اغلب صاحب نظران علوم بلاغی این فن را در سه بخش بررسی کرده اند معانی ، بیان و بدیع که تشبیهات ، مجازات و کنایات همواره در فن بیان مورد بحث قرار می گیرد اما نگارنده ی این سطور با توجه به اینکه در صدد بررسی همه ی ابیات دیوان ازرقی هروی بوده و چون تعدادی از صاحب نظران علوم بلاغی صنایع مذکور را در زمره ی صنایع بدیعی آورده اند ، لذا با پاره ای تساهل بر آن شد تا ابیاتی حاوی این فنون را در ذیل تحقیق بگنجاند ، انشاء الله در هر حال مفید فایده باشد.
معمولاً هر شاعر و نویسنده ای در عصر خویش دارای سبک و ویژگی های مختص به خود بوده است. مثلاً فخرالدین اسعد گرگانی که به نظم داستان «ویس و رامین» همت گماشت منشأ روش جدیدی در داستان سرایی گردید. ناصر خسرو هم از اینکه مباحث و اصطلاحات فلسفی را در شعر وارد کرده او صاحب سبک بود و …
ازرقی هروی هم از شاعرانی است که در زمینه ی صنایع بدیعی دارای اختصاصات شعری است. ایشان در آوردن خیالات باریک، تصاویر ذهنی،انواع تشبیه و… به موفقیت رسیده است.
هر چند این صنایع هم در دوره های اولیه ی شعر فارسی(قرن سوم) وجود داشته و در قرن چهارم با ظهور بزرگانی مانند فردوسی، نشاط و طراوت خاصی پیدا کرده است، در شعر شاعران قرن پنجم و ششم همانند منوچهری، لامعی، انوری، عثمان مختاری، ازرقی هروی و سنایی ادامه یافته تا اینکه در دوره های بعد (قرن هفتم و هشتم) سعدی، مولانا و حافظ این فن را به اوج ترقی رساندند.
ابوبکر زین الدین بن اسمعیل ورّاق هروی از شاعران معروف اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم می باشد. از آن جایی که با خواجه عبدالله انصاری، آن پیر روشن ضمیر به خاطر همشهری بودن آشنایی داشته معلوم است که وی اهل هرات است. تاریخ تولد و وفات او همانند کهنه کتابی است که اول و آخر آن افتاده است ، فقط در تذکره ها تاریخ رحلت وی را برخی در 526 و برخی در 527 آورده اند. اولین دستگاه حکومتی که ازرقی با آن آشنایی داشته دستگاه شهریاری ابوالفوارس طغانشاه بن ارسلان سلجوقی است که ازرقی در خدمت این شاه زاده مقام و مرتبتی خاص داشته است. غیر از طغانشاه، ازرقی امیران شاه بن قاورد از سلاجقه ی کرمان را مدح گفته است.
دیوان قصاید ازرقی که از آثار بسیار مهم و ارزنده ی اوست و در قالب قصیده، قطعه و رباعی سروده شده، مشتمل بر مهمترین بحور عروضی و اوزان شعری زیر است، از جمله: بحرهای مجتث، رمل، مضارع و …
شعر ازرقی دارای صور خیال و آرایه های جالبی است. وی شاعر تلمیح، تشخیص، تشبیهات عقلی و خیالی و وهمی است. او استاد تلفیقی این آرایه هاست.شمار قابل توجهی از تشبیهات او از تلمیحات مذهبی نشأت گرفته است. در تشبیهات او عامل اغراق دارای اهمیت بسیار است.
پند و نصیحت هایی که گاهی در قصایدش می اورد نشانه ی بلوغ اندیشه های اوست. ممدوح شاعر با نه مفهوم دیانت، دین، هدایت، نصر، علم، خرد، سخاوت، ظفر و روان ستایش می شود.
در این تحقیق ابتدا ضمن تعاریفی اصطلاحی و لغوی از کتب بدیع نویسان معروف، با مراجعه به دیوان اشعار شاعر مذکور ابیاتی که مربوط به صنایع بدیعی در دیوان ازرقی وجود داشته استخراج و فیش برداری نموده و همچنین ابیاتی از سروده های شاعران دیگر به عنوان شاهد آورده شده و در پایان شواهدی را به عنوان نمونه از دیوان شاعر مورد بحث ذکر و شماره های دیگر ابیات را برای ارجاع در ذیل ذکر نموده ایم.
این رساله از شش فصل تشکیل شده است. فصل اوّل به کلیات اختصاص دارد که شامل: هدف تحقیق، پیشینه ی تحقیق و روش گردآوری مطالب می باشد. فصل دوم به معرفی ازرقی هروی می پردازد که شامل: زندگی، سبک شعری، ممدوحان ازرقی، آثار ازرقی. فصل سوم بدیع و پیشینه ی آن را در بر دارد که در آن نگاهی انتقادی به آثار بدیعی معاصر آمده است. در فصل چهارم به بدیع لفظی پرداخته شد. در فصل پنجم بدیع معنوی مدّ نظر قرار گرفت و سرانجام در فصل ششم نتیجه گیری و پیشنهادها آورده شده است.
1-1- هدف تحقیق
هدف از نگارش این تحقیق، بررسی دیوان اشعار ازرقی هروی از حیثِ کاربردِ صنایع بدیعی است. در این تحقیق تلاش شد آن دسته از ابیاتی که ازرقی برای آرایشِ آن، از زیورهای بدیع لفظی و معنوی بهره برده، بررسی شود تا مورد استفاده ی دوستداران ادبیات قرار گیرد.
1-2- پیشینه ی تحقیق
کاربرد صنایع بدیعی در دیوان بسیاری از شاعران از آغاز شعرِ دری تا کنون بررسی شده است. اما در زمینه ی کاربرد صنایع بدیعی در
دیوان ازرقی هروی تاکنون هیچ گونه کاری انجام نشده است. آنچه مشخص است این است که دیوان اشعار این شاعر در سال 1336 توسط آقای سعید نفیسی تصحیح شده است.
1-3- روش گردآوری مطالب
روش گردآوری مطالب بنا بر روش معمول رشته های علوم انسانی بیشتر به صورت کتابخانه ای بوده است. بدین صورت که ابتدا منابعی در زمینه ی علم بلاغت و بدیع مطالعه گردید. سپس دیوان اشعار ازرقی هروی بارها و با دقّت نظر خاصی مطالعه شد. سپس کاربردِ صنایع بدیعی به صورت جداگانه فیش برداری، و ابیاتی هم به عنوان شاهد مثال از دیوان این شاعر استخراج گردید. برای آن دسته از صنایعی که نیاز به تعریف و توضیح داشت با استمداد از کتب بلاغی موجود، توضیحاتی آورده شد. کتب مورد استفاده بیشتر از اساتید راهنما ، مشاور، کتابخانه های دانشکده ی ادبیات،دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج،دانشگاه آزاد و پیام نور گچساران جمع آوری شد.
2- ازرقی هروی، زندگی و سبک شعری او:
ازرقی هروی از جمله شاعران معروف قرن پنجم و ششم است. وی بعد از رودکی، فردوسی، عنصری، فرخی، ناصر خسرو و مسعود سعد سلمان؛ از بهترین شاعران خراسانی است که در ردیف شاعرانی چون ابوالفرج رونی، لامعی گرگانی، امیر معزّی، رشید وطواط و عثمان مختاری نام برده می شود.
ازرقی هروی سبکی خاص و تعبیراتی مختص به خود دارد که اشعارش این گونه نسبت به شاعران هم عصر خود دارای دشواری خاصی است. شیوه ی خیال پردازی، تصویر سازی و مضمون آفرینی، فراوانی صنایع و فنون بدیعی در اشعار ازرقی سبب امتیاز وی از هم عصرانش شده است. روش او در شعر سرایی به گونه ای که می تواند طلیعه ی خروج از سبک خراسانی و زمینه ی ظهور سبک عراقی به حساب آید برخی خصوصیات دیگرِ شعرِ او باعث شده است که عامه ی خوانندگان در بهره گیری مستقیم از شعر او دچار اشکال شوند.
اوزان و بحور شعری خاصی در شعر ازرقی مشاهده می گردد که مهمترین این اوزان عبارتند از:
– بر وزن و بحر فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن(رمل مثمن محذوف)، مطلعی از یک قصیده را آورده است:
می رود سنجاب گون بر چرخ از دریا بخار
می کند پر حواصل بر سر عالم نثار(ازرقی،1336: 4)
– بر وزن و بحر فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن(رمل مثمن مخبون محذوف)، سروده است:
باز بر طرف مه از غالیه طغرا دیدم
ز بر صفحه ی جان خط معما دیدم
(همان: 56)
– بر وزن و بحر مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن(مجتث مثمن مخبون مشعث محذوف)، قصیده ای دارد با مطلع:
به مژده خواستی آن نور چشم و راحت جان
بر من آمد پروین نمای و ماه نشان (همان: 76)
– بر وزن و بحر مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن(هزج مثمن سالم)، آورده است:
چه جرم است این که هر ساعت ز روی نیلگون دریا
زمین را سایبان بندد به پیش گنبد خضرا؟(همان: 1)
– بر وزن و بحر مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن(مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)، بیتی از یک قصیده را اینگونه آورده است:
ای از کمال حسن تو جزوی در آفتاب
خطت کشیده دایره ی شب بر آفتاب(همان:4)
سرانجام ازرقی بر وزن و بحر فعولن فعولن فعولن فعولن(متقارب مثمن سالم) بیت زیر را آورده است:
به فال همایون و فرخنده اختر
به بخت موفّی و سعد موفّر(همان:11)
مثنوی کتابی سرشار از عشق و شور و مستی است و حالت روحی این عارف وارسته از تعلّقات مادّی را به تصویر می کشد. این کتاب از جوانب گوناگون قابل بررسی است، آنچنان که تا کنون دانشمندان و محقّقان بسیاری از دریچه های گوناگون به آن پرداخته اند. آثار و شواهد نشان میدهد كه «ایمان» از دیدگاه مولانا یكی از مباحث بسیار مهم و قابل بررسی در مثنوی میباشد.
مولانا در تصویری كه از ایمان ارائه میكند به هیچ وجه اقرار زبانی را مساوی با ایمان نمیداند بلكه تنها نقش حكایتگری برای آن قایل است، به عبارت دیگر اقرار زبانی صرفاً شاهد و گواهی است بر ایمان (ربانی گلپایگانی، 1377).
همچنین همانطور كه از اشعار مذكور نیز بر میآید از نظر وی عمل نیز نشانة ایمان است و بر ایمان فرد گواهی میدهد.
این نماز و روزه و حج و جهاد | هم گواهی دادن است از اعتقاد | |
این زكات و هدیه و ترك حسد | هم گواهی دادن است از سّر خود |
استاد فروزانفر در بیان نظر مولانا میگوید: «از نظر مولوی اعمال و عبادات و همگی حركات خارجی به نسبت انسان، اعراضاند و پایدار نیستند و مقصود از آنها صورت و ملكه نفسانی است كه به واسطة تكرار و دوام عمل در نفس مرتسم میگردد و ثابت و پایدار میماند … بنابر این، هر گاه عبودیّت و عشق به حق تعالی تحقق یابد، به ناچار از آثار خارجی، جدا نتواند بود همچنین ایمان و اقرار به نبوت كه صورت نفسانی است از اطاعت. مولانا میخواهد بگوید كه ایمان و اعتقاد قلبی، از عمل و اطاعت انفكاك نمیپذیرد … و ایمان به منزلة اصل و عمل در حكم فرع و اثر آن است» (فروزانفر، 1367).
جهان داستانی مثنوی مملو از شخصیتهایی است كه مولانا از طبقات و اقشار مختلف اجتماعی برمیگزیند و آنان را آگاهانه در راستای اندیشهها، دیدگاهها و اعتقادات حكمی، عرفانی و فلسفی خود قرار میدهد. مولانا در این جهان سرشار از شور و رمز و راز پادشاهان، نظامیان، بازرگانان، خردهكاسبها و عمال دولتی و… به فراخور قصه كاركردی رمزی و استعاری مییابند، اگر چه نقش فردی و اجتماعی آنان نیز هرگز از نگاه موشكاف و نكتهسنج مولانا دور نمیماند. مولانا در بسیاری از قصه های مثنوی با طرح حكایت ها و داستان هایی ساده و عموماً برگرفته از زندگی تودة مردم به رهیافت ها و استنتاج هایی تأمل برانگیز می رسد. ذهن تأویلگر و معناگرای مولانا همواره در پس اشیاء و شخصیت های داستان و امور مادی و محسوس كیفیتی معنوی را جستجو می كند تا خواننده و مخاطب خود را بر خوان معانی رنگینی بنشاند كه شایستة اهل طریقت است. از این رو در جهان پرتب و تاب و رنگارنگ مثنوی با اشیاء و شخصیت هایی زنده و تپنده مواجهیم كه برخلاف صورت متعیّن ومادی خویش راه به رمز و معنا می برند (حقیقت، 1386).
در این پژوهش برآنیم تا نظر، تحلیلها و تقسیمات ایمان را از نظر مولانا در شش دفتر مثنوی به طور مبسوط و همهجانبه بررسی نماییم و راهكارهای وی در جهت تحكیم ایمان، مبارزه با آفتها و عوامل آن را بشناسیم.
1-3- هدف تحقیق
توجه به نظریات مولانا در بعد ایمان و انواع و ابعاد آن در مباحث پژوهشی مورد توجه جدی قرار گیرد و ریشهیابی نظرات وی در بُعد شریعت و طریقت و به خصوص در بُعد معرفت عینی و ذهنی، میتواند جایگاه ویژهای داشته باشد و سرفصلی برای تحقیق و تفحّص در محافل آكادمیكی قرار گیرد تا بتواند این بعد حقیقی و در عین حال واقعی را در اندیشهی مولانا به خوبی تبیین كند. همچنین میتواند باعث آشنایی با بخشی از اندیشهی مولانا جلالالدین به عنوان شخصیت اثرگذار در تاریخ تصوف اسلامی باشد تا چراغی برافروزد فراروی بشر تشنهی معرفت و زندگی مسالمتآمیز حقیقی در تمام جنبههای عینی آن. در این تحقیق برآنیم تا موارد زیر را بررسی کنیم:
1-4- پیشینهی تحقیق
مطالعات و بررسی ها نشان می دهد تا کنون اثر جامع و كاملی درباره دیدگاه های مولانا در خصوص ایمان در مثنوی تألیف نشده است.
یكی از منابع قابل توجه و معتبری كه به دیدگاه مولانا در خصوص ایمان می پردازد، مقاله «ایمان از دیدگاه مولانا» تألیف حقیقت (1386) است. این مقاله به طور كلی با ذكر چند نمونه از ابیات مثنوی به دیدگاه كلی مولانا در خصوص ایمان پرداخته است.
پایاننامه حاضر چون به مراتب ایمان و تقسیمات آن میپردازد كه از روی تیزبینی و ابتكار عمل مولانا در مثنوی مطرح شده است، كاری بیسابقه و كم نظیر است كه هم ایمان و مراتب و معیارهای ایمان را بررسی كرده و سپس دیدگاه یكی از متداولترین مشارب عرفان و تصوف را در این خصوص میشناساند و راههای تعمیق و تحكیم آن را بر خوانندگان و علاقهمندان نشان می دهد.
1-5- روش تحقیق
این تحقیق به شیوه معمول در علوم انسانی و به صورت اسنادی و كتابخانهای است (فیشبرداری، تحلیل، تهیه نوشتار اولیه، بازنویسی). در این روش ضمن مطالعهی آثار و نوشتههای مربوط به موضوع تحقیق، شواهد مورد نظر از دفاتر ششگانهی مثنوی به روش فیشبرداری جمعآوری گردیده و بعد از تقسیمبندی و فصلبندی، مورد بررسی و طبقهبندی قرار گرفته است.
1-6- جنبه نوآوری تحقیق
فصل سوم: زندگینامه و آثار و افکار منوچهر آتشی .
در این فصل ابتدا به بررسی زندگینامه و افکار منوچهر آتشی و سپس به مختصری از اوضاع و شرایط اجتماعی و سیاسی شاعر و سبک شعری وی و آثارش پرداخته ایم .
فصل چهارم : اسطوره و کار کرد های آن .
در این فصل به تعریف و بررسی اسطوره و جایگاه اساطیر در آثار آتشی و سپس به تحلیل و بررسی اسطوره هایی که آتشی در اشعارش آورده پرداخته ایم .
این فصل به طور جداگانه به سه قسمت تقسیم بندی گردیده است :
فصل پنجم:طبیعت در شعر آتشی
در این فصل به بررسی طبیعت جنوب که آتشی از آن تأثیر پذیرفته است ، پرداخته ایم . این فصل به طور جداگانه در دو حیطه ی طبیعت جان دار (که به سه قسمت تقسیم شده است: 1- گیاهان2- حیوانات 3-آبزیان )و طبیعت بی جان (که شامل :1 – شهرها و روستاهای بوشهر 2- اصطلاحات دریایی و کشتی 3 – ویژگی های طبیعی و جغرافیایی بوشهر)تدوین و تنظیم گردیده است.
1-2- اهداف تحقیق
از آن جا که شناخت صحیح و معرفی شاعران باید بر اساس بررسی آثاری که از خود به یادگار نهاده اند صورت پذیرد، در این تحقیق یعنی: بررسی اسطوره و طبیعت در اشعار منوچهری آتشی ، اهداف به کلی در چهار محور دنبال می شود:
1- 3- پیشینه ی تحقیق
اسطوره و یا طبیعت، در اشعار بسیاری از شاعران از آغاز شعر دری تا کنون بررسی شده است، امّا در زمینه بررسی اسطوره و طبیعت در اشعار منوچهر آتشی ، تا کنون هیچ کاری انجام نشده است .
آنچه مشخص است این است که چهار رساله برای دریافت مدرک کارشناسی ارشد در مورد اشعار این شاعر نوشته شده که عبارتند از :
1-4- روش کار تحقیق
گردآوری مطالب مربوط به این تحقیق بنابر روش معمول رشته های علوم انسانی بیشتر به طریق مطالعه ی کتابخانه ای بوده است.
به این صورت که ابتدا منابع مورد نیاز ، مطالعه و سپس مهم ترین مطالب در قالب فیش هایی گردآوری گردیده و سپس به رشته ی تحریر در آورده شده است .
2- تاریخچه ی شعرجنوب :
تاریخچه مکتوب شعر و ادب در بوشهر تقریباً به 150 سال قبل می رسد،( کازرونی، 1386، ص 79) وخاستگاه اولیه ی این شعر و ادب را باید سینه ی چوپانان و عاشقان دل سوخته ی این دیار دانست که توانستند مثل ها و لالایی ها و اسطوره ها را نسل به نسل به آیندگان منتقل نمایند. بعد از دوره ی ادبیات شفاهی در عصر قاجار، ادبیات این منطقه به صورت مکتوب در می آید و در دسترس مردم قرار می گیرد، اگر چه آن نیز به صورت محدود بوده است.
شاعران بسیاری در این منطقه شروع به رشد و نمو کردند و اغلب اشعار خود را در قالب دوبیتی می سرودند که برای بازگو کردن رازهای درون پنهانشان قالبی گویا و کامل بود.
این منطقه به سبب مهاجرت اقوام گوناگون مانند : اقوام کرد، لر، عرب و…دارای فرهنگ های مختلط می باشد که همین مسأله سبب شده تنوّع فرهنگی در سطح بسیار بالایی در این نقاط دیده شود.
بدون شک زمانی که اسم شاعران جنوب به خصوص بوشهر به گوش می رسد، ذهن آدمی بی تأمّل نام فایز دشتی را به یاد می آورد. اگر چه قبل از او نیز شاعران به سروردن اشعاری از همین دست پرداخته اند امّا آنچه که فایز را فراتر از یک شاعر محلّی و بومی بالا می برد، همان استعداد و توانایی ذاتی اش می باشد.
به گونه ای که بعد از باباطاهر، دوبیتی های فایز تمامی اذهان را متوجه خود می سازد. در سال 1301 که انقلابی ادبی به نام نیما به وجود آمد، شاعران جنوب نیز، با او همراه شدند. یکی از این شاعران «منوچهر آتشی» بود، که تمام و کمال تن به شاگردی نیما سپرد و الحق که راه استاد را به کمال پیمود.
منوچهر آتشی از معدود کسانی است که برای شاعری آفریده شده است، به گونه ای که عینا جنبه ی جوششی شعر او بر جنبه ی کوششی اش غالب است. به بیانی دیگر، شور آفرینش در کارهای او گاه دقایق زبانی و تکنیک های کلامی را دست کم می گیرد. یکی از خصوصیّات بارز شعر آتشی، وجود بومی گرایی آن است و در این مورد با نیما مشابهتی پیدا می کند. او نه تنها شاعری از صفحات جنوب ایران است بلکه با تمام وجود خاک اقلیمش را تنفس می کند و با پرنده و گیاه و ذرات طبیعی آن پیوند می یابد.
آتشی شاعر کوه های سرکش و دشت های بکر و طبیعت خشونت زای جنوب است. شعر آتشی تنها تصویرگر این طبیعت خشن است. روح سرکشش از او انسانی متفاوت ساخته و پرداخته بود. آتشی آن چنان کشفی از پویندگی کلام به مصنّه ی ظهور رساند که همگان را به اعجاب واداشت.
در انتهای زندگی اش با زیباترین و ماندگاترین تمجیدها مواجه شد و پس از آن جسم بی جانش نیز جانی تازه به شعر و ادبیات جنوب، در کنار آن حرکت اعتراضی جامعه بخشید.
2-1- مفاهیم و مضامین درشعرجنوب :
برای شناساندن شعر جنوب، به خصوص شعر شعر بومی جنوب، بهتر است اشاره ای داشته باشیم به عناصر طبیعی این منطقه و مفاهیم و مضامینی که شاعر جنوبی از آن مفاهیم و مضامین در شعر خود استفاده می کرده و حتی این مضامین را در مسیر تازه ای که پیمود، همچنان مانند گذشته حفظ کرد.
بدون شک هر سرزمینی برگرفته از باورها و عادت های مرسوم مردم آن سرزمین است. شاعر جنوب با توجّه به فراز و فرودهایی که این خطّه داشته و محرومیّت هایی که همیشه با آن دست به گریبان بوده شعر می سراید. استیلای حکومت های خارجی در چند دوره بر این خاک، وجود خشکسالی های طولانی و چندین ساله، چشم امید دوختن به نخل های سوخته در آفتاب ظهر، به امیدواری و آبادانی همه و همه را به خوبی می توان در لابه لای اشعار این دلاوران وطن پرست یافت.
ولادت خواجو آنگونه که در پایان مثنوی «گل نوروز» آورده، بیستم ماه، ذی الجحّه 689 ه.ق. است. وی بنایه روایت دولتشاه سمرقندی (صفا، 1396: 889) از بزرگ زادگان کرمانی بوده است و در دوران کودکی را در کرمان گذرانیده و سپس به سفرهای طولانی خود به حجاز و شام و بیت المقدس و عراق حجم و عراق عرب و مصر و فارس و بعضی از بنادر خلیج فارس و بعضی از بنادر خلیج فارس پرداخت و در این سفرها دانش و تحقیق اندوخت. وی دربار سلطان ابوسعید را دیده و با وزیرش غیاث الدین محمد دوستی داشته است. پس در پناه خاندان اینجو به سر برده و بویژه در دوران حکومت شاه شیخ ابواسحاق، در عنایت او، روزگار به رفاه گذرانیده است. افزون بر این وی با امر مبارز الدین نیز مرتبط بوده و او را مدح گفته است. خواجو از بزرگان طریقت، شیخ مرشد ابواسحاق کازرونی و شیخ سیف الدین باَخرزی و شیخ الاسلام امین الدین بلیانی و شیخ علاء الدوله سمنانی را ستوده وبه او ارادت می ورزیده است.
خواجو در طریقت تصوّف، ثابت قدم بوده و از همین جاست که نفوذ افکار صوفیانه و اندیشه های عارفانه را در غالب اشعار او آشکار می توان دید.
از میان معاصران خواجو، ذکر نام حافظ در اینجا لازم تر و ضروری تر است، زیرا این دو استاد بزرگ هم زمان ارتباط نزدیک وجود داشت. خواجو که به سال و تجربه شاعری بر حافظ تقدّم داشت، در مدّتی که مقیم شیراز بود، چون دوستی که سمت رهبری داشته باشد بر اندیشه ی حافظ پرتو تعلیم انداخته بود و به همین سبب است که در دیوان خواجه ی شیراز، بسیار ابیات می بینیم که به تقلید یا به استقبال از غزل های خواجو ساخته و یا گاه معنی و لفظی از خواجو را اقتباس کرده است تا جایی که یکی از شاعران آن روزگار گفته است:
استاد غزل سعدی ست نزد همه کس امّا دارد سخن حافظ، طرز سخن خواجو
سال وفات خواجو را 750 ه. ق. ذکر کرده اند. وفات وی در شیراز اتفاق افتاده و آرامگاه او در تنگ الله اکبر شیراز است. آثار خواجو متعدد و کلیّات او مفصّل و از هر جهت سزاوار دقّت و شایان اهمیّت است. وی از آغاز جوانی سرودن شعر را آغاز نموده و تا پایان حیات به خلق آثار مختلف خود، سرگرم بوده است. مجموعه ابیاتش در حدود چهل بیت است و از جمله شاعرانی است که در حیات وی، به جمع آوری اشعار دیوان و آثار وی اقدام شده است. دیوان وی، بیست و پنج هزار بیت است. خواجو شش مثنوی در اوزان گوناگون سروده و در آنها به نظامی و
فردوسی نظر داشته است و استادی و مهارت و قدرت طمع و اندیشه وی در همه مثنوی های وی آشکار است. این مثنوی ها عبارتند از:
-سام نامه که منظومه ای حماسی و عشقی در بحر متقارب مثمن مقصور یا محذوف است و به تقلید از فردوسی سروده است درباره سرگذشت سام نریمان و عشق ها و جنگ ها و ماجراهای اوست.
-همای و همایون مثنوی عاشقانه ای است در داستان عشق همایون با همای دختر مغفور چین در بحر متقارب که خواجو آن را به سال 732 به اتمام رسانید.
– مثنوی دیگری وی گل و نوروز است در بحر هَرج مدّس مخذوف در عشق شاهزاده یی به نام نوروز «گل» دختر پادشاه روم که شاعر آن را در برابر خسرو و شیرین نظامی سروده است.
-روضه الانوار منظومه ای است در بحر سریع که وی را با توجه به مثنوی مخزن الاسرار نظامی که در حکمت وانواع حکایت سروده است.
– کمال نامه منظومه ای ست عرفانی در دوازده باب بر وزن سیر العباد سنائی و گوهرنامه که بیش از هزار بیت است و در بحر هَزَج مدّس مخذوف و به نام امیر مبارزالدین نطفر حکمران کرمان و فارس سروده شده است،افزون بر اینها خواجوآثاری چون القلوب و -رساله البادیه و رسالهی سبع المثانی و رسالهی مناظره ی شمس و سحاب دارد.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یکی از رویدادهای بزرگ تاریخی عصر حاضر است که تأثیری کلی بر ادبیات، اقتصاد و سیاست کشور گذاشت و باعث خلق ادبیاتی ارزشمند تحت عنوان «ادبیات دفاع مقدس» گردید. در این رساله نگارنده برآن است تا با توجه به ساختار داستان و معیارهای مشخص (شخصیتپردازی، شیوهی روایت، شروع و توصیف داستان) به نقد آثار نویسندگان مذکور بپردازد.
این رساله در شش فصل تدوین و تنظیم گشته است که فصل اول و دوم آن به ترتیب شامل کلیات، تعریف نقد و گونههای آن میباشد. فصل سوم ادبیات جنگ را در برمیگیرد که در آن به تعاریف جنگ، فلسفهی جنگ و علل و عوامل آن پرداخته شده است. فصل چهارم شامل ادبیات دفاع مقدس است که در آن به تعریف و پیشینهی ادبیات جنگ در ایران، داستان و داستاننویسی پرداخته میشود. در فصل پنجم که مهمترین فصل رساله است، نقد و بررسی آثار سه نویسندهی مذکور مورد پژوهش قرار میگیرد. پس از معرفی هریک از نویسندگان، آثارشان از نظر محتوا، ساختار، شخصیتپردازی، شیوهی روایت، شروع و توصیف بررسی شده است. فصل ششم آخرین فصل این رساله است که شامل نتیجهگیری میباشد. سید مهدی شجاعی، با خلق آثاری مذهبی، جنگی و متنهای ادبی در شروع و بالندگی «ادبیات دفاع مقدس» تأثیری بسزا داشت. احمد دهقان و احمد غلامی، با آمیختن تجربه و تخیل درثبت رویدادهای جنگ و انتقال آن به نسلهای آینده نقش مهمی را در گسترهی ادبیات دفاع مقدس ایفا کردهاند.
واژگان کلیدی: نقد ادبی، ادبیات جنگ، داستان، سید مهدی شجاعی، احمد دهقان، احمد غلامی.
1-1-
ادبیات، بخصوص ادبیات داستانی، با جنگ درآمیخته است. از روزگاران کهن تا به امروز، جنگ مقولهی مهمی برای ادبیات محسوب شده و میشود. ادبیات داستانی ایران در واکنش به جنگ هشت ساله در قالب پرداخت حادثه، شخصیت، کنش، کشمکش و فضاسازی، انتخابی هوشمندانه کرده و دو چهرهی کاملاً متضاد از خود نشان داده است. یکی شیفتگی به جنگ با طرح موضوعاتی چون قهرمان و روحیهی قهرمانپروری، آرمانگرایی، حماسهسازی، شجاعت، روحیهی شهادتطلبی، پرداختن به معنویت و دوری از زندگی دنیوی همراه بود و دیگری انزجار و نفرت از جنگ که با موضوعاتی چون: ترس، فقر، تخریب، گرسنگی، فحشا و نابودی بشر و…
بررسی همه جانبهی آثار هر نویسنده راهی به سوی بهتر شناختن اوست. با بررسی محتوایی و نحوهی چینش واژگان آثار هر نویسنده می توانیم به سوالات زیر پاسخی درست و منطقی دهیم.
محتوای آثار نویسندگان مطرح شده در این پژوهش بیشتر به چه موضوعاتی پرداخته است؟ آیا به نویسندگان مطرح شده در این پژوهش دیکته شده است که داستانی با این قالب و موضوعات مشخص بنویسند یا اینکه دغدغهی فکری و ذهنی آنها نوشتن در مورد جبهه و جنگ بوده است؟
بررسی محتوا و موضوعات و درونمایههای جنگی، ساختار و شخصیتپردازی آثار این نویسندگان نگارنده را بر آن داشت تا در راستای انجام پایان نامهی دورهی کارشناسی ارشد خویش به تحلیل و نقد آثار این نویسندگان بپردازد. این بررسی ابتدا به صورت مطالعهی کلی و مستمر
صورت گرفت و به تعریف نقد و نقادی و وظیفهی ناقد پرداخته و بعد به بیان تعاریف جنگ و داستان جنگ پرداخته است، سپس تمامی موضوعات محتوایی و درونمایهها و موضوعات شخصیتپردازی، توصیف و شیوهی روایت را به طور جداگانه در هر اثر بررسی و جمعآوری کرده و در هر قسمت که نیاز به تعریفی کوتاه و قابل فهم بوده بیان کرده است، و در متن و ذیل تحلیل آثار هر نویسنده در صورت لزوم قسمتی از متن داستان را به عنوان شاهد نقل کردهام. در این بررسی متوجه شده که با توجه به اینکه هر سه نویسنده داستان جنگی نوشتهاند اما دغدغهی ذهنی و فکری هریک با دیگری متفاوت است و سعی در بزرگنمایی آن داشته است.
وقتی با دوست دورهی کارشناسیام آقای دکتر حسین کیا که انسانی فرهیخته و فاضل است، برای انتخاب این موضوع مشورت کردم، بسیار خوشحال شد، از من خواست و تشویقم کرد که حتماً این کار را انجام دهم زیرا که دانشجویان ادبیات بیشتر به ادبیات کهن توجه دارند و کمتر به ادبیات دفاع مقدس که سهم بزرگی در ادبیات و غنای ادبیات ما داشته است، پرداختهاند، این بود که برخود وظیفه دانستم تا در این وادی مقدس گام نهم و این پژوهش را انجام دهم. در این راه از خرمن اندیشهی دکتر سید عطاءالله افتخاری و دکتر مهدی فاموری که استادان راهنما و مشاورم بودند، خوشه چینی کردم و با توجه به مشغلهی زیادی که داشتند با سعهی صدر با راهنماییهای بیدریغ و عالمانهی خود هدایتم کردند.
1-2- اهداف تحقیق:
از آنجا که شناخت صحیح و معرفی نویسندگان باید بر اساس بررسی آثاری که از خود به یادگار گذاشتهاند صورت پذیرد؛ در این تحقیق، که به بررسی و نقد داستانهای جنگ سید مهدی شجاعی، احمد دهقان، احمد غلامی پرداخته شده است، اهداف تحقیق بهطور کلی در سه محور خلاصه میشود.
1- تحلیل و بررسی قسمتی مغفول از ادبیات داستانی پایداری ایران به عنوان بخشی از ادبیات امروز ایران.
2- شناساندن چهرهی سه تن از داستاننویسان مهم دهههای اخیر.
3- کوششی برای روشن کردن وجهی از تاریخ تطور نثر فارسی در روزگار معاصر.
1-3- پیشینهی تحقیق:
در مورد این موضوع کتاب هایی تألیف شده است. از جمله حسن میر عابدینی در کتاب صد سال داستاننویسی در ایران به معرفی نویسندگان و نقد و تحلیل آنها در صد سال تاریخ داستاننویسی در ایران پرداخته است.
حسن بارونیان یکی دیگر از محققانی است که به موضوع تحلیل داستانهای جنگ پرداخته است. بارونیان در کتاب شخصیتپردازی در داستانهای کوتاه دفاع مقدس یکی از محوریترین و مهمترین عناصر داستان کوتاه یعنی شخصیتپردازی را انتخاب و در هفت مجموعه داستان کوتاه جنگ مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
جنگی داشتیم داستانی داشتیم، اثری دیگر در زمینه نقد و بررسی 14عنوان کتاب داستان نشر صریر از کامران پارسی نژاد است. در این اثر به نقد داستان «سفر به گرای 270 درجه» از احمد دهقان و مجموعه داستان «همهی زندگی» از احمد غلامی نیز پرداخته است.
در زمینه نقد و بررسی داستانهای جنگ تحقیقات زیادی صورت گرفته است، اما کافی نیست و نیاز بیشتری به تحقیق در این زمینه هست.
1-4- روش کار تحقیق:
گردآوری مطالب مربوط به این تحقیق بنا به ماهیت پژوهش و با توجه به شیوهی معمول در حوزهی علوم انسانی و نقد ادبی، بیشتر به طریق مطالعهی کتابخانهای بوده است؛ به این صورت که ابتدا منابع مورد نیاز مطالعه و سپس مهمترین مطالب در قالب فیشهایی دستهبندی شد و در حین مطالعه آثار، قسمتهایی از داستان به عنوان شاهد از آن استخراج گردیده و سپس همهی مطالب به رشتهی تحریر درآورده شده است.