اجرای طرح بهسازی و طرح هادی روستایی از سال 1362 از سوی وزیر مسکن و شهرسازی وقت پیشنهاد و برای نخستین بار در سال 1366 در کشور اجرا شد . به منظور روشن شدن ابعاد اجرای کار ، آیین نامه نحوه بررسی و تصویب طرح هادی توسعه عمران محلی ، ناحیه ای و منطقه ای ، ملی و همچنین مقرات شهرسازی و معماری کشور در سال 1378 به تصویب هیات دولت رسید. اجرای طرح هادی روستایی با انگیزه نگهداشت جمعیت روستایی ، بهسازی محیط روستایی و ارتقاء بهداشت ، هدفمند نمودن ساخت و سازها ، تسهیل در عبور و مرور و ایجاد بستر توسعه همه جانبه و تسهیل در ارائه خدمات دیگر دستگاههای اجرایی کشور صورت می گیرد . لازم به ذکر است که به دلیل مشکلاتی از قبیل کمبود بودجه اجرای طرح های تهیه شده ناقص و تنها در حد بازگشایی معابر و صدور پروانه ساخت در مکان پیشنهادی جهت کاربری مسکونی و تجاری می باشد.
در طول این تحقیق به اثرات مثبت و منفی اجرای طرح هادی در بهبود کیفیت زندگی روستاییان خواهیم پرداخت . به عبارتی دیگر خواهیم دید که اجرای طرح هادی روستایی تا چه میزان بر زندگی روستاییان ، میزان خدمات رسانی به روستاها ، هدفمند کردن ساخت و سازها ، تسهیل در عبور و مرور و کاهش آهنگ مهاجرت و حتی ترغیب به مهاجرت معکوس تاثیرگذار است و آیا این اثرات مثبت هستند. بیان اثرات مثبت اجرای طرح هادی روستایی در کیفیت زندگی روستاییان خود دلیلی بر افزایش مشارکت و سرمایه گذاری در روستاها خواهد شد و بیان اثرات منفی آن راهکاری جهت تغییر روند تهیه و اجرای طرحهای هادی روستایی خواهد بود . به طور کلی تحلیل اثرات اجرای طرح هادی در بهبود کیفیت زندگی روستاییان می تواند زمینه مدیریت موفق روستایی گردد. بر این اساس پژوهش حاضر در صدد پاسخ گویی به این مورد اصلی است که اجرای طرح هادی بر بهبود کیفیت زندگی روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت تا چه حد تاثیر داشته است ؟
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق
سکونتگاههای روستایی در کشور ما به شکل ارگانیک (طبیعی) بر اساس نیازهای جوامع انسانی ساکن در آنها شکل گرفته و گسترش یافته اند ، بنابراین شکل گیری و گسترش روستا بر اساس برنامه ریزی صحیح صورت نگرفته و عملاٌ سکونتگاههای روستایی کشور تا قبل از طرح های هادی روستایی دارای هویت و شناسنامه نبوده اند . اهمیت تهیه و اجرای طرحهای هادی روستایی به عنوان پروژه های بخشی یا مقطعی توانست ابتدا به روستاها هویت بخشیده که به عنوان یکی از پروژه های توسعه روستایی در بهبود وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و خصوصاً بخش فیزیکی و کالبدی تاثیر بسزایی داشته باشد . اهمیت و ضرورت تهیه و اجرای طرح هادی این است که روستاهای دارای طرح هادی از شرایط ویژه ای در عمران و آبادی خویش از قبیل آب رسانی ، راهسازی ، اجرای طرح های عمرانی و تخصیص منابع مالی نسبت به روستاهای فاقد طرح هادی می باشند . لذا تهیه طرحهای هادی روستایی و اجرای آن با توجه به ورود امکانات و خدمات زیر بنایی و روبنایی بر کیفیت و بهبود زندگی اهالی در بلند مدت موثر است که نشان از اهمیت بررسی تحقیق بر تهیه و اجرای طرح های هادی روستایی است . از دیگر عواملی که روستاهای ایران و همچنین گیلان همواره از آن متاثر بوده مهاجرت نیروی جوان و خلاق به دلایلی از قبیل جستجو برای کار بهتر ، زندگی با کیفیت بالاتر و درآمد بیشتر است و این واقعیت تلخ مانع پیشرفت روستاها و حتی شهرهای پیرامون می گردد زیرا با مهاجرت این افراد نه تنها روستاها از افراد جوان و خلاق خالی گشته و پیشرفتی نخواهند داشت بلکه با زندگی در شهرهای اطراف مشکلاتی از قبیل ایجاد شغلهای کاذب اضافه می گردد که باعث کاهش کیفیت زندگی در شهرها خواهد شد . برای یافتن راه حل مناسب
کافی است به روستاهای کشورمان توجه بیشتری گردد زیرا اگر کیفیت زندگی در ابعاد مختلف زندگی روستاییان افزایش یابد و آنها در محل سکونت خود احساس آرامش و آسایش نمایند نه تنها از روستاهای محل زندگی خود خارج نشده بلکه باعث برگشت مهاجرین به روستاهای خود می شود و حتی محیط روستایی چنان خواهد گشت که افراد شهرنشین به زندگی در روستا راغب شوند . از جمله عواملی که می تواند بر کیفیت زندگی روستاییان موثر باشد تهیه و اجرای طرح هادی روستایی است . به همین دلیل در این پژوهش سعی شده با انتخاب روستاهایی از بخش مرکزی شهرستان رشت میزان تاثیر تهیه و اجرای طرح هادی روستایی بر کیفیت مردم سنجیده شود ، بدینوسیله می توان راهکارهای مناسب جهت افزایش کیفیت زندگی و یا حتی افزایش کیفیت تهیه و اجرای طرح هادی در روستاها یافت .
1-3- اهداف تحقیق
اهداف این تحیقیق شامل دو دسته اهداف اصلی و فرعی می گردد :
1-3-1-هدف اصلی
1-3-1-اهداف فرعی
بت جمعیت شهرها در پایان دوره طرح جامع حدود 70 % پیش بینی ها با اشتباه فاحش مواجه بوده اند. بدین ترتیب كه جمعیت شهر در پایان دوره طرح در محدوده ای از 20% كمتر از پیش بینی تا حدود 50 % بیشتر از پیش بینی ها بوده است. 15 % پیش بینی ها تقریبا به تحقق پیوسته اند و 15 % دیگر گر چه به وقوع پیوسته اند، ولی با توجه به اشتباه برآورد پیش بینی جمعیت در سال پایه (فروض مقدماتی) باید در زمره پیش بینی های نادرست قرار گیرند.
در این بخش نیز پیش بینی ها از واقعیت دور بوده اند، به شرح زیر:
در نتیجه می توان گفت كه پیش بینی ها عمدا به وقوع نپیوسته است.
بررسی های انجام شده نشان داد كه در 40 % نمونه ها، گسترش شهر در دیگر جهات – نه در جهات تعیین شده – صورت پذیرفته است. در 20 % نمونه ها حدود نیمی از توسعه در جهات تعیین شده انجام شده است، و در 40 % بقیه تا حدود زیادی، توسعه در جهت اهداف بوده ولی كاملا آن را پوشش نداده است (بدین ترتیب كه بخشی از داخل محدوده ساخته نشده و در بخشی از اراضی خارج محدوده ساخت و ساز انجام شده است).
در 60 % طرحها می توان گفت كه تقریبا هیچ یك از عملكردهای خدماتی حدودی این خدمات استقرار یافته اند.
در 20 % طرحها حد كمی از خدمات پیشنهادی مستقر شده و در 20 % باقی تا حدودی این خدمات استقرار یافته اند.
تقریبا در هیچ یك از شهرها تراكم های ساختمانی پیشنهادی طرح ها جامع به وقوع نپیوسته است.
در این مورد نیز نتایج حاكی از آن است كه نه تنها شبكه پیشنهادی شكل نگرفته است، بلكه اغلب شبكه های احداثی نیز در مسیری به جز آنچه كه طرح پیشنهاد نموده است، شكل گرفته است.
بدیهی است كه با به وقوع پیوستن شبكه ارتباطی و استقرار عملكرد های خدماتی ساختار شهر نتواند شكل گیرد، تا آنجا كه عملا می توان برای درصد تحقق این بخش عدد صفر را پیشنهاد نمود.
بنابراین، در مجموع مشاهده می شود كه طرح ها جامع نتوانسته اند عملا در جهت اهداف خود حركت نمایند.
بررسی علل عدم تحقق طرح های جامع از دیدگاه كالبدی و استنتاج نهایی به انجام چهار بخش دیگر طرح منوط خواهد شد كه عبارتند از:
نتایج بررسی طرحهای شهری در ایران نشانگر آن است كه به طور عمده، عدم تحقق اهداف برنامه ریزی وطراحی شهری در ایران بر پنج محور عمده استوار است:
یك – عدم امكان پیش بینی های صحیح (به ویژه در بخشهای اقتصادی و اجتماعی).
دو – عدم توجه بر چگونگی تأمین مالی و بازتابهای اقتصادی طرح.
سه – بی توجهی به نقش مردم و خواستهای آنها در شكل گیری طرح.
چهار – عوامل كالبدی مؤثر (در عدم تحقق طرحهای شهری).
پنج – برنامه ریزی غیر واقع گرا و صلب.
تجربه برنامه ریزی در جهان به طور اعم و در كشورهای سوسیالیستی به طور اخص به اثبات رسانده است كه امكان پیش بینی های دراز مدت برای اجزاء متنوع حیات اجتماعی یك كشور وجود ندارد. نیاز به استفاده از میلیارد ها شاخص كه امكان جمع آوری صحیح و به هنگام آنها – اگر نه غیر ممكن – بسیار مشكل است از یك سو و عدم توانایی (محاسباتی) حتی با پیشرفته ترین كامپیوترها – برای مدل سازی بهینه آنها از سوی دیگر و بالاخره حضور عوامل گوناگونی كه به صورت اتفاقی یا حدوثی وجود خود را تحمیل می كنند به علاوه عوامل كیفی، باعث می شود كه پیش بینی جامع و مانع برای دراز مدت ناممكن گردد.
هنوز در علوم اقتصادی – اجتماعی یا انسانی و در نتیجه در برنامه ریزی فضایی، دستگاههای ریاضی و محاسباتی پیچیده ای كه همچون نسبیت انیشتن بتواند كل و جزء، را با هم شناسایی كند به وجود نیامده است در عین حال در علوم اجتماعی نیز این عدم قطعیت ، همچون فیزیك كوانتوم، وجود دارد كه دقت بر روی شناخت یك وجه از موجودیت پدیده شناخت وجوه دیگر آن را غیرممكن می سازد. یعنی تمایل به پیش بینی تمام اجزاء حیات یك شهر برای مدتی طولانی، حتی الامكان پیش بینی های كلی برای آن را نیز از بین می برد.
این اشكال روش شناسی در شرح خدمات طرح های جامع ایران وجود داشته است. در این شرح خدمات از مشاوران خواسته می شود كه برای انبوهی از شاخص ها چون وضع تولید در بخشهای مختلف اقتصادی، انواع حرفه ها و خدمات لازم، گروه های شغلی، گروه های فعالیت اقتصادی، گروه های سنی، گروه های درآمدی، انواع درآمد و … پیش بینی دراز مدت داشته باشند و در نتیج مشاوران بعد از مطالعاتی تفصیلی در مورد وضع موجود شهرها در موارد ذكر شده، بدون نتیجه گیری به تهیه نقشه كاربری زمین با معیارهای كلاسیك شهرسازی و معمولا بر مبنای پیش بینی جمعیت می پردازند. اما علاوه بر این نقص در روش شناسی مسایل دیگری در عدم تحقق پیش بینی های اقتصادی یا جمعیتی شهرها، وجود دارد. تفاوتهای فاحشی در مورد پیش بینی ها چه از جنبه اقتصادی و چه جمعیتی وجود دارد و همان طور كه خواهیم دید در بعضی از مواردی كه این پیش بینی ها نزدیك به واقعیت از آب درآمده، در واقع اشتباهات محاسباتی موجب آن گشته است. البته در مواردی خاص پیش بینی های انجام گرفته به دلایلی كه می تواند الگویی برای برنامه ریزی جامع صحیح شهری باشد، از صحت برخوردار بوده است.
در برنامه ریزی شهری گذشته تصور می شد كه پس از پیاده نمودن همه اهداف در برنامه ها و طرحها، كلیه سازمانهای ذیربط موظفند نسبت به انجام آنها همت گمارند. این نظر به سه عامل توجه نمی كرد:
عامل اول : تناقض با روش تدوین بودجه نه در قوانین كشوری و نه در شكل تدوین بودجه، لزوم پیروی از مصوبات طرحهای شهری برای ارگانهای ذیربط در نظر گرفته شده است. در شكل رایج، بودجه ها به شكل بخشی تدوین می شوند و برنامه های مربوط به طرحهای جامع را (كه برای سطوح تهیه شده اند) فقط در نقاطی قطع می نمایند. بنابراین بدیهی است كه نخواهند توانست به آنها جامه عمل بپوشانند.
عامل دوم : نیازهای مالی طرح
دومین عاملی كه در طرح ریزی شهری مشكل زاست، عدم نگرش به نیازهای مالی طرح است.
عامل سوم : بازتابهای اقتصادی طرح
تعیین محدوده اراضی قابل ساخت شهری و تخصیص این اراضی به كاربریهای مختلف تجاری – انتفاعی، تراكم ساختمانی بیش از حداقل و دسترسی به معابر، اضافه ارزشی برای اراضی ایجاد می نماید كه به آن در اقتصاد بهره مالكانه یا رانت (Rent) می گویند. بدین ترتیب مالكین برخی از اراضی شهری، صاحب منفعتی می شوند كه ناشی از موقعیت زمین شان در ارتباط با طرح های عمرانی شهری است و نه كار خودشان و در واقع سودی بادآورده به دست می آورند.
عكس مطلب فوق هم صادق است. بدین ترتیب كه برخی از اراضی به خدمات و یا معابر اختصاص می یابند و به علت عدم تطابق طرحهای شهرسازی با برنامه ها و بودجه های بخشی، سازمان مربوطه سالها قادر به تملك آنها نخواهد بود و مالك زمین دچار زیان خواهد شد. به علاوه بعد از این كه زمان مربوطه نسبت به تملك زمین مربوطه اقدام می نماید با احتساب قیمتهای رسمی روبرو می گردد كه نخواهد توانست زیان حاصله را جبران نماید. بنابراین نوعی بی عدالتی بارز اقتصادی در بخش طرحهای شهری نهفته است كه گروهی از شهروندان را منتفع و گروهی را از هستی ساقط می نماید. البته این امر با مقاومت زمین داران روبرو شده و موجب احداثهای خلاف مقررات، اقدامات فشار برای تغییر عملكرد (به خصوص از طریق كمیسیون ماده 5 )، اعمال نفوذ، اعمال قدرت و حتی گاهی فسادهای مالی می شود.
عوامل یاد شده در جهت تقابل با زیانهای ناشی از قرار گرفتن اراضی در طرحهای شهری (غیرانتفاعی) گاهی منجر به مصوبات قانونی خاصی می شود كه می تواند اساس طرحها را به هم ریزد. از جمله آنها می توان به قانون «تعیین وضعیت ملك واقع در طرحهای دولتی وشهرداریها – مصوب 29 آبان 1367» اشاره نمود كه می گوید:
«كلیه ارگانها پس از اعلام رسمی وجود طرح، حداكثر ظرف 18 ماه لازم است نسبت به انجام معامله قطعی پرداخت بهاء یا عوارض اقدام نمایند. در غیر این صورت مالكین املاك از كلیه حقوق مالكانه مانند احداث، تجدید یا افزایش بنا، تعمیر، فروش، اجاره و غیره برخوردارند و در صورتی كه زمانبندی طرح كمتر از ده سال باشد، مالك هنگام اخذ پروانه تعهد می نماید هر گاه زمان اجرای طرح قبل از ده سال شروع شود حق مطالبه هزینه احداث و تجدید بنا را ندارد (كه عملا، پس از صدور مجوز و احداث بنای جدید، اجرای این بند غیر ممكن است).علاوه بر این با تثبیت كاربری، دست سازمانهای مختلف برای تأمین اراضی مورد نیاز از اراضی دیگری كه دارای شرایط سهل تری برای تملك بوده است و مزایای مشابه اراضی در نظر گرفته شده را نیز دارا هستند، بسته خواهد بود.
محدوده های شهری از مواردی است كه به شدت از عدم توجه به مباحث اقتصادی لطمه دیده است.
تقریبا در تمامی شهرها محدوده های نهایی با محدوده طرح منطبق نیست. به طور متوسط 3 تا 20 درصد ساخت و ساز در خارج محدوده اتفاق افتاده و 5 تا 40 درصد اراضی در داخل محدوده ساخته نشده باقی مانده است.بررسی ها نشان می دهد كه این مغایرت ها ضمنا در هیچ یك از شهرها به علت اشتباه مطالعات و برنامه ها در انتخاب محدوده های شهری نبوده و در اغلب طرحها انتخاب جهات توسعه منطقی انجام شده است و علت اصلی این مغایرت ها ناشی از تنش های اقتصادی است كه از نفس تعیین محدوده شهری نشأت می گیرد. بدین ترتیب كه با تغیین محدوده، تمامی اراضی كه داخل این حد می شوند، دارای اضافه ارزش می گردند و این اضافه ارزش باعث می شود كه گروهی از شهروندان توان این كه این گونه اراضی را از دست بدهند و اجبارا به مناطق حاشیه ای شهر رانده شده و ساخت و سازهای خارج از محدوده را شكل دهند. در صورتی كه اگر چنین اضافه ارزشی برای اراضی داخل محدوده ایجاد نمی شد، ساخت و سازها در همین مناطق شكل می گرفت. یعنی اگر محدوده ساخت و سازهای غیرمجاز، داخل محدوده قرار گرفته و اراضی داخل محدوده خارج آن واقع می شد، عكس این عمل اتفاق می افتاد.
در انگلستان برای حل این معضل بر اساس قوانین برنامه ریزی و توسعه (1) قیمت اراضی از زمان انجام طرح ثابت نگه داشته می شود، بدین ترتیب كه خسارت اراضی ای ك دچار كاهش قیمت شده، پرداخت و اضافه ارزش دیگر اراضی دریافت می شود.
ضرورت و اهمیت تحقیق
برنامه ریزی صلب و خشك طرحهای شهری در ارتباط با ساختارهای كالبدی شهر نیز فاقد انعطاف است و در نتیجه در بسیاری موارد در اثر مقاومت این ساختارها (مشکلات اجتماعی) طرح ناچار به پذیرش شكست خواهد بود. ذیلا چند نمونه از این گونه رفتارهای ناهنجار در ارتباط با ساختارهای كالبدی آورده میشود.
با شروع عصر صنعت و هجوم گروه كثیری از روستاییان به شهرها و در نتیجه رشد فوق العاده جمعیت، نظام شهری رایج در هم شكست و اغتشاش و بی نظمی بر شهر حاكم شد. منشور آتن در این مورد می گوید:
فرارسیدن عصر ماشین، باعث دگرگونی تفصیلی در رفتار انسانی، در طریقه پخش و توزیع آنها در سرزمین ها و همچون در اقدام های آنها شده است.گرایش لجام گسیخته به متمركز شدن در شهرها از سرعت ماشین كمك می گیرد. این تكامل تهاجمی هیچ گاه سابقه نداشته و در نتیجه هرج و مرج به شهرها راه یافته است .
با این تفكر شهرسازی معاصر كه معتقد بود نظم موجود در شهرهای پیش از صنعت به علت هرج و مرج ناشی از توسعه لجام گسیخته عصر صنعت درهم ریخته است، برای بازیافتن نظم شهری از دست رفته دست به عمل زد و برنامه ریزی شهری را تدوین نبود كه قصد داشت تمام و كمال شهر را نظام بخشد و در اختیار گیرد.كوشش برای برنامه ریزی كامل كه عمده ترین ویژگی شهرسازی معاصر است به دو قسمت عمده با شكست مواجه شده است.
اولین عامل، بی توجهی به این مطالب است كه اصولا برنامه ریزی كامل شهری ممكن نیست
دومین عامل كه شهرسازی مدرن را با شكست مواجه ساخت، عدم توجه به اساسی ترین اصل در شكل گیری شهرهای (مناسب زیست) دوران ماقبل صنعت است.در این شهرها نظم حاصل، ناشی از برنامه ریزی مدون قبلی نیست، بلكه حاصل شكل متكاملی از دخالت شهروندان در شكل گیری شهر است كه در محدوده مجموعه ای از سنن و رسوم – كه به مثابه راهبردهای اساسی و استخوانبندی شهری است – عمل می نماید.
اصولی مانند احترام به حقوق دیگران، رعایت امكان پذیری توسعه گذرها، رعایت عرض های مناسب هر بخش از معابر، توجه به لزوم حركت آب و احیانا فاضلاب و …
در طرحهای شهری در پی یك سلسله برآورد – با تعیین تراكم جمعیتی و سطح هر بخش شهری در نهایت تراكم ساختمانی خاصی برای هر یك از بخشها تعیین می شود و این تراكم فارغ از ویژگی تفكیكی های مختلف برای تمامی آنها لازم الاجرا اعلام می شود. بررسی تراكم ساختمانی در شهرهای ارزشمند قدیمی نشان می دهد كه تراكم ساختمانی هر زمین با توجه به عوامل دیگری شكل می گرفته است كه ذیلا به برخی از آنها اشاره می شود:
یك – تراكم ساختمانی از شكل زمین تبعیت می كرده است.
دو – تراكم ساختمانی كاملا در ارتباط با مباحث اقتصادی قرار داشته قیمت زمین و احداث بنا در آن نقش اساسی داشته است.
سه – تراكم ساختمان از مسایل اقلیمی تأثیر می پذیرفته است.
چهار – ویژگیهای متفاوت شهروندان در بخشهای مختلف شهر و در زمانهای مختلف بر تراكم ساختمانی مؤثر بوده است.
در حالی كه، طرحهای شهری جدید با تثبیت تراكم ساختمانی ( در بخشهای مختلف شهری برای تمام اراضی با خصایص متفاوت) عملا در مقابل بسیاری از اصول بنیادی و تمایلات منطقی شهروندان قرار می گیرند و اجبارا تحقق برنامه های شهری را در این مورد غیرممكن می سازند. در نتیجه همان طور كه در نمونه های مورد بررسی مشخص شد، عملا در هیچ شهری تراكمهای ساختمانی پیشنهادی شكل نگرفته است.
سوالات و فرضیات تحقیق
اهداف تحقیق
هدف تجزیه و تحلیل اهمیت و محتوای ارزیابی اثرات اجتماعی در برنامه ریزی طرح جامع شهری است. ارزیابی اثرات اجتماعی ، تلاشی نظام مند برای شناسایی و تجزیه و تحلیل اثرات اجتماعی یک پروژه و یا طرح پیشنهادی روی فرد ، گروه های اجتماعی و یا کل اجتماع ، پیش از فرایند تصمیم گیری است.
اثرات اجتماعی برنامه های شهری به عوامل مختلفی مانند کیفیت مسکن ، خدمات محلی و محیط زندگی ،
ارتقاء ویژگیهای شهری ، جدایی های قومی و نژادی و . . . اشاره می کند .
روش تحقیق
مراحل تجزیه و تحلیل ، نظارت و مدیریت پیامد های اجتماعی در نظر گرفته شده ، اعم از پیامدهای مثبت یا منفی که ناشی از مداخلات برنامه ریزی شده (سیاست ها ، برنامه ها ، طرح ها و پروژه ها) و هر فرآیند تغییرات اجتماعی که توسط مداخله گران صورت می پذیرد
زنان جامعه ما چندان در بیان مستقل اندیشهها و زندگیشان توانایی نداشتهاند و در بسیاری اوقات، به عنوان افراد فرعی از متن جامعه حذف و به حاشیه رانده شدهاند. بر این اساس، با ایجاد دو نظام ارزشی، مردان اصل و زنان فرع بودهاند. شیوه و سبک زندگی در جامعه ما بر اساس این نگرش، یعنی اصلی – فرعی شکل گرفته است و موجودیت و هستی خانواده نیز در هدفهای اصلی و فرعی معنا پیدا کرده است. زنان در فرهنگ ما هیچگاه نه به صورت افراد مستقل از شوهر یا فرزندان، بلکه همواره در مقام همسر یا مادر نشان داده میشوند. این در واقع در حکم آن است که به شیوهای زیرکانه به جامعه القا کنیم که زنان فقط در مقام همسری وابسته به شوهر یا مادری تابع نیازهای فرزندان، وجود خارجی دارند. (میشل 1376، 127)
تحلیل مناسبات جنسیتی در قلمرو فرهنگ، یکی از اصلیترین طرحهای پژوهش در نظریههای فرهنگ معاصر است. در این حوزه، با تحلیل جنبههای فرهنگ، میکوشند مناسباتی را بیابند که از طریق آنها، ارزشها و هنجارهای مردسالارانه در جامعه بازتولید میگردند. از این جهت، رسانههای جمعی به عنوان یکی از مهمترین منابع تولید فرهنگ، بیشترین نقد را به همراه دارند.
در فرهنگ عامه و رسانههای تودهای، معمولا زنان یا به عنوان ابژه و موجودی ابزاری و حاشیهای بازنمایی میشوند و یا – به عنوان مقولهای اجتماعی، مانند مخاطبین، شنوندگان و بینندگان فرآوردههای فرهنگی – نادیده گرفته میشوند. بر این اساس، میتوان گفت گونهای گفتمان جنسیتی بر رسانهها حاکم است.
مقصود از گفتمان جنسیتی، آن گروه از بیانهای معطوف به سلطه است که واجد دو مشخصهی اصلیاند: یکم آن که خواست جنسی اصلیترین مضمون آنهاست و دوم آن که به یک گفتمان هژمونیک بدل شدهاند و به عنوان یک گفتمان عام و شایع، یک دوره از تاریخ اجتماعی ایران را، رقم زدهاند (کاشی، 1385: 12).
به جرات میتوان گفت که اکثر کنشهای اجتماعی به گونهای آمیخته با جنسیتاند (ابراهیمی و کاظمی، 1388: 35). البته نباید از یاد برد که همواره کنشهای متفاوت با سنتهای پایداری که عرف بر اساس آن عمل میکند، واکنشهای تندی را به همراه داشته است و در این میان، شاید زنان بیشتر از مردان به بازتولید سنتهای خانوادگی، روابط محلی و آداب و رسوم سنتی میپردازند (آلکوف، 1385: 62) و در کنار آنها قانون، سنت و آداب و رسوم جامعه، هر یک به نوعی مسوول این وقفههای عجیب سکوت و سخن گفتن بودهاند (وولف، 1379: 73).
از این نظر، چگونگی بازتولید زبان جنسیتی در کنشها و منشهای اجتماعی از طریق رسانه اهمیت مییابد. این امر، البته در کنشهای تصویری از اهمیت ویژهای برخوردار است.
تلویزیون با تثبیت موقعیت نابرابر اجتماعی و معناسازی اجتماعی جهتمند آن، در تثبیت و تقویت هنجارهای اجتماعی مردانه در جامعه نقش اساسی بازی میکند. نقش تلویزیون صرفا نشان دادن زنان در نقشهای سنتی نیست، بلکه نقشی اساسیتر در کمک به ارایهی تعریف و شکل معانی اساسی زنانگی و مردانگی ایفا میکند.
به عنوان مثال، دردههی اخیر ساختار سنتی، در اثر فرایندهای جداییناپذیر و به هم پیوستهی کار و آگاهی زنان، زیر سوال رفته است. تحصیلات عالی و اشتغال زنان، از سویی باعث کسب ارزشها، نگرشها و برداشتهای جدیدی گردیده است و از سویی دیگر، سبب دشواری
در هماهنگ کردن نقشهای سنتی با نقشهای جدید شده است (ساروخانی و رفعتجاه، 1383). بر این اساس، در بخشی از برنامههای تلویزیونی، زنان با وجود اینکه ممکن است در چهار دیواری خانه به تصویر کشیده شده باشند، اما زنانی هستند درگیر عواطف و فاقد پیچیدگی و البته نیازمند هدایت و راهنمایی به وسیله مردان با کفایت، منطقی و دارای عقل سلیم.
سبک رفتاری زنان و زنانگی در برنامه تلویزیونی تصویری تصادفی و بی دلیل را بیان نمیکند؛ بلکه این بیان نوعی مراسم سیاسی است که موقعیت طبقهی زن را در ساختار اجتماعی تثبیت میکند، نوعی نمایش جنسیتی. (کاظمی و ناظر فصیحی 1386، 139)
درست در همینجا است که رسانهی تلویزیون و نگرش مدیریتی حاکم بر آن اهمیت مییابد. در واقع، تلویزیون در اینجا چیزی بیش از یک رسانه است؛ تلویزیون ابزار قدرت مردانه در جهت حفظ وضع موجود مردانگی و زنانگی میباشد.
تلویزیون به عنوان یکی از ابزارهای مهم اجتماعی سازی در دنیای مدرن، با بازنمایی الگوها و هنجارهای جنسیتی حاکم بر زندگی اجتماعی در قالب اجراهای نمایشگونه، عملا نقش برسازنده و بازتولید کنندهی این هنجارها را در زندگی اجتماعی امروزی برعهده دارد.
از میان برنامههای تلویزیونی، آنچه بیشترین میزان توجه بینندگان در همهی سنین و گروههای مختلف طبقاتی را به خود جلب میکند، سریالهای تلویزیونی است؛ برنامهای که هم برای گذران اوقات فراغت انتخاب میشود و هم میتواند محملی باشد برای آشنایی با دنیای افرادی دیگر و زندگی آنان، از خلال داستانی که به نمایش درمیآید و البته، در خلال این داستان، فرهنگ، آداب و رسوم و روش زندگی شخصیتهای داستان هم به تصویر کشیده میشود.
سرگرمی همیشه مهمترین بستر برای نمایش بوده است، اما در جامعهی سرگرمیهای اطلاعاتی امروزی، سرگرمی و نمایش به نحو قابل توجهی وارد حوزههای اقتصاد، سیاست، جامعه و زندگی روزمره شدهاند. صورتهای کنونی سرگرمی در تلویزیون، در حال تزریق فرهنگ رسانهای در دستگاههای خود هستند. در عصر رسانههای نمایشی، خود زندگی هم تبدیل به یک فیلم میشود و ما زندگی خود را در قالب فیلمی میسازیم که خود هم بازیگر و هم تماشاچی یک نمایش مستمر بزرگ میشویم (کلنر، 1385: 168 – 167).
به سریالهای تلویزیونی نباید تنها به دید یک تفریح و گذران اوقات فراغت نگریست، بلکه رموز و نشانههای موجود در آن، با درگیر کردن مخاطب در طول روایت، پیامهای خود، از جمله پیامهای جنسیتی را انتقال میدهد. از نظر دبور، همبستهی نمایش، تماشاکننده است؛ همان بیننده و مصرفکنندهی منفعل نظام اجتماعی که بر اساس تسلیم، اطاعت و تولید تفاوتهای قابل فروش و بازاری، برنامهریزی شده است.
از این رو، مفهوم تماشا متضمن تمایز میان فاعلیت و انفعال و مصرف و تولید است. جامعهی نمایش، ابزارهای خود را بیشتر از طریق سازوکارهای مصرف، اوقات فراغت، خدمات و سرگرمی بسط میدهد. دبور بیان میدارد که نمایش آن لحظهای است که مصرف به درجهی اشغال کامل زندگی روزمره رسیده باشد. نمایشهای رسانهای آن بخش از پدیدههای فرهنگ رسانهای است که ارزشهای اساسی جامعهی معاصر را در خود دارد و در جهت آشناسازی و وارد کردن افراد به زندگی اجتماعی به کار میآید و بحثها و مناقشات اجتماعی و شیوههای حل آنها را به نمایش درمیآورد (همان: 166-164).
بر این بنیاد، وسایل ارتباط جمعی نه تنها بازتاب شرایط جامعه هستند، بلکه وظیفهی رهبری و هدایت فکری جامعه را نیز به عهده دارند.
تلویزیون نیز به عنوان یکی از مهمترین وسایل ارتباط جمعی، همراه و مانند یکی از اعضا در خانواده حضور دارد و بر آن تاثیر گذاشته، ساخت اجتماعی روابط زن و مرد را متحول میسازد. این تاثیر دو صورت متمایز دارد:
1) با نشان دادن زنان و مردان و ویژگیها و خصوصیات آنها، که شامل نقش زن و مرد در خانواده نیز میشود، جامعه را به خودآگاهی میرساند. به عبارت دیگر، ساختار روابط جنسیتی و وضعیت موجود آن را نشان میدهد.
2) با نشان دادن وضعیت مطلوب و ارایه پیشنهادها و راهحلهای عملی، جامعه را به سوی تحول در ساختار روابط و از جمله، تحول در نقشهای خانوادگی زن و مرد هدایت میکند. به عبارت دیگر، تغییرات آرمانی ساختار روابط جنسیتی را نشان میدهد.
در حال حاضر با فشار ناشی از تخریب و بهرهبرداری از جنگلها توسط انسان، تغییرات اقلیم و پدیده گرم شدن کره زمین پیشبینی میشود، طی 50 تا 100 سال آینده جمعیت بسیاری از گونههای گیاهی در رویشگاههای کنونی ضعیف و ضعیفتر شده (3) و آینده جنگلهای بلوط را با مخاطرات جدی مواجه سازد. همچنین وجود مشکلاتی نظیر کمبود درختان مادری، تناوب سال بذردهی، آفات و امراض، تولید دانه ناکافی و نامناسب، ضعف دانهزادی و عدم نگهداری دانهها برای مدت طولانی (63)، روند احیاء طبیعی جنگلها را از طریق بذر با مشکل روبرو کردهاست. تدوین برنامه حفاظت از منابع ژنتیکی بلوط و توسعه و احیاء جنگلهای آن از طریق بذرکاری و نهالکاری میتواند از جمله مهمترین و اصولیترین اقدامات احیایی و حفاظتی رویشگاههای این جنس باشد. بطورکلی گزارشات موجود نشان میدهد که در بسیاری از موارد به دلیل ناسازگاری ژنتیکی نهالهای کاشته شده با شرایط محیطی(15)، نرخ پایین زندهمانی آنها(51)، باید توسط بذر ژنوتیپهایی جنگلکاری شود که با شرایط اقلیمی دورههای آینده سازگاری داشته باشد. با این وجود تنظیم و اجرای برنامههای حفاظت از منابع ژنتیکی و جنگلکاری با بذر ژنوتیپهای سازگار با استرسهای احتمالی نیازمند کسب اطلاع از تنوع ژنتیکی بین و درون جمعیتها است(53).
علاوه بر اهمیت اکولوژیکی بلوط، این جنس دارای مصارف دارویی، خوراکی و صنعتی فراوان نیز میباشد(28). این جنس یکی از مهمترین
گیاهان چوبی تشکیلدهنده جنگلهای بلوط غرب محسوب میشود ولی به دلیل دور شدن این جنگلها از حالت کلیماکس و کاهش قابل توجه گونههای جنگلی تعیین تنوع ژنتیکی و حفاظت ذخایر آنها ضروری به نظر میرسد(23).
مطالعات قبلی مدارک فراوانی را مبنی بر تنوع بینگونهای براساس کاراکترهای فنوتیپی فراهم کردهاند تنوع در این جنس براساس ویژگیهای بیولوژیک، مورفولوژیک و فنولوژیک شناسایی و شرح داده شده است، به خصوص مورفولوژی برگ در این مورد مفید است و ساختار جمعیت بلوطها بر اساس ویژگی مورفولوژیکی برگ مطالعه شده است (61 و 21). تاکنون مطالعه روی تنوع ژنتیکی درون گونهای بلوط ایرانی در مناطق مختلف ایران با استفاده از مارکر SRAP صورت نگرفته است.
مارکرهای مولکولی مهمترین و کاربردیترین سیستمهای مارکری هستند که گستردگی زیادی داشته و هر روزه در حال توسعه و تکامل هستند، و از آنجا که در اولین سطح از بیان ژن مطرح می شوند خیلی دقیق بوده و دارای تنوع زیاد و پلی مورفیسم بالا هستند (15). در بین نشانگرهای مولکولی ریزماهوارهها به دلیل توانمندیهای ویژهای که در شناسایی تنوع ژنتیکی ارقام و گونههای مختلف درختان دارند از کارایی بالایی برخوردارند. هدف از کار حاضر ارزیابی امکان بکارگیری مارکر SRAP در مطالعات ژنتیکی درونگونهای بلوط و مطالعات ژنتیک جمعیت و سنجش تنوع ژنتیکی در جمعیتهای مختلف این گونه و تخمین ساختار ژنتیکی و اختلاف بین جمعیتها در قسمتهای مختلف قلمرو آن در جنگلهای زاگرس است که امید میرود کمکی در جهت طبقهبندی این جنس و بهنژادی این گیاه در آینده باشد.
فناوری اطلاعات و ارتباطات را میتوان مجموعه ای از سخت افزارها ، نرم افزارها و فکر افزارها دانست که گردش اطلاعات و بهره ورداری از آن را ممکن می سازد. و ویژگی مهم آن این است که هم عاملی برای ایجاد تغییرات و هم ابزاری تغییر دهنده است. که از مجموعه وسیعی از فناوری ها از قبیبل ماهواره، ویدئو ، تلفن همراه، تلویزیون های کابلی، رایانه های خانگی و اینترنت تشکیل شده.
البته این نکته قابل توجه است که مهمترین رهاورده این فناوری را میتوان اینترنت به شمار آورد، گستردگی طیف اطلاعات و روزآمد بودن
آن، اینترنت را اولین شاخص تجلی عصر اطلاعات ساخته است. این دو عامل همگام با خدمات گستردة اینترنت، گروههای مختلف استفادهكننده گان از جمله دانشمندان و محققان را به استفاده از این شبكة جهانی ترغیب كرده است و امروزه تقریباً در تمامی حوزه ها از قابلیت های اینترنت برای انجام فعالیتهای علمی، آموزش و پژوهش استفاده میشود.
البته باید توجه داشت که، رایانه و شیکه جهانی این امکان را فراهم میکند که با سرعت بیشتر و عملکرد بهتر به فعالیت ها خود بپردازیم واز آنجایی که منابع انسانی بیشترین تاثیرپذیری را از تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و رسانه ها دارند، بدیهی است اتخاذ تمهیداتی برای بكارگیری این نوآوری ها درعرصه های مختلف حائز اهمیت است.
این امر موجب شده بسیاری ازکشورها برآن شوندکه با استفاده از فناوری کامپیوتر و شبکه های اطلاعاتی انقلابی در آموزش ایجاد کنند که تاکنون بی سابقه بوده است.برای رسیدن به این منظور آماده کردن امکانات و تجهیزات در دانشگاه ها ضروری است ولی از همه مهم تر و زیربنایی تر آمادگی دانشجویان و استفاده کننده گان است. لذا یکی از اقدامات مهم و اساسی در آموزش عالی توجه به ارتقاء دانش و نحوه استفاده از اینترنت است. آمارهایی كه توسط سازمانها و مؤسسات مختلف ارائه میشود نیز حكایت از رشد و استفاده روزافزون از خدمات اینترنت در سراسر جهان از جمله ایران دارد
اهل علم به طور كلی و دانشجویان به طور خاص، از مصرف كنندگان اصلی این فناوری هستند. اینترنت بخش مهمی از فعالیت های آموزشی، پژوهشی و فراغتی دانشجویان را به خود اختصاص می دهد.آنان برای کسب اطلاعات صحیح و موثق در زمان مناسب وبه شکلی قابل استفاده که می تواند از اتلاف منابع، وقت و انجام دوباره کاری های غیر ضروری بکاهد و مشکلات جستجو را به حداقل رساند و موجب تسهیل فرایند پژوهش شود و مرتبط ترین و معتبرترین منابع اطلاعاتی را برای پژوهش شناسایی کند از اینترنت استفاده میکنند.
دانشجویان برای آن که بتوانند از عهده وظایف پژوهشی خود برآیند و همچنین برای بالا بردن معلومات خود، از اینترنت برای کسب دانشی که به تفهیم بهتر مطالب درسی کمک کند، استفاده میکنند.تاثیر کاربرد این مهارت برای دانشجویان بیشتر از سایر اقشار احساس می شود لذا نظام آموزشی ما میبایست در کنار آموزشهای سنتی کلاسی از محیط الکترونیکی نیز استفاده کند.