بی شک، رسانه ها تأثیر عمیقی بر جامعه اعمال می کنند به طوری که قادرند با شیوه های پذیرفتنی وعوام پسند، هر نوع تغییری را در فرهنگ جامعه ایجاد کنند. شکی نیست که رسانه در معرفی و شناخت محیط زیست، ممانعت از تخریب آن و بهتر شدن وضعیت زندگی افراد جامعه تاثیر غیر قابل انکاری دارد. در واقع می توان گفت که رسانه های جمعی مخصوصاً تلویزیون، قسمتی از فر هنـگ آموزی افراد جامعه بوده و با داشتن امکانات وسـیع، در ارائه جذاب تر و بهتر ایده ها می تواند به عنوان یک کانال ممتاز ارتباطی عمل کند که هیچ ابزاری، توانایی رقابت با آن را ندارد. از دیدگاه اجتماعی، مشکلات زیست محیطی بیشتر رفتاری و فرهنگی است تا حاصل رشد تکنولوژی و صنعتی شدن جوامع. نقش های گوناگون وگاه متضاد رسانه های جمعی در رابطه با حفظ محیط زیست برای تولید سمبل ها و نماد های زیست محیطی و خلق ارزش ها و باورها در جامعه ، ویژگی است که ما را ملزم به شناخت عملکرد رسانه ها در رابطه با حفاظت از حوزه های گوناگون محیط زیست می سازد. در زمینه ترویج اخلاق محیط زیستی و فرهنگ سازی، روشهای اتخاذ شده باید جنبه عملی و پوشش وسیع داشته باشند(کریمی، 1382).
از آنجا که سلامت محیط زیست هر نقطه از جهان متأثر از سلامت محیط زیست سایر بخش های کُره خاکی است، در رابطه با حفاظت از محیط زیست و بقای منابع خدادادی، شرط اصلی بهرهوری از اطلاعات و مشاركت مردم در ارتباطات و نیز توزیع اطلاعات زیست محیطی در جوامع ، تقویت برنامه های رسانههای ارتباط جمعی به ویژه تلویزیون در ارتباط با محیط زیست می باشد. در واقع شناخت دقیق ماهیت رسانهها و بررسی توانمندیها و کارکردهای مثبت آنها، سهم فزایندهای در توسعه دانش، فرهنگ، مهارتها و نگرشهای فردی و اجتماعی بشر دارند. توجه به این رسالت مهم، برای دولتمردان، برنامهریزان و عاملان رسانههای جمعی ضرورتی انکارناپذیر است(رشیدی و رشیدی، 1390) و ضرورت توجه به این امر را دوچندان میکند.
امروزه به غیر از سازمانها و نهادهایی مانند مدارس، دانشگاهها، مساجد، کتابخانهها، موزهها و تالارهای هنری، که هدف و عملکردشان متاثر کردن رفتار و شکلدهی شخصیت افراد میباشد، نهادهای دیگری هم وجود دارد که اصولا برای اهداف معین دیگری به وجود آمدهاند. اما به طور غیر مستقیم تأثیر تربیتی مهمی روی رفتار و شخصیت افراد دارند. آنها فرهنگ، دانش و اطلاعات را به صورت غیر رسمی از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند. رسانههای ارتباطی جمعی از این نوعند. رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات، مجلات، تلفن همراه، کامپیوتر، ….. هر چند برای برخی اهداف دیگر به وجود آمدهاند، اما تآثیر تربیتی مهمی در الگوهای رفتاری افراد دارند و در رشد و توسعه فرهنگ عمومی تا حد زیادی سهیماند(رشیدی و رشیدی، 1390).
در این راستا، و با انجام این تحقیق قصد داریم بررسی نماییم؛ آیا رابطه معناداری میان عملکرد رسانه های ارتباط جمعی ( تلویزیون) و میزان حفاظت از محیط زیست از سوی مردم جامعه وجود دارد؟ آیا برنامه های تلویزیونی کارآمدی توسط صدا و سیما در کشورمان تولید می شود تا سبب پیشبرد فرهنگ عمومی جامعه و ارتقاء نگرش زیست محیطی مردم گشته و حمایت از محیط زیست را ممکن سازد؟ و آیا زمان پخش برنامه های موجود با نیاز فرهنگ زیست محیطی و آگاهی جامعه در این رابطه تناسب دارد؟
به نظر می رسد رسانه های جمعی آن گونه كه شایسته است، به مسئله محیط زیست نمی پردازند! مدت زمان پخش برنامه های زیست محیطی از شبکه های مختلف تلویزیونی، همچنین کمیّت و کیفیت گزارشات زیست محیطی که ازطریق تلویزیون ارائه می شود، گواه این موضوع است.
1-2-1- میزان و نحوه تاثیر وسایل ارتباطات جمعی – نظریه های موجود
در مورد میزان و نحوه تاثیر وسایل ارتباطات جمعی نگرش های متفاوت و متضادی، بیان شده است. در این اینجا فقط سه دسته از نظریه های ارتباطات را به اختصار مورد بررسی قرار می دهیم:
۱- نظریه های تاثیر ارتباطات جمعی
۲- نظریه های هنجاری
۳- نظریه های انتقادی
در یک دسته بندی کلی می توان گفت: در مورد رابطه استفاده از رسانه های ارتباطی (که در تحقیق حاضر می توان آن را به رسانه تلویزیونی و میزان حفاظت از محیط زیست تعمیم داد ) نظریه ها و دیدگاه های متفاوت در میان صاحب نظران مشهود گشته است که در برخی موازین با یکدیگر مشترک می باشند و برخی از مهمترین دیدگاه ها در ادامه به اختصار ارائه می شود:
فرم در حال بارگذاری ...