وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

بررسی فرهنگ و ادبیات عامه شهر زرند

شهرستان زرند از جمله مناطقی است که در طول تاریخ همواره میعادگاه عالمان و مأمن عارفان بوده و معنویت موجود، موجب تعلق خاطر خاصی به آن گردیده است. تلاش در جهت جمع آوری و تدوین فرهنگ عامه زرند گوشه هایی از زندگی مردمان این منطقه را بر خوانندگان آشکار می سازد و راه موثری در شناسایی شیوه های فکری و رفتاری ساکنان منطقه ای که از دیرباز منشأ تاثیر بر سایر فرهنگ ها بوده، می باشد.

 

 

واژگان کلیدی: فرهنگ عامه، آداب و رسوم، ادبیات شفاهی، دوبیتی ها، لالایی ها و قصه ها و افسانه ها.

 

 

تعریف مسئله و اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 

زرند یکی از شهرستان های استان کرمان است و منطقه ای را به وسعت بالغ بر 11521 کیلومتر مربع در شمال این استان در بر می گیرد هم اکنون این شهرستان از شمال به شهرستان راور کرمان، از شرق به بخش مرکزی شهرستان کرمان، از جنوب به حومه کرمان و چترود و از غرب به شهرستان رفسنجان محدود است.

 

 

 

 

 

آب و هوا

 

 

از نظر آب و هوایی این شهرستان به دو بخش تقسیم می شود یکی منطقه شمالی با آب و هوای صحرایی و دیگری نواحی کوهستانی که دارای آب و هوای معتدل کوهستانی است، خود شهر زرند- که در جلگه واقع شده است- دارای آب و هوای معتدل مایل به گرم است. به طور کلی منطقه زرند در اقلیمی با تابستان های گرم و خشک و زمستان های سرد و خشک واقع شده است.

 

 

 

 

 

جمعیت

 

 

شهرستان زرند 1650 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و جمعیت کل این منطقه بنابر سرشماری سال 1385 مرکز ایران، برابر 2653710 نفر است که البته این جمعیت در سال 1345، 57506 نفر بوده که به واسطه کشف معادن زغالسنگ و ایجاد راه آهن و گسترش ارتباطات و همچنین به دنبال تبدیل آن به شهرستان و پیوستن کوهبنان به آن روند افزایش جمعیت زرند شتاب بیشتری به خود گرفت.

 

 

 

 

 

وجه تسمیه زرند

 

 

در سابق به شهر «زراوند» معروف بوده است. وجه تسمیه زراوند به طوری که در کتاب اوستا آمده: به محلی اطلاق می گردیده که در اطراف آن رودهای متعدد وجود داشته است این موضوع با موقعیت جغرافیایی زرند هم مطابقت دارد، وجود آثار و بقایای سیلابهای گذشته، موید همین امر است.

 

 

در مورد کلمه زراوند معانی متعدد دیگری نیز آمده است از جمله:

 

 

1- در کتابی بنام تاریخ تکامل کلمه «زر» و «وند» که همان زراوند و زرند می باشد به معنی مکان زرخیز آمده است در کتاب مذکور چنین آمده است: در اطراف روستای جلال آباد زرند معادنی از زر وجود داشته است که اهالی با کشف معادن، چندی به استخراج آن می پرداخته اند و چون استخراج به شیب زیاد می رسد با توجه به امکانات ابتدایی آن روز، استخراج مشکل و طاقت فرسا بوده آن را رها می کنند.

پروژه دانشگاهی

 

 

 

2- «زرا» و «وند» که زرا به معنی زر و وند به معنی مکان می باشد، یعنی «مکان زر» البته معنی دیگر آن نیز به معنای نوعی دارو آمده که دو نوع است یکی زراوند طویل یعنی دراز و آنرا شجره رستم و قثاءالجبه می خوانند و آن نر باشد و از انگشت نر گنده تر گرم است در سیم خشک است و دیگری را زراوند مد حرج خوانند یعنی مدور و آن ماده باشد و معروف است به شاهی بهترین آن زر در زعفران باشد و ان گرم است در دویم و خشک است در سیم و باز.

 

 

3- معنی دیگر زراوند گیاهی از رده دو لپه ای، بی گلبرگ که تیره زراوندها را می سازد، این تیره جزو تیره های نزدیک به اسفناجیان است.

 

 

4- معنی دیگر زراوند یعنی موبد و موبدان بهرام گور و نیز نرسی وزیر او.

 

 

 

 

 

پیشینه تاریخی زرند

 

 

در مورد قدمت تاریخی شهر زرند کافی است که تنها جمله کوتاهی را که یاقوت حموی، جغرافی‌دان بزرگ اسلام  در قرن ششم و هفتم در کتاب معجم البلدان نگاشته است، ذکر نمائیم.

 

 

«زرند بفتح اوله و ثانیه و نون ساکنه و دال مهمله .. مدنیه قدیمه کبیره من اعیان مدن کرمان»

 

 

زرند با حرکت فتحه در اول و دوم و نون ساکن و دال بدون نقطه، شهری باستانی و بزرگ از شهرهای سرآمد کرمان است.

 

 

شهر زرند در زبان های باستانی به معنای دریا و دریاچه و گاهی رودخانه استعمال شده و بعدها به صورت زرنگ، زراوند و زرند درآمده است و آنگونه که از متون تاریخ برمی آید، در زمان داریوش که کرمان مرکز یکی از ساتراپها بوده، راه تجارتی کرمان به خراسان از طریق زرند می گذشته است. دلیل دیگر بر قدمت شهر زرند، وجود تعداد زیادی از روستاها و دهکده های قدیمی در این منطقه است که اسامی آنها از لغات باستانی اشتقاق یافته است. البته این روایت زمانی قوت بیشتر می گیرد که به وجود بعضی از نام ها که ریشه آنها به لغات باستان می رسد، بر می خوریم، برای نمونه امروزه در غرب زرند منطقه ای روستایی است که آنرا بادیز می نامند و نظر به اعتقاد استادان فن زبان شناسی می تواند نام آن مشتق از پیری دَلُس- که لغات پردیس، فردیس، پرویز، پاریز از آن مشتق شود- باشد و با توجه به معنی لغت که حکایت از خوش آب و هوایی این مناطق دارد و فردوس که لغت آشنای امروز است از این گروه می باشد. این کلمه و بعضی از واژه های دیگر مانند: حیظ، اسفند یا اسپند و جرجافک، این گمان را که تاریخ این شهرستان به زمان های باستان می رسد قوت می بخشد، گذشته از این گویا شاهان ساسانی در تکمیل و تعمیر این شهر جد و جهد وافی مبذول داشته و در مرکز شهر قلعه‌ای محاق در خندقی ساخته بودند و اطراف شهر نیز به وسیله برج و بارو محافظت می شده است، اما چهره‌ی این شهرستان در بعد از اسلام درخششی بیشتر دارد. به طوریکه دکتر مصاحب در دایره المعارف فارسی و در معرفی نواحی کرمان می گوید:

 

 

«در قرن چهار هجری، زرند شهری بزرگ و دارای شش دروازه بوده و مسجد جامعی در میدان شهر قرار داشته است، همچنین از قلعه ای یاد می کنند که مقدسی از آن در کتابی که در سال 375 هجری نوشته شده، نام برده است و تصریح دارد که ابن الیاس حاکم شهر در کنارش دژی ساخته بوده و از کاریز سیراب می شده، این نشانه ها می تواند دلیلی بر آبادانی و رونق و اعتبار این شهر در سال های مذکور باشد».

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

زرند و توابع آن

 

 

شهرها: زرند، خانوک، ریحانشهر، یزدانشهر

 

 

شهر زرند طبق مستندات تاریخی در چند صد سال پیش جمعیتی بالغ بر 200 هزار نفر را شامل می شده که بیشتر در اثر عوامل طبیعت خصوصاً زلزله و سیل دچار افت جمعیتی شدیدی شده است.

 

 

بخش مرکزی شهر زرند:

 

 

– دهستان اسلام آباد (زرند)

 

 

– دهستان جرجافک

 

 

– دهستان دشتخاک

 

 

– دهستان سربنان

 

 

– دهستان محمدآباد زرند

 

 

– دهستان وحدت

 

 

– دهستان خانوک

 

 

– دهستان حتکن

 

 

شهرها: زرند، خانوک و ریحانشهر

 

 

– بخش یزدان آباد

 

 

– دهستان سیریز

 

 

– دهستان یزدان آباد

 

 

شهر: یزدان شهر

 

 

 

بررسی مقابله ای خطاهای دستوری زبان انگلیسی وعربی دانش آموزان مقطع متوسطه درشهرستان شهریار

2

 

 

 

 

 

یکی از مشکلات اساسی در مدارس متوسطه ی کشورمان به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته،افت تحصیلی در درس زبان انگلیسی است که بنا به گفته ی کارشناس مسئول گروه های آموزشی و با استناد به نمودارهای درصد قبولی،میانگین این درس در مقطع متوسطه حدود 60 درصد ودر برخی سالها به کمتر از آن هم میرسد      و این در صورتی است که میانگین قبولی همین دانش آموزان در درس عربی حدود 70درصد و در برخی سالها به بیشتر از آن هم رسیده است.از آنجایی که بیشترین تاکید مطالب کتابهای زبان انگلیسی و عربی در این مقطع برروی دستور زبان می باشد،لذا تحلیل خطاهای [9]دستوری در این دو زبان و بررسی مقابله ای[10] آنها مطمئناً می تواند گامی موثر در بهبود وضعیت موجود باشدونظریه های بررسی مقابله ای رابه چالش بکشاند.

 

 

خطا راهکاری است که هم کودکان در فراگیری زبان اول و هم افرادی که زبان دوم/زبان خارجی را می آموزند از آن استفاده می

دانلود مقالات

 کنند.خطاهایی که فرد ضمن ساختن نظام زبانی جدید مرتکب می شود احتیاج به تحلیل دقیق دارد زیرا ممکن است که برخی از راه های مهم درک فرآیند یادگیری زبان در آنها وجود داشته باشد.خطاها از سه دیدگاه اهمیت دارند:

 

 

الف.خطاهابرای معلم زبان حائز اهمیت فوق العاده ای هستند زیرا اگراو تجزیه و تحلیل نظام مندی را از آنها انجام دهد نتیجه کار،میزان پیشرفت را روشن خواهد کرد.

 

 

ب.این خطاها مدارکی را در اختیار پژوهشگر قرار می دهد مبنی بر این که زبان چگونه یاد گرفته می شود و زبان آموز برای کشف زبان کدام راهکارها وروندها را به کار می گیرد.

 

 

ج.خطاها برای شخص زبان آموز نیز اجتناب ناپذیر است زیرا ارتکاب خطا مانند وسیله ای است که زبان آموز برای یادگیری به آن متوسل می شود(کوردر،1967: 167).

 

 

از آنجایی که نگارنده خود به امر تدریس زبان انگلیسی در مقطع متوسطه مشغول می باشد همواره در کلاس درس باهمین مسئله مواجه بوده است که زبان آموزان در دستور زبان دچار خطاهای بسیاری می شوند و بیشتر جملات آنها برای رساندن مفهوم رسا نمی باشند،از طرف دیگر مقایسه ی سالیانه ی درصد قبولی زبان انگلیسی و عربی که هردو درآموزش وپرورش جزء دروس علوم انسانی محسوب می شوند باعث شد تا پژوهش حاضر در زمینه ی بررسی مقابله ای خطاهای دستوری زبان انگلیسی و عربی دانش آموزان مقطع متوسطه انجام پذیردزیرااز طریق تجزیه و تحلیل خطاها می توان خطاهای دستوری زبان آموزان در درس عربی و انگلیسی را شناسایی و توصیف کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

3

 

 

از آنجاکه زبان فارسی به لحاظ خویشاوندی زبانی با زبان انگلیسی هم­خانواده است، اما از طرفی مجاورت دو جامعه زبانی عربی و فارسی و تاثیرپذیری این دو ازهم، باید دید که رویکردهای قوی، ضعیف و معتدله چگونه با خطاهای دانش­آموزان در این دو زبان برخورد می­کنند. بنابراین پرسش پژوهش حاضر پیرامون این مسئله است که با استفاده از رویکردهای تحلیل مقابله­ای و به ویژه رویکرد قوی در تحلیل خطاهای دانش­آموزان، آنها در کدام زبان، انگلیسی یا فارسی، دچار خطای بیشتری می­شوند.

بررسی مکروحیله درسمک عیار

سمک عیار ازچند جهت دارای اهمیت می باشد.

 

 

نخست اینکه این قصه گنجینه ای است گرانبها از لغات، اصطلاحات، تصاویر وتعابیر داستانی.

 

 

دوم این که سمک عیار بزرگترین متنی است که از قرن ششم باقی مانده وسرتاسر پراست ازتصاویر زیبای اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی آن دوران. ازاین جهت سمک عیار نمونه ای منحصر به فرد است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پروژه دانشگاهی

 

قهرمان اصلی وشخصیت برجسته این قصه سمک عیاراست. عیاران جماعتی بوده­اند پردل، پرخرد ومبارز که پشتیبانی ازستم دیدگان ومبارزه با ستمگران شعار آنان بوده ومی­کوشیده­اند با تربیتی دقیق ودشوارو بر آمدن از آزمایشهای سخت وخدمت به جوانمردان ومردان سالخورده، راه ورسم جوانمردی را فراگیرند وروان خویش را به ملکات فاضله اخلاقی، شجاعت، بخشندگی، وفاداری، راز پوشی، فداکاری برای برآوردن کام دوستان، بلند همتی و آرمان خواهی بیارایند. عیاران که ایرانیان آنان را جوانمردان نیز خوانند درتاریخ ایران و کشورهای دیگر عامل کارهای برجسته بودند ودخالت های مؤثر داشته­اند.

 

 

قصه­ی سمک عیار درباره مرزبان شاه است که پس از سالها نذر و نیاز به درگاه خداوند صاحب پسری شد. شاه، پسرش را خورشیدشاه نام می­گذارد و به تربیت او می­پردازد. وقتی خورشید شاه به سن جوانی می­رسد روزی هنگام شکار به دختری به نام مه­پری برمی­خورد. خورشید شاه یک دل نه صد دل عاشق  دلباخته­ی او می­شود وبرای خواستگاری مه پری لشگری آراسته همراه می­کند و رهسپار دیار چین می شود اما مه پری خواستگاران زیادی دارد. بدتر ازهمه دایه­ی جادوگر اوست که با جادو نمی­گذاردکسی به مه­پری برسد. اما خورشید شاه قصد دارد هر طور شده به مه پری برسدو. . . .

 

 

دراین رساله به بررسی مکر وحیله­های موجود در داستان سمک عیار و تقسیم بندی آنها و در ادامه به معرفی شخصیت­های انجام دهنده این مکرها واهداف آنها از این مکر و حیله­ها پرداخته می­شود.

بررسی کارکرد و معنای تکواژ «وا» در بعضی از تفسیرهایکهن قرآن به زبان فارسی

دگرگونی­های ساختاری و معنایی واژگان و ترکیبات زبانی، در عرصه­ی پژوهش­های تاریخ زبان، اهمیت بسیار دارد زیرا که ما را در شناسایی اصالت و قدمت زبان مرزوبوممان یاری می­کند. این ترکیبات، در طول زمان، کم‌کم معنای اصلی یا متعدد خود را ازدست‌داده و به معنای مجازی یا محدود­تری به‌کاررفته­اند. ازجمله آن‌ها تکواژ «وا» که در ترکیبات متعددی همراه با فعل­، اسم­، قید، صفت­، حرف‌اضافه و… به­کار رفته­است که در این پژوهش سعی شده ضمن بررسی کاربردی تکواژ «وا»، معانی متعدد آن نیز در ترجمه­ها و تفاسیر قرآن کریم به زبان پارسی کهن­ از قرن ۴ تا ۱۴ هـ. جستجو و سیر تحول آن تا به امروز بیان شود. تا­کنون محققان درزمینه‌ی شناسایی زبان پارسی کهن در متون تفسیری تحقیقاتی داشته­اند که خوشبختانه این روند سیر صعودی پیدا کرده و مورد توجه قرار گرفته­است؛ و این پژوهش نیز در تکمیل همان روند تحقیقی انجام گرفته­است. روش تحقیق به­صورت کتابخانه­ای و استفاده از نرم‌افزار رایانه­ای مجمع­التفاسیر نور انجام پذیرفته­است. این تفاسیر اکثراً مربوط به منطقه­ی خراسان و بعضی مربوط به شهر ری و کشمیر و هند است. در نتیجه مشخص شده که تکواژ «وا» در این تفاسیر در معانی «با، باز، به، بر، بسوی، در، برای» و همچنین برای بیان تأسف و تعجب، بسیار زیاد کاربرد داشته­است زیرا زبان فارسی در تمدن اسلامی ایران به­خصوص نواحی خراسان نقش چشمگیری داشته و از ساختی مفهوم و گویا برخوردار بوده­است اما به دلیل مدون نبودن دستور علمی و میل به‌تازگی و تأثیر زبان عربی، حروف تبدیل شده یا از بین رفته­است و باعث گردیده امروزه تکواژ «وا» کاربرد محدودتری پیدا کند      و بیشتر در بیان تعجب و در بعضی افعال به‌صورت پیشوند به­کار می­رود و دیگر کاربردهای آن منسوخ      گشته است.

 

 

 

 

 

واژه­های کلیدی: زبان فارسی، تفسیر قرآن، تفاسیر فارسی کهن، تکواژ «وا»

 

 

 

 

 

زبان­شناسی مورد توجه تمام پژوهشگران در طی قرون و اعصار بوده که به‌عنوان رسالتی در جهان متمدن امروز به ترویج زبان و ادب و اصول و مبانی دانش آن پرداخته است. بنا بر هر دوره­ای، به دلیل وجود اقوام و تیره­های مختلف ایرانی که هرکدام زبان و گویش مخصوص خود داشتند، به وجود یک‌زبان یکپارچه نیاز بود که این را می­توان از آثار محققان در کشور­های اسلامی و ایران، همچنین در هند و رم باستان و یونان و سرزمین چین فهمید. به‌عنوان مثال، در سرزمین هند، زبان سانسكریت باستان تقریباً از نیمه­ی هزاره­ی پیش از میلاد مورد توجه و بررسی زبان­شناسان هندی بود؛ اما سانسكریت و­دایی و باستان هر دو به‌تدریج قدیمی شده و از كاربرد­ عادی كنار رفته­است.

دانلود مقالات

 حتی در زمان هخامنشیان که دوره بیداری همبستگی ملی بود، باز نمی­توان از وجود یک‌زبان رسمی فراگیر سخن گفت، بدین ترتیب محصول این تلاش و پی­گیری مداوم در طول تاریخ بیش از سه هزار سال قدمت همان میراث فرهنگی است كه برای ما بازمانده و وظیفه حفاظت از آن بر عهده ما نهاده­ شده­است.

 

 

از جمله گنجینه­ی واژگان کهن فارسی، ترجمه­ها و تفاسیر قرآن کریم در قرن­های اولیه هجری است که تاکنون به‌عنوان منبع مهم زبان­شناسی به آن پرداخته نشده­است، امروزه توجه ویژه­ای به آن شده  و خوشبختانه دانشجویان و دانش­پژوهان زبان فارسی علاقه‌مندی خود را به تحقیق در این زمینه نشان دادند. مقالات و کتب چندی در مبحث تفاسیر و ترجمه­ها و ویژگی­های زبانی آن­ نگاشته شده، حتی درباره کاربرد «حروف مختلف» که در بخش پیشینه تحقیق به آن پرداخته‌شده، اما کافی نیست و جا دارد به این تلاش ادامه داده و فرهنگ کاملی از کاربرد حروف، تکواژها، پسوندها               و پیشوندهای به‌کاررفته در منابع قدیمی قرون ۳ تا ۶ هجری گردآوری شود تا مورداستفاده محققان در جهت رمزگشایی متون کهن قرار گیرد.

 

 

هر انسانی مایل است بداند از کجا آمده و پیشینه فرهنگی و زبانی اجدادش چه بوده­است، اطلاعات و کتاب­هایی که به میراث فرهنگی جهان معروف­اند و تاریخ بشری را هدایت کرده­اند از جمله کتب آسمانی که جایگاهی برتر دارند و انگیزه­ی این تحقیق مشارکت در سهمی از این جایگاه بوده­است تا در نگهداری از زبان مادری سرزمین محبوب خود نقشی به یادگار بماند.

 

 

در این پایان­نامه به کاربرد و معنای تکواژ «وا» در متون تفسیری قرون ۴ تا ۱۴ هجری پرداخته‌شده  و منبع اصلی در گردآوری داده­ها نرم‌افزار جامع­التفاسیر نور بوده که دو تفسیر تاج­التراجم و تفسیر نسفی از نسخه­ی ۲.۱ این نرم‌افزار و برای مابقی تفاسیر و ترجمه­های قرآن از نسخه­ی ۲.۵ استفاده گردیده­است.

 

 

انجام این تحقیق به یُمن کلام الهی و مفسّران عالِم که دارای فصاحت و بلاغت در سخن بودند بسیار لذت­بخش بود و ارشاد و هدایت استاد راهنمای گرامی نیز بر شیرینی کار می­افزود.

 

 

منابع مورد نیاز به طریق کتابخانه­ای و با استفاده از مقالات موجود در سایت­های علمی ـ پژوهشی در دسترس بوده و مورداستفاده قرار گرفته­است.

 

 

مهم‌ترین مشکلی که در این زمینه وجود دارد کمیاب بودن تفاسیر و ترجمه­های قدیمی قرآن است که در دسترس نگارنده این سطور قرار نگرفت و به‌ناچار به نرم­افزار مجمع­التفاسیر نور بسنده گردید. در این تحقیق برای اشاره به سوره و آیات قرآن؛ داخل پرانتز، نام سوره و در سمت چپ آن شماره‌ی نشانه­ی موردنظر آورده شده­است. (نام سوره/ شماره‌ی آیه) مثلاً (البقره/ ۳۴)، در ارجاع به ترجمه‌ی آیات نیز، نام ترجمه به همراه شماره‌ی جلد و صفحه‌ی آن ذكرشده است، به‌عنوان نمونه، (ترجمه­ی المیزان، جلد دوم، صفحه­ی ۵۳۰) که بدین­صورت نمایش داده شده­است: (المیزان، ج ۲: ۵۳۰)، در ارجاع مطالبی كه از سری كتاب­های چند جلدی است بعد از ارائه مطلب موردنظر، از علامت اختصاری «ج» استفاده‌شده که بیانگر جلد بوده و بعدازآن شماره­ی جلد كتاب به همراه صفحه­ی مورد ارجاع بیان‌شده است؛ مانند: (نسفی، ج ۲: ۱۱۴۷) كه نشانگر صفحه­ی ۱۱۴۷ جلد دوم تفسیر نسفی است­. برای اشاره به سال انتشار، درصورتی‌که غیر از سال شمسی باشد با علامت اختصاری «خ.» به معنای خورشیدی و «م.» به معنای میلادی نمایش داده ­شده­است. مثلاً باطنی، محمد­رضا. (۱۳۵۴ خ.). همچنین در انجام این تحقیق چنانکه گفته شد از نرم‌افزار «جامع­التفاسیر نور نسخه­های ۲.۱ و ۲.۵» استفاده‌شده، كه برنامه‌ای است با محتوایی غنی و امكاناتی مفید كه مسیر پژوهش را برای پژوهشگران علوم اسلامی و دانش‌پژوهان قرآنی هموار ساخته­است که توسط مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی قم انجام گرفته­است و برنده جایزه جشنواره جهانی سران ۲۰۰۹ میلادی (WSA) گردیده­است. ا­ین نرم‌افزار حاوی قابلیت‌های متنی كه شامل متن كامل ۳۰۲ عنوان کتاب در ۱۴۱۹ جلد در زمینه­ی: تفسیر، ترجمه، آوانگاری، لغت و فرهنگ­نامه قرآنی، متن کامل قرآن كریم، ۱۸۳ عنوان تفسیر فارسی و عربی، ۵۵ ترجمه­ی فارسی، ۴۷ ترجمه در ۲۵ زبان خارجی، متن کامل ۴ عنوان تفسیر انگلیسی، ۵ فرهنگ­نامه معتبر قرآنی، ۴ لغت­نامه و … امكان جستجو­ی پیشرفته در متن قرآن كریم و تفاسیر، ارتباط آیه­ی انتخابی با ترجمه­ها و جایگاه دقیق آن در تفاسیر است، كه­ در معرفی و بیان ویژگی­های برخی از تفاسیر و ترجمه­ها به زبان پارسی کهن و نویسندگان آن‌ها در فصل سوّم و نیز ارائه­ی نمونه­ها و دسته­بندی داده­ها از کاربرد تکواژ «وا» در متون تفسیری مفسران  و مترجمان قرآن به پارسی کهن و ارائه­ی آیات آن در فصل چهارم، از این نرم­افزار به‌عنوان یكی از منابع اصلی این تحقیق استفاده‌ شده­است. این تحقیق در پنج فصل تنظیم شده­، كه فصل اول: درباره­ی كلیات تحقیق، فصل دوم: درباره زبان فارسی و اجزای زبان و ویژگی­های زبان کهن فارسی بحث گردیده، فصل سوم: معرفی متون تفسیری و ترجمه قرآن به زبان پارسی کهن، مورداستفاده در این نوشتاراست و فصل چهارم: به ارائه کاربرد­ها و معانی متعدد تکواژ «وا» در ترجمه­­ها و تفاسیر قرآن به زبان پارسی کهن و معادل­یابی آن در زبان عربی و آیات قرآن پرداخته و فصل پنجم نیز نتیجه‌گیری از جستجوی تکواژ «وا» در زبان کهن پارسی و سیر تحول آن تا به امروز را بیان می‌نماید و پیشنهاد‌هایی نیز ارائه گردیده­است.

 

 

 

بررسی گونه ی روایی خاطره –داستان در دو اثر«خاطره های پراکنده»و «دو دنیا» از …

آثار وی عبارت­اند از: «من چه گوارا هستم»(1348)، «خواب زمستانی»(1351)، «خاطره­های پراکنده»(1371)، «جایی دیگر»(1379) و «دو دنیا»(1381). هم­چنین کتاب «بزرگ­بانوی هستی» را درباره­ی فروغ و اسطوره، نماد و صورت­های ازلی نوشته است. ترقی در 1358 به فرانسه مهاجرت کرد. در آن­جا داستان­هایی نوشت که یا ریشه در خاطرات غربت­ناک دوره­ی کودکی دارند و یا تصویری از دشواری­های زندگی در غربت و سرگردانی­های روحی مهاجران هستند. «خاطره­های پراکنده» و «دو دنیا» از این دسته آثارند. او با آثاری چون خاطرات پراکنده، دو دنیا و جایی دیگر، توانست خود را به عنوان نویسنده­ای صاحب سبک و زبان معرفی کند. در داستان‌هاى این نویسنده نشانه‌هایى از گذشته و یادآوری خاطرات همراه با حسرت و اندوه دوره‌ی کودکی به چشم می‌خورد و در واقع نوستالژی‌ها در آثارش به وضوح دیده می‌شوند. ترقی به گذشته احساسی دارد که عموماً به دوران کودکی او باز می­گردد. ترقی بیشترداستان­هایش را به شیوه­ی خاطره­نویسی، با روش برگشت به گذشته و مرور خاطره­ها، در طرحی منسجم و از پیش تعیین شده می­نویسد.

 

 

درباره­ی تعریف داستان این­گونه گفته­اند: «داستان روایتی است منثور از بازآفرینی وقایعی درباره اشخاص به گونه­ای که موجد انتظار و صمیمیت باشد» (مستور،1379 :7). «داستان تصویری است عینی از چشم­انداز و برداشت نویسنده از زندگی» (میرصادقی،1376: 17).

 

 

«بنیادی­ترین عنصر داستان روایت است. روایت به مفهوم بازگویی پی­در­پی واقعه، کاشف توالی، تسلسل و زنجیره­وار بودن گفتاری است که راوی آن را بازگو می­کند»(مستور،1379 :7). روایت در اندیشه آدمی کاوش می­کند و چگونگی تعاملات و کنش واکنش­های او را شرح می­دهد. تفّکرات و بینش هر نویسنده یا شاعر، از خلال روایت یا شعر او، مشخص می­شود. به تعبیر ریمون­کنان «روایت داستانی زنجیره­ای از رخدادهای داستانی است و عمل روایت/روایت­گری به دو مقوله اشاره دارد: 1- فرایند ارتباط که در آن فرستنده، روایت را در قالب پیام

پایان نامه های دانشگاهی

 برای گیرنده می­فرستد؛ 2- ماهیت کلامی رسانه که پیام را انتقال می­دهد و همین ماهیت کلامی است که روایت داستانی را از روایت در دیگر رسانه­ها مثل فیلم، رقص یا پانتومیم متمایز می­سازد» (ریمون­کنان، 1387: 11).

 

 

«خاطره، یعنی اتفاقی که در گذشته روی داده و در یاد شخص باقی مانده است»(فرهنگ سخن،ذیل واژه). خاطرات از آن رو که احساسات و عواطف نویسنده را بیان می­کند و ممکن است باعث تحریک عواطف خواننده شود در ذیل آثار غنایی جای می­گیرند. زبان ادبی و دیگر ویژگی­های ادبی موجود در متن خاطره­نگاشته ها آن­ها را به سمت یک اثر ادبی سوق می­دهد و در شمار آثار ادبی قرار می­دهد.

 

 

درباره خاطره تعریف­های زیادی ارائه شده است: «شرح­حال یا شرح قسمتی از زندگی فرد» (فراگنر،1377: 27). «تصویری ماندنی در ذهن که آیینه­ی واقعیت است، ولی تمام­نما نیست و رنگ و خیال عاطفه پذیرفته است»(حسینی­نژاد، 1388: 18).

 

 

اتوبیوگرافی، تذکره­ها، یادنامه­ها، حبسیه­ها، شکواییه­ها، منشآت و … که حاوی زندگی و خاطرات نویسندگان آن­ها می­باشند، از دیگر اقسام ادبیات خاطره­نویسی به شمار می­آیند. غلام­حسین یوسفی اتوبیوگرافی را نوعی از خاطرات می­داند و می­نویسد: «خاطره عبارت از هر چیزی که از روی قصد و آگاهی نوشته شده و مقصود از آن، معرفی عمل و اندیشه­ی صاحب اثر بوده است» (یوسفی،1380: 361). «هیچ­یک از گونه­های سرگذشت­نویسی، هم­چون حدیث­نفس (زندگی­نامه­ی خود­نوشت) به درونی­ترین لایه­های وجود انسان نمی­پردازد؛ زیرا هیچ­کس مانند خودزندگی­نامه نویس به همه­ی واقعیت­های زندگی او، احساسات درونی، تردید­ها، نهان کرده­های او آگاهی ندارد؛ از همین روست که تاریخ حدیث­نفس را تاریخ خودآگاهی انسان دانسته­اند»(رضوانیان،1388: 88).

 

 

در ایران، شرح زندگی­نویسی به ویژه از نوع اتوبیوگرافی به دلایل مختلف چندان مرسوم نبوده است. اما در سال­های اخیر، اقبالی به این گونه­ی نوشتاری صورت گرفته است که گاه داستانی و گاه گزارشی است. در این عرصه زنان نیز فعالیت چشم­گیری را آغاز کرده­اند. یکی از این نویسندگان گلی ترقی است.

 

 

در این پژوهش، سعی بر آن است که شیوه­ی روایت گلی­ترقی در داستان­هایش از منظر خاطره­گویی و داستان­نویسی مورد بررسی قرار گیرد. بر مبنای این مباحث مطرح شده، داستان­های گلی ترقی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته و موارد و شواهد استخراج شده و معرفی می­شوند.

 
مداحی های محرم