در مطالعاتی که برای کشف این احتمالات طراحی شده است، تاریخچه خانوادگی، شاخص های زیستی، پاسخ کوتاه مدت به درمان و فرجام دراز مدت بررسی شده است. در اکثر این بررسی ها بیماران دچار اختلال اسکیزوافکتیو گروهی همگن فرض شده اند. اما در مطالعات اخیر دو نوع افسرده و دو قطبی اسکیزوافکتیو جداگانه بررسی می شوند(روزنهان[13] و سلیگمن[14]، 1388، کاپلان و سادوک، 1387). در DSM-IV-TR نیز طبقه بندی جداگانه ای برای این انواع در نظر گرفته شده است. برخی داده ها حاکی از آن است که ممکن است از نظر وراثتی به هم مرتبط باشند. در مطالعات انجام شده بر روی بستگان بیماران اسکیزوافکتیو، نتایج همسانی گزارش نشده است با این حال طبق ملاک های DSM-IV-TR، خطر بروز اسکیزوفرنی در میان بستگان مورد تحقیق اسکیزوافکتیو افزایش می یابد. بیماران اسکیزوافکتیو در کل و به عنوان یک گروه، اولاً پیش آگهی شان بهتر از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و بدتر از بیماران دچار اختلالات خلقی است؛ دوماً در مقایسه با اسکیزوفرنی به لیتیوم جواب می دهند و اکثرشان سیر رو به تباهی نیز ندارند(کاپلان و سادوک، 1387) .
علاوه بر موارد فوق در پژوهش هایی نیز که بر روی سیستم عصبی و مغزی این دسته از بیماران سایکوتیک که علائم منفی و شناختی بارز و پایدار در آنها مشاهده می شود (گرانت[15]، ١٩٩٨ ) نشان می دهد که این علائم با ضایعات و ناهنجاریهای ساختاری مشهودی به خصوص در قطعه ی پیشانی همراه هستند (سادوک، 2003).
-ازطرفی با توجه به اینکه علائم منفی در بیماران سایکوتیک با ضایعه قطعه پیشانی همخوانی دارد(هاریسون ،٢٠٠٨) مطالعه ی این قسمت ضروری به نظر می رسد.قطعه پیشانی ناحیه ای از مغز است که نارسایی عصب – روانشناختی در آن بارزتر از نارسایی دیگر مناطق مغز، در بیماران شدید روانی است (سایکین و همکاران ٢٠٠٣).
بنا به دلایل اقتصادی، سیاسی درخواست توان الکتریکی روز به روز رو به افزایش است. اتصال تولیدات پراکنده به سیستم توزیع به سرعت رو به گسترش است. این منابع تولید پراکنده در کنار مزیتهایشان ممکن است، تاثیرات منفی بر روی سیستم توزیع داشته باشند. [4] یکی از این آثار منفی، اتصال منابع تولید پراکنده، بر سیستم حفاظتی شبکههای توزیع میباشد. [5] بطورکلی مدارشکنها[6]، رلههای حفاظتی، بازبستها[7] و فیوزهایی[8] که برای یک سیستم توزیع بدون حضور منابع تولید پراکنده طراحی شدهاند، در هنگام حضور منابع تولید پراکنده بدلیل تغییر سطح جریان اتصال کوتاه بدرستی عمل نخواهند کرد[6, 7] و این موضوع باعث کاهش درجه ایمنی سیستم میشود. از طرف دیگر سیستم حفاظتی شامل اجزای زیادی است، که برای برطرف کردن خطا میبایستی بین آنها هماهنگی برقرار باشد. هماهنگسازی این اجزا در طول فرایند طراحی سیستم براساس محاسبات اتصال کوتاه انجام میگیرد. هنگام نصب منابع تولید پراکنده جریان خطا در سیستم افزایش مییابد، بنابراین پس از نصب منابع تولید پراکنده می بایستی بعضی از اجزای سیستم حفاظتی مجدداً تعویض و هماهنگ شوند. [3]
تحقیقات و مطالعات زیادی برای بر طرف کردن مشکلات ناشی از اتصال تولیدات پراکنده در شبکه صورت گرفته است. یکی از موثرترین روشها جهت بر طرف کردن مشکلات، استفاده از محدود کننده جریان خطا در شبکه میباشد. محققین تحقیقات زیادی در مورد انواع محدودکننده جریان خطا، اندازه، مکان این تجهیز در شبکه، تاثیرات محدود کننده جریان خطا بر روی ژنراتورها موجود در شبکه و … انجام دادهاند. بنابراین قرار گرفتن محدود کننده جریان خطا در شبکه به منظور نیل به اهداف زیر میباشد.
تاکنون روشهای مختلفی برای کاهش اثر منفی تولید پراکنده ارائه شده است، که در اینجا برخی از این روشها مرور میشود.
در روش ارائه شده در مرجع [8] اثرات منفی ایجاد شده پس از اتصال تولید پراکنده با جعبه ابزار محاسباتی SiGDist بررسی شده است. براساس نتایج بدستآمده محدودیتهای حاصل شده از اتصال تولید پراکنده مشخص میشود. با توجه به محدودیتهای حاصل شده میزان تغییرات لازم در تجهیزات سیستم حفاظت و هماهنگیهای حفاظتی براساس مکان نصب تولید پراکنده و ماکزیمم توان تولیدی این منابع برآورد میشود.
در [9] ظرفیت یک توربین بادی با در نظر گرفتن تنظیم ولتاژ و هماهنگی رلههای اضافه جریان به کمک فرمولهای پیشنهادی طی یک الگوریتم تکرار شونده تعیین شده است. در [10] حداکثر ظرفیت مجاز منبع تولید پراکنده با سه قید حداکثر و حداقل اندازه مجاز
شینهای[11] شبکه پس از نصب منبع تولید پراکنده، بیشتر نشدن تلفات شبکه پس از نصب منبع تولید پراکنده نسبت به حالت مبنا و هماهنگی حفاظتی فیوز و ریکلوزر[12] با روشی شبیه به [9] بدست میآید.
در مرجع [11-13] پیشنهاد میشود، که اندازه منابع تولید پراکنده برای کاهش اثر منفی این منابع بر سیستم حفاظت کاهش داده شود. با کاهش توان تحویلی این منابع، جریان تولیدی این منابع در حالت اتصال کوتاه کاهش داده شده و اثر منفی این منابع بر سیستم حفاظت حداقل میشود. در صورتیکه منابع تولید پراکنده بسرعت و قبل از عملکرد تجهیزات حفاظتی از سیستم جدا شده و پس از یک تاخیر زمانی دوباره وارد مدار شوند، اثر منابع تولید پراکنده بر سیستم حفاظت حداقل میشود [14].
با توجه به تغییر سطح جریان اتصال کوتاه در اثر اضافه شدن منبع تولید پراکنده و بر هم خوردن حفاظت سیستم توزیع، استفاده از سیستم حفاظت تطبیقی [5] و استفاده از رلههای میکروپروسسوری [15] از روشهای پیشنهاد شده برای حل این مشکل میباشد. در مرجع [16] روشی مبتنی بر عملکرد تولید پراکنده در زمان خطا ارائه میشود. ضمن اینکه در این الگوریتم فرض میشود، که تولید پراکنده در حالت جزیرهای نمیباشد. برای پیادهسازی این طرح پیشنهادی منبع تولید پراکنده میبایستی به دو فیدر متصل باشد و در حالت عملکردی حلقه عمل نماید. هنگامی که خطایی در سیستم اتفاق میافتد، منبع تولید پراکنده از شاخه آسیب دیده جدا شده و از طریق شاخه دیگرش سیستم را تغذیه مینماید.
در مرجع [17] روشی جدید بر پایه تکنولوژی عامل ارائه میگردد. در این روش سیستمهای مخابراتی نقش مهمی را در جهت فراهم کردن اطلاعات لازم برای هماهنگی حفاظتی رلهها و تنظیمات آنها برعهده دارند.
همانگونه که مشخص است، روشهای ارائه شده در مراجع [15-17] روشهایی پیچیده و مستلزم تنظیمات جدید برای رلهها و استفاده از مدارشکنهای جدید و رلههای میکروپروسسوری و تجهیزات پیچیده مخابراتی میباشند. بنابراین کاملاً مشخص است که هزینه پیادهسازی و اجرای این روشها گران میباشد. با اجرای روشهای [8-14] امکان استفاده از تمام توان منبع تولید پراکنده وجود ندارد و بنابراین این روشها نیز مفید نمی باشند. میبایستی به این نکته توجه کرد، که با قطع منابع تولید پراکنده از سیستم توزیع، مشکلاتی نظیر ناپایداری ولتاژ و فلیکر پدیدار میشوند. بنابراین روشهای ارائه شده دارای مشکلات عمدهای میباشد و نیازمند مطالعات بیشتری است.
یکی از روشهای ارائه شده در سالهای اخیر، بکارگیری محدود کننده جریان خطا (FCL) برای کاهش اثر منفی منابع تولید پراکنده بر حفاظت سیستم توزیع میباشد [18-20] با اجرای این روش تعداد تجهیزات حفاظتی که پس از نصب منابع تولید پراکنده نیاز به تعویض دارند، حداقل میشود. بنابراین پیادهسازی این روش مستلزم هزینه بالا و الگوریتمهای حفاظتی پیچیده نمیباشد.
[1] Dispersed generation (DG)
[2] Renewable energy
[3] Microgrid
[4] Reliability
[5] Fault current limiter
[6] Breaker
[7] Recloser
[8] Fuse
[9] Voltage sag
[10]- Simulator of Distribution Systems with Distributed Generation
[11] – bus
[12] – Fuse and Recloser
[13]- Agent Technology
[14] – Fault Current Limiter
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
عنوان کیفیت توان و یا کیفیت برق به صورت یک مفهوم کلی برای تمام اغتشاشات موجود در شبکههای توزیع میباشد. مهندسین برق- قدرت، کیفیت توان را باید به عنوان ضرورتی مهم مورد توجه خود قرار دهند. ضرورتی که ولتاژ، جریان و فرکانس توان تغذیهکننده، یک مصرفکننده را تحت تأثیر خود قرار میدهد. مشکلات کیفیت توان زمانی رخ میدهد که ولتاژ متناوب منبع قدرت 50 یا 60 هرتز از حالت سینوسی خارج شود و تغییر شکل دهد [1].
کیفیت توان از دو جنبه متفاوت بسته به اینکه ما مصرفکننده و یا تولیدکننده توان هستیم میتواند تعریف شود. آقای Gerry Heyolt در «کیفیت توان الکتریکی» کیفیت توان را اینگونه تعریف میکند: «اندازهگیری، آنالیز و اصلاح ولتاژ باس برای نگهداشتن آن در حالت سینوسی در ولتاژ و فرکانس نامی». Reger Dugan در «کیفیت توان سیستمهای الکتریکی» کیفیت توان را اینگونه تعریف میکند: «هر گونه تغییر شکل در ولتاژ، جریان و فرکانس که باعث نقص و کارکرد ناصحیح تجهیزات مصرفکننده میشود». تعاریف متنوعی از کیفیت توان وجود دارد [2]:
کیفیت ولتاژ مهمترین بخش از کیفیت توان محسوب میگردد. شرکتهای برق کیفیت توان را مترادف با قابلیت اطمینان تعریف میکنند درحالیکه سازندگان تجهیزات الکتریکی، کیفیت توان را به صورت کارکرد مناسب دستگاهها بر اساس مشخصات منبع تغذیه تعریف میکنند. این تعریفمیتواند برای سازندگان مختلف متفاوت باشد. مفهومی که در این نوشتار مد نظر است بدین گونه میباشد:
« هر گونه مشکلی که سبب تغییر در ولتاژ، جریان یا فرکانس گردد و موجب خرابی و عملکرد نادرست تجهیزات مصرفکننده شود. »
[1] Dynamic voltage Restorer
[2] Modular Multilevel Cascade Converter
[3] Total Harmonic Distortion
[4] Pulse Width Modulation
[5] Voltage Sag/Swell
[6] Custom Power System
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
انجام تعمیرات در هر سیستمی منجر به افزایش طول عمر مفید داراییها، کاهش هزینههای سرمایهگذاری، افزایش قابلیت اطمینان و کاهش خطاهای سیستم خواهد شد. با توسعهی تکنولوژی و وابستگی روز افزون بشر به سیستمهایی که روز به روز در حال پیچیدهتر شدن هستند، نیازهای قابلیت اطمینان و دسترسیپذیری رشد چشمگیری کرده است و این در حالی است که منابعِ در دسترس، محدودتر، و هزینههای تعمیرات بیشتر از قبل شدهاند. مسائلی از این دست باعث شده است که برای حفظ قابلیت اطمینان سیستم نیاز به ابزارهای جدید تصمیمگیری و نیز تکنیکهای جدید برای زمانبندی تعمیرات سیستم بیش از پیش حس شود.
در منـابع مختلف، دستهبندیهـای متفاوتی مبتنی بر راهبردهای تعمیرات صـورت گرفته است [2] و [18]–[20] که یکی از مهمترین دستهبندیهای صورت گرفته به صورت زیر است [19] و [20]:
به طور کلّی، نیاز صنایع به تعمیرات و نگهداری روز به روز در حال افزایش است که صنعت برق نیز از این رویه مستثنا نیست. صنعت برق نیز که از چهار بخش تولید، انتقال، توزیع و مصرفکنندگان تشکیل شده است، در هر چهار بخش، نیاز به تعمیرات و نگهداری صحیح و به موقع دارد. در سیستم قدرت نیز تمام راهبردهای بیان شده برای اجرای تعمیرات قابل اجرا هستند و گاه ترکیبی از روشهای مختلف برای اتّخاذ بهترین راهبرد تعمیرات به کار گرفته میشود [19]. در محیط سنّتی صنعت برق، اپراتور شبکه به صورت متمرکز و با هدف حفظ قابلیت اطمینان شبکه، زمانبندی مربوط به تعمیرات بخشهای تولید و انتقال سیستم را انجام میدهد و برنامهی زمانبندی تعمیرات را به واحدهای تولید و خطوط انتقال اعلام میکند. با تجدیدساختار صنعت برق، پیشنهاد زمان تعمیرات مربوط به بخشهای مختلف سیستم به مالکان بخشها واگذار میشود و بهرهبردار مستقل سیستم مسئول نظارت و هماهنگی زمان انجام تعمیرات میباشد.
در روند زمانبندی تعمیرات سیستم قدرت با هدف حفظ قابلیت اطمینان، تنها پیشامدهایی که در خود سیستم رخ میدهند در نظر گرفته میشوند. این پیشامدها شامل مواردی همچون خروج خطوط انتقال، خروج واحدهای تولید و خروج بارهای سیستم میشود. از سوی دیگر، براساس آمار منتشر شده در خصوص حملات صورت گرفته به سیستم قدرت به نظر میرسد که نمیتوان از اثر عواملی که از خارج از سیستم قدرت نشأت میگیرند چشمپوشی نمود. بنابراین، لحاظ کردن قید آسیبپذیری سیستم قدرت در روند زمانبندی تعمیرات این سیستم ضروری به نظر میرسد.
در ادامهی این فصل، ابتدا خواهیم داشت بر مهمترین پژوهشهای صورت گرفته در زمینهی تعمیرات سیستم قدرت، و پس از آن به بررسی کارهای صورت گرفته در زمینهی مدلسازی و ارزیابی آسیبپذیری سیستم قدرت خواهیم پرداخت.
[1]. Blackout
[3]. Corrective
[4]. Coordinated Maintenance
[5]. Conejo
[6]. Iterative
[7]. Pandzic
[8]. Transmission System Operator
[9]. Social Welfare
[10]. Wu
[11]. Security-Constrained
[12]. Latify
[13]. Gas Network Operator
[14]. Independent Market Operator
[15]. Independent System Operator
[16]. Intentional
[17]. Memorial Institute for the Prevention of Terrorism
[18]. Vulnerability
[19]. Salmeron
[20]. Arroyo
[21]. Motto
[22]. Chen
[23]. Attacker
[24]. Supervisory Control And Data Acquisition
[25]. Time-Phased
[26]. Strong Duality Theorem
[27]. Mixed-Integer Linear Programming
[28]. Vulnerability-Constrained Transmission Maintenance Scheduling
[29]. Independent System Operator
[30]. Modified WaW
[31]. Genetic Algorithm
[32]. Global Optimum Solution
[33]. Independent System Operator
[34]. Future Works
[35]. Reliability
[36]. Availability
[37]. Corrective
[38]. Preventive
[39]. Condition-based
[40]. Predictive
[41]. Vulnerability
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
به همین دلیل است که امروزه در جوامع پیشرفته بر یادگیری مبانی عملی مشاغل مورد نیاز در بازار كار و انتقال آموزش به محیط واقعی كار و تاكید بر تجربه اندوزی در ساختارهای مختلف شغلی دارند. شاید توجه به ایجاد و نگهداری مهارت های مورد نیاز نیروی كار در میان كشورهای توسعه یافته هرگز تا این اندازه فراتر نرفته است (عزیزی، 1382).
«در مقابل علارغم رشد قابل ملاحظه نظام های آموزشی در كشورهای جهان سوم در خلال ربع قرن گذشته، برنامه ریزی در راستای توسعه كشور به صورت مناسبی جهت داده نشده است. در حالی كه تعداد زیادی از دانش آموختگان بیكار هستند، میلیونها فرصت شغلی به دلیل ناكافی بودن نیروی انسانی دانش آموخته، كارورزیده و با مهارت مناسب فرو گذار مانده است» (فرش، 1979).
این عوامل باعث شده كه امروزه در اقتصاد كشورها كیفیت و تركیب نیروی انسان كارشناس و توانمند و با قابلیت ها و مهارتهای اساسی و كلیدی مورد نیاز برای بازار كار به عنوان یكی از مهم ترین نهادهای تعیین كننده رشد و توسعه اقتصادی قلمداد شود.
علاوه بر این در این فرایند تحول و توسعه نظام اقتصادی، فرصتهای تازه ای برای اشتغال زنان به وجود آمده است. زنان به عنوان تشكیل دهنده نیمی از جمعیت، موضوع توجه به قابلیت های نیروی كار را دچار اهمیت زیادی كرده است. امروزه تقاضای زنان برای آموزش و رفتن به دانشگاه زیاد شده است، به طوری كه در سال های اخیر درصد بالایی از ورودیها به دانشگاه را زنان تشكیل می دهند. به همین دلیل پی بردن به بهبود كـیـفیـت نــیـروی كار زن و افزایش كارآیی و بـه كـارگیری آن جــزو رده بنــدی هایی آغــازین بـرای بـرنامه ریـزی تـوسعه كشورها محسوب می شود. چیــزی كــه بی توجهی به آن در جوامع توسعه نیافته به وفور احساس می شود.
با این وجود، آمارهای در دسترس در مورد اشتغال زنان در سه دهه اخیر نشانگر این نکته است که عملاً از میزان اشتغال زنان کاسته شده است و این تغییر و تحولات در بخشهای مختلف اقتصادی جامعه به گونه ای بوده که بیشترین نسبت کاهش زنان در بخش صنعت مشاهده می شود (ایروانی، 1384).
با اهـتمام بـه ایـن امـر و كـوشش برای آسان سازی تحقق اهداف توسعه كشور، مستلزم سنجش دوباره نیازمندی های شغلی و حرفه ای مراكز اقتصادی و صنعتی و بررسی قابلیتها و مهارتهای که زنان برای اشتغال مطلوب و بهینه در بخش صنعت نیاز دارند، می باشد. شاید پرداختن به این مهارتها و قابلیتها موجبات حضور بیشتر زنان در فعالیتهای صنـعتی را فراهم سازد. بنابراین پرسش اساسی كه در این رابطه مطرح می شود آن است كه اساسی ترین و مهمترین تواناییها و مهارتهای كه دانش آموختگان زن برای مشاركت پیوسته در فعالیت های مختلف صنعـتی، از دیـد
ذینفعان نیاز دارند، كدامند. در این پژوهش سعی می شود با بررسی مجموعه مهارتها و قابلیتهای مورد نیاز برای اشتغال زنان در شركت فولاد مباركه اصفهان[1]، ذهن برنامه ریزان كشور را به آن دسته از مهارت ها و توانایی ها و قابلیت های كلیدی و متناسب با نیازها و شرایط بازار كار، برای اشتغال زنان در صنعت معطوف شود. به طوری كه با تاكید بر آن ها هـم زمینه آماده سازی دانش آموختـگان زن برای اشتغال در صنعت فراهم شود و هم پیـوند عمیق تر و منطقی تری بین نظام آموزشی و نیازهای شغلی جامعه برقرار شود. و به طور قابل توجهی زمینه بهبود و ارتقای كارآیی خارجی نظام آموزشی نیز فراهم گردد.
[1] شرکت فولاد مبارکه اصفهان یکی از بزرگترین شرکت های صنعتی کشور است که در زمینی به مساحت 35 کیلومتر مربع (17 کیلومتر مربع سالن تولید) در نزدیکی شهرستان مبارکه و در 65 کیلومتری جنوب غربی شهر اصفهان واقع شده است که دارای ظرفیت تولید 5 میلیون تن انواع محصولات فولادی تخت گرم و سرد نوردیده ، قلع اندود ، گالوانیزه و رنگی از ضخامت 18/0 تا 16 میلیمتر می باشد که با این تولید 50 درصد نیاز كشور به فولاد و محصولات فولادی را تامین می کند و هم اكنون به عنوان بزرگترین شركت تولید كننده فولاد در منطقه خاور میانه شناخته می شود. از اهداف معاونت فروش و بازار یابی این شرکت می توان به افزایش صادرات محصولات ویژه از 400 به 750 هزار تن مطابق سفارش، برگزاری 16 جلسه برنامه ریزی شده جهت تعامل رهبران شرکت با مشتریان، بهبود رضایت کلی مشتریان فولاد مبارکه از 76 % به 77%، فروش 3/4 میلیون تن محصول در بازار داخلی، افزایش سهم فروش محصولات ویژه در بازار داخلی از18 درصد به 24 درصد مطابق سفارش، بهبود رضایت مشتریان از تحویل به موقع از 68% به 80%، بهبود جایگاه برند شرکت در بازار های هدف و افزایش نسبت مراکز خدماتی که تحت سیستم مدیریت شبکه توزیع قرار دارند از 25% به 60% اشاره کرد. همچنین این شركت در ارزیابی های مختلف سازمانی، رتبه های بسیار خوبی را بدست آورده است. به طوری كه در دو سال اخیر در بین 100 شركت برتر ایران حائز رتبه اول می باشد. به همین خاطر شناسایی شایستگی این شركت دارای اهمیت زیادی است كه هم می تواند راه را برای ارتقاء و پیشرفت بهتر شركت فولاد مباركه اصفهان فراهم سازد و هم می توان به عنوان الگوی برتر برای دیگر شركت های صنعتی و به ویژه شركت های باشد كه در زمینه فولاد سازی در كشور فعال می باشند.