یکی از ویژگیهای مهم تمرین که احتمال موفقیت را افزایش میدهد، تغییرپذیری در تجارب تمرینی فرد است. تغییرپذیری ممکن است تنوع در حرکت یا تنوع ویژگیهای زمینهای باشد که فرد هنگام تمرین مهارتها آن را تجربه میکند. نظریههای مختلف یادگیری حرکتی نیز تغییرپذیری تمرین را تاکید کردهاند، و تغییرپذیری تمرین را نیاز فرد برای اجرای موفقیتآمیز یک مهارت میداند (اشمیت[21]، 1975).
یکی از راههای برنامهریزی تمرین متغیر، بکاربردن پدیدهای بهنام اثر تداخل زمینهای است. تداخل زمینهای بهعنوان تداخل در عملکرد و یادگیری تعریف میشود که از تمرین کردن یک تکلیف در یک زمینه از دیگر تکالیف بوجود میآید(اشمیت و لی[22]، 2005). این مقدار اختلاف از تداخل زمینهای روی یک پیوستار قرار دارد که در آن از تمرین مسدود[23] بهعنوان تداخل کم و از تمرین تصادفی[24] بهعنوان تداخل زیاد یاد شدهاست(مگیل، 2007). بعنوان مثال برخی از محققان جهت ایجاد تداخل زمینهای به بررسی روشهای تمرین در سطوح متفاوت از مهارت افراد (هال، دومینگوس و کاوازوس[25]،1994؛ لاندین، هیبرت و سالمن[26]، 1996، مگ نسون و رایت[27]،2004، میرا و تانی[28]، 2001)، سن یادگیرنده(دل ری و وود[29]، 1983، جرس و همکاران[30]، 1999، لی، 1997)، تأثیر تعداد کوششهای تمرین(شیا و کهل[31]، 1990؛ اشمیت، 2002)، استفاده از تکالیف مختلف (دل ری و وایت 1982؛ لی، ولف و اشمیت[32]، 1992، لی و فرانک[33]، 2004، مورینیو، اویلا داماس[34]، 2003)، استفاده از تکالیفی که توسط یک یا چند برنامه حرکتی کنترل میشوند (گوودون و میویسن[35]، 1996، امینک و رایت[36]، 2001، مگنسن[37] و رایت، 2004، سیکا و مگیل[38]، 2000) و همچنین تکالیف آزمایشگاهی و غیرآزمایشگاهی(برادی[39]، 1997، دل ری و همکاران، 1982، هال، دومینگوس[40]، 1994) پرداخته و یافتههای یکسانی از تاثیر تداخل زمینهای تمرین در محیط آزمایشگاه مشاهده نمودند البته باید متذکر شد که این نوع از تکالیف ساده هستند و نمیتوانند نمونه بارزی از اجرای آن در خارج از محیط آزمایشگاه باشند(برادی، 1998).
در اینخصوص روش عمومی موجود در ادبیات تحقیقی، به مقایسه دو سطح ثابتی از تداخل زمینهای(مسدود و تصادفی) برنامهریزی تمرین پرداختهاند، بهطوریکه این نتایج صریحاً نشان دادهاند که تمرین تکالیف مختلف با آرایش تصادفی یادگیری بیشتری در مقایسه تمرین تکالیف با آرایش مسدود ایجاد میکند. همچنین در تعدادی از تحقیقات روشهای تمرینات زنجیرهای که بهعنوان حد متوسط این دو انتها در نظر گرفته میشود، مورد بررسی قرارگرفتهاند (اشمیت، 2005). این نوع از تمرینات ترکیبی از پیشبینیپذیری تمرین مسدود و غیرتکراری بودن تمرین تصادفی است (لی و مگیل، 1983).
پیامد بسیاری از تحقیقات نشان داد تمرینات با تداخل زمینهای متوسط(زنجیرهای[41]) و بالا(تصادفی) در مقایسه با تمرینات با تداخل زمینهای کم منجر به افزایش اجرا در آزمون یادداری میشوند(شاپیرو تول[42]، 1984؛ آلمیر[43] تول 1993، لاندین و هیبرت[44] 1997، گود و مگیل[45] 1989، مگیل2007، پورتو[46] و مگیل 2008، چارلز و شیا[47] 2001، فولادیان 1385، سیاح 1386).
باتوجه به تحقیقات انجامشده نظریههای مختلف و بعضاً متضادی در خصوص سودمندی روشهای مختلف آرایش تمرین در اکتساب، یادداری و انتقال مهارتهای حرکتی وجود دارد و در اکثر تحقیقات، مقایسه مقدار ثابتی از تداخل زمینهای(مسدود، تصادفی و زنجیرهای) مدنظر بودهاست. اما از جمله آرایشهای تمرینی که به تازگی در ادبیات یادگیری حرکتی مورد بررسی قرار گرفتهاست، تداخل زمینهای فزاینده نظامدار میباشد که به افزایش تدریجی تداخل زمینهای در طول تمرین اشاره دارد. تحقیق حاضر به بررسی پیشبینیهای مگیل و هال و گوادگنولی و لی خواهد پرداخت که بیان نمودهاند حضور یا عدم حضور اثر تداخل، به تغییراتی بستگی دارد که فرد در مهارت و روش تمرین به وجود میآورد(مگیل و هال1990، گواداگنولی[48] 2004). باتوجه به اینکه پژوهشهای کمی در این زمینه از آرایش تمرین صورتگرفته، محقق سعی دارد تا به بررسی این نوع تداخل زمینهای پرداخته و میزان اثر بخشی این آرایش تمرینی را با آرایشهای تمرینی مسدود و تصادفی در یادگیری برنامه حرکتی در افراد کمتوان ذهنی مقایسه کند. اگرچه افراد کمتوان ذهنی در مقایسه با افراد معلول از استعداد کمتری برخوردار هستند ولی علاقه آنها نسبت به شرکت در فعالیتهای ورزشی و یادگیری اگر بیش از افراد عادی نباشد، کمتر هم نیست. بسیار روشن است که کودکان کمتوان ذهنی نیاز دارند از نظر آمادگی جسمی، توانایی حرکتی و مکانیک بدن پیشرفت کنند. در مطالعات مقایسهای، همیشه دانشآموزان کمتوان ذهنی در زمینههای قدرت، تحمل، چالاکی، تعادل، سرعت دویدن، انعطافپذیری و زمان واکنش نسبت به کودکان هنجار امتیازهای پایینتری کسب میکنند(احمد وند،1380).
پیدا کردن راههای موثر و معنادار برای تسهیل در یادگیری افراد با معلولیت ذهنی تلاش چالشبرانگیزی است. شواهد نشان میدهد که مداخلات آموزشی طراحیشده برای ارتقاء سطوح بالاتری از پردازش شناختی به افراد کمتوان ذهنی کمک کردهاست(کامپیون و همکاران[49] 1982، هاوور[50] 1985).
در این تحقیق شرکت کنندههای کمتوان ذهنی آموزشپذیر در یک آزمایش به تاثیر سطوح مختلف از تداخل زمینهای میپردازند و اینکه با افزایش تدریجی سختی تمرین میتوان یادگیری بیشتری در مراحل انتقال و یادداری ایجاد کرد؟
[1].schmidt
[2] . Adamz
[3] . schmidt
[4]. practices varibility
[5]. Gentile
[6] . Lee
[7]. Magill
[8] . schmidt
[9] . Elaboraion hypothesis
[10]. Action plan reconstraction hypothesis
[11]. Retroactive inteference
[12] . Lee
[13] . Magill & et al.
[14] . Magill & et al.
[15] . Hall
[16] . Goods & wulf
[17]. Shea & et al.
[18].Sestematically increasing
[19].Porter & Magill
[20] . Magill & Hall
[21] . Schmited
[22] . Lee
[23]. Blocked practices
[24]. Random practices
[25]. Hall, Dominguez & Cavazos
[26]. Hebert, landin, & Solomon
[27]. Magnuson & Wright
[28] . Mira & tanii
[29] . Dell Rey & Wood
[30] . Jers & et al.
[31] . Shea & Kohll
[32]. Wulf & Schmited
[33] . Lee & Ferank
[34] . Morino
[35] . Goodoon
[36] . Aminik & Wright
[37] . Magnesen
[38]. Sekiya & Magill
[39] . Beradi
[40] . Domignos
[41].Serial
[42]. Shapiro & Toole
[43] . Al-Ameer
[44] . Landin and Hebert
[45] . Good & Magill
[46] . Porto
[47] . Charls & Shea
[48] . Goadagnoli
[49] . Campiun & et al.
[50] . Haver
فرم در حال بارگذاری ...