تاریخچه پیدایش این تفکر که بر پایه یک نیاز مبرم آموزشی بنا نهاده شده به سال 1960 میلادی و به دنبال عمومی شدن تلویزیون ، رادیو و فیلمهای هالیوودی بر می گردد . دراین میان تلویزیون گوی سبقت را از رسانه های دیگر ربود به طوری که اکثر مردم ترجیح دادند که تماشا کنند تا اینکه مطالعه کنند.یکی از عواقب این تحول اجتماعی و آموزشی کمتر شدن تمایل دانش آموزان به مطالعه و کتاب بود که محققان رکود تمرکز فکری دانش اموزان در کلاس درس را به عنوان عارضه این تحول اجتماعی بیان می کنند.
اهمیت موضوع زمانی دو چندان شد که پژوهش ها در امریکا نشان داد که یک کودک به طور میانگین روزانه شش ساعت از وقت خود را پای تلویزیون می گذراند.بنابراین با توجه به اثرات سوئی که استفاده بی رویه از رسانه ها به ویژه تلویزیون ،اینترنت و ماهواره می تواند بر روی افراد به ویژه کودکان برجای بگذارد لزوم کنترل و نحوه استفاده از رسانه ها در وهله اول مورد توجه محققان قرار گرفت.در این اثنا محققان اعلام کردند که افراد به خصوص کودکان در استفاده کردن از رسانه ها باید حساب شده و در مواجهه با پیام های بیشمار خود را
واکسینه کنند یعنی نسبت به رژیم مصرف رسانه ای خود اگاهی یابند و قوه تشخیص و درک پیام های رسانه ها را تقویت نمایند. بنابراین موضوع سواد رسانه ای به عنوان یکی از دغدغه های علم ارتباطات مورد توجه دانشمندان این رشته قرار گرفت.
“دیویی” تفكر انعكاسی را توجه دقیق، فعالانه، و مستمر به اطلاعات و زمینه های حمایت كننده از آن و درنظر گرفتن نتایج و تبعات آن اطلاعات می داند. یادگیرندگان با استفاده از مشاركت فعالانه در این نوع تفكر، می توانند نسبت به یادگیری خود آگاه باشند و آن را كنترل كنند.
به طور كلی، منظور از تفكر انعكاسی آن است كه دانش آموز با دقت واندیشه لازم ، برآوردی از دانسته ها و عدم دانسته های خود ارائه دهد . ازاین طریق می تواند در مواجهه با آموزش رسانه ها، برآورد كند كه رسانه هاچه چیزی به او می آموزند، چگونه توسط رسانه ها هدایت می شوند، در این مورد چه نكاتی را می دانند، چه چیز باید بدانند و چگونه فاصله بین این وضعیت ها را تشخیص داده و تنظیم و تكمیل كنند.
یادگیری سواد رسانه ای، مستلزم درگیری فعالانه دانش آموزان درجریان این نوع آموزش است و حضور و فعالیت دبیران با میزان سواد رسانه ای بالاتر در این فرآیند نقش به سزایی دارد.بدین ترتیب تقویت تفكر و پرورش اندیشه های دانش آموزان به شیوه تفكر انعكاسی از جمله سازه هایی است كه به تعمق و ژرف اندیشی یادگیرندگان دانش آموز در خصوص رسانه ها می انجامد.
در تعلیم و تربیت نوین، یادگیری به معنی جمع آوری اطلاعات نیست . بلكه منظور از آن، شركت فعالانه یا دگیرنده در كسب تجارب و معنابخشی به آن تجارب است. در این مفهوم، اندیشه و اندیشیدن جایگاه ویژه ای دارد . از این رو، در مورد آموزش رسانه ها حضور دبیران با سواد رسانه ای بالاتر بر توسعه مدل تفكر انعكاسی در تقویت قوای فكری و ذهنی كودكان و وجوانان كه در معرض یادگیری مداوم از رسانه ها قرار دارند کمک شایانی می کند و موقعیتی را بر ای آنها فراهم می سازد تا نسبت به آموزش اكتسابی خود از رسانه ها، اندیشه كنند.
در این پژوهش پژوهشگر برآن است تا تاثیر میزان سواد رسانه ای دبیران آموزش و پرورش بر توسعه مدل آموزش تفكر انعكاسی در دبیرستان های غیر انتفاعی شهر تهران را مورد مطالعه قرار دهد.
فرم در حال بارگذاری ...