کارایی و اثربخشی سازمانها از عوامل متعددی اثر میپذیرد که یکی از آنها دلبستگی شغلی کارکنان هست. دلبستگی شغلی نیز از عوامل متعددی تأثیر میپذیرد. افراد در سازمانها دارای نگرشهای متعددی میباشند که بر رفتار آنان در سازمان تأثیر میگذارند. در میان این نگرشها واژه دلبستگی شغلی مدتزمان زیادی نیست که وارد رفتار سازمانی شده است. سازمانها به کارکنانی نیازمندند که سازگار با ارزشها و اهداف سازمانی، دارای انگیزه قوی و متعهد و متمایل به حفظ و ادامه عضویت سازمانی باشد. فراتر از شرح وظایف مقرر و معمول خود به کار و فعالیت بپردازند؛ کارکنانی که بخواهند و بتوانند بیش از مقدار معمول برای دستیابی به اهدافی سازمانی مشغول به کار باشند (حیدرینژاد، 1390).
دلبستگی شغلی مخصوصاً در اقتصاد که برای بسیج کامل منابع انسانی قوانین سازمانی وضعشده، یک متغیر انگیزشی مورد علاقه سازمانی است. (بوزینلوس 2004)، به نقل از (ورک استادی، 2004) علاقهمندی و نگرش مثبت به شغل، سبب تلاش و کوشش و کاری بیشتر و درنتیجه باعث کاهش هزینهها میشود (صادقی، 1381). اونز (1986) دلبستگی شغلی را بهعنوان درجه یا میزانی که فرد ازنظر شناختی درگیر شغلش میشود، آن را معرف خودش میداند، به آن علاقهمند است و موجب سربلندی و کسب اعتبار خود نام میبردند. رابینز (1996) دلبستگی شغلی را بهعنوان یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت زندگی کاری مطرح نموده است. دوبین و همکاران (1965) و سیگل (1969) اشاره دارند دلبستگی شغلی یک متغیر اخلاقی و درون فردی است که بیانگر میزان مسئولیتپذیری یک فرد هست. ناتز و همکاران (2005) و موریس (2002) بیشتر به شرایط و ویژگیهای سازمانی در ایجاد دلبستگی شغلی تأکید دارند و معتقدند سازمانهایی که از نیاز به رشد و خشنودی از خود کارکنان ممانعت میکنند، دلبستگی شغلی را کاهش میدهند (موریس، 2002).

لاولر و هال (1970) یک دیدگاه واقعبینانهتر در مرد دلبستگی شغلی ارائه دادهاند و معتقدند اگرچه میزان دلبستگی افراد تا حدودی متأثر از زمینههای قبلی و ویژگیهای فردی آنها هست، لیکن موقعیتهای محیطی و سازمانی نیز در ایجاد دلبستگی شغلی اهمیت دارند. کارکنانی که از محیط کاری سالم برخوردارند، با به کار بستن تمامی توان خویش در راستای کارایی بیشتر و بهتر کاری خود گام برمیدارند.
بر طبق تحقیقات کارکنان با دلبستگی شغلی زیاد، از شغل خود راضیتر و موفقترند و میزان ترک کار و غیبت آنها در مقایسه با کارکنان با دلبستگی شغلی پایین، کمتر است (گونزالز، 2006).
رضایت شغلی ازجمله عوامل دیگری است که در افزایش بهرهوری کارکنان و سازمانها تأثیر مثبت دارد. رضایت شغلی احساسات و نگرشهای مثبتی است که افراد به شغل خود دارند. رضایت شغلی نیروی انسانی از عوامل مؤثر در افزایش کارایی و بهرهوری و کاهش تشویش، غیبت کاری، تأخیر در کار، ترک خدمت، فعالیت اتحادیه و بازنشستگی زودرس است. محققان رضایت شغلی را از دیدگاههای گوناگونی تعریف و توجیه کردهاند. گروهی معتقدند رضایت شغلی بهشدت با عوامل روانی ارتباط دارد؛ بهعبارتدیگر، این عده رضایت شغلی را در درجه اول از دیدگاههای روانی و خصوصیات فردی توجیه میکنند. فیشر و هانا رضایت شغلی را عامل روانی قلمداد میکنند و آن را نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال میانگارند؛ یعنی اگر شغل موردنظر لذت مطلوب را برای فرد تأمین کند، فرد از شغلش راضی است. در مقابل چنانچه شغل موردنظر رضایت و لذت مطلوب را به فرد ندهد، فرد شروع به مذمت شغل مینماید و درصدد تغییر آن برمیآید (ابراهیمزاده، 1376).

زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد
رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغلی و عاملی است که باعث افزایش کارایی و نیز احساس رضایت در فرد میگردد. رضایت شغلی پدیدهای است که از مرز سازمان فراتر میرود و آثار آن در زندگی خصوصی فرد و خارج از سازمان نیز مشاهده میشود. در کارکنان بهواسطه کار کردن در یک شغل حالتهای متفاوتی ایجاد میگردد. چنانچه افراد از شغل خود راضی باشند، این وضعیت موجب میشود با انگیزه و علاقه بیشتری به انجام وظایف خود همت گمارند. چنانچه کارکنان از شغل خود ناراضی باشند، موجب میشود علاقه و تعهد کمتری به انجام وظایف داشته باشند (اسکوئی، 1381).
مطالعه رضایت شغلی از دو بعد حائز اهمیت است: نخست از جنبه انسانی که شایسته است با کارکنان بهصورت منصفانه و با احترام رفتار گردد؛ و دوم از جنبه رفتاری که توجه به رضایت شغلی میتواند رفتار کارکنان را بهگونهای هدایت نماید که بر کارکرد و وظایف سازمانی آنها تأثیر بگذارد و به بروز رفتارهای مثبت و منفی از طرف آنها منجر گردد (اسپکتر، 2000).
لذا با توجه به اینکه معلمان مهمترین نقش را در فرایند تعلیم و تربیت دارند بنابراین در تلاشی که اصلاح فرایند آموزشوپرورش را مدنظر داشته باشد. بینیاز از توجه به معلمان نیست و ازآنجاکه رابطه مستقیمی بین رضایت شغلی و عملکرد آنان وجود دارد لازم است به موضوع رضایت شغلی معلمان توجه خاصی مبذول شود (عباسزادگان، به نقل از موسوینژاد، 1382).
با توجه به تحقیقات گذشته و با نظر به اینکه به نظر میرسد رضایت شغلی از متغیرهای متعدد ازجمله دلبستگی تأثیر میپذیرد در این تحقیق در پی بررسی نقش و رابطه جامعهشناختی دلبستگی شغلی با رضایت شغلی هستیم.
طبق نظر هابرماس ارتباط از طریق زبان ضرورتاً مستلزم مطرح كردن ادعای اعتبار مشخصاً حقیقت حقانیت صداقت است كه وضع آن را به هنگام اختلاف نظر، نهایتاً فقط از طریق گفتگو میتوان حل كرد. هابرماس علاوه بر این معتقد است كه اهل یك زبان، شرایطی را كه چنین گفتگویی در آن نتیجهای واقعاً صحیح به بار میآورد كاملاً میشناسند و این شرایط را او بر حسب ویژگیهای «وضعیت» مساواتطلبانه [و] «آرمانی گفتار» توضیح داده است. عقلانیت ارتباطی بر این نكته دلالت دارد كه انسان این توانایی را دارد كه در شرایطی نزدیك به این وضعیت آرمانی («گفتمان» در اصطلاح هابرماس) با هدف دستیابی به وفاق، به احتجاج بپردازد.
هابرماس بر مفهوم عقلانیت ارتباطی تكیه میكند تا این نكته را بیان دارد كه آنچه اَشكال دموكراتیك سازمان اجتماعی نشان از آن دارند، از اولویتهایی صرف در سنت فرهنگی و سیاسی فراتر است. در دیدگاه او، کنش-گفتاری را بدون اتخاذ موضع در قبال ادعای اعتباری كه پیش میكشد، حتی نمیتوان فهم كرد، و این موضع به نوبه خود گفتگویی رها از قیود را تدارك میبیند كه وضعاین ادعا را مشخص میسازد. بنابراین، ترتیبات اجتماعی و سیاسی مانع چنین گفتگویی را از موضعی فارغ از هرگونه تعهد ارزش خاص میتوان به نقد كشید، چون طبق نظر هابرماس نیل به توافق[1] یا هدفی است كه برای زبان انسانی، امری ذاتی است. برنامۀ فلسفی مشابهی را كارل‑اُتو اَپل نیز مطرح كرده است؛ او بر ویژگیهای «استعلایی» احتجاج، بیشتر تأكید میكند.

یورگن هابرماس متفكر برجستۀ نسل دوم مكتب فرانكفورت، مفهوم عقلانیت ارتباطی را بدین منظور مطرح ساخت تا آنچه را كه «نقصان هنجاری» كار متفكران اولیه این سنت میانگاشت برطرف كند. این نقصان از جمله، فقدان هرگونه مبنای روشن فلسفی برای نقد جامعۀ مدرن بود.
هابرماس تصریح میكند كه شركتكنندگان در كنش ارتباطی باید بتوانند اظهارات مطرح شده در جریان گفتگو را از منظر اعتبارشان بنگرند، و باید هم در باب شیوههای مناسب حل و فصل موارد اختلاف بر سر ادعای اعتبار و هم در باب شرایطی (كه همواره ضدواقعیت است) كه در آن پیگیری چنین شیوههایی نتیجۀ واقعاً صحیحی به بار میآورد شناخت كامل داشته باشند. برای مثال، وقتی كه پی بردن به اعمال فشار پنهانی، وفاقی را كه قبلاً حاصل شده بود بیاعتبار میسازد، این شناخت بسیج میشود.
در سنت فلسفه غرب، مفهوم عقلانیت برای مدتی مدید با قوۀ تأمل و ارایۀ دلیل برای باورها و كنشهای ناشی از آنها مرتبط بوده است. وانگهی در فلسفه مدرن، غالباً فقط باورهای قادر به هدایت كنش هدف محورند كه نامزد مفهوم عقلانیت قلمداد میشوند. در مقابل، هابرماس اظهار میدارد كه [آن] نوع كنشی كه محور آن، نیل به توافق در زبان است، قابل تقلیل به كنشی نیست كه محور آن را مداخلۀ موفقیتآمیز در دنیای عینی تشكیل میدهد. رسیدن به اهداف کنش-گفتاری به جز آنها كه به سبك بیان مربوطند از طریق همكاری ممكن است؛ این امر بستگی به این دارد كه دیگران، ادعاهای متكلم راجع به اعتبار را آزادانه بپذیرند؛ این، چیزی بیش از معلولی است كه بتوان به طور مكانیكی آن را ایجاد كرد. از این رو قوۀ نیل به وفاق از طریق پیش نهادن ادله، شكل متمایزی از عقلانیت را نشان میدهد كه «در شیوۀ ارتباط روزمره وجود دارد» و هابرماس بدین لحاظ آن را «عقلانییت ارتباطی» مینامد.
هابرماس تعبیر حوزه عمومی را در اطلاق به عرصه ای اجتماعی به کار می برد که در آن افراد از طریق مفاهمه و استدلال مبتنی بر تعقل و در شرایطی عاری از هرگونه فشار، زور و در شرایط برابر برای تمام طرف های مشارکت کننده مجموعه ای از رفتارها، مواضع و جهت گیری های ارزشی و هنجاری را تولید می کند.
آنچه موجب جلب نظر هابرماس به مقوله حوزه عمومی شده است، اهمیت این مفهوم به عنوان اساس نقد جامعه مبتنی بر اصول دموکراتیک بوده است. حوزه عمومی عرصه ای است که در آن افراد به منظور مشارکت در مباحث باز و علنی گرد هم می آیند. از نظر هابرماس حوزه عمومی به معنی دقیق کلمه عرصه ای است که هیچ حد و حدودی بر فعالیت آن وضع نشده باشد، حوزه عمومی حوزه عقلانی و حقیقت یاب و حقیقت ساز جامعه است.
این حوزه، عرصه فکر، گفت وگو، استدلال و زبان است. شرایط مکالمه باز و آزاد در حوزه عمومی متضمن این اصل است که هیچ فرد یا گروهی نمی تواند در خارج از این حوزه (یعنی در عرصه قدرت) مدعی شناخت بهتر خیر و صلاح جامعه باشد. پاسخ به پرسش هایی از این قبیل که آزادی، عدالت، برابری، عقلانیت و جزء آن چیست تنها در حوزه عمومی هر جامعه ای ممکن است داده شود و مورد پذیرش و باور قرار گیرد.
در این پژوهش همچنین خواستار تعیین دیدگاههای فلاسفه مدرنیته درحوزه عمومی هستیم . و یكی از مهمترین و كاربردی ترین برنامه این پژوهش را میخواهیم به تفاوتهای اصلی و باورهای هر یك از فلاسفه این رشته درخصوص عقلانیت ارتباطی درحوزه عمومی بگذاریم.
در دنیای عقلانیت ، حوزه عمومی بر میگردد به مباحث مدنی و اصلی ترین پارادایم حاكم بر جامعه گفتگوی دو سویه است و برای رسیدن به مولفه های تاثیر گذار قابل بررسی است كه باید از جامعه ارتباطی بهره گرفت جامعه ای كه پارادایم حاكم بر گفتمان آنرا دانش، اطلاعات شكل میدهد و با فربه شدن اطلاعات روابط از سطحی متعالی تر برخوردار میشود . پس برای رسیدن به جامعه مطلوب باید جامعه آگاه و عقلانی شكل بگیرد. عقلانیت ارتباطی و یا بهتر فلسفه ارتباطی در حوزه ارتباطات هنوز جایگاه خود را بازنكرده است .
وقتی سیر تاریخی ارتباطات را دوره میكنیم مقوله فلسفه ارتباطات در ایران وجود ندارد و یا كمتر وجود دارد. همانطور كه ماركس معتقد است لازم میدانم بتوانم با سیر تاریخی و قیاس نظرات فلاسفه و همچنین چگونگی استفاده این فلسفه برای تغییر كنش های ارتباطی بتوانیم برای تاثیر گذاشتن بر كنش های ارتباطی سود بجویم نه برای تفسیر بلكه با تكیه بر عقلانیت ارتباطی كه حظور آن در جامعه آكادمیك بسیار كم رنگ می باشد.
با توجه به گسترش ارتباطات دیجیتالی و تغییر كنش های ارتباطی یكسویه به چند سویه كنش های رفتاری دستخوش تغییر می گردد ، چرایی این تغییر به ماهیت ارتباطات باز میگردد قبل از بسط و توسعه ارتباطات دیجیتالی نوعی عقلانیت ابزاری كه كنشی یكسویه و منفعت طلبانه بود درفضاهای ارتباطی حاكم بوده. با این ذهنیت بررسی فلسفه ارتباطی عقلانی در چنین ساختاری حائز اهمیت است.
در پژوهش حاضر، روش تحقیق ، در واقع در شباهتهای ساختاری در نظامهای مختلف فلسفی و بتبع آن مقوله ارتباطات در جوامع بشری است .
این روش هنگامی کاربرد دارد که استفاده از روشهای کمی با مشکلات منطقی جدی مواجه میگردد بکار می رود . این روش نسبت به منطقی بین دو پدیده اجتماعی یا دو مقوله ارتباطی اجتماعی را به اثبات می رساند.
در این پژوهش انواع نظریات آرمانی پیش از رنسانس ، رنسانس و مدرنیته در خصوص عقلانیت بویژه عقلانیت ارتباطی سنجیده می شود. البته در پژوهش حاضر به دلیل جاری بودن تحولات در بستری تاریخی و نیز پیونده این تحولات با جنبشهای اجتماعی و نقش متفکران در این جنبشها ، نظری به تحولات تاریخی در سده های گذشته و اخیر غرب نیز افکنده شده است .
علاوه بر وضعیت که استفاده از روشهای کمی با مشکلات منطقی قابل ملاحظه ای مواجه می شود ، حالت حدی نیز ، وجود دارد که بنابه تعریف استفاده از روشهای کمی در آن منتفی است این حالت هنگامی ایجاد می شود که پژوهشگر می خواهد پدیده منحصر به فردی را تحلیل کند.(بودون، 96:1373(
امروزه روش تحقیق شباهتهای ساختاری بعنوان یک روش اساسی در علوم اجتماعی قلمداد می گردد . اما این روش را در آثار قدیمی تر از آثار (وبر)نیز می توان ملاحظه کرد آثار کلاسیکی چون “انقلاب فرانسه و رژیمهای پیش از آن” که در اینگونه پژوهش هنگام تحلیل پدیده های اجتماعی پیچیده به دفعات از این روش کمک می گیرند که از دو مرحله تشکیل یافته است (همان : 104)
روش شناسی ماکس وبر آنچنان جذابیتی دارد که پاستر نیز کوشیده است از آن استفاده نماید اینها همه دلیل بر این واقعیت است که روش شناسی وبر همچنان بر اعتبار خود پابرجاست این اعتبار از آنجا سرچشمه می گیرد که تنها این روش در بررسی پدیده های اجتماعی پیچیده و منحصر به فرد موثر واقع می شود(بدون ،97:1373)
منابع و کتابها ، مقالات و منابع اینترنتی جامعه آماری پژوهش حاضر محسوب می شوند که بطور مبسوط در انتهای پایان نامه فهرست شده است .
به دلیل ماهیت تحقیق که تنها مبانی نظری داشته است و هیچ گونه شاخص کمی را نسنجیده است ابزار اندازه گیری بکار نبرده است .
5-2- نتایج حاصل از آمار توصیفی.. 111
5-3- نتایج حاصل از آمار استنباطی.. 112
5-3-1- اولویتبندی معیارها بر مبنای نتایج تحقیق.. 112
5-3-2- معیارهای اصلی.. 112
5-3-3- معیارهای فرعی.. 112
5-3-3-1- محصول.. 112
5-3-3-2-مکان.. 113
5-3-3-3- قیمت.. 113
5-3-3-4- تبلیغات.. 113
5-3-3-5- کارکنان.. 114
5-3-3-6- شواهد فیزیکی.. 114
5-3-3-7- فرآیند.. 115
5-4- نتیجهگیری کلی.. 115
5-5- ارائه پیشنهادها.. 116
5-5-1- پیشنهادها براساس یافتههای پژوهش.. 116
5-5-1-1-فرآیند.. 116
5-5-1-2-قیمت.. 117
5-5-1-3-محصول.. 118
5-5-1-4-مکان.. 119
5-5-1-5-کارکنان.. 119
5-5-1-6-تبلیغات.. 120
5-5-1-7-شواهد فیزیکی.. 121
5-6- محدودیتهای تحقیق.. 121
5-7- پیشنهادها برای تحقیقات آینده.. 122
منابع و ماخذ..
منابع فارسی..
منابع انگلیسی..
ضمائم و پیوست ها..
فهرست جداول
جدول2-1- ویژگی های بانکداری سنتی و بانکداری الکترونیک.. 35
جدول2-2- آمیخته بازاریابی.. 64
جدول3-2- آلفای هریک از متغییرها.. 84
جدول4-1- فراوانی پاسخ دهندگان براساس سن.. 91
جدول4-2- فراوانی پاسخ دهندگانبراساس میزان تحصیلات.. 92
جدول4-3-فراوانی پاسخ دهندگان براساس جنسیت.. 94
جدول4-4-میانگین، میانه و انحراف معیار متغییرهای تحقیق.. 95
جدول4-5-فراوانی سوالات پرسشنامه مربوط به محصول.. 95
جدول4-6- فراوانی سوالات پرسشنامه مربوط به مکان.. 96
جدول4-7- فراوانی سوالات پرسشنامه مربوط به قیمت.. 96
جدول4-8- فراوانی سوالات پرسشنامه مربوط به تبلیغات.. 97
جدول4-9- فراوانی سوالات پرسشنامه مربوط به کارکنان.. 98
جدول4-10- فراوانی سوالات پرسشنامه مربوط به شواهد فیزیکی.. 99
جدول4-11- فراوانی سوالات پرسشنامه مربوط به فرایند.. 100
جدول4-12-نتایج حاصل از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف.. 101
جدول4-13-آزمون دوجمله ای برای خدمت(محصول).. 102
جدول4-14-آزمون دوجمله ای برای قیمت.. 103
جدول4-15-آزمون دوجمله ای برای مکان.. 104
جدول4-16-آزمون دوجمله ای برای فرایند.. 105
جدول4-17-آزمون دوجمله ای برای شواهد فیزیکی.. 105
جدول4-18-آزمون دوجمله ای برای کارکنان.. 106
جدول4-19-آزمون دوجمله ای برای تبلیغات.. 107
جدول4-20-آزمون فریدمن.. 108
فهرست نمودارها
نمودار4-1-فراوانی پاسخ دهندگان براساس سن.. 92
نمودار 4-2-نمدار پاسخ دهندگان براساس تحصیلات.. 93
نمودار4-3-نمودار فراوانی پاسخ دهندگان براساس جنسیت.. 94
فهرست شکلها
این باکتری ها در روی سطوح خشک تا مدت ها زنده باقی می مانند. مقاومت بالای این باکتری نسبت به شرایط محیطی (11روز در رطوبت نسبی 31 درصد، 4 روز در رطوبت نسبی 10 درصد) امکان حضور این باکتری را در محیط های بیمارستانی افزایش داده است. این ارگانیسم به عنوان فلور نرمال در پوست و دستگاه تنفسی افراد سالم وجود داشته و در سال های اخیر به عنوان یک عامل مهم در عفونت های بیمارستانی گزارش شده است. با وجود اینکه این باکتری معمولا از ویرولانس پائینی برخوردار است، اما می تواند طیف وسیعی از عفونت ها نظیر باکتریمی، سپتی سمی و پنومونی همچنین عفونت خون در بیماران دچار سوختگی با ضعف سیستم ایمنی را ایجاد نماید. اسینتوباکتر بومانی بیشترین عامل ایجاد کننده عفونتهای بیمارستانی به ویژه در بخش مراقبت های ویژه می باشند که نسبت به طیف وسیعی از آنتی بیوتیک ها مقاومت نشان می دهند. اگرچه سویه های اسینتوباکتر بومانی معمولا در آب و خاک یافت می شوند، ولی منشا
سویه های اپیدمیک مقاومت به چند دارویی آن از بیمارستان می باشد و این سویه ها از لحاظ ژنتیکی بسیار شبیه هم هستند. ریسک فاکتورهای مهم آن مصرف طولانی مدت آنتی بیوتیک، اقامت طولانی در بخش مراقبت های ویژه (ICU) و بیماری های جدی می باشد.
اسینتوباکتر بومانی به عوامل ضد میکروبی بسیار مقاوم است که این مقاومت می تواند ذاتی و یا از طریق بدست آوردن عوامل ژنتیکی مقاومت باشد. درمان عفونت های اسینتوباکتر اغلب در مواردی که فنوتیپ مقاومت، چند دارویی است مشکل می باشد. این مقاومت ها اغلب با واسطه ژن هائی صورت می گیرد که بر روی عناصر ژنتیکی متحرک مثل ترانسپوزون ها و اینتگرون ها قرار داشته و به سادگی در میان باکتری ها انتشار می یابند. در حال حاضر بتالاکتام ها به عنوان داروی انتخابی در درمان عفونت های اسینتوباکتر بومانی مقاوم به چند دارو استفاده می گردد، هرچند مقاومت به این عوامل رو به افزایش می باشد.
این باکتری با مکانیسم های مختلف به این داروها مقاومت نشان می دهند که می توان به موارد زیراشاره کرد. یکی از این عوامل ایجاد کننده مقاومت تولید متالوبتالاکتاماز می باشد. متالوبتالاکتامازها قادر به هیدرولیز طیف وسیعی از بتالاکتام ها از جمله پنی سیلین ها، سفالوسپورین ها و کارباپنم ها هستند، اما توانایی هیدرولیز مونوباکتام ها (آزترونام) را ندارند. متالوبتالاکتاماز بر اساس ساختار مولکولی به شش نوع تقسیم می شود که شامل ژنهای:AIM,NDM ,SPM ,SIM ,GIM ,IMP ,VIM هستند که در بین آنها VIM و NDM از همه بارزتر می باشد .
ناباروری مردان، یک وضعیت پریشان آور معمول و رایج است که از میان هر 20 مرد یک نفر را به خود مبتلا می کند(9). در اکثر موارد، مردان، سلولهای اسپرم کافی برای باروری و لقاح تولید می کنند، اما در این سلول ها نقص های وجود دارد که از لقاح آنها با سلول ماده جلوگیری می کند(10).
عوامل شیمی درمانی اختلالات زیادی در روند اسپرماتوژنز ایجاد می کنند و در بین این عوامل، دارو هایی که دارای خاصیت آلکیله کنندگی هستند، بیشترین آثار سوء را بر بیضه دارند(11). بنابر این اختلالات ایجاد شده در باروری به دنبال شیمی درمانی از نظر بالینی اهمیت بالایی دارد. هر چند که حفظ مایع منی به صورت منجمد قبل از شروع شیمی درمانی، روش قابل اطمینانی برای حفظ باروری است، اما کیفیت اسپرم پس از ذوب کردن مایع منی تغییر می کند. از جمله عوامل شیمی درمانی می توان بوسولفان را نام برد که دارای خاصیت آلکیله کنندگی بوده و برای درمان لوسمی مزمن، سرطان تخمدان و همچنین قبل از پیوند مغز استخوان در بیماران سرطانی استفاده می شود(12). مصرف این دارو پس از یک یا دو تزریق داخل صفاقی، عمده اسپرماتوگونی ها را از بین می برد(13)؛ ضمن اینکه بازگشت باروری در موش های تحت درمان با بوسولفان به صورت موءثر صورت نمی گیرد زیرا، بافت بیضه و لوله های سمی نفروس و سلول های زایا به شدت آسیب می بینند(14).
علاوه بر عوامل شیمی درمانی که باعث اختلال در اسپرماتوژنز می شود در تحقیق حاضر اثر امواج الکترومغناطیسی که اثرات سوءیی بر اسپرماتوژنز دارد نیز مورد بررسی قرار گرفته است. امروزه وجود میادین الکترومغناطیس با شدت های گوناگون اجتناب ناپذیر شده است. این میادین در نتیجه حرکت ذرات باردار در محیط رسانا و خلاء به وجود می آیند و دارای نوعی انرژی هستند که بر اتم ها و مولکول
ها بر هم کنشی ایجاد می کنند و منجر به جذب یا باز تابش امواج الکترو مغناطیسی می شود. اثرات این میادین بر وظایف و اعمال بیولوژی موجودات زنده، خطر وسیعی را نشان می دهد که در سلامت زندگی بشری محسوس است(15).
اسپرماتوزوئید هادر برابر تنش های اکسیداسیونی بسیار حساس می باشند و علت آن هم دو چیز است: 1- سوبسترا ها، برای حمله رادیکال های آزاد بسیار قابل دسترس هستند. 2- فضای سیتوپلاسمی برای جای دادن آنزیم های آنتی اکسیدانی کم و محدود است(10).
امواج Wi-Fi نیز جزء امواج الکترومغناطیسی غیر یونیزان هستند که امروزه استفاده فراوانی دارد و در این تحقیق می خواهیم اثرات این امواج را بر روی اسپرماتوژنز بررسی کنیم.
بر طبق کتب طب سنتی ایران، برخی از گیاهان می توانند در درمان ناباروری موءثر واقع شوند(16). از جمله آنها می توان به گیاه سنجد اشاره کرد(19و20و21و22و23). این گیاه یک گیاه تثبیت کننده نیتروژن و متعلق به خانواده الگانسه است. میوه های سنجد غنی از ویتامین ها و به ویژه ویتامین C هستند و حاوی روغن گیاهی غنی از ویتامین E و K، همچنین دارای کاروتنوئید ها، فلاونوئید ها، تانن، پروتئین ها و اسیدهای چرب می باشد(24و25و26). در این تحقیق از عصاره هیدرو الکلی میوه سنجد به عنوان یک محافظت کننده در برابر تاثیر داروی بوسولفان و امواج Wi-Fi استفاده شده است که در بخش های بعدی مفصل توضیح داده خواهد شد.