با این كه مدیریت زنان در سازمانها و مراكز مختلف دستآوردهای خوبی به همراه داشته، ولی گرایش عمومی مدیران در سازمانها، به گزینش مدیران مرد معطوف بوده است. در این میان، آنچه بیش از شایستگی و توانمندی مورد نگرش قرار میگیرد جنسیت است. پژوهشهای زیادی در خصوص علل حضور كمرنگ زنان در پستهای مدیریتی را مورد بررسی قرار دادهاند، پارهای از این پژوهشها، عوامل درونی زنان مانند: نداشتن اعتماد به نفس و خودباوری، نداشتن تخصص كافی، ارتباط با پرسنل تحت سرپرستی، سبك مدیریتی زنان و … را مورد مطالعه قرار دادهاند و پارهای دیگر به بررسی عوامل بیرونی مانند ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی مرد سالار، جامعه پذیری زنان و مسئولیتهای خانوادگی و … پرداختهاند (احسان و همكاران، 1387). نتیجهی پژوهش استنگل و كین[1] (1994) نشان داد كه محدودیت زمانی برای زنان به علت وظایف خانوادگی، نمیتواند تأثیری در شایستگی مدیران و مربیان زن به اندازهی همتایان مردشان داشته باشد (استنگل و كین، 1994). ارتباط با پرسنل تحت سرپرستی از دیگر مشكلات زنان در پستهای مدیریتی است. پژوهشی دیگر، یكی از مشكلات را نداشتن تمایل به همكاری از سوی مردان یا زنان به عنوان زیردست با مدیران زن میداند(فاطمی صدر، 1380). عبدالهی (1381) در پژوهش خود دریافت برای ایفای نقش مدیر موفق، شناخت یادگیری و بكارگیری مهارتهای سیاسی در سازمان لازم است و یكی از متغیرهای مهم در تصمیمگیریهای سازمانی وجود ائتلافها، بازی قدرت و سیاست بازی میباشد، ولی زنان علاقهای به كاربرد مهارت سیاسی ندارند. در پژوهش ایزیز ستلز و همكارانش[2](2006) و ماری فرانك فاكس[3](2006) برای بررسی علل عدم ارتقاء زنان در شغل های مدیریتی به تبیین مسایل نابرابری جنسیتی پرداخته است و به عاملهایی هم چون تبعیص جنسیتی، اندك بودن تعداد زنان، مشكلات خانوادگی، فرهنگ مردسالاری محیط سازمانی، تصورات قالبی بودن جنسیتی، ساز و كارهای ممانعت و … در این راستا كرده است (جانعلیزاده و همكاران، 1387). بسیاری بر این باورند كه جو حاكم بر سازمانها و باور نداشتن مدیران و كاركنان مرد و حتی زنان شاغل به تواناییهای مدیریتی زنان باعث ایجاد شرایط موجود شده است. این باورهای عمومی در حالی در سطح جامعه وجود دارند كه شاهد افزایش نسبی زنان تحصیل كرده دانشگاهی در كشور هستیم (یزدخواستی و همكاران، 1388). با توجه به پژوهش های انجام شده و مشکلات موجود در عدم ارتقاء زنان در پست های مدیریتی پژوهش حاضر بر آن است تا این موانع (مشهود و نامشهود) که مانع ارتقاء شغلی زنان در مشاغل مدیریتی می شود را شناسایی کند، که چه موانعی مانع ارتقای پست های مدیریتی زنان در سازمان ها می شود سپس راهکار هایی جهت رفع این موانع ارائه دهد.
1-3 ضرورت و اهمیت پژوهش
امروزه نقش تعیین كننده نیروی انسانی در توسعه یافتگی كشورها بر كسی پوشیده نیست. از میان عوامل تولید برای رشد و توسعه، یعنی منابع طبیعی و ثروت خدادادی ، نیروی انسانی، سرمایه، مدیریت و فناوری، نیروی انسانی است كه سهم اصلی را بر عهده دارد. تحولات چشمگیر در دو دهه اخیر در جهان باعث گردیده كه كاهش نابرابریهای جنسیتی، بخش جدایی ناپذیر فرایند توسعه گردد كه یكی از مهمترین این تحولات، تغییر در ضرورت حضور زنان در جامعه است (اشرف حامدی، 1385). از سوی دیگر، با توجه به این كه در سنجش شاخص توسعه دو عنصر مهم میزان بهرهگیری از منابع مادی و انسانی و میزان توزیع عدالت به عنوان دو ركن اصلی در عملكرد آن تعریف شدهاند، زنان با دارا بودن نیمی از نیروی انسانی (عامل توسعه) و نیمی از جمعیت ( هدف توسعه) میتوانند عاملی برای ایجاد و گسترش توسعه باشند. با نگاهی به وضعیت كنونی بازار كار ایران میتوان دریافت كه زنان ایرانی فاصله زیادی تا وضعیت مطلوب دارند. از تركیب جمعیت فعال كشور 85 درصد نیروی فعال را مردان و فقط 15 درصد آن را زنان تشكیل میدهند، اما این آمار در كشورهای صنعتی
پیشرفته بسیار متفاوت است. در برخی از این كشورها، حدود 50 درصد زنان نیروی كار را در اختیار دارند و در كشورهای در حال توسعه در بخش كشاورزی ، 67 درصد از نیروی كار به زنان اختصاص دارد (پایگاه اینترنتی حوزه، 1387). به همین ترتیب در عرصههای مدیریتی و تصمیمگیری نیز وضعیتی نامناسبتر وجود دارد به گونهای كه تنها حدود 2/5 درصد از مدیران كشور زن هستند و هرچه به سوی سطوح بالای مدیریتی میرویم، این میزان كاهش مییابد و به 4/1 درصد در سطوح مدیر كل و معاون دستگاه میرسد (میرغفوری، 1385).بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسكن مركز آمار ایران در سال 1385، جمعیت كل كشور بالغ بر 70495 هزار نفر است كه 88/50 درصد مرد و 12/49 درصد زن هستند (طباطبایی یزدی، 1387). از طرفی بسیاری از پژوهش ها علل عدم ارتقاء زنان در پست های مدیریتی را عدم تمایل کارکنان سازمان می دانند در این خصوص در پژوهش عبدالهی(1381) مشخص گردیده كه 30 درصد كارمندان مرد از این كه مافوقشان زن باشد، احساس خوشایندی ندارند .
بر اساس آمار ارایه شده ، حضور زنان در پستهای مدیریتی موجب بهبود عملكرد مدیریت كشور و سازمان میشود. به این دلیل كه توانمندیهای مدیریتی تا حدودی به طور مساوی بین مردان و زنان توزیع شده است و یا به بیان دیگر، این موهبت الهی در هر دو گروه تقریباً به گونهی یكسان هدیه شده است. از این رو، عدم تأمین شرایط یا فرصتهای مناسب برای ارتقای زنان مستعد به مشاغل مدیریتی، موجب عدم استفاده حدود نیمی از ظرفیتها و استعدادهای در دسترس میشود. از این دیدگاه زنان توانمندیهای ویژهای دارند و از مهارتهایی «نرم» در مدیریت منابع انسانی برخوردارند كه در شرایط امروز بیش از گذشته مورد نیاز سازمانهاست. همچنین، با حضور زنان در مشاغل مدیریتی تحول سازمانها از لحاظ بهبود ارتباطات سازمانی و ترویج نوآوری تسهیل میشود. در ضمن، فناوری اطلاعات نیز زمینه حضور زنان را بیشتر كرده است (محمدی اصل، 1381) . از جمله مشکلاتی که با انجام پژوهش حاضر کاهش می یابد این است که با همگام نمودن ارزشها و باورهای افراد و سازمان و شیوههای درست اندیشیدن و تقویت وجوه مشترك و ارزشها و باورهای غالبی كه به اتفاق اعضای سازمان پذیرفته شده و حمایت میشود، به اعضای سازمان احساس هویت داده می شود و موجب انسجام و همنوایی درونی میان آنان در رسیدن به اهداف عالی سازمان می گردد. بنابراین، موضوع بالا به دلیل درصد بالای نیروی انسانی زنان و بهرهمندی جامعه از توانمندی آنان در پیشبرد اهداف كشور، از اهمیتی ویژه برخوردار است.

[1]Global Positioning System
[2]Wireless Local Area Networks
[3]Frequency Synthesizer
[4]Complementary Metal-Oxide-Silicon
[5]System-on-a-chip
[6]Local Oscillator
Voltage Controlled Oscillator
Low Noise Amplifire
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
نیاز صاحبان صنایع، شركتها، سازمانهای دولتی و خصوصی به دانشگاه از یك سو و نیاز دانشگاه به كسب درآمد، نقش نوینی را برای جامعه آكادمیك ایجاد میکند. همكاری دانشگاه با همه نهادها و سازمانهای اجرایی از مصادیق توافقهای قراردادی است كه در خصوص فعالیتهای علمی و پژوهشی و شركتهای تجاری صورت میگیرد. این همكاری معمولاً با هدف دستیابی به توان علمی دانشگاه و تجربههای دولت، صنعت، شركتها و استفاده از آنها صورت میپذیرد ( آراسته، 58:1383).
در بخش دانشگاهی دیگر ذخیرهسازی دانش به تنهایی راضی كننده نمیباشد، بلكه اطمینان از كاربرد دانش به گونهای كه جامعه بتواند از منافع سرمایهگذاری در تحقیقات بهرهبرداری نماید یكی از اهداف اصلی تحقیقات دانشگاهی است. به طور كلی جامعه مستقیماً از منافع تحقیقات دانشگاهی بهره نمیبرد مگر آنكه راهكارهایی طراحی شود كه نتایج تحقیقات به عاملان اقتصادی در صنعت سپرده شود مشروط بر اینكه منافع دانشگاه تأمین گردد (فكور، 20:1383).

كشورهای دارای اقتصاد پویا و متحرك، دانشگاههای قویای دارند كه با دولت، صنعت و تجارت ارتباط و هماهنگی همه جانبه دارند. یكی از بسترهای توسعه این ارتباط جهتگیری در تبدیل این تولیدات علمی به محصول از طریق دایر نمودن شركتهای تجاری است. این شركتها را كه علاوه بر كاربردی كردن نتایج تحقیقات، هدف درآمدزایی برای دانشگاهها را دربر دارند، بنگاههای دانشگاهی مینامند كه به ندرت
در دانشگاههای ایران دیده میشوند.
به طور معمول بودجه دانشگاهها از منابع متعددی تأمین میشود. معمولاً در اكثر كشورها دولت منبع اصلی تأمین كننده اعتبارات است، لكن همانگونه كه شاهد هستیم افزایش تعداد دانشگاهها و جمعیت دانشجوی، دولتها را از تأمین بودجه و امكانات لازم برای دانشگاهها ناتوان ساخته است. لذا دانشگاهها برای انجام برنامهها و تحقق اهداف خود تلاش مینمایند، مكانیزمهای مختلفی را برای تأمین هزینههای خود بكار گیرند، بدون آنكه از مسیر اصلی خود كه تولید علم و دانش است منحرف شوند. یكی از روشهای تبدیل تولیدات علمی به كالا و خدمات از طریق ایجاد شركتهای دانشگاهی است. ایجاد این شركتها نام جدیدی است كه دانشگاه را به سمت طرح ایدههای جدید كه نیازهای جامعه را تأمین كند هدایت مینماید، بدون آنكه این مراكز از مسیر اصلی خود كه كشف مرزهای جدید دانش برای پاسخگویی به نیازهای جامعه و توسعه علم و فناوری است منحرف شوند ( شمس و افضلان، 42:1383).
امروزه، افزایش اعتبار دانشگاهها از طریق انتقال تجاری دانش، نقش اساسی را در افزایش سرمایه انسانی دانشگاهها ایفا میكند. این امر به وسیله جذب با هوشترین دانشجویان از برترین دانشكدهها امكانپذیر میگردد(Nicola et al,2004:11). بنابراین مشاهده میشود جذب با استعدادترین دانشجویان مرهون افزایش اعتبار دانشگاه از طریق تجاریسازی است.
تجاریسازی را میتوان به عنوان فراگرد انتقال و دگرگونی دانش نظری موجود در نهادهای دانشگاهی به برخی انواع فعالیتهای اقتصادی تعریف كرد(Spilling,2004:205).
جولی[8] (1997) تجاریسازی را فراگردی تعریف میكند كه از بینش فناوری بازار آغاز شده و به كاركردهای پایدار محصول متناسب بازار ختم میشود(Spilling,2004:189).
در ادبیات نوآوری نیز تعاریف نزدیك به هم از تجاریسازی صورت گرفته است. (دایان [9]2004) سادهترین تعریف تجاریسازی را “عرضه یك محصول جدید در بازار”میداند.(Acworth,2008:200).
ریمر، آیسرمن[10] و دیگران (2005) تجاریسازی را «فرآیند تبدیل فناوری به محصولات موفق اقتصادی» تعریف میكنند (فكور،1385: 40 ).
از تعاریف فوق بر میآید كه تجاریسازی فرآیندی است كه ایده، نتیجه تحقیق یا اختراع حاصل از بخش دانشگاهی را به محصولات، خدمات و فرآیندهای قابل عرضه در بازار تبدیل میكند.
مطالعات در زمینه انتقال فناوری نشان میدهد، كه مؤثرترین روش آن تربیت دانش آموختگان است. زیرا ارتباط با صنعت موجب اختصاص بودجههای تحقیق و توسعه از طریق پژوهشهای مشترك میگردد و امكان دسترسی به دانشجویان آشنا با فناوری نوین را فراهم میسازد. از اینرو، تحقیقات دانشگاهی به طور خاص در زمینه تحصیلات تكمیلی و رسالههای آنان در رشتههای مهندسی و علوم اهمیت فوقالعاده در بسترسازی پتانسیل تحقیقاتی دانشگاه و بالطبع جذب درآمدهای غیردولتی پایدارتر دارد. پژوهشگرانی همچون ریتان (2006)[11]، جیو(2005)[12]، مورگان و همكاران(2003)[13]و لینك(2005)[14] در تحقیقات خود بر این امر اشاره داشتهاند.
این قسمت به بر مقالاتی که در این زمینه تحقیق کرده و منتشر شده پرداخته است. در بععضی از این مقالات به مدلسازی ترانسفورماتور به منظور تعیین پاسخ فرکانسی ترانسفورماتور متمرکز شده و در بعضی دیگر مسئله تشخیص و طبقهبندی خطای ترانسفورماتور مورد بررسی قرار گرفته است.
[1] – Power Transformer
[2] – Deformation
[3] -Frequency Rwsponse Analyse
[4] -Dissolve Gas Analyse
[5] -Signal Processing
[6] – Leakage Flux
[7] -Negative Current Sequence
[8] -Impulse Resistance
[9] – Bocholtz Relay
[10] Neutral Current
[11] -Laddder Network Model
[12] – Axial Displacement
[13] -Finit Element Methode
[14] – Eddy Current
[15] -Neural network
[16] – Support Vector Machine
[17] – correlation coefficient
[18] -Sum Square Error
[19] -Absolute Sum Logarithmic Error
[20] – Standard Deviation
[21] – Evidental Reasoning
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
پیش از این ، به دست آوردن اطلاعات صحیح و بموقع در شركت های مختلف امری بسیار پر هزینه و مشكل بود تا اینكه علوم مدیریت و حسابداری با در اختیارگرفتن سیستم های مكانیزه توانستند به اهداف سازمانی خود نزدیک شوند . (خواجوی و اعتمادی، 1389، 2) از مصادیق این امر می توان به اصلاحات مالی در بخش عمومی اشاره کرد یعنی حرکت به سوی حسابداری تعهدی ؛ حسابداری تعهدی از این منظر که در بهبود پاسخگویی ، شفافیت و مشارکت شهروندان به عنوان نمادهای حاکمیت نوین و ارتقای اعتماد شهروندان به دولت می باشد مورد حمایت واقع شده است . (رحمانی و رضایی،1390، 263)

پذیرش سیستم حسابداری تعهدی روند رو به رشدی در سراسر جهان داشته است ، اما نحوه پذیرش آن در کشورهای مختلف ، متفاوت بوده است . (طالب نیا،1390، 75) کشورها جهت پذیرش این سیستم در شرف اصلاحات ساختاری قرارگرفته اند ، اما چگونگی اصلاحات و تعامل عوامل مؤثر بر این فرآیند ، چالشی جدی است . وجود چارچوب نظری جهت توضیح فرایند اصلاحات و توصیف فضای پیرامون آن انکار ناپذیر است . (وکیلی فرد و نظری،1391، 113)
به نظر می رسد که معرفی حسابداری تعهدی به ویژه در کشور های در حال توسعه با مشکلات بیشتری همراه باشد . پیاده سازی سیستم حسابداری تعهدی اصلاح نگرش مدیریت و سیستم ارزیابی عملکرد مدیریت را ضروری ساخته است . مدیریت به عنوان گرداننده اصلی یک واحد کوچک و یا یک واحد بزرگ مثل دولت در اجرای حسابداری تعهدی نقش بسزایی دارد . (ایرانشاهی و کردستانی، 1388، 14)
قبل از استفاده از این سیستم باید به این نكته توجه شود كه آیا این سیستم اطلاعاتی به نحو مناسبی قابل استفاده است یا خیر ؟ اكثر سازمان ها طراحی و پیاده سازی را بر اساس نیازهای سازمانی ، موقعیتی كه سیستم در آن قرار دارد و بازخوردهای كاربران انجام می دهند . در واقع ، باید بررسی شود كه سیستم مرحله پیاده سازی را به نحو مطلوب پشت سر گذاشته باشد . (خواجوی و اعتمادی، 1389، 2)
در بخش سلامت نیز از یک طرف بعلت اینکه در شرایط حاضر ، افزایش هزینه های مراقبت سلامت و كاهش نرخ رشد اقتصادی بیمارستان ها ، به مثابه یکی از مصرف كنندگان اصلی نظام سلامت ، دغدغه هایی را برای مدیران اجرایی و سیاست گذاران حوزه سلامت ایجاد كرده است و از طرفی با عنایت به محدودیت منابع ارزشمند بخش سلامت ، (صادقی، 1388، 147) نیازمند در اختیار داشتن اطلاعاتی هستیم که می بایست تهیه و در معرض استفاده تصمیم گیرندگان قرار گیرد . (بختیاری، 1387، 56)

لذا براساس موارد بالا و نیز بعلت اینکه وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشكى در راستاى بند الف ماده 20 قانون برنامه پنجم توسعه و ماده 16 قانون مدیریت خدمات كشورى ، جهت تعیین بهاى تمام شده خدمات و فعالیت ها و دریافت بهاى آن ، درصدد تغییر روش حسابدارى خود و دانشگاه هاى علوم پزشكى از حسابدارى نقدى به حسابدارى تعهدى كامل برآمده است . پژوهشگر قصد دارد تا در این تحقیق ، با توجه به اهمیت وجود اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی ، به بررسی موانع استقرار سیستم های اطلاعات حسابداری در دانشگاه علوم پزشکی کاشان بپردازد و راهکارهای لازم را جهت رفع موانع موجود ارائه نماید .
1- 2 : اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
فرآیند تغییر از مبنای حسابداری نقدی به تعهدی ، برای اداره های دولت مرکزی بریتانیا در اوایل دهه 1990 شروع شد و در مدت حدود ده سال ، حسابداری تعهدی استقرار یافت . در ایرلند تغییرات مشابه همزمان با بریتانیا رخ داد . اما عوامل موثر بر استقرار مبنای تعهدی مانند عمل گرایی ، نبود تمایل عمومی ، فشارهای ایدئولوژیکی و سیاسی و تفاوت های فرهنگی مانع از پیاده سازی نظام مبتنی بر مبنای تعهدی به جای نقدی شد . کانادا نیز در سال 2002 حسابداری تعهدی را در بخش عمومی به کار گرفت . (وکیلی فرد و نظری، 113،1391) ایالات متّحده ، حركت تدریجی به سمت حسابداری تعهدی را از مدت ها پیش آغاز كرد و تنها تا سال 2002 برخی از ایالت های آن حسابداری تعهدی را به كار می گرفتند . (رحمانی و رضایی، 1390، 264)
به طور کلی در طول دهه گذشته اصلاحات نظام مالی با جایگزینی یا انتقال سیستم حسابداری نقدی قدیمی به سوی یک حسابداری تعهدی شبه تجاری شروع شده است . کشورهایی مانند زلاندنو، انگلستان و استرالیا در زمینۀ کاربرد مبنای تعهدی در نظام حسابداری بخش عمومی ، کشورهایی پیشرو محسوب می شوند . تعداد دیگری از کشورها نیز مانند سوئد ، یونان ، فنلاند ، بلژیک و ایالات متحد ، به استفاده از حسابداری تعهدی در بخش عمومی روی آورده اند . نهادهای بین المللی و هیئت های تدوین معیارهای حسابداری بخش عمومی و بسیاری از صاحب نظران حسابداری این بخش نیز بر استفاده از مبنای تعهدی در حسابداری فعالیت های از نوع حاکمیتی و غیر انتفاعی بخش عمومی تأکید کرده اند . (باباجانی، 1385،8) بنابراین توجه فزاینده اخیر به اجرای حسابداری تعهدی ، منجر به ایجاد زمینه های تحقیقاتی گسترده ای در خصوص موانع تاثیرگذار بر اجرای موفق این سیستم گردیده است . (رحمانی و رضایی،264،1390)
از سوی دیگر جنبش نرم افزاری و تغییر و تحول سریع عصر امروز در حوزه علوم مدیریت و همچنین تأثیرات آن در حسابداری و گزارش دهی به صاحبان سرمایه ، افراد مسؤول در این امر را به آن واداشته كه به فكر یافتن راه حل هایی برای حركت سریع به سوی رشد و توسعه باشند . (خواجوی و اعتمادی، 1389،2) این اصلاحات در سال های اخیر اثرات قابل ملاحظه ای بر گستره ، ماهیت ، ارائه و مدیریت خدمات عمومی گذارده است. (محمدی، 1391 ، 73)
1- 3 : وجوه تمایز پژوهش
با وجود آنکه پژوهشگران بسیاری از پیامدهای احتمالی استفاده از حسابداری تعهدی بحث و نقش آن را در تغییر و تحولات سازمانی بررسی
کرده اند ، به نظر می رسد هنوز هم جنبه های متعدد دیگری وجود دارد که پژوهش های بیشتری می طلبد ؛ به خصوص در بخش های خدماتی مانند بخش سلامت .
لذا با توجه به استقرار نظام نوین مالی و به تبع آن استقرار سیستم حسابداری تعهدی در سطح وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و دانشگاه های علوم پزشکی ، این پژوهش به بررسی مشکلات مربوط به استقرار کامل این سیستم حسابداری می پردازد .
1-4 : اهداف پژوهش
هدف آرمانی :
افزایش ضریب اطمینان تصمیم گیری مدیران بخش سلامت در جهت تخصیص بهینه منابع و کنترل هزینه ها با استفاده از سیستم گزارشگیری حسابداری تعهدی .
هدف اصلى :
شناسایی و رتبه بندی موانع موثر در استقرار سیستم حسابداری تعهدی در دانشگاه علوم پزشكى کاشان .
اهداف ویژه :
1-5 : سوالات پژوهش
1- 6 : فرضیه های پژوهش
1-7 : دامنه پژوهش
1-7-1- دامنه زمانی
این پژوهش در سال 1392 انجام گرفته است .
1-7-2- دامنه مکانی
مطالعه مذکور در دانشگاه علوم پزشکی کاشان و واحدهای تابعه آن که شامل 9 واحد ستادی ، 8 مرکز درمانی و 4 مرکز آموزشی می باشد ؛ انجام پذیرفته است .
1-7-3- دامنه موضوعی
تمرکز پژوهش حاضر بر روی موضوع حسابداری تعهدی می باشد .
1-8 : تعاریف نظری و عملی
1-8-1- تعاریف نظری
1-8-1-1 سیستم حسابداری تعهدی[1]: سیستم حسابداری که در آن (تعهدی کامل) درآمدها هنگام تحصیل یا تحقق ، شناسایی و ثبت می شوند . همچنین شناسایی و ثبت هزینه ها ، به هنگام ایجاد یا تحمل آنها صورت می گیرد . (باباجانی،1385،5)
1-8-1-2 دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان : دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان که در این پژوهش به نام دانشگاه علوم پزشکی کاشان می باشد ، مکانی است که وظیفه ارائه خدمات بهداشتی ، درمانی و آموزشی را به عهده دارد .