مفهوم زنجیره تامین در اواخر دهه 1980 پدید آمد و در دهه 1990 به طور گستردهای مورد استفاده قرار گرفت. قبل از آن عبارتهایی نظیر لجستیک و مدیریت عملکرد به جای مدیریت زنجیره تامین استفاده میشد.
تاکنون تعاریف و نگارشهای متفاوتی درباره زنجیره تامین ارائه شده است. بر پایهی یکی از این تعاریف، زنجیره تامین کلیه مراحل مستقیم و غیر مستقیم که در تکمیل درخواست سفارش مشتری درگیر هستند را شامل میشود. زنجیره تامین تنها مرتبط با سازنده و تامین کننده نیست، بلکه حمل و نقل، انبارها، خرده فروشیها و حتی خود مشتریان را نیز در بر میگیرد. به طور کلی زنجیره تامین زنجیرهای است که همه فعالیتهای مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد از مرحله ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرف کننده را شامل میشود. درباره جریان کالا دو جریان دیگر که یکی جریان اطلاعات و دیگری جریان منابع مالی و اعتبارات است نیز حضور دارند.
بر این اساس مدیریت زنجیره تامین وظیفه یکپارچه سازی واحدهای سازمانی در طول زنجیره تامین و هماهنگ سازی جریان مواد و اطلاعات را به منظور برآوردن تقاضای مشتری و با هدف بهبود رقابتپذیری یک زنجیره تامین کامل بر عهده دارد. به بیان دیگر میتوان گفت، مدیریت زنجیره تامین عبارت است از مجموعه رویکردهایی که به طور موثر در یکپارچه سازی تامین کنندگان، تولیدکنندگان، انبارداران و توزیع کنندگان به منظور تولید و توزیع کالا به مقدار مورد نیاز و در محل صحیح و زمان مناسب به کار میرود تا هزینههای سیستم را در راستای تامین سطح خدمات مورد نیاز مینیمم نماید. سیر تحولات و تغییرات پرشتاب، سازمانها را برآن داشته تا برای غلبه بر محیط نامطمئن خود به تحقیق در زمینه لجستیک و زنجیره تامین بپردازند. در این رویکرد تمامی مشکلات مهم هستند و برای حل آنها باید اقدام موثری به عمل آید.
بر این اساس یکی از چالشهایی که مسئولین مرتبط با امور لجستیک و زنجیره تامین در شرکتها با آن روبرو هستند، نحوه شناسایی مشکلات موجود در حوزه لجستیک و زنجیره تامین است. تنوع و تعداد بالای مباحث مطرح شده در فلسفه مدیریت زنجیره تامین، کار را برای انتخاب بهترین اقدامات اصلاحی جهت ارتقاء عملکرد زنجیره تامین پیچیده میکند. بنابراین با توجه به اینکه اولین گام در بازنگری و
بهبود زنجیره تامین، عارضهیابی است، لذا شناسایی روشهای عارضهیابی و تحلیل وضعیت زنجیره تامین از جمله موارد مهمی است که افراد فعال در این زمینه باید با آنها آشنا باشند.
این پایاننامه قصد دارد به شکل کاربردی به ارائهی روشی مناسب جهت عارضهیابی شرکت داروسازی ایران داروک بپردازد. در نتیجه ضمن ارائهی یک دید کلی از وضعیت زنجیره تامین ایران داروک، مشکلات و عارضههای گوناگون موجود را شناسایی، الویت دهی و تحلیل نماید.
1-2 اهمیت موضوع پژوهش
در دنیای امروز، مدیریت زنجیره تامین یک عامل کلیدی و استراتژیک در افزایش اثربخشی و تحقق اهداف سازمان به شمار میآید. بر این اساس مدیریت زنجیره تامین را باید یکی از حوزههای حیاتی مدیریت سازمان دانست. این حوزه از مدیریت مانند سایر حوزهها نیازمند پایش، نظارت، عارضهیابی، بهبود و نهایتا سوق دادن به سمت سرآمدی برای کسب و تقویت مزیتهای رقابتی، سنجش عملکردی، بهبود مستمر و مدیریت کارا و اثر بخش میباشد.
طبق بررسیهای صورت گرفته در شرکت ایران داروک، طی سالیان گذشته، تلاشی نظام مند و سازمان یافته در جهت مطالعه، اندازهگیری و یا عارضهیابی زنجیره تامین شرکت صورت نپذیرفته است. البته به شکل جزیرهای و واحدی پروژههای عارضهیابی و بهبود گوناگونی تعریف و اجرا شده است ولی متاسفانه واحدهای گوناگون از وضعیت یکدیگر باخبر نیستند و این پروژهها در سطح سازمان با نگاه کلی به زنجیره تامین سازمان صورت نپذیرفته است. این در حالیست که با توجه به نیاز برای برطرف کردن مشکلات زنجیره تامین و ایجاد مزیت رقابتی در این حوزه، ضروری است تا هر چه سریع تر پروژهای اصولی به منظور اجرای عارضهیابی و اندازهگیری عملکرد زنجیره تامین ایران داروک در سطح سازمان تعریف شود. با توجه به ضروریات مذکور، پایاننامهی پیش رو به دنبال اجرای روشی به جهت شناسایی و استخراج عارضههای زنجیره تامین شرکت میباشد.
1-3 مفروضات و اهداف پژوهش
پروژههای عارضهیابی زنجیره تامین از جمله پروژههای سنگین و پیچیده در حوزهی مدیریت زنجیره تامین به حساب میآیند که اجرای دقیق آنها از سوی سازمان علاوه بر اینکه بایستی در قالب تیمهای چندنفره انجام گیرد، نیازمند صرف هزینههای قابل توجه میباشد. در نتیجه، این پژوهش با فرضیاتی به جهت کوچکتر کردن مقیاس تحلیل به عنوان پروژهی دانشجویی، همراه است. مهمترین مفروض در اجرای این پژوهش عدم درنظر گیری تمامی جنبههای زنجیره تامین شرکت است. این تحقیق سعی کرده است تا بر محدودهی زنجیره تامین رو به درون تمرکز داشته باشد. به بیان دیگر محدودهی برنامهریزی برای تامین و تولید محصولات، درخواست و سفارشدهی مواد اولیه و دریافت مواد و در نهایت قراردادن مواد اولیهی موردنیاز در پای خط تولید، حوزهی موردمطالعه در این تحقیق میباشد. همچنین در زمینهی تامین عموما ارتباط سازمان با تامین کنندگان سطح یک مورد تحلیل قرار گرفته است در حالی که در صورت نیاز به اجرای صنعتی پروژهی مذکور، لازم است تا تامین کنندگان سطوح پایینتر نیز به شکل مقتضی در تحلیل دیده شوند.
فرم در حال بارگذاری ...