وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

بررسی جامعه شناختی کیفیت زندگی سرپرستان خانوار شهر زنجان

پروژه حاضر در کنار تعریف مفهوم کیفیت زندگی و با گریزی به ابعاد مختلف کیفیت زندگی به بررسی کیفیت  زندگی و رابطه آن با سبک زندگی فرهنگی نیز می‌پردازد  تا از این طریق به تعریفی مشخص و شیوه‌ای دقیق در سنجش کیفیت زندگی شهری دست یابد و در راستای ارتقاء آن قدم بردارد. در این پروژه شهرزنجان را، که همچون اکثر شهرهای داخل و خارج از کشور دارای مناطقی با فاصله طبقاتی است و این امر کیفیت زندگی متفاوتی را بین مناطق مختلف شهر موجب شده است، به‌عنوان نمونه موردی مد‌نظر قرار گرفته است.

 

همه انسانها از آغاز حیات خود در جست و جوی بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی‌شان بوده اند، اما در دوران معاصر کیفیت زندگی به موضوع مطالعه‌ی دانشمندان تبدیل شده است، زیرا آنها به این واقعیت پی برده‌اند که آینده‌ی جامعه در گرو شناسایی عواملی است که بر شرایط زندگی انسانها تاثیر می‌گذارد(صادقی، 1383).

 

تاریخچه پیدایش مفهوم کیفیت زندگی به دوران ارسطو در 385 سال قبل از میلاد مسیح باز می‌گردد. در آن دوران ارسطو «زندگی خوب» یا «خوب انجام دادن کارها» را به معنی شاد بودن در نظر گرفته است، لیکن در عین حال به تفاوت مفهوم شادی در افراد مختلف پرداخته است و ذکر نموده است. سلامتی که باعث شادی در یک فرد بیمار می­شود با ثروت که فرد فقیری را شاد می‌کند یکسان نیست و به‌طور مشخص بیان نموده است که شادی نه تنها برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد بلکه برای یک فرد نیز در شرایط متفاوت معنی یکسانی نخواهد داشت. به هر‌حال در آن زمان شادی یا شادمانه زیستی معادل با آنچه که امروز کیفیت زندگی نام دارد تلقی می­شد؛ ولی اصطلاح «کیفیت زندگی» تا قرن بیستم مورد استفاده قرار نگرفته بود(نجات، 1387).

 

گرچه مفهوم کیفیت زندگی از اواخر قرن بیستم مورد توجه جامعه‌شناسان قرار گرفته است، اما ریشه‌های آن در جامعه‌شناسی را می‌توان تا اواسط قرن بیستم پی گرفت. در جامعه‌شناسی اولین اثر مهم درباره کیفیت زندگی از آگبرن[1] (1946) می­باشد که درباره حیات روستایی در ایالات متحده نوشته شده است. در دهه 1960 هنگامی که جامعه‌شناسان علیه چیرگی شاخص‌های اقتصادی واکنش نشان دادند، مفهوم کیفیت زندگی در پژوهش‌های اجتماعی اهمیت یافت اما تا آن هنگام تمام شاخص‌های کیفیت زندگی، عینی بودند. در دهه 1970 شاخص های ذهنی هم برای سنجش کیفیت زندگی اضافه شدند. اولین بار کمپبل و همکاران در اثر خود در سال 1976 به شاخص‌های ذهنی و روان‌شناختی کیفیت زندگی توجه کردند[2] (کمپبل، 1976).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

مراکز تحقیقاتی گوناگونی هم‌اکنون به سنجش کیفیت زندگی در سطح ملی و بین‌المل می‌پردازند. در ایالات متحده آمریکا از دهه 1960 انستیتو تحقیقات اجتماعی در دانشگاه میشیگان و مرکز نظرسنجی شیکاگو کیفیت زندگی را می­سنجند و از سال 1995 با تأسیس انجمن بین المللی پژوهش‌های کیفیت زندگی[3]، سنجش این مفهوم به خوبی نهادینه شده است[4] (فیلیپس، 2006).

 

توجه به مفهوم کیفیت زندگی در مجامع علمی و نیز در میان سیاست‌گذاران روبه فزونی است و این مفهوم در بسیاری از حوزه‌های علوم‌ اجتماعی و بهداشتی مورد استفاده قرار می­گیرد. به واقع می‌توان گفت که کیفیت زندگی مفهومی بین رشته‌ای در علوم اجتماعی است.

 

توجه به مفهوم کیفیت زندگی مرهون رشد دیدگاه‌های کمتر اقتصادی درباره کیفیات زندگی اجتماعی است. مفهوم کیفیت زندگی سعی می­کند شرایط زندگی مردم را در زمینه اجتماعی خود آنها بررسی کند. به همین دلیل شاخص‌‌‌هایی را برای سنجش این مفهوم انتخاب می­کند که وابستگی زیادی به زمینه پژوهش دارند(نوغانی، 1388).

عکس مرتبط با اقتصاد

 

تعریف مساله و بیان سؤالهای اصلی تحقیق:

 

کیفیت زندگی از مسایل پیش روی جهان امروز و از مباحث اساسی در تکوین سیاست‌گذاری اجتماعی به شمار می‌رود. بدون شک در طول سه دهه اخیر، کیفیت زندگی، به عنوان جانشینی برای رفاه مادی، به اصلی‌ترین هدف اجتماعی کشورهای مختلف تبدیل شده است. امروزه کیفیت زندگی، یکی از چارچوب‌های نظری مورد قبول در بررسی شرایط زندگی جوامع مختلف به شمار می‌رود. مطابق آمارهای موجود، نزدیک به نیمی از مردم جهان، ساکن شهرها می‌باشند و انتظار افزایش آن در دهه‌‌های آینده وجود دارد، در حالت کلی این موضوع را می‌توان ناشی از تلاش مردم برای ارضای نیازهای خود و وجود امکانات مناسب زندگی شهری در شهرها دانست. شهر به عنوان یک سامانه دارای عناصر گوناگونی است و به صورت مداوم بر آنها اثر می‌گذارد و یا از آنها تاثیر می‌پذیرد. این سامانه دارای تقسیمات کوچکتری زیر عنوان محله می‌باشد. این پژوهش با بهره‌گیری از ابعاد مختلف کیفیت زندگی به بررسی وضعیت کیفیت زندگی سرپرستان خانوار ساکن در

پروژه دانشگاهی

 محله‌های مختلف شهر زنجان می‌پردازد. 

 

گرچه مفهوم کیفیت زندگی کاربردهای فراوانی دارد، اما ارایه تعریفی روشن و جامع برای آن دشوار است چون در زمینه‌های گوناگون و با کاربردهای متفاوتی به کار گرفته شده است. خود مردم معمولاً تصویر روشنی از کیفیت زندگی خود در ذهن دارند. آنها معمولاً می­دانند که اگرچه شرایطی رخ دهد در زندگی احساس خوشبختی خواهند داشت. به عنوان مثال درآمد بیشتر، داشتن خانه (یا خانه بزرگتر) اتومبیل خوب، تعطیلات فراوان و غیره. همچنین مردم معمولاً به صراحت می­گویند که اگرچه شرایطی رخ دهد، همگان احساس خوشبختی (کیفیت زندگی جمعی) خواهند کرد. به عنوان مثال وجود محله یا شهری آرام و زیبا، نبود ترافیک، نبود بیکاری و فقر، وجود امکانات درمانی برای همه و غیره.

 

در واقع در هنگام تعریف کیفیت زندگی، از آنجایی که قرار است وضعیت مطلوب تصویر شود تا موقعیت کنونی با آن مقایسه شود، مسأله تا حدی فلسفی می­شود. هنوز فلاسفه توافقی درباره شهر آرمانی، جایی‌که همگان در آن خوشبخت هستند، ندارند. چنین بحثی اساساً ریشه‌های ایدئولوژیک و دینی دارد چرا که قرار است خوب و بد را تعیین کند.

 

نکته دیگر آنکه هنوز فلاسفه توافقی درباره افضل بودن برابری یا عدالت ندارند. آیا دولت باید از ناتوانان حمایت کند؟ کدام جامعه بهتر است؟ جامعه‌ای که در آن افراد آزادند تا کام خود را برآرند یا جامعه‌ای که دولت در آن اعمال قدرت می­کند و از حقوق همگانی حفاظت می­کند؟

 

آیا شرایط برای همگان باید برابر باشد، آیا تمام انواع نابرابری مذموم است؟ به هرحال تعاریفی که هم‌اکنون ارایه می­شود بازتاب کیفیات و کمیابی مطلوب جامعه انسانی است که البته می‌تواند در طول زمان تغییر کند.

 

ویژگی مفهوم کیفیت زندگی آن است که می­تواند شامل تمام کیفیات (مفاهیم) جامعه‌شناختی شود. یعنی گستره بزرگی از مفاهیم جامعه‌شناختی می­توانند در چتر کیفیت زندگی قرار بگیرند. اما وجه مهم این مفهوم آن است که معمولاً برای بررسی عملکرد و نتایج سیاست‌ها و برنامه‌ها مورد استفاده قرار می­گیرد به همین خاطر معمولاً در هر زمینه بنابر انتظارات سیاست‌گذاران و مجریان برنامه‌های اجتماعی تعریف می­شود. برخی مؤلفان کیفیت زندگی را تنها احساس خوشبختی دانسته اند(میلبراث، 1978).

 

سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را بهزیستی در حوزه‌های اجتماعی، روانی و فیزیکی می‌داند و آن را چنین تعریف می­کند: «کیفیت زندگی ادراک فرد از موقعیت زندگی خود در چهارچوب نظام‌های فرهنگی و ارزشی است که در آن زندگی می­کند و با اهداف، معیارها، و دغدغه‌های او رابطه دارد. این امر بسیار گسترده است و به شیوه‌ای پیچیده تحت تأثیر سلامت فیزیکی، حالت روانی، و میزان استقلال و روابط او با جنبه‌های مهم محیط وی قرار دارد(هوکوگروپ،[2] 1993).

 

با توجه به تعاریف ارائه شده، می‌توان گفت که اصولاً کیفیت زندگی مفهومی پیچیده و چندبعدی است که با وضعیت جمعیت در یک مقیاس جغرافیایی خاص(مانند روستا، شهر، و یا کشور) در رابطه است و از این رو، هم به شاخص‌های ذهنی یا کیفی و هم به شاخص‌های عینی و کمی متکی است(کوکبی، ۱۳۸۵).

 

استان زنجان که از آن به عنوان فلات زنجان نیز نام برده می شود، در قسمت مرکزی و شمال غربی کشور، و مابین35 درجه و 25 دقیقه تا 37 درجه و15 دقیقه عرض شمالی و 47درجه و 1 دقیقه تا 49 درجه و 52 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است. این استان با هفت استان هم‌مرز می‌باشد به طوریکه از شمال به شهرستان خلخال از استان اردبیل، و شهرستان رودبار از استان گیلان، از شمال شرقی و شرق به شهرستان‌های تاکستان و بوئین زهرا و قزوین از استان قزوین، از جنوب به شهرستان همدان از استان همدان، از جنوب غربی به شهرستان بیجار از استان کردستان و از مغرب به شهرستان تکاب از استان آذربایجان غربی و از شمال غرب به شهرستان‌های میانه و هشترود از استان آذربایجان شرقی محدود است. وسعت استان  حدود 21848  کیلومتر مربع و تراکم نسبی در استان 42 نفر در هر کیلومتر می باشد. به این ترتیب در مقایسه با میانگین مساحت استان‌های کشور (65920کیلومتر مربع)، استان زنجان در ردیف استانهای کوچک از نظر وسعت قلمرو دارد و سهم نسبی استان از مساحت کل کشور 34/1درصد می‌باشد.

 

شهرستان زنجان  از شمال به بخش‌های آق‌کند و هشت جین از شهرستان خلخال، از شمال شرقی به ماسوله، فومن، رشت و شهرستان رودبار زیتون، از شرق به بخش های سیردان، تاکستان، آوج از استان قزوین، از جنوب به کبوتر آهنگ از استان همدان، از جنوب غربی به شهرستان بیجار، از مغرب به تکاب و از شمال غربی به قره آقاج و میانه محدود است و رودخانه قزل اوزن با گردش خود حد طبیعی این شهرستان را تعیین نموده و وسعت این شهرستان  بالغ بر 6763 کیلومتر مربع می‌باشد. از نظر توپوگرافی شهرستان زنجان منطقه‌ای است کوهستانی که بصورت فلات مرتفعی خودنمایی می‌کند و در اثر تجزیه رودخانه جلگه‌های حاصلخیز مستقلی را تشکیل داده است. ناهمواری‌های شهرستان در این مقوله به کوه‌های زنجان شمالی و کوه‌های زنجان جنوبی تقسیم گردیده است که از نظر تقسیمات جغرافیایی، رشته کوههای زنجان شمالی ادامه رشته کوه‌های البرز و کوه‌های زنجان جنوبی جزئی از رشته کوه‌های منفرد مرکزی است. جهت کوه‌ها بطور طبیعی از شمال غربی به جنوب شرقی ممتد بوده و دره زنجان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود برزخی را میان رودخانه قزل اوزن سفلی و علیا بوجود آورده و بخش‌های قره پشتلو و طارم علیا در منطقه رشته کوه‌های زنجان شمالی واقع شده است.

 

1- Milbrath

 

2- Whoqol Group

 

1]- Ogburn

 

[2]- Campbel et al

 

[3]- International society for quality of life studies

بررسی رابطه استفاده مفرط از تلفن همراه و احساس تنهایی و سازگاری اجتماعی با …

در عصر ارتباطات، تلفن همراه به عنوان یک وسیله ارتباط شخصی بیشترین مورد استفاده را داراست، ولی گذشته از محاسنی که با خود به همراه دارد خطرهایی را هم متوجه کاربران خویش کرده است (رودباری، ساداتی قلعه، 1392) از جمله اعتیاد روانی، تزلزل ارزش‌ها، کاهش تعاملات اجتماعی، بلوغ زودرس، کاربردهای غیراخلاقی، به خطر افتادن امنیت شخصی و غیره (پناهی، فرجی و اصلانی، 1392).  این رشد گسترده  استفاده از تلفن همراه توجه پژوهشگران را به آثار زیستی ناشی از این تلفن‌های همراه جلب کرده است، در حالی که به اثرات روان‌شناختی و اجتماعی استفاده طولانی مدت از این وسیله توجه کافی نشده است(گل‌محمدیان و یاسمی‌نژاد، 1390). از جمله اثرات سوئی که استفاده مفرط از تلفن همراه می تواند داشته باشد کاستن از انگیزش تحصیلی دانشجویان است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

در این حوزه یکی ازمتغیر هایی که اخیرا پژوهش های زیادی را به خود اختصاص داده است احساس تنهایی است. تنهایی یکی از تجارب معمول دوره جوانی است (بارگ و همکاران،1993؛ به نقل از  نجفی، دهشیری، شیخی و دبیری،  1390). میشلاو همکاران (1982؛ به نقل از  نجفی و همکاران، 1390)  تنهایی را احساس ناخوشایندی می دانند که در نتیجۀ کاستی در شبکۀ روابط اجتماعی فرد به صورت کمی و کیفی و عدم دسترسی به روابط نزدیک و مطلوب با دیگران به وجود می آید. گزارش ها حاکی از آن است که بیش از 66 درصد از دانش آموزان راهنمایی و دبیرستانی از تنهایی به عنوان مشکلی مهم یاد کرده اند( کلب و همکاران، 1995؛ به نقل از  نجفی و همکاران، 1390).  برای بسیاری از جوانان تنهایی ناشی از مشکلات مربوط به دانشگاه، دوستان و همسالان، و خانواده می تواند به مشکلات؛ جدی تری نظیر افسردگی، ایده خودکشی و خشونت منجر شود (کوئینگ و همکاران، 1994؛ کلب و همکاران، 1995؛ به نقل از  نجفی و همکاران، 1390). تنهایی در جوانان، نشان دهنده نارسایی و ضعف ارتباط های بین فردی با همسالان است که به نارضایتی از روابط اجتماعی با جوانان دیگر منجر می شود (دان، دان و بایدوزا، 2007). مودی (2001؛ به نقل از جونسیون، 2003)، احساس تنهایی را به دو گونه تقسیم بندی کرده است. احساس تنهایی هیجانی و احساسس تنهایی اجتماعی. احساس تنهایی هیجانی در نتیجه فقدان روابط صمیمانه در زندگی اجتماعی فرد پدید می آید، در حالی که تنهایی اجتماعی، نتیجه مورد توجه واقع نشدن و در حاشیه ماندن است. همچنین تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که احساس تنهایی با عملکرد تحصیلی ضعیف مرتبط است به عبارتی هر چه سطح تنهایی افزایش یابد پیشرفت تحصیلی کاهش می یابد (آشر و پاکویت،‌2003؛ روتنبرگ،‌1999).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

سازگاری اجتماعی، یكی دیگر از متغیرهایی است که می تواند با انگیزش تحصیلی رابطه داشته باشد. در بسیاری از دانشگاه ها مشاهده می شود که دانشجویان دچار افت تحصیلی می شوند که این امر می تواند به این دلیل باشد که سن دانشجویی ادامه سن بلوغ  در نوجوانی بوده و دانشجویان با مسائل و مشکلات و تنش های ناشی از تغییرات ناشی بلوغ از جمله ناسازگاری اجتماعی و انسجام هویتی روبه رو هستند(یارمحمدیان،1380؛ به نقل از ابطحی و ندری، 1390 ) و در همین رابطه رضویان شاد (1384؛‌ به نقل از ابطحی و ندری، 1390) نتیجه گرفت که بین سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد.

 

 

گوداشتاین و لانیون(1995؛ مظاهری و همکاران، 1385؛ به نقل از خوش‌کنش و همکاران، 1389)سازگاری را  فرایند پیوسته ای تعریف كرده اند كه در آن ، تجارب یادگیری اجتماعی شخص توانایی و مهارتهایی را فراهم می سازد كه از آن طریق می توان به ارضای نیازها پرداخت (رحیم نیا و رسولیان، 1385؛ به نقل از خوش‌کنش و همکاران، 1389). سازگاری به پذیرش و انجام رفتار مناسب و موافق محیط و تغییرات محیطی اشاره دارد و مفهوم متضاد آن ناسازگاری است، یعنی، نشان دادن واكنش نامناسب به محرك های محیط و موقعیتها، به نحوی كه برای خود فرد یا دیگران و یا هر دو زیان بخش باشد و فرد نتواند انتظارات خود و دیگران را برآورده سازد(نویدی، 1385).

 

 

با توجه به توضیحات فوق الذکر این پژوهش درصدد خواهد بود که رابطه سه متغیر استفاده افراطی از تلفن همراه، احساس تنهایی و سازگاری اجتماعی با انگیزش تحصیلی جوانان را مورد پژوهش قرار دهد.

 

 

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:

 

 

در سالهای اخیر محققان به تاثیر جنبه های غیر آموزشی بر تحصیل توجه بیشتری کرده اند‌(امیر رستگار،1390). بخش مهمی در این سنت

پروژه دانشگاهی

 در حال ظهور، مباحثی است که پیرامون انگیزش تحصیلی مطرح شده است، به این معنی که چه متغیر های غیر آموزشی انگیزش تحصیلی را تحت تاثیر قرار می دهند. از دید روان‌شناسان و همچنین معلمان، انگیزش، یکی از مفاهیم کلیدی است و برای سطوح مختلف عملکرد به کار می رود و تفاوت میزان تلاش برای انسجام تکالیف درسی را بازگو می کند (انتویستل، 1988؛ به نقل از بحرانی، 1384)  به این صورت که وقتی در نظام آموزشی مشکلاتی همچون افت تحصیلی رخ می دهد، از انگیزه یادگیرنده، به عنوان یکی از علل مهم آن یاد می شود (شهنی ییلاق و بنای مبارکی و شکر کن،1384). با توجه به اهمیت سازه انگیزش تحصیلی در تحصیل موفقیت آمیز ضروری است که هر چه بیشتر  در زمینه  عوامل موثر بر آن  و چگونگی تاثیر پذیری انگیزش تحصیلی از شرایط و موقعیت‌های مختلف  پژوهش‌هایی به روز و مختص دوره زمانی خاص صورت گیرد.

 

 

در پژوهش های مختلف رابطه متغیرها و عوامل گوناگونی با انگیزش تحصیلی مورد مطالعه قرار گرفته است از جمله؛ رابطه انگیزش تحصیلی با وضعیت فردی و پیشرفت تحصیلی (روشن میلانی و همکاران، 1390)، علل افت انگیزش تحصیلی از دید دانش‌آموزان با توجه به جنسیت و زمینه خانوادگی آن‌ها(طاهری و فیاضی،1390)، عوامل اجتماعی- فردی موثر بر انگیزش تحصیلی (عباس زاده و همکاران، 1387) و پژوهش هایی از این نوع.

 

 

امروزه یکی از مسائلی که قسمت عمده ای از فعالیت های روانشناسان و جامعه شناسان را به خود اختصاص داده است، تاثیرات تکنولوزیکی بر روی زندگی جوامع و مردم و علی الخصوص جوانان است. استفاده از تلفن همراه در کشورهای پیشرفته بخش مهمی از زندگی جوانان را به خود اختصاص داده است و حتی گفته می شود در کشورهای اروپایی تقریباً 90٪ مردم دارای تلفن همراه می باشند(وی، 2006).  در پژوهشی در زمینه  بررسی جنبه های اجتماعی و روان‌شناختی ارسال پیام کوتاه از تلفن همراه؛ لینگ و یتری(2002؛ لارامای، 2007)به این نتیجه رسیدند که علت استفاده افراطی از این سامانه تا حدی به خاطر انگیزه‌ی افراد جهت حفظ و ارتقاء روابط اجتماعی و رفع احساس تنهایی است.

 

 

برخی تحقیقات نیز حاکی از رابطه معنادار تنهایی، انزوای اجتماعی و خطر ترك تحصیل به خصوص برای جوانانی است که در دانشگاه و اجتماع حس تعلق پذیری ندارند (لویت و همکاران،1994؛ پرتی و همکاران،1994؛‌ به نقل از  نجفی و همکاران، 1390).  کسانی که احساس تنهایی می کنند کمتر احتمال دارد که در جستجو و دریافت راهنمایی در مراکز مشاوره دانشجویی باشند و در نتیجه دچار افت تحصیلی می شوند (پاترسون و همکاران، ‌1989؛ به نقل از  نجفی و همکاران، 1390).   

 

 

از آنجا که سازگاری اجتماعی فرد را قادر می سازد تا از راه اصلاح محیط یا از راه اصلاح رفتار خویش به ایجاد تعادل بین خود و محیط بپردازد و به علاوه سازگاری هم شامل فرایند انطباق فرد با شرایط موجود و هم شامل فرایند تغییر محیط برای انطباق با نیازهای فردی است و این‌ها موجب کاهش تنش‌های وارده از محیط بر فرد می شود و در صورت کاهش تنش‌ها دانش آموز  با آرامش بیشتر به تکالیف درسی خود پرداخته و این خود موجبات عملکرد تحصیلی مناسب را به وجود می‌آورد(ابطحی و ندری، 1390)، بنابراین پرداختن به رابطه سازگاری اجتماعی و انگیزش تحصیل این مهم را آشکار می کند که سازگاری اجتماعی که متغیری فوق العاده مهم در دوران بلوغ و نوجوانی و اوایل جوانی است چه تاثیری بر انگیزش تحصیلی دارد.

 

 

تمهیدات یاد شده در عبارت های پیشین، هم در گستره نظری و هم در جنبه پژوهشی، بیانگر نقش و ارتباط انگیزش تحصیلی با دیگر متغیر های  اجتماعی، عاطفی و شناختی است. از طرفی وضعیت و مقتضیات دوره جوانی، آنان‌ را در معرض احساس تنهایی بیشتری قرار داده و از طرفی دیگر جذابیت دنیای تکنولوژیکی از جمله استفاده از تلفن همراه آن‌ها را بیشتر از هر نسل دیگری به خود جلب کرده است، که می تواند سازگاری آن‌ها را با محیط اطراف خود تحت تاثیر قرار  دهد. بنابراین پژوهش حاضر در صدد است رابطه استفاده مفرط از تلفن همراه، احساس تنهایی و سازگاری اجتماعی را با انگیزش تحصیلی مورد بررسی قرار دهد.

 

 

[1] . Wei., R.

 

 

[2] . Ling & Ytri

 

 

[3] . Laramie, D.J.

 

 

[4] . Levitt

 

 

[5] . Pretty

 

 

[6] . Patterson

 

 

[1] . Garber, j., Keily. M.K., & Martin, N.C.

 

 

[2] . Barge.

 

 

[3] . Michela.

 

 

[4] . Kalb.

 

 

[5] . Koeing.

 

 

[6] .  Dunn, J. C., Dunn, J. G., Bayduza, A.

 

 

[7] . Mooday.

 

 

[8] . Joinson.

 

 

[9] . Asher & Paquette.

 

 

[10] . Rotenberg.

 

 

[1] . Cellular Phone use

 

 

[2] . Billeux & Van linden & Rochat

 

 

[3] . Laramie, D.J.

 

 

[4] . Loneliness

بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و شهروندی فعال جوانان

2-2- مطالعات نظری

 

 

دیدگاه نظری در زمینه سرمایه اجتماعی:

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

در هر جامعه ای خرده نظام اجتماع در ارتباط با سایر خرده نظام های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اصلی ترین منبع و قلمرو روابط و تعاملات اجتماعی توام با احساسات و عواطفی است که مولد تعهدات متقابل برای وصل کردن کنش  گران به هم دیگر و ایجاد اعتماد، همبستگی، انسجام و محیط گرم و سینرژی لازم برای سلامت جسمانی، روانی و شور و نشاط اجتماعی است. در جوامع سنتی، غلبه ی اجتماع بر سایر خرده نظام ها، زندگی گرم و پر احساسی را در درون اجتماعات کوچک خانوادگی، طایفه ای و قومی پدید می آور که هر چند برای اعضای هر یک از آن گروه ها مثبت محسوب می شود ولی برای بسط تعاملات اعضای آن گروه ها و روابط آن ها با گروه های دیگر ایجاد مشکل می کند. در جوامع مدرن هم علی رغم پیدایش و گسترش نهاد های مدنی جدید، شکل گیری اجتماع جامعه ای، یا اجتماع اجتماعات و رشد سرمایه اجتماعی جدید بین گروهی در قالب نظام سرمایه داری و با سیطره سیستم (خرده نظام های اقتصادی و سیاسی) بر جهان حیاتی[1] (خرده نظام های اجتماعی- فرهنگی)، زندگی نسبتا سرد و بی روح گردیده و کنش های ارتباطی تحت الشعاع کنش های ابزاری قرار گرفته است.(عبداللهی و موسوی، 1386: 197-198).

عکس مرتبط با اقتصاد

سرمایه اجتماعی در آثار صاحب نظران و دیدگاه های کلاسیک:

 

 

مضمون سرمایه اجتماعی در بعد عینی و ساختاری در سطح کلان مورد توجه دورکیم، بعد ذهنی یا شناختی آن در سطح خرد مورد نظر وبر و مید و بعد ارتباطی وتعاملاتی آن در سطح شبکه ی روابط مورد عنایت زیمل قرار گرفته است. علاوه بر اینها، دیدگاه مبادله به ویژه تئوری هومنز در ارتباط با تحلیل رفتارهای مبادله انسان با عوامل زیستی- روانی، از جمله نقش احساس بهره مندی و لذت طرفین مبادله در تداوم و استمرار روابط مبادله ای و دیدگاه تضاد مبتنی بر ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی مارکس در توجه به شرایط مادی تولید از جمله نیروهای مولد و روابط تولیدی در شکل گیری روابط و تعاملات اجتماعی (1973) در پی ریزی مبانی نظری- تجربی و شکل گیری مفهوم سرمایه اجتماعی بی تاثیر نبوده اند(عبداللهی و موسوی، 1386: 199).

 

 

دیدگاه های کلاسیک از مساله دو انگاری یا دوگانه بینی های تقلیل گرایانه ی نظم در برابر تضاد، فرد در برابر جمع، ذهن در برابر عین و … رنج می برده اند، چیزی که امروز در دیدگاه های تلفیق گرایانه نوین معاصر رنگ باخته است. اغلب جامعه شناسان بزرگ معاصر جوامع توسعه یافته که وارث منابع و متون علوم اجتماعی نسل های ماقبل خود بوده اند، ضمن مرور انتقادی آثار صاحب نظران کلاسیک سعی کرده اند با دوری از دو انگاری ها در تحلیل پدیده ها و مسائل اجتماعی، همه ی جنبه هاو ابعاد آن ها را در قالب دیدگاه های تلفیقی جامع تری مطمح نظر قرار دهند. برخی از این صاحب نظران نظیر تالکت پارسونز، یورگن هابرماس، آنتونی گیدنز و مانوئل کاستلز در ارائه دیدگاه های نظری جامع و تلفیقی برای طرح مسائل و پدیده های اجتماعی از جمله مفهوم سرمایه ی اجتماعی و کسانی چون جیمز کلمن، پی یر بوردیو، رابرت پاتنام و کلاوس افه در طرح مفهوم سرمایه اجتماعی و طراحی چارچوب های نظری و روش شناختی آن سهم قابل توجهی داشته اند. (همان)

 

 

چند بعدی بودن مفهوم سرمایه اجتماعی باعث شده تا اختلاف نظرهای زیادی در تعریف آن به وجود آید. یکی از گام های اساسی در رسیدن به هدف، تلاش برای ایجاد صراحت مفهومی از طریق ایجاد تمایز شفاف بین منابع، ابعاد، مولفه ها، اشکال و پیامدهای سرمایه اجتماعی و رهایی از گرفتار شدن در تفسیرهای همان گویانه در زیر چتر یک برنامه تحقیقی واحد و یکپارچه است. سنجش سرمایه اجتماعی باید با

پایان نامه های دانشگاهی

 پیچیدگی نظری که بر ابعاد چندگانه موجود در مفهوم آن تاکید دارد، همخوانی داشته باشد. در این موضوع اجماع کلی وجود داردکه سرمایه اجتماعی متشکل از شبکه های اجتماعی (کمیت روابط) است که با هنجارهای اعتماد و بده بستان (کیفیت روابط) مشخص می شود. اما اینها باید به بخش های جزئی شان شکسته شده و به صورت جداگانه مورد سنجش قرار گیرد. (علیوردی نیا و همکاران، 1387: 114).

عکس مرتبط با شبکه های اجتماعی

کلمن سرمایه اجتماعی را مترادف با کمیت و کیفیت رابطه نهادینه شده و با دوام یک فرد با دیگران فرض می کند که فرد از خلال آن به منابع موجود در جامعه در جهت نیل به اهداف خود، دسترسی می یابد. وی سرمایه اجتماعی را ارزش جنبه هایی از ساختار اجتماعی که کنش گران به عنوان منابعی جهت تحقق اهداف و علایق شان از آن استفاده می کنند، می دانست. (کلمن، 1377: 462 به نقل از قاسمی و کاظمی، 196).

 

 

پاتنام در تعریف سرمایه اجتماعی، به خصوصیاتی از سازمان اجتماعی نظیر شبکه ها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد که همکاری و هماهنگی برای منافع متقابل را تسهیل می نماید (پاتنام، 1380: 285).

 

 

بوردیو نیز در رویکرد تضاد، سرمایه اجتماعی، را این گونه تعریف می کند «مجموعه منابع بالقوه و بالفعل در دسترس فرد یا گروه است که دارای شبکه نسبتا با دوامی از ارتباطات نهادینه شده یا آشنایی های متقابل و قابل احترام هستند[2]» (بوردیو، 1985: 248).

 

 

اما خلاصه ترین تعریفی که از سرمایه اجتماعی به عمل آمده است و تا حدی دربردارنده تمام تعاریفی است که از سرمایه اجتماعی ارائه شده است، تعریف فیلد از سرمایه اجتماعی است؛ وی مفهوم سرمایه اجتماعی را در سه کلمه «ارتباطات مهم است» بیان می کند. او بیان می دارد که مردم زمانی که با یکدیگر ارتباط دارند، کارهایی انجام می دهند که به تنهایی قادر به انجام دادن نیستند یا برای انجام آن دچار مشکل می شوند. هنگامی که مردم شبکه های ارتباطی ایجاد کرده و با اعضای آن شبکه که ارزش های مشترکی دارند رابطه دارند، این شبکه ها به عنوان منابعی تلقی می شوند که سرمایه اجتماعی ایجاد می کند[3] (فیلد، 2003: 1).

 

 

به طور کلی سرمایه اجتماعی را می توان به معنای مجموعه منابعی دانست که روابط اجتماعی را تسهیل می کند و به وسیله آن می توان از توانایی های افراد در جهت منافع شخصی و سود جمعی بهره برد. روابط اجتماعی در چارچوب ارزش ها و هنجارهای خاصی صورت می گیرد که از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است.( قاسمی و کاظمی، 1387: 197).

 

 

یکی از متقدمان طرح نظریه سرمایه اجتماعی را هنی فن[4] می دانند که در سال 1920 اولین بار واژه سرمایه اجتماعی را مطرح کرد و آن را شامل دارایی هایی دانست که در زندگی روزانه افراد خیلی به حساب می آیند، همانند حس تفاهم، رفاقت و دوستی، احساس همدردی و روابط اجتماعی در بین افراد و خانواده هایی که یک واحد اجتماعی را تشکیل می دهند (فلدمن و اساف، 1999، به نقل از شریفیان: 11).

 

 

هنی فن که در آموزش و پرورش ایالت ویرجینیای آمریکا خدمت می کرد معتقد بود که سرمایه اجتماعی به ابعادی مانند حسن نیت، دوستی و همدردی، داد و ستد میان افراد و خانوارها اشاره دارد. او برداشتی محدود از مفهوم سرمایه اجتماعی داشته و آن را تنها در قالب روابط درون گروهی مورد توجه قرار داده است. به نظر جیمز کلمن، کنشگران به رویدادهایی که تحت کنترل کنشگران دیگر است علاقه دارند و همین مساله باعث ایجاد روابط اجتماعی می گردد که در طول زمان تا اندازه ای پایدار می ماند. (کلمن، به نقل از عنایت و رئیسی، 1391: 27)

 

 

از آنجا که کنش و واکنش های افراد در درون قالب هایی جمعی رخ می دهد که اجتماعا بنا شده اند، مواردی چون خانواده، گروه، سازمان، نهاد و در کلی ترین شکل آن ساختار اجتماعی چنین قالب هایی نیز حاوی سرمایه اجتماعی می گردند. (پیران و همکاران، 1385: 10)

 

 

تلقی از سرمایه اجتماعی به عنوان «منابع ساختاری اجتماعی»(کلمن[5]، 1994: 302) موجب انجام مطالعات متمرکزی برای شناخت ابعاد و گستره شبکه های اجتماعی شد و بر این اساس تقسیم بندی مفاهیم و در نتیجه، مدل های مختلفی برای اندازه گیری ابعاد شبکه های اجتماعی ارائه گردید و این بار، سرمایه اجتماعی تنها با کمک یک عضو موثر در شکل گیری آن، یعنی شبکه ها تعریف شد. سرمایه اجتماعی توسعه ای هنگامی به وجود می آید که سطح پایینی از سرمایه اجتماعی اتصالی (که بیانگر کیفیت خوبی از ارتباطات خانوادگی است) و سطوح بالایی از سرمایه اجتماعی انتقالی (به معنای ارتباط ضعیفی میان جمع دوستان) و سرمایه اجتماعی ارتباطی (به معنای ارتباط میان اعضا در سازمان های داوطلبانه  و سطوح بالای آگاهی مدنی) وجود داشته باشد. (ساباتینی[6]، 2005؛ به نقل از شریفیان ثانی و ملکی، 1385: 49).

 

 

چهار بعد اصلی سرمایه اجتماعی یعنی پیوندهای قوی خانوادگی، پیوندهای ضعیف غیر رسمی، ارتباط در سازمان های داوطلبانه و آگاهی مدنی با شاخص های خود، همه حاکی از رویکردی ساختاری به شبکه های اجتماعی و سرمایه اجتماعی به شمار می آیند. (شریفیان ثانی و ملکی، 1385: 50)

 

 

[1] . Life World

 

 

[2] . Bourdieue

 

 

[3] .Field

 

 

[4].Hanifan.

 

 

[5] . Coleman.

 

 

[6] . Sabatini

 

 

[1] . scfington

بررسی رابطه بین میزان تماشای برنامه ­های سیمای جمهوری اسلامی ایران با سرمایه اجتماعی …

* ساکنان محله­های محروم خواهان خیابان­های امن­تر هستن ، ولی امکانات جمعی برای کنترل جنایات ناکام مانده است.

 

 

* کشاورزان فقیر کشورهای جهان سوم نیازمند برنامه­های آبیاری و بازاریابی کارآمدتر هستند، ولی همکاری برای نیل به ابن هدف بسیار سست و شکننده است .

 

 

* افزایش گرمای کره زمین زندگی مردم جهان را تهدید می­کند ، ولی اقدام مشترک برای پیشگیری از این خطر مشترک شکست خورده است.

 

 

همان­طور که فلاسفه از هابز[2] به بعد تأکید کرده­اند،  شکست در همکاری برای کسب منافع متقابل الزاماً نشانه نادانی یا عدم عقلانیت یا حتی شرارت و بدنهادی نیست.  کشاورزان داستان هیوم، ابله و دیوانه یا شرور نبودند بلکه در تنگناهایی گرفتار آمده بودند. دانشمندان علوم اجتماعی اخیراً این معضل بنیادین را که در شکل­های مختلف جلوه­گر است تحلیل کرده­اند، در همه این موقعیت­ها نیز همچون داستان روستایی هیوم، همکاری همگانی به نفع همه خواهد بود ولی در غیاب اعتماد، مشارکت و ضمانت اجرایی همیاری، همکاری و تعهد متقابل، همه خود را از همکاری کنار می­کشند و با رفتار خود انتظارات بدبینانه یکدیگر را تحقق می­بخشند. (تاجبخش، 1384، صص 94-93)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

در جامعه­شناسی و علوم­سیاسی برای بررسی کمیت و کیفیت هنجارها و روابط اجتماعی از مفهوم سرمایه اجتماعی استفاده می­شود. سرمایه اجتماعی، مفهوم نسبتاً جدیدی در علوم اجتماعی است که به طور خلاصه به معنای مجموعه­ای از قوانین، هنجارها، تعهدات، روابط متقابل و اعتماد نهفته شده در روابط اجتماعی، ساختارهای اجتماعی و سلسله مراتب نهادی جامعه می­باشد که اعضای آن را قادر به دستیابی به اهداف جمعی و فردیشان می­سازد.

 

 

این مفهوم با وجود عمر کوتاه خود(از دهه 1970) توانسته است جایگاه ویژه­ای در مجامع علمی و در نزد پژوهشگران حوزه­های مختلف باز کند و نقش خود را به عنوان یک مفهوم بین­رشته­ای که خلأ آن پیش از این کاملاً احساس می­شد، ایفا کند. سرمایه اجتماعی که مقوله­ای نسبتاً تازه و ناشناخته در کنش­های اجتماعی محسوب می­شود، به طور خلاصه مجموعه­ای از منابع و ذخایر ارزشمندی است که به صورت ذاتی و نهفته در ذات گروه­های نخستین، ثانوی و در سازمانهای اجتماعی جامعه (نهادهای رسمی و غیررسمی) وجود دارد. برخی از ذخایر ارزشمند که گاه از آن به عنوان ارزشهای اجتماعی نیز یاد می­شود عبارتند ار: صداقت، حس­تفاهم، سلامتی نفس، همدردی، دوستی، فداکاری و… .

 

 

شواهد موجود در جامعه حاکی از این واقعیت است که در طی یکی دو دهه اخیر، فرسایش شدیدی در سرمایه اجتماعی موجود برای جوانان، هم در درون خانواده و هم در بیرون آن، روی داده است. در خانواده رشد سرمایه انسانی بسیار زیاد شده به طوری که سطح تحصیلات دائماً در حال افزایش است؛ ولی بموازات آن، سرمایه اجتماعی که شاخص برجسته آن حضور بزرگسالان در خانه و میزان گفتگو در مورد موضوعات اجتماعی، فرهنگی، علمی، اقتصادی و سیاسی بین والدین و فرزندان است، کاهش یافته است. در اجتماع، میزان فرسایش و نابودی سرمایه اجتماعی به مراتب بیشتر بوده است؛ به طوری که به نظر می رسد افزایش میزان جرم در جامعه طی سالهای اخیر ناشی از تضعیف مناسبات بین گروهی افراد بوده و مشکلات زیادی را برای جامعه فراهم آورده است. بعلاوه، جامعه در معرض تهاجم فردگرایی قرار گرفته که بر اساس آن منافع فردی بر مصالح جمعی تقدم یافته است. (شارع پور، 1380، صص112-101) انتشار یافته­های « پیمایش ملی ارزش­ها و نگرش­ها» که در سال 1380 و تحت سرپرستی دفتر طرح­های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در 28 استان کشور صورت گرفت از سطح نازل سرمایه اجتماعی حکایت می­کند. همچنین بنا برگزارش دفتر امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی کشور، هر ساله با رشد 15 درصدی آسیب­های اجتماعی مواجه بوده­ایم. این بدان معنی است که چنانچه اقدامی جهت احیاء این سرمایه صورت نگیرد،

پروژه دانشگاهی

 بدون شک در سال­های آتی با بحران انواع نابسامانی­های رفتاری و اجتماعی روبه­رو خواهیم بود که همگی در شکل­گیری بحران امنیت­اجتماعی موثر­خواهد بود (شارع­پور، 1380، صص 112- 101).

عکس مرتبط با اقتصاد

در مجموع سرمایه اجتماعی، توش و توان زایدالوصفی است که از آمادگی روحی و روانی آحاد یک جامعه برای درگذشتن از منافع شخصی و درگیر شدن در عمل جمعی پدید می­آید. به بیان دیگر، ثروت و دارایی نهفته­ای است که به شکل بالقوه در تمامی جوامع انسانی وجود دارد و برای شکوفا شدن و به فعلیت درآمدن، نیاز به گرد آمدن عواملی چند و تحقق شرایطی ویژه دارد که به ندرت و دشواری فراهم می­آید ولیکن چنانچه در هنگام فوران، به موقع مورد شناسایی و امعان نظر قرار گیرد و به درستی هدایت شود، قادر خواهد بود موجبات یک تحول شگرف و یک توسعه کیفی شتابان را پدید آورد. در غیر اینصورت کاهش سرمایه اجتماعی و عدم توجه به آن در یک جامعه باعث بروز آسیب­های اجتماعی از جمله افزایش جرم در جامعه، بروز رفتارهای ضد اجتماعی و… خواهد شد که خود این آسیب­ها تأثیرات منفی زیادی به سلامت جامعه خواهند گذاشت و روند پیشرفت و ترقی جامعه را با اختلال زیادی روبرو خواهند ساخت ( شارع پور، 1380، ص 112).

 

 

از آنجا که نیازهای بشر گوناگون است و جامعه از سادگی به سوی پیچیدگی حرکت می­کند، وسایل ارتباطی نقش­های گوناگونی همچون نقش آموزشی، اطلاع رسانی، هویت دهی، پرکردن اوقات فراغت و… را در جوامع جدید ایفا می­کنند ( دادگران، 1389، ص32). در این بین نقش رسانه­ها و استفاده از آنها بویژه در بین جوانان اهمیت فراوانی دارد، چراکه فعالیت مورد علاقه نوجوانان و جوانان برای گذراندن اوقات فراغت به ترتیب عبارتند از: فعالیت ورزشی، تماشای تلویزیون و مطالعه. یکی از کم هزینه­ترین راه­های گذران اوقات فراعت تماشای تلویزیون است. ضمن اینکه تلویزیون را در همه ساعات شبانه­روز و در خانه میتوان استفاده کرد. شاید به همین دلیل تلویزیون همچنان یکی از پرطرفدارترین رسانه­های جمعی است. در بین رسانه­های جمعی تلویزیون تنها وسیله­ای است که از حواس بینایی و شنوایی در آن واحد استفاده می­کند و دارای پوشش وسیع و سرعت انتقال پیام است. ( معتمدنژاد، 1379، ص122)

 

 

دانشمندان علوم اجتماعی راه­حل مشکل را در سرمایه اجتماعی می­دانند. سرمایه اجتماعی همچون مفاهیم سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی به ویژگی­های سازمان اجتماعی از قبیل شبکه­ها،هنجارها و اعتماد اشاره دارد که هماهنگی و همکاری برای کسب سود متقابل را تسهیل می­کنند.

 

 

یکی از عوامل مهم مرتبط با سرمایه فرهنگی و اجتماعی افراد و جوامع، گسترش رسانه­ها و نقش آن در انواع ارتباطات است. رسانه­ها امکان مبادلات مختلف اجتماعی و فرهنگی را دوچندان کرده است. پیدایش و گسترش انواع رسانه­های صوتی و تصویری و الکترونیکی،نقاط مختلف جهان را به هم پیوند داده است. تسلط کشورهای پیشرفته به رسانه­های ماهواره­ای باعث گسترش و انتقال عناصر فرهنگی این کشورها به نقاط مختلف جهان شده است. این روند باعث شکل­گیری بحث جهانی شدن گردیده است. جهانی شدن فرهنگ روندی است که طی آن عناصر فرهنگی اروپایی و آمریکایی بعنوان منابع استاندارد شده، ظاهراً بی­طرف و عام­گرا معرفی شده و با تأکید بر تکنولوژی ارتباطی بدون توجه به حافظه تاریخی و بومی و محلی ملت­ها، به جوامع دیگر انتقال یافته و سرمایه­های فرهنگی افراد و جوامع را تحت تأثیر قرار داده است.

 

 

رسانه­ ها می­توانند نقش بر جسته­ای در بهبود و تعمیق سرمایه اجتماعی داشته باشند. رسانه­ها به شکل مستقیم بر روی مؤلفه­های سرمایه اجتماعی تأثیر می­گذارند و از این طریق بخش عظیمی از رسالت توسعه را بر دوش دارند. بنابراین در این پژوهش به مطالعه رابطه بین تماشای برنامه­های تلویزیون با سرمایه اجتماعی خانواده­های تهرانی می­پردازیم و به این پرسش پاسخ می­دهیم که ارتباط بین تماشای برنامه­های تلویزیون با اعتماد، انسجام اجتماعی، پیوندهای اجتماعی، آگاهی و دانش مردم چگونه است؟ آیا تلویزیون توانسته است میزان اعتماد مردم را بالا ببرد و آیا کارکردش در همبستگی و انسجام اجتماعی موفق بوده است؟ آیا توانسته است به تقویت پیوندهای اجتماعی در جامعه تاثیرگذار باشد؟

 

 

[1]. Hume

 
مداحی های محرم