وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی مقایسه ای تجلی مفهوم پالایش در اساطیر ایرانی، سامی، یونانی، هندی

از آن جایی که موضوع مطرح شده در این پژوهش، جنبه ای اسطوره ای دارد، توضیح مختصری در مورد واژه ی اسطوره و اسطوره شناسی در این بخش ضروری می نماید.

 

 

ای برادر قصه چون پیمانه ای است

 

 

معنی اندر وی مثال دانه ای است

 

 

دانه ی معنی بگیرد مرد عقل

 

 

ننگرد پیمانه را گر گشت نقل(مولوی)

 

 

اسطوره ها آیینه هایی هستند که تصویرهایی را از ورای هزاره ها به نمایش می گذارند و آن جا که تاریخ و باستان شناسی راه به جایی نمی برند، اسطوره ها به کمک می آیند و فرهنگ بشر را از دوره ی باستان به زمان معاصر می آورند و اندیشه های بلند و منطق گسترده ی انسان هایی ناشناخته، اما صاحب اندیشه را در اختیار ما قرار می دهند  (هینلز ، 1386: 9 ) .

 

 

در دنیای باستان، خدایان به ندرت موجوداتی فرا طبیعی و غیر ملموس و یا با موجودیت فرا طبیعی کاملاً جداگانه تلقی می شوند. مردم دنیای باستان بر این باور بودند که خدایان، انسان ها و طبیعت پیوندی ناگسستنی دارند و از قوانین یکسانی پیروی می کنند. بدین گونه است که در ابتدا میان دنیای خدایان و دنیای انسان ها، هیچ گونه جدایی از حیث هستی شناسی وجود نداشت. نفس وجودی خدایان باستانی از یک رودخانه، یک دریا، یک توفان و یا عواطف و احساسات بشری مانند عشق و خشم فراتر نبود. به گونه ای می توان چنین تلقی کرد که اسطوره به انسان ها کمک می کرد تا موقعیت خود را در جهان هستی بیابند. در دنیای امروزی واژه ی اسطوره اغلب برای توصیف و بیان موضوعی که واقعیت بیرونی ندارد به کار برده می شود اما در دنیای پیشا مدرن اسطوره رویدادی بود که به تعبیری زمانی اتفاق افتاده بود و همواره نیز تکرار می شد. اسطوره صورتی هنری است که به فراسوی تاریخ و آن چه در وجود بشر بی زمان است اشاره می کند. اسطوره شناسی واقعیت های عینی را بیان نمی کند اما در عین حال باورهای بشری را مدنظر دارد و به گونه ای باور ساز است (آرمسترانگ، 1390: 4).

 

 

واژه ی اسطوره، “myth”، برگرفته از واژه ی یونانی “mythos”، به معنی واژه یا داستان است. گاهی اوقات این واژه برای بیان موضوعی که بنا بر باور مردم نادرست و غیر واقعی است به کار می رود، اما اسطوره شناسی مجموعه ای از غیر واقعیات و دروغ ها نیست، بلکه مجموعه ای از واقعیت ها است.

 

 

اسطوره شناسی عقاید و باورهای مذهبی را در چهارچوب داستان بیان می کند، در حالی که جوهر و ماهیت عقاید و باورهای دینی به طور معمول واضح است، اسطوره شناسی می تواند بسیار پیچیده باشد. بدین دلیل که اسطوره ها، داستان هایی هستند که بیشتر به کاوش و جستجو می پردازند تا به توجیه و توضیح، اساطیر نمایانگر جستجوی ذهن بشر برای برقراری تعادل میان نیروهای آفرینش و ویرانی و مرگ و زندگی هستند (فیلیپ ، 2004 : 9).

 

 

اسطوره همچنین ناشی از ندانستن علل واقعی رویدادها توسط بشر است. به سختی می توان گفت که هر اسطوره به چه زمانی و مکانی تعلق دارد، زیرا اسطوره ها در طی زمان دچار تغییر و تحول می شوند و با هم می آمیزند و اساطیری جدید را شکل می دهند. همان طور که بیان شد اسطوره ها زمان خاصی را نشان نمی دهند اما ممکن است بتوان شباهت هایی را میان بعضی از اساطیر و دوران های خاصی پیدا کرد (آموزگار، 1386: 5).

 

 

در اساطیر اقوام مختلف خدایان به گونه ای ملموس و تا حدی بی پرده با انسان ها در ارتباط بوده اند. این ارتباط در جاهایی به مرتبه ای می رسد که انسان ها همکاران و مشاوران خدایان می شوند و به نوعی آن ها را یاری می دهند.

 

 

در ارتباط با مفهوم پالایش و تصفیه ی جهان، نیز بازتاب این رابطه را می توان به وضوح دید. حال آن که گاه خدایان از انسان ها دلخوش و خرسند نیستند و تصمیم به نابودی نوع بشر می گیرند. دلایل این تصمیم خدایان در اسطوره های تمدن های گوناگون متفاوت است.

 

 

در این فرایند پالایش به طور معمول خدایان از همان رابطه ی بی پرده با انسان آفریده ی خویش استفاده کرده و از طریق انسانی که یار آن ها بوده، بدین معنی که دستورهای آن ها را بی چون و چرا پذیرفته و اطاعت کرده و بندگی آن ها را به خوبی به جا آورده، نسل بشر و سایر موجودات را حفظ می کنند و با آگاه کردن و راهنمایی کردن او برای فراهم کردن وسیله ای یا انجام کاری برای نجات انسان ها، از او می خواهند این مسئولیت مهم را بپذیرد. همان طور که ذکر شد محصول فرآیند پالایش، نه تنها نجات نسل بشر، بلکه نجات موجودات دیگر نیز، آن هم بهترین و پاک ترین نمونه ها از هر نوع را شامل می شود که این موضوع دلالت بر پالایش و نوسازی در تمام سطوح هستی را

پروژه دانشگاهی

 دارد (معظمی، 2002: 55).

 

 

علت این پالودگی و تطهیر هر چه که باشد، نتیجه اش کمال و بازگشت هستی به زمان نخستین و پاک و عاری از آمیختگی است که در لحظه ی آفرینش نخستین وجود داشته و این خود نوعی پالایش و پاکیزگی آیینی است. همان گونه که عنوان شد این پالایش فعلیت یافتن دوباره ی آفرینش جهان است. می توان گفت که به نحوی زمان؛ هستی، انسان و حتی کائنات را کهنه و دچار استمرار کرده است و با این پالودگی می توان از آن کهنگی و استمرار رهایی یافت و آن لحظه ی ناب اساطیری که در فضای آن، جهان، هستی را آغاز کرده بود دریافت و درک کرد (الیاده، 1387: 70).

 

 

“جم” برترین پادشاه پیشدادی است که از جاودانان محسوب می شده است. او بر اثر وسوسه ی اهریمن، جایگاه و مقام خود را از دست می دهد و فناپذیر و میرا می شود. کارهایی چون گستراندن زمین، بنا نهادن نوروز، و پایه گذاری طبقات اجتماعی به جم نسبت داده شده است (رضایی راد، 1389: 178).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

کامل ترین و مفصل ترین مطالب مربوط به داستان جم و پالایش جهان در اساطیر ایرانی، در فصل دوم وندیداد، بخشی از بخش های پنج گانه ی اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان، بیان شده است.

 

 

موضوع اصلی وندیداد، طهارت و پاکیزگی آیینی است، اما در آن به اسطوره ها و افسانه های ایران باستان، از جمله به اسطوره ی جم، پادشاه دوره ی زرین، پرداخته شده است.

 

 

در وندیداد، فرگرد دوم چنین آمده است اورمزد ابتدا از جم خواست تا دین زرتشتی را بپذیرد و آن را به مردمان نیز آموزش دهد اما او این پیشنهاد را قبول نمی کند اما می پذیرد که انسان ها را از طریق دور نگه داشتن مرگ و بیماری و پیری از آن ها نیک بخت و کامیاب کند و جهان اهورامزدا را ببالاند.

 

 

در نتیجه ی این امر، گیتی از مردمان و جانداران دیگر پر می شود و جم درخشان به کمک ابزارهای که اورمزد در اختیارش قرار داده است، جهان هستی را طی سه مرحله می گستراند. سپس اورمزد، جم را از فرا رسیدن زمستانی سخت و مرگبار آگاه می کند و از او می خواهد که با ساختن “ور” (دژی زیرزمینی) و بردن بهترین نمونه ها از هر گونه به آن “ور” نسل جانداران را حفظ کند (معظمی، 2002: 55).

 

 

در اساطیر هندی نیز در مورد فرآیند پالایش جهان، این گونه بیان شده است که “ویشنو” در نخستین و سومین مظهر خود در هیات ماهی و گراز ظاهر می شود تا شرایط لازم را برای یک آغاز نو فراهم آورد. ماهی، “منو” را که قرار است فرمانروای آینده ی همه ی موجودات باشد، از نابودی قریب الوقوع کیهان به وسیله ی سیلی هولناک آگاه می کند. و از او می خواهد که قایقی بسازد تا به سلامت توفان و سیل را پشت سر بگذارد (دالاپیکو، 1385: 26).

 

 

در اساطیر یونانی نیز این گونه نقل شده است که تایتان آفریننده ی بشر، به محض مطلع شدن از فرو فرستادن سیل و توفان توسط خدای بزرگ یونان باستان، “زئوس”، که از انسان ها خشمگین شده، پسر انسانی خود “دیوکالیون” را آگاه می کند و از او می خواهد با ساختن قایقی خود و همسرش را نجات دهد (بیرلین، 1389: 170).

 

 

در اساطیر بین النهرینی در مورد فرآیند پالایش جهان نسخه های سومری که کهن تر است و نسخه ی بابلی (اکدی) وجود دارد. در نسخه یاروایت سومری “انکی”، زیور سودرا را از خشم خدایان آگاه می کند و به او می آموزد تا با ساختن کشتی ای بزرگ خود و سایر موجودات را از سیل و توفانی که حاصل خشم خدایان است برهاند. و در نسخه ی بابلی این “اِآ” ایزد آبها است که “اوتناپیشتیم” را از وقوع توفان و سیلی عظیم که در اثر خشم خدایان نسبت به انسان ها طغیان گر در شرف وقوع است مطلع می کند و او نیز با ساختن کشتی بزرگ نسل بشر و موجودات را حفظ می کند و در نهایت در کنار همسرش به جاودانگی و نامیرایی دست پیدا می کند (هوک، 1381: 62).

بررسی تطبیقی غزل‌های سعدی شیرازیو غزل‌های كمال خجندی

 1-1- نگاهی گذرا به سیر غزل

 

 

 همان‌گونه كه گفتیم سنایی نخستین كسی است، كه در قرن ششم سرایش غزل را به‌طور جدّی آغاز كرد غزل‌های او دو مسیر در سیر تكامل غزل ایجاد كرد كه هر كدام سیر جداگانه‌ای داشتند و بعد از او در قرن هفتم و هشتم به كمال رسیدند.

 

 

غزلیّات او كلاً دو نوع است یك دسته همان رنگ و بوی تغزل را دارد و همان است كه بعداً در سیر تكاملی از طریق اشعار انوری و جمال و كمال و در سعدی به اوج خود می‌رسد و دسته‌ی دیگر اشعاری است اخلاقی یا به اصطلاح عارفانه كه بعد در سیر تكاملی خود از طریق اشعار خاقانی و نظامی و عطّار در مولوی به اوج می‌رسد. (شمیسا، 1382: 211)

 

 

 سیر تكاملی غزل عاشقانه با ظهور شاعر شیرین سخن و بلندآوازه- سعدی شیرازی -به اوج كمال خود ‌رسید. در غزل‌های او عشق و دلدادگی به بهترین نحو نموده شده است و در آن دریایی از احساسات پاك و عشق ناب و ستایش زیبایی موج می‌زند، دریایی كه از روحی لطیف، حساس و عاشق سرچشمه می‌گیرد. هرچه هست عشق و ستایش جمال است. سخنانش را سهل و ممتنع گفته‌اند چرا كه در عین سادگی تقلیدناپذیرند. غزل سعدی نمونه‌ی تمام عیار غزل فارسی است.

 

 

غزل سعدی كیفیت‌های هنری اصیل و زنده‌ای دارد كه سیر غزل در طی دویست و اندی سال بدان دست یافته بود. این غزل خاص تركیب سادگی و روانی و یك‌دستی با پختگی و غنای اندیشه است؛ احساس و عشقی كه در آن توصیف می‌شود احساس و عشقی است كه با تار و پود خصیصه‌های نوع انسان آمیخته شده است. زیبایی توصیف شده در غزل سعدی، زیبایی آرمانی است كه خصوصیت انسانی فراگیر دارد؛ این عشق و زیبایی مبشر دوستی و آرمان‌خواهی انسان اجتماعی و در عین حال فردیّت یافته‌ی ایرانی است. (عبادیان، 1372: 81- 82)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

سعدی مدرسه‌ی بزرگی در غزل‌سرایی فارسی بنیان نهاد كه شاعران زیادی پس از وی شاگردان این مدرسه شدند. شاعرانی چون: مجد همگر، همام تبریزی، امیرخسرو دهلوی، خواجوی ‌كرمانی، كمال‌الدین خجندی و….از شاگردان این مدرسه به شمار می‌آیند. در میان این شاعران كمال‌الدین مسعود خجندی -شاعر و عارف بزرگ قرن هشتم- هنوز آن‌گونه كه شایسته است شناخته نشده است. گویی با وجود خورشیدهای تابانی چون حافظ و سعدی منجمان آسمان شعر و ادب فارسی از شناخت ستارگان درخشانی هم‌چون كمال در آسمان شعر و ادب قرن‌های هفتم و هشتم كه یكی از مهم‌ترین و درخشان‌ترین دوره‌های شعر و ادب ‌فارسی است، غافل مانده‌اند و چهره‌های این شاعران بزرگ در پشت ابرهای كم‌توجهی پنهان مانده است. این شاعر غزل‌سرا در غزل‌های خود كه تعداد آن به هزار غزل می‌رسد بیش از همه تحت تأثیر سعدی است. «هیچ یک از شعرای گذشته در تکوین هنر غزل‌سرایی کمال خجندی مانند سعدی مؤثر نبوده‌اند. غزل کمال از جهات گوناگون با غزل سعدی پیوستگی راست، کارساز و شناختنی دارد.» (مؤید شیرازی ،1375: 267)

 

 

 1-2- كیفیت غزل كمال خجندی

 

 

 كمال در دایره‌ی سیر غزل فارسی از جمله شاعران گروه تلفیق به شمار می‌آید. غزل‌های او آمیزه‌ای از عشق و عرفان است. در غزل او تشبیهات و تصاویر زیبا، استعاره‌های بدیع، ایهام‌های پرجاذبه و تمثیل‌های جذابی وجود دارد و در عین حال زبانش ساده است و سادگی غزل سعدی را به یاد می‌آورد بخصوص كه وی بیش از همه تحت تأثیر سعدی است و گاه حتی عین عبارت‌های سعدی را در شعر خود به كار می‌برد.

 

 

كمال دوام‌دهنده‌ی سبك سهل و ممتنع است. سخن‌های شیرین، عبارت‌های ریخته، تعبیرهای خلقی، الفاظ زیبا، كلمه‌های متناسب، تشبیه و استعاره‌های نادر، تجنیس و مبالغه‌های دلفریب، ضرب‌المثل و مقال و تعبیرهای شیره‌دار مردمی را چنان ماهرانه به كار می‌برد كه شعر او را در نهایت نمكین و خوش‌آهنگ می‌گرداند. (افصح زاده، 1375: 131)

 

 

 افصح‌زاده همچنین لطف سخن، عمق معنی، دقت در مضمون آفرینی و خوش‌آهنگی را از خصوصیت‌های عمده‌ی شعر كمال برمی‌شمرد. (همان، 85)

 

 

سید محمد حسینی در مقاله‌ای با عنوان «تلمیح و ایهام در شعر كمال خجندی» ضمن اشاره به حجم بالای غزل‌های كمال، محتوا و بار هنری

پروژه دانشگاهی

 این غزل‌ها را در مقایسه با غزل‌های سعدی، حافظ و مولانا چندان نغز و گرانبار نمی‌داند امّا، معتقد است در دیوان كمال غزل‌هایی یافت می‌شود، كه برخی از ابیات آن‌ها بسیار زیبا و دل‌انگیز است. (حسینی،1377: 65)

 

 

 1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 

 از آن‌جا كه هركدام از شاعران و نویسندگان فارسی‌زبان بسان حلقه‌های یك زنجیر به شمار می‌آیند و پژوهش روی آثار همه‌ی ‌آن‌ها از لحاظ سبك‌شناسی، تاریخ ادبیات و تحول شعر فارسی ضروری می‌نماید، نوآوری این تحقیق از آن جهت است كه شعر شاعرانی چون كمال خجندی را باید در مقایسه با شاعران دیگر خصوصاً شاعری چون سعدی كه در اوج قلّه‌ی رفیع ادب فارسی قرار دارد، سنجید تا جایگاه شاعری و ارزشمندی شعر او تبیین و تعیین گردد.

 

 

1-4- اهداف تحقیق

 

 

 – بررسی میزان تأثیرپذیری كمال از سعدی

 

 

– بررسی مضامین وام گرفته‌ی كمال از سعدی

 

 

– بررسی جایگاه شعری كمال خجندی در میان شاعران غزل‌سرای دیگر

 

 

– بررسی شیوه‌های تأثیرپذیری كمال از سعدی

 

 

 1-5- پیشینه‌ی تحقیق

 

 

 تحقیقاتی كه تاكنون در حوزه‌ی اشعار این دو شاعر صورت گرفته به‌طور كامل با موضوع این پایان‌نامه مطابقت ندارد در تحقیقاتی كه پیش از این در زمینه‌ی این موضوع انجام پذیرفته و شرح آن‌ها ذكر خواهد شد به بررسی شعر یكی از شاعران مورد بحث و یا مقایسه‌ی شعر آن شاعر با شعر شاعران دیگر پرداخته شده است و یا تحقیقاتی به‌صورت مختصر انجام شده و گسترش و شرح بیشتری را می‌طلبد كه خلاصه‌ای از آن‌ها آورده شده است.

 

 

– بهرامی، جواد، (1391). «بررسی صنایع معنوی بدیع در غزل‌های كمال خجندی»

 

 

در این پایان‌نامه آرایه‌های معنوی بدیع از قبیل تشبیه، تناسب، ایهام، ترتیب كلام و تحلیل و توجیه و خاتمه در دیوان کمال خجندی مورد بررسی قرار گرفته است و برای هر كدام از این آرایه‌ها نمونه‌های زیبایی از اشعار كمال خجندی بیان گردیده است.

 

 

– جواهری، حسین. (1373). «شرح لغات و تركیبات دیوان كمال خجندی»

 

 

در این پایان‌نامه نویسنده به شرح لغات و تركیبات دشوار غزلیّات كمال خجندی پرداخته است و هدف این پایان‌نامه آسان تمودن درك مفاهیم دشوار غزلیّات این شاعر به وسیله‌ی شرح لغات و اصلاحات بوده است.

 

 

زمانی، مرضیه، (1390). «بررسی تطبیقی صد غزل سعدی شیرازی با صد غزل خواجوی‌ كرمانی»

 

 

هدف این پایان‌نامه بررسی مشابهات موجود میان صد غزل سعدی و صد غزل خواجوی كرمانی بوده است.و در طی آن میزان تأثیر‌پذیری غزل خواجو از غزل سعدی مشخص گردیده است.

 

 

-. صدری‌نیا، باقر، (1378). «سیمای كمال در آینه‌ی تذكره‌ها»

 

 

در این مقاله نویسنده به تحلیل نظریه‌های مختلف تذکره‌نویسان در مورد زندگانی و احوال کمال پرداخته و سعی کرده صحیح‌ترین نظرها را به وسیله‌ی استدلال‌های قوی شناسایی کند و نشان دهد..

 

 

– معدن‌كن، معصومه، (1376). «ویژگیهای ممتاز شعر كمال خجندی»

 

 

در این مقاله نویسنده به بررسی محتوایی غزل‌های كمال خجندی پرداخته و غزل‌های این شاعر را از لحاظ محتوایی به چهار گونه‌ی مححقانه، حكمی، عاشقانه و رندانه تقسیم كرده است. و ویژگی‌هایی چون: تازگی، نوآوری، آوردن حسن مطلع، وصف زیبایی طبیعت و تشبیه را از عوامل ممتاز بودن شعر كمال خجندی برشمرده است.

 

 

– موسوی، میر نعمت‌الله، (1376). «نگاهی به زمان و شعر كمال خجندی»

 

 

در این مقاله نویسنده به بررسی اوضاع دوران حیات كمال خجندی پرداخته است و تأثیر عوامل اجتماعی و حوادثی كه در دوران شاعر اتفاق افتاده را در شعر كمال بررسی و نمایان كرده است.

 

 

– مؤید شیرازی، جعفر، (1375). «پیوندهای هنری كمال خجندی و سعدی شیرازی»

بررسی تأثیر قدرت و جنسیت بر گزینش راهبردهای معذرت­خواهی در زبان فارسی

5-2-1- پاسخ پرسش­های تحقیق………………………………………………………………………………. 90

 

 

5-2-2- نکات کلی تحقیق………………………………………………………………………………………. 92

 

 

5-3- محدودیت­ها­ی پژوهش………………………………………………………………………………………… 94

 

 

5-4- پیشنهاد­هایی برای پژوهش­ها­ی آتی………………………………………………………………. 95

 

 

فهرست منابع و ماخذ

 

 

منابع فارسی……………………………………………………………………………………………………. 99

 

 

منابع انگلیسی………………………………………………………………………………………………….. 103

 

 

پیوست: پرسشنامه راهبردهای معذرت خواهی ………………………………………………… 107

 

 

مسأله تحقیق

 

 

یکی از حوزه­‌ها­ی کاربرد زبان­شناسی عبارت است از زبان­‌شناسی اجتماعی که به مطالعه­ی تاثیرات عوامل اجتماعی بر نحوه­ی استفاده از زبان می­پردازد. در تعریفی دقیق­تر جامعه­‌شناسی زبان یا زبان­‌شناسی اجتماعی آن دسته از بررسی­ها­ی زبانی را در­بر می­گیرد که با ملاک­ها­ی اجتماعی از جمله طبقه­ی اجتماعی، میزان تحصیلات، سن، جنسیت، ریشه­ی قومی و….. مرتبط می­باشند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

   پژوهش در حوزه­ی آن دسته از ارتباطات درون­فردی که به آن­ها زبان­شناسی اجتماعی خرد[1] می­گویند شامل مباحث کنش­گفتار­ها، تحلیل­ها­ی محاوره­‌ای، رخ­داد­ها­ی زبانی، توالی­ها­ی پاره‌گفتاری و نیز گویش­ها­ی اجتماعی است(ریچاردز و اشمیت،2002). در­حالیکه زبان­شناسی اجتماعی کلان[2] مباحث دیگری مانند برنامه‌ریزی زبانی، تغییر زبانی، حفظ زبان، جایگزینی زبانی و تحدید یا گسترش تعاملات جوامع زبانی… را در­بر می­‌گیرد(واردها،1990)

 

 

بنا به آنچه گفته شد در بررسی‌­ها­ی پیرامون گوناگونی­‌ها­ی زبانی با در نظر گرفتن پیشینه‌­ی ‌اجتماعی گویندگان، بر مبنا­ی ملاک­ها­ی طبقه­ی اجتماعی، تحصیلات، سن، جنسیت و برخی معیار­ها­ی اجتماعی دیگر، گویش اجتماعی[3]در افراد و گروه­ها تثبیت می­شود(یول، 1996)؛ اما زبان­شناسی اجتماعی بیش از پیش به این­گونه معیار­ها­ی اجتماعی ارزش داده­است تا آن­جا که آن معیار­ها را در تحلیل کلام موثر دانسته­است؛ یکی از دیدگاه­هایی که در پیدایش چنین تفکری نقش بسزایی داشته­است آراء هایمز است. هایمز(1974) مردم­شناس آمریکایی برای اولین بار اصطلاح ارتباط قوم­نگارانه را مطرح کرد. ارتباط قوم­‌نگارانه به بررسی این موضوع می­پردازد که افراد جامعه با آنکه به طبقات خاصی با فرهنگ خاص خود تعلق دارند چگونه با یکدیگر گفتگو می­کنند و چگونه روابط اجتماعی حاکم بر افراد بر انتخاب گونه­‌ی زبانی که به کار می­برند تاثیر می­گذارد و یا موضوعاتی همچون روابط بین کودکان و بزرگسالان ، مصاحبه­ها، مکالمات تلفنی، رعایت نوبت سخن­گفتن چگونه بین گوینده و شنونده تنظیم می­شود(هایمز (1974). به نقل ازلطفی پور، 1372). هایمز زبان را به عنوان دانش معرفی نمود اما جنبه­ی محسوس آن را به جنبه­ها­ی جامعه­شناسی زبان که برخاسته از توانش ارتباطی است،  مرتبط دانست و مفهوم توانش ارتباطی را مطرح نمود. هایمز(1972) معتقد است: کسی که دارای توانش ارتباطی است باید بداند که یک صورت زبانی تا چه حد مناسب یک بافت اجتماعی معین است و نیز از میزان بسامد و تازگی یا کاربرد یک صورت زبانی و میزان احتمال وقوع آن مطلع باشد. از نظر او تعریف توانش زبانی انسان­ها به صورتی که در زندگی روزمره­ی آن‌‌­ها مورد استفاده قرار می­گیرد باید از توصیف جملات دستوری فراتر رود. او اذعان می­دارد که کودک در شرایط عادی و طبیعی دانش جمله­ها­ی زبان را نه تنها از نظر دستوری بودن بلکه از نظر مناسب بودن نیز کسب می­نماید. بدین ترتیب هایمز با بسط زبانی، صحت یک صورت زبانی را تنها به صورت دستوری کافی ندانسته بلکه کاربرد صحیح آن را در چارچوب قوانین و قرارداد­ها­ی اجتماعی و فرهنگی نیز ضرورری می­داند. این روش بررسی و توصیف کاربرد صورت­ها­ی زبانی و توانش ارتباطی روش « قوم­نگاری گفتار » نام گرفته­است. در چار­چوب این روش واحد بررسی و تحلیل زبان تنها جمله نیست بلکه رویداد گفتاری است. از نظر هایمز(1972) رویداد گفتاری یک تعامل اجتماعی است که در آن زبان نقشی عمده ایفا می­کند(همان)‌. البته در اکثر فعالیت­ها­ی انسانی گفتار یا زبان به کار می­رود، ولی تنها در پاره­ای از آن­ها گفتار و یا قوانین تعامل زبانی تعیین کننده­ی خود تعامل به حساب می­آیند. در یک محاکمه، سخنرانی، دفاع از پایان­نامه­ی دانشگاهی، مصاحبه و یا مکالمه­‌ی تلفنی نقش زبان و گفتار حیاتی است و بدون وجود آن رویداد یا تعامل موجودیت خود را از دست می­دهد. در پاره­ای دیگر از تعاملات اجتماعی مانند رویداد­ها­ی ورزشی یا رفتن به گردش، زبان نقش چندان عمده ای ایفا نمی­کند. هایمز این­گونه تعاملات را موقعیت­ها­ی گفتاری می­نامد. در واقع رویداد گفتاری که ریشه در عوامل و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد، تعیین کننده­ی قوانین حاکم بر تعاملات زبانی است. واحد زبانی در هر رویداد، کنش زبانی است نه جمله. البته نحوه‌­ی اجرای هر کنش زبانی و نیز آرایش کنش­ها­ی زبانی در چارچوب رویداد گفتاری مربوطه تعیین می­گردد.

 

دانلود مقالات

 

 

 

   یکی از زیر­مجموعه­های زبان­شناسی که در اواخر دهه­ی 1970 ظهور کرد کاربرد­شناسی است که نشان می­دهد افراد چگونه به درک و تولید یک کنش ارتباطی یا کنش گفتاری در یک موقعیت زبانی که اغلب مکالمه است موفق می­شوند(تی جی تانگ،2004).       

 

 

برنشتاین(1973)‌و‌گامپرز(1977،1982)‌اذعان داشتند که کاربرد­شناسی با درک ژرف­‌ساخت و تعاملات بینا‌فردی و شفاهی به یاری زبان­شناسی اجتماعی می­‌آید. براون ولوینسون(1987) نیز کاربرد­شناسی و زبان­شناسی اجتماعی را در بررسی کنش‌­گفتار­ها و کاربرد آن­ها مرتبط می­دانند. وجه مشترک این دو مبحث مطالعه­ی زبان در بافت اجتماعی است.

 

 

زبان­شناسی اجتماعی و کاربرد­‌شناسی به عنوان دو حوزه­ی منشعب از زبان­شناسی، در سطح مشترکی به نام کاربرد­‌شناسی اجتماعیدر تعامل قرار می­گیرند. کاربرد‌­شناسی اجتماعی به مناسب­بودن معنا در بافت اجتماعی می­پردازد. (لیچ، 1983) می­گوید: توانش کاربرد­شناسی دانش و بهره­گیری گوینده از قوانین تناسب و ادب است که نشان می­دهد گوینده چگونه کنش­‌گفتار­ها را درک و تولید می­کند(تی جی تانگ، 2004). کنش­‌‌گفتار­ها یکی از مباحث کلیدی کاربرد­شناسی در علم زبان­شناسی محسوب می­شوند.کنش­گفتارها را می­توان به شش دسته تقسیم کرد: 1) معذرت­خواهی 2) انتقاد 3) مدح 4) امتناع یارد 5) تقاضا 6) پیشنهاد( تی جی تانگ، 2004). یکی از کنش­گفتار­ها­ی مورد ذکر کنش­گفتار عذر­خواهی است. نقش عذر­خواهی حفظ هماهنگی میان گوینده و شنونده است. افراد زمانی عذر­خواهی می­کنند که تصور کنند از هنجاری اجتماعی تخطی کرده­اند(الشتین و کوهن، 1983). معذرت­خواهی می­تواند وجهه­ی گوینده­ی خود را به خطر بیندازد(تهدید وجهه) و در نتیجه نیازمند دقت و بررسی می­باشد؛ در حقیقت زمانی که گوینده­ای معذرت­خواهی می­کند با ابراز خشوع خویش، عملی تهدید­کننده­ی وجهه برای خود (گوینده) و حفظ­کننده­ی وجهه برای مخاطب انجام داده­است(براوان و لونیسون، 1978). درخصوص کنش­گفتار معذرت­خواهی (معذرت­خواهی در قالب کلام) راهبرد­ها­ی مختلفی ارائه شده­است که در پیشینه به آن­ها خواهیم پرداخت. دراین تحقیق مبنا راهبرد­ها­ی معذرت­خواهی سوگیموتو(1997) می­باشد. وی راهبرد­ها­ی معذرت­خواهی را به سه دسته و نه زیر­گروه تقسیم­بندی کرده­است:

 

 

الف.راهبرد­ها­ی اولیه:

 

 

1). اظهار ندامت: متاسفم، شرمنده هستم

 

 

2). توضیح یا حساب­ پس­ دادن: امروز خیلی سرم شلوغ است، نمی­توانم همراه تو بیایم.

 

 

3). توصیف خسارت: من در نگهداری چتر شما کاملأ مراقب نبودم و باد شدیدی می­وزید.

 

 

ب.راهبرد ­ها­ی ثانویه:

 

 

1). جبران عملی:  بفرمایید، این هم یک چتر جدید!

 

 

2). قول عدم تکرار اشتباه: قول می­دهم بار دیگر زودتر برسم.

 

 

ج.راهبرد های کم­بسامد:

 

 

1). پذیرش صریح مسئولیت: این اشتباه من بود.

 

 

2). زمینه­سازی: من دیر رسیدم، من در شرایط وحشتناکی بودم، پدرم سخت بیمار بود و نمی­توانست حرکت کند، بنابراین من او را به بیمارستان بردم.

 

 

3). تأدیب خود: من خسیس­تر از آن هستم که برای تو یک چتر جدید بخرم.

 

 

4). سپاس­گزاری: از بردباری و صبر شما متشکرم.

 

 

بر­مبنای دسته­بندی بتین(2008) افراد یا به صورت صریح عذر­خواهی می­کنند یا خیر که می­توان معذرت­خواهی صریح را در یک دسته­بندی بر­ مبنای تعداد جملات و تعداد تشدیدکننده­هایی مانند قیود قرار­داد. برای افزایش شدت عذر­خواهی گاه از ابزار­هایی مانند قیود استفاده می­شود: خیلی، وحشتناک، شدیداً از این جمله قیود می­باشند که تقریبا در تمامی موارد عذرخواهی دیده می­شوند و معیاری کیفی در بررسی شدت عمل تهدید­کننده­ی وجهه می­باشند. بررسی کنش­گفتار معذرت­خواهی در قالب دسته­بندی بتین(2008) نشان می­دهد افراد در عذرخواهی به چه میزان از بیان صریح استفاده می­کنند.

 

 

چنان­که ذکر شد معذرت­خواهی یک کنش­گفتار است که مطالعات خود را مدیون حوزه­‌ی زبان­شناسی اجتماعی می­داند. از این رو ملاک­ها­ی اجتماعی مانند جنسیت، طبقه اجتماعی، سن و… بر کمیت(بسامد) و کیفیت(نوع) راهبرد­هایی که افراد برای این کنش­گفتاری انتخاب می­کنند تاثیر مستقیم دارد. گویون[14] (1998)، دوازده عامل را که به نظر او بر ارتباطات مستقیم وغیر­مستقیم نقش دارد به این شرح بیان می­کند: 

 

 

1). سن: مسن­تر­ها تمایل به غیر­مستقیم بودن دارند.

 

 

2). جنس: زن­ها اصطلاحات غیر­مستقیم را ترجیح می‌­دهند.

 

 

3). محل اقامت: روستایی­ها بیشتر از شهری­‌ها از عبارت­ها­ی غیر­مستقیم استفاده می‌­کنند.

 

 

4). خلق و خو: هنگام عصبانیت مردم از عبارت­‌ها­ی غیر­مستقیم بیشتری استفاده می‌­کنند.

 

 

5). شغل: آن‌­هایی که در شغل­ها­ی علوم اجتماعی اشتغال دارند بیشتر از آن­هایی که علوم طبیعی خوانده­اند گفتار غیر­مستقیم را اعمال می­‌کنند.

 

 

6). شخصیت: افراد برون­‌گرا بیشتر از افراد درون­گرا از عبارت‌­ها­ی مستقیم استفاده می­‌کنند.

 

 

7). موضوع: هنگام اشاره به موضوع­ها­ی حساس و تابو از عبارت­‌ها­ی غیر­مستقیم استفاده می­شود.

 

 

8). مکان: در منزل و مکان‌­ها­ی خصوصی، هر فرد بیشتر از عبارت‌­ها­ی مستقیم استفاده می­کند.

 

 

9). زمینه­‌ی ارتباطی: در زمینه­ ارتباطی غیر­رسمی عبارت­ها­ی مستقیم بیشتری مورد استفاده قرار می­‌گیرد.

 

 

10). فاصله­ی اجتماعی: اشخاصی که رابطه خویشاوندی نزدیک­تری دارند عبارت­ها­ی مستقیم­تری استفاده می­کنند.

 

 

   11). فشار زمانی: در حال عجله اشخاص از عبار ت­‌ها­ی مستقیم­‌تری استفاده می­‌کنند.

 

 

   12). موقعیت: در موقعیت اجتماعی بالا­تر اشخاص عبارت‌­ها­ی مستقیم­تری را برای ارتباط با افرادی در موقعیت پایین­تر استفاده می‌­کنند.

ارائه الگوریتمی جهت جزیره سازی سیستمهای قدرتبا حفظ معیارهای امنیت


در این فصل كارهای مهم انجام گرفته در زمینه تشخیص آنلاین پایداری گذرا، تعیین معادل دینامیكی سیستم، استفاده از تئوری گراف در سیستمهای قدرت و جزیره‌سازی سیستم مورد بررسی قرار می‌گیرد.
همچنین در فصل حاضر ضرورت انجام رساله حاضر، اهداف رساله و محدودیتها و مرزهای آن بررسی و معرفی خواهد گردید.
2-2- مطالعات انجام شده در تشخیص پایداری گذرا

تشخیص سریع، دقیق و آنلاین ناپایداری برای انجام برخی اعمال كنترل اضطراری ضروری می‌باشد. روشهای مرسوم در مقالات برای این كار عموما استفاده از اندازه‌گیرهای فازوری كلی و روشهای ابتكاری است. در [40] یك روش دقیق برای تشخیص آنلاین از دست رفتن سنكرونیزم بر اساس اندازه‌گیریهای ولتاژ و جریان در خطوط ارایه شده است. همچنین در [40] از تكنیك انرژی پتانسیل در خطوط استفاده كرده و شرایطی كه باعث ناپایداری سیستم می‌شوند از تحلیل تابع انرژی بدست آورده است. وقوع یك اغتشاش بزرگ در سیستم قدرت ممكن است باعث خروج كنترل‌نشده ژنراتورها و خروجهای متوالی و نهایتا فروپاشی گردد. چندین روش كنترلی جداگانه وجود دارد كه می‌تواند برای حفظ پایداری سیستم مورد استفاده قرار گیرد. برخی از این اعمال كنترلی اضطراری مانند خروج ژنراتورها و جداسازی كنترل‌شده سیستم در زمانهای خیلی ضروری مورد استفاده قرار می‌گیرند. از این رو یك روش سریع و دقیق تشخیص بین نوسانات پایدار و ناپایدار ضروری می‌باشد. از جمله روشهای موجود برای این مورد می‌توان به استفاده از اندازه‌گیرهای فازوری گلوبال، روشهای ابتكاری، و روشهای هوشمندانه مانند درخت تصمیم‌گیری و استفاده از شبكه‌های عصبی را نام برد. در [44-41] انرژی پتانسیل موجود در ژنراتورها كه بوسیله یك مدل كلاسیك نمایش داده شده‌اند به صورت مجموع انرژیهای موجود در المانهای سری مانند خطوط انتقال، ترانسفورمرها و

پایان نامه های دانشگاهی

 راكتانسهای ژنراتورها بیان گردیده است. در این مقاله نشان داده شده است كه تحت یك شرایط خاص این امكان وجود دارد كه انرژی پتانسیل را به صورت جمع انرژیهای موجود در خطوطی كه به یك كات‌ست تعلق دارند نوشت و انرژی جنبشی را به صورت تابعی از نرخ تغییرت زاویه فاز در دو طرف یك خط كه به یك كات‌ست تعلق دارد بدست آورد.

در [48-45] نویسنده‌گان مقاله توابع كنترلی مناسب را برای حذف نوسانات سیستم قدرت بر اساس توابع لیاپانف در حضور عناصر FACTS‌ برای شبكه قدرت ارایه كرده است. در این مقاله نویسندگان از مفهوم سیستم تك ماشینه معادل (OMIE) برای تعریف توابع لیاپانف استفاده كرده‌اند.
در مراجع [49] نویسندگان مقالات روش یادگیری آنلاین با استفاده از شبكه های عصبی را برای پیش‌بینی پایداری گذرای سیستم قدرت مورد استفاده قرار داده‌اند. در [50] یك روش جدید برای تشخیص آنلاین ناپایداری در شبكه قدرت ارایه گردیده است كه بر اساس اندازه‌گیری ولتاژ و جریان خط صورت می‌گیرد و شرط ناپایداری از توابع انرژی بدست می‌آید.
در [51] از روش تحلیل مجموعه‌های دستیافتنی (Reachable Set) و تحلیل مجموعه‌های همسطح برای تحلیل پایداری گذرای سیستم استفاده شده است. این روش بر اساس ایجاد یك معادله دیفرانسیل با مشتقات نسبی و تشكیل ماتریس (HJI) یك سیستم غیرخطی است. مجموعه‌های دست‌یافتنی بكوارد ناحیه پایدار نقطه تعادل را برای ارزیابی پایداری گذرا در اختیار ما قرار می‌دهد.

تاثیر شیارهای استاتور و روتور بر پارامترهای الکتریکی ماشین


خرابیهای یك موتور قفس سنجابی را می توان به دو دسته الكتریكی و مكانیكی تقسیم ‌كرد.هر كدام از این خرابیها در اثر عوامل و تنش های متعددی ایجاد می گردند. این تنشها در حالت كلی بصورت حرارتی، مغناطیسی، دینامیكی، مكانیكی و یا محیطی می باشند كه در قسمت های مختلف ماشین مانند محور، بلبرینگ، سیم پیچی استاتور ، ورقه های هسته روتور واستاتور و قفسه روتور خرابی ایجاد می­كنند. اكثر این خرابیها در اثر عدم بكارگیری ماشین مناسب در شرایط كاری مورد نظر، عدم هماهنگی بین طراح و كاربر و استفاده نامناسب از ماشین پدید می­آید. در این قسمت سعی گردیده است ابتدا انواع تنشهای وارده بر ماشین، عوامل پدید آمدن و اثرات آنها بررسی گردد.
قبل از بررسی انواع تنشهای وارده بر ماشین القایی بایستی موارد زیر در نظر گرفته شود:
1- با مشخص كردن شرایط كار ماشین می توان تنشهای حرارتی، مكانیكی و دینامیكی را پیش بینی نمود و ماشین مناسب با آن شرایط را انتخاب كرد. به عنوان مثال ، سیكل كاری ماشین و نوع بار آن ، تعداد دفعات خاموش و روشن كردن و فاصله زمانی بین آنها ، از عواملی هستند كه تاثیر مستقیم در پدید آمدن تنشهای وارده بر ماشین خواهند داشت.
2- وضعیت شبكه تغذیه ماشین از لحاظ افت ولتاژ در حالت دائمی و شرایط راه اندازی و میزان هارمونیكهای شبكه هم در پدید آمدن نوع تنش و در نتیجه پدید آمدن خرابی در ماشین موثر خواهند بود.
2-1- بررسی انواع تنشهای وارد شونده بر ماشین القایی:
1-2-1- تنشهای موثر در خرابی استاتور:
الف ـ تنشهای گرمایی :این نوع از تنشها را می توان ناشی از عوامل زیر دانست:

– سیكل راه اندازی: افزایش حرارت در موتورهای القایی بیشتر هنگام راه اندازی و توقف ایجاد  می­شود. یك موتور در طول راه اندازی، پنج تا

پایان نامه های دانشگاهی

 هشت برابر جریان نامی از شبكه جریان می كشد تا تحت شرایط بار كامل راه بیفتد. بنابراین اگر تعداد راه اندازی های یك موتور در پریود كوتاهی از زمان زیاد گردد دمای سیم پیچی به سرعت افزایش می یابد در حالی كه یك موتور القایی یك حد مجاز برای گرم شدن دارد و هرگاه این حد در نظر گرفته نشود آمادگی موتور برای بروز خطا افزایش می یابد. تنشهایی كه بر اثر توقف ناگهانی موتور بوجود می آیند به مراتب تاثیر گذارتر از بقیه تنشها هستند.

– اضافه بار گرمایی:  بر اثر تغییرات ولتاژ و همچنین ولتاژهای نامتعادل دمای سیم پیچی افزایش می یابد.
بنابر یك قاعده تجربی بازای هر  %2/1-3 ولتاژ فاز نامتعادل دمای سیم پیچی فاز با حداكثر جریان خود، 25% افزایش پیدا می كند.
– فرسودگی گرمایی: طبق قانون تجربی با ºc10 افزایش دمای سیم پیچی استاتور عمر عایقی آن نصف  می شود. بنابراین اثر معمولی فرسودگی گرمایی ، آسیب پذیری سیستم عایقی است. 
ب ـ تنشهای ناشی از كیفیت نامناسب محیط كار : عواملی كه باعث ایجاد این تنشهامی شود به صورت زیر است:
– رطوبت
– شیمیایی
– خراش ( سائیدگی)[1]
– ذرات کوچک خارجی
ج ـ تنشهای مكانیكی: عواملی كه باعث ایجاد این تنشها می شوند به صورت زیر می باشند:
– ضربات روتور: برخورد روتور به استاتور باعث می شود كه ورقه های استاتور عایق كلاف را از بین ببرد و اگر این تماس ادامه داشته باشد نتیجه این است كه كلاف در شیار استاتور خیلی زود زمین  می­شود و این به دلیل گرمای بیش از حد تولید شده در نقطه تماس می باشند.
– جابجایی كلاف: نیرویی كه بر كلافها وارد می شود ناشی از جریان سیم پیچی است كه این نیرو متناسب با مجذور جریان می باشد ( F∝ ). این نیرو هنگام راه اندازی ماكزیمم مقدار خودش را دارد و باعث ارتعاش كلافها با دو برابر فركانس شبكه و جابجایی آنها در هر دو جهت شعاعی و مماسی می­گردد.
Abrasion -1