وبلاگ

توضیح وبلاگ من

تجزیه و تحلیل تنگناها و محدودیتهای اجرای برنامه های بهبود کیفیت در صنایع کوچک ارومیه

بر اساس بررسیهای انجام شده رقابت فروشندگان و عرضه کنندگان یک محصول و یا خدمت به اشکال گوناگونی ظاهر می شود لکن مهمترین جنبه آن کیفیت است (فاطمی قمی، ۱۳۷۰). همچنین کیفیت یکی از مهمترین عواملی است که می تواند به عنوان عاملی مؤثر در کسب درآمد مورد نیاز صنایع و نهایتاً کشور تأثیر بسزایی داشته باشد (مهرگان، 1۳۷۹). سازمانها برای رسیدن به حد مطلوب کیفیت از برنامه های مختلفی از جمله بسترسازی فرهنگی، مدیریت کیفیت جامع، کنترل کیفیت آماری، روش QFD[1]، آموزش پرسنل و …استفاده میکنند. اجرای صحیح و مؤثر این برنامه ها در سازمانها، توأم با مشکلاتی است که سازمانها با آن درگیر می باشند.

 

 

بر اساس بررسیهای انجام شده از منابع داخلی، برنامه های بهبود کیفیت در داخل کشور بیشتر در زمینه خدمات(بانکها و بیمارستانها) و صنایع تولیدی بزرگ مورد توجه قرار گرفته است و اهتمام چندانی به اجرای این برنامه ها در صنایع کوچک صورت نگرفته است (وطن خواه، گوهری، عبدی، 1389؛مهرگان ۱۳۷۹). از این رو در این پژوهش با در نظر گرفتن شرایط و ویژگیهای خاص صنایع کوچک سعی در شناسایی عوامل مؤثر بر اجرای برنامه های بهبود کیفیت و موانع و تنگناهای عمده بر سر راه استقرار این برنامه ها، شده است.

 

 

2-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

 

با توجه به رقابت شدید میان فروشندگان و عرضه کنندگان یک محصول و یا خدمت به ویژه در سالهای اخیر، اهمیت کیفیت تولیدات و خدمات موجب شده است که اکثر سازمانها توجه زیادی به اجرای برنامه های بهبود کیفیت معطوف دارند. آنچه در این راستا اهمیت بسزایی دارد، توجه به موانع و تنگناهای استقرار این برنامه ها است. و نظر بر اینکه شهرکهای صنعتی ارومیه از جمله صنایعی هستند که نقشی مهم در اشتغال و تولیدات صنعتی این شهرستان را دارا می باشند، بدیهی است که ژرف نگری بیشتر بر عوامل مؤثر بر استقرار برنامه های بهبود کیفیت در این صنایع، نقشی کلیدی در رسیدن به اهداف سازمانی و همچنین ارتقای بهره وری خواهد داشت. در این تحقیق سعی در بررسی متغیرهای درون سازمانی(نگرش مدیران و کارکنان، تکنولوژی، تخصص و محدودیتهای اقتصادی) بر اجرای برنامه های بهبود کیفیت در صنایع کوچک با توجه به شرایط خاص این صنایع، شده است.

عکس مرتبط با اقتصاد

مطالعه تحقیقات گوناگون منابع داخلی و خارجی پیرامون اجرای برنامه های بهبود کیفیت نشان می دهد که محققان مختلف عوامل متعددی را در این امر موثر می دانند. طبق نظر آقای نوریاکی کانو و پل لیلرانک ، سکون انسانی، عدم تمایل به استفاده از روشهای کنترل کیفیت، فقدان منابع، ضعف سیستم مدیریت و فرهنگ جامعه از عواملی است که بر اجرای برنامه های بهبود کیفیت اثرگذار است( لیلرانک، کانو، 1374). در حالیکه بن کلگ[2] و بون تان[3] اعتقاد دارند نیازهای مشتریان و عملکرد رقبا فاکتورهای مهم در پیاده سازی این برنامه ها می باشند(Clegg, Tan,2007).

 

 

موانع عمده بررسی شده در ایران شامل موانع اقتصادی، رضایت مشتریان و کارکنان، منابع(مالی و انسانی)، ساختار و فرهنگ سازمانی، موانع آموزشی، نگرشها و انتظارات می باشد (جمشیدی، بهمن ماه ۱۳۷۹ ؛ دنیوی، اسفند ۱۳۸۳؛ نعمتی، ۸۴).

 

3-1- اهداف مشخص تحقیق

 

دانلود مقالات

 

 

 

یکی از اهداف این تحقیق، بررسی تکنولوژی مورد استفاده در صنایع کوچک و تأثیر آن بر اجرای برنامه های بهبود کیفیت می باشد چرا که در عصر اطلاعات ویژگیهای خاصی بر جهان حاکم می باشد که از جمله مهمترین آنها سرعت تغییرات است که هر لحظه بر شتاب آن اضافه می شود. در این شرایط محیطی، یک مؤسسه اقتصادی و یا خدماتی زمانی می تواند به اهداف سازمانی خود و بهبود بهره وری در سازمان خویش دست یابد که این تغییرات را بشناسد، آن را پیش بینی کند و در نهایت آن را بپذیرد و با آن همگام شود. لذا آنچه در این راستا مورد بررسی قرار می گیرد این است که با توجه به تغییرات و تحولات در تکنولوژی و رقابت در سطح فشرده، آیا تکنولوژی مورد استفاده در صنایع کوچک شهرستان ارومیه بر اجرای برنامه های بهبود کیفیت مؤثر است؟

 

از اهداف دیگر قابل بررسی در این تحقیق نگرش مدیران به برنامه های بهبود کیفیت می باشد. بر اساس نتایج بررسیهای انجام شده در داخل و خارج از کشور، انگیزه، حمایت و تعهد مدیران در اجرای برنامه های بهبود کیفیت عاملی کلیدی می باشد (تورانی، طبیبی، شهبازی، بهار ۸۷ ؛ حمیدی، طبیبی، بهار ۸۳؛ دنیوی، اسفند ۱۳۸۳؛,2010 Jayaram, L. Ahire, Dreyfus). با توجه به اینکه نگرش منفی مدیران به برنامه های بهبود کیفیت که حامیان اصلی این برنامه ها به شمار می روند، استقرار آنها را دچار مشکل می کند، از این لحاظ قابلیت بررسی را دارا می باشد.

 

 

از جمله اهداف دیگر قابل بررسی در این تحقیق، سطح تخصص مدیران در زمینه برنامه های بهبود کیفیت می باشد. مدیران و مسئولین کنترل کیفیت از جمله افراد کلیدی در اجرای مؤثر برنامه های بهبود کیفیت می باشند. لذا سطح تخصص آنان در این زمینه نیز می تواند از فاکتورهای تعیین کننده باشد و به این ترتیب قابلیت بررسی را دارا می باشد و آنچه در این راستا مورد بررسی قرار می گیرد این است که آیا سطح تخصص مدیران و مسئولین کنترل کیفیت می تواند بر استقرار برنامه های بهبود کیفیت مؤثر باشد؟

 

 

از جمله اهداف دیگر در این تحقیق، بررسی محدودیتهای اقتصادی صنایع کوچک و نقش آن در استقرار برنامه های بهبود کیفیت می باشد. با توجه به اینکه صنایع کوچک با محدودیتهای مالی دست به گریبان هستند (Cemal Akyüz, Akyüz, Serin, Cindik, 2006 ) که این خود منجر به محدودیتهای انسانی و اطلاعاتی می شود، لذا تنگناهای اقتصادی صنایع کوچک می تواند یکی از عوامل مهمی باشد که اجرای این برنامه ها را تحت تأثیر قرار می دهد. در واقع در صورت چشم گیر بودن محدودیتهای اقتصادی، این عامل می تواند به عنوان مانعی بر سر راه این برنامه ها محسوب شود.

 

 

از جمله اهداف دیگر قابل بررسی در این تحقیق، نگرش کارکنان به برنامه های بهبود کیفیت می باشند. با توجه به اینکه مجریان اصلی برنامه های بهبود کیفیت کارکنان می باشند، و در صورتی که انگیزه کافی در این زمینه در آنان وجود نداشته باشد، می تواند از عوامل مهمی باشد که استقرار این برنامه را با مشکل مواجه می کند. همچنین اگر کارکنان، آگاهی و آشنایی لازم با برنامه های بهبود کیفیت و ضرورت اجرای آن را نداشته باشند بر اجرای این برنامه ها اثر منفی خواهد گذاشت. در واقع در صورت نگرش مثبت، نیروی کار با انگیزه می تواند کارها را بهتر انجام دهد و در کل کیفیت بیشتر را به دنبال خواهد داشت و از این لحاظ دارای قابلیت بررسی می باشد. به طور کلی اهداف زیر را می توان برای این پژوهش شمرد:

 

 

الف- بررسی ابعاد و جوانب گوناگون برنامه های بهبود کیفیت در صنایع کوچک

 

 

ب- بررسی موانع و مشکلات اجرای برنامه های بهبود کیفیت در محیط داخلی(تکنولوژی، نگرش مدیران، سطح تخصص، محدودیتهای مالی، نگرش کارکنان)

 

 

ج- ارائه راهکارها و پیشنهاداتی برای اجرای برنامه های بهبود کیفیت در صنایع کوچک

 

 

[1] – Quality Function Deployment

 

 

[2] – Ben Clegg

 

 

[3] – Boon Tan

پیش تغلیظ داروی رالوکسیفن به روش میکرواستخراج فاز مایع با استفاده از فیبر توخالی و اندازه گیری دارو …

جهت اندازه‌گیری مقادیر Trace رالوکسیفن در مایعات بدن می‌بایست از متدی استفاده شود كه به تیم پزشكی در تنظیم دوز دارو بدون نیاز به خون‌گیری و از طریق غیر تهاجمی كمك كند و قدرت شناسایی و تفكیك این دارو را داشته باشد. با استفاده از متد پیش تغلیظ دارو با میكرواستخراج فاز مایع به كمك هالوفایبر می‌توان مقادیر بسیار كم این دارو را در پلاسما تغلیظ و استخراج نمود، سپس با دستگاه HPLC اندازه‌گیری كرد. از آنجا كه دفع این دارو کبدی است و فقط 6 درصد از راه ادرار دفع میشود در افراد با نارسایی کبدی دوز دارو 2.5 برابر میشود در افراد با نارسایی کلیوی کلیرانس 15 درصد افزایش می یابد و با توجه به نیمه عمر آن، می‌توان از نمونه پلاسما افراد جهت آنالیز استفاده نمود. این روش بسیار جدید بوده و تا به حال جهت پیش تغلیظ و اندازه‌گیری این دارو استفاده نشده است.

 

 

2-1- اهداف

 

 

ابداع روش جدید و غیر تهاجمی (non invasive) جهت تعیین مقدار این دارو از طریق بهینه‌سازی پارامترهای موثر در پیش تغلیظ و اندازه‌گیری این دارو و در نهایت دستیابی به دوز تجویزی مناسب در كسانی كه دارو را دریافت می‌كنند.

 

 

فصل دوم: بررسی متون و مطالعات دیگران در این زمینه

 

 

1-2- مروری بر روش‌های استخراج مایع- مایع و میكرواستخراج مایع- مایع

 

 

استخراج مایع- مایع بر مبنای توزیع گونه بین دو فاز امتزاج‌ناپذیر كه معمولاً یكی از آن‌ها آب و دیگری یك حلال آلی است استوار است. در این روش اساس جداسازی توزیع است ]12[.

 

 

عوامل موثر در استخراج مایع- مایع عبارتند از:

 

 

نوع حلال استخراج كننده، حجم حلال آلی برای استخراج، pH، عامل استخراج، عامل پوشاننده و قدرت یونی محیط.

 

 

استخراج مایع- مایع یكی از قدیمی‌ترین روش‌های جداسازی است، سادگی و كاربردی بودن در مقیاس تجزیه‌ای و صنعتی از عوامل بقای این روش تا امروزه بوده است. از مهم‌ترین معایب این روش مصرف زیاد حلال آلی و آلودگی محیط زیست، هزینه حلال آلی و ایجاد سمیت می‌باشد. در همین راستا با پیشرفتی كه در این روش صورت گرفت و با كم كردن مقدار حلال آلی استخراجی، روش‌های میكرواستخراج با حلال روی كار آمدند كه در این روش‌ها حجم حلال آلی مصرفی به مقدار قابل توجهی كاهش می‌یابد ]29[.

عکس مرتبط با محیط زیست

روش‌های میكرواستخراج با حلال شامل موارد زیر می‌باشد:

 

 

میكرواستخراج فاز مایع با تك قطره[1] (SDME)

 

 

میكرواستخراج فاز مایع توسط غشای فیبر توخالی[2](HF-LPME)

 

 

میكرواستخراج فاز مایع با استفاده از انجماد حلال استخراج كننده

 

دانلود مقالات

 

 

 

میكرواستخراج فاز مایع- مایع پخشی[3] (DLPME)

 

 

2-1-1. میكرواستخراج فاز مایع

 

 

2-1-1-1. میكرواستخراج فاز مایع با تك قطره

 

 

Liu و Dasgupta اولین محققانی بودند كه از یك قطره‌ی كوچك جهت تغلیظ و استخراج استفاده نمودند. آنها با به كار بردن یك میكرو قطره‌ی آلی از جنس كلروفرم به صورت معلق در یك قطره آبی در حال جریان (سیستم قطره در قطره) توانستند سدیم دو دسیل سولفات را به صورت زوج یون با متیلن بلو به داخل كلروفرم استخراج نماید ]12[. تقریباً در همان زمان jeannot و cantwell روشی را معرفی كردند كه آن میكرواستخراج با حلال نامیدند ]37[. در این روش یك قطره 8 میكرولیتری از حلال آلی n- اكتان حاوی مقدار ثابتی از استاندارد داخلی در انتهای میله‌ی تفلونی قرار می‌گرفت و میله‌ی تفلونی به محلول آبی در حال چرخش كه حاوی آنالیت بود وارد می‌شد. بعد از اتمام استخراج، میله تفلونی از محلول آبی بیرون كشیده شده و 1 از فاز آلی برای آنالیز به دستگاه كروماتوگرافی گازی تزریق می‌گردید (شكل 2-1).

 

 

در سال 1997 به موازات تحقیقات Jeannot و Cantwell روی میكرواستخراج با قطره He ]44[ و Lee استخراج با قطره را در حالت استاتیك و دینامیك انجام دادند. در روش استاتیك، یك میكرولیتر از قطره‌ی استخراجی در نوك سوزن میكروسرنگ معلق شده، در تماس با محلول آبی قرار گرفته و استخراج گونه از فاز آبی به داخل قطره انجام می‌گیرد. در روش دینامیك، پیستون میكروسرنگ به صورت قیف جدا كننده عمل می‌نماید. با كشیدن پیستون و ورود محلول آبی به داخل میكروسرنگ، لایه‌ی نازكی از فاز آلی در جدار داخلی سرنگ و سوزن تشكیل شده و همرفت القاء شده در اثر حركت پیستون منجر به استخراج گونه‌ها از فاز آبی به لایه آلی می‌گردد ]31[. میكرواستخراج با قطره به دو شیوه دو فازی و سه فازی قابل انجام است. در میكرواستخراج دو فازی، استخراج گونه‌ها به درون یك حلال آلی غیر قابل امتزاج با آب رخ می‌دهد. در میكرواستخراج سه فازی یا میكرواستخراج مایع- مایع- مایع[1]، گونه‌ها از نمونه به درون حلال آلی و سپس با استخراج برگشتی به درون فاز آبی پذیرنده استخراج می‌شوند.

 

 

در میكرواستخراج با قطره (دو فازی یا سه فازی) به دلیل انتقال گونه‌ها از نمونه‌های با حجم چند میلی‌لیتر به داخل میكرو قطره‌ای با حجم میكرولیتر، فاكتور تغلیظ بالایی برای مواد مختلف به دست می‌آید. وجود یك مرحله استخراج برگشتی در سیستم سه فازی، انتخابگری سیستم را بالا می‌برد، چرا كه طی آن بسیاری از مولكول‌های خنثی حذف گردیده و روش از قدرت پاكسازی[2] بالایی برای نمونه‌های با ماتریس پیچیده برخوردار می‌گردد. با انتخاب حلال آلی مناسب، كاهش نسبت حجم میكرو قطره‌ی پذیرنده به نمونه، تنظیم شرایط و pH فازهای دهنده و گیرنده و نیز با بكارگیری واكنش‌گرهای كمكی در فاز استخراجی به منظور به دام اندازی گونه‌ها، می‌توان كارایی استخراج را افزایش داد ]30[.

 

 

قرارگیری حلال استخراجی در معرض بافت پیچیده‌ی نمونه و انحلال جزیی حلال در آب، دشواری نگهداری قطره درون محلول، عدم امكان استفاده از دماهای بالا و ناپایدار شدن قطره طی هم‌زدن محلول، همچنین كشیده شدن مقداری از محلول همراه با قطره به درون میكروسرنگ در انتهای كار از جمله معایب روش SDME می‌باشد. Jeannot و همكارانش در سال 2001 با هدف رفع این محدودیت‌ها ایده‌ی استفاده از قطره‌ی حلال در فضای فوقانی[3] را مطرح نمودند ]66[.

 

 

در این روش كه میكرواستخراج با حلال از فضای فوقانی نامیده می‌شود، قطره برای زمانی معلوم در تماس با فضای فوقانی نمونه قرار گرفته و استخراج گونه‌ها از محلول به فضای فوقانی و از آنجا به درون قطره انجام می‌پذیرد.

 

 

HS-SDME روشی ساده، حساس و ارزان است و جهت استخراج تركیبات فرار و نیمه فرار از نمونه‌های با بافت پیچیده بسیار مناسب می‌باشد ]73، 46[ به منظور افزایش تكرارپذیری استخراج، این روش توسط دستگاه‌های نیمه خودكار و تمام خودكار نیز انجام پذیرفته است. در شكل (2-2) نمایی از سیستم میكرواستخراج با قطره به دو شیوه استخراج مستقیم و استخراج از فضای فوقانی نشان داده شده است.

 

 

[1]. Liquid- Liquid- Liquid Microextraction (LLL.ME).

 

 

[2]. Cleaning

 

 

[3]. Headspace Single Drop Microextraction (HS-SDME).

 

 

[1]. Single Drop Microextraction (SDME)

 

 

[2]. Hollow Fiber Liquid phase Microextraction (HF-LPME)

 

 

[3]. Depressive Liquid Phase Microextraction

تأثیر هیپنوتیزم و تمرین بدنی بر اکتساب و یادداری مهارت یک خم کشتی

روان شناسان، به‌تدریج به این تصور که هیپنوتیزم، انسان را به موجودات عجیب، منفعل و سلطه پذیری تبدیل می‌کند را کنار می‌گذارند و این باور را جایگزین می‌کنند که برای ایجاد رفتار و واکنش‌های طبیعی، باید به هیپنوتیزم متوسل شد. آن‌ها، به تدریج متقاعد می‌شوند که به کمک هیپنوتیزم می‌توان رفتار انسان را به شکل عملی و کنترل شده مورد مطالعه قرار داد (پوهارت و تاد [3]).

 

تغییراتی که در سیستم فیزیولوژی بدن ما در اثر هیپنوتیزم رخ می‌دهد تأثیراتی همه جانبه است . تغییر، در عضلات ارادی و غیرارادی، اعضاء و غدد ، حواس پنج گانه و تغییراتی در ناحیه مغز مانند جریان خون ناحیه ای مغز ، قشر مغز و امواج مغزی می‌باشد که علاوه بر افراد عادی در ورزشکاران نیز مشاهده می‌شودوتغییرات ایجاد شده در بهبود عملکرد ورزشی آنان مؤثر بوده است (ویلیامسون[4] وهمکاران،2002).

 

روانشناسان معتقدند که تصویرسازی و آرام سازی هنگامی که با یکدیگر ترکیب شوند اثرات مطلوب‌تری بر عملکرد خواهند داشت.حال به منظور افزایش کارایی و عملکرد ورزشکاران،استفاده از خلسه هیپنوتیزمی که زمان و تمرکز بیشتری را در اختیار فرد می‌گذارد تا تمام حرکات و مسابقه را در ذهن خود بیاورد می‌تواند مؤثر باشد.

 

علاقه به‌تأثیرهیپنوتیزم بر عملکرد ورزشی از سال 1889 آغاز گردید .مول (1985) ادعا کرد که آزمودنی‌های که تحت تأثیر هیپنوتیزم قرار می‌گیرند از چنان قدرت عضلانی بر خوردار خواهند شد که در شرایط عادی امکان‌پذیر نخواهد بود. هوارد [5]و ریردون در سال 1986 به بررسی اثر هیپنوتیزم بر خود انگاره و کاهش اضطراب، رشد ، عضلانی و عملکرد عصبی عضلانی پرداختند و دریافتند که هیپنوتیزم باعث افزایش عملکرد افراد می‌شود. اگر چه هیپنوتیزم توسط روانشناسان ورزش مورد استفاده قرار گرفته است؛ اما فقط بررسی تجربی محدودی در زمینه‌ی تأثیر هیپنوتیزم بر روی عملکرد ورزشی ، حرکتی و جسمانی انجام شده است. (تیلور وهمکاران[6] 1993). میرز[7] وهمکاران( 1996) نشان دادند که طرح‌های شناختی رفتاری مانند هیپنوتیزم در بهبود عملکرد ورزشکاران تأثیر دارد. توانایی، در ایجاد تغییرات گسترده و عمیق در عملکرد ورزشی در ورزش ژیمناستیک که مستلزم کاربرد مهارت‌های پیچیده است قابلیت هیپنوتیزم را هر چه بیشتر نمایش می‌دهد. تصویرسازی در حالت هیپنوتیزم توانست سرعت یادگیری فنون متعدد و پیچیده، اجرای آن‌ها و همچنین قابلیت انعطاف را بیشتر نماید تا ورزشکار نیروی خود را متمرکز نماید (لیگت[8] و هامادا[9] ،1993).

 

تیلور و گرسن[10](1992) هیپنوتیزم آمیخته با تصویرسازی ذهنی را در ارتقای عملکرد تنیس مؤثرتر از تصویرسازی ذهنی به تنهایی. دانسته‌اند. یافته‌های آن‌ها نشان داده است که تصویرسازی ذهنی آمیخته با القای هیپنوتیزمی پیشرفت چشمگیری را در قابلیت انجام تکنیک وعملکرد به همراه داشت. همچنین نشان داده شده است که هیپنوتیزم بر امتیازات به دست آمده بازیکنان فوتسال در آزمون شوت به دروازه تاثیر دارد و گروه آزمایشی بر اثر مداخله ی هیپنوتیزم،امتیازات مثبت بیشتری در آزمون شوت به دروازه به دست آورده است(حیدری و همکاران1388).سهرابی و همکاران(1386) مطالعه موردی بر روی یک شمشیرباز حرفه‌ای انجام دادند وبه این نتیجه رسیدند که هیپنوتیزم باعث بالا رفتن اعتماد به نفس می‌شود و در نتیجه در بهبود عملکرد ورزشکار تأثیرگذار است.

 

واسکوز[11](2005)نشان داد که گروه مداخله هیپنوتیزمی به طور قابل توجهی امتیازات بهتری از گروهی که هیپنوتیزم دریافت نکردند، در امتیازات دریبل زدن،دفاع کردن و پرش سه گام در پایان جلسات به دست آوردند.

 

ادوارز[12] و همکاران(1986)نشان دادند که هیپنوتیزم در مورد عملکرد افراد با تعقیب سنج گردان تأثیری ندارد و همچنین تیموری و همکاران(1390)به این نتیجه رسیدند که تصویرسازی هیپنوتیزمی تأثیری بر یادداری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال ندارد.

 

دانلود مقالات

 

 

بنابراین با کمی تأمل در مطالعات هیپنوتیزم در ورزش،مشخص می‌شود که بیشتر محققین این حوزه به بررسی اثرات هیپنوتیزم بر عملکرد انجام شده و بااین وجود باز هم تناقضاتی در زمینه تاثیر هیپنوتیزم بر عملکرد مشاهده می­شود از طرفی کمتر به تاثیر هیپنوتیزم بر یادگیری پرداخته شده و کمتر مورد توجه قرار گرفته است بررسی دقیق تر تأثیر هیپنوتیزم بر یادگیری و بهبود اجرای یاد گیرنده‌ها گام مؤثری در جهت کاربردی کردن این مهارت روانی و رواج آن در همه محیط‌های ورزشی خواهد از این رو محقق سعی بر این دارد که آیا هیپنوتیزم براکتساب و یادداری مهارت یک خم کشتی تأثیر دارد؟

 

ضرورت و اهمیت تحقیق:

 

از زمانی که هیپنوتیزم به عنوان یک مهارت روانی مورد توجه روانشناسان ورزشی قرار گرفته است.تحقیقاتی برای شناخت این پدیده صورت گرفته است تا به سؤالات بسیاری در این زمینه وجود دارد پاسخ دهند. چگونگی،چرایی،زمان و مکان استفاده از هیپنوتیزم،عوامل مؤثر بر آن و تأثیرات انواع هیپنوتیزم از جمله مواردی است که محققان را به خود مشغول کرده است این پدیده پیچیدگی‌های خود را داردو ابهامات زیادی پابرجاست . پاسخ به این نوع سؤالات به طور دقیق می‌تواند برای ورزشکاران حرفه‌ای و مبتدی در رشته‌های مختلف می‌تواند سودمند باشد.

 

با توجه به اینکه در سطوح بالای رقابتی، آمادگی بیشتر ورزشکاران از سطح مطلوبی برخوردار می‌باشد،شاید یکی از عوامل برتری فرد و یا تیم‌ها نسبت به یکدیگر استفاده از مهارت‌های روانی حین مسابقه می­باشد. هیپنوتیزم یکی از تکنیک‌های روانی است که شاید بتواند برای ورزشکاران مفید باشد.

 

این نوع تمرینات نیاز به فضا و امکانات زیاد ندارد و در هر زمان و مکانی توسط خود ورزشکار و مربیان قابل اجراست. همچنین ورزشکار می‌تواند در اوقات فراغت،زمانی که روی تخت خواب دراز کشیده است و غیره …از این نوع تمرینات استفاده کند. هیپنوتیزم شاید بتواند برای اعتماد به نفس ورزشکاران و همچنین کسانی که آسیب دیده‌اند برای بازگشت سریع‌تر آن‌ها به میادین ورزشی مفید واقع شود.

 

هیپنوتیزم می­تواند به ورزشکاران و مربیان در یادگیری کمک کند و همچنین شاید بتواند عملکرد ورزشکاران را بهبود بخشد.

 

[1] -Hardy&Nelson

 

[2] -Pohart&Tadd

 

[3] Pohuart&tadd

 

[4] -Williamson

 

[5]- Howard                             

 

[6] -Taylor

 

[7] -Mearrs

 

[8] Ligget

 

[9] -Hamada

 

[10] -Taylor&Garson

 

[11] -Vasquez

 

[12] -Edvards

تاثیر یک جلسه تمرین هوازی بر بیان ژن ویسفاتین در بافت چرب احشایی موش‌های صحرایی نر دیابتی

چاقی را می‌توان با افزایش چربی بدن معادل دانست. ارتباط بین تجمع بافت چربی احشایی و افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع 2 به خوبی شناخته شده است[12]. از جمله ویژگی‌های مهم متابولیکی بیماران دیابتی، چاقی شکمی است[13].

 

 

آدیپوکین‌ها واسطه‌های شیمیایی هستند که توسط آدیپوسیت‌ها ترشح می‌شوند و به نظر می‌رسد در تنظیم عملکرد انسولینی نقش دارند[14]. به تازگی آدیپوکین جدیدی به نام ویسفاتین شناخته شده كه به‌طور عمده در بافت چربی احشایی بیان می­شود و نقش مهمی در حساسیت انسولین، چاقی و گلوكز ایفا می‌كند[15]. این مولکول اولین بار درسال 2005 توسط فوکوهارا شناخته شد که در گذشته با عنوان عامل افزاینده پیش‌سلول بتا یا نیكوتین‌آمید فسفوریبوزیل ترانسفراز[14] شناخته می­شد[16]. ویسفاتین پلی‌پپتیدی با وزن مولکولی 52 کیلودالتون بوده كه از491 اسید آمینه تشكیل شده است. ژن ویسفاتین با وسعت kb7/34 از 11 اگزون و 10 اینترون تشكیل شده است كه روی بازوی بلند كروموزوم 2/22q7 واقع شده است[6]. اثرهای متابولیكی ویسفاتین با اتصال و فعال‌كردن گیرنده­های انسولین صورت می‌گیرد[16]. ویسفاتین در بازسازی و ساخت نیكوتین‌آمید آدنین دی‌نوكلئوتید نقش مهمی دارد كه منجر به افزایش ترشح انسولین از جزایر لوزالمعده می­شود[17].

 

 

نقش فعالیت بدنی در كاهش شیوع و گسترش دیابت نوع دوم شاید به واسطه اثرات دوگانه فعالیت بدنی قابل توجیه باشد. اولاً فعالیت بدنی منظم از اضافه‌وزن جلوگیری به عمل می‌آورد و این در حالی است كه چاقی و مقاومت انسولینی با یكدیگر ارتباط دارند و دیابت نیز باعث گسترش چاقی می‌شود. نشان داده شده است كه رژیم‌های غذایی چرب در موش­ها باعث ایجاد مقاومت انسولینی می‌شود[18]. در حالی‌كه كاهش وزن در انسان­ها از طریق رژیم‌های كم‌كالری، حساسیت نسبت به انسولین را بهبود می‌بخشد[19]. این موارد همگی نشان می‌دهند که بین عمل انسولین و درصد چربی بدن ارتباطی روشن و شفاف وجود دارد. ثانیاًً، مستقل از درصد چربی بدن، فعالیت بدنی حساسیت نسبت به انسولین را در عضلات اسكلتی بهبود می‌بخشد. در مطالعات مقطعی، افرادی كه به لحاظ بدنی فعال‌تر بودند، نسبت به افراد بی‌تحرك، حساسیت انسولینی بیشتری داشته‌اند[20]. نشان داده شده است تمرینات استقامتی (به مدت 1 تا 12 هفته و به میزان 30 تا 60 دقیقه در روز) حساسیت انسولینی را در انسان بهبود می‌بخشد[21, 22]؛ حتی مشاهده شده است که یك وهله فعالیت ورزشی، بهبود حساسیت انسولینی را در انسان به اندازه كافی تحریك خواهد نمود و انجام یك هفته‌ تمرین استقامتی جهت بهبود تحمل گلوكز در افراد مبتلا به دیابت خفیف نوع دوم، مناسب است[23]. این موضوع در جوندگان نیز صدق می‌كند[24]. بنابراین شواهد قابل ملاحظه‌ای وجود دارد كه نشان می‌دهد فعالیت بدنی و به‌طور ویژه، تمرینات استقامتی اثر قدرتمندی بر فعالیت انسولین در عضلات اسكلتی دارد. البته هنوز كاملاً مشخص نیست كه چگونه انقباض­های منظم عضلانی قادرند چنین اثر ژرف و عمیقی را بر عملكرد درون‌سلولی انسولین اعمال نمایند و موجب افزایش حساسیت انسولینی شوند. در هر حال شناخت مكانیسم­ها و عواملی كه موجب بهبود حساسیت و كاهش مقاومت انسولینی می­شود، می­تواند ما را در كنترل و مهم­تر از آن پیشگیری از دیابت نوع دوم یاری رساند.

 

 

همچنین بررسی­ها نشان می­دهد كه سطوح پلاسمایی و بافتی ویسفاتین می­تواند تحت تاثیر عواملی همچون چاقی، افزایش وزن[25, 26]، محدودسازی كالری[27, 28]، دیابت[29, 30]، سطح پلاسمایی فاکتور نکروزدهنده تومورآلفا (TNF-α)[31]، گلوكز و انسولین[32]، كاهش وزن[33]، سطح چربی خون و سیری مجدد[34, 35] و غذای غنی از چربی[36] قرار گیرد. پژوهش­هایی در زمینه اثر فعالیت بدنی و تمرین بر سطوح ویسفاتین پلاسما در نمونه­های انسانی و حیوانی انجام شده است و نتایج ضد و نقیضی گزارش کرده‌اند، به گونه‌ای که تعدادی بر كاهش، برخی عدم تغییر و تعدادی نیز افزایش سطوح ویسفاتین را اعلام داشتند[37-42].

 

 

اگرچه گزارش شده است که ویسفاتین دارای ویژگی‌های شبه‌انسولینی است، اطلاعاتی وجود ندارد که نشان دهد غلظت پلاسمایی آن به صورت حاد یا در هر صورت با تغذیه و به‌ویژه رژیم غذایی سرشار از گلوکز تغییر می‌کند[43]. شواهد ارتباط مستقیم بین ژنوتیپ ویسفاتین و دیابت نوع 2 هنوز ضعیف هستند و مطالعات مولکولی، فیزیولوژیکی و بالینی بیشتر مورد نیاز است تا نقش ویسفاتین را در آسیب‌شناسی و علت‌شناسی دیابت نوع 2 مشخص نماید. درک دقیق اعمال فیزیولوژیکی و مولکولی ویسفاتین منجر به کشف مداخلات

پروژه دانشگاهی

 درمانی موثر می‌شود. دستکاری‌های جدید که پیام‌رسانی و عملکرد ویسفاتین را بهبود می‌بخشند، می‌توانند وعده‌ راهکارهایی جهت کاهش مسیر التهابی در سلول‌های بتا و درنهایت کاهش پیشرفت مقاومت انسولین مرتبط با چاقی را بدهند.

 

 

با توجه به این تفاسیر و با توجه به پژوهش‌های متعدد می­توان چنین انتظار داشت كه فعالیت بدنی و ورزش در تغییرات متابولیکی، هموستاز و تغییرات سطح انرژی بدن[44] نقش مهمی دارند. در مجموع از مطالعات چنین بر می­آید که تاکنون پژوهشی در زمینه تأثیر فعالیت ورزشی حاد روی بیان ژن ویسفاتین در بافت چرب احشایی انجام نشده است.

 

 

در نتیجه این پژوهش درصدد است به این پرسش­ پاسخ دهد که:

 

 

آیا فعالیت ورزشی حاد، بلافاصله، 4 و 24 ساعت پس از تمرین تاثیری بر بیان ژن ویسفاتین بافت احشایی دارد؟

 

 

[1] hyperplasy

 

 

[2] hypertrophy

 

 

[3] Cardiovascular dysfunction

 

 

[4] Kidney incompetence

 

 

[5] neuropathy

 

 

4 White adipose tissue

 

 

[7] adiposytokine

 

 

[8] Interleukin-6

 

 

[9] tumor necrosis factor-α

 

 

[10] Fukuhara et al

 

 

[11] epidemic

 

 

[12] Visfatin

 

 

[13] Pre-β cell colony-enhancing factor

 

 

[14] Nicotinamide phosphoribosyltransferase

 

 

[15] Nicotinamide adenine dinucleotide

اثر نوع و ترتیب تمرینات موازی بر روی فاکتورهای آمادگی جسمانی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد …

مربیان موفق از ترکیب و دستکاری انواع تمرینات می توانندهرچه بیش تر ورزشکاران خود را به سوی آمادگی مطلوب تر هدایت کنند.انتخاب یک روش مناسب نیاز به پژوهش ها و مستندات علمی دارد.در ارتباط با نقش وسودمندی هریک از تمرینات قدرتی واستقامتی پژوهش های فراوانی صورت گرفته که نقش آن ها را به خوبی مشخص کرده است،ولی در زمینه ی ترتیب ارائه تمرین موازی هنوز جمع بندی کلی وجامعی وجود نداردکه بتوان به آن به خوبی استناد کرد.

 

 

نتایج برخی از پژوهش ها نشان داده اندتمرین مقاومتی و استقامتی همزمان ظرفیت هوازی را افزایش می دهد(85،41) واین نتایج در مقایسه با افرادی که فقط تمرین استقامتی داشته اند کمتر بود(85،41).

 

 

در اثر تمرین موازی ،قدرت عضلانی و توان هوازی نیز افزایش می یابدکه البته این میزان افزایش نسبت به انجام فقط تمرین مقاومتی یا استقامتی کم تر است(85،16،41). تمرین استقامتی تنها باعث افزایش توان هوازی می شودو قدرت عضلانی را افزایش نمی دهد(16). سازگاری های حاصل از تمرین به نوع برنامه ی تمرین بستگی دارد.چنارا وهمکاران(2005)درپژوهشی با عنوان تاثیر موازی تمرینات قدرتی واستقامتی همزمان درون جلسه ای روی ظرفیت و اجرای هوازی گزارش کردند که بهبود قابل ملاحظه ای در ظرفیت و اجرای هوازی به ترتیب درگروه های استقامتی +قدرتی>استقامتی>قدرتی +استقامتی>قدرتی دیده شد(85) .

 

 

هم چنین بیش ترین تاثیر بر بهبود عملکرد دستگاه قلبی عروقی از برنامه ی تمرین استقامتی ایجاد می شود.بنابراین هرکدام از برنامه های تمرین استقامتی یا قدرتی باعث سازگاری های ویژه می شود.پرداختن به فعالیت های استقامتی دستگاه قلبی عروقی راتحت تاثیر قرار می دهدو ضمن افزایش کارایی قلبی عروقی وتنفسی باعث مصرف چربی بدن وتغییردر ترکیبات بدنی می شود(124،71). تمرین استقامتی موجب افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی می شود،ولی اثری بر هایپرتروفی عضلانی ندارد.از سوی دیگر تمرین مقاومتی برای هایپرتروفی سلول های عضلانی از راه سنتز پروتئین وافزایش پروتئین های انقباضی وتغییر در ترکیبات بدنی مورد استفاده قرار می گیرند(3،16)چنین نتایج متضادناشی از تمرینات استقامتی ومقاومتی تردیدهایی رادر ورزشکاران به خاطر ترس از به خطرافتادن سازگاری های تمرینی مطلوب به وجود آمده است(16).پژوهش حاضر در نظر دارد اثر همزمان تمرین مقاومتی واستقامتی بر آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی دانشجویان دختر غیر ورزشکار را مورد مطالعه قراردهدوبه این سوال پاسخ دهد که انجام تمرین همزمان تمرینات استقامتی قدرتی، قدرتی واستقامتی در مقایسه با انجام تمرینات قدرتی-استقامتی چه اثراتی برعوامل آمادگی جسمانی که شامل قدرت واستقامت عضلانی،توان هوازی،توان بی هوازی-چابکی وترکیب بدنی داردوهم چنین آیا ابتدا باید تمرین مقاومتی انجام شودوبدنبال آن تمرین استقامتی یا برعکس وآیا تغییرات ایجاد شده در اثر این چند نوع تمرین موازی با هم متفاوت است؟

 

پایان نامه های دانشگاهی

 

 

 

3-1- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

علوم ورزشی در پی گسترش وسیع خود در زمینه های مختلف توانسته است راهکارهای تازه ای را برای پیشرفت اجرای ورزشی ورزشکاران ارائه دهد که به موجب آن امکان دست یابی به موفقیت آسان تروسریع تر گردد.بنابراین هر گونه مطالعه ای که در پی دست یابی به روابط و عوامل زیر بنایی تشکیل دهنده ی اجرای ورزشی باشد در نهایت چشم اندازی به آینده برای کمک به پیشرفت های بارز مهارتی دارد وبه این ترتیب می تواندزیر بنای پژوهش های کاربردی را تشکیل می دهد(6).

 

 

درسال های اخیر میزان سازش پذیری تمرینات استقامتی و مقاومتی و اثر تمرین موازی برای افزایش ظرفیت و توان هوازی ، توان بی هوازی ،چابکی،قدرت واستقامت عضلانی و ترکیب بدنی مورد توجه پژوهشگران بوده است.آن چه که کمتر به آن پرداخته شده است توجه به ترتیب انجام تمرینات مقاومتی واستقامتی در برنامه تمرین موازی است ،به این نحو که آیا در انجام تمرینات موازی مقاومتی واستقامتی ابتدا باید تمرین مقاومتی وسپس استقامتی انجام شود یا ابتدا تمرین استقامتی وبه دنبال آن تمرین مقاومتی .هم چنین این سوال مطرح است که تغییرات ایجاد شده در قابلیت های جسمانی وترکیب بدن در این شرایط چگونه می باشد. بنابراین ضرورت ایجاب می کند که پژوهش هایی در خصوص تعیین ترتیب برنامه های تمرین موازی استقامتی و قدرتی بر روی قابلیت های جسمانی مانند قدرت واستقامت عضلانی ، توان هوازی ،توان بی هوازی،چابکی و ترکیب بدنی صورت گیرد.

 

 

4-1- اهداف پژوهش

 

 

1-4-1- هدف کلی

 

 

اثر نوع و ترتیب تمرین موازی بربرخی عوامل آمادگی جسمانی شامل توان هوازی،توان بی هوازی،چابکی،استقامت عضلانی وترکیب بدنی دانشجویان دختر غیر فعال.

 

 

1-4-2- اهداف ویژه

 

 

1-2-4-1 مقایسه اثر8 هفته تمرینات استقامتی(ET)،قدرتی ( (ST،موازی استقامتی قدرتی (EST)وموازی قدرتی استقامتی(SET) بر توان هوازی دانشجویان دختر غیر فعال.

 

 

2-2-4-1 مقایسه اثر8 هفته تمرینات استقامتی(ET)،قدرتی (ST) ،موازی استقامتی قدرتی (EST)وموازی قدرتی استقامتی(SET) بر توان بی هوازی دانشجویان دختر غیر فعال.

 

 

3-2-4-1 مقایسه اثر8 هفته تمرینات استقامتی(ET)،قدرتی( (ST(،موازی استقامتی قدرتی (EST)وموازی قدرتی استقامتی(SET) بر چابکی دانشجویان دختر غیر فعال.

 

 

4-2-4-1 مقایسه اثر8 هفته تمرینات استقامتی(ET)،قدرتی(ST)،موازی استقامتی قدرتی (EST)وموازی قدرتی استقامتی(SET) بر استقامت دانشجویان دختر غیر فعال.