برنامه ریزی حمل و نقل، امروزه یکی از زمینههای اساسی و مطرح در شاخههای مختلف علوم همانند تحقیق در عملیات، مهندسی صنایع و مهندسی عمران میباشد. هدف عمده این رشته، کمینهسازی هزینه حمل و نقل کالا و مواد بین دو سطح تولیدکننده و مصرف کننده میباشد، به طوری که تقاضای هر مصرفکننده باید توسط تولیدکنندگان ارضاء گردد. در این حالت با توجه به نوع مسأله مورد نظر عواملی همانند طول مسیر، کیفیت مسیر از لحاظ ساختاری و محیطی، ترافیک مسیر، گنجایش وسایل نقلیه و غیره مد نظر قرار میگیرند. چنانچه علاوه بر دو سطح تولید کننده و مصرف کننده، سطوح میانی نیز وجود داشته باشند، به آن شبکه حمل و نقل گفته میشود. به عنوان نمونه مسیریابی اتوبوسهای داخل شهری حالت خاصی از شبکه حمل و نقل میباشد.
1-2- ضرورت و اهمیت برنامهریزی حملونقل
حمل و نقل یکی از بخشهای عمده و مهم، از اقتصاد هر کشوری به شمار میرود و همچنین یکی از مهمترین بخشهای تشکیل دهنده هزینه تمام شده محصولات نهایی است. توسعه روز افزون شهرنشینی، صنایع و بخصوص صنایع پشتیبانی، جابجایی انسان و کالا را بصورت مسألهای در آوردهاست که پیچیدگی آن دائماً در حال افزایش است. رشد شهری باعث افزایش فزاینده تقاضا در صنعت حملونقل شده که به تبع آن شهرها و صنایع بزرگ را دست به گریبان مشکلات زیادی در زمینههای تراکم ترافیکی، آلودگی هوا، اتلاف وقت طولانی در مسیر سفرهای روزانه افراد، افزایش مصرف سوخت و استهلاک وسایل نقلیه و غیره کرده است. برای حل مشکلات ترافیکی و مسایل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از آن در شهرهای بزرگ، صنایع تولیدی و بخش خدمات نیاز به یک سیستم مجهز و کارآمد حملونقل
دارند. در نتیجه تقاضای رو به افزایش برای راهحلهایی که اجرایی بوده و بتواند تمامی منافع پیشبینیشده از جمله صرفهجویی در هزینهها را با در نظر گرفتن حداکثر سرویس و استفاده بهینه از سرمایه و تجهیزات حاصل نماید، وجود دارد. نظافت خیابانها، حملونقل داخل سازمانی، مسیرحرکت اتوبوس ها، سرویس مدارس، سیستمهای توزیع و نگهداری پخش پول و سرویسهای بانکی و جمع آوری ضایعات صنعتی و غیره ازجمله مسایلی است که می توان به آن اشاره کرد.
در دهههای اخیر نتایج سودمندی در پروژههای بهینهسازی، بر مبنای روشهای تحقیق در عملیات و برنامهریزی ریاضی، در مدیریت موثر تدارک کالا و خدمترسانی سیستمهای توزیع دیده شده است. تعداد زیادی از کاربردهای واقعی جهانی، هم در آمریکای شمالی و هم در اروپا، بطور وسیع نشان داده که استفاده از روالهای کامپیوتری برای برنامهریزی فرآیند توزیع، صرفهجویی قابل توجهی را (معمولاً بین 5% تا 25%) در هزینههای عمومی حملونقل موجب میشود. در واقع، فرآیند حملونقل شامل همه مراحل سیستمهای تولید و توزیع است. موفقیت بهرهبرداری از تکنیکهای تحقیق در عملیات مدیون پیشرفت سیستمهای کامپیوتری هم از نظر سختافزار و هم از نظر نرمافزار و افزایش یکپارچگی سیستمهای اطلاعاتی فرآیندهای تولید و تجاری است. فاکتور دیگر موفقیت که دارای اهمیت فوق العادهای است، پیشرفت ابزارهای مدلسازی در سالهای اخیر است. در واقع، مدلهای پیشنهاد شده همه مشخصههای مسایل توزیع در کاربردهای واقعی، و الگوریتمهای متناظر و اجراهای کامپیوتری را به حساب آورده و جوابهای خوبی را برای نمونههای واقعی جهانی در مدت زمان معقول پیدا می کند. (تاث وهمکاران،2002).
1-3- حملونقل در ایران
بخش حملونقل نیز به عنوان یکی از زیر بخشهای مهم اقتصادی کشور که تولید آن به قیمتهای ثابت دارای نرخ رشد بالاتری نسبت به نرخ رشد اقتصاد ملی بوده است، نیاز به توجه بیشتری در نظام مدیریتی کشور دارد. بررسی دادههای آماری حساب های ملی در بازه ی بین دو مقطع زمانی 1370 تا 1386 نشان می دهد که در این دوره زمانی سهم فعالیتهای حمل و نقل از تولید ناخالص ملی افزایش یافته است. افزایش سهم نسبی بخش حمل و نقل، انبارداری و ارتباطات از این عملکرد در سطح ملی 8/2 درصد بوده است. جدول (1-1)، مقایسه ارزش حمل و نقل در تولید ناخالص ملی در کشور در سالهای 1370 تا 1386 را نشان میدهد. (شریعت،2004).
تاکنون تعاریف گوناگونی از زنجیرهی تأمین و بهره وری آن ارائه شده است. زنجیره تأمین شامل سازمان ها و فرآیند هایی می شود که کالاها، اطلاعات و خدمات ایجاد شده را ایجاد کرده و به مصرف کنندگان تحویل می دهند. خرید، جریان وجوه، باربری مواد، برنامه ریزی و کنترل تولید، کنترل موجودی و لجستیکی و توزیع و تحویل نیز درون این زنجیره جای خواهند گرفت. به عبارت دیگر، مدیریت زنجیرهی تأمین، مدیریت تمام فعالیت های مورد نیاز برای ارائه یک محصول به مشتری نهایی (زنجیرهی تأمین) است.
در زنجیرهی تأمین، مدیریت اطلاعات در بخش های گوناگونی تأثیر گذار خواهد بود که برخی از آن ها عبارتند از (زنجیرانی،1382):
با توجه به شرایط کنونی که بین تولید کنندگان رقابت سنگینی وجود دارد، عدم هماهنگی بین فعالیت های شرکای تجاری به عنوان یکی دیگر از مسائلی که اداره ی زنجیرهی تأمین را با مشکل مواجه می سازد، شناخته می شود. این نوع مشکلات هنگامی اتفاق می افتد که یک بخش سازمان با دیگر بخش ها ارتباط خوبی نداشته باشد و یا اینکه اولویت بندی در اجرای زنجیره تأمین جهت بهبود آن انجام نشده باشد.
بنابراین عدم استفاده مناسب و عدم تلفیق تکنیک ها در زنجیره تأمین شرکت ها موجب می گردد در زنجیره تأمین، بهره وری و کاربرد ارزشمندی مشاهده نگردد و نتوان مدیریت جامعی بر روی زنجیره تأمین داشت، تاکنون مدل های متفاوتی جهت حل مسئله مدیریت زنجیره تأمین و خلق ارزش ارائه شده است که در زیر یک دسته بندی جامع از این مدل ها بیان شده است:
اما با توجه به بکارگیری روش های فوق تاکنون بهره وری ارزشمندی در خصوص خلق ارزش در زنجیره تأمین مشاهده نشده است مهندسی ارزش با تکیه بر آنالیز ارزش شکل گرفته است و فرآیندی است که طی آن تیم طراحی که در زمینه آنالیز ارزش آموزش دیده است سعی در به کار گیری آن در محصول جدید دارد. فرآیند مهندسی ارزش از پنچ فاز تشكیل شده است. (ایر اس، 1383)
1 – فاز اولیه آماده سازی[2]
2- فاز اطلاعات[3]
3-فاز خلاقیت[4]
4-ارزشیابی فاز[5]
5-فاز اجرا[6]
که با به کارگیری هر یک از این مراحل، تکنیک FAST می تواند نسبت به سایر روش های به کار گرفته شده راه گشا شود. چرا که برخی تلاش ها و صرف منابع منجر به تأمین نیاز واقعی مشتریان نمی شود و این بدان معنی است که وقتی محصول یا خدمت در اختیار مشتری قرار می گیرد با نیاز های او منطبق نیست
با توجه به اینکه تولید کننده موفق کسی است که به نیاز مشتریان، با کیفیت و هزینه مناسب به عرضه تولید و یا ارائه خدمت بپردازد. مهندسی ارزش می تواند از طریق شناخت نیاز ها و خواسته های مشتریان این موفقیت را فراهم سازد. می توان گفت ارزش، کمترین هزینه برای این که عملکرد ها و یا خدمات لازم را در زمان و مکان مطلوب و با کیفیت و قابلیت اطمینان مناسب انجام داد می باشد. نسبت بها به هزینه به عنوان شاخص ارزش تعریف می شود (بیرقی، 1389).
بنابراین برای رسیدن به هدف ارزش آفرینی در زنجیرهی تأمین، سازمان ها و شرکت ها باید در زنجیرهی تأمین خود به تهیه مدل FAST (تكنیك) بپردازند، تحلیل و كاركرد نمودار FAST بهعنوان قلب مهندسی ارزش تعریف می گردد و انجام كامل آن نقش تعیین كننده ای در شناسایی كشتزارهای خلاقیت و تحلیل هزینه های ناشی از تغییرات بكارگیری ایده ای جدید خواهد داشت.
با توجه به تاکیدی که در سازمان ها بر بهره وری با هدف استفاده صحیح و موثر از منابع در راستای اهداف سازمانی شده است و نیز با توجه به الزاماتی که قوانین ملی و بین المللی و همچنین تقاضای مشتریان در مورد مسائل زیست محیطی دارند یک مصالحه و سازشی مناسب بین اهداف دوگانه رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست به وجود آمده است، که باعث شده است امروزه از زنجیره تامین سبز به عنوان یک سلاح استراتژیک جهت کسب مزیت رقابتی پایدار استفاده شود.
از این رو تضمین و استمرار توسعه پایدار هر کشوری منوط به حفظ و استفاده بهینه از منابع محدود و غالبا غیر قابل جایگزین طبیعی آن می
باشد. زنجیره تامین نیز که تمام فعالیتهای مرتبط با جریان تبدیل کالا از مرحله ماده خام تا تحویل کالا به مصرف کنندگان نهایی، بانضمام جریان اطلاعات در سرتاسر زنجیره تامین را در بر می گیرد، تاثیر بالقوه مهمی بر محیط زیست خواهد داشت. مدیران زنجیره تامین بدنبال تحویل سریعتر کالا و خدمات، کاهش زمان تاخیر، کاهش هزینه و افزایش کیفیت می باشند (طاهری، 1385).
اکنون شرکت ها به طور روز افزون در می یابند که مدیریت محیط زیست یک موضوع کلیدی استراتژیک با توان بالقوه برای تاثیر پایا بر عملکرد سازمانی است. برای مثال تعداد زیادی از شرکت ها ISO147001 را (استاندارد سیستم مدیریت محیط زیست) در سازمان های خود پیاده سازی و اجرا کرده اند.
در آینده انتظار می رود که همه شرکت ها نیازمند استراتژی هایی، برای کاهش تاثیرات محصولات و خدماتشان بر محیط زیست باشند. (لویس و گرتساکی[4]، 2001) تحقیقات و تجربیات نشان می دهند که رابطه نزدیک بین کیفیت محصولات تولید شده و عملکرد زیست محیطی آنها، بر مشتریان جهانی تاثیر گذار می باشد. همچنین این تحقیقات نشان می دهند که چگونه عملکرد مدیریتی شرکتها می تواند تاثیر بیشتری بر رقابت های بین شرکت ها بگذارد. بنابراین مدیریت زنجیره تامین سبز استراتژی مهمی برای کمک به شرکت ها به منظور دستیابی به منافع و بازار های وسیع تر، همراه با کاهش تاثیرات و ریسک های زیست محیطی می باشد، در حالی که همراه با این اقدامات راندمان کاری خود را هم بالاتر می برند. به همین دلیل تحقیقات زیادی برای شناخت ابعاد و معیارهای مدیریت زنجیره تامین سبز صورت گرفته است که می تواند چارچوبی برای ارزیابی سبز بودن زنجیره تامین صنایع مختلف باشد.
1-2-1- صنعت مواد غذایی
در این میان نمی توان نقش واحدهای صنعتی صنایع غذایی را نادیده گرفت. امروزه با توجه به رشد فزاینده واحدهای صنعتی مواد غذایی و تنوع محصولات آنها نمی توان نقش زنجیره تامین آنها را از لحاظ آلودگی های زیست محیطی نادیده گرفت. برای مثال در کشور ما بیش از 10 هزار واحد تولیدی صنایع غذایی وجود دارد. نوع نیازهای انسان و منابع غذایی و پراکندگی آنها در جهان به حدی است که مبادله کالا و خدمات از کشور دیگر را اجتنابناپذیر ساخته است. از سوی دیگر با افزایش جمعیت جهان و گرایش به استفاده از غذاهای آسان کاربرد ( مواد غذایی که به راحتی استفاده می شوند) دو عامل پیش برنده ی صنایع غذایی در آینده خواهد بود (فاطمی امین و مرتضایی، 1392، ص.23).
ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺩﺭ ﺻﻨﻌﺖ مواد غذایی ﺑـﻪ دلیل ﮐﻮتاه شدن ﺩﻭﺭﻩ عمر محصوﻻﺕ، افزایش بسته بندی ها و مواد مصرفی، سهم بالای مصرف انرژی و آب در فرآیند تولید ( ﺍﺯ ﺯﻣـﺎﻥ ﻃﺮﺍﺣـﻲ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺗﺎ ﻓﺮﻭﺵ ﺁﻥ)، آلودگی های آبی و خاکی با توجه به ماهیت این صنایع و ﻣﺘﻨﻮﻉ ﺷﺪﻥ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ، ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺯﻧﺠﻴره تامین این صنعت ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺳـﻴﺖ ﺧﺎﺻـﻲ ﺑﺮﺧـﻮﺭﺩﺍﺭ شده ﺍﺳـﺖ. ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻱ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺯﻳﺴﺖ محیطی ﺩﺭ زنجیره تامین تصمیمات متعددی ﻫﻤﭽﻮﻥ: ﻧﺤﻮﻩ حمل، منبع یابی، ﺍﻧﺘﺨاﺏ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ و… ﺭﺍ ﻣﺘﺎﺛﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺳﺎﺧﺖ. لذا مسئله اصلی این تحقیق آن است که با شناسایی مؤلفه های مدیریت زنجیره تامین سبز و ارزیابی اهمیت آن در صنعت مواد غذایی، چارچوبی را برای پیاده سازی و سنجش میزان سبز بودن زنجیره تامین صنایع ارائه نماید.
برخلاف بازاریابی کلاسیک که هنرش در جذب مشتریان جدید و تأکید آن بیشتر بر انجام معاملات است، بازاریابی رابطهمند بر حفظ و نگهداری مشتریان قبلی و برقراری روابطی مستحکم با آنان تأکید دارد [3]. بازاریابی رابطهمند، بازاریابی سنتی و بازاریابی آمیخته را به چالش کشیده و به عنوان یک جایگزین استراتژیک برای افزایش پویایی و تعاملات در روابط شرکت با مشتریان قرار گرفته است [4]. مفهوم بازاریابی رابطهمند برای نخستین بار از سوی بری در سال 1983 میلادی در زمینه سازمانهای خدماتی ارائه شد و به عنوان استراتژی جذب، حفظ و ارتقای روابط با مشتریان تعریف شده است [5].
شانی بازاریابی رابطهمند را به عنوان تلاش یکپارچه برای شناسایی، حفظ و برقراری یک شبکه با مصرفکنندگان فردی و تقویت مداوم این شبکه برای رسیدن به سود دوجانبه از طریق تماسهای تعاملی و شخصی در طی یک دوره زمانی طولانیمدت تعریف کرده است [4]. بازاریابی رابطهمند رویکردی بلندمدت دارد که هدف اصلی آن ارائهی ارزش در بلندمدت به مشتری است و معیار موفقیت آن، رضایت بلندمدت مشتری هست [2]. رضایت مشتری یک ارزیابی کلی از تجربه مشتری در طول زمان نسبت به سازمان است [6]. کاتلر، رضایتمندی مشتری را به عنوان درجهای که عملکرد یک شرکت، انتظارات مشتری را برآورده کند، تعریف میکند. به نظر کاتلر اگر عملکرد شرکت، انتظارات مشتری را برآورده کند، مشتری احساس رضایت و در غیر این صورت احساس نارضایتی میکند [2].
بازاریابی رابطهمند با بکارگیری فناوری در بازاریابی، فروش، ارتباطات و مدیریت مشتری، تعاملات بلندمدت با مشتری ایجاد کرده و با افزایش ارزش مشتری منجر به سود هر دو طرف (شرکت/مشتری) خواهد شد. بازاریابی رابطهمند به چهار طریق بر عملکرد شرکت تأثیر میگذارد:
در صنایع خدماتی که ارائه خدمات مستلزم برقراری ارتباط و تعامل مستقیم با مشتری است، رضایت کلی مشتریان مبتنی بر چگونگی رویارویی و تجربه آنان از سازمان است؛ ازاینرو شرکتها منابع قابلتوجهی را صرف اندازهگیری و مدیریت رضایت مشتری میکنند. بنگاههای اقتصادی برای بهبود رضایت و وفاداری مشتری باید در خصوص عوامل مؤثر بر رضایت مشتری و مراجعه مجدد او تحقیق کنند و از طریق تأمین رضایت مشتری به وفاداری آنان دست یابند [8].
درواقع سازمانهایی که رویکرد بازاریابی رابطهمند را اتخاذ میکنند؛ میتوانند عملکرد تجاری خود را بهبود بخشند. بهطور مثال سین و همکاران در تحقیق خود در زمینه بررسی بنیانهای بازاریابی رابطهمند به مطالعه برخی از جنبههای عملکرد شرکتها در تعدادی از صنایع خدماتی پرداختند. نتایج بررسیهای آنها نشان داد که بازاریابی رابطهمند تأثیر مثبت و معناداری بر رشد فروش، سهم بازار و نرخ برگشت سرمایه این شرکتها داشته است [9].
با توجه به رقابت فزاینده در میان بانکها در سطح جهانی، بازاریابی رابطهمند بهعنوان روشی بسیار مناسب برای ایجاد و حفظ رابطهی بلندمدت با مشتریان مدنظر قرارگرفته است؛ زیرا خدمات قابلارائه در بانکهای تجاری نسبتاً یکشکل است و برای اکثر بانکها متمایز کردن خدمات نسبت به رقبا مشکل است؛ بنابراین شمار زیادی از بانکهای جهان به سمت استفاده از رویکرد بازاریابی رابطهمند و پیادهسازی اجزای آن گرایش یافتهاند [4].
1-3) اهمیت و ارزش پژوهش
متأسفانه اغلب نظریهها و رویههای بازاریابی با تأکید ویژه بر فروش محصول بیشتر به شیوهها و استراتژیهای جلب مشتریان جدید توجه دارند و برای حفظ مشتریان موجود چندان اهمیتی قائل نیستند. امروزه شرکتها با رقابتیشدن بازارها به میزان زیادی به اهمیت تأمین رضایتمندی مشتریان موجود و حفظ آنها پی بردهاند. یک بررسی انجام شده حاکی از آن است که اگر شرکتها بتوانند مشتریان از دست رفته خود را تا 5 درصد کاهش دهند سودآوری آنها 25 تا 85 درصد افزایش خواهد یافت [10]. برای همه شرکتهای پیشرو پذیرفته شده است که در یک بازار رقابتی بالا، نگهداری و حفظ مشتریان از طریق گسترش روابط با فدا کردن سطوحی از اثرات بازاریابی در به دست آوردن مشتری جدید، سودمندتر است. شواهد حاکی از حمایت بازاریابی رابطهمند به عنوان یک استراتژی سودمند برای بانکها است [11]؛ بنابراین در بازار رقابت تنگاتنگ کنونی بانکها در ایران و با توجه به خصوصی شدن تعداد زیادی از بانکهای دولتی و همچنین اختلاف ناچیز سود بانکی در بخش منابع و مصارف بانکهای دولتی و خصوصی و احتمالاَ عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی(WTO) بانکها را ملزم مینماید هر چه سریعتر برای حفظ مشتریان خویش چارهاندیشی نمایند و چاره آن تنها در بازاریابی رابطهمند و مشتریمداری مؤثر تجلی مییابد [12].
اگر اختلافات موجود در یک فرایند کوچک باشد، آنگاه عملکرد فرایند از لحاظ تغییر پذیری قابل قبول خواهد بود. در ساختار کنترل کیفیت آماری این تغییر پذیری ذاتی معمولا به عنوان “انحرافات تصادفی” شناخته می شود. فرایندی که فقط در حضور انحرافات تصادفی عمل کند را فرایند تحت کنترل آماری می گویند.گونه های دیگر تغییر پذیری نیز ممکن است گهگاهی در فرایند تولید مشاهده شود. تغییر پذیری در مشخصات کیفی معمولا از سه منبع سرچشمه می گیرد: تنظیم نادرست دستگاه – خطای اپراتور- مواد اولیه ی معیوب.
بطور کلی یک چنین تغییر پذیری در مقایسه با اختلالات ذاتی موجود درفرایند، بزرگتر است و معمولا بیانگر سطح غیر قابل قبولی برای عملکرد فرایند می باشد. این منابع ایجاد تغییر پذیری که بخشی از انحرافات تصادفی محسوب نمی گردند را انحرافات با دلیل می گویند. فرایندی که در حضور انحرافات با دلیل عمل کند را فرایند خارج از کنترل می نامند.
یکی از اهداف اصلی کنترل فرایند آماری، پی بردن سریع به وجود انحرافات با دلیل یا تغییرات در فرایند، قبل از اینکه تعداد زیادی محصول معیوب تولید شود می باشد و علل ایجاد چنین انحرافاتی را بررسی و اقدامات اصلاحی انجام می دهد. نمودار کنترل یکی از روش های کنترل فرایند در حین تولید است که برای این منظور مناسب می باشد (میرخواهان،1390).
اخیرا تحقیقات زیادی راجع به نمودارهای کنترل و استفاده از آنها برای بهبود و کنترل کیفیت، در زمینه های مختلف و برای صنایع و خدمات گوناگون در زمینه های پزشکی و بهداشتی، عمرانی، بانکداری و مالی، صنایع تولیدی و غیره، مورد استفاده قرار گرفته شده است. از آنجایی که تا به امروز هیچ نوع تحقیقی در زمینه ی طراحی نمودار کنترل برای مواد شوینده صورت نگرفته است، لازم و ضروری می دانیم که این موضوع را مطرح نموده و با کنترل کیفیت مواد شوینده، سطح سلامت استفاده کنندگان را بهبود بخشیم.
1-3- چارچوب نظری تحقیق
برای انجام تحقیق ابتدا طرح پیشنهادی را ارائه می دهیم، سپس به گردآوری اطلاعات می پردازیم که شامل اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و منابع اینترنتی و سایر منابع می باشد. پس از این مرحله به جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه با مسئولین ذیربط وکارشناسان مربوطه می پردازیم و سپس به طراحی و پیاده سازی نمودارهای کنترل توسط داده های در دسترس، پرداخته و نتیجه گیری نهایی را انجام می دهیم. در ادامه متودولوژی تحقیق در در قالب یک نمودار ارائه شده است.
شکل 1-1: متودولوژی تحقیق
1-4- اهمیت پژوهش و ضرورت انجام تحقیق
امروزه محصولات شوینده تنوع زیادی پیدا کرده اند و روز بروز محصولات بیشتر با برندهای مختلف وارد بازار می شود. اما اینکه محصولات با چه کیفیتی تولید می شوند و مواد سازنده ی این محصولات دارای چه ویژگی هایی می باشد، اهمیت زیادی دارد. زیرا در صورت مطلوب نبودن کیفیت مواد سازنده ی محصول و بدنبال آن نا مرغوب بودن آن، صدمات و خطراتی متوجه استفاده کنندگان خواهد بود که این صدمات می تواند عارضه های پوستی و حساسیتی، سرطان پوست، نابینایی، مشکلات تنفسی و ریوی و غیره باشند. به همین دلیل و برای جلوگیری از بروز احتمالی چنین عارضه هایی، بررسی کیفیت محصولات شوینده و کنترل کیفی این محصولات امری لازم و ضروری می باشد.
تحقیق پیش رو در شرکت پدیده شیمی پایدار که یک شرکت بهداشتی است و در زمینه ی تولید مواد شوینده فعالیت میكند، انجام شده است. از آنجا که مواد شوینده حساسیت بالایی دارند و عدم دقت کافی در مراحل ساخت و عدم بررسی صحیح مواد از لحاظ کیفیت میتواند منجر به مشکلات پوستی و بیماری هایی شود، بهبود کیفیت و بررسی و کنترل مواد شوینده میتواند منجر به رضایتمندی اقشار مختلف جامعه و سلامت آنان شود.
در زمینهی کنترل کیفیت تحقیقات مختلف و متنوعی صورت گرفته است كه میتوان از نتایج آنها برای انجام بهتر و موثرتر تحقیق حاضر بهره جست.
1-5- اهداف تحقیق
1-5-1- اهداف اصلی
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، طراحی و پیاده سازی یک نمودار کنترل مناسب برای محصولات شوینده بر اساس مشخصه های کیفی و داده های در دسترس می باشد. و ارزیابی و تاثیر و کارکرد این نمودار برای محصول مورد نظر، به منظور بهبود کیفیت محصولات بررسی خواهد شد.
1-5-2- اهداف فرعی
از آن جا که استفاده از کنترل کیفیت آماری ما را از تغییرات ناگهانی و یا جزئی در کیفیت محصول آگاه ساخته و اجرای اقدامات چاره جویانه را امکان پذیر می سازد و از تولید محصولات معیوب و تحمیل هزینه های سنگین جلوگیری می کند، و هم چنین به دلیل اهمیت و قدرت نمودارهای کنترل در کشف این تغییرات، محقق بر این شد تا با بکارگیری این ابزار در کارخانه ی مورد نظر، منجر به بهبود کیفیت محصولات و بتبع آن حفظ سلامت مصرف کنندگان شود.
1-6- شرح واژه ها و اصطلاحات تحقیق
1-6-1- نمودار کنترل EWMA
در این نمودار با وزنی که به داده های گذشته داده میشود از اطلاعات داده های گذشته برای پیشبینی میانگین فرایند استفاده میشود. به این صورت که:
که در آن ثابت وزنی، مشاهده در لحظه ی ، مقدار میانگین پیشبینی شده در لحظه ی و مقدار میانگین پیشبینی شده در لحظه ی و نقطهی رسم شده در نمودار است.
هر چه مقدار λ بیشتر باشد، وزنی که به دادههای گذشته میدهیم کمتر است.
1-6-2- نمودار کنترل I-MR
در این نمودار یک نمودار برای مقادیر انفرادی و یک نمودار دامنهی متحرک هم زمان با هم نشان داده میشود.
1-6-3- کیفیت
کیفیت مفهوم وسیعی است که تمام بخشهای مختلف سازمان به آن متعهد هستند و هدف آن افزایش کارایی کل مجموعه می باشد، به طوری که مانع پدید آمدن عوامل مخل کیفیت شود و هدف نهایی آن مطابقت کامل با مشخصات مورد نیاز مشتری با حداقل هزینه برای سازمان است که منجر به افزایش رقابت می شود. كیفیت از جمله واژه هایی است كه علیرغم قدمت آن از تعریف مشخص و یكسانی نزد همگان برخوردار نیست. در واقع کیفیت یک مقوله ی چند بعدی است. تعریف سنتی کیفیت بر این اساس که محصولات یا خدمات باید نیازهای مصرف کننده ی آن ها را تامین کند ارائه می شود.