در بحث رسانه یکی از عوامل سرنوشت ساز در جلب مخاطب و حفظ آن در برابر امواج رسانه ای رقیبان ، نقش جلب اعتماد مخاطبان به رسانه است و اگر در سه زمینه کنونی امکانات ارتباطی یعنی “ارتباطات کامپیوتری ” ، ” ارتباطات راه دور” و “وسایل ارتباط جمعی” فاقد باورپذیری باشد یا نتوانند اعتماد و حمایت توده مردم را به دست آورند اعتبار خود را از دست داده و ادامه بقایشان با دشواری مواجه خواهد شد( معتمد نژاد ، 1355).
موضوع اعتماد مخاطب به رسانه بسیارمهم است و این اعتماد در زمینه خبر بیش از همه بخش های دیگر مهم و اثر گذار می باشد و در واقع خبر رسانی ستون فقرات بسیاری از منابع اطلاع رسانی و ارتباطی مهم وپر نفوذ است.
میزان اعتماد مردم به رسانه ها تابعی از میزان اعتبار رسانه است هرچه رسانه از محبوبیت برخوردار باشد میزان اعتبار و اعتماد مخاطب به ان و اخبار ان نیز در بر دارداعتماد مردم و مخاطبان به برنامه های خبری تلویزیون به اعتبار منبع ارتباطی و اطلاع رسانی باز می گردد.
اگر رسانه ای ملی یا عمومی حتی در سطح اخبار محلی دارای کارکردهای غیر حرفه ای ، گزینشی و جهت دار ،بی توجهی به نیاز مخاطب در پرداخت و انعکاس واقعیات جامعه داشته باشد اعتبار خود را از دست می دهد و هم رسانه و نظام را بحران بی اعتمادی مخاطب مبتلا خواهد کرد و چه بسا مردم نسبت به پیام ها و اخبار معتبر و درست به رسانه نیز واکنش حاکی از بی اعتمادی نشان دهند و میزان استفاده و اعتماد به رسانه تنزل یابد و مردم به رسانه جایگزین برای ارضای نیاز های خبری و اطلاع رسانی خود روی آورند.
بنابراین اگر اعتماد مخاطبان خواسته یا نا خواسته نسبت به شیوه خبر رسانی در رسانه داخلی و اخبار محلی سلب شود زمینه مناسبی برای رسانه های رقیب هم داخلی و خارخی مهیا می شود و تمایل مردم به رسانه خارجی گسترش می یابد .
شبکه های استانی صدا و سیما نقش مهمی در جلب اعتماد و رضایت و انعکاس خواست مردم مناطق مختلف کشوربا گویش ها ، قومیت های متفاوت دراستای اهداف رسانه ملی دارند و می توانند به تقویت و ترویج هنجارها و ارزش های سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و دینی بپردازند و با پخش و تولید برنامه های مناسب و مفید و توجه به نیازهای خبری مخاطب به جلیب و افزایش اعتماد مردم به رسانه ملی کمک کند و در کل در روی آوری ویا رویگرائی مردم به نظام سیاسی و اعتماد به آن تاثیر گذار باشد.
در این تحقیق تلاش شده است دیدگاه شهروندان جنوب شرق استان تهران را نسبت به نقاط قوت و ضعف ارائه اخبار و اعتبار و مقبولیت رسانه و میزان اعتماد مردم به بخش خبری 18:30 و عوامل موثر در اعتماد مخاطب به اخبار شهرستانهای استان تهران را مورد بررسی قرار داده و شیوه های مطلوب و مورد نیاز مخاطب شهرستانهای استان تهرانی را به دست آید.
این تحقیق با پرسش از شهروندان شهرستانها در پی بررسی این مسئله است آیا نیاز های خبری شهروندان در خبر 30/18 شبکه تهران بیان می شود؟ آیا تعادل میان اخبار شهر تهران و شهرستانهای استان برقرار است؟شهروندان مایلند بیشتر چه اخباری برای آنان پخش شود و چه عواملی بر اعتماد مخاطبان تاثیر دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
رسانهها دارای سیاستها و خط مشیهای خاص خود هستند که مسئولان ومدیران آنها فعالیت خود را بر اساس آنها استوار میکنند.
مطلع شدن از تحولات و اتفاقات به انسان امکان شناخت و درک بهتر محیط زندگی و رفع احتیاجات فردی و جمعی میدهد.فرد میتواند با آگاهی کامل به حقوق و مسئولیتهای خود، با آسایش و آرامش به زندگی خود ادامه دهد.
نیازهای خبری و اطلاع رسانی دقیق و صحیح از اصلیترین عوامل تصمیمگیری از طرف مخاطبان برای استفاده از محصولات و خدمات رسانهای است. مرتون و لازارسفلد در مقاله معروف خود با عنوان رسانههای جمعی و سلیقه مردم و کنش سازمان یافته، کارکرد رسانهها را به خوبی مطرح میکنند.این دو معتقدند که رسانهها از طریق ارائه درست یا نادرست مطالب باعث جهتگیری افراد میشوند و به نوعی قادر هستند که یک طرز تفکر عمومی در جامعه ایجاد کنند(میرفخرایی ،1385).
تاثیرگذاری بر افکار دیگران و تلاش برای ایجاد تحول در آنها، ریشه ای طولانی و تقریبا ً به قدمت عمر بشر دارد . انسانها همواره کوشیده اند عقاید خود را، به همنوعان خود بقبولانند.
خبرگزاریها و رسانههای جمعی جهانی با اتکا به قدرت فن آوری ، توان نرم افزاری ، فکر و تدارک اطلاعات خود به ارائه چهره ای مخدوش از برخی حکومتها ،فرهنگها، اقوام و یا اذهان می پردازند و به شکلی نظام مند در جهت دهی به افکار عمومی جهانی و شکل گیری عقاید و گرایشها و رفتارهای مورد نظر خود تلاش می کنند.
شرط اصلی برای تاثیر گذاری بر ذهنیت اجتماعی مخاطبان به کارگیری شیوه های مطلوب ارائه خبر است. شیوه هایی که نه تنها توجه مخاطب را جلب و حافظه او را تقویت می کند بلکه به دلیل رعایت شکل ارائه متعادل خبر اعتماد وی را نیز جلب می کند.
شناخت مخاطبان تلویزیونی و آگاهی از دیدگاهها و نظرات انان در کنار تلاش در مسیر براورده کردن نظرات انان مولفه موثر در اعتماد سازی مخاطب است و امروزه برای برنامه سازان تلویزیونی و خبری یک ضرورت واقعی است .
غفلت از این امر تنها اتلاف هزینه و وقت را برای رسانه در بر خواهد داشت .به همین دلیل است که ” هوارد کوارتز” با تعبیری طنز آمیز در خصوص ضرورت و اهمیت شناخت مخاطب و توجه به نظرات و دیدگاههای آن می گوید: ” تفاوت میان شناخت مخاطب و غفلت از آن مانند تفاوت میان کسی است که با مسلسل به سوی آسمان شلیک می کند ، به امید آنکه پرنده ای را شکار کند و کسی که با تفنگی مجهز ، به آبگیری از پیش ساخته می رود ، هدف می گیرد و پرنده ای را شکار می کند .( قاضی زاده ،1380،ص98).
از منظری دیگر نیز می توان گفت این رسانه در سالیان اخیر رشد چشمگیری داشته و در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله کشور ما ، بیشتر اوقات فراغت مردم را پر کرده است و اکثر مردم از این وسیله همه گیر سود می برند.
رسانه یکی از ابزارهای اصلی و نفوذ درافکار عمومی به شمار می رود و دولت ها یا بخش خصوصی آن را در جهت اهداف مورد نظر خویش به کار می برند.
به گفته کارشناسان، امروزه کشورها به منظور پیشبرد سیاستهای مورد نظر خود از رسانه ها در جایگاه سلاحهای پیشرفته نظامی استفاده می کنند.
“تیموتی گرین ” در کتاب ” چشم جهانی ” به نقل از یک پروفسور جامعه شناس می نویسد: ” بعد از بمب هیدروژنی تلویزیون خطرناک ترین چیز در جهان امروز است.(بیریوکف،1372،ص208)
یکی از مباحث مورد نظر پژوهش های ارتباطات اجتماعی ، شناسایی مخاطبان پیام ، علایق و نظرات آنها می باشد .(معتمد نژاد،1348،ص7)
شناخت دیدگاه ها و مولفه های اعتماد مخاطبان برای رسانه ها از اهمیت وافری برخورداراست ،چرا که رسانه ها تلاش می کنند بدانند که نقطه های برجسته تفکرات مخاطبان چیست تا از اینطریق خوراک رسانه ای خویش را برای آنها مهیا کنند. هجوم شبکه های مختلف خبری تلویزیونی در کشورهای مختلف که عمدتا از سوی کشورهای پیشرفته به سوی جهان سومی ها روانه شده است از مصادیق همین امر به حساب می آید.
جعبه جادویی (تلویزیون ) هنوز قادر است با پشت سر گذاشتن مرزها و زمان ها افکار عمومی رابه تسخیر خود در آورد از آنجا که این رسانه به عنوان یکی از ابزار اصلی نفوذ در افکار عمومی است ضرورت ارائه درست و صحیح خبر و اعتماد سازی برای جلب مخاطب در رسانه انکار ناپذیر است .
بدون شک این اعتماد مخاطب به رسانه است که موجب استفاده مستمر اطلاعاتی یک مخاطب از آن می شود.
شناخت دیدگاهها و مولفه های اعتماد مخاطبان برای رسانه از اهمیت وافری برخوردار است چرا که رسانه تلاش می کند تا بداند تفکرات مخاطب چیست و بر اساس ان خوراک رسانه ای خویش را برای انان مهیا می کند هجوم شبکه های مختلف خبر تلویزیونی ماهواره ای از سوی ابر قدرت ها و اپوزیسیون ها به همین دلیل است .
اما رسانه ملی در کشور ما که در 6 شبکه سراسری و 32 شبکه استانی ان اخبار از بخش های مختلف خبری پخش می کند که نوعی یکنواختی و شبیه هم بودن در ان قابل روئت است .
در حالیکه بخش های مختلف خبر باید نیاز های متنوعی از مخاطبان را پاسخگو باشد در این میان اخبار استانی و محلی باید بیشتر از سایر بخش ها خبر نیاز مخاطبان را براورده نماید .
به هر حال وجود رابطه تعاملی میان مخاطب و رسانه وتلاش برای حفظ و تقویت آن از موضوعات مهم و ضروری در عرصه رقابت و اعتماد سازی رسانه ها است.
تحقیق در باره رسانه ها، بویژه اخبار رسانه های تصویری درکشور اندک است .حتی تعداد کتابهایی که در زمینه اعتماد و نیاز مخاطب تلویزیونی ترجمه و تالیف شده است به اندازه انگشتان دست نیست.
اغلب منابع و کتابهایی که تاکنون درزمینه اخبارو گزارش در داخل کشورتالیف و ترجمه شده است بیشتر درباره حرفه روزنامه نگاری است ودرباره گزارش تلویزیونی تنها در چند سال اخیر حدود سه کتاب تالیف شده است .
این پیان نامه با برسی عوامل موثر در استفاده مخاطب از خبر و اعتماد مخاطب به اخبار استانی پژوهشی نو و جدید می باشد که می تواند عوامل موثر بر اعتماد مخاطب را به مدیران رسانه معرفی کند.
این تحقیق در پی دست یابی به عوامل موثر در ایجاد اعتماد مخاطبان جنوب شرقی استان تهران نسبت به خبر 18:30 شبکه استان تهران است و میزان استفاده مخاطبان و اولویت ها و نیاز های خبری این مخاطبان را مورد بررسی قرار می دهد.
سیاست گذاران و دست اندرکاران رسانه ملی با استفاده از یافته های این پایان نامه می توان مهمترین عوامل اعتماد مخاطب به اخبار شبکه استانی و نیاز های شهروندان شهرستانی استان تهران را که پر جمعیت ترین شهرستانهای کشور را در خود جای داده است را به عنوان نمونه خوبی برای سایر استانهای کشور به منظور شناخت نیازهای مخاطب ، جلب اعتماد و نگهداری توجه مخاطب به رسانه ملی در جهت تقویت انسجام و همبستگی ملی معرفی کرد .
بیش از یک دهه از دوره گذار از سیستم آنالوگ به دیجیتال در کشور میگذرد. این تغییر با فراز و نشیبهای فراوانی روبرو بودهاست. تحریم اقتصادی، ضعف سرمایهگذاری، توجهنکردن به ساختارهای نوین رسانهای و اصرار بر بومیکردن صنایع و تولیدات تا سرحد امکان باعث شده است پروژههای بزرگی چون دیجیتالی شدن تلویزیون در کشور با تعلل و مشکلاتی اجرا شود. «درسالهای 1383تا1385 زمانی که طرح «اتوماسیون» رادیویی کشور برای اولینبار به عنوان پایلوت در رادیو گیلان اجرا شد مسائل مالی، نبود تجربه قبلی، وجود ضعفهای ساختاری در نرمافزارها و سختافزارها، تعدد مراکز تصمیمگیری، مقاومت افرادی که به خاطر ترس از مخاطرات احتمالی با اجرای طرح مخالفت میکردند، همچنین تمارض باطنی تعدادی از کارکنان با این تغییرات، آموزشناپذیری بعضی از افراد بخصوص نیروهای قدیمی، باعث شد طرح با مسائل عدیدهای مواجه و اجرای آن طولانی شود. درسال 1386 اجرای طرح نیوزروم در تلویزیون مرکز گیلان به عنوان دهمین مرکز کشور آغاز گردید و به دلیل تنگناهای مالی تجهیزات آن به مرور خریداری و یکی پس از دیگری نصب شد»(مشاهدات عینی محقق). درحال حاضر بسیاری از شبکههای استانی و سراسری بین 50 تا 100 درصد از امکانات نیوزروم برخوردار هستند. شبکه العالم از ابتدای تاسیس از اتاق خبر دیجیتال یکپارچه استفاده کرد، شبکههای یک، خبر ، «پرس تی وی» و «هیسپان تی وی» از بهترین امکانات و تجهیزات روز دنیا برای تولید و ارایه اخبار بهرهمند هستند.با این وجود علیرغم موفقیتهای نسبی در تولید و ارایه اخبار، انتقاداتی به عملکرد این شبکهها وارد است. بهعبارتی در سپهر رقابتی جدید که غولهای رسانهای چون سی ان ان، بی بی سی، فرانس24 ، الجزیره و…مخاطبان را در معرض انبوهی از اطلاعات قرار دادهاند، سازمان صداوسیما تلاش نموده است با برنامهریزی و اتخاذ استراتژی مناسب،صرف هزینههای کلان برای توسعه شبکههای رادیویی و تلویزیونی داخلی و خارجی، تجهیز شبکهها به تجهیزات مدرن و جذب نیروی انسانی کارآمد پاسخگوی نیازهای خبری و اطلاعاتی مخاطبان داخل و خارج از کشور باشد.
اکنون این سوال مطرح است چرا با وجود بکارگیری امکانات وتجهیزات وسیع و اجرای صدها طرح تحقیقاتی در حوزه اخبار و نظرسنجیهای مستمر، برخی اشکالات شکلی و محتوایی کماکان در پخش اخبار به چشم میخورد.
به اعتقاد محقق اقدامات سازمان بیشتر با رشد حوزههای مختلف همراه بوده است و برای دستیابی به توسعه نیازمند بررسی همه عوامل و مشخص کردن نقاط قوت و ضعف و سهم هر یک در افزایش و یا کاهش کمیت و کیفیت اخبار هستیم. تحقیق حاضر بنا بر ماهیت خود سعی دارد نقش عوامل درونسازمانی اتاق خبر را بر کمیت و کیفیت اخبار تلویزیونی بررسی نماید. منظور ما از عوامل درونسازمانی در این تحقیق مقولههای منابع انسانی، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، ابزار مادی و سرمایهای است که بهعنوان متغیرهای مستقل پژوهش بهشمار میروند . متغیرهای وابسته تحقیق همانگونه که در موضوع مطرح شده است دو مقوله کمیت و کیفیت اخبار هستند. مسئله و دغدغه محقق از طرح مقولات فوق بررسی و کشف این واقعیت است که با توجه به احتمال وقوع برخی اشکالهای مختلف در پخش اخبار، عوامل درونسازمانی بهطور خاص و هریک این عوامل (منابع انسانی، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، ابزار مادی و سرمایهای) چه سهمی در کاهش یا افزایش کمیت و کیفت اخبار دارند.
1-3اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
«مهمتر از همه قضیه اخبار است. این جمله را «امام خمینی »رهبر فقید انقلاب اسلامی در سال 1359 در دیدار با مدیر عامل وقت صدا و سیما بیان فرمودند تا توجه خاص خود به مقوله حساس اطلاعرسانی و ظرافتهای موجود در آن را نشان دهند. مواد 16، 17 و 18 اصل 175 قانون اساسی (مسایل خبری) بیان می کند که صدا و سیما با حضور دایمی خود در جامعه باید همواره منعکس کننده صدیق وقایع و رویدادهای مهم اجتماعی باشد و واقعیتها را به اطلاع مردم برساند. صدا و سیما باید رویدادها، فعالیتها و مسایل سراسر کشور را با توجه به اولویتهای منطقهای بطور عادلانه در برنامه سراسری منعکس نماید. صدا و سیما موظف است آخرین اخبار و اطلاعات صحیح و مهم کشور و جهان را که مفید و مورد نظر اکثریت مردم باشد، به صورتی کوتاه و گویا منتشر نماید»( مسرور،1388، ص14). آگاه شدن و دسترسی مردم به اطلاعات از این جهت اهمیت دارد که قرن حاضر و جهان امروز با دانایی و اطلاعات، و ارتباطات همراه با تکنولوژی به پیش میرود و سرعت چنان شتابان است که ایستایی در مقابل آن غیر قابل تصور و حتی غیرممکن است و چنانچه در مقابل آن قرار بگیریم درهم شکسته و در صورت عدم هماهنگی با آن، عقب مانده و از قافله جهانی دور خواهیم ماند. به قول مک لوهان که درباره مقاومت در برابر تکنولوژی میگوید، «اگر بخواهیم در برابر کارکردهای جدید تکنولوژی، گرایشهای سنتی خود را حفظ کنیم، فرهنگ سنتی ما همانند اسکولاستیکدر نهایت از میان خواهد رفت.» (دادگران،1379، ص 91).
توجه به موارد فوق و اهمیت یافتن روزافزون دسترسی به خبر که امروزه تبدیل به نیازی اساسی برای تصمیم گیری برای امور روزمره آحاد جامعه شده است، ضرورت بررسی چگونگی انتقال اطلاعات و اخبار به مخاطبین بیشتر نمایان میشود. در این بین رسانههای جمعی به دلیل خیل انبوه مخاطبان، بیشترین توجه را به خود معطوف کردهاند. از سوی دیگر«رسانههای جدید از تفاوت میان رسانههای گوناگون کاسته و فعالیتهای ارتباطجمعی و خصوصی را به هم نزدیک کردهاند»(مککوایل،1388 ، ص10). با توجه به مطالعات سایر محققان و مشاهدات کارشناسان در شرایط حاضر بسیاری از اشکالات ساختاری و محتوایی خبر را باید درحوزه درونسازمانی بهویژه در منابع انسانی جستجو کرد، حوزهای که کمتر مورد توجه عمیق و نگاه ژرف پژوهشگران قرار گرفته است. لذا در شرایطی که مخاطبان روز بهروز در گزینش اخبار حرفهایتر عمل میکنند و از فرصت انتخاب بسیار بالایی برخوردار هستند، ضرورت اجرای چنین پژوهشهایی بیش از پیش احساس میشود. بطور قطع یافتههای این تحقیق با رمزگشایی دقیق از سهم هر یک از عوامل درون سازمانی در کاهش یا افزایش کمیت و کیفیت اخبار میتواند چشم انداز مناسبی را برای مدیران و تصمیمگیران حوزه خبر بهویژه فعالان نیوزروم فراهم کند. این تحقیق به روش پیمایشی اجراء میشود و در صورت لزوم، علاوه بر ابزار پرسشنامه از مصاحبه عمیق هم استفاده میشود. تحقیق حاضر از این جهت که نقش همه عوامل درونسازمانی اتاق خبر را بر کمیت و کیفیت اخبار بطور همزمان بررسی میکند بر تحقیقات پیشین رجحان دارد. پژوهش حاضر در حد بضاعت خود محورهای اساسی موجود در سازمان اتاق خبر را مورد تدقیق قرار خواهد داد. نظر به اهمیت پیش گفته، رسانهها و نقش کلیدی این رسانهها در زندگی روزمره، تحقیق حاضر بر آن است میزان تاثیر عوامل درونسازمانی اتاق خبر بر کمیت و کیفیت اخبار را از منظر کارشناسان بررسی و توصیف نماید.
به لحاظ لغوی واژۀ هویت (identity) از واژۀ (identitas) مشتق شده و به دو معنای ظاهراً متناقض بكار میرود؛ نخست همسانی و یكنواختی مطلق؛ دوم تمایز كه در برگیرندۀ ثبات یا تداوم در طول زمان است. هرچند دو معنای نامبرده متناقض و متضاد بهنظر میآیند، ولی در اصل به دو جنبۀ اصلی و مكمل هویت معطوف هستند. مانوئل كاستلز از منظری مدرن هویت را همچون «ساخته شدن فرآیندی معنا بر پایۀ یك ویژگی فرهنگی یا یك دسته ویژگیهای فرهنگی كه بر دیگر منابع معنا برتری دارند» تعریف میكند. وی معتقد است كه همانگونه كه نقشها كارویژهها را سازمان میدهند، هویت هم معنا را سازمان میدهد. (كاستلز،1997: 7؛ به نقل از گلمحمدی،1386: 225). هرچند از نظر نباید دور داشت كه كاستلز در مقدمۀ كتاب «جامعۀ اطلاعاتی» خود، در مورد هویت، عمده مباحث این حوزه را بر هویتهای مدرن متمركز كرده و از ظهور هویتهای مقاوم در هیئت جمعیتهای دینی، فرهنگی، ملی، قومی و محلی سخن میگوید؛ و همچنین یادآوار میشود كه این هویتهای جدید را میتوان در سه مقولۀ كلی جای داد كه وی آنها را با عناوین «هویت مشروعیتبخش»، «هویت مقاومت» و «هویت برنامهای» معرفی میكند (كاستلز، 1994: 22).
اغلب صاحبنظران هویت ملی را به مثابه امری روانشناختی و جامعهشناختی میدانند. از جمله تاجفل هویت اجتماعی را با عضویت گروهی پیوند میزند و عضویت گروهی را متشكل از سه عنصر میداند: عنصر شناختی (آگاهی از اینكه فرد به یك گروه تعلق دارد)؛ عنصر ارزشی ( فرضهایی دربارۀ پیامدهای ارزشی مثبت یا منفی عضویت گروهی)؛ و عنصر احساسی (احساسات نسبت به گروه و نسبت به افراد دیگری كه رابطهای خاص با آن گروه دارند). بر این اساس هویت اجتماعی از دیدگاه تاجفل عبارت است از آن بخش از برداشت یك فرد از خود كه از آگاهی او نسبت به عضویت در گروه (گروههای) اجتماعی سرچشمه میگیرد، همراه با اهمیت ارزشی و احساسی مربوط به آن عضویت. ( تاجفل،1998: 9؛ به نقل از گلمحمدی،1386: 222). بر این اساس میتوان هویت اجتماعی را نوعی خودشناسی فرد در رابطه با دیگران دانست. به بیان دیگر فرایند هویتسازی این امكان را برای یك كنشگر اجتماعی فراهم میكند كه برای پرسشهای بنیادی معطوف به كیستی و چیستی خود پاسخی مناسب و قانعكننده پیدا كند. از دیدگاه برون[1] نیز، هویت معطوف است به بازشناسی مرز میان خودی و بیگانه كه عمدتا از طریق همجنسیهای اجتماعی و انفكاك درونگروه از برونگروهها ممكن میشود. اهمیت تمایزها، تنشها و ستیزهای گروهی، حتی در شرایط نبود تضاد منافع، از این جنبۀ هویت ناشی میشود (برون،1999: 790؛ به نقل از گلمحمدی،1386: 224).
هویت ملی از منظر اندیشمندان در واقع یكی از انواع هویت جمعی است. هویت جمعی آنطور كه رزازیفر بیان میكند «شیوۀ مشترك در نحوۀ تفكر (ارزشها، اعتقادات، هنجارها، نمادها، رویكردها)، احساسات و تمایلات یك گروه كه نوعی احساس تعهد و تكلیف نسبت به آن گروه را برمیانگیزد» تعریف میشود. وجود و نتیجۀ هویت جمعی، احساس پایبندی و دلبستگی و تعهد به اجتماع و گروه است؛ بهعبارتی مقصود از پایبندی، اعتقاد و دلبستگی به هنجارها و ارزشها و مقصود از تعهد نیز مشاركت در جهت توسعه و تثبیت ارزشها و هنجارها در گروه مربوطه است( رزازیفر،1379:104؛ابولحسنی،1389: 18). بنابراین، میتوان نتیجه گرفت دو عنصر عمده و مشترك هویت جمعی، احساس تعهد و تعلق عاطفی است.
1ـ1 ابعاد هویت ملی
با توجه به مباحث بالا، هویت ملی را میتوان مجموعهای شناختی، اعتقادی و روانی دانست كه با تاثیرگذاری بر كنشهای اجتماعی، موجب
همبستگی و انسجام در سطح ملت میشود. در یك نگاه كلی مولفههایی مختلف هویت ملی عموماً به صورت ذیل جمع بندی شدهاند:
بعد جامعهای: «بعد جامعهای هویت ملی، در ارتباط با كیفیت روابط اجتماعی فرد با نظام كلان اجتماعی است. در صورت تقویت مناسبات و روابط فرد با جامعه، هویت جمعی در سطح جامعه شكل میگیرد كه همان «مای ملی» را محقق میكند.
بعد تاریخی: «بعد تاریخی هویت ملی را می توان از آگاهی مشترك افراد یك جامعه از گذشتۀ تاریخی و احساس دلبستگی به آن، احساس هویت تاریخی و همتاریخپنداری، پیوند دهندۀ نسلهای مختلف به یكدیگر دانست كه مانع از جدا شدن یك نسل از تاریخش میشود.»
بعد جغرافیایی: «محیط جغرافیایی تبلور فیزیكی، عینی، ملموس و مشهود هویت ملی بهحساب میآید. برای شكلگیری هویت واحد ملی، تعیین محدوده و قلمرو یك سرزمین مشخص، ضرورتی تام دارد. به عبارتی نگرش مثبت به آب و خاك به عنوان یك كشور و یك سرزمین معین كه از جایگاه مشخصی در نظام هستی برخوردار باشد، هویت جغرافیایی نامیده میشود.»
بعد فرهنگی: «مقصود از فرهنگ، مجموعۀ ذهنی و روانی مشتركی است كه در گذشتۀ تاریخی شكل گرفته و طی آن فرآیند جامعهپذیری به نسلهای بعدی منتقل گردیده و نسلهای نوین، آن را به عنوان میراث گذشته به ارث بردهاند. مجموعهای كه آن را میتوان شامل: ارزشها، هنجارها، نمادها، اعتقادات، احساسات و رویكردهایی برشمرد كه در زمینۀ خانواده، اقتصاد، سیاست، مذهب، جامعهپذیری و تفریحات در بین مردم یك جامعه به صورت وجدان جمعی درآمده است.»
بعد سیاسی: «هویت سیاسی مهمترین مولفۀ هویت ملی را تشكیل میدهد. هویت ملی در بعد سیاسی بدین معنی است كه افراد از لحاظ فیزیكی و قانونی عضویت نظام یا ساختار سیاسی هستند، داخل مرزهای ملی یك كشور زندگی میكنند و موضوع و مخاطب قوانین آن كشور هستند؛ همچنین خود را از لحاظ روانی از اعضاء سیستم میدانند. از اینرو عشق و علاقۀ قلبی به یك سیستم سیاسی و میانی ارزشی و مشروعیت آن
به عامل عمدهای در تقویت همبستگی و پیوند ملی خواهد بود.»
بعد دینی: «دین و مذهب به مثابه یكی از ریشهای ترین عناصر فرهنگی در جوامع به عنوان یكی از عوامل اساسی تشكیل دولت و ملت مورد توجه بوده است. وجود دین مشترك در درون یك قلمرو و سرزمین مشترك همواره به عنوان یكی از مبانی شكلگیری همبستگی ملی در جوامع مطرح بوده و نقشی اساسی در پیدایش وفاق و انسجام اجتماعی ایفا كرده است»(ابوالحسنی،1389: 22-20).
به هرروی، هویت ملی، مجموعهای از گرایشها و نگرشهای مثبت نسبت به عوامل، عناصر و الگوهای هویت بخش و یکپارچه کننده در سطح یک کشور به عنوان یک واحد سیاسی است.
در طی دو دهه گذشته، رواج جهانی توسعه پایدار، صنایع معدنی را به تامل در مورد راهبردهایی سازگارتر و هماهنگ تر با محیط زیست واداشته است. با توجه به اینکه تاثیر بهره برداری از منابع معدنی روی زمین دربرگیرنده سایت معدن، با بستن معدن از بین نخواهد رفت، در هنگام بستن معدن، باید زمین بر جای مانده از معدنکاری را برای جوامع محلی به شکلی مفید در آورد به طوری که خطری برای اکوسیستم میزبان نیز نداشته باشد(Cao: 2007: 474).
در واقع، تجلی توسعه پایدار در حرفه ای چون معدنکاری که با منابع تجدیدناپذیر سر و کار دارد، در بازسازی موفقیت آمیز زمین معدنکاری شده نهفته است. برای داشتن یک بازسازی موفق پیش از هر چیز نیاز به دانستن خروجیها، یا همان اهداف بازسازی است. مطابق با تقسیم بندی آژانس حفاظت از محیط زیست استرالیا (EPA) به طور کلی عملیات بازسازی معدن، به منظور رسیدن به یکی از اهداف( صفحه بعد)، به انجام می رسد(Monterroso: 1998: 444):
– بازگردانی ناحیه، به شرایط پیش از معدنکاری به دقیق ترین وجه ممکن، به شکلی که اکوسیستم منطقه دستخوش آماده سازی ناحیه جهت یک کاربری بهینه می گردد که با کاربری اولیه سایت کاملا تفاوت دارد. در این حالت، کاربری جدید اتخاذ شده، کلا منافع بیشتری نسبت به کاربری پیش از معدنکاری برای جامعه در پی خواهد داشت.
– تبدیل نواحی با ارزش های اکولوژیکی بالا که بهره وری پایینی پیش از معدنکاری داشته اند، به یک شرایط بهره ده و باثبات را احیا می گویند.
به عبارت دیگر، معدنکاری، استفاده ای موقت از زمین است و اصل توسعه پایدار، استقرار و تثبیت یک کاربری زمین نهایی قابل قبول را پس از بستن معدن، تحمیل می کند. بنابراین، هسته مرکزی بازسازی معدن، شناسایی پتانسیل زمین های معدنکاری شده برای کاربری هایی سودمند از نظر اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی است. منظور از انتخاب یک کاربری بهینه برای یک زمین معدنکاری شده، شناسایی کاربری های نهایی پاینده است؛ برازندگی زمین در کنار آسیب پذیری خود کاربری، پایندگی یک کاربری را تعریف می کند. به طوریکه یک کاربری نهایی پایدار، باید دارای حداکثر برازندگی و حداقل آسیب پذیری باشد( سلطان محمدی: 1386).
2-1- اهداف تحقیق
– امکان سنجی تغییر وضعیت معدن متروکه روباز دره زرشک به ناحیه گردشگری
– بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی درپی ایجاد سایت توریستی در منطقه
3-1- هدف اصلی
– تحقق برپایی توسعه پایدار از طریق تبدیل یک معدن متروکه روباز در روستای دره زرشک( از توابع تفت) به یک سایت توریستی – تفریحی برای گردشگران داخلی و خارجی
4-1- پیشینه تحقیق
در سطح جهانی، در زمینه تغییر کاربری معادن متروکه به سایت توریستی به عنوان نمونه می توان به دو سایت توریستی- تفریحی کیمبرلی و گلدریف سیتی در آفریقای جنوبی و نیز به پروژه ادن (Eden Project) در انگلستان اشاره کرد که هریک در نوع خود قابل توجه و منحصر بفرد می باشند. همچنین نمونه های دیگری از این دست و با کاربری های متنوع وجود دارند که در فصل بعد مورد بررسی قرار گرفتهاند. از آنجا که موضوع این پایان نامه در نوع خود و در سطح ملی، احتمالا مقولهای جدید است چراکه نمونه مشابهی برای مطالعه و بررسی و مقایسه در زمینه تغییر کاربری معدن متروکه صرفا به سایت توریستی یافت نگردید به جز پایان نامه ارشد سلطان محمدی(1386) در رشته استخراج معدن دانشگاه پلی تکنیک، در زمینه تحلیل برازندگی معدن موته در استان یزد، که بر تحلیل برازندگی پس از معدنکاری تاکید دارد. از این رو امید است تا در آینده ای نزدیک، با توجه به منابع معدنی و نیز ازدیاد معادن متروکه روباز در مملکت ما، در بررسی و امکان سنجی تغییر کاربری آن معادن متروکه و نیل به اهداف بلندمدت در زمینه گردشگری پایدار، در این باره اهتمام بیشتری صورت پذیرد.
5-1- سوال ها و فرضیه های تحقیق
1-5-1- سوال ها
– آیا بر مبنای تحلیل برازندگی معدن متروکه مذکور، تغییر کاربری منطقه معدنکاری شده(دره زرشک)، توانایی حفظ پویایی اقتصادی این مکان را دارد یا خیر؟
– با توجه به شرایط ذکر شده در این تحقیق و با بررسی تمام گزینه ها،آیا امکان تبدیل به سایت توریستی( گردشگری- تفریحی)، پس از بهره برداری از این معدن، وجود دارد یا خیر؟
2-5-1- فرضیه ها
– بنظر می رسد تغییر کاربری معدن متروکه دره زرشک پس از بهره برداری میتواند پویایی اقتصادی این مکان را حفظ نماید.
– تغییر کاربری سایت معدن متروکه روباز دره زرشک ، امکان آن را دارد تا به یک سایت توریستی بدل گردد.
6-1- متغیرها و شاخص های تحقیق
1-6-1- متغیرهای مستقل
– جامعه محلی( میزبان)
– اقلیم منطقه( میکروکلیما)
– اثرات باقیمانده از عملیات بهره برداری و استخراج معدن( در مدت 13 سال)
7-1- متغیرهای وابسته
– امکان تغییر کاربری سایت معدن متروکه
– امکان پیاده کردن گزینه های رایج کاربری سایت معدن متروکه
– امکان بدل شدن این سایت به یک سایت توریستی- تفریحی
– پیاده کردن ایده اکوتوریسم در منطقه( روستای دره زرشک)، بر مبنای توسعه توریسم پایدار.
8-1- روش تحقیق و مراحل انجام کار
تصمیم گیری در مسایلی از نوع توسعه پایدار، که در آن متغیرهای سنجش ناپذیر و محدودیت های ضد و نقیض زیادی وجود داشته و این تصمیم گیری باید افراد ذینفع مختلف با علایق و ارزشهای متضاد را که در تعامل با یکدیگرند متقاعد سازد، کار بسیار پیچیده ای می نماید. بنابراین تنها راه حل برخورد با چنین مسائلی، داشتن یک دید چند بعدی نسبت به آنهاست. لذا تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه [1]MADM، که کاربرد تعداد بسیاری از آنها امروزه رواج پیدا کرده است، برای تحلیل چنین مسائلی، بسیار مناسبند( عطایی: 1389: 47).
در مرحله اصلی این پایان نامه که به تفصیل در بخش پنجم به آن پرداخته خواهد شد، با همکاری تنی چند از کارشناسان مربوطه پرسشنامه های تدوین شده پاسخ داده شد و با تکنیک نرم افزار(Expert Chioce) به گزینه های مورد بحث بر اساس معیارها و شاخص های مربوطه وزن دهی گردید.
برای ارزیابی اوزان شاخص ها استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبیAHP[2]می تواند بسیار راهگشا باشد. با این حال در هنگامی که تعداد شاخص ها و گزینه ها زیاد بوده و نیاز به تصمیم گیری های گروهی باشد، مقایسات زوجی مورد نیاز این روش، می تواند زمان بر و طاقت فرسا باشد. در این صورت استفاده از روش های ساده تر همچون روش مقیاس توصیه می گردد (همان منبع: 48).
[1]Multi- Attribute Decision- Making
[2]Analytical Hierarchy Process
امروزه اکثریت طرح های زیست محیطی سعی بر شناخت اقلیم منطقه دارند اجرای طرح های عمرانی ، اقتصادی ، کشاورزی و … نیاز به شناخت نابهنجاری های اقلیمی جهت برنامه ریزی صحیح و قابل قبول داشته و از این رو ضرورت و اهمیت مطالعات اقلیمی در کالبد برنامه ریزی در سطوح مختلف جامعه قابل لمس است (خزانه داری وهمكاران، 1387: 217 ).
در استان اردبیل طی سالهای اخیر بدلیل نابهنجاری های اقلیمی رخ داده نظیر روند افزایش دما بویژه در فصل زمستان ، فراوانی رخداد بادهای گرم و افزایش تبخیروتعرق پتانسیل ، کاهش بارش ها مخصوصا بارش برف ، خشکسالی های حادث شده طی سالهای اخیر و برداشتهای غیراصولی از منابع آبی که در نهایت موجب پایین آمدن سطح آبهای زیرزمینی شده است ، منطقه مورد نظر به سوی بحران آب و هوایی و كمبود منابع آب در آینده به پیش برد(همتی وهمكاران، 1384 :5).
یکی از روش های نوین افزایش منابع آبی ، استفاده از تکنیک بـــارورسازی ابرها در بالادست حوضه های آبریز می باشد که بارش بویژه در فصول سرد سال می تواند تامین کننده بخشی از منابع آب استان در نیمه دوم سال زراعی باشد.
2-1- ادبیات نظری پژوهش
بحث باروری ابرها[1] كه بعنوان شاخهای از علم تعدیل آب و هوا[2] شناخته میشود ، نوعی رفتار هوشمندانه با ابرها و سیستم های ابری و در جهت افزایش بارش در ابرهایی است كه فرایندهای بارش در داخل آنها در حال شكلگیری و اجرا است. به عبارت دیگر هر عملی كه باعث تحریك ابر و تغییر در فرآیندهای درونی ابر گردد با پاشیدن یا تلقیح گردههای سرد، مانند یخ خشک (انیدرید کربنیک) و یا مواد شیمیائی دیگر نظیر یدور نقره[3] به داخل ابرها و یا در پایه آنها موجب انگیزش ابر و تسریع در وقوع بارش میشود، باروری ابر نامیده میشود(انجمن تعدیل آب و هوای كالیفرنیا، 1977).
عامل باروركننده برحسب دمای ابر تفاوت دارد. در ابرهای سرد (دمای ابر زیر صفر درجه) از یخ خشك و یدور نقره استفاده میشود و در ابرهای گرم (دمای ابر بالای صفر درجه) از قطرات آب و نمك طعام استفاده میشود(علیزاده، 1379: 104).
در حال حاضر اکثر روش های بارورسازی ابرها ، به سه روش ذیل اجراء میشود:
الف) تکنیکهای پرتاب موشک: که در آنها از راکت های حاوی بذرهای بارور کننده برای پرتاب از سطح زمین تا ارتفاع ۷۰۰۰ تا ۸۰۰۰ متری
استفاده میشود.
ب) تکنیکهای هوائی: با استفاده از انواع هواپیماها و تزریق مواد شیمیائی چون یدور نقره ، نیتروژن مایع و… در ابرهائی که که دمای آنها بین 5- تا 25- درجه سلسیوس باشد.
روش هوایی به سه طریق باروری در پایه ابر، درون ابر و تاج ابر صورت میگیرد. در این روش مواد لازم برای تولید هستههای میعان را با استفاده از هواپیما به ابر تزریق میكنند. بعد از شلیك گلوله حامل مواد توسط هواپیما به داخل ابر، حدود 20 تا 40 دقیقه بعد از تزریق ، ابر شروع به باریدن می كند. این مدت، زمانی است كه ابر از مكانی كه برای باریدن در نظر گرفته شده، فاصله میگیرد. زمان تأثیر مواد باروری باتوجه به سرعت و حرکت ابر، در فاصله 50-40 کیلومتری محل تزریق اثرات بارورسازی نمایان میشود.
هواپیما دارای مزیت امكان حمل مواد مورد استفاده و پاشیدن آن دقیقاً در محل انتخاب شده میباشد ولی چون فقط زمان كوتاهی در محل مورد نظر قرار میگیرد و به سرعت از آن دور میشود برای اجرای یكسری عملیات كه دارای بازده اقتصادی قابل توجه باشد؛ بسیار گران تمام میشود. ضمناً برای انجام عملیات، چندین هواپیما باید چندین بار متوالی در پرواز باشند كه علاوه بر خطرات ناشی از ابرهای رعدوبرقدار؛ خطر پرواز بر نواحی كوهستانی (بویژه در زمان عدم امكان دید) نیز وجود دارد.
ج) تکنیکهائی ژانراتورهای زمینی: در این روش سیستمهای تولید هستههای انجماد بهعنوان ژنراتورهای تصعید یدور نقره در سکوهای زمینی نصب شده و با سوزاندن محلولهای یدور نقره یا مواد دیگر را در زیر ابرها منتشر میکنند.در این روش نیز محدویتهایی وجود دارد بدین صورت كه برای رساندن هستههای رها شده از ژنراتورها (یدور نقره) به داخل ابر؛ باید جریانات صعودی طبیعی از پایین به بالا در ابرها وجود داشته باشد. بدین ترتیب زمان و جهت خروج یدور نقره از ژنراتورها باید به طور دقیق پیشبینی شود(گریفیث، 1993).
نکاتی مهم در مورد باروری ابرها:
1- تا به حال نشانهای وجود ندارد که باروری ابرهای یک منطقه باعث کاهش بارش در مناطق مجاور شده باشد (حتی تا شعاع 160 کیلومتری).
2- موادی که در باروری ابرها استفاده میشود مثل نمک ، یخ خشک ، اوره یا یدور نقره هرگز باعث آلودگی نمیشود و خطری ایجاد نمیکند زیرا مقدار این مواد بسیار ناچیز است.
3- تجربه کشورهای دارای این تکنولوژی در سطح جهان نشان داده است که باروری ابرها میتواند مقدار بارش را بین 10 تا 25 درصد افزایش دهد(انجمن تعدیل آب و هوای كالیفرنیا، 1977).
[1] – clouds fertilization
[2] – Weather Modification
[3] – Agi