پژوهشگران اخیرا از رویكرد مبتنی بر منابع برای سنجش این موضوع كه چه میزان از سیستمهای اطلاعاتی میتواند مزیت رقابتی را برای شركت نسبت به رقبا ایجاد نماید، استفاده مینمایند. بر اساس این دیدگاه، میتوان بیان کرد که سیستمهای اطلاعاتی كه برای نشان دادن تفاوتهای عدم تناسب در منابع شركت مورد بهرهبرداری قرار میگیرند، از عوامل موثر در دستیابی به مزیت رقابتی برای سازمانها محسوب میشوند.
بنابراین در این فصل به بررسی کلیات تحقیق پرداخته خواهد شد. بههمین منظور ابتدا مسأله پژوهش بیان میگردد و سپس به تشریح و بیان اهمیت موضوع پژوهش پرداخته خواهد شد. در ادامه نیز فرضیات و اهداف پژوهش بیان میگردد و در نهایت متغیرها و مؤلفههای تحقیق بصورت مفاهیم نظری و عملیاتی تعریف میشود.
1-2. بیان مسأله
توسعه کشورها از ضرورتهای اجتنابناپذیری است که جهان امروز بهعنوان یک سرنوشت محتوم آن را پذیرفته و از مهمترین و اساسیترین اهداف فرد، گروه، سازمان و جامعه میتواند توسعه همه جانبه کشور باشد. امروزه ماهیت متلاطم تجارت جهانی، بخشهای تولید، صنعت و بازار محصولات را با چالشهای متعددی روبرو ساخته است. این چالشها سازمان را ملزم میسازد كه با بكارگیری سیتمهای جدید مدیریتی و پیاده سازی آنها در عمل، پایگاه خویش را در این محیط ناپایدار مستحكم نمایند و به موفقیتی همراه با پیشرفت مستمر دست یابند.
شركتهای كوچك و متوسط با توجه به ویژگیهای منحصر به فردشان در صنعت از جایگاه ویژهای برخوردارند. بررسی و شناخت مزیت رقابتی و میزان رقابتپذیری محصولات صنایع كوچك و متوسط در هر كشور گامی اساسی در شناخت وضع موجود و آینده صنعتی و تبیین برنامهریزیهای بلند مدت میباشد (بهرامزاده، 1387). بسیاری از کشورهای در حال توسعه برای رفع بحران بیکاری به ایجاد سریع مشاغل در شرکتهای کوچک و متوسط امید بسته اند، چنین امیدهایی بی پایه نیستند بلکه مبتنی بر این واقعیت هستند که شرکتهای کوچک و متوسط همواره مشاغل زیادی را چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه ایجاد کردهاند. برای مثال در هند، 80درصد از کل مشاغل تولیدی، در شرکتهای کوچک و متوسط ایجاد گردیده است. در اروپای شرقی و مرکزی، حدود هفت میلیون کارآفرین در تلاشاند که اقتصاد دستوری الگوی مابعد کمونیستی را به اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد تغییر دهند.
توانایی یک سازمان در برخورد با محیط کسب و کار امروزی که تغییرات سریع و اساسی را در خود مشاهده میکند، تعینکنندۀ بقا و موقعیت آن خواهد بود. این تغییرات احتمالاً به صورت قابل توجهی فشار رقابتی برای جذب مشتریان و درآمد میان سازمانها را افزایش میدهند. از آنجاییکه سازمانها، تصمیمهای گوناگون استراتژیکی را برای بقا و موفقیت خود اتخاذ مینمایند، توانایی آنها برای بهرهبرداری از پتانسیل راهحلهای مبتنی بر سیستمهای اطلاعاتی در جهت تقویت دیدگاه استراتژیک نقش تعیینکنندهای در موفقیت سازمان خواهد داشت. این امر مستلزم آن است که استراتژیهای سیستمهای اطلاعاتی و قابلیت سازمانها تا حد زیادی با هم همراستا باشند.
بنابراین نیاز است تا سازمانها برای بقاء و پیشرفت خود، متفاوتتر از قبل عمل نمایند. بهویژه سازمانها باید به دنبال منابع جدید مزیت رقابتی باشند و اشكال جدید رقابت را به كار گیرند كه خود نیازمند درك روشن از ماهیت و پویاییهای رقابت است (ذبیحیلهرمی، 1389). ظهور سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی، ماهیت كار و زندگی را به كلی متحول ساخته است. در عصر جدید همه فعالیتها، ماهیت الكترونیكی به خود گرفتهاند. بهعبارت دیگر به صورت الكترونیكی زندگی و كار میكنیم. هر چند مدتها پیش (حتی قبل از گسترش فناوری اطلاعات و
ارتباطات)، سازمانها برای بقاء و تداوم حیات در میدان رقابت ناگزیر از خلق مزیتهای رقابتی بودند ولی این فرایند از پیچیدگی زمان حاضر برخوردار نبود. قبلا سازمان قادر بود با در نظر داشتن موقیت رقابتی خود، ارزشی برای مشتری خلق نماید كه در نوع خود بدیع، كمیاب و غیرقابل تقلید از سوی رقبا بوده، و به راحتی توسط سازمان قابل مدیریت باشد و از این طریق به مزیت رقابتی پایداری در بازار دست مییافت كه مدتها موجبات كامیابی آن را فراهم میساخت.
در عصر جدید كه سازمانها محصولات، روابط و فعالیتها و بطوركلی كسب وكار آنها حالت مجازی و الكترونیكی به خود گرفته است و تغییرات به قدری شدید شده كه طول عمر فناوریها و محصولات را به حداقل رسانیده است. خلق و حفظ پایدار مزیت رقابتی با تكیه بر قابلیتها و شایستگیهای سنتی و قدیمی برای حضور موفق سازمان در محیط و بازارهای رقابتی كافی نیست. این مستلزم تدابیری نو و روی آوری به شایستگیهای جدیدی است كه مبتنی بر سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی باشد. ایجاد و انتقال اطلاعات و برقراری ارتباطات از این طریق، مهمترین ویژگیهای یك سازمان موفق در محیط كسب وكار بهشمار می روند. به نظر می رسد كه شركتهایی میتوانند در این محیط حضوری موفق و مستمر داشته باشند كه از شایستگی و قابلیتهای اطلاعاتی و ارتباطی برخوردار بوده و با تكیه بر آنها مزیتهای رقابتی ارزشمندی خلق نموده و با بكارگیری درست و بهموقع این مزیتها، باعث پایداری آن گردیده و عملكردی عالی برای خود به ارمغان آورند.
پژوهشگران اخیرا از رویكرد مبتنی بر منابع برای سنجش این موضوع كه چه میزان از سیستمهای اطلاعاتی میتواند مزیت رقابتی را برای شركت نسبت به رقبا ایجاد نماید، استفاده مینمایند. بر اساس این دیدگاه، میتوان بیان کرد که سیستمهای اطلاعاتی كه برای نشان دادن تفاوتهای عدم تناسب در منابع شركت مورد بهرهبرداری قرار میگیرند، از عوامل موثر در دستیابی به مزیت رقابتی برای سازمانها محسوب میشوند (عارفنژاد و همکاران، 1391). لادو و ژانگ[1] (1998)، بیان کردند که سیتمهای خبره که به عنوان یکی از طبقه بندیهای سیستمهای اطلاعاتی شناخته میشود، توسعه و بکارگیری دانش را پرورش میدهند و یک نوع رابطه متقابل را با قابلیتهای سازمانی ایجاد میکنند. قابلیتهای سازمانی، ویژگیهایی محسوب میشوند که افراد دارا هستند و به شیوهای مناسب و پایدار از آن برای رسیدن به عملکرد مطلوب استفاده میکنند. قابلیتهای محوری همان دانش، مهارتها، نگرشها و رفتارهای قابل مشاهده هستند که در محل کار منجر به تعالی میشوند. در تعریفی دیگر، قابلیت یک ظرفیت انسانی قابل اندازهگیری است که برای عملکرد مناسب میباشد و میتواند شامل دانش، مهارت یا توانایی واحد، یک ویژگی شخصی یا خوشهای از خصیصهها باشد (کوچران، 2009، ص 38).
از آنجاییکه صنایع کوچک و متوسط، بهعنوان بخش مهم و ضروری در اقتصاد هر کشوری شناخته میشوند (ایکبروک و اولسن[2]، 2007). باید برای صنایع کوچک و متوسطی که مایل به بهرهبرداری از گسترش بازار هستند، زیرساختهای لازم را بوجود آورد. در این میان نقش سیستمهای اطلاعاتی بسیار حائز اهمیت است. با بهره گیری از سیستمهای اطلاعاتی، مدیریت ارتباط با مشتریان بهنحو موثری ارتقا مییابد، فرآیندهای عملیاتی تحقق یافته و کارایی و اثربخشی سازمان افزایش پیدا میکند و در نتیجۀ تمام این عوامل، سازمان به مزیت رقابتی بیشتری نسبت به سایر سازمانها دست مییابد (گوپتا[3]، 2011، ص 12).
فرم در حال بارگذاری ...