1-1- تعریف مسئله
روند فعلی موجود در صنایع مختلف، به طوری که در فصل 2 به آن اشاره میشود، این نکته را اذعان میدارد که برقراری سیستمی با قابلیت ارجاع سریع میزان خرابیهای محصول و یا برآورد قابلیت اعتماد آن، از ضروریات هر صنعت است. مدلهای موجود برای پیشبینی قابلیت اعتماد محصول جدید دارای محدودیتهایی هستند که باعث ارائه نتایج نادرست میشوند و این امر ناشی از کمبود اطلاعات و دادههای خرابی است.
سوالی که در این پایاننامه به دنبال جواب آن هستیم به صورت زیر بیان میشود
« چگونه میتوان قابلیت اعتماد یک محصول جدید را، بر اساس دادههای محدودی که در اختیار است، به درستی پیشبینی کرد؟ »
تحقیقات گستردهای برای پاسخگویی به این سوال صورت گرفته است که در فصول آینده به آن میپردازیم. روشهای مختلفی برای پیشبینی قابلیت اعتماد ارائه شده است که از این جمله میتوان به نظریه بیز اشاره کرد و میتواند راهگشای مشکل اندک بودن تعداد دادهها باشد. لذا در این تحقیق استفاده از آمار بیز برای پیشبینی قابلیت اعتماد محصول پیشنهاد میشود. بنابراین هدف از این پایان نامه را میتوان به شرح زیر مطرح نمود.
« ارائه مدلی برای پیشبینی قابلیت اعتماد در مراحل اولیه معرفی محصول جدید و استفاده از نظریه بیز برای برطرف کردن مشکل کمبود
دادهها »
زمانیکه میخواهیم قابلیت اعتماد یک محصول، خصوصاً محصولاتی با حجم بالای فروش ( و یا به عبارتی محصولات پر مصرف) را پیشبینی کنیم، زمان تا اولین خرابی مد نظر قرار میگیرد. بنابراین چنین محصولاتی برای پیشبینی قابلیت اعتماد جز محصولات تعمیرناپذیر محسوب میشوند. در عمل این فرض دور از واقعیت نیست، چراکه این محصولات به ندرت بیش از یک بار تحت تعمیر قرار می گیرند. پس به طور خلاصه این تحقیق بر محصولات تعمیرناپذیر و اولین زمان تا خرابی آنها متمرکز است.
2-1- اهمیت و ضرورت انجام کار
پیشبینی قابلیت اعتماد محصول در مرحله اولیه و بعد از گذشت چند ماه از معرفی آن به بازار به دلیل نقش مهم آن در کاهش هزینههای تولید و ارزیابی بهتر و دقیقتر پارامترهای دیگر محصول از جمله نرخ خرابی و ضمانت حائز اهمیت است. عدم توجه به عوامل ایجاد خرابی و کاهش عملکرد محصول در این مرحله میتواند منجر به پرداخت هزینههای مضاعفی در ادامهی تولید و همچنین در مرحله استفاده توسط مشتریان در رابطه با ضمانت شود.
زمانی که میخواهیم قابلیت اعتماد محصول را در مرحله ابتدایی چرخه عمر آن پیشبینی کنیم، کمبود دادهها، اصلیترین مشکل به حساب میآید. وقتی دادههای کافی در دسترس نباشد، استفاده از روشهای آماری متداول کلاسیک، منجر به پیشبینیهای غیر دقیق میشود. نظریهی بیز به مدلسازی توزیعهای احتمالی بر پایه تعداد دادههای کم میپردازد. بنابراین در این تحقیق به کمک روش بیز اطلاعات گذشته و دادههای محصول جدید را ترکیب کرده تا مشکل کمبود دادهها برطرف شود. همچنین در این مدل میتوان از نظرات خبره برای برازش توزیع بهره گرفت.
نتیجه این تحقیق میتواند در پیشبینی قابلیت اعتماد محصولات صنایع مختلف از جمله صنایع الکترونیک و یا صنایع خودرو در مرحلهی اولیه طول عمر آنها، بکارگرفته شود. همچنین از نتیجه این تحقیق میتوان درصرفهجویی هزینهها مربوط به تولید دستگاههای با قابلیت اعتماد پایین که منجر به پرداخت هزینههای اضافه خصوصاً برای ضمانت آنها شده و حتی در برخی شرایط باعث ورشکستگی برخی صنایع میشود، بهره گرفت.
3-1- روند ادامه مطلب
ساختار ارائه این پایاننامه بدین ترتیب است که در ادامه در فصل 2 اهمیت پیشبینی قابلیت اعتماد بیان میشود. در فصل 3، روشهای موجود برای پیشبینی قابلیت اعتماد سیستمها و محصولات ارائه میگردد. هر یک از این روشها محدودیت خاص خود را دارند. ارائه راهکاری برای برطرف کردن این محدودیتها هدف اصلی این رساله است. در فصل 4 مدلی بر اساس نظریه بیز برای پیشبینی قابلیت اعتماد محصولاتی که تازه به بازار معرفی شدهاند ارائه میشود. این فصل با مثالهایی برای درک کاربرد مدل ارائه شده در صنعت پیگیری میشود. در فصل 5 حالت گسسته برای توزیع پیشین در نظر گرفته شده که از دید مدیریتی بسیار کاربردی است. نهایتاً نتیجهگیری و پیشنهاداتی برای مطالعات آینده در فصل 6 ارائه میشود.
با مطرحشدن شبیهسازی عاملمحور بازارهای مالی که یکی از پیشگامان و معروفترین این مدلها، بازار شبیهسازی سانتافی میباشد، تجزیه و تحلیل این بازارها سادهتر شده ونتایج تحلیلها، به واقعیت نزدیکتر میباشد. با ایجاد این شبیهسازی میتوان عوامل مختلف و مؤثر بر روی این بازارها در مدل شبیهسازی اجرا و آزمایش کرده و تأثیرات آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و سپس با توجه به این تجزیه و تحلیل، تصمیمات لازم را در حالت واقعی به کار گرفت.
در این پایاننامه، از مدل سانتافی برای مدلسازی بازار بورس استفاده گردیده و با ایجاد تغییرات لازم از جمله تغییر قوانین یادگیری و بهکارگیری از سه نوع عامل مجزا و استفاده از ترکیبهای مختلف در مدل و همچنین استفاده از الگوریتم ژنتیک به عنوان فرایند یادگیری عاملها، بازار سهام مورد بررسی قرار گرفته است.

نتایج بهدست آمده نشان میدهد که به کارگیری فرایند آموزش باعث میشود تا بازار با ثباتتری نسبت به بازار بدون آموزش ایجاد شود. همچنین نتایج آزمایشات دیگر نشان میدهد که با افزایش انواع عاملها در بازار بورس، پیشبینی عاملها تحت تاثیر عاملهای دیگر قرار گرفته و باعث میشود که پیشبینی آنها دچار نوسان گردد بهطوریکه بازارهایی که با یک عامل شبیهسازی شدهاند دارای بهترین عملکرد از لحاظ پیشبینی قیمت و سود دوره بعد میباشند.
1-1- پیشگفتار
در دنیای امروز، سیستمهایی وجود دارد که در آنها انسان و روابط بین انسانها نقش اصلی را دارند. چون رقابت بین افراد و قوانین حاکم بر روابط انسانها همواره در حال تغییر است، باعث میشود که این سیستمها پیچیدهتر شده و تجزیه و تحلیل آنها مشکلتر شود. با تجزیه و تحلیل این سیستمها میتوان به پیشبینی وقایع و رویدادهای آتی پرداخت و با تدبیر و اندیشه در سطح کلان از ایجاد بحران در سطح اجتماعی جلوگیری نمود. محققان بسیاری سعی نمودهاند تا با مدلسازی ریاضی این سیستمها، روابط و قوانین حاکم بر آنها را کشف کنند. اما این مدلها هنوز تکاملهای لازمه را در برخورد با بسیاری از مسائل عملی نیافتهاند و تلاش در راه تکامل هر چه بیشتر آن ادامه دارد[1]. در سالیان اخیر مدلهای مبتنی بر عامل[1] موردتوجه بسیاری از محققان قرارگرفتهاست. این متدولوژی، ابتدا توسط دانشمندان فیزیک استفاده میشد که سیستمهای پیچیده ذرات واکنشی را شبیهسازی میکردند. در اقتصاد مالی، سرمایهگذاران مانند ذرات هستند که با سرمایهگذاران دیگر در حال کنش و واکنش هستند[2].

این مدلها بر تعاملات پویای تصمیمات عاملها بر روی همدیگر متمرکز میشوند. در این مدلها، رفتار عاملها براساس درکشان از محیط و عملکرد سایر عاملها صورت میگیرد اما رفتار سیستم را نمیتوان از روی رفتار تکتک عاملها پیشبینی کرد. بلکه این رفتار یک رفتار برآیندی بوده که معمولاً رابطه خطی با رفتار هیچ یک از عاملها ندارد. یکی از مزیتهای مهم این مدلها این است که میتوان فرضیات محدودکنندهای را که در مدلهای تحلیلی برای سادگی استفاده میشود را حذفنمود. برای نمونه، کلیه سرمایهگذاران میتوانند با توجه به ترجیحات و استراتژیهای تجاریشان، به صورت ناهمگن مدلبندی شوند[2].
کاربرد مدلهای عاملمحور میتواند به سه طبقه کلی تقسیم شود[5] :
1) عاملهای همکار که در این سیستمها، عاملها متعهد به جمعآوری اطلاعات یا اجرای معامله از طرف عامل انسانی در اینترنت میباشند.
2) سیستمهای تصمیمگیری چندعامله که عاملها در این سیستم باید با هم یک تصمیم مشترک بسازند.
3) سیستمهای شبیهسازی چندعامله، که سیستم چندعاملی برای شبیهسازی یک پدیده در جهان واقعی استفاده میشود که در اینجا سیستم استفاده شده پایاننامه در ناحیه سوم قرار میگیرد. یکی از رشتههای تحقیقاتی این سیستمها، شبیهسازی عاملمحور پدیدههای
اجتماعی میباشد که در آن سه رشته علمی استفاده میشوند که عبارتند از: محاسبات، علوم اجتماعی و شبیهسازی کامپیوتری که میتوان اینگونه تعریف کرد:

بررسی پدیدههای اجتماعی با استفاده از تکنولوژی عامل و شبیهسازی آن در کامپیوتر.
پس باید ابتدا محیطی را که میخواهیم در آن کار کنیم را بشناسیم و این دارای اهمیت زیادی است زیرا محقق را در درک بیشتر رفتار عامل یاری میدهد و به واقعیت نزدیکتر میسازد.
در دنیای امروز، اقتصاد و جولانگاه آن یعنی بازار و عنصر جدایی ناپذیر این عرصه، یعنی معامله، ماهیت مدرنیزه یافته و پابهپای دیگر شئون زندگی انسانها در چرخه پیشرفت و تکامل، ابعاد تازهای به خودگرفته و روزبهروز بر پیچیدگیهای آن افزوده میشود.
عملاً اقتصاد را میتوان یک سیستم پیچیده[2] دانست، زیرا با رفتار روانی و اعمال انسانها سروکار دارد. با این حال از دو دیدگاه فیزیکی و روانشناختی میتوان به اقتصاد نگریست. دیدگاه فیزیکی شامل فعالیتها، تکنولوژیهاو… میباشد و دیدگاه روانشناختی که شامل انتظارات، باورها، فرضیهها و تفاسیر عاملهای اقتصادی از محیط میباشد.
دیدگاه روانشناختی از اهمیت زیادی برخوردار میباشد زیرا تصمیم عاملها براین مبنا صورت میگیرد به طوریکه هر عامل با شناخت ویژگیهای محیط و عاملهای دیگر برای خود فرضیههایی ایجاد میکند[6]. بازارها نیز که وظیفه هدایت قسمت عمدهی فعالیتهای اقتصادی یک جامعه را دارند، یک سیستم مبادله کالا میباشند. قیمتها در داخل بازار شکل میگیرد که براساس عرضه و تقاضا میباشد. اگر بازار رقابت کامل باشد، هم مقدار تقاضا و هم مقدار عرضه تابع قیمت میباشد و لذا همواره تعادل وجود دارد و در یک قیمت تعادلی، مازاد یا کمبود چه از طرف عرضه و چه از طرف تقاضا وجود ندارد. توجه به بازار از این لحاظ اهمیت دارد که تعیینکننده قیمت میباشند. چگونگی تعیین میزان قیمت تحت تأثیر عوامل روانی، سیاسی و اجتماعی میباشد که باید تشریح گردد. برای تجزیه و تحلیل بازار، باید به اشکال مختلف بازارها، اهداف و نحوه رفتار گوناگون عرضهکننده و تقاضاکننده توجه شود[7].
یکی از بازارهای مالی مهم، بازار بورس میباشد. بیتردید امروزه بیشترین مقدار سرمایه از طریق بازارهای بورس در تمام جهان مبادله میشود. اقتصادهای ملی به شدت متأثر از عملکرد بازار بورس است. بهعلاوه بازار بورس بهعنوان یک ابزار سرمایهگذاری دردسترس، هم برای سرمایهگذاران کلان و هم برای عموم مردم تبدیل شدهاست. بازارهای بورس نه تنها از پارامترهای کلان، بلکه از هزاران عامل دیگر نیز متأثر میشوند. تعداد زیاد و ناشناخته بودن عوامل مؤثر بر بازار بورس، موجب عدم اطمینان در زمینه سرمایهگذاری شدهاست.
به همین دلیل تجزیه و تحلیل این بازار بسیار مهم بوده و باید از مدلهایی استفاده کرد که بتوان این پارامترهای کلان و خرد را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
با مطرحشدن شبیهسازی عاملمحور[3] بازارهای بورس که یکی از پیشگامان و معروفترین این مدلها، بازار شبیهسازی سانتافی[4] میباشد، تجزیه و تحلیل این بازارها سادهتر شده و به واقعیت نزدیکتر میباشد. با ایجاد این شبیهسازی میتوان عوامل مختلف و مؤثر بر این بازارها را ابتدا در مدل شبیهسازی، اجرا و آزمایش کرده و تأثیرات آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و سپس با توجه به این تجزیه و تحلیل، تصمیمات لازم را در حالت واقعی بهکارگرفت. در سالهای اخیر، تجزیه و تحلیلهای مختلفی با استفاده از این مدلها روی این بازارها صورت گرفته است که در فصل بعد به کارهای انجامشده در این زمینه اشاره میشود.
2-1- اهداف تحقیق
تحلیل سیستمهای پیچیده در میان محققان سیستمها، اهمیت زیادی یافته است. از جمله این مدلهای تحلیلی، مدلهای مبتنی بر عامل میباشند. با مطرح شدن شبیهسازی عاملمحور بازارهای بورس که یکی از پیشگامان و معروفترین این مدلها، بازار شبیهسازی سانتافی میباشد، تجزیه و تحلیل این بازارها سادهتر شده و به واقعیت نزدیکتر میباشد. با ایجاد این شبیهسازی میتوان عوامل مختلف و مؤثر بر روی این بازارها را در مدل شبیهسازی اجراوآزمایش کرده و تأثیرات آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و سپس با توجه به این تجزیه و تحلیل، تصمیمات لازم را در حالت واقعی به کارگرفت.
براساس آنچه گفته شد، در این تحقیق اهدافی دنبال میشود كه عبارتنداز:
– بررسی بازار سهام بهعنوان یک سیستم پیچیده و مدلبندی آن براساس سیستمهای عاملمحور.
– مروری بر مطالعات و توسعههای انجامشده بر روی بازارهای مالی مصنوعی.
– بهكارگیری الگوریتم ژنتیک بهعنوان فرایند یادگیری عاملها
– بررسی تاثیرات پارامترهای مختلف در بازار بورس مصنوعی
3-1- فرضیات تحقیق
فرضیاتی که در این تحقیق وجود دارند به صورت زیر میباشد:
– عاملها نقش تاجران را در بورس ایفا میکنند و به دادوستد میپردازند.
– هوش عاملها در ابتدا صفر است و با استفاده از یک فرایند یادگیری، هوشمند میشوند.
– در بازار دو راه سرمایهگذاری وجود دارد: 1- اوراق قرضه بدون ریسک با نرخ سود ثابت و عرضه نامحدود 2- سهام
– قیمتها در داخل بازار و براساس عرضه و تقاضا شکل میگیرد.
– تعداد سهامها و تعداد تاجران، محدود است.
– عاملها دارای یک تابع مطلوبیت هستند.
4-1- پرسش تحقیق
همانطور كه گفته شد در این تحقیق، از سیستمهای چندعاملی برای شبیهسازی بازار بورس مصنوعی استفاده میشود و حال این سوال مطرح است که آیا در این شبیهسازی میتوان اثرات و پارامترهای موثر در بورسهای واقعی را مورد ارزیابی قرار داد و اینکه این اثرات تا چه اندازه با اثرات دنیای واقعی مطابقت دارد؟
5-1- مراحل تحقیق
دانش پایهای این پایاننامه شامل سیستمهای پیچیده، هوش مصنوعی و مطالعات موجود در این زمینه، و بررسی مقالات و پژوهشهای صورتگرفته در این زمینه میباشد. سپس در این تحقیق، بازار بورس با فرضیات موجود ساخته شده و عاملها بهعنوان تاجر ( خریدار و فروشنده ) وارد این بازار می شوند. این عاملها با استفاده از قوانین مختلف و با استفاده از الگوریتم ژنتیک وارد یک فرایند یادگیری شده و سپس براساس آن تصمیم به خرید و فروش میکنند. بعد از ایجاد بازار بورس، به بررسی تاثیر عوامل مختلف در این بازار پرداخته میشود و نتایج بدستآمده مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. این شبیهسازی با زبان برنامهنویسی متلب[1] انجام میشود.
6-1- ساختار تحقیق
براساس آنچه گفته شد، در این پایاننامه، در فصل دوم مفاهیمی چون عامل، سیستمهای چندعاملی، انواع استدلال، سیستمهای پیچیده و مشخصات این سیستمها، بازارهای مالی و اهمیت آنها و همچنین الگوریتم ژنتیک مطرح میگردد تا نقش و اهمیت عاملها در تحلیل سیستمهای پیچیده درک گردد. در فصل سوم، ساختار بازار بورس براساس فرضیات مطرحشده ساخته میشود و تکتک مراحل بازار فرموله میگردد. همچنین در این فصل، فرایند یادگیری عاملها مورد بررسی قرارگرفته و فرموله میگردد. در فصل چهار، نتایج شبیهسازی، مطرحشده و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و در نهایت در فصل پنج، نتیجهگیری و پیشنهادات برای مطالعات آتی بیان میشود.
[1] Matlab
[1] Agent
[2] Complex System
[3] Agent – Base
[4] Santa Fe
1-1- تعریف و بیان موضوع 1
2-1- هدف تحقیق 2
3-1- اهمیت تحقیق 3
4-1- بیان مسائل تحقیق 4
5-1- بیان فرضیات 5
6-1- محدودیتهای تحقیق 6
7-1- تعریف واژه ها 7
1-2- مدیریت منابع انسانی 8

2-2- آموزش كاركنان 11
3-2- اهداف آموزش 14
4-2- اهمیت و مزایای آموزش 16
5-2- مراحل آموزش 24
6-2- نیازسنجی یا برآورد احتیاجات اساسی در سازمان 25
1-6-2- اهداف نیازسنجی در برنامه ریزی آموزش كاركنان 25
2-6 -2- روشهای تعیین نیازههای آموزشی 27
3-6-2- ملاحظات اساسی در نیاز سنجی 31
7-2- هدفهای آموزشی و توسعه منابع انسانی 32
8-2- محتوا و مواد آموزشی مورد نیاز دوره 32
9-2- اصول یادگیری 34
1-9-2- نظریه های یادگیری 36
2-9-2- مروری بر چند روش آموزش 37
3-9-2- آموزش ضمن خدمت 49
10-2- اجرا و ارزشیابی 52
1-10-2- روش اجرای دوره 52
2-10-2- ارزشیابی از برنامههای آموزشی 53
3-10-2- اهداف ارزشیابی از برنامه های آموزش 54
4-10-2- مراحل ارزشیابی از برنامه 54
– مروری اجمالی بر تاریخچه آموزش كاركنان 56
– آشنایی با طرح رشد و ارتقاء 59
– مروری بر تحقیقات انجام شده 66
1-3- روش تحقیق 72
2-3- جامعه آماری و حجم نمونه ها 72
3-3- روش و ابزار جمع آوری اطلاعات 74
4-3- روش تحلیل آماری 77
5-3- روایی و پایایی پرسشنامه 79
1-4- ارزیابی پاسخهای افراد آموزش دیده به سؤالات عمومی 83
2-4- ارزیابی پاسخ آموزش دیدگان و مسؤلین 90
3-4- ارزیابی فرضیات فرعی تحقیق 168
4-4- ارزیابی پاسخ به سؤالات باز آموزش دیدگان و مسؤلین 177
فصل پنجم – نتیجه گیری و پیشنهادات
1-5- نتیجه گیری 178
2-5- پیشنهادات 181
پیوستها
منابع و مآخذ
1 حسین ابطحی ، ، آموزش و بهسازی منابع انسانی ، تهران ، موسسه مطالعات و برنامه ریزی آموزشی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران ، چاپ دوم ، سال 1373 ، صفحه 19.
در چنین فضایی، اهمیت مدیریت منابع انسانی، به عنوان سرچشمه اصلی زایش اندیشه های نو و ایده های جدید برای خلق مزیت رقابتی، در مسیر برآورده کردن نیازهای جامعه، به وضوح قابل مشاهده است. شناسایی عوامل محیطی وسازمانی محرک نوآوری، که از خلاقیت فردی شروع میگردد، ولی از شرایط کاری تاثیر میپذیرد، به یکی از نیازهای اساسی سازمان ها تبدیل شده است. و بدون شک روز به روز بر شدت آن افزوده می شود.

صنعت بانکداری، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند نوآوری و خلاقیت می باشد. عواملی چون رقابت شدید ، کمبود منابع مالی و ورود نسل جدیدی از رقبا، مانند بانک های خصوصی و موسسات مالی واعتباری ، بانک های دولتی را برآن داشته است تا بیش از پیش به اهمیت نوآوری در جنبه های مختلف اعم از فناورهای پیشرفته ، روشهای نوین مدیریتی و خدمات جدید بانکی توجه نمایند.
بنابراین مهارت مدیران در شناسایی رفتار و شخصیت افراد و برخورد مناسب با آن، در ایجاد بستر مناسب برای بروز نوآوری و ظهور خلاقیت و پرورش نیروی انسانی خلاق ، با حداقل هزینه ، دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد .
هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر جنبه های درونی جبران خدمات با توجه به مدل مفهومی رابینز ودسنزو[2] شامل متغیرهای مستقل
مشارکت درتصمیم گیری، آزادی واختیارات شغلی، مسئولیت بیشتر، کار جذاب وگیرا، فرصت برای رشد و تنوع درفعالیتها، بر متغیر وابسته شامل ابعاد نوآوری کارکنان است. فرضیات تحقیق بر مبنای تاثیر هرکدام از متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته شکل گرفته است.بطوری که فرضیه اصلی تحقیق تاثیر کلی جنبه های درونی جبران خدمات را برروی توسعه نوآوری کارکنان مورد مطالعه قرار می دهد و شش فرضیه فرعی تاثیر هرکدام از جنبه های درونی جبران خدمات مدل مورد مطالعه را بر روی توسعه نوآوری کارکنان را تشکیل داده اند.
یافته های پژوهش از طریق ترکیبی از پرسشنامه های استاندارد برای هرکدام از متغیرهای مدل تحقیق که جهت اطمینان از روایی وپایایی پرسشنامه ها ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و با ضریب 78% اطمینان، و پرسشنامه استاندارد مربوط به ابتکار و نوآوری که توسط مارتین پاتچن[3] ابداع گردیده است، بین جامعه آماری متشکل از تعداد 165 نفر از کارکنان بانک کشاورزی استان چهارمحال وبختیاری بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران و به صورت تصادفی تشکیل داده بودند، بدست آمده است.
به منظور اطمینان از برگشت پرسشنامه ها وکسر پرسشنامه های ناقص وغیرقابل قبول تعداد 170 برگ پرسشنامه بین جامعه آماری توزیع وتعداد 155 پرسشنامه تکمیل شده قابل قبول مورد استفاده قرارگرفت.
روش تحقیق، توصیفی، پیمایشی از شاخه میدانی بوده و برای تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا از طریق محاسبه رگرسیون خطی ومیانگین ساده نمرات هرکدام از متغیرها و تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته بدست آمد سپس جهت مقایسه یافته ها ونتایج محاسبه مرحله اول ، ضریب همبستگی پیرسون جهت شناسایی رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته و تحلیل واریانس متغیرها محاسبه گردید. همچنین برای کشف تاثیر سایر متغیرهای مداخله گر شامل سن، جنس، تحصیلات، تاهل، سنوات خدمت وپست سازمانی، تی استیودنت، رگرسیون ساده وآنالیز واریانس محاسبه گردید. کلیه محاسبات اشاره شده با استفاده از نرم افزارSPSS انجام شده است.
نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد که این آزمون با ضریب رگرسیون 67/0 آزمون قابل قبولی می باشد همچنین ضریب تعیین 43/0 نشان می دهد که 43 درصد توسعه نوآوری کارکنان توسط شاخص های استراتژی جبران خدمات قابل پیش بینی است. در نتیجه فرضیه اصلی تحقیق مورد تایید قرار می گیرد.
همچنین یافته ها نشان می دهند بیشترین تاثیر مربوط به فرصت برای رشد و ارتقاء می باشد که به ازای یک واحد افزایش در متغیر مستقل، 34 درصد تغییر در متغیر وابسته(توسعه نوآوری ) ایجاد می شود درمرحله بعد آزادی و اختیارات شغلی با 26درصد و کارجذاب و گیرا با 22درصد تاثیر داشته وسایر متغیر های مستقل تاثیر چندانی درتغییرات نشان نمی دهند.
[1]. Innovation
[2]. DeCenzo.D.A. and S.P. Robbins
[3]. Martin Patchen
هرچقدر این مدلها سادهتر و قابل فهمتر باشند، بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. یکی ازمدلهایی که اخیرا برای پیش بینی آینده مالی شرکتها بیشتر مورد توجه و استفاده قرار گرفته مدل تحلیل پوششی دادهها است که با استفاده از سنجش کارایی شرکتها، پیش بینی برای آینده شرکت (سالم یا ورشکسته شدن) ارائه میکند.
مشکل اساسی در کارهای گذشته این است که همه شرکتها در یک گروه قرار گرفته و مورد تحلیل قرار داده شدند. با توجه به ماهیت DEA[1] که باید تمام اعضای مجموعه ( DMU[2]ها) دارای ماهیت یکسان باشند، این موضوع یکی از ضعفهای پژوهشات قبلی محسوب میشود که در این پژوهش با دسته بندی شرکتها سعی شده تا این مشکل برطرف گردد.
در چنین وضعیتی میتوان به صورت تفکیک شده قابلیت پیش بینی هر دسته را مورد ارزیابی قرار داد و نتیجه کاملتری در مورد ماهیت این مدل در پیش بینی وضعیت مالی شرکتها ارائه نمود.
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق
سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی تلاش زیادی را برای اطلاع از وضعیت شرکتها، در جهت محافظت از سرمایه خود انجام میدهند. کارشناسان مالی باید در جهت رفع این نیاز سرمایهگذاران تا حد امکان پژوهشات گستردهای را انجام دهند و مدلهای متفاوتی برای ارزیابی وضعیت
مالی و عملکرد شرکتها ارائه نمایند. اما باید توجه داشت که هیچ یک از روشها یک مدل کامل و بی عیب نیستند و در کنار هر مدلی قضاوت تصمیم گیرنده نیز بسیار مهم است.
ازجمله روشهایی که به تازگی جهت تسهیل فرایند تصمیم گیری مالی مورد استفاده قرار گرفته است، روش تحلیل پوششی دادهها است. پژوهشات نسبتا کمی علی الخصوص در ایران در زمینه استفاده از این مدل صورت گرفته است و در نتیجه جای پژوهشات بسیاری در باب این مدل خالی است.
امتیاز کارایی بدست آمده از این تکنیک میتواند در پیش بینی وضعیت شرکتها، به خصوص ورشکستگی آنها کمک یار تصمیم گیرندگان و کارشناسان مسائل مالی باشد.
1-3-گزارههای تحقیق
گزارههای این پژوهش که عبارتند از اهداف، سوالات پژوهش در ادامه بیان شده است:
1-3-1- اهداف تحقیق
اهداف اصلی و فرعی این پژوهش عبارتند از:
هدف اصلی:
تعیین کارایی شرکتهای تولیدی بورس اوراق بهادار تهران در هرکدام از سه گروه طبقهبندی شده (صنایع غذایی و دارویی، صنایع فلزی و خودرو سازی و ماشین آلات و صنایع شیمیایی و پتروشیمی) و بررسی توانمندی مدل طراحی شده (مدل تلفیقی DEA و PCA[3]) در پیش بینی ورشکستگی با توجه به کارایی آنها.
اهداف فرعی:
1-تعیین نسبت شرکتهای ورشکسته پیش بینی شده در صنایع غذایی و دارویی
2-تعیین نسبت شرکتهای ورشکسته پیش بینی شده در فلزات و خودرو سازی و ماشین آلات
3-تعیین نسبت شرکتهای ورشکسته پیش بینی شده در صنایع شیمیایی و پتروشیمی
4-ارائه نتایج نهایی در توانمندی مدل در پیش بینی شرکتهای ورشکسته هر گروه
[1] – Data Envelopment Analysis
[2] – Decision Making Units
[3] – principal component analysis