وبلاگ

توضیح وبلاگ من

سیمای حاتم اصم در آیینه ی ادبیات فا رسی

در باب واژه ی ادب و این كه منظور از ادب و ادبیات چیست سخنان گوناگون گفته‌اند و تعریف های گوناگونی برای ادب و ادبیات كرده‌اند كه هیچ یك جامع نیست. البته مفهوم آن تا حدی برای همه ی مردم روشن است و منظور از آن را كم و بیش در می‌یابند بدون آن كه نیازی به قالب‌گیری در تعریف و حدود معینی باشد. آیا می‌توان مرزی و حدی برای ادبیات ملت ها قایل شد و اگر می‌توان حدی برای آن دانست، دامنه ی آن تا كجا كشیده می‌شود؟

 

 

در زندگی ادبی، انسان در می‌یابد كه رسالت وی در این جهان تنها خورد و خواب نیست بلكه رسالت مهم تری بر عهده دارد و انسانیت به این نیست كه تنها گلیم خود را از امواج متلاطم بركناردارد و در نجات خود بكوشد ، انسان آن است كه برای سعادت نوع خود گام بردارد.پس شك نیست كه اندیشه ها و اندیشه‌های انسانی در سطح انسانیت یكی از عناصر مهم ادب است. ادیان به طور اعم در پایه‌ریزی نوعی از ادبیات سهمی به سزا داشته‌اند و با وجود تحولات و دگرگونی هایی كه در جامعه‌ها پدید آمده است اوضاع ادبی نیز دوشادوش دگرگونی های جوامع انسانی دگرگون شده است

 

 

زبان و ادبیات جلوه گاه  اندیشه ، آرمان ، فرهنگ و تجارب و روحیات یک جامعه است . انسان ها در گذر زمان از زبان برای انتقال پیام ها ، عواطف و اندیشه های خویش بهره جسته اند و از ادبیات که زبان برتر است به عنوان ابزاری در انتقال بهتر ، بایسته تر و مؤثرتر اندیشه خود استفاده کرده اند . ادبیات ، درتلطیف احساسات ، پرورش ذوق و ماندگار کردن ارزش ها و اندیشه ها سهمی بزرگ و عمده بر دوش داشته است  به همین دلیل هر اندیشه ای که در قالب مناسب  خویش ریخته شود ماندگارخواهد بود.

 

 

عبدالحسین زرین کوب در تعریف ادبیات می نویسد: ((بطور کلی ادبیات آنگونه سخنانی است که از حد سخنان عادی برتر و والاتر بوده و مردم آن سخنان را در خور ضبط و نقل دانسته اند و از شنیدن آنها دگرگون گشته اند و احساس غم و شادی یا لذت و الم کرده اند پس واضح است که یکی از ویژگی های مهمی که هر اثر باید داشته باشد تا در جمله آثار ادبی به حساب آید پایندگی و ماندگاری آن اثر در طول زمان است. بطور کلی اگر کسی که قصد دارد به آفرینش ادبی بپردازد به هدف ادبیات که همان بیان احساسات و عواطف درونی انسان است، ناظر باشد بطور حتم اثری که خلق می کند دارای ویژگی پایندگی (هر چند که پایندگی آثار بزرگ ادبی را نداشته باشد) خواهد بود؛ زیرا عواطف بشری امریست که دستخوش تغییر در طول زمان نمی شود و همواره ثابت است؛ به عنوان مثال مفهوم عشق در تمام دوران ها وجود داشته و همواره ستایش شده است((.

 

 

در هر جامعه‌ای ادب جلوه‌ایست از تجلیات روحی و آسایش ارواح سركش انسانی كه در دنیای نامتناهی در قید و بندهای بسیاری اسیر شده است و راه گریزی ندارد، لاجرم برای تسكین آلام و دردها و ناكامی ها و رنج و عذاب و شكنجه كه ناگزیر به تحمل آن ها است متوسـل به مناجـات و راز و نیــاز می شود و اندیشه ها واحساسات خود را كه هرگز نمی تواند در این جهان ابراز كند به شکل جالب و دل‌انگیزی بیان می كند، در لباس نثر، در لباس نظم، در جلوه‌های موسیقی، در بیان احساسات دقیق و رقیق عرفانی و اتحاد و فنا و یگانگی، این امور همه به هم پیوسته است.

 

 

ادبیات زاییده روح و ذوق‌های لطیف و حساس است و بازتاب دهنده ی روح لطیف عرفانی است و در پاره‌ای موارد جنبه‌های ارشادی آن نیرومند است كه اخلاقیات مذهبی را در بردارد.

 

 

در گلزار معانی و حقایقی که چمن آرای فکر بشر بوجود آورده است تا کنون گلی خوشبوتر از گل عرفان نرسته است  و گلهای دیگر این گلزار نیز تا نفحه ای از این گل نداشته باشند بویشان مطبوع طبع صاحبدلان واقع نمی گردد و شگفت آنست که در گلزار معانی و حقایق از این نوع رستنی جز یک گل بیشتر نروئیده  و محل روئیدن آنهم مشرق زمین بوده است.

 

 

عرفان کعبه ی  مقصودی است که رهروان راه دین و علم هر دو به آنجا می رسند. عرفان حقیقتی است که در عرض تمام مذاهب و علوم قرار گرفته و با همه دشوار بدست آمدنش همه کس می تواند از دین و مذهب و علم خود آنرا بیابد و عارف واقعی  کسی است که بر

پروژه دانشگاهی

 حقیقت فضائل و رذائل واقف گشته و متحلی به فضائل و متخلی از رذائل گردیده و انقدر دارای صفای قلب شده که نسبت به هر جانداری تا چه رسد به انسان مهربان است  بنابراین با خواندن حالات عارفان در می یابیم هیچ مقامی برای انسان بالاتر از مقام معرفت و هیچ حالی خوشتر از حال عرفان نیست و هرکس می خواهد به کمال مطلوب انسانیت برسد باید بکوشد به این مقام و حال برسد.

 

 

تصوف در قرن دوم هجری که ابتدای ظهور آنست عبارت بوده از توجه مفرط به زهد و عبادت بر طبق  اوامر و نواهی شریعت اسلام و موضوعات تصوف در قرن دوم یعنی ابتدای  ظهور آن زهد ، توکل ، صبر ، شکر ، اخلاص ، محبت  و معرفت و  اموری از این قبیل بوده و در آغاز تمام این مطالب یکسان مورد توجه قرار می گرفت  ولی طولی نکشید که پیشوایان طریقت هر یکی به یکی از این موضوعات بیشتر متوجه گردیده  و مستغرق حالتی از حالات مذکور شده اند.

 

 

کم کم تصوف شکل دیگری به خود گرفت و فرقه صوفیه رسما در مقابل فرقی که در اسلام ظاهر شده بودند به عنوان یک فرقه ی  صاحب تشکیلات و آراء و عقائد مخصوص عرض اندام کرد . این فرقه مشایخ و بزرگان بسیاری داشته  که حاتم اصم یکی  از مشایخ بزرگ صوفیه  در قرن دوم و سوم است که او نیز دارای ویزگیهای برجسته ای مانند زهد ، صدق ، کرم ، عدم خشم ، آرامش اخلاقی  است و  حتی نظریه های خاصی را مانند مرگ های چهار گانه و تقسیم شهوت  بیان نموده است.

 

 

از انجا که در آثار نظم ونثر فارسی از حاتم نام برده شده است نشان از توجه و جایگاه ویژه او در نزد نویسندگان وشاعران عارف مسلک دارد.

 

 

با توجه به این که برخی از این بزرگان گمنام بوده اند واطلاعات زیادی از آنها در دست نداریم حتی تاریخ تولد آنها مشخص نیست  لذا با بررسی آثاری که از آنها سخن به میان آمده به شناخت این بزرگان دسـت  می یابیم و با بررسی برخی از این  منابع چون کتاب شرح تعرف عبدالله المستملی بخاری ،طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری ، احیاء علوم الدین و مکاتیب فارسی غزالی ، رساله قشیریه عبدالکریم بن هوازن قشیری ، کشف المحجوب هجویری ، حدیقه سنایی ، بوستان سعدی، تذکره الاولیاء عطار نیشابوری مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه عزالدین محمود کاشانی  و نفحات الانس جامی با به میان آوردن وپیش کشیدن سخن و حکایاتی از آنان به  موضوع  این تحقیق یعنی  سیمای حاتم اصم در آئینه ی  ادبیات فارسی خواهیم رسید که نشان میدهد تا چه میزان در ادبیات فارسی تاثیر گذار بوده یا فقط  از بعد عرفانی ، شخصیت آنها مورد توجه قرار گرفته است .

 

 

نگارنده ی  این سطور با اشعار عرفانی انس و الفت داشته و همواره مجذوب کلام شیوای شاعران و نویسندگان عارف مسلک بوه و این دلدادگی به اشعار عرفانی ، سبب بررسی یکی از شخصیتهای صوفیه و عارف یعنی حاتم اصم در آثار نظم و نثر فارسی گردید و دریچه ای بر دلم گشود و مرا در این مسیر راهبر شد و عزم کردم تا در راه تکامل این ارمغان الهی کوشیده و با امید بپویم.

 

 

بدین منظور اشتیاق ایجاد دفتر حاضر فراهم گردید و امید است که با  این حرکت بتوانم حتی  یک قدم  در مسیر بی انتهای عرفان و ادب فارسی برداشته باشم.

 

 

غرض نقشی است کز ما باز ماند                               که هـستی را نمی بیـنم بقائی

‌ بررسی جایگاه صبر و سكوتدرآثار سعدی

در فصل دوم نگاه مختصری به زندگی و آثار سعدی از منظر صاحب نظران افكنده خواهد شد واز تحصیلات، مسافرت‌ها،  تجارب و  اهمیت این شاعر در ادبیات فارسی و جهان  صحبت می‌شود و از آثار او و موضوعاتشان سخن به میان آمده است.

 

 

فصل سوم، به اهمیّت صبر و سكوت در آیات و روایات اسلانی پرداخته  و با شرح و بسط این دو موضوع از نظر آیات كریمة قرآن مجید و هم چنین نصوص صریح روایات و احادیث شریف از معصومین و امامان (ع)  اشاره می‌شود.

 

 

فصل چهارم به بررسی جایگاه صبر و سكوت در ادبیات فارسی می‌پردازد و اهمیّت آن را در آثار شاعران طراز  اوّل  ایران مانند  مولوی، عطار، صائب تبریزی و … نشان می‌دهد.

 

 

فصل پنجم این تحقیق كه بدنة اصلی این پژوهش را در بر می‌گیرد، به بحث و برسی جایگاه صبر و سكوت در آثار سعدی می‌پردازد. در این بخش نگارنده بر اساس اشعار و گفته‌های سعدی تحلیل خود را از این دو مبحث ارایه می‌دهد. در فصل ششم، پژوهنده دریافت و استدراكات خود را ازكُل مباحث و نتیجة  ارائه تحقیق  داده و سپس پیشنهاداتی را نیز در این خصوص  اضافه می‌كند.

 

 

1-2- هدف تحقیق:

 

 

هدف از انجام این پژوهش، بررسی جایگاه صبر و سكوت در در آثارسعدی شیرازی است. در مقولة تربیت و اخلاق چنان كه از آثار و اشعار سعدی بر می‌آید، صبر وسكوت به عنوان دو راهبرد تربیتی و اخلاقی در موفقیت انسان بسیار مؤثر هستند. از دیگر سو، به نظر می‌رسد، سعدی در مبحث صبر و سكوت به شدّت تحت تأثیرآموزه‌های اسلامی است. یكی از اهداف دیگر این تحقیق نشان دادن كمیّت و كیفیّت این اثر پذیری می‌باشد.

 

 

1-3 ادبیات‌ و پیشینة تحقیق:

 

 

 تا كنون، تحقیق و اثر مستقلی در خصوص جایگاه صبرو سكوت در آثار سعدی به رشته‌ی تحریردر نیامده است. لیكن پژوهش‌گران و ارباب

پروژه دانشگاهی

 ذوق و اندیشه به طور پراكنده در آثار خود به این مبحث پرداخته‌اند.

 

 

محمد علی همایون در باب سعدی و گلستان و بوستان و غزل‌های او كتابی باعنوان«سعدی، شاعر عشق و زندگی» تاًلیف كرده است. این كتاب در 385 صفحه در سال1385 توسط نشر مركز روانه‌ی بازار گردیده.  نویسنده در این كتاب مطالب گوناگونی را در هشت فصل پیرامون موضوعات مختلف درآثار سعدی به رشته ِ تحریر درآورده است. در صفحه (167) چنین می‌خوانیم: « سعدی در بوستان، بخصوص در باب سوم و نیز در باب‌‌های دوم و چهارم و هفتم، در تئوری تصوف و درویشی داد سخن می‌دهد، چنان كه اگر این شعرهای او را به دست كسی بدهند كه از تصوف و ادبیات آن سررشته داشته باشد ولی نداند كه این شعرها از سعدی است، به حق گمان خواهد كرد كه گوینده آن‌ها از اجله شعرای صوفی است…، منظورم برداشت او از آراء و روش‌های اصولی و اساسی و پاك و بی غش تصوف است، و بازتاب آن در خلق و خو و رفتار و گفتار صوفیان بزرگ افسانه مانند جنید بغدادی و شبلی نعمانی و بایزید بسطامی است.

 

 

دوازدهمین دفتر «سعدی شناسی» مجموعه‌ای تخصصی درباره اندیشه، زندگی و آثار سعدی است. این دفتر شامل 16 مقاله تحقیقی به قلم دانشوران و سعدی‌شناسان ایرانی است كه هر كدام، بازگو كننده و راهگشای جنبه‌ای از هنر سخنوری و ژرفای اندیشه سعدی است. حق‌شناس در مقاله «‌شجره‌های ممنوعه در گلستان سعدی»، موضوع این بخش از ادبیات فارسی را پیش می‌كشد و آن‌ها را بنا به دلایلی كه در مقاله بدان اشاره شده، «‌ادبیات گلخنی» می‌نامد و می‌نویسد كه این شاخه از ادبیات با آنچه به آن هجویات و هزلیات می‌گویند، تفاوت دارد. سپس پرسش‌هایی از این دست را طرح می‌كند كه چرا ادبیات گلخنی ما همواره با نوعی تسامح و نادیده گرفتن مواجه بوده است و كسی نكوشیده كه آن‌ها را از پهنه ادبیات ایران بزداید؟ حق‌شناس در این مقاله به حدس‌ها و گمان‌هایی دست می‌یازد و در نهایت آنچه را كه خود می‌پسندد و با واقعیت ادبیات ما سازگارتر تلقی می‌كند، پاسخی برای پرسش‌هایش در نظر می‌گیرد.» (كمالی سروستانی، 1385: 87)

 

 

«سكوت و سخن، شاهكارهای موضوعی شعر فارسی»، عنوان كتابی است از داود لطف‌الله. این كتاب در سال 1387توسط نشر مدرسه در 188 صفحه چاپ گردیده است. نویسنده در این اثر به آموزه‌های اخلاقی شاعران ایران به مبحث سكوت و سخن و مقام آن پرداخته و شواهد و نمونه‌هائی از شاعران كلاسیك ایران آورده است. مبحثی از این اثر در آداب سخن  از سعدی شیرازی  نیز در آن گنجانده شده.

بررسی تأثیراسكندر نامه ی نظامی گنجوی برآیین اسکندری عبدی بیگ شیرازی

روش تحقیق

 

 

         این تحقیق به روش كتابخانه‌ای انجام گرفته و نگارنده کوشیده است برای شناخت           دقیق تر و جزئی تر چهره ی افسانه ای اسکندر، رفتار، گفتار و کردار اسکندر و دیگر شخصیّت ها درباره ی او و هم چنین دیدگاه های مؤلّفان آثار پدید آمده در پیوند با اسکندر بخش هایی را بیاورد و بررسی مختصری از سیمای اسكندر در تاریخ  و اسكندرنامه‌های فارسی  ارائه داده و سپس به طور گسترده حوادث و رخدادهای این داستان را در دو اثر مورد بحث و بررسی قرارداده و واكاوی كند. 

 

 

   در این بخش ها تفاوت ها و شباهت های آثار یاد شده درباره ی اسکندر نیز بررسی می شود. گفتنی است در آغاز هر بخش برای آگاهی بیشتر به کوتاهی مطالبی تاریخی نیز درباره هر موضوع ارائه گردیده است . 

 

 

فصل دوّم

 

 

2-1. نگرشی به آثار و زندگی حكیم نظامی گنجوی

 

 

     جمال‌الدّین ابومحمّد الیاس بن یوسف نظامی معروف به نظامی گنجوی  (۵۳۷ – ۶۰۸ قمری) شاعر و داستان سرای بزرگ ایران و از افتخارات بزرگ زبان و ادب فارسی، یكی از بزرگ ترین اركان شعر و ادب فارسی به شمار می رود . آثار او در مضمون پردازی  و تصویر سازی در میان شاعران كهن بی مانند است . آثار نظامی هم از نظر كمّی و هم از نظر كیفی در میان شاعران فارسی زبان از جایگاه ممتازی برخوردار بوده و به نظر بسیاری از متخصّصان و محقّقان یكی از پنج پایه ی اصلی شعر فارسی بعد از  فردوسی ، مولوی ، سعدی و حافظ است. او  در حوالی سال 530 ه.ق در شهر گنجه از شهرهای ولایت آذربایجان به دنیا آمد. از زندگی نظامی در كودكی و نوجوانی اطّلاع چندانی در دست نیست ولی براساس اشعار خود او  پدرش یوسف بن زكی مؤیّد و مادرش از بزرگان كرد بوده است. ظاهرا نظامی در سال های اولیّه ی زندگی خویش به مطالعه ی عمیق علوم و معارف زمان خود پرداخته و ره توشه های بسیاری  از علومی همچون ادبیّات فارسی، زبان و ادبیّات عرب،نجوم و هیئت، موسیقی، قرآن، حدیث، حكمت و عرفان اندوخته است كه بعدها این اطّلاعات را در لابه لای اشعارخود به نمایش گذاشته است.

 

دانلود مقالات

 

 

 

(نظامی ، 1388: پیشگفتار )

 

 

2-2 . محل و زمان تولّد

 

 

      برات زنجانی می نویسد  :« نظامی به سال 530 یا 540 هجری در گنجه متولّد شد .نام پدرش یوسف و نام مادرش رئیسه بود. نام جدّش «زکی» و نام جدّ اعلایش «مؤیّد» بوده‌است. زادگاه نظامی شهر گنجه (واقع در جمهوری آذربایجان کنونی) بوده‌ و اجدادش را اهل تفرش (در استان مرکزی ایران) گفته‌اند. پدرش زاده ی تفرش و مادرش نیز کُرد ایرانی بوده‌است .او در سنین کم یتیم شد و دایی‌اش، بزرگش نمود.. برخی اصل او را از عراق، نواحی قم و تفرش می دانند. هر چند كه او از زادگاه خود خشنود نبود، امّا تمام عمر خود را در گنجه سپری كرده است»

 

 

 ( زنجانی ، ۱۳۸۴ : 45)

 

 

      در رابطه با پدر او، بهروز ثروتیان این بیت در لیلی و مجنون را شاهد می‌آورد :

 

 

                 دهقان فصیح پارسی زاد                               از حال عرب چنین کند یاد

بررسی و تحلیل عناصر داستانی و نگاه اسماعیل فصیح به جنگ

اسماعیل فصیح در سال 1313 در تهران به دنیا آمد. وی پس از انقلاب، به عنوان پرکار­ترین رمان‌نویس ایرانی وارد صحنه شد و به شهرتی فراگیر رسید و در سه حوزه­ی رمان، مجموعه داستان و ترجمه آثاری خلق کرده که سال­ها مورد استقبال کتاب دوستان ایرانی فراوانی قرار گرفته و خوانندگان بسیاری از آن­ها بهره‌مند و با آن­ها مأنوس شده اند. برخی از کارهای او مانند «ثریا در اغما» (1363) که به زبان­های انگلیسی، عربی، آلمانی و فرانسه ترجمه شده؛ سرشار از ذوق و ظرافت اند. راوی در این رمان با نگاهی فاصله دار اما کاوشگر در گرما گرم جنگ و ناآرامی­های سیاسی پس از انقلاب، زندگی ایرانیان مقیم پاریس را رصد می‌کند.

 

 

رمان «زمستان 62 » ( 1366) تحت تأثیر وقایع جنگ ایران و عراق و با درون مایه­ی عشق و شهادت نوشته شده است.

 

 

 جوهر اصلی ادبی و اندیشه مرکزی در رمان­های ثریا در اغما، زمستان 62 و «کشته عشق» جنگ و پیامدهای آن است. فضای حاکم بر این آثار را عشق، شهادت، جنگ و خون­ریزی، بمباران شهرها، فضای منورها، صدای توپ و تفنگ، فضای بمب‌های شیمایی و معلولین و آواره­ها و آوارگی­ها تشکیل می دهد؛ فضای کمبودها و نابسامانی­ها، فضای گریه­ها و فغان­ها و نوحه­ها، فضای قبرستان­های پر، ایثارها و حماسه­ها، طنین آواز بسیجیان و پژواک شوق به جبهه رفتن، فضای شعارها و پوسترها، وصیت­نامه­ها و فضای رشد دغل­بازان و فرصت­طلبان و… طرح می شود؛ همان­ فضاهایی که اسماعیل فصیح سعی کرده است با جزئیات دقیق و مستند گونه و به شیوه­ی روایی به تصویر بکشد. او هم ستایشگر است و هم منتقد هم از زیبایی عشق و شهادت و ایثار می­گوید و هم از زشتی­ها می­نالد هم فرجام­ها، ادریس­ها و پسرهای «ننه بوشهری» و هم برادران بسیجی و رزمنده را می­ستاید و هم «مسعود» های کلاه­بردار «ابو غالب» های مسلمان نما و «بیگلری» های فرصت طلب را به سخره می­گیرد و به محاکمه می­کشد. هم بر حق بودن دفاع از میهن را می­ستاید و هم از چهره زشت و ویرانگر جنگ می­نالد. ثریا در اغما «رمانی است که شخصیت­های آن از روی الگوی اشخاص معروف و واقعی برگزیده شده­اند و این اشخاص با نام­های داستانی و استعاره­ای در رمان معرفی شده­اند، ویژگی‌ها و خلاقیت‌های شخصیت­های داستان همچون کلیدی است که خواننده را موفق به شناخت اشخاص می­کند این نوع رمان: رمان کلیددار نامیده می­شود» (میر صادقی،1376: 463).                          

 

 

1-2- اهداف پژوهش:

 

 

1 . تحلیل عناصر داستانی و نگاه اسماعیل فصیح به جنگ

 

 

2 بررسی تیپ­ها و چهرهای سه اثر داستانی جنگ فارغ از نقش اجتماعی و سیاسی آنان

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

    1. آشنایی دانشجویان و محققان با نثر روایی جنگ در سه داستان اسماعیل فصیح

 

 

    1. بررسی شخصیت­های داستانی در سه اثر اسماعیل فصیح

 

 

1-3- ارائه فرضیه‌های پژوهش:

 

 

 

    1. نگاه اسماعیل فصیح به جنگ نگاهی انسانی و فارغ از نگرش­های باور شناختی است

 

 

2.تیپ­ها و چهره­های گوناگون جامعه را فارغ از نقش اجتماعی یا اهداف سیاسی آنان ترسیم می­کند

 

 

 

    1. اسماعیل فصیح نویسنده­ای غریزی است و نسبت به جنبه­های ادبی غفلت نشان داده است.

 

 

    1. شخصیت­های داستانی او جامع و چند بعدی هستند و خصلت­های خوب و بد و عام و خاص را توأمان تصویر می­کنند.

 

 

1-4- پیشینه‌ی پژوهش:

 

 

جمال میر صادقی در کتاب داستان‌نویس‌های معتبر ایران در صفحات 214-217 و همچنین در کتاب ادبیات داستانی قصه و رمانس، داستان کوتاه رمان صفحه‌ی 426 به نقد کتاب ثریا در اغما پرداخته است، میر صادقی این کتاب را از نوع از رمان­های کلیددار می­داند. به باور میر صادقی در رمان­های کلیددار شخصیت­پردازی از اهمیتی ویژه برخوردار است. زیرا در این نوع رمان­ها از شخصیت­های واقعی گرته‌برداری

پایان نامه های دانشگاهی

 می­شود و شخصیت­های داستان باید اعمال و خلقیات اشخاص مورد نظر نویسنده را بازتاب دهند، به طوری که خوانندگان آن‌ها را در متن داستان طبیعی و واقعی ببینند. در این نوع رمان­ها شخصیت­ها از روی انگاره اشخاص معروف و واقعی برگزیده می­شوند و این اشخاص با نام­های داستانی در رمان معرفی می­گردند تا ویژگی­های شخصیت­های داستان همچون کلیدی خواننده را موفق به شناخت اشخاص نماید.   

 

 

محمد حنیف در کتاب «جنگ از سه دیدگاه» از رمان ثریا در اغما به عنوان اثری ضد جنگ با تفرعنات روشنفکرانه یاد می­کند.

 

 

 «بهرنگ رجبی» در ضمیمه روزنامه اعتماد به نقد و بررسی رمان ثریا در اغما پرداخته و طرح آن را ضعیف، اما مهارت اسماعیل فصیح را در پرداخت صحنه­ها جذاب و جالب می­داند.

 

 

 همچنین «محمد حسین صنعتی» در کتاب آشنایی با ادبیات دفاع مقدس اسماعیل فصیح را در گروه کسانی قرار داده که داستان­های منفی نگر نوشته‌اند و رمان زمستان 62 را در گروه آثاری که جنگ را یکسره زشتی می­بینند؛ قرار داده است.

 

 

غلام­رضا مردانی در کتاب «ادبیات در انقلاب، انقلاب در ادبیات» کتاب ثریا در اغما را در گروه آثار منفی نگر به شمار می­آورد، رمانی که شخصیت­های اصلی آن از مرگ می­هراسند و کمتر با شهادت آشنایند.

 

 

آناهید اوجاکیانس در نقد مجموعه آثار داستانی اسماعیل فصیح بر آن است که:

 

 

مشخصات سبک و زبان فصیح در این رمان [زمستان 62] دربرگیرنده همان خطوط برجسته ای است که قبلاً بارها ذکر شده است. که استفاده از رجعت به گذشته این بار برای ایجاد مقایسه میان رونق و آبادانی مناطق جنوب با ویرانی‌های جنگ یا معرفی بیشتر شخصیت‌ها صورت گرفته است. . بارِ طنز و کنایاتِ زبان نیز سنگین‌تر و نه تنها از زبان آریان بلکه از سوی­ شخصیت‌هایی چون دکتر یار ناصر و مریم و فرجام نیز شنیده می‌شود و حتی به حریم صحنه های جدی و غم انگیز رسوخ می‌کند و فضای غم زده رمان را قابل تحمل تر می‌سازد. از نمادها نیز بهره شایسته ای گرفته شده است. نماد گل لاله ٬ که فرجام همیشه شاخه ای از آن را در اتاق تنگ خویش نگاه می‌دارد ٬ پیش آگهی از تعلق فکری و سرنوشتی است که در انتظار اوست و هم اسمیِ آن با معبودش٬ لاله جهان شاهی٬ نیز هدف و مقصود این شهادت را می‌رساند. شهادت فرجام شکوفایی گل زندگی لاله را در پی خواهد داشت. نام منصور فرجام نیز کنایه از سعادتی است که فرجام در اواخر زندگی احساس می‌کند. او از بخت خویش سپاسگزار است که او را یاری داده است تا فرجام زندگی‌اش را شکل دهد و٬ در زمستانِ زندگی خود و برخی از هم وطنانش٬ به رستگاری و حیات جاودان دست یابد. جبهه جزایر مجنون نیز ٬ که راه رستاخیز را برای فرجام فراهم می‌آورد ٬ کنایات ظریفی در بردارد. از یک سو ٬ در رمان ٬ اشاراتی به اهل جنوب بودن مجنونِ لیلی می‌شود٬ از سوی دیگر٬ فرجام که مجنونِ عشق لاله است٬ راهیِ جبهه جزایر مجنون می‌شود که شاید در چشم برخی متقارن با جنون زدگی باشد (اوجاکیانس، 1386: صص 131-132).

 

 

از نظرمحمدرضا روزبه آثار اسماعیل فصیح از نوع آثاری هستند:

 

 

«که طی آن‌ها نویسنده یا نقبی به تاریخ گذشته زد و یا فراز و نشیب­های جامعه ایران در پشت جبهه جنگ را به تصویر کشید. رمان­های اسماعیل فصیح غالباً روالی خطی و شیوه­ای گزارش گونه و سرگرم کننده دارند. اسرار نویسنده بر این شکل و شگرد و کم توجهی او به انضباط درونی اثر، بعضاً به سستی آثارش انجامیده است».  (روزبه،1381:93)   

 

 

  1-5- مواد و روش اجرای پژوهش:

 

 

 

    1. در این پژوهش پس از مطالعه آثار اسماعیل فصیح و همچنین کتاب­های نقد و بررسی آثار دفاع مقدس از روش‌ کتابخانه­ای استفاده می­شود

 

 

2.پس از جمع­آوری منابع معتبر، متناسب با عنوان­های اصلی و فرعی فیش­برداری صورت می­گیرد.

 

 

 

    1. بعد از طبقه­بندی فیش­ها و تحلیل آن‌ها پیش­ نویس تهیه شود.

 

 

 

 

 

زندگی نامه و آثار اسماعیل فصیح

 

 

2-1- زندگی نامه و آثار اسماعیل فصیح

 

 

اسماعیل فصیح در دوم اسفند ماه سال 1313 در محله‌ی در خونگاه – از محله های قدیمی (جنوب) نزدیک بازار تهران – متولد شد. پدرش ارباب حسن، اسم او را اسماعیل گذاشت. اسماعیل در خانه ای شلوغ متولد شد خانه ای که 9 فرزند دیگر ارباب حسن هم در آن زندگی می‌کردند مادر و خواهرها او را خیلی دوست داشتند و با نام مستعار ناصر او را صدا می‌زدند – انتخاب نام دکتر یار ناصر از شخصیت‌های مهم رمان زمستان 62 و ناصر خان دایی احمد عرفان مونسی دوازده ساله در رمان کشته عشق بی ارتباط با این نام مستعار نیست – اسماعیل فصیح در سن دو سالگی پدرش را از دست داد.