفهوم اخلاق، پیوسته در میان مطالعات مربوطه هم نشینی با دین داشته، بنابر این در فصل دوم در مبحثی مجزا این نکته را روشن خواهیم کرد که آیا امکان مفهومی میان اخلاق دینی می توان متصور بود یا نه؟ و هم چنین اینکه، اخلاق دورکیم، اخلاقی دینی است یا غیر دینی ؟ و در پایان با بررسی این نکته که اخلاق دورکیم اخلاقی غیر دینی است به بیان و بررسی اخلاق سکولار می پردازیم و مرز میان اخلاق لاییک و سکولار را روشن می کنیم.

 

 

در فصل سوم با معرفی و تکاپوی در آثار دورکیم آنجا که به مفهوم حقوق پرداخته، حقوق مورد نظر دورکیم را معرفی می کنیم و کارکرد و نقش حقوق را در جامعه شناسی دورکیم مشخص می کنیم. با بررسی انواع نظام های حقوقی دورکیم، نقش حقوق را در مدیریت ناهنجاری های اجتماعی و در کنترل جرم تبیین می کنیم و در نهایت به بررسی منشأ قانون می پردازیم.

 

 

در فصل چهارم بر اساس دستاوردها و گزاره های بدست آمده در خلال بررسی مفاهیم اخلاق و حقوق در جامعه شناسی دورکیم به بررسی رابطه ی حقوق و اخلاق می پردازیم و بر اساس آن ها دیدگاه دورکیم را در خصوص نسبت حقوق با اخلاق استخراج می کنیم و ضمن بیان به بررسی و تحلیل آن می پردازیم. 

نیازسنجی و تعین نیازهای فرهنگی ، ورزشی و تفریحی محلات منطقه 1 تهران

سنجش نیازهای گروه هدف كه معمولاً از آن تحت عنوان  نیازسنجی[1]، یاد می‌شود یكی از نخستین مراحل در روند برنامه‌ریزی به شمار رفته و فرآیندی است كه فاصله و شكاف بین “وضع موجود” و “وضع مطلوب” را شناسایی نموده و سپس در قالب نیازها اولویت بندی می‌كند. در فرآیند نیازسنجی و تعیین نیازها كلیه گروه‌های ذی‌نفع مشاركت نموده و “برنامه ریزی از پایین به بالا” از قوه به فعل در آمده و جامه عمل می‌پوشد.

 

بدین ترتیب روی آوری سازمان‌های دست اندركار تهیه و اجرای طرح‌های توسعه شهری به نیازسنجی و تعیین نیازهای مردم نخستین گام در جهت جلب مشاركت مردمی و دگرگونی در رویكرد برنامه‌ریزی از “برنامه‌ریزی برای مردم” به “برنامه‌ریزی با مردم” و به بیان ساده‌تر توجه به مهمترین عنصر توسعه یعنی انسان در فرآیند تهیه و اجرای طرح‌های توسعه شهری به شمار می‌رود. به همین سبب در ادبیات جدید توسعه با توجه به اهمیت نقش مردم در جامعه از “مردم” به عنوان ثروت واقعی جامعه یاد شده و اصطلاح تخصصی “توسعه از پایین به بالا” نیز ناظر به نقش مشاركتی مردم در فرآیند توسعه می‌باشد.

 

تجربه‌های جهانی نشان می‌دهد كه از 1980 میلادی به بعد در برنامه‌های توسعه و همچنین توسعه شهری توجه فزاینده‌ای به رویكرد مشاركتی[2]، صورت گرفته تا جایی كه در حال حاضر مشاركت شهری رمز موفقیت طرح‌های توسعه شهری و یكی از معیارهای عملكرد مدیریت شهری و اركان آن (شهرداری‌ها و شورای شهر) به شمار می‌رود.

 

عمده‌ترین نتایج و پی‌آمدهای مشاركت شهری عبارتند از:

 

 

    • آگاهی مردم از مهارت‌ها و توانایی‌های خود

 

    • تقویت حس اعتماد و اطمینان نسبت به مدیران شهری

 

    • تقویت حس همكاری میان شهروندان و مدیران شهری

 

    • بروز خلاقیت‌های شهروندان و ارائه طرح‌ها و پیشنهادات

 

  • احساس تعلق بیشتر به جامعه شهری

 

مشاركت شهری برای نظام مدیریت شهری و توسعه شهری كاركردهای گوناگونی دارد كه از جمله این كاركردها می‌توان به افزایش دسترسی به اطلاعات شهری، تعیین اولویت‌ها و نیازهای شهروندان و كوشش‌های جمعی برای اجرای طرح‌های توسعه می‌باشد.

 

مشاركت شهری در اجرای طرح‌های توسعه دارای چندین سطح گوناگون است. “راجر” حداقل به شش سطح اشاره كرده است:

دانلود مقالات

 

 

 

    1. مشاركت خودجوش (حضور خودجوش مردم)

 

    1. مشاركت شهری فعال (همكاری مردم و مجریان پروژه)

 

    1. مشاركت منفعل شهری (حضور فیزیكی صرف مردم)

 

    1. مشاركت شهری كاركردی (قرار گرفتن مردم در جریان پروژه‌ها)

 

    1. مشاركت شهری موثر (حضور مردم در نهادها بدون حق رأی)

 

  1. مشاركت شهری مشورتی (مشاوره دادن به مجریان پروژه)

 

اطلاعات موجود از آن حكایت دارد كه در گذشته بسیاری از طرح‌های توسعه محله‌ای بدون انجام پروژه‌های نیازسنجی و مشاركت صاحبنظران و ساكنین محله در تعیین نیازهای محله، تهیه و به مورد اجرا گذاشته شده و نتیجه حاصله از آن موازی كاری، ایجاد فرصت‌های دسترسی ناعادلانه به امكانات و فضاهای اجتماعی، فرهنگی در سطح محله‌های مختلف و بالاخره تهیه و اجرای طرح‌های توسعه ناسازگار با مقتضیات و ملاحظات فرهنگی- اجتماعی محله بوده كه معمولاً مورد استقبال ساكنین محله قرار نمی‌گرفت.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

با توجه به آنچه كه گفته شد و به منظور پرهیز از موازی كاری، نابرابری محلات از حیث دسترسی به امكانات و تهیه و اجرای طرح‌های توسعه مورد نیاز و سازگار با ساختار اجتماع- فرهنگی محله، با همکاری معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه یك و در راستای دستیابی به وضع مطلوب در شاخص‌های توسعه اجتماعی و فرهنگی و افزایش سرانه‌های فرهنگی، ورزشی و تفریحی در محله‌های تحت پوشش خود به نیازسنجی روی آورده تا با بهره‌گیری از نتایج و یافته‌های حاصل از آن طرح‌های توسعه اجتماعی- فرهنگی را در محله‌های قلمرو فعالیت خود تهیه و اجرا نماید.

اثربخشی آموزش فراشناخت و ذهن ­آگاهی بر نگرش‌های زیست محیطی و رفتار شهروندی سازمانی و بهزیستی اجتماعی

مسأله اجتماعی ، عبارت از وضعیتی است که به نظر تعداد افراد جامعه؛ چه آنان که درگیر مسأله‌اند، یا افراد دیگر که مبتلابه مسأله نیستند، مایه سختی  تلقی شود، هرچند امکان بهبود داشته باشد. مسأله اجتماعی، هم شامل موقعیت عینی و هم تفسیر ذهنی از وضعیت اجتماعی است، که جامعه را در حالت بحرانی قرار می‌دهد (گولد و همکاران، 1384).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

شناخته شدن مسائل اجتماعی از سوی مردم، بعد ذهنی مسأله اجتماعی را تشكیل می‌دهد و محدود كردن مسأله اجتماعی به آن، باعث از دست دادن آن دسته از مسائل اجتماعی می‌شود كه مردم آنها را درك نمی‌كنند ولی عملا  به علت اختلاف میان واقعیت اجتماعی و ارزش‌های اجتماعی در یك زمینه مشخص­- بعد عینی مسأله اجتماعی- می‌توان گفت كه مسأله اجتماعی وجود دارد (مرتون، 1387). عوامل اجتماعی به عنوان مؤثرترین عناصر در بروز و پیدایش مسئله و آسیب‌های اجتماعی نقش اساسی دارند. زیرا فرد، خانواده و جامعه یک مثلث را تشکیل می­دهند که اختلالات رفتاری در هریک از آن­ها سبب ایجاد آسیب‌ها و پیدایش مسئله بسیاری در جامعه می‌گردد (ستوده، 1385).

 

 

انسان در زندگی اجتماعی و در تعامل با دیگران است که خود را می­شناسد و از وجود خود آگاه می­شود. اما خودآگاهی او ابعاد دیگری نیز دارد که در رابطه او با محیط­های گوناگون و پیچیده شکل میگیرد، مانند محیط روانی و فیزیولوژی، محیط طبیعی، محیط اجتماعی، محیط فرهنگی که ازآنها متاثر می­شود. به همین علت خودآگاهی او شامل دایره­های متعددی است، مانند آگاهی از وجود خودش، آگاهی از تعلقش به گروه، قشر یا ملیت خاص، آگاهی او از این که به شهر، منطقه یا جغرافیای طبیعی خاصی تعلق دارد. اما چگونگی تعامل انسان با این محیط­های گوناگون، به مقدار زیادی، ناخودآگاهانه است و میزان و چگونگی روابط متقابل و تاثیر و تاثر انسان با این محیط­ها برای او روشن نیستند (هانت، 1987). بنابراین، لزوم آموزش مهارت‌های شناختی، اجتماعی، محیطی در زندگی فرد مطرح می‌شود. این‌که چگونه و با چه‌ کیفیتی در جمع حضور یابد و رفتارهای گروهی‌ متناسب و مقبولی را از خود بروز دهد و آگاهی بیشتری در زمینه­های مختلف کسب کند. سه مفهوم رفتار شهروندی سازمانی، بهزیستی اجتماعی و نگرش‌های زیست محیطی هرکدام جنبه هایی از آگاهی انسان در محیط اجتماعی را بیان می­کنند و می­توان گفت وجه مشترک همه آنها آگاهی یا شناخت می­باشد.

 

 

باتمان و ارگان (1983) برای اولین بار اصطلاح رفتار شهروندی سازمانی (OCB) را وضع کردند و آن را این گونه تعریف نمودند: رفتار فردی که داوطلبانه است، بطور صریح یا ضمنی  توسط سیستم رسمی پاداش برانگیخته نشده­است، و کارایی سازمان را افزایش خواهد داد. هم­چنین تمایل کارکنان به انجام رفتارهایی که فراتر از الزامات رسمی نقش و جایگاه­شان می­باشد نیز به عنوان یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده رفتار شهروندی سازمانی شناخته شده­است در دنیای پر رقابت کنونی، سازمان­ها پیوسته در جستجوی شیوه­های جدیدی برای حداکثر کردن عملکرد و تلاش کارکنان­شان هستند. با وجود افزایش استفاده از تکنولوژی اطلاعات، بازهم در عملکرد کارایی سازمان شکاف وجود دارد. اکنون قویاً این اعتقاد وجود دارد که عملکرد کارایی سازمان تا حدود زیادی به تلاش کارکنان که فراتر از الزامات تعریف شده، نقش می­باشد بستگی دارد.

 

 

سازمان­ها به ویژه سازمان­ها در کشورهای جهان سوم که نیازمند جهشی عمده در کارآمدی می­باشند بایستی زمینه را به گونه­ای فراهم کنند که کارکنان و مدیران­شان با طیب خاطر تمامی تجربیات، توانایی­ها و ظرفیت­های خود را در جهت اعتلای اهداف سازمانی بکار گیرند. این امر میسر نخواهد شد مگر آنکه اصول و قواعد مربوط به رفتار شهروندی سازمانی شناسایی و بسترهای لازم برای آموزش و پیاده سازی اینگونه رفتارها فراهم گردد(همان منبع).

 

 

مفهوم دیگری که به آگاهی اجتماعی فرد مربوط می­شود، بهزیستی اجتماعی است. کییز (1998) بهزیستی اجتماعی را به عنوان گزارش شخصی افراد از کیفیت ارتباطات آنها با دیگران تعریف می‌کند. مدل چند وجهی کییز و شاپیرو(2004) از بهزیستی‌ اجتماعی شامل پنج جنبه می‌شود که میزان کارکرد بهینه‌ افراد را در عملکرد اجتماعی آنها معلوم می‌کند. پنج عنصر یا جنبه‌ بهزیستی اجتماعی از نظر کییز، یعنی پیوستگی‌، یکپارچگی، پذیرش، مشارکت و شکوفایی تا اندازه‌ای به سلامت روان مربوط هستند. از نظر او شناخت و پذیرش دیگران، عنصر پذیرش و ارزش فرد به عنوان یک شریک اجتماع‌ عنصر تشریک مساعی و سرانجام باور به تحول مثبت اجتماعی عنصر شکوفایی بهزیستی اجتماعی‌ است. این عناصر می‌توانند وحدت اجتماعی، تشریک مساعی، پیوند اجتماعی و حس ظرفیت برای‌ رشد مداوم جامعه و میزان راحتی افراد را در پذیرش دیگران ارزیابی کنند و در مجموع وجود یا عدم وجود سلامت روان را مطرح می‌کنند (کییز، 2005).

 

 

بعد دیگری ازآگاهی که امروزه با سرعت زیاد تکنولوژی و صنعت به کنترل و نظارت مداوم نیاز دارد، نگرش‌های زیست محیطی می باشد. مفاهیمی چون شناخت نگرش ورفتار به شدت به یکدیگر مرتبط هستند. چالش­های پیش روی روان­شناسی حفاظت از محیط زیست قابل توجه هستند. یکی از کمک­های اساسی روان­شناسی به نگهداری از محیط زیست را می­توان کمک به تأکید بر قابلیت­های انسان و به کارگیری آن دانست. ما به لحاظ روان­شناختی از طرق بسیاری با دنیای زندۀ بزرگتر پیوند داریم. شاید این به شیوه­هایی که حتی ما از آن آگاه نیستیم (از قبیل مزایای مرتبط با بهداشت روان که از صرف وقت در طبیعت حاصل می­شود یا یک حس غیرقابل نام­گذاری اما نیرومند نسبت به یک مکان)، یا به طرقی که ما کاملاً از آن آگاهیم (مانند زمانی که از یک نوع هویت محیطی برخورداریم که برای تعاملات اجتماعی ما از اهمیت قابل توجه برخوردار است)، اتفاق بیافتد (کلایتون به نقل از؛ صفاری­نیا و همکاران، 1390).

عکس مرتبط با محیط زیست

در حوزه رفتارهای زیست محیطی بیشتر از هر موضوع دیگر در مورد نگرش زیست محیطی مطلب و پژوهش انجام شده داریم. بسیاری ازمردم به خاطر نگرش‌های خود حتی جان خود را نیز از دست می دهند. طرفدار حفظ محیط زیست و هوای پاک بودن، طرفدار بازیافت مواد و کنترل جمعیت بودن همه نمونه­هایی از نگرش افراد می­باشد.

 

 

همان­طور که ملاحظه می­شود سه مفهوم رفتارشهروندی، بهزیستی اجتماعی و نگرش‌های زیست محیطی هرکدام جنبه­هایی از آگاهی انسان در محیط اجتماعی را بیان می­کنند و می­توان گفت وجه مشترک همه آنها آگاهی یا شناخت می­باشد. برای کنترل ، تغییر و یا ایجاد هرکدام از این مفاهیم آشنایی با مهارت­های ذهنی یا شناختی و فراشناختی امری ضروری به نظر می­رسد. در دیدگاه یادگیری شناختی، به واسطه­های شناختی در شکل­گیری نگرش­ها تاکید شده است. در این دیدگاه­ها به کیفیت استدلال، تفکر، نحوه پردازش اطلاعات، آموزش مهارت­ها برای تغییر و ایجاد نگرش­ها و پردازش شناختی توجه شده است. طبق این رویکرد شیوه­هایی چون آموزش، آگاهی دادن، تعهد، توافق و تاثیر رفتاری برای تغییر نگرش ارائه شده­اند. بنابراین می­توان از آموزش­های مختلف برای ایجاد و تغییر رفتار شهروندی سازمانی، بهزیستی اجتماعی و نگرش‌های زیست محیطی استفاده کرد. که در این پژوهش به بررسی اثر بخشی دو روش فراشناخت و ذهن آگاهی خواهیم پرداخت. زیرا تحقیقات گذشته نشان داده­اند که این دو روش در زمینه تغییر و اصلاح شناخت­ها و یادگیری مطالب اثرات مفیدی داشته­اند. همچنین هر دو روش از مولفه های مشترکی چون خود تنظیمی و خودکنترلی استفاده می­کنند. در حالی­که تفاوت­هایی در روش­ها و راهبردها با هم دارند (ولز، 2005).

 

 

 فراشناخت اصلاحی است که اولین بار توسط فلاول (1976) به کار رفت تا دانش فرد در مورد فرایندهای شناختی و اینکه چگونه می­توان از آنها برای دستیابی به یک هدف یادگیری به طور مطلوب استفاده کرد، اشاره دارد. درسال­های اخیرتاکید زیادی برآموزش با هدف پیش­برد مهارت­های فراشناختی و ترغیب فعالیت­های فراشناختی در بین افراد شده­است. یادگیری “راهبردهای شناختی” و “فرا شناختی” را در بر می­گیرد. راهبردهای شناختی به راهبردهایی که افراد برای یادگیری به خاطرسپاری، یاد­آوری و درک مطلب از آنها استفاده می­کنند اشاره دارد. این راهبردها هم برای تکالیف ساده و حفظ کردنی و هم برای تکالیف پیچیده­تر که به درک و فهم نیازمندند کاربرد دارد (بمبوتی، 2008). فراشناخت یک مفهوم چند وجهی است. این مفهوم دربرگیرنده دانش (باورها)، فرایندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت یا کنترل می­کند (موسس و بیرد، 2002). بیشتر فعالیت­های شناختی به عوامل فراشناختی بستگی دارند که برآنها نظارت دارند و کنترل­شان می­کنند. علاوه براین، اطلاعاتی که از نظارت فراشناخت منشعب می­شوند اغلب به صورت احساسات ذهنی تجربه می­شوند که می­توانند بر رفتار اثر بگذارند. با توجه به تعاریف می­توان دریافت که مهارت­های فراشناختی به عنوان یک پردازشگر اطلاعات، نظم دهنده، مهار کننده و نظارت کننده سایرجنبه­های شناختی محسوب می­شود. راهبردهای فراشناختی‌، تدابیری هستند برای نظارت بر راهبردهای شناختی و هدایت آنها راهبردهای فراشناختی عمده را می‌توان در سه دسته قرار داد:

 

 

1- راهبردهای برنامه‌ریزی‌: شامل تعیین هدف برای یادگیری و مطالعه تحلیل‌ چگونگی برخورد با موضع یادگیری و انتخاب راهبردهای یادگیری مفید است.

 

 

2- راهبردهای کنترل و نظارت‌: ارزشیابی یادگیرنده از کار خود برای آگاهی یافتن‌ از چگونگی پیشرفت خود، مانند نظارت بر توجه به هنگام خواندن یک متن، از خود سؤال پرسیدن به هنگام مطالعه.

 

 

3- راهبردهای نظم‌دهی: این راهبردها، باعث انعطاف‌پذیری در رفتار یادگیرنده‌ می‌شوند و به او کمک می‌کنند تا هر زمان که برایش ضرورت داشته­باشد، روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد (سیف، 1380). برنامه‌ریزی، نظارت و نظم‌دهی، سه مهارت اساسی هستند که به ما اجازه می‌دهند دانش فراشناختی را برای تنظیم تفکر و یادگیری به کار بریم (وولفولک، 2001).

 

 

مجهز کردن افراد به مهارت­ها و راهبردهای فراشناختی، آنان را قادر می­سازد با افزایش آگاهی در مورد رفتار شهروندی سازمانی، بهزیستی اجتماعی و نگرش‌های زیست محیطی و سپس کنترل ونظارت مناسب برآنها، خواسته ها و انتظارات عدیده موقعیت­ها ی سازمانی، شرایط اجتماعی و زیست محیطی را برآورده سازند.

 

 

مفهوم دیگری که به آگاهی شناختی، اجتماعی ومحیطی انسان کمک می­کند ذهن آگاهی می باشد. ذهن آگاهی به عنوان فرآیند توجه کردن به تجارب لحظه به لحظه و همچنین به عنوان ترکیب خودتنظیمی توجه با نگرش کنجکاوانه، پذیرا بودن، و پذیرش تجارب فرد توصیف شده است. همچنین چنانکه کابات زین (2003) می گوید ذهن آگاهی به معنای توجه کردن به طریقی خاص، معطوف به هدف، در زمان حال و بدون قضاوت و پیشداوری است. از طریق تمرین ذهن آگاهی فرد می آموزد که در لحظه، از حالت ذهنی خود، آگاهی داشته و توجه خود را به شیوه­های مختلف متمرکز کند.

 

 

منطق ذهن آگاهی، حفظ مهارت­هاست که به شخص این امکان را می دهد که به صورت هدفمند از هدایت خودکار که طی فرایند نشخوار فکری عادت شده شکل می­گیرد، رها شود. بدین ترتیب توجه فرد به واقعیت در لحظه جلب می شود واحتمال بازنمایی گسترده برای حل مساله پدید می آید (خوش لهجه، 1390).

 

 

آموزش ذهن آگاهی مستلزم یادگیری فراشناختی واستراتژی­های رفتاری جدید برای متمرکز شدن روی توجه وجلوگیری از افکار خودکار وباعث گسترش افکار ونگرش‌های جدید و کاهش هیجانات ناخوشایند و در نتیجه ایجاد رفتارهای جدید است (کارجد، 2003). هم اینکه فرد در ذهن آگاهی آموزش دید، می تواند آن را در طی انواع فعالیت­ها به کار گیرد. ذهن آگاهی باعث می شود هر فعالیتی که فرد در آن درگیر است به چشم انداز وسیعی در فهم وجود خودش منجر شود و افراد را قادر می­کند به موقعیت­ها با تفکر پاسخ دهند و تکانشی عمل نکنند.

 

 

تمرین­های ذهن­آگاهی منجر به سوگیری مثبت می­شوند. سوگیری مثبت یک فرآیند ارزیابی شناختی است که با استفاده از آن، افراد هم به محرک­های مثبت تر توجه می­کنند و هم محرک­های خنثی را بیشتر با واژه­های هیجانی مثبت ارزیابی می­کنند. چندین تئوری شرایطی را توصیف کرده­اند که در آن افراد ممکن است سوگیری مثبت را تجربه کنند. وقتی که انگیزه فرد کمتر به طرف آینده متمرکز شود و بیشتر مبتنی بر زمان حال باشد، افراد به گونه ای مثبت تر به طرف همه محرک­ها جذب می­شوند. سوگیری مثبت، توجه به محرک­های موجود در زمان حال را افزایش می­دهد و به این ترتیب محرک­هایی که قبلاً خنثی ارزیابی می­شدند، به گونه­ای مثبت ارزیابی می­شوند (خوش لهجه، 1390).

 

 

از جمله آموزش­هایی که می­تواند در این زمینه­ها مفید باشد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر افزایش رابطه[48] (MBRE) است که توسط کارسون[49] و همکاران (2004) طراحی شده می­تواند در ارتقاء وتغییر مثبت و ارتقاء نگرش­ها و رفتارهای زیست محیطی مفید باشد. تحقیق نشان داده است که درمان ذهن آگاهی به عبارت دیگر ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس[50] (MBSR) و ذهن آگاهی مبتنی برشناخت درمانی[51] (MBCT) می تواند درد را کاهش داده، علائم را کم کند، و سلامت جسمانی کلی را در جمعیت­های بالینی با وضعیت­های سلامتی مختلف افزایش دهد (کارمدی و بیر[52]، 2008، نگتسان[53] و همکاران، 2010). مراقبه ذهن آگاهی با کاهش سوء مصرف مواد و الکل (چیسا و سراتی[54]، 2010)، کاهش اضطراب (سیرس و کراس[55]، 2009)، افسردگی، نگرانی  و استرس (دلگادو[56] و همکاران، 2010) در جمیعیت­های غیر بالینی همراه بوده است.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 همچنین آموزش مهارت­ها اجتماعی با رویکرد فراشناختی[57] (MASST)  شینکر[58] و همکاران (2002) نیز در حل مسایل اجتماعی و محیطی اثر گذار است. دیره و بنی جمالی (1388) توسعه راهبردهای شناختی و فراشناختی را لازمه ادراک خود کارآمدی[59] می­دانند.  اثر بخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر اضطراب امتحان (ابولقاسمی و همکاران، 1388) خود کار آمدی (خرازی، 1387، یوسف زاده، 1391) افزایش عزت نفس تحصیلی (زارعی و همکاران، 2012) هشیاری و خود کنترلی (نولن و مورگان[60]، 2000) تایید شده است. مهارت­های اجتماعی رفتارهایی هستند كه فرد را قادر به تعامل مؤثر و اجتناب از پاسخ­های نامطلوب نموده و بیانگر سلامت رفتاری اجتماعی افراد هستند. این مهارت­ها ریشه در بسترهای فرهنگی و اجتماعی داشته و شامل رفتارهایی نظیر پیش­قدم شدن در برقراری روابط جدید، تقاضای كمك نمودن و پیشنهاد برای كمك به دیگران است (گرمارودی و وحدانی، 1385).

 

 

 بنابراین می­توان انتظار داشت که افراد با آموختن ذهن آگاهی در زمینه­های اجتماعی به خلق مثبت و بهزیستی اجتماعی بیشتری برسند. همچنین درموقعیت­های شغلی وشهروندی رفتارهای فرانقشی مفیدی ازخود نشان دهند و با افزایش سوگیری مثبت نسبت به محیط زندگی و محرک­های محیطی، نگرش زیست محیطی مثبت تری کسب کنند. با توجه به اینکه اکثر پژوهش­های انجام شده قبلی در حوزه فراشناخت بیشتر معطوف به یادگیری وآموزش بوده است، دراین پژوهش جنبه­های جدیدتری از اثرات و فایده­های مهارت­های فراشناخت مانند بهزیستی اجتماعی، ذهن آگاهی و نگرش‌های زیست محیطی به طور نوآورانه­ای دراین پژوهش مورد ارزیابی قرار می گیرند. هم­چنین در مورد ذهن آگاهی هم می­توان گفت اکثر پژوهش­های قبلی بر فایده­های فردی تمرینات ذهن آگاهی پرداخته­اند. اما در این پژوهش جنبه­های اجتماعی و بین­فردی ذهن آگاهی را مورد سنجش قرار می­گیرد که کمتر مورد توجه بوده­اند.

 

 

[1] – Personal and social trauma

 

 

[2] – Environmental problems

 

 

[3] – Abnormalities

 

 

[4] – Social Problem

 

 

[5] – Objective position

 

 

[6] – Subjective interpretation

 

 

[7] – Gould

 

 

[8] -Social values

 

 

[9] -Merton

 

 

[10] -Social Life

 

 

[11] -Self-awareness

 

 

[12] -Hunt

 

دانلود مقالات

 

 

 

[13] -Organizational Citizenship Behavior

 

 

[14] -Social Well-being

 

 

[15] -Enveronmental Attitud

 

 

[16] -Bathman & Organ

 

 

[17] -Volunteer

 

 

[18]-Organizational goals

 

 

[19] -Keyes

 

 

[20] -Shapiro

 

 

[21] -Coherence

 

 

[22] -Integration

 

 

[23] -Acceptance

 

 

[24] -Participation

 

 

[25] -Actualization

 

 

[26] – Social Integration

 

 

[27] -Conservation Environmental psychology

 

 

[28] -Mental Health

 

 

[29] -Environmental behavior

 

 

[30] – Recycled Materials

 

 

[31]- Crowd Control

 

 

[32] -Self- regulation

 

 

[33] -Wells

 

 

[34] -Fallavel

 

 

[35] -Metacognitive skills

 

 

[36] -Bemboty

 

 

[37] -Monitoring

 

 

[38] -Moses & Baird

 

 

[39] -Planning Strategies

 

 

[40] -Control strategies and monitoring

 

 

[41] – Regulation strategies

 

 

[42] – wolforek

 

 

[43] – Kabat Zin

 

 

[44] – Automated Guided

 

 

[45] – Karged

 

 

[46] – Positive bias

 

 

[47] – Neutral stimuli

 

 

[48] – Mindfulness-Based Relationship Enhancement Training

 

 

[49] – Carson

 

 

[50] – Mindfulness-based stress reduction

 

 

[51] – Mindfulness-based Cognitive Therapy

 

 

[52] – Karmdy & Bear

 

 

[53] – Ngtsan

 

 

[54] – Chesa & Sraty

 

 

[55] – Seiras and cross

 

 

[56] – Delgado

 

 

[57] – Metacognitive approach to Social skills Training

 

 

[58] – Sheinker

 

 

[59] – Self-Efficacy

 

 

[60] – Nolen and Morgan

 

 

[1] -Describe

 

 

[2] -Explain and Predict

 

 

[3] -Mindfulness

 

 

[4] -Metacognition

 

 

[5] -Educational Approaches

 

 

[6] -Moment to moment

 

 

[7] – Unpleasant emotions

 

 

[8] – Impulsive

 

 

[9] – Overlap

 

 

[10] -Cognition

 

 

[11] – Receiving

 

 

[12] – processing

 

 

[13] – storage

 

 

[14]- transmission

 
مداحی های محرم