هیچ نماد و مظهری مانند نور به وحدت الهی نزدیك نیست. بدین جهت است كه معمار ایرانی میكوشد تا در آنچه میآفریند از عنصر نور تا آنجا كه امكان داشت استفاده كند. از طرفی همگی میدانیم كه معماری ایرانی، مدیون آفتاب آن است. معمار ایرانی میكوشد فضایی در دل بنا خلق كند ویژه مرتبط كردن مؤمن با خداوند در نتیجه، تعامل آثار معماری با نور در بسیاری از موارد نه به اختیار و تدبیر معمار، بلکه نتیجه اتفاقی وحاصل حضور همیشگی و ناگزیر نور است. هنر اسلامی حضور نور را اساساً به عنوان تمثیلی از جلوه وجود مطلق بكار میگیرد. یعنی هر قدر به نور یعنی حضرت نورالانوار نزدیكتر شویم، نور خالصتر و شفافتری حاصل میشود. پس تجرد از ماده به معنای حركت و عروج به سمت منبع عروج و نور هستی و دوری گزیدن از نازلترین درجه وجود و سایههای نور است «از این منظر نور به عنوان مظهر و نماد وجود در فضای معماری اسلامی تلقی میشود و آیینهكاری و بهرهگیری از موزاییكها یا رنگ درخشنده طلایی و فیروزهای برای گنبدها و تزیین مقرنسها و نقوش، بیانی از جلوهگری نور است و این كار چونان كیمیاگری كردن است.
در معماری اسلامی ماده سنگین و بی شكل با تبدیل به طرحهای تزیینی و اشكال مقرنس و مشبك گویی به اشیایی ماورایی بدل شدهاند. دیگر ماده اتاقها سنگ وآجر نیستد، بلكه بصورت اسرار آمیزی از خود نور ساطع میكنند و خلاصه كلام كار معماری كم كردن ماده و افزایش فضا است و خود به خود انسان مؤمن را متذكر آیهی«الله نور السماوات و الارض» میشوند.
تحقیقات نشان داده است که به شکل غریزی نیازی در همه موجودات زنده وجود دارد که همه ی موجودات را به سمت “نور” هدایت میکند، این نیاز به نور و روشنایی در انسان منشاء رفتارهای متعددی است که بسیاری از آنها ناشی از آثار بصری نور است.
تا کنون در طراحی بناها بیشتر روش کمی نور به كار رفته است. در پی آن هستیم كه با پیدا كردن ارتباط كمی و كیفی نور محیطی راحت برای زندگی افراد را فراهم كنیم. رفع موانع ورود نور به مراحل نخست طراحی، تنها به مدد جستجویی هدفمند برای کشف کلید واژگان روشن و قانونمندیهای ساده در همه آثار نور، بصری و غیر بصری، مسیر میشد.
1 -2- طرح مسأله
«زیبایی و شکوه یک بنا بیش از آنکه معطوف به حظّ بصری از آن باشد، متکی به توان آن در ایجاد زنجیرهای از مکاشفهها در ذهن انسان است». جان راسکین
همان طور كه میدانیم نور برای انسان نیازی است پیچیده كه همه آثار رفتاری آن مورد بررسی قرار نگرفته است. در این زمینه معماران، حتی به مدد تجربه و شهود از پیش بینی صحیح رفتارهای مبتنی براین نیاز باز میمانند.
در جایگاه یك معمار، اگر نور را تنها یك واسطه برای رویت محیط و اشیاء بدانیم، فرصتهای فراوان تأثیرگذاری بر ادراك مخاطبین خود را از دست دادهایم.
با وجود فاصله گرفتن از دوره سنت اما تلألو آیینهكاریها، سایه-روشن، مقرنسها، سایهی ساباطها، راهروهای تاریك و زیرزمینهای روشن، ما را به این تفكر وا میدارد كه معماری نور فراتر از نهادن روزنهای در دیوار و افروختن چراغهای پرنور در اتاقها میباشد. اگر چه ارزشهای استعاری و معنوی نور در طراحی پرمعنی و جوهری معماری بهره میجویند و با یك آگاهی برتر و فهم قوی از تاریخ نور در معماری، بازیابی این عنصر را به عنوان ابزاری رسا، امكان پذیر میسازد.
این مساله از یك سو نتیجه هراس جامعه معماری از وارد كردن پیچیدگیهای دانش موجود در این زمینه به مراحل نخست طراحی است، و از سوی دیگر ناشی از فقدان كلید واژههای روشن و قواعدی ساده از بطن معماری سنتی است كه حضور نور را در طرح ابتدایی یك اثر معماری میسر نماید.
همان طور كه مشهود است در معماری سنتی از نور طبیعی در فضا چه به صورت اقلیمی، كاركردی یا معنوی به بهترین نحو ممكن استفاده شده است.
بناهای سنتی یزد به گونهای طراحی شدهاند كه در مقابل كویر ایستادگی كردهاند از این رو بناهای ساخته شده در یزد، نهایت درونگرایی را دارا میباشند و سازماندهی فضایی آنها به گونهای است كه عنصر اصلی تقسیمبندی این فضاها حیاط است و دارای فضاهای تابستاننشین و زمستاننشین میباشد و از سوی دیگر چون یزد در دل كویر واقع شده است و تابش مستقیم نور خورشید جز لاینفك آن اقلیم است و در معماری بناهایش از حضور نور چه به لحاظ كیفی و چه كمی به بهترین نحوه ممكن استفاده شده است. از سوی دیگر به خاطر تنوع فضایی در خانههای یزد كه شامل سردر، هشتی، ایوان، حیاط، تالار، سه دری، پنجدری، بادگیر، گودال باغچه، زیرزمین، پایاب است و اختلاف ارتفاعی كه در خانهها وجود دارد، بهترین مكان برای به نمایش گذاشتن طرز استفاده از نور طبیعی و ایجاد فضاهای سایه، نیم سایه، روشن در بازی با نور است.
1-3- ضرورت انجام تحقیق
هر چند كه شكل زندگی و شأن پاسخگویی به آن همواره با هم مرتبط و بر یكدیگر تأثیر میگذارند، اما شكی نیست كه شكل زندگی در هر دوره زمانی، متناسب با شرایط آن دوره آرام آرام تغییر میكند
و خود را با وضعیت جدید منطبق میسازد.
شیوه زندگی از آنجا كه بستگی كامل به نوع نگاه انسان به زندگی و اندیشه و منش او دارد میتواند امری پایدار تلقی شود. چرا كه نوع نگاه و اندیشه، نمایاننده فرهنگ یك جامعه است و فرهنگ هر چند تأثیرگذارتر از زمان است اما دارای برخی خصایص كلی و ویژگیهایی است كه فارغ از زمان بوده و با گذر از یك دوره تاریخی به دوره دیگر دگرگون نمیشود، بنابراین آنچه انتظار میرود كه در خانههای برخاسته از یك فرهنگ مشابه و پایدار باشد، شیوه زندگی آنهاست. یعنی نگاه تاریخی آنها به زندگی نگاهی است كه كالبد خانه را تحت تأثیر خود درآورده و با آن هماهنگ میسازد.
در این فصل ابتدا موضوع و مسألهی تحقیق تبیین و تشریح شده و پرسشهای مورد توجه در این پایاننامه بر اساس موارد مطرح شده مورد شناسایی قرار میگیرد. سپس به ضرورتها و اهداف مورد نظر در تحقیق پرداخته شده و فرضیات پژوهش بر اساس سوالات موردنظر ارائه میشود. در بخش روش تحقیق و گردآوری اطلاعات مختصری از چگونگی روش تحقیق مورد بحث قرار میگیرد.
1-2 تعیین مسأله و بیان اصلی تحقیق
بافت سنتی شهرهای قدیم ما که دارای فضاهای بسیار ارزشمندی در دل خود بوده و در طول تاریخ خود توانستهاند به درستی پاسخگوی نیازهای انسان قدیم باشند، متاسفانه امروزه به دلیل فقدان حس امنیت و تناسب فضاهای آن با نیازهای امروزی استفاده کنندگان آنها، فاقد مکانهای واجد ارزش فرهنگی میباشد و کارایی سابق خود را از دست داده اند.
«عقدا» شهری تاریخی در دل فلات باستانی یزد است که در 48 کیلومتری اردکان ودر مسیر اصفهان به یزد واقع شده است. قدمت این شهر به دوران ساسانی بازمیگردد )جعفری، 1389: 29 (، چنانچه آثار تاریخی و معماری این دوره نظیر ؛ غار اشکفت ، چهارطاقیها ، آتشکده و… در چهره شهر نمایان هستند. اکثر مورخین بنای این شهر تاریخی را با میبد و یزد همزمان دانسته اند(کاتب، 1386؛30، بافقی، 1385؛16، جعفری، 1389؛29). سبک و آثار معماری بر جای مانده در آن نیز حاکی از ادوار تاریخی مختلف از دوران ساسانی واستمرار آن در دوران ایلخانی و صفوی و… می باشد(سپهری اردکانی،1374). متأسفانه این شهر تاریخی با وجود همه پتانسیل های تاریخی و فرهنگی خود امروزه رو به ویرانی است و مهاجرت اکثریت اهالی آن را خالی از حیات شهری کرده است.
احیای بافت های تاریخی، روش ها و راهکارهای آن موضوع مهمی است که امروزه با دیدگاه های مختلفی در جهان مطرح است. در این میان می توان به رویکرد استفاده از سرمایههای فرهنگی به عنوان گزینهای موفق در عرصه مرمت و حفاظت شهری اشاره کرد که از دهه 1990مطرح می باشد (1993lo Kearns and Phi). در این رویکرد، فرهنگ به عنوان عامل تسهیلگر و نیروی محرکه بازآفرینی معرفی میشود. استفاده از رویدادهای فرهنگی، و ایجاد «شهر-فرهنگ» و «شهر-رویداد» (2000، Burgel) که در آن عوامل خاطرهساز و خاطرههای جمعی نقش مهمی مییابد و شهر مکان دائمی انواع نمایشها و فعالیتها میگردد و با ایدههای دیگر در ارتباط است. (1995، Landry) اساسیترین موضوعات این بحث است.
بهره گیری از رویکرد فرهنگی ذکر شده در توسعه و احیای شهر عقدا به جهت موقعیت و پتانسیلهای فرهنگی-اجتماعی آن و با بهره گیری
از این پتانسیل حفظ «خاطره شهر قدیم» و منظر عینی-ذهنی آن می تواند موثر باشد.

1-3 سابقه و پیشینه تحقیق
سابقه موضوع این تحقیق را می توان در چهار گروه کلی بررسی نمود :
الف) بررسی نحوه همجواری” بافت مسکونی و ابنیه مذهبی (حسینیه ،تکیه ،…) ” در معماری و شهرسازی سنتی ایران، که میتوان موارد مشابه زیادی را در بافت تاریخی شهرهای ایران برشمرد.
از آن جمله می توان به بافت تاریخی شهر عقدا ، اردکان و روستای هفتادر اشاره نمود ،که با توجه به اینکه بستر طرح مورد نظر نیز محسوب می شود می تواند الگوی ها و ایده های مناسبی را در طراحی و توسعه بافت مذکور فراهم آورند .
ب) بررسی فعالیت های مشابهی که در جوار بافت های تاریخی و با هدف احیای آنها ، در قالب طراحی یا ساماندهی و… در ایران یا خارج از آن صورت گرفته است ( جدول شماره 22).
با بررسی این موضوعات می توان ضمن بهرهگیری از دستاوردهای مفید و قابل تکرار آنها، از کوشش و خطاها و تکرار اشتباهات مشابه ،که موجب اتلاف سرمایه و زمان نیز می شود اجتناب نمود.
ج) بررسی فعالیت هایی که در حوزه نظری به صورت پژوهشی ، مطالعاتی و… در خصوص شهر عقدا صورت گرفته است ( جدول شماره 22).
د) بررسی فعالیت هایی که در حوزه عملی به صورت پروژه های طراحی و ساماندهی در جوار بافت های تاریخی ویا مرمت این بافت ها صورت گرفته است( جدول شماره 22).
یك روش پیشکنشی برای درک نیازهای مشتریان و بازار، شیوه های تازة همكاری مانند سازمانهای مجازی[1]استکه با تکیه برمفهوم هایی نوین مانند دیدگاه تعاملی جهانی، سازمان چابک[2]، شاهراه های اطلاعاتی[3] و توانمندسازهایی[4] مانند سیستم های اطلاعاتی[5]؛ راهبرد ها و منابع انسانی چندمهارته امکان پذیر است.
از دیدگاه تام برنز و جی ام استاکر[6] دو تن از اندیشمندان مدیریت، محیط ها به این علت اهمیت می یابند که همه آن ها از نظر ماهیت و ویژگی های اصلی خود یکسان نیستند. محیط ها براساس آن چه که عدم اطمینان محیطی نامیده می شود، نسبت به یکدیگر به شدت متفاوت هستند[3].
برخی سازمان ها با محیط های نسبتا ایستا مواجه هستند. درمحیط چنین سازمان هایی نیروهای اندکی درحال تغییر است، رقبای جدیدی وجود ندارد، به طور پیوسته محدودیت های فناورانه جدید توسط رقبا ایجاد نمی شود و فعالیت های محدودی به وسیله گروه های عمومی فشار برای نفوذ بر سازمان صورت می گیرد. سایر سازمان ها با محیط های بسیار پویا مواجه هستند؛ در این سازمان ها قوانین دولتی موثر برکسب وکار به شدت درحال تغییر است، به طورپیوسته رقبای جدیدی ظهور می کند، درجذب مواد اولیه برای تولید کالا پیوسته مشکلاتی ایجاد می شود و همواره سلیقه های مصرف کنندگان نسبت به محصول آن ها تغییر می کند. به اعتقاد این دو اندیشمند محیط های ایستا نسبت به محیط های پویا عدم اطمینان کمتری برای مدیران ایجاد می کنند.
بنابراین از آن جا که عدم اطمینان محیطی مانعی برای اثربخشی سازمانی تلقی می شود؛ مدیریت تلاش دارد تا این عدم اطمینان را به حداقل برساند[3]. شیوه تفکری[7] که از مدت ها پیش توسط اندیشمندانی مانند تام برنز و جی ام استاکردر قالب مواردی مانند عدم اطمینان محیطی به آن اشاره شده است هم اکنون با ظهور عصر فراصنعتی[8] که پیروی از الگوهای نظریه پردازان فراصنعتی است؛ در سال های آغازین قرن بیست و یکم شکلی جدید و کاربردی به خود گرفته است. از ویژگی های بارز سازمان های موجود در این عصر، تلفیق بهینه عنصر چابکی[9] با پدیده پردازش[10] اطلاعات برای رویارویی با تغییرات پیش بینی نشده در بازارهای جهانی است.
منظور از چابکی دارا بودن مجموعه ای از شایستگی ها و توانمندی ها است که باعث بقاء و پیشرفت سازمان ها در محیط های کسب و کار می شود[3]. چابکی مفهومی چندوجهی است که هر یک از ابعاد آن دارای جنبه های کیفی متعددی است، به طوری که سنجش و ارزیابی آن
ها با روش های رایج با چالش مواجه می شود. یکی از این ابعاد یا توانمندسازها سیستم های اطلاعاتی کارآمد و موثری است که در جلوه های مختلف منشور سازمانی در قالب موسسه مجازی[11]،تجارت الکترونیکی[12]، تبادل الکترونیکی داده ها[13] و تمرکز یا عدم تمرکز سازمانی تاثیرگذاری خود را نشان می دهد.
بنابراین می توان گفت که در سازمان های مورد نظر این پژوهش، توجه نکردن به معیارهایی که افزایش کارآیی سیستم های اطلاعاتی درنظام تولید چابک را به دنبال دارند، سبب بروز مشکلات و وقفه هایی در جریان تولید و عرضه محصول را می شوند. تازمانی که این سازمان ها نقاط ضعف و ریشه های بروز این مشکلات را شناسایی و رفع نکنند، نمی توانند نسبت به دستیابی به یک سیستم اطلاعاتی کارآمد امیدوار باشند.
مشکلات و پیامدهای متعددی که به دلیل نبود چنین پژوهشی و نادیده انگاشتن معیارهای پیشنهادی آن دامنگیر سازمان های مورد نظر خواهد شد، بسیار گوناگون است که در این پژوهش به آن ها پرداخته می شود و معیارهای مناسبی برای رفع آن ها نیز پیشنهادمی شود.
در این راستا می توان در زمینه سیستم های اطلاعاتی سازمان های مورد بررسی بیان داشت که درحال حاضر این سازمان ها با رعایت نکردن معیارهایی که به پدیده سرعت و دقت برای دریافت و پالایش اطلاعات محیطی اثر می گذارند، مواجه هستند. به دلیل ضعفی که سیستم های اطلاعات سازمان های مورد نظر از این بابت دارند؛ بیشتر اطلاعات دریافتی اطلاعاتی کهنه و قدیمی هستند و ازاین رو کارآیی خود را برای به کارگیری اطلاعات مناسب در جریان تصمیم گیری از دست می دهند.
نادیده گرفتن معیارهایی که استفاده بهینه از منابع بسیار مهم را به دنبال دارند و جریانی هماهنگ و یکپارچه از دارایی های فیزیکی و غیرفیزیکی را برقرار می سازند سبب از بین رفتن منابع بسیار مهم شرکت های مورد بررسی می شود.
نبود آموزش بموقع و مناسب افراد و کاربران درونی سیستم های اطلاعات سبب شده است تا کارکنان در استفاده بهینه از اطلاعات وتجزیه و تحلیل آن به شکلی صحیح باز بمانند و نتوانند از کل توان و ظرفیت سیستم برای پاسخگویی به تقاضای بازار بهره گیرند. بنابراین توسعه جامعه کاربران درونی می تواند به عنوان معیاری مهم برای کارآمدسازی سیستم های اطلاعاتی آن ها به شمار آید.
مشکلات و تاخیرهایی که از زمان سفارش دهی مواد خام تا لحظه دریافت پول دیده می شود به دلیل رکودها و تاخیرهایی است که بیشتر ناشی از جریان های بالادستی[14] یا پایین دستی[15] چرخه تولید هستند. بنابراین توجه به یکپارچه سازی و ایجاد هماهنگی میان این سه حلقه یعنی جریان های بالادستی ،جریان های پایین دستی و چرخه تولید و معیارهایی که این هدف را تامین می کند، می تواند در رفع تاخیرها و رکودهای ناگهانی که ممکن است درجریان تولید و عرضه کالا به مشتری نهایی بروز کنند، بسیار موثر واقع شود.
از دیگر مسائلی که به دلیل رعایت نکردن معیارهایی مانند توانایی سازگاری ،اصلاح و تغییر گریبانگیر این سازمان هاست، ناهم خوانی و ناسازگاری بین نرم افزارهای آن ها با یکدیگر و ضعف این سازمان ها در به هم مرتبط کردن نرم افزارها، بانک های اطلاعاتی وپایگاه های داده[16] قدیمی با یکدیگر یا با نرم افزارهای جدیدتر است. بنابراین نپرداختن به معیارهایی که این پژوهش پیشنهاد می کند پیامدهای نامناسب بالا را به دنبال خواهد داشت.
این مرکز دارای ورودی مستقل برای افراد با المان مرکز آموزش قسمت مراجعین بصورت تخصصی وپیشرفته دو زمین تمرین عملیاتی با مکان بازید افراد از لحاظ ایمنی ورود به سایت با تجهیزات کامل عملیاتی( Full PPE)[1] وساختمانهای شبیه سازی شده بصورت مسکونی اداری وتجاری میباشد.طراحی خوابگاه برای فراگیران وفضای استراحت وسالن غذا خوری وساختمان اداری بصورتی که استادان بتوانند اشراف کامل به محیط عملیات داشته باشند. ویک ایستگاه آتش نشانی که وظیفه امداد رسانی در شرایط خاص را دارد.
اصل طراحی مرکز آموزش برای بازگشت به چرخه زندگی (Life Cycle Design) دومین اصل از معماری پایدار است و بر این فکر و یا نظریه استوار شده است که ماده از یک شکل قابل استفاده تبدیل به شکل دیگری میشود، بدون اینکه به مفید بودن آن آسیبی رسیده باشد.از سوی دیگر بهواسطه این اصل، یکی از وظایف طراح، جلوگیری از آلودگی محیط است.(با توجه به مواد اطفایی مورد استفاده در ساختمانها این مورد حائز اهمیت میباشد)این نظریه برای رسیدن به این منظور در سه مرحله، ساختمان را مورد بررسی قرار میدهد. این مراحل به ترتیب عبارتند از:
مرحله پیش از ساخت، مرحله در حال ساخت و مرحله پس از ساخت.
تخریب محیط زیست ازطریق افزایش مصرف انرژی در جهان ، نابودی جنگل ها ومراتع وانقراض گونه های جانوری در حالی اتفاق می افتد که بحث کنونی بسیاری از مجامع وآژانس های بین المللی وملی در سراسر دنیا با هدف بهره برداری اقتصادی بصورت شتابزده صورت پذیرفته وتوسعه صنعتی شکل گرفته بگونه ای که انسان وطبیعت هردو به نوعی قربانی حرکت شتابزده ی رشد صنعتی شدند. از اوایل نیمه دوم قرن بیستم پیدایش وگسترش اندیشه های زیست محیطی وبویژه پس از بحران انرژی در سال 1973 مسئله انرژی های پایدار وبی زیان بطور جدی در دستور کار اکثر کشور های جهان خصوصا کشورهای صنعتی قرار گرفت. از سوی دیگر ، بی توجهی وعدم پیشرفت داخلی در امر پژوهش واستفاده از انرژی های پایدار ، بطور عمده ناشی از وفور منابع غنی انرژی های فسیلی در داخل کشور وبهای بسیار نازل آن که از قیمت واقعی وتعادل طبیعی آن بسیار پایین تر است که باعث می گردد در مصرف ان اسراف شده سرمایه ملی نسل های آینده به تاراج رود ومحیط زیست در معرض خطر قرار گیرد. اگرچه بهای نازل انرژی های فسیلی ، استفاده از آنها را سود آورتر از انرژی های بی زیان می سازد، با این حال این امر به هیچ وجه به معنای اقتصادی نبودن استفاده از انرژی های بی زیان در دراز مدت خصوصا از دیدگاه اقتصادی کلان نیست.

مصرف انرژی در بناها وبخصوص ساختمان های مسکونی تنها به گرمایش وسرمایش ختم نمی گردد. بلکه تمامی مراحل طراحی ، ساخت وساز وبهره برداری از ساختمان را شامل می شود.
1-2 اهداف تحقیق
راه حل توسعه پایدار ، توجه دادن سیاستگذاران به گونه ای از برنامه ریزی توسعه است که از نظر استفاده از منابع طبیعی ، نیروی انسانی ، منابع مالی وسایر منابع بهینه ، تداوم توسعه را تضمین نماید. بطوریکه حقوق انسان های آینده نیز حفظ گردد. معماری می تواند در پایداری محیط واجتماع سهم داشته باشد چراکه تمامی اعمال روزمره آدمی کار وتفریح ، استراحت و… در فضاهایی شکل می گیرد که توسط معماران طراحی می شود که بالطبع گرمایش وسرمایش این فضاها وابسته به انرژی می باشد ودراین راستا وظیفه مهمی بر عهده معماران می باشد.
1-3 فرضیه ها وسوالات پژوهش
الف) سوالات پژوهشی
با توجه به جریاناتی که ذکر آن رفت ، این سوال مطرح می باشدآیا میتوان مرکزی طراحی نمود بعنوان یک مرکز آموزش ایمنی ونجات بین المللی توسعه ای را دنبال کرد که شامل تفکر زیست محیطی باشد وبتوان برخی از آمال وآرزوهای بشر امروز را در رابطه ای عادلانه وخردمندانه با طبیعت تحقق بخشید؟
همچنین سوالاتی از این قبیل:
روش های ملموس ساختن توسعه پایدار برای عموم چه می باشد؟
روش های شفاف سازی این الگوها (اصول معماری پایدار ) برای عموم چگونه می باشد؟
آیا مرکز آموزش میتواند علاوه برجنبه آموزش و عملیات مکانی برای فراغت مراجعین دوره هابا اصول والگوها وراهکارهای معماری پایدار باشد؟
طراحی خوابگاه ولند اسکیپی که مناسب برای پذیرای از مهمانان خارجی وداخلی وهمچنین علاوه بر طراحی معماری منحصر بفرد این نوع مرکز ساختمانها بتوانند اهداف معماری پایدار را اجرا بنمایند.
انرژی های تجدید پذیر چه ویژگی های دارند؟
روش های استفاده از انرژی تجدید پذیر وپایدار در طراحی ساختمان چه می باشد؟
و…
ب) فرضیه
به نظر می رسد که ایران میتواند با توجه به موقعیت منطقه ای خود یک مرکز ایمنی ونجات با رویکرد معماری پایدار دارای المانهای شهری با دیدگاه بین المللی با ظرفیت 250 نفر بصورت شبانه روزی در شهر تهران با توجه به نقش قابل ملاحظه ساختمان ها در مصرف انرژی از طریق طراحی معماری صحیح واجرای بنا مطابق با طبیعت که می توان در مصرف انرژی صرفه جویی نمود، داشته باشد.
جامعه از تلاقی متلاطم آحاد انسانها پدید میآید و زادگاه فرهنگها نیز نقطهی تماس و تلاقی آدمیان است. در همان اوان خلقت آدمی، به محض آنكه برای نخستین بار انسانی با انسانی دیگر به گفتوگو پرداخت، «فرهنگ» نیز زاده شد.
فرهنگ را میتوان مجموعه ای پیچیده از دانشها ، باورها، هنر و آداب و رسوم یک جامعه دانست[1] که مبتنی بر ارزشهایی ست که گروهی بر ان پایبندی دارند و در ساختار اجتماعی از آن پیروی می کنند.[2]

بطور خلاصه فرهنگ هر ملت، شناسنامهی آن ملت و تمدن هر عصر هویتنامهی آن عصر به شمار میرود و دلیل اصلی ضرورت هم زیستی فرهنگها، لزوم زیست اجتماعی آحاد بشری است[3] و گفتگو راهیست برای ترک مخاصمه و رسیدن به مفاهمه و همدلی. مضرات عدم این گفتگو و تعامل نیز تمامیت خواهی، برتریجویی و توسعهطلبی برخی تمدنها و فرهنگها که بزرگترین مانع زیست صلحآمیز جوامع بشری است، انحصارگرایی، خود را حقّ مطلق انگاشتن و دیگران را باطل محض پنداشتن، فقدان شناخت اصحاب فرهنگها و تمدنها از یكدیگر و سوءتفاهمهای ویرانگری كه مایهی تیرگی فضای تفاهم بین ادیان و فرهنگها شده و فرصت نگاه شفاف را از واحدهای انسانی سلب كرده است و در نهایت برخورد تمدنها که از نظریان آقای هانگتینتون است همه و همه نشان میدهد که عدم تعامل و تساهل تا چه حد خطرناک و ویران کننده است. مسائل امروز جهان، جنگهای موجود و حتی مسائل داخلی کشور خودمان ایران ناشی از همین عدم تعامل و گفتگو و همدلی بین ادیان، مذاهب، فرهنگها و تمدنهای مختلف است.
شهر قم شهریست مهاجر پذیر از اقوام مختلف ایرانی و همچنین دارای دانشجویان خارجی از سراسر دنیا با تفاوت های عمیق فکری-فرهنگی
و دینی زیاد. این خصوصیت شهر نیاز فراوانی به گفتگو و رسیدن به همدلی یا حداقل نزدیکی نظرات دارد که تخلیه شدن افکار در حین گفتگو سبب تلطیف روحیه شهر، آرامش روانی بیشتر در شهر، ایجاد روحیه انعطاف پذیری و انتقاد پذیری بیشتر میشود.
در دنیای امروز یکی از مکانهای شکل گیری فرهنگ، مراکز گردهمایی و تجمع شهر هستند اما با توجه به وضعیت کنونی جامعه متوجه میشویم که این مراکز درصورت تک صدایی و متکلم وحده بودن، نمیتوانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند. با سخنرانی و وعظ و خطابه به فرهنگسازی نمیتوان رسید بلکه فرهنگ باید ذره ذره در جان مردم رسوخ کند و در زندگی آنان جریان یابد. یکی از راهکارهای اشاعه فرهنگ، پرهیز از تک صدایی و گفتگو و تعامل مابین فرهنگها ست. مراکز گردهمایی فرهنگی تا هنگامی که محلهایی برای مباحثه و دیالوگ فرهنگی نشوند راه به جایی نخواهند برد و تنها با سخنرانی و مجالس وعظ و خطابه و یک سویه صحبت کردن نمیتوان فرهنگ را بارور کرد و نشر و گسترش داد.
بنابراین سعی میشود در این تحقیق راهکار “گفتگو” جهت بهبود عملکرد مراکز گردهمایی فرهنگی، تحلیل شود.
1- چگونه مراکز گردهمایی میتوانند نقش اشاعه فرهنگ را به نحو بهتری اجرا کنند؟
2- چگونه میتوان با استفاده از عناصر محیطی و طراحی معماری در یک مرکز گردهمایی به افزایش تعاملات فرهنگی کمک کرد؟
1-1-3-1- فرضیه ها:
· گفتگوی بین فرهنگها ، سبب کمترشدن مخاصمات و کمک به آرامش روانی میشود.
· با طراحی فضاهای درجه بندی شده از سطوح گوناگون گفتگو، میتوان به افزایش تعاملات اجتماعی و فرهنگی در یک مرکز گردهمایی، کمک کرد.
· تعامل فرهنگی هنگامی اتفاق می افتد که فقط فضاهایی متکلم وحده مانند سالن همایش طراحی نکینم و به فضاهای ارتباط جمعی و گفتگو اهمیت بیشتری دهیم در اینصورت عملکرد مراکز گردهمایی فرهنگی بالا میرود.
· استفاده از عناصر معماری ای که زبان مشترک فرهنگها هستند برای رسیدن به همدلی ، یکی از راههای گفتگوی ذهنی است که یکی از عناصر زبان مشترک مابین فرهنگها، “هندسه” است.
1-1-3-2- اهداف:
· بهره گیری از عناصر آشنای معماری و نمادهای فرهنگی برای ایجاد حس امنیت و قرابت جهت گفتگو و تعامل.
· کمک به کم رنگ کردن مخاصمه و درگیری با گفتگوی مسالمت آمیز و محترمانه.
· بهبود عملکرد مراکز فرهنگی در جهت اشاعه فرهنگ با استفاده از عناصر کالبدی معماری.
· استفاده از متغیرهای محیطی جهت ایجاد مکانهای گفتگو و همزیستی مسالمت آمیز.
علل و دلایل بسیاری در تعیین و تحقق عینی نسبت میان یك فرهنگ و تمدن با فرهنگ و تمدن دیگر دخیل است؛ امّا عمده دلایل امكان و ضرورت هم زیستی فرهنگها، همان علل و دلایل توجیه كنندهی لزوم زیست اجتماعی آحاد بشری است. به گونهای گذرا به برخی از این علل و دلایل با تأكید بر عناصر عصری آنها اشاره میشود: