وبلاگ

توضیح وبلاگ من

اهمیت رسانه ها در دنیای امروز

روزنامه­ها در مقایسه با سایر رسانه­های ارتباطی، عمر بیشتری دارند و با اینکه در نیم قرن گذشته انحصار خود را به عنوان تنها وسیله خبررسانی از دست داده­اند و با رقیبان قدرتمندی مواجه هستند ولی برخی ویژگی های مهم آن ها نظیر وسعت، دوام، و تنوع اخبار و دارا بودن قابلیت های ویژه برای تشریح و تفسیر داده ها باعث شده است که با وجود ظهور و فراگیر شدن رسانه های ارتباطی چون رادیو، تلویزیون و شبکه های اطلاع رسانی، در توسعه روزنامه­ها خللی ایجاد نشود و آن­ها همچنان تاثیر زیادی در دادن آگاهی به مردم و شکل­گیری واقعیت­های اجتماعی، برجسته­سازی پیام­های خبری و تقویت یا تضعیف  ارزشهای جامعه دارند. با توجه به توانایی رسانه ها در شکل گیری یا تقویت و تضعیف ارزش های اجتماعی، به نظر میرسد که میتوان با بررسی علمی محتوای انتشار یافته در رسانه ها، تا حدود زیادی پی به ارزش هایی برد که توسط رسانه در جامعه گسترش پیدا می کنند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

انقلاب اسلامی و به تبع آن نظام جمهوری اسلامی ایران، غایت نهایی خود را نه در حوزه اقتصاد یا سیاست بلکه در حوزه فرهنگ دانسته و گسترش و استقرار فرهنگ اسلامی و ارزش های متعالی انسانی را هدف نهایی خودش میداند. یکی از رسالت های مهم نظام جمهوری اسلام ایران، رسالت فرهنگی است که مقام معظم رهبری نیز در دیداری که با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ـ که از این پس به اختصار “شورا” نامیده میشود ـ در 23 خرداد 1390 داشتند؛ بر آن تاکید نموده و فرمودند: «روشنفكران جامعه، نخبگان جامعه، علماى دینى، فعالان سیاسى، و در رأس همه، حكومت و دولت – دولت به معناى عام، به معناى حكومت – اینها آن اقطاب تأثیرگذار هستند؛ اینها میتوانند فرهنگ را منحط كنند، یا تضعیف كنند، یا تقویت كنند، یا ترمیم كنند، یا بعكس مجروح كنند و در آن خلل وارد كنند» (خامنه ای: 1390).  در این راستا، شورا به عنوان مغز متفکر و نهاد بالادستی مدیریت فرهنگی کشور؛ در یکی از مصوبات خود، ارزش های اساسی نظام جمهوری اسلامی را در 21 سرفصل مشخص نموده است که از میان آنها میتوان به ارزش های «استقلال طلبی، ظلم ستیزی و استکبارستیزی»، «ایثارگری و شهادت طلبی»،«ساده زیستی و نفی تجمل گرایی»، «حفظ کیان خانواده» و « خودکفایی علمی  و توجه به علم» اشاره نمود.

عکس مرتبط با اقتصاد

1.     طرح مساله تحقیق

 

 

اهمیت رسانه ها در دنیای امروز، عمدتا از آنجا ناشی میشود كه رسانه ها ضمن آنكه می­توانند تعیین کنند چه موضوعاتی برجسته شده و مورد توجه قرار بگیرند؛ در مرتبه ای بالاتر می‌توانند با برجسته سازی و تکرار رویدادهای خاص از نگاه خودشان، ارزش های مورد نظرشان را تقویت یا تضعیف کنند. این فرآیند تقویت یا تضعیف ارزش ها، یکی از محل­های ورود رسانه به حوزه فرهنگ می باشد. به عبارت دیگر، از آنجایی که ارزش­های هر جامعه بخشی از فرهنگ آن جامعه هستند؛ رسانه­ها می­توانند از طریق تاثیرگذاری بر ارزش ها، فرهنگ جامعه را تحت تاثیر قرار دهند.

 

 

در کتاب «روزنامه­نگاری نوین» نوشته نعیم بدیعی و حسین قندی، اساتید ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی تهران، درباره وظایف و عملکرد رسانه­های خبری آمده است: «در سال­های اخیر، تاکید تازه­ای بر مفهوم شکل­گیری واقعیت­های اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین آثار اجتماعی پیام­های ارتباطی مورد بررسی پژوهشگران قرار گرفته است. امروزه سوال این نیست که وسایل ارتباط جمعی چگونه بر نگرش­ها، اعتقادات، باورها و رفتارهای مخاطبان تاثیر می­گذارند، بلکه سوال اینست که رسانه ها چه کمکی به تبیین مخاطبان از محیط اطراف خود می­کنند و چگونه می­توانند مشارکت آنان را در برنامه­های توسعه جلب کنند. چگونه می­توانند با تاکید و برجسته کردن ارزش­ها، هنجارها و رویدادهای گوناگون، به شکل­گیری ادراکات و ایجاد انگیزه برای مشارکت همگانی کمک کنند»(بدیعی و قندی، 1385: 418).

 

 

آنها سپس ضمن مقایسه­ای که بین سه رسانه تلویزیون، رادیو و روزنامه می­کنند؛ درباره روزنامه و کارکردهای آن می­نویسند: «مقایسه سه رسانه ـ روزنامه،  رادیو و تلویزیون ـ و اهداف پیام دهندگان و پیام­گیران نشان می­دهد که وظائف رسانه­ها در تامین نیازهای مخاطبان یکسان نیست. روزنامه با ارائه اطلاعات درست می­تواند آگاهی های لازم را برای شناخت مخاطبان از محیط اطراف خود فراهم کند تا آنان بتوانند تصمیم­های درستی در موارد مختلفی که به زندگیشان مرتبط است؛ اتخاذ کنند. روزنامه می­تواند با مطرح کردن دیدگاه­ها، نگرش­ها و دانش­های گوناگون که دایم در حال تغییر هستند؛ وسیله انتطباق مخاطبان را با ارزش­ها و نگرش­های نو فراهم سازد و ضمن پیوند دادن آنان با یکدیگر، علاقه و مشارکت آن­ها را در پیشبرد اهداف ملی برانگیزد»(همان: 419)1.     ضرورت و اهمیت تحقیق

دانلود مقالات

 

 

 

مطالعه در مورد تغییرات و تحولات فرهنگی، یکی از مهم­ترین اولویت­ها در پژوهش و برنامه­ریزی کشورهاست که به توسعه، تعمیق و هدفمند ساختن نظام­های برنامه­ریزی فرهنگی و شناخت اولویت­های کاری آن­ها و سرانجام ارتقاء کارآیی و اثربخشی نظام، نهادها و برنامه­های فرهنگی کشور کمک می­کند.

 

 

در این بین، مطالعه وضعیت و نقش رسانه­ها در تصویرسازی و بازنمایی فرهنگی جامعه از اهمیت و اولویت ویژه­ای برخوردار است. رسانه­ها و وسایل ارتباط­جمعی، بخشی از زندگی ما شده­اند. آن­ها به ما می­گویند که در مورد چه چیزهایی فکر کنیم. اخبار را به ما منتقل می­کنند؛ ما را سرگرم می­کنند؛ و تصویر و تفسیر ما را از زندگی، جهان و محیط پیرامون، شکل می­دهند. کتاب­ها، مجلات، روزنامه­ها، رادیو، تلویزیون و سینما و دیگر اشکال وسایل ارتباط­جمعی، نقش مهمی را در زندگی ما ایفا می­کنند و به طور خلاصه، جریان مستمری از اطلاعات و سرگرمی را به ما ارایه می­کنند. به طور کلی، آن­ها این توانایی را دارند که بگویند تصویر چه کسی باید نشان داده شود و تصویر چه کسی نشان داده نشود. چه سخنی منعکس شود و چه سخنی مسکوت بماند. چه رویدادی اطلاع­رسانی شود و چه رویدادی پنهان بماند. چه کسانی برای مردم چهره شوند و چه کسانی نباید برای مردم الگو شوند. چه چیزهایی را مردم باید خوب بدانند و چیزهایی را بد و ناپسند بدانند. چه ارزش هایی بازنمود شوند و چه ارزش­هایی پنهان بمانند.

 

 

این توانایی رسانه­ها، که در دهه­های اخیر و از جمله در کشور ما، در طی سال­های اخیر از سرعت، پیچیدگی و عمق بیشتری نیز برخوردار شده­اند؛ نشان می­دهد که مطالعه در مورد وضعیت تغییرات فرهنگی جامعه و آینده­نگری تحولات آن، علاوه بر مطالعات پیمایشی که یکی از گرایش­های مورد علاقه در طرح­های ملی کشورمان در زمینه سنجش تغییرات فرهنگی جامعه است؛ به مطالعات رسانه­ای و مردم­شناختی نیازمند است و لازم است این موضوع در دستور کار نهادهای کلان پژوهشی و سیاست­گذاری کشورمان قرار گیرد. هر چند در این زمینه، به جز پژوهش­هایی که با روش­های پیمایشی صورت گرفته است؛ تاکنون پژوهش درخور توجهی برای مطالعه در مورد سیر گرایش حاکم بر تحولات و بازنمایی­های فرهنگی رسانه­ای که از زمینه­های مهم برای مطالعه فرهنگ عمومی جامعه است؛ صورت نگرفته است؛ اما به هر حال امید این وجود دارد که در آینده به تدریج این موضوع هم به دستور کار رصد فرهنگی نهادهایی چون شورای فرهنگ عمومی اضافه شود.

 

 

در مجموع باید گفت که متون رسانه­ای در کشور ما به تازگی به عنوان زمینه­ای مطالعاتی برای بازشناسی دلالت­ها و کارکردهای فرهنگی، مورد اقبال بیشتری قرار گرفته­اند و پیش از آن، اغلب زمینه­ای برای مطالعات سیاسی بوده­اند. با وجود این، باید این نکته را در نظر داشت که در مقایسه با ظرفیت قابل ملاحظه رسانه ها برای دلالت فرهنگی، پژوهش­های موجود چندان رضایت بخش نیستند و لازم است در این زمینه کوشش­های بیشتری صورت گیرد.

 

 

فرهنگ، به عنوان یکی از عوامل و بازیگران کلیدی پدیده­های اجتماعی و شاید مهمترین بازیگر این عرصه، نقش کاملا تاثیرگذار در تحولات اجتماعی، پیشرفت­ها و احیانا شکست­ها و عقب­ماندگی­های یک جامعه دارد. این عامل اساسی، دارای زیرمجموعه­هایی متنوع، متعدد و در هم تنیده­ای­ است که باعث می­شود ارزیابی آن کاری بس مشکل باشد. چرا که از افکار و عقاید و ارزش­ها گرفته تا هنرهای مختلف و آداب و رسوم و … همه را می­توان موضوعاتی فرهنگی دانست. برای بررسی تاثیرات فرهنگی مطبوعات، نباید فقط به بررسی صفحات فرهنگی آنها پرداخت چرا که تک تک مطالب یک روزنامه می تواند بار ارزشی داشته باشد و از آنجایی که ارزش های یک جامعه، بخش مهمی از فرهنگ آن جامعه هستند؛ همه مطالب روزنامه می­توانند تاثیر فرهنگی داشته باشند. بنابراین برای آنکه متوجه شویم رسانه ها و از آن جمله، مطبوعات، در حال تقویت یا تضعیف چه ارزش­هایی هستند و در نتیجه چه تاثیری بر فرهنگ جامعه دارند؛ لازم است که محتوای منتشر شده در این رسانه ها را به روشی علمی مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم.

 

 

با مروری بر پیشینه تحقیق متوجه می شویم در بیشتر تحقیقات انجام شده با موضوع فرهنگ در مطبوعات، مطالب فرهنگی، به مطالبی که در صفحات فرهنگی چاپ شده اند، محدود بوده در حالی که اگر تعریف و نگاه جامعی به مقوله فرهنگ داشته باشیم؛ هر محتوایی می تواند کارکرد و پیام فرهنگی داشته باشد. اساسا به نظر می­رسد یکی از مشکلات مهم و بسیار تاثیرگذار در برنامه ریزی و مدیریت فرهنگی کشور، همین مساله، یعنی نداشتن نگاه جامع و فرابخشی به فرهنگ است که باعث شده است فرهنگ را صرفا در ابزارهای فرهنگی مانند فیلم، کتاب، آثار هنری، همایش ها و برنامه ­های مرتبط با این مقولات و مواردی از این دست ببینیم در حالی که فرهنگ و دایره وجود و تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آن بسیار فراتر از این موارد است. فرهنگ اعم از سیاست، اقتصاد، علم و سایر مقولات اینچنینی است. فرهنگ در عرض سیاست و اقتصاد نیست بلکه سیاست و اقتصاد زیرمجموعه فرهنگ بوده و رنگ و بوی آن را داشته و در ذات خود با آن قرابت و اشتراک ماهیتی دارند. هر امر سیاسی یا اقتصادی یا ورزشی یا … دارای بار و کارکرد فرهنگی است؛ بنابراین برای تحلیل صحیح و جامع فرهنگ نباید توجه خود را صرفا به آداب و رسوم و هنرها یا گزاره­های دینی و مذهبی محدود کنیم بلکه باید همه متن ها را دارای بار و کارکرد فرهنگی دانسته تا بتوانیم از خلال تحلیل آنها، به شناختی صحیح و جامع از وضعیت موجود یا تغیرات فرهنگ دست پیدا کنیم.

 

 

به لحاظ عملی و كاربردی نیز این تحقیق و تحقیقاتی از این دست می‌توانند دیدگاه های مسئولین رسانه ای كشور و نیز مدیران نشریات و رسانه های كشور را درباره میزان و چگونگی پرداختن نشریه یا روزنامه تحت امرشان به ارزش های نظام جمهوری اسلامی بوده اصلاح یا تكمیل نموده و موجبات اصلاح رویه ها یا سیاست ها را فراهم نماید.

 

 

2.      هدف تحقیق

 

 

این تحقیق به دنبال بررسی میزان و چگونگی پرداختن مطبوعات کشور به ارزش های اساسی نظام جمهوری اسلامی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در نیمه اول سال های 1387 و 1389  و همچنین بررسی میزان تغییر توجه مطبوعات به این ارزش ها در فاصله این دو سال میباشد. علت اصلی انتخاب دو سال 1387 و 1389 به عنوان سال­های مورد بررسی، اتفاقات رخ داده پیرامون انتخابات سال 1388 است. هدف این است که ببینیم اولا هر کدام از این سه روزنامه، به چه میزان به ارزش­های اساسی مورد نظر تحقیق پرداخته اند و ثانیا گذشت زمان و به ویژه، اتفاقات پیرامون انتخابات سال 1388، چه تاثیر معناداری بر میزان پرداختن روزنامه­ها به این ارزش­ها داشته است.

 

 

از میان ارزش­های مصوب شورا، پنج ارزش «ایثارگری و شهادت‌طلبی»، «استقلال‌طلبی، ظلم‌ستیزی و استكبار ستیزی»، «نفی تجمل‌گرایی»، «حفظ كیان خانواده» و «خودكفایی علمی و توجه به علم» را مورد بررسی قرار خواهیم داد. لازم به ذکر است که در پژوهشی که در سال 1390 انجام شده است؛ خانم ملک زاده، دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات دانشگاه سوره به بررسی بازنمایی این پنج ارزش در فیلم­های برگزیده جشنواره فیلم فجر پرداخته اند و ما هم در این تحقیق، به بررسی همان پنج ارزش مورد بررسی در پژوهش خانم ملک زاده پرداخته­ایم. ضمنا از میان روزنامه های کشور و با توجه به محدودیت های تحقیق، سه روزنامه کیهان، ایران و آفتاب یزد را که تقریبا نماینده جریانات مختلف سیاسی کشور هستند؛ انتخاب کرده­ و قصد داریم با استفاده از روش تحلیل محتوا، به بررسی میزان و چگونگی توجه این سه روزنامه به ارزش های مذکور در سال های 1387 و 1389 پرداخته و تفاوت های احتمالی در توجه به این ارزش­ها را بین سال های 1387 و 1389 بررسی کنیم.

اثرات اقلیم بر گردشگری استان قزوین بر اساس مدل دمای معادل فیزیولوژیک

فصل اول: کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

گردشگری یکی از بزرگترین صنایع دنیا بوده که دارای رشد سریعی می باشد. برای بسیاری از نواحی گردشگری مهم ترین منبع درآمد است و برای دیگر مناطق بازده اقتصادی حاصل از گردشگری بسیار زیاد است (معصوم پور، خوش اخلاق). بر طبق پیش بینی سازمان جهانی گردشگری تا سال 2020 گردشگری بین المللی به تعداد 1.6 میلیون نفر برسد و گردش مالی ناشی از آن به پیش از 2 تریلیون دلار در سراسر دنیا باشد (WTO, 1988).

عکس مرتبط با اقتصاد

گردشگری به خاطر برخورداری از توانمندی بالا در خلق و ارتقاء مولفه های توسعه ملی، منطقه ایی و شهری و روستایی همیشه مورد توجه و ستایش بوده است. بسیاری از کشورها این صنعت پویا را به عنوان منبع اصلی درآمد به ایجاد اشتغال در بخش خصوصی و تبادلات فرهنگی و انسانی و توسعه ساختار زیربنایی می دانند (رشیدنیا، گندم کار، 1390: 2).

 تصویر درباره گردشگری

 

امروزه صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا و فراگیر همه ارکان وجودی یک جامه و سیستم های جهانی را در بر گرفته است. گردشگری در معنای اصل خود از قرن نوزدهم با اصالت و انگیزه است نه سفرهای بدون هدف و برنامه. در اصل گردشگری بر اساس خواست و اراده ی ملت ها صورت میگیرد .سازمان های دولتی و بخش خصوصی تنها برنامه ریزان این سفرهای هدفمند هستند که باید متناسب با خواسته های عمومی به برنامه ریزی بپردازند تا گردشگری به بهترین نحو انجام شود (توکلی و گلدی شرافت سید،1388: 44)

 

 

جهانگردی و تفرج در ذات خود کمترین وابستگی را به تکنولوژی های آلاینده را دارد. توسعه خدمات جهانگردی نه فقط اصالت های منطقه ای را برجسته می نماید، بلکه از حاصل آن در حفظ و ساماندهی این اصالت ها و نیز در بوجود آوردن توازن بهینه منبع و طرز استفاده مناسب از آن برای حفظ و نگهداری و رشد و توسعه منابع طبیعی و ملی بهره می جوید و همزمان با آن از مزایای اقتصادی آمد و شدهای مربوطه برخوردار میشود(میکایلی، 1379: 22) . عوامل زیادی بر صنعت گردشگری تاثیر می گذارند که یکی از مهم ترین آنها آب وهواست.

 

 

آب و هوا و اقلیم نقش مهمی را در گردشگری و موفقیت یک مقصد گردشگری ایفا می کند. (Bingo, Hamilton & Tol, 2006:915) با توجه به این مسئله که اقلیم در انتخاب مقصد گردشگری پارامتر بسیار با اهمیتی است، و به طور قابل ملاحظه ایی اقلیم در طی فصول مختلف بر روی برنامه ی آژانس های گردشگری اثر می گذارد. اقلیم مناسب و آسایش اقلیمی در افزایش میزان گردشگران در مناطق جاذب گردشگر شود. از طرف دیگر اقلیم و آب و هوا می تواند باعث افزایش هزینه ی تمام شده نیز شود.( به طور مثال افزایش میزان مصرف انرژی در وسایل سرمایشی در طول فصل گرم) همچنین تغییرات اقلیمی اثر مستقیمی بر روی مراکز گردشگری متکی بر طبیعت را دارد(Scott, Jonse & Konepek, 2007:572).

 

 

از طرفی آسایش یعنی راحتی و استراحت یک موجود که در برابر تهاجم خارجی با آن مقابله می کند( خالدی، 1379). و آسایش زیست اقلیمی (بیوکلیماتیک) انسانی، به تعادل حرارتی بدن انسان با محیط پیرامون وابسته است. طیفی از درجه حرارت هایی که پراکنش حرارت به میزان رضایت بخشی در آن صورت گیرد، منطقه آسایش انسان نامیده می شود. از نظر فعالیت بدنی و راحتی انسان، هیچ اقلیمی را نمی توان کاملاً مطلوب یا نامطلوب فرض کرد. بنابراین آسایش هم در یک منطقه صد در صد ثابت نمی تواند باشد و برای افراد بر حسب سن، سلامت، فعالیت بدنی، نژاد، میزان پوشش و همچنین بر اساس فصل های مختلف سال و خو گرفتن افراد به محیط به طور نسبی تغییر می کند (محمدی، 1386). از سوی دیگر تعادل دمای بین بدن انسان و محیط در فضای داخل و بیرون ساختمان متفاوت است و شرایط آسایش و راحتی در هر دو محیط مهم است. مدل دمای معادل فیزیولوژیک به بررسی شرایط آسایش اقلیمی انسان هم در فضای داخلی ساختمان ها و هم در فضای بیرونی با توجه به نوع پوشش و فعالیت انسان بررسی می کند. لذا مدل دمای معادل فیریولوژیک در بین مدل های ارائه شده در باب آسایش اقلیمی انسان کارآمد تر و کامل تر می باشد. صنعت گردشگری استان نیاز به ارزیابی اقلیم به عنوان یکی از اصلی ترین منابع گردشگری دارد و لذا اقلیم گردشگری استان با استفاده از مدل دمای معادل فیزیولوژیک در محیط GIS ارزیابی شده تا نقاط قوت و پتانسیل های آن مشخص شود.

 

 

2-1- طرح مسئله و ضرورت تحقیق

 

پروژه دانشگاهی

 

 

 

امروزه صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا و فراگیر همه ارکان وجودی یک جامعه و سیستم های جهانی را در برگرفته است (توکلی 1388) و یکی از منابع مهم درآمدزایی و در عین حال از عوامل مؤثر در تبادلات فرهنگی بین کشورهاست. به همین علت پژوهشگران و متخصصان محلی علاقمند به بررسی نقش گردشگری در توسعه اقتصادی و اجتماعی می باشد (Albalate and bel,2009:426).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

در این بین نمی توان نقش کلیدی آب و هوا را در جذب گردشگر و رونق گردشگری یک منطقه نادیده گرفت. همچنین آب وهوا ارتباط مستقیمی با آسایش فردی برای گردشگران دارد. منظور از آسایش فردی مجموعه شرایطی است که از نطر حرارتی دست کم برای 80 درصد از افراد مناسب باشد (قبادیان و فیض مهدوی 1380). یکی از اطلاعات مورد نیاز گردشگران برای سفر، شرایط اقلیمی مقصد می باشد و اکثر گردشگران برای انتخاب مقصد گردشگری ملاحظلت اقلیمی را مورد بررسی قرار می دهند. اقلیم از دیدگاه برنامه ریزی گردشگری بسیار حائز اهمیت است و گردشگران معمولاً در جست وجوی اقلیم مطلوب یا اقلیم آسایش هستند که در آن، فرد هیچ گونه احساس نارضایتی و عدم آسایش حرارتی و اقلیمی ندارد و این عامل نقش مهمی را در تصمیم گیری برای مقصد گردشگری دارا می باشد(Matzarakis, 2001:172). لذا اطلاع رسانی و شناخت صحیح از شرایط آب و هوایی می تواند مسافران و اقشار آسیب پذیر را پشتیبانی کند و در تصمیم گیری برای مقاصد آنها نقش مهمی را ایفا کند.

 

 

برای این منظور و بررسی هرچه بهتر تاثیر اقلیم بر گردشگری مدل های گوناگونی تاکنون ارائه شده است. از بین آنها می توان از شاخص های مرتبط با فیزیولوژی انسانی که از معادله بیلان انرژی بدن انسان مشتق گردیده اند بهره جست که امروزه اعتبار بیشتری در مطالعات زیست اقلیم انسانی و هم چنین آب و هوا شناسی گردشگری کسب کرده اند (Matzarakis,2001:36). یکی از مدل های کارآمد که در ارتباط با این شاخص است مدل دمای معادل فیزیولوژیک یا PET است. که این مزیت را نسبت به سایر مدل های اقلیم گردشگری را داراست که نه تنها دمای محیط را در داخل بافت ساختمان در نظر می گیرد بلکه دمای محیط در خارج از ساختمان برای آسایش گردشگران را لحاظ می دارد. همچنین این مدل این قابلیت را نیز دارد که نوع فعالیت و پوشش گردشگر را نیز در بررسی میزان آسایش بررسی کند.

 

 

با توجه به مسائل فوق و تنوع اقلیمی استان قزوین که  وسعتی حدود 15820کیلومتر مربع و بین 48 و 45 دقیقه تا 50 درجه طول شرقی و 35 درجه و 37 دقیقه تا 36 درجه و 45 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است و به دلیل ساختار توپوگرافی متفاوت که شرایط اقلیمی متفاوتی را به همراه به نحوی که اقلیم آن با نوسان آشکاری همراه است که شمال آن آب و هوای سرد و کوهستانی و آب و هوای خشک و نیمه خشک در نواحی مرکزی آن می توان شاهد بود ، بنابراین میتوان با توجه به مدل PET و پتانسیل های موجود در مکان های مختلف در سطح استان و با برنامه ریزی مناسب بهترین زمان و مکان را برای گردشگر شناسایی کرد.

 

 

3-1- سوال تحقیق

 

 

دوره های زمانی مناسب با توجه به استعدادهای مکانی جهت فعالیت های گردشگری در منطقه مورد مطالعه بر اساس مدل دمای معادل فیزیولوژیک کدامند؟

 

 

4-1- فرضیه تحقیق

 

 

با توجه به توپوگرافی منطقه مطالعاتی، مدل دمای معادل فیزیولوژیک دوره های زمانی متفاوتی را جهت فعالیت های توریستی پیشنهاد می کند.

 

 

5-1- اهداف تحقیق

 

 

1- اجرای مدل دمای معادل فیزیولوژیک به منظور درک بهتر پتانسیل فعالیت گردشگری استان قزوین

 

 

2- پهنه بندی اقلیم گردشگری استان بر اساس مدل معادل فیزیولوژیک با توجه به استعداد های مکانی موجود در منطقه مورد مطالعه

 

 

6-1- روش تحقیق

 

 

1- اخذ داده های اقلیمی مورد نیاز از ایستگاه های سینوپتیک استان و کنترل

 

 

2- بررسی دقت داده های جمع آوری شده

 

 

3- بررسی شرایط اقلیمی منطقه مورد مطالعه بر اساس یکی از روش های متداول طبقه بندی

 

 

4- اجرای مدل PET در مقیاس ماهانه

 

 

5- تولید لایه های اطلاعاتی مورد نیاز در مدل معادل فیزیولوژیک جهت پهنه بندی اقلیم گردشگری منطقه مطالعاتی

 

 

6- تفسیر داده های خروجی مدل PET در منطقه مطالعاتی

ارزیابی توسعه گردشگری با استفاده از مدل دلفی و AHP

در حال حاضر گردشگری ( Tourism) در رامسر به شکل داخلی آن ( ایرانگردی ) مطرح است و شکل خارجی آن (جهانگردی) کمتر مطرح می باشد. مع الوصف، این نوع گردشگری نیز که غالباً با گذران اوقات فراغت همراه است، حائز اهمیت فراوان می باشد. از نظر اقتصادی، مسافران و میهمانان تابستانی و نوروزی یکی از منابع عمده درآمد شهرستان رامسر را تشکیل می دهند. اقلیم مناسب ، نزدیکی به کلانشهر تهران و همجواری کوه ، دریا و ساحل همراه با امکانات تفریحی شهرستان هرساله پذیرای تعداد زیادی از گردشگران است . استقبال گردشگران  از جاذبه های طبیعی و مصنوعی شهرستان پیامدهای مثبت و منفی را  در محیط به جای خواهد گذاشت که نیاز به  بررسی های دقیق و کارشناسانه داشته  تا آسیب ها شناسایی و راهبردهای مناسب جهت بهبود و حفاظت از میراث طبیعی شهرستان ارائه  شود.

 تصویر درباره گردشگری

 

5-1-1- اهداف تحقیق

 

با توجه به اینکه استان مازندران جزء نواحی سرسبز و زیبای ایران است و هر ساله میلیونها نفر گردشگر از جاذبه های بکر و زیبای شهری و روستایی این استان دیدن می کنند و با توجه به این موضوع که صنعت گردشگری می تواند باعث کسب درآمد و ایجاد اشتغال در منطقه شود لذا تدبیر یك راهكار كارآمد و سنجیده به منظور برقراری تعادلی  مناسب به منظور استفاده درست از گردشگری تلفیقی (شهری و روستایی) با هدف ساماندهی  و بهره وری صحیح  این صنعت و دسترسی به گردشگری پایدار و جلوگیری از فشار مضاعف بر اکوسیستمی خاص در شهرهای شمالی ایران می تواند موثر باشد.

Efficiency بهره وری

پروژه دانشگاهی

 

 

بنابراین اهداف تحقیق عبارتند از:

 

1) بررسی تأثیر تعداد و آگاهی گردشگران بر حفظ میراث طبیعی؛

 

2) شناخت علل كمبود و ناكارآمدی زیرساخت های گردشگری و تأثیر آن بر میراث طبیعی؛

 

3) كاربست مدل های مورد نظر با شاخص سازی مناسب در منطقه موردمطالعه.

 

6-1-1- تدوین و ارائه فرضیات تحقیق:

 

در تعریف فرضیه می توان گفت: فرضیه عبارت است از حدس یا گمان اندیشمندانه در باره ماهیت، چگونگی و روابط بین پدیده ها، اشیاء و متغیرها، که محقق را در تشخیص نزدیکترین و متحمل ترین راه برای کشف مجهول کمک می نماید (حافظ نیا، 1377، ص 19 ). 

 

با توجه به سوالات این پژوهش و به منظور ارائه پاسخهای مناسب فرضیه های این تحقیق عبارتند از:

 

1- به نظر می رسد رشد گردشگری در شهرستان رامسر منجر به تهدید توان اكولوژیكی منطقه شده است.

 

2- به نظر می رسد كمبود و ناكارآمدی تسهیلات و امكانات گردشگری منجر به تشدید تهدید میراث های طبیعی منطقه گردیده است.

 

3- به نظر می رسد  به علت عدم وجود رشد مناسب و هماهنگ گردشگری تلفیقی (شهری-روستایی) فشار زیادی بر محیط زیست شهرستان رامسر وارد می شود.

عکس مرتبط با محیط زیست

 

7-1-1- حدود پژوهش

تحلیل محتوی اسامی ‌سه دهه اخیر متولدین شهرستان خلخال

با توجه به وقوع انقلاب اسلامی در سال 57 و استقرار نظام جدید و همچنین شروع جنگ بعد از گذشت سال‌های كوتاه از انقلاب و ایجاد زمینه‌های دشوار اجتماعی ـ اقتصادی ارزش‌هایی چون دین، عدالت، استقلال و ایثار مطرح شده و نهادهای مختلف اجتماعی سعی كردند تا در این قضایای جدید افراد را به گونه‌ای پرورش دهند كه به این ارزش‌ها وفادار بوده و تفكر و الگوی زندگی خود را مطابق ارزش‌های انقلاب سازماندهی كنند. از این‌رو پایبندی به ارزش‌ها و هنجارهای سنتی در میان نسل‌های گذشته كاملاً به چشم می‌خورد؛ در صورتی كه در میان نسل‌های جوان‌تر، ارزش‌ها و گرایش‌های جدیدی نفوذ می‌كند كه خود نتیجه جها‌ن‌بینی‌های متفاوت آن‌ها است. به‌عبارت دیگر جهان‌بینی افراد با توجه به تجارب كلی آن‌ها در زندگی خودشان شكل می‌گیرد كه گاه با تجارب نسل‌های قبل تفاوت‌هایی دارد. از آنجا كه دگرگونی فرهنگی در میان نسل‌ها و گروه‌های جوان‌تر زودتر شكل می‌گیرد، لذا ما بیشتر شاهد تفاوت‌هایی در میان نسل‌ها هستیم (نجاتی حسینی و دیگری، 1388: 142). عکس مرتبط با اقتصاد امروزه هر چند نسل جدید جامعه ایران، تجربه نسل قبل را در اختیار دارد ولی به تغییر قالب‌ها و ساختارها اقدام نموده است كه این تغیرات نهایتاً به تغییر در روش و سبك زندگی می‌انجامد. روند ت غییر و تحول نام‌های افراد یكی از مواردی است كه می‌تواند تجلی فرآیند این تغییرات در نظام اجتماعی باشد. در واقع نام‌گذاری مانند هر عمل دیگری از ارزش‌ها و انگیزه‌های روانی تأثیر پذیرفته و در زمینه اجتماعی و فرهنگی معینی انجام می شود. از این رو می‌توان از نام‌گذاری به مثابه یك نهاد، یك عمل فرهنگی و به تبع آن عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر به آن یاد نمود (رجب‌زاده، 1378: 1).بررسی تحول نامگذاری در طی نسل‌های مختلف، تفاوت نام‌های انتخاب شده در میان طبقات اجتماعی و در میان دو جنس مذكر و مؤنث، می‌تواند ما را در شناخت و مقایسه ارزش‌های نسل‌ها یاری دهد. در این پژوهش نگارنده قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که آیا نام‌گذاری افراد با توجه به دوره‌های مختلف تاریخی متفاوت است؟ تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی