پروبیوتیک ها به طور وسیع به عنوان سویه های آغازگر برای ساخت پنیر، ماست، خمیر ترش و دیگر محصولات غذایی تخمیری به کار می روند. نقش باکتری های اسید لاکتیک( به خصوص لاکتوباسیل ها) بدین صورت است: این باکتری ها در روده کلونیزه شده و باعث تحریک تولید ایمنوگلوبولین می شوند، سبب بیان اینترفرون ها در ماکروفاژ می شوند، موجب اسیدیفیکاسیون محیط شده و پر اکسید هیدروژن را تولید می کنند،کاهش اثر ترکیبات سرطان زا، تولید باکتریوسین و جلوگیری از چسبیدن باکتری های پاتوژن مانند سالمونلا تیفی موریوم و نایسریا گونوره آ به سلول های اپتلیال از دیگر وظایف این باکتری هاست.(7) استفاده از پروبیوتیک ها نه فقط در انسان بلکه در غذای طیور و دام در صنایع غذایی به فراوانی مورد استفاده قرار می گیرند.(11)
آلودگی این سویه ها با باکتریوفاژ یک مشکل رایج در همه صنایعی است که از این میکروارگانیسم ها استفاده می کنند. از دست رفتن هزینه های هنگفت از مشکلات عدیده ای است که کارخانجات لبنی را تحدید می کند. مشکل آلودگی به فاژها در کارخانجات لبنی توسط
روش های مختلف قابل کنترل است که استفاده از سویه های مقاوم به فاژ و مخلوط سویه های استارتر کالچر از جمله روش های کنترل فاژ است.(20) علاوه بر این ها برنامه های سخت گیرانه ی بهداشتی و محیط های کشت اختصاصی برای کارخانه های لبنی نیز وجود دارد. حضور باکتریوفاژها در همه جا و با تیترهای مختلف وجود دارد. روش پایه ای PCR روشی سریع برای شناسایی و تعیین باکتریوفاژ در استارتر کالچر ها است و به عنوان کنترل روتین باکتریوفاژ در صنایع لبنی به کار می رود گرچه روش های میکروبیولوژی مانند سنجش پلاک دارای استاندارد طلایی برای جداسازی فاژ است بدلیل اینکه این روش، روشی کمی و کیفی است. (60)
مقاومت به آنتی بیوتیک در پروبیوتیک ها بسیار حائز اهمیت است. پروبیوتیک ها قبل از وارد شدن به عرصه ی صنعت غذایی از لحاظ مقاوم بودن به داروهای ضد میکروبی باید مورد بررسی قرار گیرند. بسیاری از باکتری ها با کسب پلاسمید به آنتی بیوتیک مقاوم می شوند گرچه به نظر می رسد مقاومت به بعضی داروها مانند نالیدیکسیک اسید توسط پلاسمید کد نمی شود (در این مورد مقاومت معمولا به وسیله جهش در ژن هایی که برای پروتئین هدف کد می شود، صورت می گیرد). باکتری ها می توانند یا با کسب چندین پلاسمید مستقل یا یک پلاسمید حاوی چندین ژن مقاومت به چند آنتی بیوتیک مجزا مقاوم شوند. ترانسپوزون ها نقش مهمی در گسترش مقاومت به آنتی بیوتیک در پلاسمیدها دارند. به این صورت که ترانسپوزون ها حرکت ژن های مقاوم به آنتی بیوتیک را بین پلاسمید های مختلف یا از کروموزوم یک باکتری که به طور طبیعی مقاوم به آنتی بیوتیک می باشد به پلاسمید، تقویت می کند.
سرطان[1] شامل گروه بزرگ و ناهمگنی از بیماریهاست که با تکثیر کنترل نشده سلولها مشخص میشود (Alipoor A. and Noorbala A.A, 2004). برخی محققین، سرطان به معنی تقسیم کنترل نشده سلولها را معادل بیماری که پایان طبیعی یک موجود چند سلولی باشد، نمیدانند. سرطان به این علت ایجاد میشود که سلولهای سوماتیک تغییرات ژنتیکی را کسب میکنند که به آنها شش ویژگی زیر را نسبت میدهند:
از آنجا که دستگاه ایمنی بدن در کنترل تومور، پیشگیری از پیشرفت و گسترش متاستاتیک تومور نقش مهمی ایفا میکند، عوامل روانشناختی[2] که با ایمنی بدن در ارتباط هستند نیز اهمیت بالقوهای در شیوع و پیشرفت سرطان دارند (Alipoor A. and Noorbala A.A, 2004)
بهمنظور تقسیمبندی و افتراق انواع سرطانها، معیارهای متفاوتی ارائه گردیده است که منجر به ارائه الگوهای مختلفی گردیده است (Oommenو همکاران, 2008،Le Galesو همکاران, 1999). متناسب با این الگوها شیوه درمان نیز در انواع سرطان متفاوت خواهد بود (Mrakotskyو همکاران, 2011،Sirventو همکاران, 2011).
از 12400 مورد سرطان جدید در ایالات متحده در یک سال، 1% به کودکان 19 ساله و کمتر اختصاص داشته است. علیرغم تمام پیشرفت علم هنوز سرطانهای بدخیم دومین عامل مرگ و میر کودکان (6/10%) را تشکیل میدهد اگرچه اغلب کودکان مبتلا به سرطان از بیماری خود و درمانهای مربوطه جان سالم بدر میبرند، لیکن پیامدهای طولانی مدت ناشی از درمان عوارض دیررس و همچنین عفونتهای میکروبی حاصله از درمان، امروزه کانون تحقیقات و مطالعات دانشمندان است (Berman ER, 2004).
توزیع و پراکندگی هیستولوژیک[3] و نیز پیشآگهی[4] سرطانها در کودکان به شکل قابل توجهی با بزرگسالان متفاوت میباشد بهطوریکه لوسمی[5]، لنفوم[6]، سرطان مغز[7] و سارکوما[8] در کودکان شایعتر است. بهطور کلی سرطانهای لنفوهماتوپویتیک 44%، سرطانهای دستگاه عصبی 29%، سرطانهای بافت همبندی 10%، سرطانهای بافتهای جنینی[9] 12% و 5% باقیمانده را سایر سرطانهای اطفال تشکیل میدهند. درمان کودکان مبتلا به سرطان از پیچیدهترین مساعی در طب اطفال است بهطوریکه درمان با اشعه[10] (رادیوتراپی)، شیمی درمانی[11] (کموتراپی) و جراحی اگرچه سودمند میباشند، لیکن اثرات نامطلوب بر رشد و تکامل کودک داشته و گاهی اوقات سبب ایجاد عوارض دیررس در اطفال میگردد (Berman ER, 2004)
علاوه بر درمانهای ذکر شده، امروزه درمانهای جایگزینی نظیر پیوند مغز استخوان[12] و استفاده از فرآوردههای بیولوژیک (ایمونوتراپی[13]) در دسترس پزشکان قرار گرفته است که غالباً بهصورت الگوی ترکیبی از درمانهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. بهطور کلی اکثر موارد لوکمی و نیز اغلب موارد لنفوم غیر هوچکینی[14] تنها با شیمی درمانی اداره میشود. البته در موارد لوکمی با درگیری آشکار سیستم عصبی مرکزی و نیز موارد لنفوم غیر هوچکینی غیر لنفوبلاستیک غالباً درمان توصیه شده رادیوتراپی است. البته درمان انتخابی در تومورهای شکمی ناشی از لنفوم بورکیت[15]، جراحی میباشد (Berman ER, 2004).
مسلماً شیمی درمانی برای درمان سرطانهای پیشرفته به هیچ عنوان کافی و کارا نبوده و درمان ترکیبی همراه با رادیوتراپی مورد نیاز خواهد بود. کاربرد بیشتر شیمی درمانی در اطفال پاسخ بهتر آنها و تحمل بهتر عوارض جانبی حاد آن میباشد. برعکس رادیوتراپی به علت ایجاد آسیب شدیدتر و عوارض جانبی دیررس بیشتر در اطفال کمتر مورد توجه میباشد. نکته مهم در درمان کموتراپی این است که تقریباً همیشه این درمان بهصورت ترکیبی از چند دارو مورد استفاده قرار میگیرد. این کار علاوه بر اثر بخشی بهتر، طول درمان را کاهش میدهد. به علت مکانیسم اثر خاص این داروها بخصوص تأثیر بر چرخه سلولی، غالباً اثرات آنها بر ردههایی با سرعت تکثیر بیشتر مانند رده میلوئیدی[16] مغز استخوان مشهودتر خواهد بود. با تحت تأثیر قرارگرفتن سیستم ایمنی سپتی سمیها[17] و عفونتهای موضعی بهوفور دیده میشوند (Berman ER, 2004).
سیر مداوای بیشتر کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد[18] (ALL) با درمان اولیه برای ریشهکنی سلولهای لوکمیک از مغز استخوان با واسطه شیمی درمانی به مدت 4 هفته آغاز و در صورت نیاز، فاز دوم معالجه که درمان بر روی CNS[19] درمانی جهت ممانعت از عود بعدی CNS است، آغاز خواهد شد. لیکن به علت احتمال پایین عود بعدی CNS (کمتر از 5%) غالباً درمان در انتهای فاز اول متوقف میشود. البته در کودکان مبتلا به این نوع اختلال پنومونی ناشی از پنوموسیستیس کارینی به وفور مشاهده میگردد. در لوسمی میلوژنیک حاد[20] (AML) درمان چند دارویی کموتراپیک معمولاً موفقیتآمیز بوده و تا 80% موارد مفید واقع میشود. پیوند مغز استخوان و یا پیوند سلولهای بنیادی[21] در 70- 60% موارد باعث افزایش شانس بهبودی بیماری شده است. رژیم درمانی مختلف در سایر انواع لوسمیها و لنفومها همانند دو نوع سرطان خون ذکر شده فوق بسیار متفاوت و متنوع میباشد ولی نکته مهم در تمامی این موارد این است که به علت درگیری لنفوسیتها و تضعیف سیستم ایمنی، به نظر میرسد روند و احتمال ابتلا افراد به انواع مختلفی از میکروارگانیسمها افزایش یابد (Berman ER, 2004).
در همه رقم ها افزایش معنی دار فاکتورهای ذیل ملاحظه شد: شاخص های رشد: سطح ویژه برگی (SLA) و همچنین قند محلول، پرولین و پروتئین ریشه همچنین الگوهای نواری متفاوتی بر روی ژل SDS-PAGE در ارقام مختلف لوبیا تحت تنش آلومینیم مشاهده شد. میتوان دریافت که نیترات آلومینیم، اثر مهار کننده روی رشد و برخی فعالیت های فیزیولوژیکی گیاه دارد. که در مجموع از کلیه آزمایشات چنین نتیجه گیری می شود که تحت تنش آلومینیم، در مورد بیشتر پارامترهای مورد بحث رقم درخشان نسبت به بقیه «مقاومتر» بود.
واژه های کلیدی: آلومینیم، تنش، لوبیا قرمز، فعالیت های فیزیولوژیکی.
1-1-
گر چه آلومینیم به عنوان یک ماده غذایی ضروری در نظر گرفته نمیشود، اما یکی از فراوان ترین مواد معدنی موجود در خاک است (Vardar and Unal, 2007).در دسترس بودن زیستی آلومینیم، و در نتیجه سمیت آن بیشترمنحصر به محیطهای اسیدی است.خاکهای اسیدی با 5pH از مهمترین محدودیتها در کشاورزی میباشند. تولید گیاهان غذایی، مخصوصاً غلات، تحت تأثیر منفی خاک اسیدی قرار میگیرد (Kochian et al., 2005). برخی شیوههای کشاورزی، مانند زدودن محصولات از مزرعه، نشت نیتروژن به زیر ناحیه ریشه گیاه، استفاده نادرست از کودهای نیتروژنی، و تجمع مواد آلی، سبب اسیدی تر شدن خاکهای کشاورزی میشود (Silva, 2012) .
لوبیای معمولی (Phaseolus vulgaris L.) از بقولات مهم برای تغذیه انسانها در سراسر دنیاست و یک منبع اصلی کالری و پروتئین به خصوص برای کشورهای کم درآمد مناطق استوایی و معتدل که با کمبود مواد غذایی مواجه هستند محسوب میشود (Graham, 1978; Rao, 2001; Beebe, 2012).
در شرایط مزرعه، لوبیای معمولی اغلب تنشهای غیر زیستی مختلفی راتجربه میکند ازآن جمله خشکی، سمیت آلومینیم و منگنز، حاصلخیزی پایین خاک و دمای بالا را می توان نام برد (Thung and Rao, 1999; Kshitani et al., 2004; Beebe, 2012). اگر چه باروری کم خاک های اسیدی به دلیل ترکیبی از سمیت مواد معدنی آلومینیم و منگنز و کمبود مواد معدنی فسفر، کلسیم، منیزیم و مولیبدیوم، است سمیت
آلومینیم مهمترین فاکتوری است که سبب محدودیت تولید گیاهان بر روی %67 از نواحی دارای خاک های اسیدی می باشد (Vardar and Unal, 2007).
زمانی که pH به زیر 5/5 افت می کند، بلورهای آمینوسیلیکات ها و مواد معدنی هیدروکسید آلومینیم شروع به حل شدن می کنند و کاتیون های هیدروکسی- آلومینیم و را آزاد می کنند که خود آنهابا سایر کاتیونها رقابت انجام میدهند. در این شرایط، یون همچنین انواع مولکولهای ، ، و راتولیدمی کند (Panda and Matsumoto, 2007) گونههای تک هستهای و Al 13 به عنوان سمیترین انواع محسوب میشوند(Silva,2012 )
در غلظتهای میکرومولار آلومینیم، طول اولیه ریشه و توسعه ریشههای جانبی که سریع هستند (در عرض چند دقیقه) توسط آلومینیم مهار میشوند، جذب آب و مواد غذایی نیز کم می شود (Barcelo & Poschenrieder, 2002; Blancaflor et al., 1998) قرارگیری بیشتر در معرض آلومینیم، مورفولوژی ریشه ها را تغییر داده و منجر به مرگ ریشه ها خواهد شد (Ciamporova, 2002). به طور کلی بخش دورتر از منطقه تقسیم سلولی در نوک ریشه به استرس آلومینیم حساس می باشد (Panda et al., 2009). آلومینیم بر جوانه زنی دانه رقم های مختلف گندم (Triticum aestivum L.) تأثیر دارد و این اثر بازدارنده با افزایش غلظت آلومینیم بیشتر می شود (Aligmar & Akhter, 2009; Shen et al., 1993) آلومینیم طول ریشه و اندام هوایی Vigna radiate land در ژنوتیپ های سویا (Haider et al., 2007)، سورگوم (Baligar, 1995) و گندم (Naser et al., 2011)را کاهش می دهد. آلومینیم اثرات خود را بر محتوای پروتئین، محتوای پرولین آزاد، نشت الکترولیت و یکپارچگی غشاء نشان می دهد (Yang & Chen, 2001). یون آلومینیم با اجزاء لیپیدی غشاء پلاسمایی برهمکنش می کند (Akeson et al., 1989).
اتصال آلومینیم به لیپیدهای غشاء باعث سخت شدن غشاء پلاسمایی می شود (Deleers et al., 1986). یک شرایط محیطی متفاوت باعث القاء تشکیل انواع اکسیژن واکنش پذیر (ROS) در سلول های گیاهی می شود (Vierstra and Ubiquitin, 1987). آلومینیم بر پراکسیداسیون چربی و فعالیت های آنزیم های مربوط به تولید انواع اکسیژن فعال تأثیر گذاشت (Cakmak & Horst, 2006; Qin et al., 2010). آلومینیم تأثیر خود بر آنزیم پکتین متیل استراز (Yang et al., 2008) و نیز بر محتوای نسبی آب (Silver et al., 2012) نشان داد.
نتایج: فراوانی ژنوتیپ TT در گروه بیماران افزایش قابل توجهی نسبت به گروه کنترل داشت( 30 درصد بیمار در مقابل 5/7 درصد شاهد 0/0 PV≤) ،اگر چه فراوانی ژنوتیپ CC کاهش قابل توجهی نسبت به گروه کنترل داشت (5/32 درصد بیمار در مقابل 75/58درصد شاهد 001/0 PV≤). همچنین، فراوانی آلل Tدر گروه بیماران افزایش قابل توجهی نسبت به گروه کنترل داشت( 75/48 درصد بیمار در مقابل37/24 درصد شاهد 00/0 PV≤ ) و فراوانی آللC نیز در گروه بیماران کاهش قابل توجهی را نسبت به گروه کنترل نشان داد ( 25/51درصد بیمار در مقابل 62/75 درصد شاهد 00/0 PV≤ ) .
نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه برای اولین بار ارتباط پلی مورفیسم TT509- TGF-β1 با بیماری ریفلاکس وزیکویورترال را در جمعیت ایرانی نشان می دهد. افرادی با ژنوتیپ TT 509- احتمال ابتلای بیشتری به ریفلاکس وزیکویورترال دارند.
کلید واژه ها:ریفلاکس وزیکویورترال ،PCR-RFLP ، پلی مورفیسم 509- ، ژن TGF-β1
ریفلاکس وزیکویورترال یک جریان برگشتی ادرار از مثانه به طرف حالبو به سمت کلیه در اثر اختلال در اتصال وزیکویورتریک است. عملکرد صحیح این اتصال معمولا شبیه به یک دریچه یک طرفه است که به جریان ادرار اجازه می دهد از حالب به طرف مثانه حرکت کند و در حین ادرار کاملا بسته شود تا از جریان برگشتی ادرار به حالب که در اثر فشار حاصل از تخلیه ادرار ممکن است رخ دهد جلوگیری کند. عملکرد موثر دریچه به عملکرد هماهنگ چندین عامل وابسته است که شامل طول زیر موکوسی حالب، عرض ورودی حالب، عضلات مثلثی و حالب و حرکات دودی هماهنگ حالب است شکل2-1 محل اتصال وزیکویورتریک را نشان می دهد.VUR به طور معمول در حین تخلیه شدن، زمانی که فشار درون مثانه افزایش می یابد تشخیص داده می شود سیستم مطالعات جهانی ریفلاکس را بر حسب سختی در 5 گروه رتبه بندی کرده است (شکل1-1) که عواملی مثل طول جریان برگشتی، تورم یا آماس و انحنای حالب ها در این رتبه بندی دخیل بوده اند، درشکل 4-1 نیز مثال های کلینیکی از این درجه بندی را میتوانید مشاهده کنید.
این تحقیق با هدف بررسی موضوع فمنیسم كه یكی از پدیده های اجتماعی و بعضاً سیاسی عصر جدید است شكل گرفته و در آن به بررسی و پیشینه تاریخی آن و نگاه مكاتب مختلف پرداخته و چگونگی ورود آن به ایران و نحوه برخورد جامعه ایرانی با این مسئله و نحوه پذیرش آن مورد مداغه قرار گرفته و به موازات آن بررسی دیدگاههای افراطی موجود در این زمینه و نتایج مثبت و منفی آنها مورد نظر قرار گرفته است.

تاثیر جوامع و فرهنگ بر آن و نقش زنان در هر عصر برای پذیرش و رد آن و چگونگی سیاسی شدن آن نیز مورد توجه بوده است.
و با نگاه به قوانین اسلامی كه صدها سال قبل از این پدیده تدوین شده بسیاری از این حقوق ملحوظ است.
در این پژوهش، ابتدا به بررسی نظریه فمنیستی با دیدگاه سیاسی می پردازیم كه شامل موارد ذیل می گردد:
الف: فمنیسم لیبرال اولیه
ب: فمنیسم ماركسیستی
ج: فمنیسم سوسیالیتی تخیلی
د: زن به عنوان «دیگری»
هـ: موج دوم
سپس به بررسی فمنیسم و مشخصات عمومی آن در ایران می پردازیم.
الف: تأكید بر اشتغال
ب: تأكید بر تقابل زن و مر
ج: عدم توجه به تنوع گروههای زنان در ایران
د: تبلیغ و تأیید مشابهت كامل زن و مرد
و طرح شوالاتی از این دست كه آیا دنبال روی صرف و تقلید یك جانبه از شعارها و اصول فمنیسم غربی می تواند برای زن ایرانی مفید باشد؟
بررسی نقش سنتی زنان؟
نقش مادری و همسری؟
آیا تقابل بهتر است یا مكمل بودن؟
بعد از آن به معرفی طلایه داران جنبش زنان در دوره های مختلف بعد از انقلاب مشروطیت خواهیم پرداخت:
نقش زنان در تحقق قانون اساسی بعد از مشروطیت
نقش زنان در حمایت از كالاهای بومی و تحریم كالاهای انگلیسی
پایداری زنان در تأسیس مدارس دخترانه
تشكیل انجمن های زنان
دفاع از مشروطیت تا جنگیدن با لباس مردانه
و نهایتاًبه بررسی دیدگاههای چپگرایان، نواندیشان دینی و نهضت اسلامی نسبت به زنان در دوره معاصر را مدنظر قرار خواهیم داد.
بخش اول: ویژگیهای طرح
۱– طرح مسئله
فمنیسم لغتی فرانسوی است که به آنچه در قرن نوزدهم در آمریکا تحت عنوان «جنبش زنان» معروف بود، اطلاق میشد. جنبش زنان مجموعه متنوعی از گروههایی بود که هر یک به نحوی در «پیش برد» موقعیت زنان تلاش میکردند. اینک مفهوم فمنیسم فعالیت تمام کسانی را که در زمینههای مختلف برای پایان دادن به تابعیت تلاش میکنند در بر میگیرد.
این تعریف جامع از فمنیسم در مقابل نقطهنظر کسانی قرار دارد که عنوان فمنیسم را تنها به نظریات مشابه با نظریه مورد قبول خود اطلاق میکنند. از آنجا که نظریه فمنیستی تمام جنبههای زندگی را در بر میگیرد، اصطلاح فمنیسم دارای بار عاطفی نیرومندی است که از نظر عدهای تحقیرآمیز و از نظر برخی دیگر غرور آفرین محسوب میشود، بنابراین عدهای از مردم این عنوان را برای مدعیان آن نمیپذیرند و برخی دیگر برعکس آن را به کسانی نسبت میدهند که خود چنین ادعایی ندارند. همچنان که یک نظریه نارسا درباره عدالت به هرحال درکی از عدالتی است بهمین ترتیب هم یک درک فمنیستی نارسا بهرحال درکی فمنیستی است.
جنبش «آزادی زنان» مهمترین روایت فمنیستی در جامعه معاصر غرب است. خود این عنوان نشاندهنده زمینه سیاسی ظهور آن و کلیدی برای درک بعضی از تفاوتهای آن با اشکال پیشین فمنیسم است.
فمنیستهای اولیه از «حقوق» و «برابری» زن سخن میگفتند اما در دهه ۶۰ میلادی «ستم» و«آزادی» در فعالیتهای سیاسی چپ نو کلماتی کلیدی به شمار میرفت. با افزایش جنبشهای آزادی بخش از قبیل جنبش آزادی بخش سیاهان، جهان سوم و… فمنیسم جدید ناگزیر عنوان «جنبش آزادی بخش زنان» را به خود گرفت. این تغییر نام بازتاب تحول مهمی در دورنمای سیاسی فمنیسم معاصر است
۲- هدف و انگیزه تحقیق
آشنایی با فمنیسم بعنوان یک نظریه، و سپس یافتن راه کارهای عملی جهت پیاده کردن نقاط مثبت این نظریه و اصلاح آن.
گرچه تاریخی طولانی از پیدایش فمنیسم نمیگذرد، ولی میتوان قدمت آن را به قدمت رویارویی زنان با موانع و مشکلات در زندگی دانست. با این همه هرچند بعنوان یک تفکر و نظر سالهای زیادی از آغازش نمیگردند اما گستردگی و تاثیر این پدیده در اقصی نقاط جهان نشان دهنده آن است که جامعه امروز نیاز به آن داشته است.
البته یادآوری این نکته لازم است که پذیرش فمنیسم بعنوان یک الگوی عملی در زندگی و جامعه نمیتواند انسان و بخصوص زنان را به خواستهای خویش برساند زیرا این نظریه در طی دوران خود با تغییرات، زایدات، تندرویها و تک بعدی نگریها مخلوط شده است. در عینحال شناخت علمی آن و ممزوج شدن راهکارهای عملی ساختاری آن متناسب با آداب و سنن هر جامعه میتواند جهت پیشرفت و ظلم ستیزی موثر باشد.
۳– ضرورت موضوع تحقیق
فمنیسم همواره وجود داشته است، یعنی از زمانی که زنان تحت تابعیت قرار گرفتهاند در برابر این تابعیت مقاومت کردهاند. مقاومت آنها گاهی جمعی و آگاهانه و گاه منفرد و نیمه آگاهانه، جهت گریز از نقشهای تحمیلی از سوی جامعه صورت گرفته است. بیماری، اعتیاد به الکل و مواد مخدر و حتی ابتلاء به بیماریهای روانی اشکال مختلف بروز این مقاومت بودهاند، با این همه و علیرغم قدمت و تداوم مقاومت زنان تنها در طول ۳۰۰- ۲۰۰ سال اخیر یک جنبش وسیع و قابل ملاحظه فمنیستی به صورت متشکل پدید آمده و برای مبارزه با ستم بر زنان تلاش کرده است. ولیکن همیشه جایگاه واقعی زن در جوامع مختلف زیر سوال بوده که فمنیسم متشکل در واقع پاسخ زنان به این مسئله بوده است.
برای اینکه این پاسخ را روشنتر ودقیقتر بدانیم، بایستی به بررسی این پدیده و افت و خیزهای آن در طول دوران بپردازیم و جایگاه کنونی آن را پیدا کنیم.
۴- سوالات تحقیق
۱- آیا فمنیسم به عنوان یک نظریه سیاسی مطرح است؟
۲- آیا فمنیسم تحت تاثیر نظریههای جامعه شناختی قرار گرفته است؟
۳- آیا فمنیسم ایرانی نگرشی متفاوت از فمنیسم غربی نسبت به مسئله زن دارد؟
۴- آیا جنبش زنان در زمان مشروطه بر روند فمنیسم در ایران تاثیر داشته است؟
۵- آیا مجله زنان بیش از مجله پیام زن به مسئله فمنیسم پرداخته است؟
۶- آیا جهتگیری مجله زنان نسبت به پیام زن در مورد فمنیسم مثبتتر است؟
۷- آیا نگرش مجله زنان نسبت به فمنیسم نگرشی سیاسی است؟
۸- آیا مجله پیام زن نگرشی غیرسیاسی به فمنیسم دارد؟