وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی گونه ی روایی خاطره –داستان در دو اثر«خاطره های پراکنده»و «دو دنیا» از …

آثار وی عبارت­اند از: «من چه گوارا هستم»(1348)، «خواب زمستانی»(1351)، «خاطره­های پراکنده»(1371)، «جایی دیگر»(1379) و «دو دنیا»(1381). هم­چنین کتاب «بزرگ­بانوی هستی» را درباره­ی فروغ و اسطوره، نماد و صورت­های ازلی نوشته است. ترقی در 1358 به فرانسه مهاجرت کرد. در آن­جا داستان­هایی نوشت که یا ریشه در خاطرات غربت­ناک دوره­ی کودکی دارند و یا تصویری از دشواری­های زندگی در غربت و سرگردانی­های روحی مهاجران هستند. «خاطره­های پراکنده» و «دو دنیا» از این دسته آثارند. او با آثاری چون خاطرات پراکنده، دو دنیا و جایی دیگر، توانست خود را به عنوان نویسنده­ای صاحب سبک و زبان معرفی کند. در داستان‌هاى این نویسنده نشانه‌هایى از گذشته و یادآوری خاطرات همراه با حسرت و اندوه دوره‌ی کودکی به چشم می‌خورد و در واقع نوستالژی‌ها در آثارش به وضوح دیده می‌شوند. ترقی به گذشته احساسی دارد که عموماً به دوران کودکی او باز می­گردد. ترقی بیشترداستان­هایش را به شیوه­ی خاطره­نویسی، با روش برگشت به گذشته و مرور خاطره­ها، در طرحی منسجم و از پیش تعیین شده می­نویسد.

 

 

درباره­ی تعریف داستان این­گونه گفته­اند: «داستان روایتی است منثور از بازآفرینی وقایعی درباره اشخاص به گونه­ای که موجد انتظار و صمیمیت باشد» (مستور،1379 :7). «داستان تصویری است عینی از چشم­انداز و برداشت نویسنده از زندگی» (میرصادقی،1376: 17).

 

 

«بنیادی­ترین عنصر داستان روایت است. روایت به مفهوم بازگویی پی­در­پی واقعه، کاشف توالی، تسلسل و زنجیره­وار بودن گفتاری است که راوی آن را بازگو می­کند»(مستور،1379 :7). روایت در اندیشه آدمی کاوش می­کند و چگونگی تعاملات و کنش واکنش­های او را شرح می­دهد. تفّکرات و بینش هر نویسنده یا شاعر، از خلال روایت یا شعر او، مشخص می­شود. به تعبیر ریمون­کنان «روایت داستانی زنجیره­ای از رخدادهای داستانی است و عمل روایت/روایت­گری به دو مقوله اشاره دارد: 1- فرایند ارتباط که در آن فرستنده، روایت را در قالب پیام

پایان نامه های دانشگاهی

 برای گیرنده می­فرستد؛ 2- ماهیت کلامی رسانه که پیام را انتقال می­دهد و همین ماهیت کلامی است که روایت داستانی را از روایت در دیگر رسانه­ها مثل فیلم، رقص یا پانتومیم متمایز می­سازد» (ریمون­کنان، 1387: 11).

 

 

«خاطره، یعنی اتفاقی که در گذشته روی داده و در یاد شخص باقی مانده است»(فرهنگ سخن،ذیل واژه). خاطرات از آن رو که احساسات و عواطف نویسنده را بیان می­کند و ممکن است باعث تحریک عواطف خواننده شود در ذیل آثار غنایی جای می­گیرند. زبان ادبی و دیگر ویژگی­های ادبی موجود در متن خاطره­نگاشته ها آن­ها را به سمت یک اثر ادبی سوق می­دهد و در شمار آثار ادبی قرار می­دهد.

 

 

درباره خاطره تعریف­های زیادی ارائه شده است: «شرح­حال یا شرح قسمتی از زندگی فرد» (فراگنر،1377: 27). «تصویری ماندنی در ذهن که آیینه­ی واقعیت است، ولی تمام­نما نیست و رنگ و خیال عاطفه پذیرفته است»(حسینی­نژاد، 1388: 18).

 

 

اتوبیوگرافی، تذکره­ها، یادنامه­ها، حبسیه­ها، شکواییه­ها، منشآت و … که حاوی زندگی و خاطرات نویسندگان آن­ها می­باشند، از دیگر اقسام ادبیات خاطره­نویسی به شمار می­آیند. غلام­حسین یوسفی اتوبیوگرافی را نوعی از خاطرات می­داند و می­نویسد: «خاطره عبارت از هر چیزی که از روی قصد و آگاهی نوشته شده و مقصود از آن، معرفی عمل و اندیشه­ی صاحب اثر بوده است» (یوسفی،1380: 361). «هیچ­یک از گونه­های سرگذشت­نویسی، هم­چون حدیث­نفس (زندگی­نامه­ی خود­نوشت) به درونی­ترین لایه­های وجود انسان نمی­پردازد؛ زیرا هیچ­کس مانند خودزندگی­نامه نویس به همه­ی واقعیت­های زندگی او، احساسات درونی، تردید­ها، نهان کرده­های او آگاهی ندارد؛ از همین روست که تاریخ حدیث­نفس را تاریخ خودآگاهی انسان دانسته­اند»(رضوانیان،1388: 88).

 

 

در ایران، شرح زندگی­نویسی به ویژه از نوع اتوبیوگرافی به دلایل مختلف چندان مرسوم نبوده است. اما در سال­های اخیر، اقبالی به این گونه­ی نوشتاری صورت گرفته است که گاه داستانی و گاه گزارشی است. در این عرصه زنان نیز فعالیت چشم­گیری را آغاز کرده­اند. یکی از این نویسندگان گلی ترقی است.

 

 

در این پژوهش، سعی بر آن است که شیوه­ی روایت گلی­ترقی در داستان­هایش از منظر خاطره­گویی و داستان­نویسی مورد بررسی قرار گیرد. بر مبنای این مباحث مطرح شده، داستان­های گلی ترقی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته و موارد و شواهد استخراج شده و معرفی می­شوند.

بررسی مشکلات ترجمه در اشعار معلقات و صعالیک

شناخت ره­آورد­های فکری و هنری ملت­ها و فهم میراث ادبی که در قالب نظم و نثر به یادگار مانده- که در واقع حاصل تجربیات و یافته­های فکری آن­هاست و سازه­های اصلی فرهنگ و تمدن آنان را تشکیل می­دهد- تا حد زیادی در گرو ترجمه­ی متونشان میسر می­گردد. ترجمه متون عربی از آن جهت مهم
می­نماید که زبان این متون، زبان اسلام و تمدن اسلامی است و پیوند دیرینه با زبان فارسی دارد، و این که گذشتگان ما برخی از آثار ارزنده­ی خود را به این زبان ارائه داده­اند بر صحت این ادعا گواهی می­دهد و مؤید آن است که این دو زبان رابطه­ی تنگاتنگ با هم دارند و پویایی هریک از این دو در گرو شناخت دیگری است (اقبالی، 1388: 13).

 

 

ضرورت تفاهم بین­المللی نیاز به ترجمه­ی شعر را پیش آورده است؛ زیرا شعر آیینه­ی فرهنگ
ملت­ها­ست، به ویژه شعر عرب که دفتر دانش اعراب به شمار می­رود و یکی از ذخایر گران‏سنگ معارف بشری است و با ترجمه نکردن آن، میراث ادبی را از گنجینه­هایی عظیم محروم می­کنیم. اگر رباعیات خیام از فارسی به انگلیسی ترجمه نمی­شد، اگر منظومه ایلیاد هومر، آثار شکسپیر و سروده­های گوته یا مثنوی مولوی ترجمه نمی­شد، جهان معرفت از ره­آورد فکری و ذوقی پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری شگفت

پروژه دانشگاهی

 محروم

می­ماند (همان: 15).

 

 

به تعداد روش­های ترجمه شعر، نظریه­پردازانی وجود دارند که ترجمه شعر را غیرممکن می­دانند. رابرت فراست [1]شاعر آمریکایی می­گوید: «آنچه در ترجمه شعر، ترجمه نشده باقی می­ماند، خود شعر است»  (همان: 58).

 

 

جاحظ می­گوید: «شعر قابلیت ترجمه شدن را ندارد و درست نیست که از زبانی به زبان دیگر ترجمه شود و اگر چنین شود، نظمش بریده، وزنش باطل و زیبایی­اش از میان رفته و از مقام بداعت ساقط می­شود، به دیگر بیان با ترجمه شعر اعجاز وزن شعر از بین می­رود» (جاحظ، 1969: 75)؛ زیرا وزن یکی از ارکان چهارگانه (لفظ، معنی، وزن و قافیه) بنیان شعر به شمار می­آید، به همین جهت نیز اگر شعر ترجمه شود دیگر شعر نخواهد بود. علاوه بر­آن، هنگام ترجمه­ی شعر صنایع و آرایه­های لفظی از قبیل توریه، ایهام، مقابله، جناس، تضاد، مراعات نظیر، تجرید و …، که زاییده­ی لفظ زبان مبدأ هستند، محو می­شوند
(اقبالی، 1388: 16).

 

 

اما به رغم نظریات مخالف، دوستداران ادبیات،  شعر را همیشه ترجمه کرده­اند. علی عبداللهی یکی از شاعران و مترجمان ایرانی در باره­ی ترجمه­ی شعر می­گوید: «من به ترجمه­‎ناپذیری شعر اعتقادی ندارم. به دلیل آن که ترجمه شعر شاعران دنیا در هر زبانی به هر حال تأثیرگذار بوده است. مثلاً ترجمه نه چندان خوب آلمانی­ها در دوران قبل از گوته از شعر­های حافظ، باعث شده که گوته با حافظ آشنا شود و با آن که ترجمه خوبی از حافظ نداشته اما دیوان خود را تحت تأثیر حافظ بسراید. این آرمان­گرایی است که بگوییم شعر غیر قابل ترجمه است. شعر ترجمه می­شود اما نسبت به نثر، افت آن بیشتر است. نباید انتظار داشت که وقتی یک شعری را ترجمه می­کنیم، بتوانیم مثل یک رمان، دقیقاً تمام مشخصه­های آن را تا حد زیادی منتقل کنیم. چون در عرصه­ی ترجمه شعر، پیوسته در نوسان هستی» (www.tebyan.net).

 

 

بنابراین با وجود تفاوت­های وزن و اختلاف هجا و ناهمگون بودن موسیقی و اختلاف آهنگ در زبان‏های مختلف، نیاز شدیدی به ترجمه شعر از زبانی به زبان دیگر احساس می­شود (حسن، 1376: 110).

 

 

 

بررسی و تحلیل موسیقی شعر درغزلیات خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی که به نخلبندشعرای فارسی زبان شهرت دارد ازجمله شاعرانی است که با به کارگیری ردیف ها وقوافی دشوار واوزان متفاوت که دردیوان دیگرشاعران به ندرت مشهود است، توانسته است که موسیقی ویژه ای درغزلیاتش خلق نماید، همچنین به کارگیری ترکیبات ومضامین وآواهای منحصر به فرد که نمونه هایی از آن را شاعرانی همچون مولوی  وحافظ اقتباس کرده اند سبب شده که ازحیث موسیقی تفاوت آشکاری درغزلیات او مشاهده شود. لذا برآنیم که با استفاده از روش سیستماتیک تعداد 100 غزل از مجموعه غزلیات اورا انتخاب نماییم واز حیث انواع موسیقی وعناصرموسیقی ساز همچون وزن، ردیف، قافیه، آرایه های لفظی ومعنوی همانند تکرار، تضاد ومراعات النظیر تحلیل نماییم.

 

 

تعریف مفاهیم تحقیق

 

 

«موسیقی شعر، شامل 1- موسیقی بیرونی شعر: منظور از موسیقی بیرونی شعر، جانب عروضی وزن شعر است که بر همه ی شعر هایی که در یک وزن سروده شده اند، قابل تطبیق است. 2- موسیقی کناری شعر: عواملی که در نظام موسیقایی شعر دارای تاثیر است ولی ظهور آن در سراسر بیت و مصراع قابل مشاهده نیست. مانند قافیه و ردیف. 3- موسیقی درونی شعر : هر کدام از جلوه های تنوع و تکرار در نظام آواها، که از مقوله ی موسیقی بیرونی(وزن) و کناری (قافیه) نباشد در حوزه ی مفهومی این نوع موسیقی قرار دارد. 4- موسیقی معنوی شعر: همانگونه که تقارن ها و تضادها و تشابهات ، در حوزه ی آواهای زبان ، موسیقی اصوات را پدید می آورد همین تقارن ها و تشابهات و تضادها ، در حوزه ی امور معنایی و ذهنی، موسیقی معنوی را سامان می بخشد». (صفحات393-391 موسیقی شعر، محمد رضا شفیعی کدکنی).

 

 

سؤال های تحقیق

 

 

سؤال اصلی: عوامل موسیقی ساز شعر در غزلیات خواجوی کرمانی کدام اند؟

 

 

سؤال فرعی:

 

 

فرضیه های تحقیق

 

 

فرضیه های اصلی: به نظر می رسد که خواجو با به کارگیری اوزان متنوع و ردیف و قافیه های اسمی و فعلی ،  ایهام ، مراعات نظیر و تکرار و تضاد موسیقی دل نواز و زیبایی در غزلیات خود ایجاد کرده استدراشعار او صنایع لفظی نظیر سجع وجناس بیشمار است.

 

 

فرضیه های فرعی:

 

 

سوابق مربوط یا پیشینه تحقیق

 

دانلود مقالات

 

 

 

درباره ی زندگی و احوال و آثار خواجو مقالات و پایان نامه هایی تدوین شده است که البته هیچ کدام از آنها به طور ویژه به بررسی موسیقی شعر در غزلیات وی نپرداخته اند.

 

 

به عنوان مثال پایان نامه هایی با عناوین زیر مشاهده شد.

 

 

1ـ تحلیل سبکی 50 غزل خواجوی کرمانی- لیلا کمال خانی، دانشگاه علامه طباطبایی.

 

 

2ـ تشبیه در غزلیات خواجوی کرمانی- شایسته اق اتابای ، دانشگاه پیام نور تبریز.

 

 

3ـ شرح لغات و ترکیبات و اصطلاحات دیوان خواجوی کرمانی- محمد مهدی بیرامی ، دانشگاه فردوسی مشهد.

 

 

4ـ فرهنگ آداب و رسوم و اشارات در دیوان خواجوی کرمانی – احمد رضا گلابی ، دانشگاه کاشان.

 

 

ضرورت ها و اهداف تحقیق

 

 

ـکمک به شناخت ویژگی های موسیقی غزلیات خواجوی کرمانی

 

 

ـکمک به شناخت زیبایی های ادبی وظرفیت های آفرینش هنری شاعر.

 

 

شیوه ی کار

 

 

نوع روش تحقیق : روش گرد آوری اطللاعات این پژوهش ، کتاب خانه ای و شیوه ی تحقیق تجزیه و تحلیل ادبی محتوا است. ابتدا با مراجعه به دیوان شاعر و سپس با استفاده از کتب انتشار  یافته در زمینه های موسیقی شعر و اوزان عروضی و کتب بدیع ، معانی و بیان 100 غزل خواجو تحلیل و بررسی خواهد شد.

 

 

ابزار گرد آوری اطلاعات ، فیش برداری از منابع و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.

 

 

الف) بخش بدیعی وعروضی

 

 

1ـ وزن: ذکر نام وزن و بحرسروده شده

 

 

2ـ قافیه و ردیف: ذکر واژه های قافیه وردیف درهرغزل

 

 

3ـ بدیع لفظی

 

 

1ـ3ـ سجع: استخراج انواع سجع متوازی ومطرف ونیز اسجاع متوازنی که شامل یک یا چند واج مشترک بوده اند.

 

 

2ـ3ـ جناس: انواع مختلف جناس با ذکر نوع آن استخراج شده است.

 

 

3ـ3ـ تکرار

 

 

1ـ3ـ3ـ تکرار واژه:اگر دربیتی کلماتی تکراری بوده اند، ذکر شده است.

 

 

2ـ3ـ3ـ هم حروفی:تکرار یک واج با بسامد بالا وقابل احساس هربیت ذکر شده است.

 

 

3ـ3ـ3ـ هم صدایی:تکرار یک مصوت با بسامد بالا ویا قابل احساس درهر بیت ذکر شده است.

 

 

4ـ بدیع معنوی

 

 

1ـ 4ـ تناسب:در این بخش به ذکرکلماتی که به گونه ای با هم تناسب دارند پرداخته شده است.

 

 

2ـ4ـ تضاد: کلمات مخالف دریک بیت، مدنظر این بخش است.

 

 

3ـ4ـ ایهام: در این قسمت کلماتی که ایهام دارند ونیز انواع مختلف آن مورد نظر قرارگرفته است.

 

 

ب) بخش تحلیلی(ذکر مهم ترین نکات وظرافت های موسیقایی غزل ها)

 

 

در این بخش مهم ترین نکاتی که گوش نوازی می کنند وبا استماع شعرقابل احساس اند ذکر شده است. ونیز در کنار هم قرارگرفتن دو واج یکسان و یا قریب المخرج میان دوکلمه،که هنگام قرائت، بیت را با اندکی دشواری روبرو می سازد، با عنوان شبه تنافرکلمه، ذکر شده است.

 

 

 

بررسی وتحلیل اجتماعی سفرنامه ناصر خسرو

ناصر خسرو ازخاندان محتشمی ورزیده ودر جوانی به دربار سلاطین راه یافته وبه مراتب عالی رسیده وبارگاه ملوک عجم وسلاطین را مثل سلطان محمود ومسعود را دیده ودر اوایل جوانی در دستگاه های دولتی راه پیدا کرده  وبه مراتب عالی رسیده وبه کار دیوانی مشغول بوده وعنوان  دبیر وادیب  فاضل گرفته وشاه او را خواجه خطیر خطاب می کرده است ناصر خسرو در نیمه اول زندگی در عین کسب اموال زیاد در خدمت امراء ودر لعب و کهود کسب مال وجاه گذراند سپس دچار تغییر حال شد و در اندیشه درک حقایق افتاد وبا علمای زمان خود که اغلب بود به بحث می پرداخت.

 

 

خلاصه آنکه ناصر بعداز طی مقامات ظاهری در اندیشه جستجوی حقیقت افتاد وبسیاری از شهرها را گشت وبا علمای مختلف مجالست کرد وناصر خسرو متوجه ریاهای علمای مذهب افتاد که مالشان را از رشوه آورده بودند وزهد دروغین بود تا اینکه در سال 437ه.ق در جوزجانان خوابی دید که به این سرگردانی احوال خاتمه داد پس به فرمان آن کسی که اشاره به قبله کرده در خواب وحقیقت را در آن سو نشان داده بود با سفر حج بست وبا برادر کمترخود ابوسعید ویک غلام هنری روانه حجاز شد این مسافرت 7 سال طول کشید وبا عودت به بلخ در سال 444 ودیدار برادر دیگر خود ابوالفتح عبدالجلیل خاتمه یافت در این سفر 4 بار حج کرد و مناطق ایران وبلادارمنستان وآسیای صغیر حلب وطرابلس شام وسوریه وفلسطین وجزیره العرب ومصر وقیروان ونوحه وسودان را سیاحت کرده ودر مصر 3 سال به سربرد وبه مذهب اسماعیلی گردید. وبه خدمت خلیفه فاطمی المعتصم بالله ابوطنین محمدبن علی رسید وبعد از طی مراتب و مراحل ، مرتبه حجت یافت واز طرف امام فاطمیان به مقام حجت جزیره خراسان که  یکی از جزایر 12 گانه دعوت  اسماعیلی بود  انتخاب ومامورنشر مذهب اسماعیلی ونشر آثار آن سامان گردید ناصر خسرو بعد از این سفر که 50 سال داشت به وطن خود بلخ بازگشت وبه نشر باطنیان پرداخت وبه اطراف فرستاد وبه مباحثات علمای اهل سنت پرداخت،کم کم مخالفان او در میان متعصبان زیاد شدند وکار را دشوار کردند حتی فتوی قتل او داده شد و او که ضمناً گرفتار مخالفت بسیار شدید سلاجقه با شیعه بود ناگزیر به تهمت بر دین وقرمطی وملحد ورافقعی بودن ترک

پروژه دانشگاهی

 وطن گفت تا از شر ناصبیان رهایی یابد اختلاف او با نواصب در همه جای دیوان او آشکار است وشکایت او از علمای سلجوقی وخراسان در سراسر دیوانش مشهور است بعد از مهاجرت از بلخ به نیشابور ومازندران وعاقبت به یمگان رفت ویمگان را محل اقامت دائمی خود برگزید ودر قلعه ای از قلعه های یمگان که شهری حصین بود در میان کوه ها استقرار یافت وتا پایان عمرخوددر آنجا به اداره دعوت فاطمیان  به اداره خراسانیان مشغول شد و وفات او در این دره یمگان بدخشان درسال 481 ه.ق اتفاق افتاد.

 

 

سبک شاعری وآثار منثور و منظوم

 

 

ناصر خسرو در ابتدای جوانی در کسب علوم وفنون رنج برده وقرآن را از حفظ داشت ودر تمام علوم متداول زمان خود آگاهی داشته وعلی الخصوص علوم یونان تسلط داشت وعلم کلام وحکمت متالهین را خوب می دانست ودرباره ملل ونهل تحقیقات عمیق داشت وعلاقه شدید به کتاب ودانش داشت وهمیشه کتابهایش همراه بود در سخت ترین احوال در سفر بازگشت از عربستان به ایران کتابها را برشترحمل کرده وخود پیاده می رفت.

 

 

آثار منظوم او عبارتنداز دیوان او که برخی آنرا 30 هزار بیت دانسته اند که قصاید واشعار را در بر می گیرد.

 

 

دوم: منظومه روشنائی نامه.  سوم سعادت نامه که هر دو در پند وحکمت هست دیوان او مشتعل بر کلمات وترکیباتی است که در اواخر قرن 4 متداول وخاصیت شعر او اشتمال بر مواعظ وحکمت فراوان است وناصر خسرو در این امر از کسایی مروزی پیروی کرده است او به قول خود دُر قیمتی لفظ دری در پای خوکان نمی ریخت وحاجتی به ستایش خوکان (استعاره از پادشاهان) نثار واحساس نمی کرد.

 

 

 

 

 

آثار منثور او عبارتند از :

 

 

1-خوان اخوان 2- گشایش ورهایش 3- جامع الحکمتین 4-  سفرنامه 5- زاد المسافرین  6- وجه دین  7- بُستان العقول 8- دلیل المتحیرین از دو کتاب اخیر نشانی در دست نیست اما کتب دیگر او موجود  است .

 

 

زادالمسافرین از مهمترین کتب کلامی اسماعیلیه شمرده می شود و وجه دین هم ا زمسائل کلامی به طریق اسماعیلیان نوشته شده است .

بررسی ویژگی های شعری منوچهر آتشی

این پایان نامه دارایپنج فصل است.فصل اوّل شامل کلّیات (پیشینۀ تحقیق، اهداف تحقیق و روش تحقیق)فصل دوم روش های بررسی سبک شناسی، فصل سوم بررسی سطح زبانی اشعار، فصل چهارم بررسی سطح ادبی اشعار، فصل پنجم بررسی سطح فکریاست.

 

 

این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام شده ودرتدوین آن ازکتاب ومقاله به عنوان منبع استفاده شده است.

 

 

مقدّمه:

 

 

منوچهر آتشی،شاعر معاصر (1310-1384 ه-ش ) ازشاعران پرکار عصر حاضر است. ازوی دوازده دفتر شعر به جا مانده است.آثار وی چه ازلحاظ اندیشه و چه ازلحاظ شیوۀ بیان، هم پایۀ آثار خوب ادبی درحوزۀ شعر معاصر محسوب می شود .

 

 

آنچه دراین پژوهش بدان پرداخته شده است نمود ساختار ، فرم ، زبان و موسیقی درمجموعه اشعار آتشی  می باشد.

دانلود مقالات

 

 

 

بیان شعری آتشی، بیانی است غنی،نیرومند و پرتپش، لبریز از عواطف گرم اقلیمی، تعبیرهای زیبای شاعرانه، ترکیبهای نووتازه، مضامین و استعارات بدیع، همراه زبان موزون و روان، ویژگی و اعتبارخاصّی به شعرهای آتشی بخشیده است .

 

 

عاطفۀ شعرش حماسی است وبیانگر روح خشک وخشن جنوب ایران که روح حماسی برهمۀ اندام شعری وی سایه افکنده است .

 

 

آتشی درشعر قدمایی همچون غزل نیزطبع آزمایی می کند اواندک اندک ازچارپاره سرایی صرف دور می شود وبه یمن دست داشتن قدرتمند درکلام خنیایی، درطبع آزمایی های دیگرمشتق ازشکستن افاعیل عروضی هیچ گاه ازبهره گیری ازموسیقی کلام، خود رابی نیاز نمی بیند.

 

 

علم سبک شناسی یکی ازمعیارهایی است که برای نقد و بررسی هراثر ادبی ، مورد توجّه بوده است. این علم مارا یاری می کند که آثار ارزشمند درحوزۀ شعر معاصر راچه ازلحاظ اندیشه و چه از لحاظ بلاغت و نقد ادبی بهتربشناسیم. رسالۀ حاضرپژوهشی است دربررسی ویژگی های شعری آتشی .

 

 

از آنجائیکه  شعر منوچهر آتشی درمیان اشعار معاصر ناشناخته مانده است، نگارنده کوشیده، تادرجهت شناخت ویژگی های ادبی و عناصر زیبایی آفرین، صورخیال، تصویر پردازی و سایر ویژگی های آن، گام مؤثّری درشناخت هرچه بیش تر شعر وی بردارد .