در عصر رقابت کنونی که بازارها هر لحظه به رقابت آزاد و کامل نزدیک و نزدیک تر می شوند و هر لحظه تنوع موسسات ،محصولات افزوده می شود ، بازارهایی موفق هستند که فرصت ها و تهدیدها را شناخته و با استفاده از مزیت های استراتژیک و برنامه ی استراتژیک بلندمدت ، کالاهای رقابتی تولید نموده و از این طریق در ارضای بهینه ی خواسته ها و نیازهای مشتریان گوی سبقت را از رقبا بربایند .
امروزه نقش مشتریان در سرنوشت موسسات بر کسی پوشیده نیست . در بازارهای بسیار رقابتی کنونی به جهت اهمیت والای خریداران در ادامه ی حیات و توسعه ی شرکت ها فقط بخش بازاریابی ، تضمین کننده ی فروش سودآور نیست بلکه باید همه ی دوایر و واحدهای سازمانی ، توجه ی خود را بر عملکرد مورد پسند مشتریان متمرکز کنند .
بنابراین موسسات بازرگانی برای بهره وری و ماندگاری در بازار نیاز به استراتژی های بازاریابی دارند . اهمیت این استراتژی ها در حیات و بقای سازمان ها مشاهده شده است .
در کشور ما نیز فعالیت هایی برای برنامه ریزی و اجرای این استرتژی ها صورت گرفته و تاثیر آن بر عملکرد کسب و کار مورد سنجش قرار گرفته است . در این پژوهش بررسی فرهنگ بازار محوری به عنوان مهم ترین گرایش بازار یابی بر عملکرد بازرگانی در شرکت های صنایع تبدیلی مورد بحث و سنجش قرار می گیرد .
در فصل حاضر پرداختن به کلیات و تمامیت پژوهش ، طریقه نظر قرار گرفته است . در آغاز ، مساله و موضوع پژوهش تفسیر و تعریف می گردد . سپس کلیاتی از تاریخچه ، ادبیات و نتایج تعدادی ازپژوهش های انجام گرفته ، اکناف موضوع (مساله ) پژوهش حاضر ، به ایجاز بیان شده و در ادامه ، وجوب ، اهمیت و ضرورت پژوهش مورد تنقیب قرار می گیرد . در ادامه نیز اهداف پژوهش ، فرضیات و سوالات پژوهش به رشته تحریر در آمده است . همچنین پس از موارد مزبور ،در ابانت روش انجام پژوهش ، قلمرو مکانی پژوهش (جامعه آماری ) ، قلمرو زمانی پژوهش ، روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه ، ابزار های گردآوری داده ها ، روش تجزیه و تحلیل داده ها سعی نموده ، و نیز به شرح واژه ها و اصطلاحات بکار رفته در پژوهش حاضر یعنی ؛ بررسی رابطه بین فرهنگ بازار محوری و عملکرد بازرگانی در صنایع تبدیلی استان گلستان می پردازیم.
بانك های تجاری موسسات مالی هستند كه وجوه راكد مردم را جمع آوری كرده و به تجار، صاحبان صنایع و سایر متقاضیان تسهیلات اعطاء می كنند. در واقع، بانك با عملیات خود موجبات انتقال منابع را از اشخاصی كه به علل مختلف مانند فقدان دانش و تخصص، كمبود سرمایه و ترس از ریسك سرمایه گذاری، نمی خواهند یا نمی توانند در فعالیت های اقتصادی مشاركت نمایند به اشخاصی كه برای سرمایه گذاری به منابع مالی محتاجند، فراهم می سازد و از آن جایی كه هدف بانك تجاری كسب سود است، طبیعی است بانك بایستی منابع را هرچه ارزان قیمت تر جذب كرده و با حداكثر نرخ سود به متقاضیان تسهیلات دهد. از این رو، هدف اولیه و اساسی بانك همانند سایر سازمان های انتفاعی، حداكثر كردن ثروت صاحبان آن می باشد. در افزایش ثروت صاحبان سهام، مدیریت بانك باید تصمیم بگیرد كه آیا دارایی ها با كیفیت پایین تر و درآمد بیشتر و یا دارایی ها با كیفیت بالاتر و ریسك كمتر را كسب كند و یا آیا بانك باید سرمایه گذاری كند و تسهیلات با سررسیدهای طولانی اعطاء نموده و نقدینگی را كاهش دهد و یا دارایی هایی با سررسیدهای كوتاه مدت تر را انتخاب و درجه بالایی از نقدینگی را تامین نماید؟ این ها سؤالاتی هستند كه مدیران بانك ها همیشه با آن ها درگیرهستند (رستمی و همکاران ، 1390، ص 20).
باید توجه نمود که مدیران، به عنوان سرمایه های انسـانی، حیاتی ترین عنصر راهبـردی و اساسی ترین راه بـرای افـزایش اثربخـشی و کارائی[3] سازمان هستند. در این میان هوش هیجانی[4]به عنوان ابزاری نوین و شایستـه در اختیار مدیران بانـک ها برای هدایت افراد درون سازمان و مشتریان برون سازمانی و تامین رضایت این افراد محسوب می شود. گلمن[5] معتقد است هوش هیجانی در تمامی رده های سازمانی كاربرد زیاد دارد، اما در رده های مدیریتی اهمیتی حیاتی می یابد . زیرا شرایطی که در رأس سلسله مراتب سازمانی به وجود می آید، سریع تر گسترش می یابد، چرا كه افراد به مدیر و فرد بالا دست خود نگاه می کنند(ودادی و همکاران ،1388،ص3). بنابراین هوش هیجانی مدیران می تواند پشتیبانی باشد برای این که بتوانند کارکنان را به صورت خودجوش به سمت هدفی خاص پیش ببرند (ناظم و لاجوردی ،1390، ص 129) . مدیران برخوردار ازهوش هیجانی، رهبران مؤثری هستند كه اهداف را با حداكثر بهره وری[6]، رضایت مندى و تعهد[7] كاركنان محقق می سازند (کیوان لو و همکاران،1389،ص 48).
محقـقان اعتقـاد دارند که از روی هـوش هیـجانی می تـوان عملکـرد شغلی[8] را نیز پیش بینـی کرد (Day and Carroll,2004,P.1443).
گلمن (1998)، براین باور است که هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است که مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده ازآن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است (et. al.,2013,p.658 Sanchez-Ruiz) . به عبارت دیگر هوش هیجانی بیانگر توانائی اداره مطلوب خلق و خو، وضع روانی و کنترل استرس ها[9] است و در واقع عاملی است که به هنگام ناکامی در دستیابی به هدف، در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند (رضائیان و کشته گر،1387،ص30 ).
نتایج تحقیقات نشـان می دهـد که سطــح بالاتری از هوش هیجانی منجر به ارائه سطح بالاتری از عملکرد در افراد می گردد (Lyons&Schneider,2005,P.693) و بـا افزایش سابقـه کاری، هوش هیجـانی در افراد بیشتر شکل می گیـرد و به تکـامل می رسد (راد و همکاران ، 1389، ص174) . با این توضیحات تحقیق حاضر می کوشد به بررسی رابطه بین هوش هیجانی مدیران و عملکرد مالی شعب بانک های استـان گیلان بپردازد.
[1] Market share
[2] Performance Improvement
Efficiency
Emotional Intelligence
Daniel Goleman
Productivity
Commited
[8] Job Performance
[9] Tension
از آنجاییکه در منابع علمی داخلی از مدلهای پویا در مسائل شهری –بخصوص گسترش شهرها- کمتر استفاده شده است ، بنابراین ارزیابی قابلیت استفاده از این مدل ها در مناطق مختلف می تواند گام مهمی در جهت توسعه آنها باشد. مدلهای سلول های خودکار یا به اختصار (CA) به دلیل داشتن ماهیت دینامیک و همچنین ساختاری ساده در مدل سازی عوارض طبیعی و فیزیکی سطح زمین ، کاربرد نسبتا وسیعی در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی و همچنین توسعه اراضی شهری یافته است.
با استفاده از داده های موجود در زمان گذشته و بررسی وضعیت توسعه اراضی در آن زمان می توان پارامترهای تاثیرگذار در رشد اراضی را شناسایی نموده و از آنها برای پیش بینی روند توسعه در آینده استفاده نمود. در واقع محققین مسائل شهر ی با تعریف مدل CA_ANN بر اساس پارامترهای مورد نظر خود و اجرای آن در بستر زمان قادر خواهند بود گسترش فضایی اراضی شهری در آینده را پیش بینی کرده و به درجه نسبتا مطلوبی از انطباق با واقعیت دست یابند.
1-1- طرح مسئله و ضرورت تحقیق
جهانی که در آن زندگی می کنیم، مرتبا در حال تغییر است. عوامل مؤثری در این تغییر و تحولات نقش دارند که آنها را می توان به طور کلی به دو دسته طبیعی و انسانی دسته بندی کرد. این عوامل ، در مکانها و شرایط مختلف تأثیرات متفاوتی را بر روی پدیده ها و عوارض سطح زمین دارند. بر اساس نظریه های موجود ، شهرها سیستم هایی پیچیده، باز ، پویا و خود سازمانده هستند که در فرایند توسعه آنها، بسیاری از نشانه های پیچیدگی مانند: ابعاد فرکتال، خودمانندی، خودسازماندهی، ظهور و … وجود دارد( تورنس[1] ،2001 ).
از سوی دیگر مدلهای فضایی ، ابزارهای مفیدی را برای درك فرایند توسعه شهری در اختیار برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان قرار می دهند ( اوکادا و ژانگ [2]،2008) و با ابزار مدل سازی می توان سیستم پیچیده شهری، الگوهای فضایی و روندهای رشد شهری را شبیه سازی کرد و درك بهتری از سیستم شهر به عنوان یک کل، به دست آورد.
در راستای دستیابی به یک مدل بهینه به منظور شبیه سازی گسترش شهری ، در ده های اخیر تکنیک های فراوانی به کار گرفته شده و مورد توجه قرار گرفته اند. یکی از این تکنیک ها استفاده از سلول های خودکار جهت شبیه سازی رشد شهری می باشد .
آنچه مسلم است اینکه در فرایند شبیه سازی ، کالیبره کردن نیاز به پیدا کردن وزن هایی (ارزش ها) از پارامترهای شبیه ساز دارد که بتواند بهترین تناسب با توسعه واقعی را داشته باشد و با وجود گذشت چندین دهه از استفاده از این روش در برنامه ریزی شهری و تلاش پژوهشگران در دستیابی به یک مدل کاربردی جهانی به منظور پیش بینی پیچیدگی های سیستمهای شهری ، هنوز کمبودهای در زمینه کالیبره کردن مدل سلولهای خودکار احساس می شود. اشاره به مطالعات در زمینه کالیبره کردن در شبیه سازی از طریق سلول های خودکار(CA) از جمله تلاش های وو[3] و وبستر[4] (1998) با استفاده از ارزیابی چند معیاره (MCE ) و همچنین پروفسور ژی لی[5] (2006) ، استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای کالیبره کردن مدل CA نتایج متفاوتی بدست داده است.
از سوی دیگر با افزایش جمعیت در نقاط شهری در طی سالهای اخیر، شهرها با گسترش فیزیکی روبرو بوده اند. شهرمهاباد به دلیل موقعیت خاص ژئوپلتیک خود از این قاعده مستثنی نیست و در طی سالهای اخیر با رشد سریع جمعیت و بالتبع توسعه فیزیکی بدون برنامه مواجه بوده است. مطالعه و مدلسازی روند گسترش این شهر با استفاده از روش [6]CA-ANN می تواند راهنمای برنامه ریزان شهری جهت شناسایی روند توسعه و مقایسه آن با برنامه ریزیهای انجام شده طی طرحهای جامع شهری و اطلاع از صحت و سقم پیش بینی های انجام شده و یاریگر آنان برای ارائه برنامه های توسعه شهری و خدمات رسانی به شهروندان باشد.
این تحقیق در صدد است که با ارزیابی مدل های بکار گرفته شده و بررسی تئوری های رشد شهری ، مدل منطبق با رشد شهری شهر مهاباد را استخراج نموده و نتایج آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و در پیش بینی گسترش آتی شهر مورد استفاده قرار داده شود. نتایج حاصل از این تحقیق با توجه به شناسایی روش بهینه و شبیه سازی گسترش آینده شهر مهاباد می تواند به منزله ملاکی در زمینه چگونگی برنامه ریزی به عنوان الگویی برای نهادهای دست اندرکار استفاده شده و از آن به عنوان معیار و الگوی اصلاح رویه ها و شیوه های اجرایی در زمینه پیش بینی های آتی بکار گرفته شود
1-2-اهداف پژوهش
1-2-1-اهداف کلان
1-2-2-اهداف خرد
1-3-سوالات پژوهش
1-4-فرضیه تحقیق و مدل تحقیق
1-5-روش شناسی تحقیق
این پژوهش بر اساس اهداف آن ، تحقیقی کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت آن در رده تحقیقات تجربی – تحلیلی و اکتشافی قرار می گیرد .
1-6-روش و ابزار گردآوری اطلاعات:
در تحقیق حاضر با توجه به مبانی نظری، اهداف و روشهای تحقیق و اینکه تحقیق از نوع مطالعات کاربردی است ، لذا در مطالعات از شیوه های :
1-7-جامعه آماری و تعداد نمونه و روش نمونه گیری (در صورت لزوم):
جامعه آماری این تحقیق شهر مهاباد با جمعیتی حدود دویست هزار نفر که برپایه آخرین سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، این شهر جمعیتی بالغ بر 201657 نفر داشته است.
مهاباد در ارتفاع ۱۴۵۰ تا ۱۵۳۸ متری از سطح دریا و با مساحت ۲۵۹۱ کیلومتر مربع در موقعیت طول جغرافیایی ۴۵ درجه و ۴۳ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۶ درجه و ۴۶ دقیقه شمالی ازاستوا قرار گرفته و با دو بخش، مرکزی و خلیفان دارای ۲۲۴ روستا دارای سکنه میباشد. که دارای سرانه مسکونی 204 نفر در هکتار می باشد.
8-روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
در این پژوهش ابتدا با بررسی و طبقه بندی تصاویر ماهواره ای در طی چند دوره زمانی متفاوت با استفاده از روش فازی (FUZZY) روند رشد در طی دهه های مختلف را شناسایی کرده و از طریق روند مذکور شبکه های عصبی آموزش خواهند دید و در فرایند شبیه سازی استفاده خواهند شد. این فرایند با بررسی روند رشد تاریخی شهر مهاباد در دوره های متفاوت زمانی و تئوری های رشد شهری فاکتورهای اصلی تاثیر گذار بر روند رشد انجام می شود. در این میان سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)جهت رقومی کردن این فاکتورها و تحلیل های فضایی پارامترهای بکار گرفته می شود و در ادامه از الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی(ANN) جهت تخصیص وزن مناسب به پارامتر ها مورد نظر استفاده نموده و در نهایت این الگوریتم با سلول های خودکار( CA ) جهت شبیه سازی تغییرات آتی شهر تلفیق خواهد شد. علاوه بر این برای تجزیه و تحلیل داده های مربوط به شبیه سازی و توسعه شهری از نرم افزارهای IDRISI ANDES و GEOSIMULATION بهره گرفته شده است.
در كشور ایران به دلیل وجود بافت جوان جمعیتی این موضوع پیچیدگی خاص خود را یافته است. لذا شناسایی و تبیین درست آن برای یافتن راهحلهای مناسب ضروری به نظر میرسد.بر طبق آمار رسمی در ایران نیز شمار مصرف کنندگان مواد مخدر نزدیک به 1/8 تا 3/3 میلیون نفر برآورد شده است که مواد افیونی بیشترین مواد مصرفی را تشکیل می دهند.(مکری.2002)
بررسی ها همچنین نشان می دهند 20/0 تا 90/0 معتادانی که تحت درمان قرار می گیرند دچار عود یا بازگشت به مصرف مجدد مواد می گردند . مروم مطالعات گذشته نشان میدهد اثر بخشی درمانهای نگهدارندهء دارویی بدون مداخله های روانی_اجتماعی به علت اطاعت دارویی پایین و میزان بالای ریزش ضعیف می باشد.(بوالهری.1387)
انسان برای مداوای بیماری ها، تسکین درد و کاهش رنج روان خود هزاران سال است که از مواد مخدر استفاده می کند اما سود مصرف مواد امروزه پا را از مرزهای بهداشتی درمانی فرانهاده و به عنوان یک معضل روانی- اجتماعی تبدیل شده است. افزایش مصرف مواد مخدر طی سدۀ گذشته نگرانیهای روزافزونی را برای کلیۀ جوامع در پی داشته است. کشور ایرانبه دلیل اینکه در سر راه یکی از مسیرهای اصلی حمل و نقل مواد افیونی قرار دارد و نیز بهدلایل تاریخی-اجتماعی، یکی از قربانیان مواد مخدر در جهان به شمار میرود . (حیدریوهمکاران، 1382).
گزارش سازمان ملل در سال 2005 حاکی است ایران بالاترین آمار به دست آمده معتادان به هروئین و تریاک را در جهان دارد. براساس این گزارش در ایران از هر هفده نفر، یک نفر معتاد به مواد مخدر است.این رقم حدود 20/0 جامعۀ ایران است (سپهرمنش، احمدوند، و موسوی، 1387 و نوری مقدم 1388).
آمارهای منتشره از سوی سازمانهای بین المللی، به خصوص سازمان بهداشت جهانی و یا کمیته کنترل مواد مخدر یونسکو، حکایت از افزایش فزاینده این مواد در سطح دنیا دارد؛ تنها تفاوت موجود بین کشورها و در رده های سنی مختلف، الگوی مصرف آنهاست. گسترش این روند باعث نابودی تمامی بنیاد های اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی یک جامعه شده و آنرا از درون دچار تباهی و فساد کرده و نهایتا به انحطاط خواهد کشانید.(سازمان بهزیستی.1387)
اعتیاد به انواع مواد مخدر از معضلات مهم در جامعه ایران به شمار میرود كه مسئولان و خانواده ها را نگران نموده و لازم است که برای رفع آن تدابیر و اندیشههای مختلفی داشته و به مرحله اجرا گذاشته شود. آمارهای منتشره از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر نشان می دهد که بیش از 2 میلیون معتاد در کشورمان وجود دارند. این موضوع سبب شده است که کشورمان به عنوان یکی از کشورهایی که بیشترین تعداد معتاد به مواد مخدر را دارد مطرح گردد. به همین دلیل مدیران در برنامه ریزیهای اجتماعی خود اهمیت زیادی را برای مقوله ترک اعتیاد و درمان مناسب آن قایل هستند.درسالهای اخیر موضوع ترک اعتیاد به عنوان یک موضوع تخصصی و بین رشته ای
مطرح می باشد که با توجه به نگرانی هایی که در زمینه گرایش جوانان به اعتیاد در سالهای اخیر مطرح شده است لازم است تا روشهای موفق و اثر بخش در زمینه اعتیاد شناسایی گردد. روشهای مختلفی تاکنون در مورد ترک اعتیاد مطرح گردیده است و هر ساله تعداد زیادی از معتادان سعی می کنند تا به روشهای متعدد اعتیاد خود را ترک نمایند. درمان از طریق متادون به عنوان یک روش درمانی نگهدارنده در سالهای اخیر از سوی پزشکان به معتادان پیشنهاد گردیده است و نتایج مطلوبی را به همراه داشته است. معمولا افرادی که برای ترک اعتیاد خود مراجعه می نمایند اگر از حمایتهای اجتماعی بالاتری برخوردار باشند میزان موفقیت بیشتری را در چرخه ترک اعتیاد تجربه می کنند. به اعتقاد دیویدسون (2010) حمایت اجتماعی می تواند زمینه و شرایط مناسب را برای ترک افراد فراهم آورد. معتادان در صورتی که از شبکه اجتماعی حمایتگر مناسبی برخوردار باشند می توانند دشواری مراحل ترک را آسان تر طی نمایند.استانتون (1989)بیان می کند که مناسبترین شیوه برخورد با معتادان برای درمان این است که علاوه برفرد معتاد در پرداختن به مسائل اوبه روند اعتیاد و خانواده او نیز توجه شود و غلاوه براین لازم است که بر الگوهای رفتاری خانواده وی نیز دقت کافی شود.
از طرف دیگر مفهوم قابل بررسی بعدی روش مقابله ای[3] اشخاص با یک مشکل یا رویداد است.راهبرد مقابله ای یا شیوه مقابله افراد با شرایط و و موقعیت های مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. به نظر لازاروس و فولکمن(1984) مقابله یکسری تغییرات با دوام و تلاشهای رفتاری و شناختی ایجاد شده توسط شخص است که به منظور کنترل و اداره خواسته های بیرونی و دورنی ویژه ایست که بر منابع و توانایی های فرد برتری یافته اند و به وی فشار طاقت فرسایی وارد می سازند. به نظرلازاروس (2004) مقابله دوکارکرد مهم دارد:1-تنظیم هیجانهای ناگوار و درمانده کننده و 2-در پیش گرفتن کنشی برای بهبود و تغییر مسئله ای که باعث ناراحتی شده است.
بر این اساس ما دو نوع مقابله داریم:مقابله معطوف به حل مسئله[4] و مقابله هیجان مدار[5].
راهبرد مقابله مسئله محور روشهای فعالی است که به صورت عمل کردن یا اندیشیدن در جهت برطرف کردن مشکل ایجاد شده بکار گرفته می شود.
راهبرد مقابله عاطفه محور شیوه هایی است که از طریق آنها افراد به سطح بهینه از تنظیم هیجانی و توانایی برخورد با احساسات شدید و بحرانی دست می یابند.(سارنی2010)
افراد معتاد در روند زندگی، زمانی که با رویدادهای مسئله ساز که نیاز به بررسی و حل کردن اساسی دارند به چه طریقی عمل می کنند. چه تفاوتی هایی در افراد مختلف در نحوه روبرو شدن و مقابله با مشکلات وجود دارد.(ابراهیمی.1385)
به دلیل اهمیت خاص پدیده اعتیاد ونیز باتوجه به عوامل متعددی که می توانند هم به عنوان پیش درآمد ظهور چنین معضلی مطرح شوند وهم به دلیل کاستی هایی تلقی گردند که باعث تداوم در مصرف مواد مخدر یا لغزش وبازگشت دوباره به مصرف گردند در این رساله به بررسی و مقایسه میزان حمایت اجتماعی، راهبرد مقابله ای و سلامت روانی در معتادان گمنام بامعتادان تحت درمان با متادون پرداخته شده است.
1- General Health Question (GHQ(
2- coping strategies
1-Coping strategies
1-Problem solving
2-Emotional bass
اختلال هویت جنسی به عنوان گروهی از اختلالات تعریف می شوند كه ویژگی مشترك آنها ترجیح قوی و پایدار برای اتخاذ وضعیت و نقش جنس مخالف است. مبتلایان به اختلال هویت جنسی افرادی هستند با هویت جنسی پایداری كه با جنسی كه متولد شده اند متباین است و تمایل دارند كه ظاهر بدنشان را مطابق با هویت جنسی شان تغییر دهند ( ویال [5]و همكاران،به نقل ازبشارت وهمکاران، ۱۳۹۱).
برخی از آنها افرادی هستند كه با جنس فیزیكی مذكر و هویت جنسی مونث ( MF-TS) و گروهی دیگر دارای جنس فیزیكی مونث و هویت جنسی مذکر FM-TS) )هستند. این اختلال بیشتر ، افرادی را که از لحاظ زیست شناختی مذکر هستند درگیر می کند (سان و بوسینیسکی[6]، 2007).
اختلال هویت جنسی پریشانی بالینی یا تخریب در حیطه های مهم عملکرد اجتماعی، شغلی و دیگر زمینه ها ایجاد میکند و همچنین بر نظام شخصیتی و رفتاری و در نهایت بر سازگاری اجتماعی افراد تاثیر می گذارد.اولین مشکل در خانواده بوجود می آید که پدران و مادران این افراد حاضر به قبول چنین مسله ای نیستند.به علت دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی و جنبه های تعصبی و آبرو به خود اجازه نمیدهند که برای رفع این مشکل اقدامی انجام دهند ترس از زبانزد شدن در فامیل، اجتماع و محله زندگی باعث میشود در مقابل این خواسته ومیل فرزندانشان مقاومت به خرج دهند که در نتیجه منجر به جدال، کشمکش ضرب و شتم و راندن آنها از خانه و خانواده میشود.مطالعات انجام شده بر روی خانواده های بیماران اختلال هویت جنسی نشان میدهد که بسیاری از آنان پدر ومادری سختگیر خشک و طردکننده داشته اند.در ایران نیز هفتاد درصدوالدین این بیماران، برخوردی توام با عصبانیت و سرکوب داشته و یا از شنیدن تقاضای فرزندشان برای تغییر جنسیت متحیر و غمگین می شوند (جواهری و کوچکیان 1385).
به علاوه خانواده ها، مسایل هویتی افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی را به سادگی درك نمی كنند و با آن كنار نمی آیند. محیط خانواده ها به جای آنكه در راستای تلاش برای فهم احساسات فرد مبتلا به اختلال هویت جنسی باشد عمیقاً تحت تاثیر پیش داوری های اجتماعی است ( پارولا [7]و همكاران، 2010).
این در حالی است كه حمایت اجتماعی و خانوادگی و كیفیت زندگی می توانند متغیرهایی باشند كه به عنوان ضربه گیر در برابر پریشانی هیجانی این افراد به كار روند (گامزگیل [8]و همكاران، به نقل از بشارت وهمکاران،1391).
در واقع در مراجعان مبتلایان به اختلال هویت جنسی ، متغیرهای متعددی را در فضای ارتباطات درون خانوادگی و شرایط اولیه رشد مشاهده می كنیم كه آنان را از دیگران متمایز می سازد. این تمایزات، این فرض را قوت می بخشد كه چارچوب رشد و ارتباطات اولیه كودك می تواند كیفیتی فراهم سازد كه منجر به ایجاد اختلال هویت جنسی شود. هرخانواده ای شیوه های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرد این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نام دارد متاثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره میباشد (هاردی[9] و همکاران ،نقل از حسینی نسب و همکاران،۱۳۸۳).
شیوه های فرزند پروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای ازرفتارها ،که تعاملات والد-کودک را در طول دامنه گسترده ای از موقعیتها توصیف می کند و فرض شده است که یک جو تعاملی تاثیر گذار را بوجود می آورد.شیوه های فرزندپروری یک عامل تععین کننده و اثر گذار است که نقش مهمی درآسیب شناسی روان و رشد کودک بازی می کند (علیزاده و آندرایس، نقل از حسینی نسب و همکاران، 1383)
یانگ[10] معتقد بود كه برخی از طرحواره ها، به ویژه آنها كه عمدتاً در نتیجة تجارب ناگوار دوران كودكی و روابط والدین کودک شكل می گیرند، ممكن است هستة اصلی اختلالات شخصیت، مشكلات منش شناختی خفیف تر و بسیاری از اختلالات مزمن محورI قرار بگیرند (یانگ و همكاران، 1386).
تجارب بین شخصی اولیه بر عملكرد بین شخصی آینده و روشهای تنظیم مشكلات تاثیر می گذارد ( بشارت و همکاران،1391).
اختلال در پذیرش نقش جنسی یا اختلال هویت جنسی از جمله اختلالاتی است كه افراد را دچار سردرگمی نموده و آنها را از پذیرش و ارائه مسئولیتها و حقوق و امتیازات اجتماعی محروم می دارد چرا كه اغلب افراد از پذیرش مردان زن نما یا زنان مرد نما پرهیز می كنند. اختلال هویت جنسی مسیر زندگی فرد را دگرگون می كند.مشكلات فراوانی در تمامی ابعاد جسمی ،روانی ،اجتماعی،اقتصادی و خانوادگی ایجاد می كند. باعث افزایش احساس وابستگی، كاهش اعتماد به نفس ، كاهش سرمایه اجتماعی و افزایش احساس آسیب پذیری در مبتلایان می شود. عملكردهای روزانه، فعالیتهای اجتماعی و آرامش فكری را دچار نابسامانی می كند و باعث می شود مبتلایان به دیگران وابسته و نیازمند حمایت آنان گردند. به علاوه نتوانند در فعالیتهای اجتماعی معمول شركت كنند، تمامی این مشكلات به همراه درمانهای مختلف،
عوارض و هزینه های بالای درمان، كاهش كیفیت زندگی آنها را در پی دارد ( موحد وحسین زاده کاسمانی ،1389).
كیفیت زندگی یك ماهیت پویا و دینامیك است نه یك ماهیت ایستا به این معنی كه یك فرآیند وابسته به زمان بوده و تغییرات درونی و بیرونی در آن دخیل هستند.برخورداری از كیفیت زندگی ضعیف میتواند بر روی ارتباطات خانوادگی نیز اثر بگذارد. كیفیت زندگی ضعیف می تواند موجب بكارگیری مكانیسم های مقابله و سازگاری ناموثر در افراد شده و متعاقباً موجب افزایش تنش در آنان گردد. و افزایش تنش در ارتباط با عوامل جسمی و فیزیكی بوده و می تواند شدت بیماری را در افراد افزایش دهد (آقا مولایی ،1384،به نقل از موحد وحسین زاده کاسمانی،1389).
آشفتگی در هویت جنسی موجب سردرگمی و اغتشاش در نقش ورفتار جنسی مناسب فرد شده و به دنبال آن روابط اجتماعی و بین فردی نیز تحت تاثیر قرار گرفته که منجر به بروز رفتارهای انحرافی و اختلال در شخصیت می شود.نتایج مطالعات نشان میدهد که بین ویژگی های شخصیت و رفتارهای جنسی رابطه معناداری وجود دارد.این مطالعات همچنین بیان میکنند که رفتارهای جنسی خاص متاثر از ویژگی های شخصیتی به ویزه نوروزگرایی، منجر به ایجاد بدکارکردی های جنسی در افراد می شود. همچنین با توجه به بافت فرهنگی كشور ما، پذیرش اجتماعی رفتارهای افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی بسیار سخت و برای افراد مبتلا فرآیند استرس آوری است كه این شرایط می تواند منجر به مشكلات شخصیتی و روان شناختی در این افراد شود (قاعدی و همکاران،1386 ).
كلونینجر[11] تلاش كرده است با نگاه و تأكید بر پارامترهای زیست شناختی، یك چهارچوب نظری محكم در باب شخصیت پدید آورد كه هم شخصیت بهنجار و هم نابهنجار را در بر می گیرد.
براساس این دیدگاه در الگوی هفت عاملی کلونینجر شخصیت متشکل از دو سازه بنیادی سرشت ومنش در نظر گرفته میشود. بعد سرشتی شامل نوجویی-اجتناب از آسیب-وابستگی به پاداش و پشتکار و بعد منشی شامل خود راهبری –همکاری و خودتعالی بخش هستند (سوراکیک[12] و کلونینجر، 2000).
تاكنون بررسی این ابعاد درافراد مبتلا به اختلال هویت جنسی در ایران صورت نگرفته است با توجه به كاربرد این تست در تشخیص و درمان لزوم بررسی آن احساس می شود.
مطالعات نشان می دهد که نمره های زنان و مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی در بعدسرشت، وابستگی به پاداش ودر بعد منش، همکاری، کمتر از مردان و زنان گروه کنترل بوده است (گامزگیل وهمکاران، 2013)
پژوهش حاضر بر آنست تا شیوه های فرزند پروری، كیفیت زندگی و ابعادشخصیتی سرشت و منش افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی را بررسی و آن را با افراد بهنجار مقایسه كند.
[1] Gender identity disorder
[2] Transsexual
[3] Kaplan
[4] sadock
[5] Veale
[6] Sohn & Bosinski
[7] Parola
[8] Gomez-Gil
[9] hardy
[10] Young
[11] Cloninjer
[12] svrakic