میدهیم. اولین باردرسال1979 توسط خوری مفهومی به نام مدولهایدرونبر معرفی شد. R – مدول M درونبر گفته میشود هرگاه بهازای هر زیرمدول غیرصفرN از M ، داریم :
HomR(M,N)¹ 0. درسالهای بعد مفهوم درونبری توسط مولفان دیگرازجمله ژئو، ریزویو رومن واخیراً توسطاسمیت9، حقانی و ودادی مورد تحقیق و بررسی قرارگرفته است. سپس در سال2007 مفهومدوگانی از درونبری به نام همدرونبری توسط امینی، ارشاد و شریف ارائه شد.
مدول M همدرونبر گفته میشود هرگاه به ازای هر زیرمدول سرهN از M، داشته باشیم :
HomR(M/N , M) ¹ 0 . سپس مفهوم مدولهای درونبرپوشا توسط قربانی و ودادی در سال 2009 ارائه شد که توسیعی از مفهوم حلقه pri میباشد.
حلقه R، حلقه ایدهآل راست اصلی یا به اختصار حلقه pri ، نامیده میشود هرگاه، هر ایدهآل راست آن اصلی باشد. توسیع این مفهوم در مدولها درونبرپوشایی نامیده شدهاست.
یک R- مدول راست M درونبرپوشا گفته میشود هرگاه به ازای هر زیرمدول غیرصفر N از M همریختی غیرصفرپوشایی از M به N موجود باشد. بنابر قضیه اول یکریختی و با توجه به این
نکته که یک مدول اصلی یکریخت با R/Iاست ، حلقه R یک حلقه pri است اگر و تنها اگر مدول RR درونبرپوشا باشد. دوگان این مطلب بهنام همدرونبرپوشایی توسط قربانی ارائه شدهاست. R – مدول M همدرونبرپوشا گفته میشود هرگاه به ازای هر زیرمدول سره N از M همریختی غیرصفر یک به یکی از M/N به M موجود باشد.
در این پایاننامه مفهوم همدرونبرپوشایی، قضایای مربوطه و دوگان آن تحقیق میشود که برگرفته از مرجع ]3[ میباشد.
1-2. تعاریف وقضایای مقدماتی
در سراسر این پایاننامه حلقهها شرکتپذیر و یکدار میباشند. (تمام مدولها مدول راست می باشند.) درابتدا یادآوری، سپس تعاریف اولیه و بعد قضایای مقدماتی به صورت نکته و لم بیان میشود.
یادآوری
فرضکنید R یک حلقه باشد.R – مدول M را ساده گویند اگر زیرمدول غیربدیهی نداشته باشد. مدول M نیمساده نامیده میشود اگر هر زیرمدولش یک جمعوند آن باشد.
زیرمدول L از M اساسی نامیده میشود و مینویسیم Lvess M هرگاه به ازای هر N £ M اگر L ∩ N = 0 ، آنگاه =0 N . بهطور معادل L vess M اگر و تنها اگر به ازای هر عنصر ناصفر xÎM ، rÎR موجود باشد بهطوریکه 0 ¹ xrÎ L .
زیرمدول K از M زاید نامیده میشود و مینویسیم K<< M ، هرگاه به ازای هر N £ M اگرK + N = M آنگاه = M N.
فرض کنید M یک R- مدول راست باشد، X زیرمجموعهای از M و Y هم زیرمجموعهای از R ، پوچساز راست X در R با rR (X) و پوچسازچپ Y در M با lM (Y) نمایش داده میشود و تعریف میکنیم :
rR (X) = { r Î R : X r = 0 } lM (Y) ={ m Î M : mY = 0 }
همچنین برای S- مدول چپ N ، rN (Z) وlS (W) بهطور مشابه برای هر Z Í S و هر
W Í N به صورت زیر تعریف میشود :
r N (Z) ={ n Î N : Z n = 0 } l S (W) = { s Î S : sW = 0 }
اگر X = {a}، آنگاه پوچساز راست آن با rR (a ) نشان داده میشود و داریم :
rR (a)= rR (X) و نیز lR (a)= lR (X).
با استفاده از قضیه 2-15 از مرجع [1] نتایج زیر را داریم :
اگر A و B دو زیرمجموعه R – مدول راست M باشند و AÍ B آنگاه rR (B) Í rR (A) . بوضوح Í lM (rR (A)) A و میتوان نتیجه گرفت (A))) Í rR (A) rR (lM (rR . از سوی دیگر با قرار دادن C= rR (A)درC Í lM (rR ©) (بهازای هرC Í R) داریم :
rR (A) Í rR(lM (rR (A)))پس (A))) Í rR (A) rR (lM (rR ؛
در نتیجه(A))) = rR (A) rR (lM (rR .
به طریق مشابه اگر I و J دو زیرمجموعه R باشند و I Í J ، آنگاه lM (J) Í lM (I) . بوضوح
I Í rR (lM (I)) و میتوان نتیجه گرفت : lM (rR (lM (I)))=lM (I) .
اگرM یک R -مدول و U یک کلاس از R – مدولها باشدTr (M ,U ) و Rej (M, U ) به صورت زیر تعریف میشوند که زیرمدولهایی از M میباشند.
Tr (M ,U )=å { Im f | f : ua → M , uaÎ U برای برخی }
Rej (M, U )=∩ {ker f | f : M → ua , uaÎU برای برخی }
اگر S مجموعه تمام R – مدولهای راست ساده باشد، به ازای هر R – مدول M،Soc (MR) بزرگترین زیرمدول نیمساده M است و با توجه به بخش 9 از مرجع [1] به صورت زیر تعریف میشود :
Soc(MR) = Tr (M ,S) = å {K | است M یک زیرمدول ساده از K }
= ∩ { L | L vess M }.
همچنین R – مدول M نیمساده است اگر و تنها اگر soc(MR) = MR .
ضمناً به سادگی دیده میشود R – مدول M نیمساده است اگر و تنها اگر زیرمدول اساسی غیر بدیهی نداشته باشد.
R – مدول M پروژکتیو نامیده میشود هرگاه به ازای هر نمودار از R- همریختیها و R- مدولها به صورت زیرکه سطر آن دقیق باشد ، R- همریختی→ A M موجود باشد بهطوریکه نمودار زیر جابجایی باشد.
1-2-1. R – مدول پروژکتیو M
یا بهطور معادل اگر هر دنباله دقیق کوتاه به صورت A→ B→ M → 0 0 → شکافته شود ، آنگاه M پروژکتیو است.
R – مدول M انژکتیو نامیده میشود هرگاه به ازای هر نمودار از R- همریختیها و R- مدولها به صورت زیرکه سطر آن دقیق باشد، R – همریختی→ M B موجود باشد بهطوریکه نمودار جابجایی باشد.
1-2-2. R – مدول انژکتیو M
همچنین R – مدول M انژکتیو است هرگاه به ازای هرایدهآل راست I از R ، هر همریختی
f : I→ M را بتوان از R به M گسترش داد. (لم بئر)
1-2-3. R – مدول انژکتیوM (لم بئر)
تعاریف و قضایای زیر برای حلقهها و مدولهای راست بیان میشود و بهطور مشابه برای مدولهای چپ نیز برقرار است.
تعریف 1-2-1. حلقه R، خود- انژکتیو راست نامیده میشود، هرگاه RR انژکتیو باشد.
تعریف 1-2-2. حلقه R، حلقه انژکتیو اصلی راست یا به اختصار P- انژکتیو راست نامیده میشود، هرگاه به ازای هر aÎR هر R – همریختی f :aR→ RR را بتوان به R– همریختی
:RR→ RR گسترش داد .
تعریف1-2-3 . مجموعه عناصر منفرد R- مدول راست M را با Z(MR ) نشان میدهیم و تعریف میکنیم :
Z(MR ) = {mÎM | rR (m) vess RR } £ M .
تعریف1-2-4 . R – مدولM، نامنفرد نامیده میشود هرگاه Z(MR ) = 0 و نیز منفرد نامیده میشود هرگاه Z(MR ) = M .
تعریف1-2-5 . زیرمدول N ازR – مدول M ، کاملاً پایا نامیده میشود هرگاه به ازای هر
ÎEnd (MR ) f داشته باشیم f(N) Í N .
تعریف1-2-6 . یک حلقه را حلقه دو راست(right duo)گویند، هرگاه هر ایدهآل راست آن
دو طرفه باشد. بهطور مشابه حلقه دو چپ تعریف میشود.
همچنین اگر R یک حلقه دو چپ باشد وyÎ R آنگاه yR Í Ry ، از آنجا که Ry دو طرفه است به ازای هر Î R r،yrÎ Ry و در نتیجه yR Í Ry .
تعریف1-2-7. عنصر aÎR ، منظم چپ نامیده میشود هرگاه= 0 lR (a). بهطور مشابه عنصرbÎR ، منظم راست است هرگاه= 0 rR (b) .
تعریف1-2-8 .حلقه R ، کاهشی است هرگاه عنصر پوچتوان غیرصفر نداشته باشد.
تعریف1-2-9. حلقه R ، برگشتپذیر (reversible)نامیده میشود هرگاه به ازای هر a,bÎ R اگر= 0 ab آنگاه ba = 0 .
تعریف1-2-10. ایدهآل سره P از حلقه R نیماول نامیده میشود هرگاه به ازای هرایدهآل IازR اگرI 2 Í P ، آنگاه Í P I .
تعریف1-2-11. حلقهR نیماول گفته میشود، هرگاه صفر یک ایدهآل نیماول باشد.
تعریف1-2-12. فرض کنید R یک حلقه باشد. رسته تمام R – مدولهای راست را با MR و رسته تمام R – مدولهای چپ را با RM نشان میدهند.
تعریف1-2-13. فرض کنید R یک حلقه و a یک درونریختی از R باشد ، حلقه R[x, a] حلقه چندجملهای اریب نامیده میشود هرگاه شاملتمام چند جملهایهای چپ با متغیر x به صورت xi باشد جاییکه ri ÎR ، بهطوریکه بهازای هر اسکالرrÎR ضرب با عمل
r= a®.x x تعریف شود.
تعریف1-2-14. R- مدولM را فشردهپذیر گویند هرگاه بهازای هر £ M Nیک تکریختی از
M بهN موجود باشد.
در زیر دو مفهوم تولید کردن و مولد ، و دوگان آن هم-تولید کردن و هم-مولد بیان میشود.
تعریف1-2-15. فرض کنیدU یک کلاس از R – مدولها باشد .گوییم مدول M توسط U ( به طور متناهی ) تولید میشود (U ، M را ( به طور متناهی ) تولید میکند) اگر یک مجموعه اندیسشده (متناهی) (Ua)aÎJ در U و همریختی پوشای ÅJ Ua → M → 0 موجود باشد.
اگر= {U} U ، آنگاه گوییم U ، M را تولید میکند هرگاه مجموعه اندیس J و همریختی پوشای M → f : U (J) موجود باشد.
جائیکه ها پارامترهای مقیاس و ها پارامترهای مکان می باشند. فرض کنید از کل جامعه ، جامعه مربوط به گروه تیمار و جامعه مربوط به گروه کنترل باشند . در این فصل به بررسی کاربرد توزیع نمایی دوپارامتری، تاریخچه، نتایج موردنیاز، نمونه گیری دومرحله ای وآزمون نمایی بودن ونابرابری پارامترهای مقیاس به همراه مفاهیم اولیه می پردازیم.
1-1- کاربرد توزیع نمایی
توزیع نمایی دارای کاربردهای متعددی در زمینه های آزمایشگاهی شیمی ، داروسازی و کشاورزی می باشد که در زیر به چند نمونه از آن ها اشاره می کنیم :
1-در قابلیت اعتماد پارامتر مکان توزیع نمایی دوپارامتری به عنوان زمان گارانتی قطعه الکتریکی و پارامتر مقیاس به عنوان متوسط طول عمر استفاده می شود.
2-در نظریه صف ، توزیع نمایی برای زمان بین مراجعه کنندگان استفاده می شود .
3-در مطالعات زیست شناسی پارامتر مکان ، دوره پنهان بیماری و پارامتر مقیاس مدت زمان بیماری علاوه بر مدت زمان پنهان بیماری نامیده می شود.
1-2-تاریخچه
در سال روش مقایسه چندگانه با کنترل تحت نابرابری را برای حالتی که در آن پارامتر مقیاس نامعلوم و نابرابر باشندرا پیشنهاد دادند. وهمکاران در سال روش مقایسه چندگانه با کنترل را برای حالتی که پارامتر مقیاس با هم برابر باشند یعنی پیشنهاد دادند.برای مقایسه چندین پارامترمکان توزیع نمایی با بیش از یک کنترل، با فرض برابری پارامترهای مقیاس، در سال روش هایی برای تشکیل فواصل اطمینان یک طرفه و دوطرفه را ارائه دادند.
1-3-نتایج مورد نیاز
در ادامه نتایج و مباحثی که در ادامه پایان نامه مورد نیاز می باشد را مورد بررسی قرار
می دهیم .
قضیه(1-1)
اگر یک نمونه تصادفی تایی از جامعه نمایی دوپارامتری با پارامتر مکان و پارامتر مقیاس
باشد در این صورت داریم :
الف : دارای توزیع کای اسکور با درجه آزادی است .
ب : دارای توزیع نمایی استاندارد می باشد.
پ : از یکدیگر مستقل هستند.
ج : دارای توزیع با درجه آزادی است.
جائیکه :
اثبات :
ابتدا با استفاده از روش تابع توزیع نشان می دهیم که (کوچکترین آماره
ترتیبی) دارای توزیع نمایی دوپارامتری می باشد.
ابتدا تابع توزیع متغیر تصادفی را بدست می آوریم.
بنا به مستقل و هم توزیع بودن داریم.
با مشتق گیری از نسبت به داریم :
بنابراین :
درنتیجه :
در این قسمت توزیع را بدست می آوریم .
از قبل می دانیم که اگر یک نمونه تصادفی تایی از توزیع نمایی دوپارامتری باشد
آن گاه متغیرهای تصادفی دارای توزیع نمایی می باشند . داریم :
برای پیداکردن توزیع ابتدا توزیع ها را بدست می آوریم.اگر یک نمونه تصادفی تایی از توزیع جاییکه باشد،آن گاه داریم :
برای اثبات رابطه فوق (رجوع شود به فصل اول پارسیان قسمت (ط))
فرض کنید آماره های ترتیبی نمونه تصادفی باشند. چگالی آماره های ترتیبی به صورت زیر است .
نشان می دهیم متغیرهای تصادفی
مستقل و هم توزیع با توزیع می باشند.
ژاکوبین تبدیل فوق برابر است با:
و به سادگی داریم :
پس
با توجه به اینکه حدود ها به یکدیگر بستگی ندارد و تابع چگالی توأم آنها به صورت حاصل ضرب تابع
چگالی نمایی با پارامتر در آمده است ، بنابراین ها از یکدیگر مستقل و هم توزیع ( با توزیع )
می باشند .
به سادگی داریم :
با توجه به مطلب فوق
ویا
در نتیجه :
بنابراین :
در نتیجه توزیع به صورت زیر خواهد بود .
برای اثبات قسمت (ب) داریم :
با استفاده از روش تابع توزیع داریم :
جائیکه :
با استفاده از روابط بین توزیع ها داریم :
پس:
یعنی wدارای توزیع نمایی استاندارد می باشد.
برای اثبات قسمت (پ) داریم :
در قسمت های قبل نشان دادیم که برای یک ثابت دارای توزیع کای اسکور با درجه
آزادی است پس یک آماره فرعی می باشد که توزیع آن به پارامتر مجهول بستگی ندارد . همچنین برای ثابت
می توان نشان داد که یک آماره بسنده کامل برای می باشد . پس برای یک ثابت از
(طبق قضیه باسو) مستقل می باشند . حال چون دلخواه می باشد پس می توان گفت
از نیز مستقل می باشد .
برای اثبات قسمت (ج) داریم :
در اینجا صورت و مخرج عبارت را بر تقسیم می کنیم :
در قسمت های قبل نشان دادیم که و طبق قضیه باسو از یکدیگر مستقل می باشد و همچنین
و
در نتیجه :
فرض کنید دو متغییر تصادفی و دو مقدار ثابت مثبت باشند، آنگاه :
اثبات :
فرض کنید باشد. برای اثبات لِمِ (1-1) از روش عضو گیری استفاده می کنیم. فرض کنید که
عضوی از ناحیه ی باشد، ثابت می کنیم که این نقطه عضوی از ناحیه ی است.
اگر داشته باشیم ، آنگاه به راحتی می توان به نتایج زیر رسید :
می دانیم که هستند. اکنون دو حالت مختلف را در نظر می گیریم :
حالت اول :
با استفاده از رابطه (1-1) داریم :
از طرفی با توجه به این که است و در این حالت می باشد، بنابراین داریم :
در نتیجه داریم :
بنابراین به راحتی نتیجه می گیریم :
حالت دوم :
می دانیم که در این حالت است . حال اگر باشد، با توجه به این که در این حالت
است و رابطه ی (1-1) نتیجه می گیریم :
بنابراین داریم :
و در نتیجه :
پس در حالتی که است، ثابت کردیم که :
حال اگر در حالت ، فرض کنیم که باشد ، در این صورت با توجه به این که در رابطه ی (1–1)
داریم است می توان به نتایج زیر رسید :
بنابراین داریم :
و در نتیجه :
پس در حالتی که است نیز ثابت کردیم که :
بنابراین برای هر دو حالت و در حالتی که است ، در اینجا اثبات کامل می شود. برای
حالتی که است ، اثبات به طور مشابه به دست می آید .
نامساوی بانفررونی :
فرض کنید ، تا پیشامد باشند آن گاه داریم :
Halperin و همکاران در سال (1955) روش بانفرونی را در حالت نمونه گیری دو مرحله ای به صورت زیر بیان کردند
جائیکه ها نشان دهنده مکمل مجموعه می باشند.
1-4-نمونه گیری دومرحله ای از جامعه ای با توزیع نمایی دو پارامتری:
در نمونه گیری دو مرحله ای از جامعه ای باتوزیع نمایی دو پارامتری ، نخست نمونه تایی از جامعه انتخاب می شود سپس با محاسبه برای جامعه عبارت زیر محاسبه می شود
که موجود در رابطه یک مقدار مثبت دلخواه می باشد که جهت کنترل طول فاصله اطمینان استفاده
می شود و نشان دهنده بزرگترین عدد صحیح کوچکتر یا مساوی با می باشد.
جائیکه :
در نمونه گیری دو مرحله ای در صورتی که باشد به مشاهدات اولیه ، مشاهده های
اضافه می شود ودر کل مشاهدات به صورت زیر حاصل می شوند
فرض کنید :
قضیه (1-2)
در نمونه گیری دومرحله ای با تعریف شده در و در (1.3) داریم :
اگر یک نمونه تصادفی تایی از جامعه نمایی دوپارامتری باشد در این صورت داریم :
الف) دارای توزیع نمایی استاندارد است .
ب) از هم مستقل هستند.
1 ـ2ـ اهمیت و ضرورت تحقیق
اهمیت پژوهش و تحقیق بر هیچکس پوشیدهنیست و همگان در این نکته اتفاقنظر دارند که برای پیشرفت در علم و کشف حقایق در هر زمینهای، تحقیق امری ضروری است؛ بهگونهای که نمیتوان انتهایی برای نیاز بهمطالعه متصورشد. در حوزة متون مانوی نیز، تحقیقات بسیاری انجام شده که در زمینة ترجمه متون و اشعار مانوی، بررسی ساختار دستور زبان در نوشتههای مانوی، ریشهشناسی و همچنین مطالعاتی در مورد ویژگیهای شعر مانوی مانند بررسی وزن اشعار بودهاست. در مورد مانی و عقاید او نیز کتابهای ارزشمند زیادی توسط نویسندگان و دانشمندان ایرانی و غیرایرانی نوشتهشدهاست. اما در بررسی این آثار بهشیوة ادبی، بهگونهای که هدف این پایاننامه است، یعنی بررسی آرایههای ادبی کار چندانی انجامنگرفتهاست. شاید این تحقیق نگاهی نو بهاین آثار باشد.
1ـ3ـ هدف تحقیق
هدف این تحقیق، بررسی ادبی آثار مانوی است؛ مقولهای که شاید کمتر بهآن توجهشدهباشد. زیرا از جنبههای دیگر همچون ترجمه، تجزیهوتحلیل ساخت دستور زبان و ریشهشناسی بررسیهای بسیاری انجامشده و کتابهای بارزی در هر کدام از این زمینهها نوشتهشدهاند. اما میتوانگفت خلأ تحقیق از جنبه ادبی این متون احساس میشود که هدف این پایاننامه، بهنوعی پرکردن این خلأ است.
1ـ4ـ پیشینة تحقیق
مطالعات مانوی از نیمة دوم قرن شانزدهم آغازشدند؛ زمانیکه مدافعان کلیسای کاتولیک بهمارتینلوتر و عقاید او حملهکردند و “عقاید جدید او” را حیات دوباره انحرافات مانی نامیدند. این حملات بیپاسخ نماندند و در سال 1578 نخستین مطالعه مانوی شکلگرفت. نویسندهای بهنام سیراكوس اسپانبرگ “Cyriacus Spangenberg” اتهامات وارده بهمارتینلوتر را مبنی بر اینکه او انحرافات مانی را رواجمیدهد، ردکرد. او تلاشکرد ثابتکند که عقاید این دو نفر هیچ نقطهاشتراکی باهم ندارند. این اختلافات تا مدتها ادامه داشتند و جالب بهنظر میرسیدند زیرا باعث جمعآوری و انتشار یادداشتهای پراکنده در مورد مانی و مانویت در نوشتههای یونانی و لاتین میشدند. این شیوه در طول قرن هفدهم نیز ادامهیافت.
مریبویس متون مهمی را در مقالهای بهنام “چند سرود ابجدی پارتی” چاپکرد و در سال 1954 کتاب “سری سرودهای مانوی به پارتی” را منتشرنمود.
ترجمه آلمانی تمام سرودهای ایرانی و ترکی توسط هانسیواخیمكلیمكانت “H.-J.Klim Keit” در 1989 و نسخه تصحیحشده آن در 1993 چاپشد. رونوشت و ویرایش بخشی از ” سرودهای مانوی” توسط زوندرمان در 1990 چاپشد و مجموعه متون آن، سالها بعد درسال 2000 به چاپرسید. سرودهای جدلی مانوی در 1997 توسط شروو منتشرشدند.
در میان نویسندگان ایرانی میتوان بهابوالقاسم اسماعیلپور اشارهکرد. ایشان کتابهای “سرودهای روشنایی” را در سال 1385 و “ادبیات گنوسی” را در سال نوشت. کتاب سرودهای روشنایی دربردارنده متون و شعرهای مانوی است. “نوشته های مانی و مانویان” اثر ایرج وامقی بهسال1378، شامل ترجمة متون است و در پاورقی تا حد زیادی بهنمادهای بهکاررفته در متون و اشعار مانوی میپردازد. فصل دوم کتاب “شعر در ایران پیش از اسلام” نوشتة محسن ابوالقاسمی در سال 1374 بهشعر در ایران میانه، اشعار جامعه مانوی و قالبهای شعری میپردازد.
1ـ5ـ روش تحقیق
شیوة تحقیق در این پایاننامه بهصورت کتابخانهای بوده که با مطالعه کتابها و مقالات علمی مرتبط و نوشتن آنها بهصورت برگیزه بودهاست. همچنین از سایتهای معتبر، درجای خود استفادهشدهاست.
1ـ6ـ سؤالات تحقیق
چرا مانویان از صنایع ادبی در متون و اشعار خود استفاده میکردند؟
2- آیا اشعار مانویان از نظر ظاهری بهشعر امروزی شباهت دارند یامتفاوت هستند؟
1ـ7ـ فرضیات تحقیق
بهنظر میرسد که استفاده از آرایههای معنوی برای ارتباط بیشتر با مخاطبان بودهاست.
سالهای 57–1340 دورهی به نتیجه رسیدن ادبیاتی است که با تفکرات مشروطهخواهی آغاز شد. این دوره برآیند تجربیات تمام ادوار داستان نویسی ایران است؛ کوششهای نویسندگان پیشین ثمر میدهد؛ نیروهای جدیدی در ادبیات به کار میافتند و پیدایی گرایشهای گوناگون ادبی این دوره را به پربارترین دورهی ادبی معاصر تبدیل میکنند. در این دوره نیز داستاننویسانی چون ابراهیم گلستان به پرداخت خلاق خاطرات و سیمین دانشور به جستجو در تاریخ سانسور شدهی معاصر میپردازند. (رک: میرعابدینی، 1166:1377تا1167).
در سالهای پس از انقلاب اسلامی، با فروریزی نظام پیشین و تحولات جهانی در ادبیات، دورهی جدیدی به وجود میآید که قسمتی از آن بر ارزشهای دینی و ایدئولوژیک تکیه داشته و بخشی از آن نیز به موضوعات انسانی و پرسش و پرسش انگیزی پرداختهاند. انقلاب اسلامی با تمام جنبههای خود در آثار داستاننویسان نمود پیدا کرد و «با تصفیههای سیاسی، نابسامانیهای شگرف اجتماعیاش، جنگ و خیل کشتگان، نویسندگان را با موضوعات و مضامین جدید آشنا ساخت. در آغاز، اغلب نویسندگان شناخته شده، اهداف نخستین خود را شامل مبارزه با بیعدالتیهای رژیم پیشین، تلاش برای آزادی بیان و عقیده و نیز مطبوعات، تعقیب نمودند. در سالهای ابتدائی پس از انقلاب، داستان کوتاه نوین در ایران، از پیشرفت قابل توجهی برخوردار بود» (یاوری، 103:1388). داستانهایی که موضوع آنها انقلاب است، آشفتگیهای اجتماعی پیش و پس از آن را به خوبی نشان میدهند. چنین فضای پر التهابی داستاننویس را نیز به وقایع نگاری و گزارش سوق می دهد.
« بیشتر آثار داستانی این دوره حتی از نظر اعتراض و افشاگری نیز عقب ماندهتر از خبرها و گزارشهای روزنامهها هستند…زیرا به خاطر نیات آموزشیشان ساده و تصنعی، به خاطر حمایت سیاسیشان گاهی عوام فریبانه و احساساتی و به خاطر دید ناسیونالیستی یا منطقهایشان میتواند بسیار تعصب آمیز و غریب باشد» (میرعابدینی،798:1377 و 799).
در این دوره قصهگویی سنتی، روشی مناسب در اشاعهی اندیشههای مذهبی و عقاید دینی تشخیص داده شد. این روند جدید موجبات تکامل یا کسب تمایزات هنری را دربرنداشت. بیشتر این قصههای اسلامی به طور شتابزده سرهمبندی، سرشار از تکرار مکررات؛ ولی بیبضاعت از هرگونه صناعت بودند…{بنابراین} در
کسب مقبولیت عام و حتی برآورده ساختن انتظارات حامیان خود ناکام ماندند (رک: یاوری،104:1388).
«بیشتر داستاننویسان دورهی انقلاب، نتوانستهاند دست کم به طور موقت و تنها در متن ادبی خود، جانبداری از کاراکتر خویش و نیز موضوع اثر خود را فراموش کنند. بیشتر داستانهای پدید آمده در دورهی انقلاب، در حد خاطره و گزارش باقی مانده است»(میرعابدینی،889:1383)
فرشته مولوی، ویژگیهای ایندوره را از لحاظ وضعیت نشر و کتابخوانی، چنین گزارش میدهد:
«وسع کتابخوانی و گسترش کمی و کیفی گروه کتابخوانان که پیامد طبیعی عطش دورهی محرومیت و خفقان بود، رشد جهشی تولید کتاب، رونق شگفت انگیز بازار کتاب و عقب ماندن سرعت مطالعه از سرعت خرید کتاب، افزایش تیراژ، تنوع چشمگیر موضوعی و افزایش کتابهای علوم اجتماعی و سیاسی، افزایش ناشر و کتابفروش به تبع افزایش خوانندهی مؤلف و مترجم»(مولوی، 35:1368).
1-3-هدف تحقیق…………………………………………………………………. 6
1-4-روش تحقیق…………………………………………………………………. 7
فصل دوم:پیشینه تحقیق
2-1- پیشینه تحقیق………………………………………………………………. 9
فصل سوم: حرفنویسی ، آوانویسی و ترجمه
3-1-حرفنویسی………………………………………………………………….. 13
3-2-آوانویسی……………………………………………………………………… 17
3-3-ترجمه……………………………………………………………………….. 20
فصل چهارم:ریشهشناختی واژگان
ریشهشناختی واژگان……………………………………………………………….. 25
فصل پنجم :نتیجهگیری
نتیجهگیری………………………………………………………………………… 94
منابع ……………………………………………………………………………… 96
كلیات
زبانهایی كه در ایران از قدیمترین روزگاران تاكنون متداول بودهاند از نظر ویژگیهای زبانی، وجوه مشتركی دارند. این مجموعه زبانها را اصطلاحاً گروه زبانهای ایرانی مینامند. از نظر تاریخی زبانهای ایرانی به سه دسته تقسیم میشوند: زبانهای دوره باستان، دوره میانه و دوره نو. در سال 331 قبل از میلاد، داریوش سوم- شاهنشاه هخامنشی- به قتل رسید. با قتل او دوره جدیدی برای زبانهای ایرانی آغاز شد كه تا سال 867 م. برابر با 254ﻫـ. ق. (سالی كه یعقوب لیث صفاری به سلطنت رسید و زبان فارسی، زبان رسمی دولت ایران شد.) ادامه یافت. این دوره برای زبانهای ایرانی دوره میانه است.
فارسی میانه زبانی ایرانی است كه از فارسی باستان پدید آمده است و فارسی نو دنباله آن است. آغاز فارسی میانه به زمان پس از فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی و پایانش به كهنترین شواهد فارسی نو باز میگردد. بر این اساس دوران طولانیای از سده سوم پیش از میلاد تا سدههای هشتم و نهم میلادی، مدت زمانی است كه در آن فارسی میانه زبانی زنده بوده است. اما به عنوان زبان مرده مذهبی تا سدههای نهم و دهم میلادی به وسیله زردشتیان ایران به كار گرفته شد و حتی تا سده سیزدهم میلادی مانویان واحه ترفان تركستان چین نیز آن را به كار بردهاند. پارسیان هند نیز با میراث ادبی فارسی میانه خود تا حدی آشنایی داشتند تا اینكه در سده هجدهم میلادی دانشمندان اروپایی به بررسی و شناخت علمی این زبان نایل شدند(اشمیت، 1382: 223).
زبانهای دوره میانه را به دو گروه زبانهای ایرانی میانه غربی و میانه شرقی تقسیم میكنند. از گروه زبانهای ایرانی میانه غربی از دو زبان آثار عمدهای در دست است: زبان پارتی (یاپهلوانیگ یا پهلوی اشكانی) و فارسی میانه یا پهلوی. این مجموعه به فعالیت در حوزه فارسی میانه یا پهلوی میپردازد. زبان فارسی میانه یا پهلوی زبان جنوب و جنوب غربی ایران بوده و زبان رسمی در دوره ساسانیان به شمار میرفته است. در دوران ساسانی كتابهای بسیاری به زبان پهلوی نوشته شد كه البته بسیاری از آنها در رویدادهای مربوط به جنگهای ایران و روم و ایران و عرب از میان رفت، ولی بسیاری از اینها در دوران پس از اسلام مجدداً به الفبای زند بازنویسی شد. این فرایند بازنویسی بهدست موبدان و دستوران زردشتی انجام میشد تا از گزند و آسیب مصون بمانند، در همان زمان بسیاری از آن نوشتهها بهدست ایرانیان نو مسلمان به عربی بازگردانده شد تا مجموعه فرهنگی ایرانیان باستان هم وارد اسلام گردد و هم از خاموشی آن جلوگیری شود. از این دست كتابها میتوان به آثار با ارزشی مانند دینكرد، بندهشن و گجستك ابالیش و همچنین شكند گمانیك ویچار اشاره نمود. همچنین در دوره ساسانی كتابهای اوستا به زبان پهلوی (از اوستایی) ترجمه شد تا همه مردم بتوانند از آن بهرهمند شوند و آن را بخوانند. از این رو كتابهای بسیاری به زبان پهلوی از روی اوستا نوشته شد و همه اینها بر غنا و ارزش ادبی زبان و ادبیات پهلوی افزود.
پهلوی منسوب به پهلَو است و این واژه از صورت ایران باستان پَرثََوَه آمدهاست (آموزگار، تفضلی، 1382: 13). در این زبان پرثوه نام سرزمین و قومی است كه در زمان هخامنشیان معروف بوده است، همان سرزمینی كه امروز خراسان نامیده میشود و در شمال و شمال شرقی ایران قرار دارد. تبدیل پَرثَوَه به پهلَو نتیجه قانونهای آواشناسی است كه در این سرزمین حكمفرما است (تاوادیا، 1348: 1). از آنجا كه این زبان به ایالت فارس تعلق داشته است و نیز به علت اینكه از نظر ساختمان زبانی در مرحلهای میان فارسی باستان و فارسی نو (دری) قرار دارد، محققان جدید آنرا “فارسی میانه” نامیدهاند. اصطلاح پهلوی (فهلوی در متون عربی) را كه در اصل به معنی “پارتی” است، نویسندگان دوره اسلامی برای تمایز این زبان از فارسی نو به كار بردهاند.
آثاری كه به زبان پهلوی تألیف شده، بیشتر آثار دینی زردشتی است. حتی چند رساله كوچك كه معمولاً آنها را در زمره آثار غیر دینی به شمار میآورند نیز جنبه دینی دارد. آثار ادبی صرف، چه منثور و چه منظوم از میان رفته است، ولی ترجمه عربی و فارسی بعضی از آنها در دست است. البته این نوع ترجمهها عیناً برگردان صورت اصلی نیستند، بلكه در تحریرها و روایات گوناگون دچار تغییرات فراوان شدهاند. مطالب بعضی از این آثار نیز در كتابهای ادبی فارسی آمده است و به صورتهای گوناگون جلوهگر شده است، مانند روایات منقول در شاهنامه. در واقع باید گفت كه ادبیات پهلوی در در این گونه آثار فارسی ادامه یافته و منعكس شده است. آثار ادبی پهلوی به سبب اهمیتی كه سنت شفاهی در ایران پیش از اسلام داشته، غالباً به كتابت در نیامده و آنچه به صورت مكتوب مانده، در دوران اسلامی به
سبب تحول زبان پهلوی به فارسی و نیز جنگها و ستیزها نابود گردید. آثار دینی پهلوی نیز دستخوش آسیب فراوان شده است. بیشتر این آثار در قرن سوم و چهارم هجری هنگامی تألیف نهایی یافت كه دین زردشت دیگر دین رسمی ایران نبود و موبدان از حمایت بیدریغ دولت برخوردار نبودند. با این همه آنچه باقی مانده برای شناخت دین زردشتی و جهانبینی ایرانیان باستان منابع گرانبهایی به شمار میروند.
ترجمه و تفسیرهای پهلوی بر اساس اوستای مدون و مكتوب ساسانی فراهم آمده است كه آن را اصطلاحاً “زند” مینامند،كه معنی اصلی آن احتمالاً “توضیح و تفسیر” است. (تفضلی، 1376: 11-2 و 113-5). الفبایی كه آثار بازمانده از زبانهای ایرانی میانه غربی بدانها نوشته شده است، از الفبای آرامی گرفته شده است. پس از تدوین اوستا و ترجمه آن به پهلوی تألیفات متعددی در موضوعات گوناگون به زبان پهلوی انجام گرفته است كه تاریخ نهایی آنها سدههای نخستین اسلامی است. یكی از این موضوعات آثار فلسفی- كلامی است. در این آثار افكار ایرانی غالباً با مطالب فلسفی مأخوذ از یونان تلفیق شده است كه ایرانیان از دوران هخامنشیان و بعد در دوره اشكانیان، در دوره هلنیسم، با آن آشنا بودند.
از جمله این آثار رساله گجستك ابالیش است كه در نخستین سالهای سده سوم ﻫـ ق برابر با 9 م. نگارش یافته است. موضوع رساله مباحثه زردشتی مرتدی است به نام دادهرمز از اهالی استخر (كه بعداً به دلیل بیاعتنایی به مبانی و اعتقادات زردشتیان او را ابالیش خواندند)، با آذرفرنبغ فرخزادان، پیشوای زردشتیان در آن زمان و یكی از تدوینكنندگان دینكرد، در حضور مأمون خلیفه (198 تا 18 ﻫـ ق) و قاضی بزرگ، در بغداد درباره دین زردشتی. شرح این مناظره در این رساله گردآمده است و اطلاعات مربوط به ابالیش منحصراً مأخوذ از این رساله است. ابالیش، زردشتی مسلمان شدهای كه در قرن 3 ﻫـ ق میزیسته و در نزد مامون، خلیفه عباسی و با حضور قاضی و وزیر اعظم او با آذر فرنبغ پسر فرخزاد كه پیشوای زردشتیان در آن زمان بوده، مناظره دینی كرده است.
آذرفرنبغ فرخزادان، پیشوای بزرگ دین زردشت، از جمله كسانی بود كه در زمان خلافت مامون، خلیفه عباسی، به فكر گردآوری و تدوین اصول دین زردشت افتاد. او كه شخصیت شناخته شدهای در تاریخ زردشتیان داشت، به عنوان موبدان موبد در فارس و دانشمند معتبر زردشتی مطرح بوده است و مجموعه روایاتی منسوب به وی و اندرزهایی از او در دست است و بیگمان این رساله از نوشتههای وی میباشد.
شرح مناظره در رساله كوچكی به زبان پهلوی به نام “گجستك ابالیش” به روایت زردشتیان نقل شده است و اطلاعات مربوط به ابالیش منحصراً مأخوذ از این رساله است. به علت ابهام الفبای پهلوی، صورت درست این نام شناخته شده نیست. از آنجا كه ابالیش با لقب گُجَستَك (ملعون) ذكر شده، باید این اسم نام وی پس از گرویدن به اسلام باشد و احتمالاً صورت صحیح آن عبدالله است كه تسمیه نو مسلمانان بدان معمول بوده است. درباره علت برگشتن او از دین زردشت اطلاع دقیقی در متن داده نشده است و تنها بهانهای برای آن ذكر گردیده است. تاوادیا در كتاب زبان و ادبیات پهلوی معتقد است كه نیامدن نام مانویان نشان میدهد كه مقصود از اصطلاح زننده زندیك در اینجا همان معنای معروف خود یعنی مانویان است. پس از این مناظره وی به نام تازه ابالیش، كه بیشك واژه ناسزا و دشنام است، خوانده شد. پرسش سوم از هفت پرسشی كه مطرح شد نیز میرساند كه وی یك مانوی بوده است. این پرسش نیز اشارهای به آموزش و كیش مانی است؛ پادافراه، دادستانیها و داوران باید برافتند (تاوادیا، 1348، 133). به نظر نگارنده این نظریه كه ابالیش مانوی بوده صحیح به نظر نمیرسد و طبق گفته رساله و مقاله تفضلی در این زمینه نظریه زردشتی بودن او دقیقتر میباشد.
روزی ابالیش گرسنه و تشنه به آتشگاهی رفت و درخواست كرد كه در مراسم “باج” كه از آیینهای دینی زردشتی است و پس از اتمام آن شركتكنندگان در غذای دعا خوانده سهیم میشوند، شركت كند، اما ظاهراً روحانیون آتشكده كه وی را نمیشناختند و از مقام روحانی او آگاه نبودند، به او اجازه وارد شدن به آتشكده را ندادند. ابالیش آزرده خاطر از آنجا دور شد و در راه به مردی برخورد كه به وی گفت: چرا باید به دینی اعتقاد داشته باشی كه مردی چون تو را در مراسم “باج” راه ندهند. ابالیش با این سخنان از دین زردشتی روی گردانید و با همه دانایان زردشتی و یهودی و مسیحی فارس به مناظره دینی پرداخت و همه را مغلوب گردانید. سپس راهی بغداد و دربار مامون، خلیفه عباسی، شد. ابالیش در حضور مامون با آذر فرنبغ به مناظره پرداخت.
ابالیش هفت سوال مطرح ساخت و آذر فرنبغ به هریك از آنها پاسخ داد. این سؤالات مربوط به اصول عقاید زردشتی، مانند ثنویت (پرسشهای 1، 2، 3)، آیینها و مراسم دینی، مانند آداب تطهیر (پرسشهای 4، 5، 6)، و بستن كستی (پرسش 7) است. آذر فرنبغ به تمام سؤالات پاسخ داد و بنا به روایت این رساله مورد پسند مامون قرار گرفت. سرانجام ابالیش از دربار رانده شد. چون این رساله را مؤلفی زردشتی نوشته، محكومیت ابالیش طبیعی به نظر میآید. نگارنده نیز با این عقیده موافق است. از سؤالات مطرح شده توسط ابالیش چنین بر میآید كه او به خوبی از دین زردشت آگاه بوده و به احتمال قریب به یقین خود از بزرگان این دین بوده است، زیرا یك فرد معمولی زردشتی نمیتواند از چنین اطلاعاتی برخوردار بوده باشد. شیوه نگارش در این رساله به صورت سوال و جواب است. هفت سوال مطرح میشود كه به هر كدام پاسخی داده میشود. هر سؤال و جواب یك بند را شامل میشود و هر بند از بند دیگر با یك جمله تكراری آغازین جدا میگردد. این رساله به فارسی ترجمه شده است (تفضلی، 1376: 164-5).
سیر تحول تاریخی و بررسی ساختار واژگان در زبان فارسی میانه نیازمند به مطالعه و شناخت دقیق و درستی از ساختار زبان فارسی است. در جهت رسیدن به این مهم، این پژوهش آغاز شد تا با بررسی و تجزیه و تحلیل یكی از متون ارزشمند پهلوی، گامی در این جهت برداشته شود. متن رساله گجستك ابالیش با در بر داشتن موضوعات فلسفی از جمله اصول و عقاید زردشتی، همچنین آیینها و مراسم دینی زردشت، میتواند اطلاعات مفیدی در اختیار خواننده قرار دهد.
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق
پایبندی ایرانیان به حفظ سنت ادبیات شفاهی و نیز جنگها و تعصبات دینی و فرهنگی و تغییر خط و زبان و بسیاری عوامل دیگر موجب نابودی گنجینه ادبی پرارزش ایران پیش از اسلام شده است، از این رو، آنچه از زبانهای مختلف ایرانی به صورت مكتوب باقی مانده در برابر حجم گسترده ادبیات ایران باستان ناچیز است. در راستای حفظ این گنجینه كوچك اما با ارزش تحقیق و پژوهش ضروری به نظر میرسد. رساله مورد تحقیق به بحث پیرامون مسائل فلسفی و كلامی میپردازد. این رساله اصول عقاید زردشتی مانند ثنویت و آیینها و مراسم دینی مانند آداب تطهیر را مورد بحث قرار میدهد. بررسی و بازخوانی این اثر تاریخی و دینی به خواننده كمك میكند تا نه تنها با پارهای از موضوعات مرتبط با دین زردشت كه دین رسمی در دوران باستان ایران است آشنا شود، بلكه با مطالعه ریشهشناختی واژگان به سیر تحول ساختار كلمات از آغاز تا به امروز پی خواهد برد. به دلیل اهمیتی كه اینگونه آثار در شناساندن دین زردشت و اندرزها و دستورات اخلاقی بزرگان این دین دارند، و از طرفی با توجه به این نكته كه اصل پهلوی بسیاری از متون فلسفی از جمله شكند گمانیك وزار و پس دانش كامگ از میان رفته و این متن نیز تنها یك بار در دورانی بسیار كهن آوانویسی و ترجمه شده است و جزو محدود متنهایی است كه به بحث و بررسی این مقوله میپردازد، لذا بررسی این متن دارای اهمیت خاصی است.