وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

اینترنت ونقش آن در شکل گیری جنبش های اجتماعی مورد پژوهی -مصر – تونس

امادر عصر حاضر نقش تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی نو به ویژه اینترنت بر فرآیند کلی شفاف شدن سیاست و انقلاب ها بسیار موثر بوده است. این نقش را بالاخص می توان در فروپاشی نظام های غیردموکراتیک و وادار کردن آنها به گذار به جوامع دموکراتیک مشاهده کرد. نظام های غیردموکراتیک همواره سعی داشته اند بر حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سلطه داشته باشند. حکومت های غیردموکراتیک تلاش داشته و دارند که امکان حضور شهروندان در همه میدان های جمعی و فردی را که از کنترل دید قدرت مدارشان به دور است، مانع شوند. اما با گسترده شدن و عمومیت یافتن فضای اینترنت که کنترل بر اطلاعات و اخبار را از اختیار حاکمیت ها و دستگاه های سانسور خارج می کند و به قول توماس فریدمن فضایی را ایجاد می کند که همه به هم وصل هستند، اما هیچ کس تحت کنترل نیست، تلاش در جهت محدود کردن فضای آزاد اینترنت برای حاکمیت های غیردموکراتیک گریزناپذیر می نماید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

اینترنت به دلایل گوناگون در تقابل با ذهنیت و رفتار نظام های ضددموکراسی قرارگرفته است و همچنین فرصت هایی را در اختیار جوامع برای نیل به فضای باز و دموکراتیک قرار می دهد که بدون تردید اینها همه در ویژگی های خاص اینترنت یافت می شوند.(هنری ، 1386 )

 

 

بیداری اسلامی که در جهان اسلام و کشور های خاور میانه رخ داده است پدیده ای اجتماعی می باشد تا به ملت های مسلمان این خود باوری را دهد که به دین و استقلال سیاسی ، اقتصادی و کرامت فکری و اجتماعی خود مباهات کرده و در راستای ایفائ نقش طبیعی خود به عنوان بهترین امت تلاش کنند.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

مساله اساسی تحقیق «اینترنت ونقش آن در شکل گیری جنبش های اجتماعی مردم تونس و مصر» می باشد. کشور های مصر وتونس در چندین ماه گذشته شاهد تحولات گسترده ای در زمینه های سیاسی و اجتماعی بوده است. که این تحولات از کشور تونس) شهر سیدی بوزید ( آغاز شد با مصر ادامه یافت .  که متغییرهایی چون جنبش های اجتماعی ، فضای اینترنت ، کشور های تونس و مصر، شبکه های اجتماعی مجازی از اساسی ترین آنها است .

عکس مرتبط با شبکه های اجتماعی

پایان نامه های دانشگاهی

 

با توجه به نقش اینترنت در ایجاد شبکه های اجتماعی مجازی و شکل گیری گروههای اینترنتی ازطریق سایت های خبری ووبلاگ های خبرتحلیلی همچنین نقش تبادل اطلاعات و اخبار از سوی آنها موجب شده است که این شبکه ها به عنوان سربازان  جنگ نرم اقداماتی را به فضای واقعی جامعه تسری داده هماهنگی و سازماندهی بسیاری از تجمع های سیاسی و اعتراضی را بر ضد دولت ها برعهده بگیرند .

 

 

اینترنت در مقایسه با سایر رسانه های الکترونیکی که به صورت یک پدیده گسترش یافته است ، الگو های متفاوت و متداول ارتباطی از قبیل رادیو وتلویزیون را به شکل یک شبکه تعاملی گسترده در هم آمیخته است. استفاده از اینترنت ، پیش از این ، فرصت های تجربه غیر مستقیم میلیون ها انسان و هزاران سازمان درسراسر جهان را تغییر شکل داده است .

 

 

هم اکنون ظهور رسانه های جدید ودر راس آن اینترنت ، به طور چشمگیری به افزایش پیچیدگی شبکه های ارتباطی در جهان نا معین و نوین کنونی کمک می کند . اگر می خواهیم تغییر شکل هایی که در جوامع نوین اتفاق می افتد را درک کنیم ، باید نقش عمده ای که این قبیل رسانه ها ایفاء می کنند را شناسایی کرده و از تاثیرات آنها آگاهی داشته باشیم .

 

 

به هر صورت هرآنچه جالب بود این است که حرکت های اجتماعی اگر چه در یک کشور کوچک آغاز شد به صورت برق آسایی کل منطقه را در بر گرفت وهنوز شعله های آن خاموش نشده است .

 

 

در اینکه از لحاظ تبینی چه عواملی باعث گسترش جنبش های اجتماعی در این منطقه شده است می توان به دلایل بسیار زیادی اشاره نمود . این موضوع بر مبنای مجموعه دلایل متعدد و بر مبنای سطوح تحلیل بین المللی ، ملی و منطقه ای قابل تحلیل است . در سطح تحلیل های ملی تصویر مبهمی از توسعه سیاسی دراین کشور ها وجود دارد . عدم مشارکت تمامی نیروهای اجتماعی و سیاسی درزندگی سیاسی ، قابلیت های نظام های سیاسی این کشورها رابرای پیش بینی تحولات سیاسی از بین برده است . از سوی دیگر انسداد سیاسی گسترده در سیستم باعث غیر شفاف و نامرئی شدن فعالیت جریانات سیاسی در این کشور ها شده است و این موضوع دست به دست هم داده که رژیم های سیاسی این مناطق نتوانند تصویر و درک درست از تحولات زیربنایی سیاست و اجتماع داشته باشند . به عبارت دیگر در فضای سیاسی بسته ، قابلیت تحلیل تحولات سیاسی از نظام ها گرفته می شود . این موضوع منجر به نا توانی سیستم ها در درک تغییرات رخ داده شده در این کشور ها گردیده است و از این روی سیستم این کشور ها با فقدان ستاد های جدید و خط و مشی های نوین برای پاسخ به خواست عمومی مواجه شده اند.( خلف خانی ،1390؛ 3)

 

 

آنچه که دراین تحقیق مورد بررسی قرارمی گیرد علل ایجاد جنبش های اجتماعی در این منطقه نیست بلکه نقش اینترنت و فن آوریهای جدید را در جنبش های اجتماعی و شیوه های بکار گیری آنها در پیشبرد جنبش ها و فرصت های ایجاد شده برای فعالین این جنبش ها است . به نظر می رسد که فرصت های ساختاری که در نتیجه ای از انقلابات فن آورانه ایجاد شده است باعث افزایش قابلیت های شبکه ای شدن مدنی در سطح دنیای دیجیتال شده است . به عبارتی دیگر همانگونه که) گرانوتر ( در کتاب « شبکه های  سیاسی» توضیح داده است ، فرصت برای مبادله اطلاعات ضمن توانمند سازی کارگزاران برای دسترسی به داده ها و فرصت ها ، تهدیدات و موقعیت ها می تواند در فرایند انتشار جنبش های اجتماعی مو ثر باشد . (خلف خانی ،1390؛ 3-4)

 

 

آن چه در این میان جنبه ای مجهول و مبهم دارد این است که جنبش های اجتماعی این کشور ها:

 

 

 

    1. نقش جنبش های مذکور و ارتباط آن با شبکه های اینترنتی تا چه حد بوده است ؟

 

 

    1. آیا می توان این جنبش های مردمی را به جنبش های مردمی – اینترنتی تعبیر کرد ؟

 

 

    1. مرز بین مردمی بودن انقلاب و شبکه های اجتماعی کدام است ؟

 

 

بنابراین درتحقیق حاضر به دنبال بیان چگونگی شکل گیری جنبش های اجتماعی درکشورهای

 

 

تونس ومصر و شناخت عواملی چون استفاده از شبکه های اجتماعی ، سازماندهی نیروها ایجاد ارتباط

 

 

بین توده ها و کمپینگ های نافرمانی مدنی و در نهایت تحرکات خیابانی می باشیم.

 

 

 (80 – 1911 ) ؛ نظریه پرداز کانادایی در حوزه ارتباطات Marshal  Mcluhan . [i]

 

 

[ii] .آیااین جنبش ها بر اساس سایت های اینترنتی در بین مردم این کشور ها اتفاق افتاده است و خواست واراده مردم دو کشور  کم رنگ  بوده است و جهت دهنده و تسریع کننده  این حرکت در جوامع مذکور اینترنت می باشد .

آسیب‌شناسی معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه‌ای تهران با هدف بهبود و توسعه

 

 

 

 

خلاصه پژوهش

 

 

 

 

 

پژوهش حاضر تحت عنوان “بررسی آسیب‌شناسی معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه‌ای تهران با هدف بهبود و توسعه” در محدوده زمانی سال 1383 و در قلمرو مكانی حوزه ستادی معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه‌ای تهران صورت پذیرفته است. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی معیارها و شاخص‌های آسیب‌شناسی معاونت منابع انسانی برق تهران، طبقه‌بندی آسیب‌های مزبور و ارایه پیشنهادات و توصیه‌هایی برای بهبود و توسعه می‌باشد تا در این راستا به حل مشكلات و ارتقای اثربخشی معاونت منابع انسانی یاری رسانده و از حادشدن مشكلات، كاهش بهره‌وری جلوگیری بعمل آورد.

 

 

آسیب‌ها بسیار متعدد و متنوع هستند و همه سطوح عملكردها، اهداف و رفتارها و ساختارهای سازمانی را درگیر اختلال می‌نمایند؛ از اینرو، مناسبترین تئوری و متدولوژی برای تجزیه و تحلیل و شناخت آسیب‌های سازمانی، مدل سه‌شاخگی است. این مدل از “عوامل رفتاری” (شامل: فرهنگ سازمانی، انگیزش و رضایت شغلی،‌رهبری، آموزش و بالندگی كاركنان، و امنیت شغلی)، “عوامل ساختاری” (شامل: ساختار سازمانی، بهبود روشها، سیستم مكانیزه اطلاعاتی، نظام پرداخت، گزینش و استخدام، انتصابات و ارتقای شغلی و ارزیابی عملكرد) و سرانجام “عوامل زمینه‌ای” (شامل: مشتری‌گرایی و پیمانكاران و مشاوران) تشكیل شده است.

 

 

با توجه به مدل و اهداف مورد نظر، پژوهش حاضر در صدد یافتن پاسخ به این پرسش بود كه “عواملی كه عملكرد معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه‌ای تهران را تحت تأثیر قرار می‌دهد چیست؟” به همین منظور، چهار فرضیه ـ به شرح ـ مطرح گردید:

 

 

 

    • فرضیه اول: عوامل ساختاری بر عملكرد معاونت منابع انسانی برق تهران تأثیر دارد؟

 

 

    • فرضیه دوم: عوامل رفتاری بر عملكرد معاونت منابع انسانی برق تهران تأثیر دارد؟

 

 

    • فرضیه سوم: عوامل زمینه‌ای بر عملكرد معاونت منابع انسانی برق تهران تأثیر دارد؟

 

 

    • فرضیه چهارم: بین میزان تأثیر عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه‌ای بر عملكرد معاونت منابع انسانی برق تهران تفاوت وجود دارد.

 

 

روش تحقیق حاضر، از آن جهت كه به بررسی و شناسایی آسیب‌های سازمانی در شرایط موجود می‌پردازد، تحقیق توصیفی ـ پیمایشی بوده است و جامعه آماری نیز شامل كلیه كاركنانی كه در حوزه ستادی شركت برق منطقه‌ای تهران و در مشاغل مدیریتی، سرپرستی و

پروژه دانشگاهی

 كارشناسی ـ به تعداد 339 نفر ـ مشغول بكار هستند در نظر گرفته شد. از جامعه آماری مزبور، نمونه‌ای به حجم 100 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب گردید. در راستای اندازه‌گیری دقیق شاخص‌های آسیب‌شناسی معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه‌ای تهران، پرسشنامه‌ای آماده شد و از پاسخ‌دهندگان درخواست گردید، نقطه‌نظرات و دیدگاههای خود را نسبت به شرایط موجود شاخص‌ها براساس مقیاس پنج‌گزینه‌ای لیكرت اعلام دارند. برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش محاسبه ضریب “آلفای كرونباخ” استفاده شد. ضریب اشاره شده برای كل پرسشنامه ـ كه شامل 40 سؤال بوده است ـ برابر 93/0 و برای هر یك از خرده مقیاس یا سؤالات (عوامل ساختاری، عوامل رفتاری، و عوامل زمینه‌ای) به ترتیب 88/0، 87/0، و 74/0 محاسبه گردید.

 

 

برای تجزیه و تحلیل اطلاعات ابتدا داده‌های پژوهش از پرسشنامه‌ها استخراج و سپس با استفاده از كامپیوتر و از طریق نرم‌افزار آماری SPSS در بخش روشهای توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون آماری حاكی از آن است كه تمامی فرضیات تحقیق در سطح 99% مورد تایید قرار می‌گیرند. به این ترتیب با استفاده جداول و نمودارهای حاصل از فصل چهارم، اولویت آســیب‌های هر یك از عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه‌ای و همچنیـن علل و ریشه هــر آسیب ـ باتوجه به نقطه‌نظر كل پاسخگویان ـ مورد شناسایی قرار گرفت. اولویت آسیب‌های هر یك از عوامل ـ به ترتیب گستردگی آسیب ـ به شرح زیر حاصل گردید:

 

 

الف –  عوامل ساختاری

 

 

 

    • گزینش و استخدام؛

 

 

    • انتصابات و ارتقای شغلی؛

 

 

    • ارزیابی عملكرد؛

 

 

    • سیستم پرداخت؛

 

 

    • ساختار سازمانی؛

 

 

    • بهبود روشها؛ و

 

 

    • سیستم مكانیزه اطلاعاتی.

 

 

ب – عوامل رفتاری

 

 

 

    • انگیزش و رضایت شغلی؛

 

 

    • رهبری؛

 

 

    • فرهنگ سازمانی؛

 

 

    • امنیت شغلی؛ و

 

 

    • آموزش و بالندگی كاركنان.

 

 

پ – عوامل زمینه‌ای

 

 

 

    • پیمانكاران و مشاوران؛ و

 

 

    • مشتری‌گرایی.

 

 

سرانجام پیشنهادات و توصیه‌هایی برای بهبود و توسعه معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه‌ای تهران بیان گردید.

 

 

 

اثر تعدیل کنندگی راهبردهای مقابله ای و حمایت های اجتماعی در رابطه با کیفیت …

بر مبنای تعریف سازمان بهزیستی كشور زنان سرپرست خانوار شامل زنانی هستند که به واسطه فوت ، طلاق ، زندانی شدن همسر و غیره سرپرستی خانواده را به عهده دارند .

 

 

قابل ذکر است مواردی از قبیل فوت، جدایی از همسر و سایر عوامل یاد شده نیازمند سازگاری مجدد هستند (كوین، 2003).

 

 

این زنان بواسطه وجود مشكلاتی كه در زمینه سرپرستی دارند جزء اقشار آسیب‌پذیر جامعه به شمار می‌روند (شعبان‌زاده، بهرام‌آبادی، حاتمی، زهراكار، 1392). در جوامع كنونی وقوع تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی منجر به تغییرات ساخت خانواده شده و شكل‌گیری پدیده «زن سرپرستی» به امری عادی تبدیل گردیده (بادنجانی، بیرامی، هاشمی، 1391). این زنان، با از دست دادن همسر به یكباره با جهان دیگری روبرو می‌شوند. دنیایی كه بسیاری از مختصات آن برای ایشان ناآشنا است (سیدمیرزایی، عبدالهی، كمربیگی، 1390). در این ساخت خانوادگی جدید زنان نیاز به تاب‌آوری بالایی دارند و در این بین زنان در زندگی روزمره خود با مشكلات متعددی مواجه می‌شوند كه ممكن است ایشان را به مشكلات اجتماعی و روانی دچار كند. طبق گزارش خبرگزاری مهر و اعلام رئیس پژوهشكده آمار ایران 30 درصد از زنان سرپرست خانوار به دلیل مشكلات جسمی خاص یا مشكلات روانی از كار افتاده هستند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

در این راستا یافته‌ها نشان می‌دهد، عمده‌ترین مشكلات زنان سرپرست خانوار در قالب مشكلات اجتماعی، اقتصادی، نگرش‌های منفی اجتماعی نسبت به آنها، نگرانی نسبت به آینده فرزندان و تعدد و تعارض نقش‌ها تظاهر پیدا می‌كند (بادنجانی، بیرامی، هاشمی،1391).

عکس مرتبط با اقتصاد

از جمله موارد یاد شده مشكلات اقتصادی بوده و همواره مشكل فقر در خانواده‌های زن سرپرست بیشتر از خانواده‌هایی با سرپرست مرد می‌باشد، و این خود باعث نگرانی دربارة آینده خود و فرزندانشان می‌شود (كوین، 2003).

 

 

گزارش رئیس پژوهشكده آمار ایران نیز مؤید این موضوع بوده و درآمد زنان سرپرست خانوار را حدود 34 درصد كمتر از مردان سرپرست خانوار بیان نموده است.

 

 

عامل فقر اقتصادی ، به تنهایی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم خود را بر وضعیت فرهنگی و اجتماعی خانواده بر جای می‌گذارد (حبیبی، قنبری، خدایی، قنبری، 1392).

 

 

این زنان به علت برخورداری از تحصیل و مهارت‌های فنی و آموزشی كم‌تر نسبت به سایر زنان حتی در صورت فعالیت اقتصادی ، در مشاغل كم درآمد مشغول به كار می‌شوند (شعبان‌زاده، بهرام‌آبادی، حاتمی، زهراكار، 1392). در واقع این زنان از نظر دستیابی به امكانات و خدمات محدودیت دارند و اغلب با عواملی چون عدم دسترسی به فرصت‌های شغلی، كم سوادی، نداشتن درآمد مستمر مواجه بوده (سیدمیرزایی، عبدالهی، كمربیگی، 1390). و همین نابرابری در فرصت‌ها یكی از عوامل بسیار مهم شكل‌گیری مشكلات فوق‌الذكر می‌باشد.

 

 

تا آنجا كه یكی از مؤلفه‌های توانمندی، داشتن فرصت برابر و حق انتخاب عنوان می‌گردد (دستورالعمل جامع حمایت‌های اجتماعی از زنان سرپرست خانوار سازمان بهزیستی كشور، 1391).

 

 

در حال حاضر طبق اظهارات رئیس پژوهشكده آمار ایران 82 درصد زنان سرپرست خانوار بیكار بوده و میانگین درآمد سالیانه ایشان 9 میلیون و900 هزار تومان است و 81 درصد زنان سرپرست خانوار دهك اول بی‌سواد بوده و دارای جمعیت خانواده‌ای بالا و درآمد پایین می‌باشند.

 

 

حال آنچه مطرح است نه تنها این زنان با مشكل فقر روبه‌رو بوده، بلكه بواسطه عقاید و سنت‌های موجود در جامعه مورد قضاوت قرار گرفته و در كشمكش با فرهنگ مردسالاری جوامع مسئولیت خانواده را به دوش می‌گیرند (حبیب[10]، 2010).

 

 

در واقع زنان سرپرست خانواده نسبت به مردان سرپرست خانواده ، به دلیل داشتن چند نقش مختلف و همزمان مانند اداره‌ی امور خانه و تربیت و مراقبت از فرزندان و كار در خارج از خانه با دستمزد كمتر، استرس و مشكلات روانی بیشتری را تجربه می‌كنند. زنان سرپرست خانواده معمولاً چندین نقش مختلف را ایفا می‌كنند و به واسطه آن دچار تعارض نقش‌ها می‌شوند و این امر به ایجاد استرس و اضطراب در آنها منجر می‌شود (بادنجانی، بیرامی، هاشمی، 1391).

 

 

در این خصوص تحقیقات نشان داده حتی مادرانی كه حضانت فرزندان را به عهده ندارند نسبت به پدران بی حضانت دو برابر بیشتر با فرزندان تماس دارند (صادقی، ناجی، محمدزاده، كریمیان، 1392) و وقتی زن سرپرست خانوار مجبور می‌شود از انتظارهای جنسی پیروی كند، نمی‌تواند به مهارت‌ها و یا تمایلات خود در زمینه‌های خارج از مرزهای جنسی خویش دست یابد (پروچسكا، 2007) . همچنین اغلب روابط ایشان با اطرافیان خدشه‌دار گردیده بطور مثال طی بررسی صورت گرفته افراد هنگامی كه طلاق می‌گیرند سه تا از دوستان خود را از دست می‌دهند و یا افراد مطلقه دو برابر بیشتر از متأهلین احتمال قطع ارتباط با یك دوست نزدیك را دارند كه این احتمال طرد شدن می‌تواند از سوی دو طرف رابطه دوستانه باشد (صادقی، ناجی، محمدزاده، كریمیان، 1392).

 

 

در مجموع عوامل مختلف یاد شده از جمله عوامل اجتماعی و اقتصادی سلامت روانی زنان سرپرست خانوار را تحت تأثیر قرار داده و باعث می‌گردد كه خلق افسرده‌ای داشته كه این خلق افسرده میل به انزوا و كناره‌گیری از دیگران را ترغیب می‌كند و در نتیجه افسردگی ایشان را در یك چرخه معیوب تشدید نموده (حبیبی، قنبری، خدایی، قنبری،1392). در صورتیكه روابط اجتماعی گسترش یافته- دریافت حمایت اجتماعی را افزایش می‌دهد و در نهایت منجر به كاهش افسردگی می‌گردد.

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

همچنین فرزندان خانواده‌های زن سرپرست به احتمال بیشتری دچار مشكلات رفتاری و اجتماعی می‌شوند و از كیفیت زندگی پایین‌تری نسبت به فرزندان خانواده‌های هسته‌ای برخوردارند (شعبان‌زاده، بهرام‌آبادی، حاتمی، زهراكار، 1392). با توجه به شروع بالای افسردگی و اضطراب در جمعیت زنان سرپرست خانوار (حبیبی، قنبری، خدایی، قنبری،1392) این گروه از زنان سطوح بالاتری از آسیب‌پذیری را نشان می‌دهند .

دانلود مقالات

 

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 

مجموعه مشكلات ذكر شده بهداشت روانی این گروه را متأثر می‌سازد و اگر چه ممكن است برخی از این زنان، توان سازگاری با چنین شرایطی را داشته باشند، اما اغلب آنها تحت تأثیر این شرایط مشكلات مختلفی از جمله مشكلات جسمانی، مشكلات خواب و موارد فوق‌الذكر را نشان می‌دهند (كوین، 2003).

 

 

با توجه به موارد یاد شده و درصد بالای استرس وارده نحوة به كارگیری راهبردهای مقابله و حمایت‌های اجتماعی دریافتی نقش به سزایی در زندگی ایشان دارد.

 

 

در واقع با توجه به اینكه زنان سرپرست خانوار نسبت به سایر افراد جامعه استرس‌های روزمرة بیشتری را تجربه می‌كنند، توانایی كنترل هیجانات منفی و مقابله‌ی صحیح با عوامل استرس‌زا در عملكرد روزانه ایشان قابل توجه بوده و نقش مهمی در سلامت روانی، جسمانی و كیفیت زندگی این گروه از زنان ایفا می‌كند (شعبان‌زاده، بهرام‌آبادی، حاتمی، زهراكار، 1392).

 

 

سبك‌های مقابله‌ای مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و فرآیندهای رفتاری و شناختی برای ممانعت، مدیریت یا كاهش استرس است (زنجانی، فیض‌آبادی، باغبانی، زهراكار، 1392). چگونگی مقابله با عوامل استرس‌زای زندگی ، به كیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار، نشانگان روانشناختی و سلامت عمومی و نیز كیفیت زندگی ایشان (با توجه به حجم و كیفیت استرس وارده) تأثیرگذار بوده ، برای مثال سبك مقابله‌ای مسأله مدار باعث افزایش كیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار می‌شود (شعبان‌زاده، بهرام‌آبادی، حاتمی، زهراكار، 1392).

 

 

باید توجه داشت كه آموزش مهارت‌های مقابله‌ای، به عنوان یكی دیگر از فنون مدیریت استرس، افراد را قادر به مقابله‌ی سازگارانه می‌كند و طی آن افراد می‌آموزند، كه به جای درماندگی، نشخوار فكری و انفعال به افزایش توانمندی خود و كاهش ملزومات موقعیت استرس‌زا روی آورند كه راهبردی مؤثرتر و كارآمدتر در برابر استرس ناشی از شرایط اقتصادی، اجتماعی و روانی زنان سرپرست خانوار است (بارتلی[11]، 2011).

 

 

انتخاب سبك مقابله‌ای به كار برده شده تا حدود زیادی به عوامل خلق و خو مرتبط بوده بطور مثال افراد منفعل بیشتر سبك مقابله‌ای تسلیم یا اجتناب را انتخاب می‌كنند، در حالی كه افراد پرخاشگر به احتمال زیاد از سبک مقابله‌ای جبران افراطی بهره می‌گیرند. با این حال در این انتخاب عوامل محیطی نیز نقش بسزایی دارند.

 

 

بطور مثال راهبردهایی كه مراقبین مهم زندگی فرد به نمایش می‌گذارند بسیار مهم بوده. لذا راهبردهایی كه اتخاذ می‌شود ماحصل تعامل بین طبع ذاتی و تعامل محیطی است .اما این راهبردها با همه تنوعی كه دارند، آثار و پیامدهای متفاوتی به بار می‌آورند و هر یك از این شیوه‌ها، متناسب با عوامل استرس‌زا می‌توانند سازگارانه، یا ناسازگارانه باشند. با این حال شیوه‌های مسأله مدار، پیامدهای سازگارانه بیشتری دارند.

 

 

در این راستا فقدان شبكه‌های حمایتی در فضای زندگی زنان سرپرست خانواده و ادراك ایشان از مسئولیت‌های خود در محیط خانواده بر انتخاب سبك مقابله‌ای مؤثر است (بادنجانی، بیرامی، هاشمی، 1391).

 

 

از طرفی میزان برخورداری زنان سرپرست خانوار از حمایت‌های اجتماعی (از سوی خانواده، دوستان و سایرین) نقش اساسی در انتخاب راهبرد مقابله‌ای سلامت روانی، شیوه‌های فرزند پروری ایشان دارد.

 

 

باید توجه داشت كیفیت حمایت اجتماعی از كمیت آن اثرگذارتر می‌باشد (سیدمیرزایی، عبدالهی، كمربیگی، 1390). چنانچه زنان سرپرست خانوار از حمایت اجتماعی كافی برخوردار باشند ، بهتر با شرایط زندگی‌شان سازگار می‌شوند و نقش‌های گوناگون خود را در خانواده و جامعه می‌پذیرند. و این در حالی است كه عدم برخورداری از حمایت اجتماعی كافی و راهبردهای مقابله‌ای مناسب و سازش یافته، نه تنها سلامت روانی و جسمانی زنان سرپرست خانوار را تهدید نموده، بلكه به سلامت اعضاء خانواده، كیفیت زندگی و نوع ارتباط با فرزندان ایشان نیز مؤثر است. كیفیت زندگی در واقع نگرش ذهنی فرد نسبت به جنبه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی محیطی است كه در آن زندگی می‌كند و به سادگی قابل توصیف نمی‌باشد و خود دارای شش بعد جسمانی، روان‌شناختی، سطوح استقلال، روابط اجتماعی، محیطی و معنوی است (شعبان‌زاده، زارع‌بهرام‌آبادی، حاتمی، زهراكار، 1392). عوامل متعددی كیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد كه در این بین می‌توان به تأثیر حمایت‌های اجتماعی و راهبردهای مقابله‌ای اشاره نمود.

 

 

با توجه به اینكه خانواده اولین و مهم‌ترین بافت اجتماعی، برای رشد و تحول انسان را فراهم می‌سازد، در جریان این رشد طبیعی هر كودك، تغییرات شناختی، عاطفی و اجتماعی را سپری نموده و در این مسیر استرس و تعارضاتی را تجربه می‌نماید، در نیازمند سازگاری بوده و به مشكلات عاطفی/ رفتاری و یا یادگیری، انجامیده كه متأثر از شیوه‌های فرزند پروری می‌باشد.

 

 

فرزند پروری در واقع روش‌هایی است كه والدین برای تربیت فرزندان خود به كار می‌گیرند و بیانگر نگرش‌هایی است كه آنها نسبت به فرزندان خود دارند و در برگیرنده معیارها و قوانین وضع شده برای ایشان می‌باشد.

 

 

ولی باید پذیرفت كه این شیوه و سبک به كار رفته در فرزند پروری خود متأثر از فرهنگ، شرایط اجتماعی، اقتصادی و الگوهای آموخته شده و خلق و خوی كودك و والد می‌باشد (برك[12]، 2007).

 

 

اكنون با توجه به آمار یاد شده زنان سرپرست خانوار و افزایش روز‌افزون ایشان و مشكلات پیش روی آنها به عنوان بخش عظیمی از جامعه كه سرپرستی مجموعه‌ای به نام خانواده را به عهده دارند، هدف این پژوهش بررسی اثر تعدیل کنندگی راهبردهای مقابله‌ای و حمایت‌های اجتماعی در كیفیت زندگی، سلامت روانی (نشانگان روانشناختی) و سبك‌های فرزند پروری ایشان می باشد .

 

 

[1] ..Nejat

 

 

[2] . king & Hinds

 

 

[3]- Baumrind

 

 

[4]-Authoritative

 

 

[5]- Authoritarian

 

 

[6]- Permissive

 

 

[7]- Parental rearing

 

 

[8]-Weylung

 

 

[9]- Coyne

 

 

[10]- Habib

 

 

[11]- Bartley

 

 

[12]- Berk

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

 

موجود است

اثربخشی آموزش فراشناخت و ذهن­ آگاهی بر نگرش‌های زیست محیطی، رفتارشهروندی سازمانی و بهزیستی …

انسان در زندگی اجتماعی و در تعامل با دیگران است که خود را می­شناسد و از وجود خود آگاه می­شود. اما خودآگاهی او ابعاد دیگری نیز دارد که در رابطه او با محیط­های گوناگون و پیچیده شکل میگیرد، مانند محیط روانی و فیزیولوژی، محیط طبیعی، محیط اجتماعی، محیط فرهنگی که ازآنها متاثر می­شود. به همین علت خودآگاهی او شامل دایره­های متعددی است، مانند آگاهی از وجود خودش، آگاهی از تعلقش به گروه، قشر یا ملیت خاص، آگاهی او از این که به شهر، منطقه یا جغرافیای طبیعی خاصی تعلق دارد. اما چگونگی تعامل انسان با این محیط­های گوناگون، به مقدار زیادی، ناخودآگاهانه است و میزان و چگونگی روابط متقابل و تاثیر و تاثر انسان با این محیط­ها برای او روشن نیستند (هانت، 1987). بنابراین، لزوم آموزش مهارت‌های شناختی، اجتماعی، محیطی در زندگی فرد مطرح می‌شود. این‌که چگونه و با چه‌ کیفیتی در جمع حضور یابد و رفتارهای گروهی‌ متناسب و مقبولی را از خود بروز دهد و آگاهی بیشتری در زمینه­های مختلف کسب کند. سه مفهوم رفتار شهروندی سازمانی، بهزیستی اجتماعی و نگرش‌های زیست محیطی هرکدام جنبه هایی از آگاهی انسان در محیط اجتماعی را بیان می­کنند و می­توان گفت وجه مشترک همه آنها آگاهی یا شناخت می­باشد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

باتمان و ارگان (1983) برای اولین بار اصطلاح رفتار شهروندی سازمانی (OCB) را وضع کردند و آن را این گونه تعریف نمودند: رفتار فردی که داوطلبانه است، بطور صریح یا ضمنی  توسط سیستم رسمی پاداش برانگیخته نشده­است، و کارایی سازمان را افزایش خواهد داد. هم­چنین تمایل کارکنان به انجام رفتارهایی که فراتر از الزامات رسمی نقش و جایگاه­شان می­باشد نیز به عنوان یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده رفتار شهروندی سازمانی شناخته شده­است در دنیای پر رقابت کنونی، سازمان­ها پیوسته در جستجوی شیوه­های جدیدی برای حداکثر کردن عملکرد و تلاش کارکنان­شان هستند. با وجود افزایش استفاده از تکنولوژی اطلاعات، بازهم در عملکرد کارایی سازمان شکاف وجود دارد. اکنون قویاً این اعتقاد وجود دارد که عملکرد کارایی سازمان تا حدود زیادی به تلاش کارکنان که فراتر از الزامات تعریف شده، نقش می­باشد بستگی دارد.

 

 

سازمان­ها به ویژه سازمان­ها در کشورهای جهان سوم که نیازمند جهشی عمده در کارآمدی می­باشند بایستی زمینه را به گونه­ای فراهم کنند که کارکنان و مدیران­شان با طیب خاطر تمامی تجربیات، توانایی­ها و ظرفیت­های خود را در جهت اعتلای اهداف سازمانی بکار گیرند. این امر میسر نخواهد شد مگر آنکه اصول و قواعد مربوط به رفتار شهروندی سازمانی شناسایی و بسترهای لازم برای آموزش و پیاده سازی اینگونه رفتارها فراهم گردد(همان منبع).

 

 

مفهوم دیگری که به آگاهی اجتماعی فرد مربوط می­شود، بهزیستی اجتماعی است. کییز (1998) بهزیستی اجتماعی را به عنوان گزارش شخصی افراد از کیفیت ارتباطات آنها با دیگران تعریف می‌کند. مدل چند وجهی کییز و شاپیرو(2004) از بهزیستی‌ اجتماعی شامل پنج جنبه می‌شود که میزان کارکرد بهینه‌ افراد را در عملکرد اجتماعی آنها معلوم می‌کند. پنج عنصر یا جنبه‌ بهزیستی اجتماعی از نظر کییز، یعنی پیوستگی‌، یکپارچگی، پذیرش، مشارکت و شکوفایی تا اندازه‌ای به سلامت روان مربوط هستند. از نظر او شناخت و پذیرش دیگران، عنصر پذیرش و ارزش فرد به عنوان یک شریک اجتماع‌ عنصر تشریک مساعی و سرانجام باور به تحول مثبت اجتماعی عنصر شکوفایی بهزیستی اجتماعی‌ است. این عناصر می‌توانند وحدت اجتماعی، تشریک مساعی، پیوند اجتماعی و حس ظرفیت برای‌ رشد مداوم جامعه و میزان راحتی افراد را در پذیرش دیگران ارزیابی کنند و در مجموع وجود یا عدم وجود سلامت روان را مطرح می‌کنند (کییز، 2005).

 

 

بعد دیگری ازآگاهی که امروزه با سرعت زیاد تکنولوژی و صنعت به کنترل و نظارت مداوم نیاز دارد، نگرش‌های زیست محیطی می باشد. مفاهیمی چون شناخت نگرش ورفتار به شدت به یکدیگر مرتبط هستند. چالش­های پیش روی روان­شناسی حفاظت از محیط زیست قابل توجه هستند. یکی از کمک­های اساسی روان­شناسی به نگهداری از محیط زیست را می­توان کمک به تأکید بر قابلیت­های انسان و به کارگیری آن دانست. ما به لحاظ روان­شناختی از طرق بسیاری با دنیای زندۀ بزرگتر پیوند داریم. شاید این به شیوه­هایی که حتی ما از آن آگاه نیستیم (از قبیل مزایای مرتبط با بهداشت روان که از صرف وقت در طبیعت حاصل می­شود یا یک حس غیرقابل نام­گذاری اما نیرومند نسبت به یک مکان)، یا به طرقی که ما کاملاً از آن آگاهیم (مانند زمانی که از یک نوع هویت محیطی برخورداریم که برای تعاملات اجتماعی ما از اهمیت قابل توجه برخوردار است)، اتفاق بیافتد (کلایتون به نقل از؛ صفاری­نیا و همکاران، 1390).

عکس مرتبط با محیط زیست

در حوزه رفتارهای زیست محیطی بیشتر از هر موضوع دیگر در مورد نگرش زیست محیطی مطلب و پژوهش انجام شده داریم. بسیاری ازمردم به خاطر نگرش‌های خود حتی جان خود را نیز از دست می دهند. طرفدار حفظ محیط زیست و هوای پاک بودن، طرفدار بازیافت مواد و کنترل جمعیت بودن همه نمونه­هایی از نگرش افراد می­باشد.

 

 

همان­طور که ملاحظه می­شود سه مفهوم رفتارشهروندی، بهزیستی اجتماعی و نگرش‌های زیست محیطی هرکدام جنبه­هایی از آگاهی انسان در محیط اجتماعی را بیان می­کنند و می­توان گفت وجه مشترک همه آنها آگاهی یا شناخت می­باشد. برای کنترل ، تغییر و یا ایجاد هرکدام از این مفاهیم آشنایی با مهارت­های ذهنی یا شناختی و فراشناختی امری ضروری به نظر می­رسد. در دیدگاه یادگیری شناختی، به واسطه­های شناختی در شکل­گیری نگرش­ها تاکید شده است. در این دیدگاه­ها به کیفیت استدلال، تفکر، نحوه پردازش اطلاعات، آموزش مهارت­ها برای تغییر و ایجاد نگرش­ها و پردازش شناختی توجه شده است. طبق این رویکرد شیوه­هایی چون آموزش، آگاهی دادن، تعهد، توافق و تاثیر رفتاری برای تغییر نگرش ارائه شده­اند. بنابراین می­توان از آموزش­های مختلف برای ایجاد و تغییر رفتار شهروندی سازمانی، بهزیستی اجتماعی و نگرش‌های زیست محیطی استفاده کرد. که در این پژوهش به بررسی اثر بخشی دو روش فراشناخت و ذهن آگاهی خواهیم پرداخت. زیرا تحقیقات گذشته نشان داده­اند که این دو روش در زمینه تغییر و اصلاح شناخت­ها و یادگیری مطالب اثرات مفیدی داشته­اند. همچنین هر دو روش از مولفه های مشترکی چون خود تنظیمی و خودکنترلی استفاده می­کنند. در حالی­که تفاوت­هایی در روش­ها و راهبردها با هم دارند (ولز، 2005).

 

 

فراشناخت اصلاحی است که اولین بار توسط فلاول (1976) به کار رفت تا دانش فرد در مورد فرایندهای شناختی و اینکه چگونه می­توان از آنها برای دستیابی به یک هدف یادگیری به طور مطلوب استفاده کرد، اشاره دارد. درسال­های اخیرتاکید زیادی برآموزش با هدف پیش­برد مهارت­های فراشناختی و ترغیب فعالیت­های فراشناختی در بین افراد شده­است. یادگیری “راهبردهای شناختی” و “فرا شناختی” را در بر می­گیرد. راهبردهای شناختی به راهبردهایی که افراد برای یادگیری به خاطرسپاری، یاد­آوری و درک مطلب از آنها استفاده می­کنند اشاره دارد. این راهبردها هم برای تکالیف ساده و حفظ کردنی و هم برای تکالیف پیچیده­تر که به درک و فهم نیازمندند کاربرد دارد (بمبوتی، 2008). فراشناخت یک مفهوم چند وجهی است. این مفهوم دربرگیرنده دانش (باورها)، فرایندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت یا کنترل می­کند (موسس و بیرد، 2002). بیشتر فعالیت­های شناختی به عوامل فراشناختی بستگی دارند که برآنها نظارت دارند و کنترل­شان می­کنند. علاوه براین، اطلاعاتی که از نظارت فراشناخت منشعب می­شوند اغلب به صورت احساسات ذهنی تجربه می­شوند که می­توانند بر رفتار اثر بگذارند. با توجه به تعاریف می­توان دریافت که مهارت­های فراشناختی به عنوان یک پردازشگر اطلاعات، نظم دهنده، مهار کننده و نظارت کننده سایرجنبه­های شناختی محسوب می­شود. راهبردهای فراشناختی‌، تدابیری هستند برای نظارت بر راهبردهای شناختی و هدایت آنها راهبردهای فراشناختی عمده را می‌توان در سه دسته قرار داد:

 

 

1- راهبردهای برنامه‌ریزی‌: شامل تعیین هدف برای یادگیری و مطالعه تحلیل‌ چگونگی برخورد با موضع یادگیری و انتخاب راهبردهای یادگیری مفید است.

 

 

2- راهبردهای کنترل و نظارت‌: ارزشیابی یادگیرنده از کار خود برای آگاهی یافتن‌ از چگونگی پیشرفت خود، مانند نظارت بر توجه به هنگام خواندن یک متن، از خود سؤال پرسیدن به هنگام مطالعه.

 

 

3- راهبردهای نظم‌دهی: این راهبردها، باعث انعطاف‌پذیری در رفتار یادگیرنده‌ می‌شوند و به او کمک می‌کنند تا هر زمان که برایش ضرورت داشته­باشد، روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد (سیف، 1380). برنامه‌ریزی، نظارت و نظم‌دهی، سه مهارت اساسی هستند که به ما اجازه می‌دهند دانش فراشناختی را برای تنظیم تفکر و یادگیری به کار بریم (وولفولک، 2001).

 

 

مجهز کردن افراد به مهارت­ها و راهبردهای فراشناختی، آنان را قادر می­سازد با افزایش آگاهی در مورد رفتار شهروندی سازمانی، بهزیستی اجتماعی و نگرش‌های زیست محیطی و سپس کنترل ونظارت مناسب برآنها، خواسته ها و انتظارات عدیده موقعیت­ها ی سازمانی، شرایط اجتماعی و زیست محیطی را برآورده سازند.

 

 

مفهوم دیگری که به آگاهی شناختی، اجتماعی ومحیطی انسان کمک می­کند ذهن آگاهی می باشد. ذهن آگاهی به عنوان فرآیند توجه کردن به تجارب لحظه به لحظه و همچنین به عنوان ترکیب خودتنظیمی توجه با نگرش کنجکاوانه، پذیرا بودن، و پذیرش تجارب فرد توصیف شده است. همچنین چنانکه کابات زین (2003) می گوید ذهن آگاهی به معنای توجه کردن به طریقی خاص، معطوف به هدف، در زمان حال و بدون قضاوت و پیشداوری است. از طریق تمرین ذهن آگاهی فرد می آموزد که در لحظه، از حالت ذهنی خود، آگاهی داشته و توجه خود را به شیوه­های مختلف متمرکز کند.

 

 

منطق ذهن آگاهی، حفظ مهارت­هاست که به شخص این امکان را می دهد که به صورت هدفمند از هدایت خودکار که طی فرایند نشخوار فکری عادت شده شکل می­گیرد، رها شود. بدین ترتیب توجه فرد به واقعیت در لحظه جلب می شود واحتمال بازنمایی گسترده برای حل مساله پدید می آید (خوش لهجه، 1390).

 

 

آموزش ذهن آگاهی مستلزم یادگیری فراشناختی واستراتژی­های رفتاری جدید برای متمرکز شدن روی توجه وجلوگیری از افکار خودکار وباعث گسترش افکار ونگرش‌های جدید و کاهش هیجانات ناخوشایند و در نتیجه ایجاد رفتارهای جدید است (کارجد، 2003). هم اینکه فرد در ذهن آگاهی آموزش دید، می تواند آن را در طی انواع فعالیت­ها به کار گیرد. ذهن آگاهی باعث می شود هر فعالیتی که فرد در آن درگیر است به چشم انداز وسیعی در فهم وجود خودش منجر شود و افراد را قادر می­کند به موقعیت­ها با تفکر پاسخ دهند و تکانشی عمل نکنند.

 

 

تمرین­های ذهن­آگاهی منجر به سوگیری مثبت می­شوند. سوگیری مثبت یک فرآیند ارزیابی شناختی است که با استفاده از آن، افراد هم به محرک­های مثبت تر توجه می­کنند و هم محرک­های خنثی را بیشتر با واژه­های هیجانی مثبت ارزیابی می­کنند. چندین تئوری شرایطی را توصیف کرده­اند که در آن افراد ممکن است سوگیری مثبت را تجربه کنند. وقتی که انگیزه فرد کمتر به طرف آینده متمرکز شود و بیشتر مبتنی بر زمان حال باشد، افراد به گونه ای مثبت تر به طرف همه محرک­ها جذب می­شوند. سوگیری مثبت، توجه به محرک­های موجود در زمان حال را افزایش می­دهد و به این ترتیب محرک­هایی که قبلاً خنثی ارزیابی می­شدند، به گونه­ای مثبت ارزیابی می­شوند (خوش لهجه، 1390).

 

 

از جمله آموزش­هایی که می­تواند در این زمینه­ها مفید باشد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر افزایش رابطه[62] (MBRE) است که توسط کارسون[63] و همکاران (2004) طراحی شده می­تواند در ارتقاء وتغییر مثبت و ارتقاء نگرش­ها و رفتارهای زیست محیطی مفید باشد. تحقیق نشان داده است که درمان ذهن آگاهی به عبارت دیگر ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس[64] (MBSR) و ذهن آگاهی مبتنی برشناخت درمانی[65] (MBCT) می تواند درد را کاهش داده، علائم را کم کند، و سلامت جسمانی کلی را در جمعیت­های بالینی با وضعیت­های سلامتی مختلف افزایش دهد (کارمدی و بیر[66]، 2008، نگتسان[67] و همکاران، 2010). مراقبه ذهن آگاهی با کاهش سوء مصرف مواد و الکل (چیسا و سراتی[68]، 2010)، کاهش اضطراب (سیرس و کراس[69]، 2009)، افسردگی، نگرانی  و استرس (دلگادو[70] و همکاران، 2010) در جمیعیت­های غیر بالینی همراه بوده است.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

همچنین آموزش مهارت­ها اجتماعی با رویکرد فراشناختی[71] (MASST)  شینکر[72] و همکاران (2002) نیز در حل مسایل اجتماعی و محیطی اثر گذار است. دیره و بنی جمالی (1388) توسعه راهبردهای شناختی و فراشناختی را لازمه ادراک خود کارآمدی[73] می­دانند.  اثر بخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر اضطراب امتحان (ابولقاسمی و همکاران، 1388) خود کار آمدی (خرازی، 1387، یوسف زاده، 1391) افزایش عزت نفس تحصیلی (زارعی و همکاران، 2012) هشیاری و خود کنترلی (نولن و مورگان[74]، 2000) تایید شده است. مهارت­های اجتماعی رفتارهایی هستند كه فرد را قادر به تعامل مؤثر و اجتناب از پاسخ­های نامطلوب نموده و بیانگر سلامت رفتاری اجتماعی افراد هستند. این مهارت­ها ریشه در بسترهای فرهنگی و اجتماعی داشته و شامل رفتارهایی نظیر پیش­قدم شدن در برقراری روابط جدید، تقاضای كمك نمودن و پیشنهاد برای كمك به دیگران است (گرمارودی و وحدانی، 1385).

 

 

بنابراین می­توان انتظار داشت که افراد با آموختن ذهن آگاهی در زمینه­های اجتماعی به خلق مثبت و بهزیستی اجتماعی بیشتری برسند. همچنین درموقعیت­های شغلی وشهروندی رفتارهای فرانقشی مفیدی ازخود نشان دهند و با افزایش سوگیری مثبت نسبت به محیط زندگی و محرک­های محیطی، نگرش زیست محیطی مثبت تری کسب کنند. با توجه به اینکه اکثر پژوهش­های انجام شده قبلی در حوزه فراشناخت بیشتر معطوف به یادگیری وآموزش بوده است، دراین پژوهش جنبه­های جدیدتری از اثرات و فایده­های مهارت­های فراشناخت مانند بهزیستی اجتماعی، ذهن آگاهی و نگرش‌های زیست محیطی به طور نوآورانه­ای دراین پژوهش مورد ارزیابی قرار می گیرند. هم­چنین در مورد ذهن آگاهی هم می­توان گفت اکثر پژوهش­های قبلی بر فایده­های فردی تمرینات ذهن آگاهی پرداخته­اند. اما در این پژوهش جنبه­های اجتماعی و بین­فردی ذهن آگاهی را مورد سنجش قرار می­گیرد که کمتر مورد توجه بوده­اند.

 

 

[1] -Describe

 

 

[2] -Explain and Predict

 

 

[3] -Mindfulness

 

 

[4] -Metacognition

 

 

[5] -Educational Approaches

 

 

[6] -Moment to moment

 

 

[7] – Unpleasant emotions

 

 

[8] – Impulsive

 

 

[9] – Overlap

 

 

[10] -Cognition

 

 

[11] – Receiving

 

 

[12] – processing

 

 

[13] – storage

 

 

[14]- transmission

 

 

[15] – Personal and social trauma

 

 

[16] – Environmental problems

 

 

[17] – Abnormalities

پروژه دانشگاهی

 

 

 

[18] – Social Problem

 

 

[19] – Objective position

 

 

[20] – Subjective interpretation

 

 

[21] – Gould

 

 

[22] -Social values

 

 

[23] -Merton

 

 

[24] -Social Life

 

 

[25] -Self-awareness

 

 

[26] -Hunt

 

 

[27] -Organizational Citizenship Behavior

 

 

[28] -Social Well-being

 

 

[29] -Enveronmental Attitud

 

 

[30] -Bathman & Organ

 

 

[31] -Volunteer

 

 

[32]-Organizational goals

 

 

[33] -Keyes

 

 

[34] -Shapiro

 

 

[35] -Coherence

 

 

[36] -Integration

 

 

[37] -Acceptance

 

 

[38] -Participation

 

 

[39] -Actualization

 

 

[40] – Social Integration

 

 

[41] -Conservation Environmental psychology

 

 

[42] -Mental Health

 

 

[43] -Environmental behavior

 

 

[44] – Recycled Materials

 

 

[45]- Crowd Control

 

 

[46] -Self- regulation

 

 

[47] -Wells

 

 

[48] -Fallavel

 

 

[49] -Metacognitive skills

 

 

[50] -Bemboty

 

 

[51] -Monitoring

 

 

[52] -Moses & Baird

 

 

[53] -Planning Strategies

 

 

[54] -Control strategies and monitoring

 

 

[55] – Regulation strategies

 

 

[56] – wolforek

 

 

[57] – Kabat Zin

 

 

[58] – Automated Guided

 

 

[59] – Karged

 

 

[60] – Positive bias

 

 

[61] – Neutral stimuli

 

 

[62] – Mindfulness-Based Relationship Enhancement Training

 

 

[63] – Carson

 

 

[64] – Mindfulness-based stress reduction

 

 

[65] – Mindfulness-based Cognitive Therapy

 

 

[66] – Karmdy & Bear

 

 

[67] – Ngtsan

 

 

[68] – Chesa & Sraty

 

 

[69] – Seiras and cross

 

 

[70] – Delgado

 

 

[71] – Metacognitive approach to Social skills Training

 

 

[72] – Sheinker

 

 

[73] – Self-Efficacy

 

 

[74] – Nolen and Morgan

 

 

 

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی مادران دارای فرزند سندرم داون

مادران کودکان مبتلا به نشانگان داون تحت فشار روانی، اضطراب، استرس و احساس گناه بیشتر هستند و احساس ناتوانی بیشتری در قبال کودکان خود می کنند. به دنبال آن مشکلات و مسائلی مانند مشکل پذیرش فرزند، خستگی ناشی از پرستاری و مراقبت، مسائل مربوط به اوقات فراغت، مشکلات مالی خانواده و مسائل پزشکی، آموزشی و توانبخشی برای والدین به خصوص مادر به وجود می آیند (وایتر[29]، 2003/ 1389).

 

 

کیفیت زندگی[30] با بیماری و شرایطی که سلامت را به خطر می اندازد در ارتباط است و از طرفی وجود کودک ناتوان باعث ایجاد استرس جسمانی و روحی و روانی بر خانواده و به ویژه مادر می شود (اسکیو[31] و همکاران، 2007). امروزه یکی از مفاهیم جدیدی که در علوم بهداشتی، به ویژه بهداشت روان وارد شده مفهوم کیفیت زندگی است (بیاتیانی و همکاران، 1390). مبحث کیفیت زندگی در بیست سال گذشته موضوعی چالش انگیز و نیز مفید بوده است؛ و این عقیده را بین اکثر افراد رواج داده که کیفیت زندگی یک هدف واقعی و قابل دستیابی برای تمام افراد می باشد (کالی[32] و همکاران، 2010). کیفیت زندگی با توجه به ابعادگسترده سلامتی تعریف می شود (مک کال، 1975/ 1389). براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی [33]کیفیت زندگی دربرگیرنده‌ی ادراک فرد ازموقعیت خود در زندگی ودر ساختار نظام فرهنگی– ارزشی که درآن زندگی می کند، می‌باشد. کیفیت زندگی مفهومی گسترده‌ای است که دربرگیرنده مفاهیمی چون سلامت جسمانی فرد، حالات روانشناختی، میزان استقلال،کیفیت ارتباطات اجتماعی وارتباط با ابعاد برجسته محیطی است. عوامل محیطی نه تنها برمشارکت اجتماعی فرد، بلکه برکیفیت زندگی اونیزاثرگذار است واین نکته درمورد افرادکم توان به مراتب مهمتر از جمعیت عادی است (گلانز[34]و همکاران، 2010). با(این حال در دهه های اخیر حمایت از خانواده هایی که کودک ناتوان با کودکان استثنایی دارند اهمیت حیاتی پیدا کرده، چرا که تحقیقات نشان داده که حمایت و آموزش به این خانواده ها روی خانواده و کودک نتایج مثبتی داشته است (دمسی[35] و همکاران، 2008). یکی از روش های موثروکارآمد در میان رویکرد های آموزشی برای مقابله با فشار های روانی روش آموزش مهارت های زندگی[36] است (هانتر[37]، 1993/ 1385). از نظر سازمان بهداشت جهانی، آموزش مهارت های زندگی شامل 10 مهارت اساسی برای زندگی کردن است. این مهارت ها عبارتند از مهارت 1- تصمیم گیری 2- حل مسئله 3-تفکر خلاق 4- تفکر نقاد 5- توانایی ارتباط موثر6- ایجاد و حفظ روابط میان فردی 7- خودآگاهی 8- همدلی کردن 9- مهارت مقابله با هیجان ها و10- فشار روانی (رئیسی و همکاران،1391). نتایج  پژوهش ها حاکی از آن است که آگاهی از مهارت های زندگی، درکاهش علائم افسردگی، اضطراب، استرس و شکایات جسمانی نقش موثری دارد (مردانی و همکاران، 2011(. واکا[38] (2006) معتقد است که والدین کودکان کم توان اندوخته عاطفی و احساس پایینی دارند ودر برقراری ارتباط با فرزندان و تطابق با عواطف و احساسات خود دچار مشکل می شوند. پژوهش (راچ[39]و همکاران، 1999/ 1387) نشان داد که والدین کودکان سندرم داون فشار و افسردگی شدیدتری نسبت به والدین کودکان عادی دارند و با افزایش سن کودک، میزان احساس رضایت مادران از زندگی کاهش می یابد. مطالعات متعددی نشان داده است که کیفیت زندگی مادران دارای کودکان کم توان نسبت به مادران کودک سالم، پایین تر می باشد (خیاط زاده ماهانی، 1388). بنابراین تغییرات تنش زای زندگی به تغییراتی در نحوه پاسخدهی والدین به کودک می انجامدکه به نوبه خود بر احساس ایمنی کودک تاثیر می گذارد (اتکینسون[40] و همکاران، 2000/ 1386).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

بالا بردن آگاهی والدین در مورد استرس، اضطراب، تسهیل دسترسی به اطلاعات مناسب و توصیه به درمان نه تنها برای خود والدین مفید می باشد بلکه حمایت والدین در ارتباط با اضطراب شدید می تواند منجر به ارتباط مطمئن بین والدین وکودک و در نتیجه افزایش کیفیت زندگی آنها گردد (دهی و همکاران، 1386). به دلیل اثرات طولانی مدت سندرم داون و تاثیرات منفی برکیفیت زندگی مادران و با توجه به اینکه یکی از روش های موثر و کارآمد در میان رویکرد های آموزشی برای مقابله باچالش های زندگی آموزش مهارت های زندگی می باشد (صبحی قراملکی، رجبی، 2010).

 

 

بالا بودن آموزش مهارت های زندگی تامین کننده سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی افراد می باشد و پایین بودن مهارت های زندگی موجب بروز آسیب های روانشناختی و بروز رفتارهای نامناسب در افراد می شود (رامشت[41] و فرشاد، 2009[42]، مونکونگ[43] و همکاران، 2009 / 1391). بنابراین با توجه به شیوع بالای سندرم داون و ناتوانی های ناشی از این معلولیت و اثرات طولانی مدت ناتوانی کودک بر اعضای خانواده به خصوص مادران به عنوان مراقبان اصلی کودک و کیفیت زندگی این گروه و با عنایت به عدم دستیابی محقق به چنین پژوهشی و این نکته که با استفاده از آموزش، مادران بتوانند اطلاعات لازم، تواناییها، گرایش ها و مهارت های لازم برای زندگی موفق، سالم و بدون فشار روانی زیاد را در خود ارتقا دهند و در نتیجه سبب بهبود کیفیت زندگی کودکانشان خواهد شد؛ این مطالعه به این منظور انجام خواهد شد که مشخص گرددآیا آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی مادران دارای فرزند سندرم داون تاثیر گذار است؟

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

[1] .exceptional child

 

 

[2]. Down syndrome

 

 

[3] . cromosoma

پایان نامه های دانشگاهی

 

 

 

[4] .Intellectual disabilities

 

 

[5].  Spellman, C.

 

 

[6]. Walker, J. C.

 

 

[7] . Kaplan, H. I.

 

 

[8] . Sadock, V. A.

 

 

[9]. Pereira, k.

 

 

[10]. Mosaicism

 

 

[11]. Translocation

 

 

[12]. Hypotonia

 

 

[13]. Hallahan,, D. D.

 

 

[14]. Kauffman, J. M.

 

 

[15]. van riper, M.

 

 

[16]. Fidle, D.

 

 

[17].  Hardman, M. L.

 

 

[18] .Buelow, J. M.

 

 

[19]. Valongo, Zani, A.

 

 

[20] .Shelley, M. C.

 

 

[21] .Goodman , S. H.

 

 

[22]. Gottlieb, I. H.

 

 

[23] . Dannel, Z. T.

 

 

[24] . Mallers, M.

 

 

[25]. Lazarus, A.

 

 

[26] .Truitt, M.

 

 

[27].  Mash, E. J.

 

 

[28].  Wolf, D. A.

 

 

[29]. Witter, D. D.

 

 

[30] . Quality of life

 

 

[31] . Schieve, L. A.

 

 

[32]. Kalay, A.

 

 

[33]. The World Health Organization

 

 

[34].  Glanz, B.

 

 

[35]. Dempsey, I.

 

 

[36]. Life skill

 

 

[37]. Hanter.

 

 

[38].Vacca, J.

 

 

[39]. Roach, M.

 

 

[40]. Atkinson,  R.

 

 

[41] . Ramesht,  M.

 

 

[42] . Farshad,  C.

 

 

[43] . Monkong,   L.

 

 

 

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

 

موجود است

 
مداحی های محرم