و تعهدسازمانی با ترک خدمت حسابرسان
وجود نیروی انسانی سالم یك دارایی بزرگ برای هرسازمان به حساب می آید. در این میان اهمیت روانی كاركنان كمتر از سلامت جسمانی آنان نخواهد بود.یك محیط كاری پرفشار برای سلامتی كاركنان به ویژه سلامت روانی آنان بسیارخطرناك است. عملكرد مطلوب كاركنان نیازمند این است كه آنان از كارِخود رضایت كافی داشته و دارای انگیزه و روحیه مناسب باشند. بدیهی است كه پاداش مفید در بهره وری نیروی كار بوده و اثر مثبت دارد. آنچه امروز در علم مدیریت از جایگاهی خاص برخوردار است، اعتقاد داشتن بر این است كه انگیزه های كاركنان، پایه های كارآیی و اثربخش سازمان را تشكیل می دهند و مدیرانی كه به موفقیت و اعتلای سازمان خود علاقمند هستند، برای شناخت عواملی كه بیشترین انگیزه را دركاركنان ایجاد می نمایند، تلاش وكوشش می كنند.اما این چیزی نیست كه صرفاً مربوط به حال باشد، بلكه در زمینه رضایت شغلی وعدم رضایت شغلی كاركنان تاكنون پژوهش های زیادی توسط پژوهشگران مؤسسه ها و مراكز پژوهش مختلف جهان صورت گرفته است. نظریه های مختلفی توسط روانشناسان و علمای مدیریت در این زمینه ها صورت گرفته است و شاید بتوان تیلور را جزء اولین نظریه پردازان در این زمینه دانست. به عقیده تیلور برای اینكه مدیریت سازمان به نوآفرینی كاركنان امیدوار باشد، لازم است برای كاركنان انگیزش و پاداش ویژه ای فراهم آورد كه از آنچه به یك كارگر متوسط در هر پیشهای داده می شود، افزونترباشد.اما رضایت شغلی خود تعیین كننده بسیاری از متغیرهای سازمانی است. مطالعات متعدد نشان داده است رضایت شغلی از عوامل مهم افزایش بهره وری، دلسوزی كاركنان نسبت به سازمان، تعلق ودلبستگی آنان به محیط كار و افزایش كمیت و كیفیت كار، برقراری روابط خوب و انسانی درمحل كار، ایجاد ارتباطات صحیح، بالا بردن روحیه عشق وعلاقه به كار است. تردید نیست كه هرسازمان خود یك ارگانیسم منحصربه فرداست و نخستین عامل آن، انسان و توجه به كاركنان است. بر اساس گزارش مؤسسه ایمنی و بهداشت شغلی، به علت فشارهای شغلی، 30% کارگران از دردهای کمر رنج میبرند، 28% از استرس اظهار شکایت میکنند،20% احساس خستگی میکنند،17% دردهای ماهیچهای یا عضلانی دارند و 13% سردرد دارند (بارترام[1] و همکاران، 2004: 399).
سالانه سرمایه هنگفتی به علت فقدان سلامت جسمانی و روانی کارکنان، کاهش کارایی آنها، ترک شغلی و تغییر شغل به علت استرس شغلی از دست میرود. استرس و عوارض ناشی از آن همه ساله موجب از بین رفتن صدها روز کاری میشود و بطور متوسط روزانه یک میلیون نفر به علت اختلالات و ناخوشیهای ناشی از استرس از حضور در محل کار خودداری میکنند. مشخص شده است حدود 30% نیروی کار در کشورهای توسعهیافته از استرس شغلی رنج میبرند. سازمان بینالمللی کار نیز هزینههای وارده بر کشورها را به علت استرش شغلی حدود 1 تا 5/3% تولید ناخالص داخلی تخمین میزند که در حال حاضر در حال افزایش است (زارع و همکاران، 2009: 145).
آمارها نشان از عمق و شدت هزینههایی است که هر ساله استرس در محیطهای مختلف کاری به اقتصاد کشورهای مختلف وارد میکند. در ایالات متحده سالیانه حدود 200 میلیارد دلار خسارت ناشی از استرس در بخشهای مختلف صنعت به صورت پرداخت غرامت ناشی از غیبت از کار، حوادث، مرگ و میر ناشی از کار کردن، بیماریهای مزمن و جابجایی کارکنان هزینه میشود. در ایرلند هر ساله آسیبهای مرتبط با کار و حوادث غیر آسیبزا شاید بیش از 500 میلیون پوند به اقتصاد این کشور هزینه تحمیل میکنند. در نیوزلند هزینه حوادث و محل کار برای کشور 2/4 میلیارد دلار در سال است. در اروپا هر ساله تقریباً 5 میلیون کارگر از حوادث مرتبط با کار شامل بیش از سه روز غیبت رنج میبرند و هزینههای بیمه برای صنعت به تنهایی میزانی در حدود 20 میلیارد یورو میباشد (موتیار[2]، 2004: 45).
تنش های کاری و تأثیر آن بر میزان رضایت کارکنان از مسائل قابل توجه می باشد که در این تحقیق به آن در محیط بانک های دولتی پرداخته شده است.
فرم در حال بارگذاری ...