وبلاگ

توضیح وبلاگ من

  • شما باید برای دیدن نمایه کاربر وارد سامانه شوید

بررسی رابطه نا سازگاری های زناشویی با مشکلات رفتاری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع …

در زمینه اثرات محیط خانوادگی بر رشد شخصیت کودکان نظرات متفاوتی وجود دارد . برخی از نظریه پردازان اعتقاد دارند که کودک محصولی وابسته به محیط خانواده است و فضای عاطفی خانوادگی می تواند ویژگی های فرزندان را تعیین نماید (یاسایی، 1374 ). در مقابل عده ای دیگر اعتقاد دارند ، هر چند که محیط خانواده در جنبه های شناختی فرزندان موثر است ولی به عنوان تنها عامل ملاحظه نمی گردد و عوامل ارثی نقش موثرتری در این زمینه ایفا می نمایند (ابس[4] و پلیمن[5]، 1997 ) .

 

 

برپایه نظریه لوین[6] (1936) ، شخص و محیط او همزمان با یکدیگر بر فضای زندگی تاثیر می گذارند و از نظر ماهیت و کارکرد هر کدام به دیگری وابسته می باشند . به همین دلیل رشد شناختی و پیشرفت تحصیلی کودک و عملکرد اجتماعی او با محیط خانوادگی وی در تداوم مداوم می باشد . این بدان معنی است که ارتباط بین والدین و پیامدهای خوشایند و ناخوشایند آن در تعامل با پیشرفت های کودک در مدرسه و اجتماع می باشد و ویژگی های فردی والدین و بخصوص مادر تاثیرات محسوسی در این تعامل خواهند داشت ( نیلچیان، 1378 ، فلدمن[7] و نتزل[8]، 1995 ).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

عوامل متعددی از جمله احترام متقابل ، همخوانی باورهای زوج ، سن ازدواج ، مدت زمان زندگی مشترک ، اقوام و آشنایان ، اعتقادات مذهبی ، تعداد و وضعیت سلامت فرزندان در در رضایتمندی و نارضایتی زناشویی موثر می باشد( فاتحی زاده ، احمدی ، 1383 ).

 

 

در سالهای اخیر ، احساس امنیت ، آرامش و روابط صمیمانه میان مرد و زن به سستی گراییده است و کانون خانواده دستخوش فرایندهای ناخوشایند شده است (ستوده ،1379) . ترنهلم و یانسن[9] (1996)، ارتباط زناشویی را فرایندی   می دانند که در آن زن و شوهر به صورت کلامی و به صورت غیر کلامی مثل گوش دادن ، حالت چهره و ژست های مختلف با همدیگر تبادل احساسات و افکار را انجام می دهند . رضایت از زندگی زناشویی سهم عمده ای در تداوم زندگی و تربیت نسل بعدی دارد (به نقل از فاتحی زاده و احمدی، 1384) . الیس[10] (1992)، رضایت زناشویی را از احساسات مرتبط با خشنودی ، رضایت و لذت تجربه شده زن یا شوهر ناشی می داند . الیس نقش تفکر در رضایتمندی زناشویی را مهم دانسته است و نادیده گرفتن علائق و طرز تفکر طرف مقابل را موجب دلسردی و ناکامی در روابط زناشویی می داند .

 

 

تحقیقات نشان می دهد که شیوه ارتباطی بر حل موفقیت آمیز تعارضات زوج تاثیر زیادی دارد بین سازگاری اجتماعی و سازگاری زناشویی ارتباط مثبت و قوی وجود دارد . به علاوه ، هماهنگی ارزشها با سطح رضایت زناشویی زوجین ارتباطی مثبت دارد . زوجهایی که به آسانی افکار و احساسات خود را با یکدیگر در میان می گذارند و به پذیرش و درک احساسات یکدیگر قادر هستند رضایت زناشویی بیشتری دارند . زن و شوهرهایی که توانایی برقراری ارتباط مناسب را دارا هستند روابط زناشویی رضایتمندانه تری دارند . تحقیقات متعدد نشان داده اند تعامل منفی زن و شوهر در ایجاد نگرش منفی و وقوع تلاق یا جدایی و یا مشکلات رفتاری اعضای خانواده متغیر پیش بینی کننده قوی است و آموزش مهارتهای ارتباطی و زناشویی برای کسب رضایت زناشویی موثر است (رهنما 1381 ، مهدویان 1375 ، سلیمانیان 1376 ، ذوالفقار پور و همکاران، 1383) .

 

 

خداپناهی (1372)، در پژوهشی نشان داد عامل تهییج طلبی در تحکیم روابط زناشویی و سازگاری در ازدواج نقش مهمی دارد . زمانی منفرد (1376)، معتقد است عوامل شخصیتی و روانی و همچنین عوامل اجتماعی از عوامل مهم و موثر در بروز نارضایتی زناشویی است .

 

 

مشکلات رفتاری در کودکان و نوجوانان به صورت رفتارهای متفاوت بروز می کنند که عوامل زیادی در ایجاد آن نقش دارند . مهمترین آنها عوامل زیستی ، محیطی ، اجتماعی ، فرهنگی ، و خانوادگی است .

 

 

واگن سلر[11] (1994)، معتقد است اکثر مشکلات نوجوانان در خانه و مدرسه را از طریق والدینی که درک خوبی از چگونگی برقراری ارتباط موثر و صحیح دارند ، می توان اصلاح نمود (ترجمه ملک پور، 1387).

 

 

ترخان (1385)، در برسی خود در مورد تاثیر پرخاشگری والدین بر سلامت روانی فرزندان نشان داد که کاهش رفتارهای پرخاشگرانه والدین موجب بهبود علائم افسردگی و کارکرد اجتماعی فرزندان گردیده است .

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

پروژه دانشگاهی

 

اغلب والدین احساس می کنند بسیاری از موقعیت های زندگی کودکان و نوجوانانشان خارج از کنترل آنان هستند ، در صورتی که با آموزش ، آنان قادر به تربیت بهتر کودکان و نوجوانان در موقعیت های مختلف زندگی ، رشد مهارتهای اجتماعی در آنان و افزایش آگاهی در روابط بین فردی با کودکان و نوجوانانشان خواهد شد (کریستفر سن و مرلوت[12]، 2007).

 

 

سیف نراقی و نادری (1380)، در بین عواملی که در پرورش شخصیت سالم در نوجوانان موثر اند ، تاثیرات متقابل نوجوان و والدین و نحوه برخورد والدین و نوجوان را از مهمترین و بنیادی ترین می دانند و در این زمینه توانمند ساختن خانواده به ویژه مادران را در پیشگیری و یا درمان مشکلات رفتاری به عنوان نقشی سازنده و اساسی بر می شمارند .

 

 

پژوشگران بسیاری رابطه افسردگی مادر را با اختلالات رفتاری فرزندان مورد تاکید قرار داده اند . رابطه میان اختلافات زناشویی و مشکلات رفتاری فرزندان نیز نشان داده شده است ، به طوری که اختلافات زناشویی به عنوان یکی از فشارهای روانی اساسی دوران زندگی فرزند مطرح شده و آثار آن مورد برسی قرار گرفته است (والچاک[13] 2000 ، ترجمه طاهری، 1380).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

مشکلات رفتاری – هیجانی  به شرایطی اطلاق می شود که در آن ، پاسخهای هیجانی رفتاری در مدرسه با هنجارهای فرهنگی ، سنی و قومی تفاوت داشته باشد ، به طوری که بر عملکرد تحصیلی فرد ، مراقبت از خود ، روابط اجتماعی ، سازگاری فرد ، رفتار در کلاس و سازگاری در محیط کار نیز تاثیر منفی بگذارد . مشکلات رفتاری – هیجانی ، شامل پاسخهای قابل قبول کودک یا نوجوان به عوامل تنش زای محیطی نمی شوند . این اختلالات بر اساس داده های حاصل از منابع مختلف در مورد کارکردهای هیجانی یا رفتاری فرد ، شناسایی می شوند و باید دست کم در دو موقعیت متفاوت ، که یکی از آن ها مدرسه است بروز کند . مشکلات رفتاری – هیجانی می توانند به طور همزمان با سایر معلولیتها نیز ظاهر شود . این اختلالات نارسایی توجه و ناسازگاری را نیز در بر می گیرند (ریوتل[14] ، 2011).

 

 

پیشرفت تحصیلی نوجوانان یکی از شاخص های مهم در ارزیابی آموزش و پرورش است و تمام کوششها و کشش های این نظام ، در واقع برای جامه عمل پوشاندن به ای امر است . به عبارتی جامعه و به طور ویژه آموزش و پرورش ، نسبت به سرنوشت ، رشد و تکامل موفقیت آمیز و جایگاه فرد در جامعه ، علاقه مند است و انتظار دارد فرد در جوانب گوناگون اعم از ابعاد شناختی و کسب مهارت و توانایی و نیز در ابعاد شخصیتی ، عاطفی و رفتاری ، آن چنان که باید پیشرفت کند و تعالی یابد . با توجه به اینکه میزان پیشرفت و افت تحصیلی یکی از ملاک های کارایی نظام آموزشی است ، کشف و مطالعه متغیرهای تاثیر گذار بر عملکرد تحصیلی ، به شناخت بهتر و پیش بینی متغیر های موثر در مدرسه می انجامد . با این برسی متغیر هایی که با پیشرفت تحصیلی در دروس مختلف رابطه دارد ، یکی از موضوعات اساسی پژوهش در نظام آموزش و پرورش است(فراهانی، 1372) .

 

 

مطالعه عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی طی سه دهه اخیر بیش از پیش مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است . یافته های پژوهشی متعددی نشان داده اند که پیشرفت تحصیلی هم از ساختارهای دانش و فرایندهای پردازش اطلاعات تاثیر می پذیرد ، هم از عوامل محیطی از جمله عوامل خانوادگی (باتلر و وین[15]، 1995) .

 

 

تحقیق حاضر به دنبال بررسی این سوال است که تاسازگاری های زناشویی چه رابطه ای با متغیر مشکلات رفتاری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهر رفسنجان دارد ؟

 

 

[1]-1- peterson

 

 

[2]-2- marital incompatibility

 

 

[3]-3- bihavioral problem

 

 

[4]-1- ebes

 

 

[5]- 2- plomin

 

 

[6]- 3- c . levine

 

 

[7]- 4- feldman

 

 

[8]- 5- netsell

 

 

[9]- 1- trenholm&jansen

 

 

[10]- 2- albert ellis

 

 

[11]1- wagen seller

 

 

[12]2- Kristofferson & merlot

 

 

[13]1- walchak

 

 

[14]2- ruttle

 

 

[15]1- batter &winne

بررسی مدل احتمال خطی بر میزان استفاده از خدمات دندانپزشکی در شرکت بیمه ایران

از طرف دیگر توزیع نامناسب دندانپزشکان در سطح کشور و محدود بودن خدمات تخصصی در شهر های کوچک، روستاها و مناطق محروم سبب می شود در صورت تعرفه گذاری خدمات بیمه ای این بخش، فرد روستایی، حق بیمه ای معادل با کسی که در شهر زندگی می کند، بپردازد. که این مسئله، تعرفه گذاری خدمات دندانپزشکی را مخدوش می کند.

 

 

مهمترین شاخص بهداشت دهان و دندان در ایران و جهان شاخص (DMFT)  است.  که میزان دندانهای پوسیده، کشیده و پر شده را در گروه های مختلف سنی نشان می دهد. در کشور آخرین بار در سال 83 این شاخص برای گروه سنی 12 سال به صورت کشوری اندازه گیری شد و نشان داد که هر ایرانی 12 ساله به طور متوسط 86/1 دندان پوسیده، پرشده، یا کشیده شده دارد.

 

 

در کشورهای پیشرفته افراد در سن 80 سالگی باید حداقعل 20 دندان سالم داشته باشند. در این کشور ها در سنین 35 تا 40 سالگی تمام دندان ها سالم نگهداشته شده اند. متاسفانه این در حالی است که بر اساس آمارهای اداره سلامت دهان و دندان وزارت بهداشت، میانگین مذکور تعداد دندان های سالم در بین ایرانی ها، در سنین حدود  21 تا 7/21 مشاهده می شود. در واقع نتیجه کشیدن دندانها به عنوان یک راهکار درمانی، به این مشکل ختم می شود که در سنین 40 تا 50 سالگی در ایران به پروتزهای دندانی نیاز شود. از یک طرف

پروژه دانشگاهی

 بیمه برای خدماتی نظیر پرکردن یا عصب کشی دندان ها هزینه ای پرداخت نمی کند، از طرفی هزینه این امور در دندانپزشکی ها دست کم معادل یک سوم و یا  نیمی از حقوق یک کارگر یا کارمند است و در نهایت به مدد بیمه، فقط کشیدن دندان شامل خدمات بیمه ای می شود. این در حالی است که ارتباط سلامت بهداشت دهان و دندان با سایر اعضای بدن ثابت شده مثلا : کاهش وزن با سلامت لثه، توانایی خوب جویدن با ریسک زوال عقل، جرم گیری دندان با کاهش حملات قلبی ومسائل دیگر مرتبط است.

بررسی رابطه ی جهت گیری مذهبی با تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی در بین زوجین

تعارض زمانی پیش می‌آید که اعمال یك فرد با اعمال فرد دیگر تداخل پیدا می‌کند، همچنان که دو فرد به یکدیگر نزدیك‌تر می‌شوند نیروی تعارض افزایش می‌یابد (کیوچینگ[6]، 1996، ص 257). گاتمن[7] (1994)، معتقد است که “تعارض، منجر به حرکت مارپیچی نزولی می‌شود”. زوج‌هایی که کیفیت ازدواج بالاتری را گزارش کرده اند، عقیده داشتند که رفتار منفی طرف مقابل علت موقعیتی دارد و تحت شرایط خاصی صورت گرفته است. زوج هایی که کیفیت ازدواج پایین تری را گزارش کردند، عقیده داشتند که رفتار منفی طرف مقابل کلی و با ثبات است و بخشی از ویژگی های شخصیت‌شان است و این عامل منجر به دیدگاه منفی در کیفیت ازدواج می شود (دیباچی فروشانی، امامی پور و محمودی، 1388، ص 91).

 

 

روابط دوستانه، الگوهای ارتباطی و احساس رضایت از رابطه، موضوعاتی هستند که هم از جنبه‌ی اجتماعی و هم از جنبه‌ی روان شناسی بر روی رفتارهای بین فردی متمرکزند و موضوع اصلی هستند که از دوران کودکی آغاز می‌شوند (کاتلر و همکاران[8]، 2009). وایلی[9] (2000)، بر این باور است كه همسران مجموعه‌هایی از الگوهای ارتباطی را میان خود برقرار می‌كنند و رفتارهای مشكل آفرین، صرفاً اجرای همان الگوها هستند. الگوهای ارتباطی مورد نظر وایلی عبارتند از: “انزواگزینی متقابل، سرزنش متقابل و توقع/ انزوا گزینی”. طی سال‌ها پژوهش در زمینه‌ی ارتباط میان فردی، الگوهای متعددی ارایه شده اند كه نشان‌گر ماهیت و شیوه‌ی كار ارتباطات است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

ارتباطات مؤثر، موجب شکوفایی هویت و کمال انسان و مبنای اولیه پیوند وی با دیگران و بهبود کیفیت روابط افراد می شود، در حالی که ارتباطات غیرمؤثر مانع شکوفایی انسان شده و روابط را تخریب می کند. بنابراین، اساس زندگی و خوشبختی انسان را همین ارتباطهای میان فردی تشکیل می دهد. ارتباط دلپذیر زوجین این امکان را می دهد که با یکدیگر به بحث و تبادل نظر بپردازند (دیباجی فروشانی و همکاران، 1388، ص 90).

 

 

نتایج بعضی از تحقیقات نشان‌دهنده وجود رابطه بین جهت گیری مذهبی با تعارضات و هم چنین وجود رابطه بین جهت گیری مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین می باشد. که در قسمت ذیل به طور خلاصه به تعدادی از آن ها اشاره می گردد: کوئینگ[10] (2007)، در تحقیقی نشان داده است که افرادی که اعتقادات مذهبی قوی تری دارند، سازگاری بهتری با تعارضات و موقعیت‌های زندگی دارند (کوئینگ، 2007، ص 738). رسولی و سلطانی (1391)، نیز در پژوهشی نشان دادند که بین جهت‌گیری مذهبی و سازگاری زناشویی رابطه وجود دارد و هم‌چنین اعمال و باورهای مذهبی در افزایش رضایت‌مندی و سازگاری زناشویی و فرایند حل تعارض تأثیر دارد (رسولی و سلطانی، 1391). سارگلو[11] (2002)، در پژوهشی بیان داشت که الگوهای ارتباطی با درونی شدن هر چه بیشتر ارزش‌های اخلاقی و مذهبی ارتباط دارد. تحقیق دیگری که توسط باتلر[12] و اتل[13] (2001)، انجام شد، نشان داد که زوج‌ها عبادت و گرایش‌های مذهبی را به عنوان یک رویداد آرامش‌بخش مهم قلمداد می‌نمایند و برای حل مشکلات سازشی خود در زندگی از عقاید مذهبی کمک می‌گیرند. همچنین، زوج‌ها اظهار داشتند که انجام عبادات مذهبی باعث کاهش احساسات خصمانه و واکنش‌های هیجانی منفی می‌شود. از طرف دیگر، عبادات، رفتارهای ارتباطی، مشارکتی و همدلانه با دیگران را افزایش می‌دهد.

 

 

مذهب جزء لاینفک زندگی بشری در تمام اعصار بوده است. ویل دورانت معتقد است: دین به اندازه‌ای غنی، فراگیر و پیچیده است که هیچ دوره‌ای در تاریخ بشر خالی از اعتقادات نبوده است. این که حتی یک انسان بی‌اعتقاد به خدا هم، در شرایط نامطمئن بحران روحی و درماندگی به طور ناهشیار به خدا و نیروهای ماوراء‌الطبیعی می‌اندیشد و از او استمداد می‌طلبد، یک پدیده ثابت شده‌ای است. احساس

پایان نامه های دانشگاهی

 مذهبی عمیق و واقعی، در اعماق ضمیر ناهشیار هر انسانی وجود دارد. تحقیقات نشان داده است که مذهبی بودن به معنای وسیع کلمه می‌تواند آثار بحران شدید زندگی را تعدیل کند و همچنین ارتباط مثبتی بین مذهب و سلامت روان وجود دارد. بنابراین اعتقادات مذهبی یک موضوع مهم در سلامت جسمی و روحی است. مذهبی بودن به معنای وسیع کلمه می‌تواند آثار بحران‌های شدید زندگی را تعدیل کند (مختاری، 1380، ص 3). آلپورت[14] (1950)، مذهب را به عنوان فلسفه وحدت بخش زندگی توصیف می‌کند و هم چنین بیان می کند که جهت‌گیری مذهبی را به دو صورت جهت‌گیری مذهبی درونی و جهت‌گیری مذهبی بیرونی می‌باشد (خوانین زاده، اژه‌ای و مظاهری، 1384).

 

 

نتایج تحقیقات انجام شده در زمینه رابطه مذهب با تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی زوجین نشان می‌دهد که بیشتر مطالعات انجام شده نشان دهنده رابطه بین مذهب و تعارضات زناشویی می باشد که پایبندی به معنویات موجب کاهش تعارضات زناشویی می گردد. هم چنین جهت گیری مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین رابطه دارد و دین و مذهب موجب می گردد که زوجین از الگوهای صحیحی برای ارتباط خود استفاده کنند. از طرفی با توجه به این‌که برخی تحقیقات دین را تنها عامل مثبت و پایداری می‌دانند، این سوال مطرح می‌شود چرا برخی افراد دین دار، اختلاف زناشویی دارند و از تعارضات زناشویی رنج می برند؟ و چرا برخی زوجین دین دار، ارتباط صحیح و مؤثری با یکدیگر ندارند و در بعضی موارد به جدایی، طلاق و یا طلاق عاطفی روی می آورند؟ آیا اختلافات و تعارضات زناشویی آن‌ها به نوع جهت گیری دینی و میزان عمل به باورهای دینی مربوط می‌گردد؟

 

 

البته باید توجه داشت که با افزایش ارتباطات و گسترش نفوذ رسانه ها و رواج الگوهای غربی در بین زوجین باورها و نگرش های مذهبی نیز دستخوش تغییراتی شده اند. لذا به نظر می رسد که در زمینه تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی افراد مذهبی در جامعه امروزی تحقیقات کمتری انجام شده و این خلأ بیش از پیش احساس می شود. لذا با توجه به متغیرهای بیان شده، در این پژوهش محقق درصدد این است که علاوه بر کشف رابطه بین جهت‌گیری مذهبی با الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی بداند سهم هر کدام از متغیرهای جهت گیری مذهبی و الگوهای ارتباطی در تعارضات زناشویی چه میزان است؟

 

 

[1] Gelenn,A

 

 

[2] Pouz,Z

 

 

[3] Barker, F

 

 

[4] Mueller

 

 

[5] Young

 

 

[6] Kew-Cheung, S.

 

 

[7] Gottman, J. M.

 

 

[8] Cutler et al

 

 

[9] Wille

 

 

[10] Koenig, Harold G.

 

 

[11] Saroglou

 

 

[12] Butler

 

 

[13] Atel

 

 

[14] Allport, G. W.

بررسی عدالت سازمانی و شیوه های حل تعارض (بین فردی ) با رضایت شغلی کارکنان …

رضایت شغلی از طریق رفتارها و احساسات مثبت یا منفی كاركنان نسبت به محیط شغلی و سازمانی شكل می‌گیرد. این احساسات با منابع برون سازمانی و درون سازمانی ایجاد می شوند. یكی از منابع مهم درون سازمانی، عدالت سازمانی[1] است. عدالت سازمانی بیان می كند كه باید با چه شیوه هایی با كاركنان رفتار شود تا احساس كنند به صورت عادلانه با آنان رفتار شده است و شامل سه حیطه عدالت توزیعی[2]، عدالت رویه ای[3] و عدالت تعاملی[4] می باشد (كونوسكای[5]، 2000). انصاف و رعایت عدالت یك ارزش اساسی در سازمان‌ها است (كونوسكای، 2000) و بر این متمركز است كه چگونه افراد از نظر اجتماعی رویدادهای درون سازمانی را عادلانه یا ناعادلانه درك می كنند (پول[6]، 2007). پژوهشگران نشان دادند كه سطوح بالای ادراكات عادلانه بودن به میزان بالای رضایت شغلی و رضایت از سرپرست منجر می شود (كروپان زانو[7] و همكاران، 2002، كونوسكای و كروپان زانو، 1991، مسترسون[8]، 2000، فیشر[9]، 2005). وقتی كاركنان احساس كنند كه برخورد غیرمنصفانه‌ای با آن‌ها شده است، عملكرد شغلی آن‌ها پایین می آید و تعهدشان نسبت به سازمان و رضایت شغلی آن‌ها كم می شود (امبروس[10]، 2002، كروپان زانو و گرین برگ، 1997 به نقل از پول، 2007).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

شناخت رابطه استرس شغلی با رضایت شغلی 

 

پیش بینی رضایت شغلی زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد

 

 

زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد

 

 

رضایت شغلی کارکنان به طور مؤثر با عملكرد شغلی آنان، كیفیت کاری و اثربخشی مرتبط است. با توجه به افزایش حقوق، مزایا و توجه دولت به نظر می رسد، هنوز رضایت شغلی آنان كم است و آنان نسبت به برخی عوامل سازمانی از جمله حقوق و مزایا ناراضی هستند (آگیلار وفایی، 1381؛ ازکیا و توکلی، 1385، کلدی و عسکری، 1382). پایین بودن حقوق و مزایا، فشارهای درونی و برونی محیط کار و برخی عوامل دیگر می‌توانند سبب بروز تعارض در کارکنان شده و  موجب تعارض کارکنان شوند.

 

 

تعارض، جزیی طبیعی و عادی از زندگی روزمر ة ماست و واقعیتی است كه بشر در طی تاریخ با آن آشنا بوده ولی متاسفانه به دلیل عدم مدیریت صحیح، بیشتر به ستیزه جویی و دشمنی مبدل شده است. لذا امروز، افراد پیشینه ناخوشایندی از آن دارند و تعارض را پدیده ای منفی می دانند (موسسه آلند جزایر صلح[11]، 2002). تعارض زمانی رخ می دهد که دو یا چند نفر به دلیل تفاوت در نیاز ها، خواسته ها، اهداف و ارزش هایشان در مقابل یکدیگر قرار بگیرند (تامی[12]، 2002). به عبارت دیگر تعارض فرآیندی است که در آن فرد در می یابد شخص دیگری به طور منفی روی مطلوبی که او تعقیب می کند تاثیر گذاشته است (وودمن و هلریجل[13]، 1995). مدیریت تعارض یعنی فرآیند برنامه ریزی برای پرهیز از تعارض در جایی که امکان وقوع آن است و ارائه شیوه هایی برای سازماندهی آن برای حل تعارض در جایی که رخ می دهد (اسلوکام[14]، 2002).

 

 

برخی کارمندان به علت ناتوانی در درک این مطلب سعی دارند با توسل به شیوه های قهر آمیز، تضاد و اختلاف نظرها را در سازمان های خود سرکوب کنند. درحالی‌که تحقیقات نشان داده است سازمان هایی که در آن‌ها تضاد کمتری وجود دارد، اغلب در محیط های رقابتی با شکست مواجه می شوند. چرا که اعضای چنین سازمان‌هایی آن چنان متجانس هستند که برای سازگاری یا تطبیق خود با شرایط محیطی آمادگی کمی دارند یا چنان از وضع موجود راضی اند که تصور می کنند به بهبود وضع موجود نیازی ندارند. درحالی‌که تعارض به مثابه خون تازه ای در رگ های سازمان های پرتکاپو، پیشرو و توفیق طلب همانند سازمان سیمان هرمزگان است و سروکار داشتن با تعارض در قلب مدیریت هر سازمانی نهفته است (وتن و همکاران، 1380).

 

 

نظریه های گوناگونی در مورد شیوه های حل تعارض بین فردی و مدیریت آن در سازمان ها مطرح شده است. دیدگاه سنتی تعارض[15] و شیوه های حل تعارض بین فردی، به عنوان نخستین نظریه و معروف به نظریه یگانگی، بیان می دارد که تعارض پدیده ای منفی و بد است و باید از آن دوری جست. دومین نظریه، نظریه روابط انسانی[16] است که تعارض را امری طبیعی می داند، درحالی‌که جدیدترین نظریه به نام دیدگاه تعامل تعارض[17] معتقد است که تعارض نه تنها می تواند نیروی مثبت در سازمان ایجاد کند، بلکه ضرورتی برای فعالیت های سازمانی است (رابینز[18] و همکاران، 1379).

پروژه دانشگاهی

 

 

 

توماس[19] (1976)، پنج شیوه اداره و حل تعارض های بین فردی را شناسایی کرده که عبارتند از: رقابتی، همکاری، اجتناب، انطباق و مصالحه. بعدها پوتنام و ویلسون[20] 5 شیوه مذکور را با عنوان سه راهبرد دسته بندی کرده است که عبارتند از: راهبرد راه حل گرایی (شامل شیوه های همکاری و مصالحه که طرفین خواهان همکاری با یکدیگرند)، راهبرد عدم مقابله (شامل شیوه های اجتناب و انطباق طرفین. طرفین تمایل دارند از تضاد کناره گیری یا جلوگیری کنند)، راهبرد کنترل که با شیوه های رقابتی یکسان است (افراد فقط به منافع خود توجه می کنند که به تضاد منجر می شود) (توماس، 1976).

 

 

مراحل حل تعارض های بین فردی عبارت اند از: پذیرش اختلاف نظر و تعارض به عنوان یك امر طبیعی، تعیین مشكل و احساس‌های حاصل از آن، شناخت همه راه‌حل‌های ممكن، ارزیابی  راه‌حل‌ها و انتخاب راه‌حلی كه برای هر دو طرف قابل پذیرش است، بررسی تأثیر را ه حل (ایرانیک، 1389).

 

 

كوهن[21] (2004)، تعارض در سازمان ها را در هم شكستن همكاری یا تهدیدی برای آن سازمان به‌حساب می‌آورد و معتقد است كه بروز تعارض در سازمان‌ها هم طبیعی است و هم در روابط افراد، مورد انتظار است. بنابراین تعارض بر عملكرد شغلی كاركنان اثرگذار بوده و موجب موفقیت یا شكست افراد در كارشان می گردد. یكی از راه های مهم برای افزایش موفقیت فرد در كار، آگاهی از وضعیت عملكرد و نقاط قدرت، ضعف كار او است تا براساس آگاهی فرد نقاط ضعف عملكرد خویش را از بین ببرد. این كار از طریق ارزشیابی از عملكرد افراد صورت می گیرد.

 

 

حال این پژوهش در جهت بهبود عملکرد و رضایت شغلی کارکنان بدنبال پاسخ به این سؤال است که آیا بین عدالت سازمانی و شیوه های حل تعارض (بین فردی) با رضایت شغلی کارکنان شرکت سیمان هرمزگان رابطه وجود دارد؟ و اینکه آیا عدالت سازمانی و شیوه های حل تعارض (بین فردی) می توانند پیش بینی کننده های مناسبی برای رضایت شغلی کارکنان باشند؟

 

 

[1] Organizational justice

 

 

[2] Distributive Justice

 

 

[3] Procedural Justice

 

 

[4] International Justice

 

 

[5] Konovsky

 

 

[6] Poole

 

 

[7] Cropanzano

 

 

[8] Masterson

 

 

[9] Fisher

 

 

[10] Ambrose

 

 

[11] Aland Islands Peace Institute

 

 

[12] Toomey

 

 

[13] Woodman & Hellrigel

 

 

[14] Slocum

 

 

[15] Traditional view of conflict

 

 

[16] Human Relation view of conflict

 

 

[17] Interaction view of conflict

 

 

[18] Rubinz

 

 

[19] Thomas

 

 

[20] Putnam and Wilson

 

 

[21] chohen

بررسی عملکرد حافظه­ ی بینایی در بین گروهی از جمعیت شهری و روستایی(استان فارس، 1392)

حافظه، مجموعه­ای از ارتباط بین فرایند مغزی است که به ما توانایی کسب، اندوزش و بازیابی اطلاعات را می­دهد و ما را قادر می­سازد که از این اطلاعات در هر زمان استفاده کنیم ( هاکن بری[12]، 2008). در واقع حافظه برای انسان­ها و سایر اورگانیسم ها و موجودات زنده امری حیاتی است.  عملاً تمامی فعالیت­های روزمره مانند صحبت­کردن، ادراک یا فهم و حتی جامعه­پذیری به اطلاعات یاد گرفته شده و ذخیره شده درباره­ی محیط اطرافمان وابسته است ( تراک-  براون[13]، 2013).  به نظر می­رسد که ما انسان­ها تقریباً هر چه داریم و یا هر چه هستیم از برکت حافظه است و حافظه پدیده­های بی­شمار هستی را یکپارچه می­سازد ( کلیسترم [14]، 1998؛ به نقل از ساعد، 1389 ).

 

 

اولین مرحله حافظه، حافظه­ی حسی[15] نامیده می­شود. حافظه­ی حسی به عنوان محل ذخیره­ی محرک حسی عمل می­کند. یک خاطره­ی حسی یک کپی برابر اصل از آن چه دیده می­شود یا شنیده می­شود را اندوخته می­کند. حافظه­ی حسی کار نگهداری اطلاعات برگرفته شده از محیط را برای چند ثانیه و  یا

 

 

کمتر به عهده دارد ( کرودر[16]، 1992). این قسمت از حافظه در ارتباط مستقیم با حافظه­ی ما بوده و مدت زمان نگهداری اطلاعات در این حافظه از چند هزارم ثانیه تا چند ثانیه متغیر است ( چلبیانلو، 1383 ).  اطلاعاتی که درون حافظه­ی حسی قرار می­گیرند در برگیرنده­ی تمام محرک­های اصلی است که مورد توجه واقع شده­اند. مثلاً حافظه­ی حسی بینایی شامل یک تصویر کوتاهی است از یک منظره­ای که دیدیم و حافظه­ی حسی صوتی شامل یک پژواک زود گذر از صدایی است که ما شنیده ایم. اطلاعاتی که ما دریافت کرده ایم، آنقدر در حافظه­ی حسی باقی می­ماند تا به حافظه­ی کوتاه مدت انتقال بیابند. برای این­که ما از حافظه­ی حسی آگاه شویم، اطلاعات باید بسیار مختصر ارائه شوند، به گونه­ای که بتوانیم اثری از آن­ها را مشاهده کنیم مثلاً رعد و برق در شب نمونه­ی خوبی برای آگاهی از حافظه­ی حسی دیداری است ( لاک و هالینگورث[17]، 2008 ). در حافظه­ی حسی برای هر کانال حسی، حافظه­ای وجود دارد. حافظه­ی بینایی[18] برای محرکات دیداری، حافظه­ی پژواکی[19] برای محرکات شنیداری، حافظه­ی بساوشی[20] برای حس لامسه، حافظه­ی شامه­ای[21] برای حس بویایی و حافظه­ی چشایی[22] برای حس­چشایی که مهم­ترین نوع حافظه­ی حسی، حافظه­ی بینایی و شنوایی است ( قلی زاده، خیرالدین و همکاران، 1389). یکی از مهم­ترین کانال های حسی که انسان از طریق آن اطلاعات زیادی را دریافت می­کند و به حافظه­ی خود می­سپارد بینایی است ( هیل و هیل[23]، 2008 ) .

 

 

در طول دهه­های گذشته، تحقیقات مربوط به حافظه­ی بینایی در چند خط پژوهشی مختلف دنبال شده است. یکی از این خطوط پژوهشی، مربوط به تفاوت­های جنسیتی در کارکردهای شناختی به طور اعم و حافظه­ی بینایی به طور اخص بوده است. به عنوان مثال تحقیقات نشان می­دهد که در زمینه­ حافظه مکان یابی اشیاء تفاوت­های جنسی وجود دارد و معمولاً زنان در این مورد بهتر عمل می­کنند ( گالاگر[24] و همکاران ، 2006  ، لاچینی[25] و همکاران، 2005؛ گوئده و همکاران [26]، 2008). هم چنین زنان در مقایسه با مردان در تکالیف مربوط به حافظه­های کلامی کوتاه مدت و یادگیری واژگان جدید بهتر از مردان عمل می ­کنند ( کاشانسکیا، ماریان و همکاران[27] ، 2011). تحقیقات پارسونز، ریزو و همکاران[28] ( 2005) نیز نشان داد که زنان در تکالیف کلامی و مردان در تکالیف فضایی بهتر عمل می­کنند. لنتون، بلیر و همکاران[29] (2011) نشان دادند که زن­ها نسبت به مردها از حافظه­ی کوتاه­مدت قوی­تری برخوردارند. نتایج چندین مطالعه نشان داد که زنان دارای تمایل برای عملکرد بهتر در فرایندهای حافظه­ی کلامی هستند، در حالی که مردان دارای عملکرد بهتری در حافظه­ی بینایی هستند ( دردیل، ورهاف و همکاران[30]، 2013، تراهان،گوینتانا[31]، 1999 ). نتایج برخی از تحقیقات نشان می­دهد که زنان دارای عملکرد بهتری در حافظه­ی بینایی و کلامی و مهارت­های زبانی هستند و مردان دارای عملکرد بهتری در استدلال انتزاعی، حل مسائل ریاضی و همچنین مهارت­های فضایی هستند ( دادین، سالگادو و همکاران[32]، 2008، فیلیپس، 1992، پستما، هانک و همکاران، 1999). هم­چنین گیورن، ماتر و همکاران[33](1998) نشان دادند که زنان دارای حافظه­ی بینایی بهتری برای اشکال انتزاعی نسبت به مردان هستند. فرگوسن، کروز و همکاران[34] ( 2007) نشان دادند که مردان دارای مزیت در حافظه­ی بینایی هستند. نتایج بوت، چن و همکاران[35] (2010) نشان داد که پسران دارای مهارت­های بینایی، فضایی بهتر و دختران توانایی کلامی بیشتری نسبت به پسران می­باشند. ترویا، هریس و همکاران[36] ( 2000) دریافتند که از آن­جایی که پسران و دختران شیوه­های متفاوتی در یادگیری و بهبود حافظه دارند، دختران در عملکردهای شناختی از جمله حافظه­ی بینایی بهتر عمل می­کنند. هالپرن و لورینگ[37] (2000) نشان دادند که مردان در حافظه­ی بینایی بهتر از زنان عمل می­کنند که این نتایج با پژوهش درور و وکسلین[38] ( 1992) که نشان دادند مردان دارای عملکرد سریع­تری نسبت به انتقال مواد در حافظه­ی بینایی هستند همسو است . در برخی تحقیقات گزارش شده است که زنان در  تکالیف کلامی ( برن باوم، باکستر و همکاران[39]، 2000) و حافظه­ی بازشناسی بینایی ( مک گیورن،2000 ) بهتر از مردان عمل می کنند، اما در تکالیف حافظه­ی فضایی مردان عملکرد بهتری دارند ( پست ما، جاگر و همکاران [40]، 2004) علاوه بر تحقیقات مربوط به جنسیت، بخشی از ادبیات تحقیق به بررسی عملکرد حافظه­ی بینایی در گروه­ها و جمعیت­های مختلف پرداخته است. به عنوان مثال تورگسن[41] (2010) بیان می­کند که کودکانی که دچار اختلال یادگیری هستند در حافظه­ی بینایی خود نقایصی دارند.کوهن، وولف و همکاران[42](2011 ) نشان دادند که بین حافظه­ی بینایی موسیقی دانان وغیر موسیقی­دانان تفاوت معنا داری وجود ندارد. کرسپو، دازا و همکاران[43] (2012) در پژوهشی نشان دادند که افراد کم­شنوا به طور عمیق و شدید در تکالیف ارزیابی مربوط به حافظه­ی دیداری، تأخیر نشان دادند. چن، تسای و همکاران[44] (2012) در پژوهشی نشان دادند که عملکرد کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی در حوزه­ی حافظه­ی بینایی به طور قابل ملاحظه­ای از کودکان گروه کنترل ضعیف­تر است. نقص در حافظه­ی بینایی و توانایی بینایی – فضایی در بیماران وسواسی هم گزارش شده است ( بونه[45] و همکاران، 1991؛ زیلنسکی[46] و همکاران، 1995 ؛ به نقل از پیورسل، ماروف و همکاران[47]، 1998). هم­چنین دیرسون، سیلوا و همکاران[48] (2003) و شین، پارک و همکاران[49] (2004) رابطه­ی بین نقایص حافظه­ی دیداری را با شدت علائم وسواسی نشان دادند. تحقیقات آلنسو، لباد و همکاران[50] (2008) آندرس و گاستو [51] ( 2005) نشان می­دهد که افراد مبتلا به اختلال وسواسجبری دچار نقص در حافظه­ی بینایی هستند. دکرسباخ و بارتر[52] (2000) نیز یادآور شدند بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری به طور معنا­داری در عملکرد حافظه­ی بینایی به واسطه­ی اختلالاتی که در سازمان­دهی استراتژهای دسته­بندی کردن معنایی، هنگام رمزگردانی از خود نشان می­دهند دچار نقص هستند و هم­چنین نقایص حافظه­ی دیداری در میان بزرگسالان مبتلا به اختلال وسواسی – جبری شستشو مشاهده شده است (سیلوا و منزیس[53]، 2003). تحقیقات مولر[54] (2004) نشان داد که افراد مبتلا به وسواس جبری در حافظه­ی بینایی در مقایسه با گروه سالم علمکرد ضعیف­تری دارند. در پژوهش، باتنرو لانگ فلت[55] (1991) حافظه­ی کوتاه مدت بینایی کودکان و نوجوانان عادی و کم­شنوا را مقایسه کردند، آن­ها دریافتند که وقتی سوالات به صورت دیداری و غیر کلامی باشد و به­طور همزمان اجرا شود، تفاوت معنا داری از لحاظ حافظه­ی دیداری کوتاه­مدت بین افراد عادی و کم­شنوا وجود ندارد، اما وقتی سوالات به­صورت زنجیره­ای منعکس می­شود افراد کم­شنوا پیشرفت پایین­تری از خود نشان می­دهند. تحقیقات هریس و کیل [56](2006) نشان داد که کودکان کم­شنوا در تکالیف حافظه­ی بینایی عملکرد بهتری دارند . لوپز – کرسپو، مندز  و همکاران [57](2012) نشان دادند که کودکان ناشنوا در تکالیف مربوط به حافظه­ی دیداری تأخیر نشان دادند. مک­لاتچی، گال بریت و همکاران [58] (1987) نشان دادند که ورزش بوکس اثر معناداری بر نقصان حافظه­­ی بینایی دارد. لورنت، دامات و همکاران[59] (2000) نشان دادند که بین حافظه­ی دیداری بستگان درجه اول بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا با گروه گواه تفاوت معنا داری وجود ندارد. هاس و ما و همکاران[60] ( 2012 ) در مطالعه­ی خود نشان دادند که بین حافظه­ی بینایی بیماران اسکیزوفرنی و افراد عادی تفاوت معنا داری وجود دارد. برخی محققان نشان دادند که کودکان مبتلا به بیش فعالی– نقص توجه در مقایسه با کودکان عادی دچار نقص در مهارت­های حافظه­ی بینایی هستند (گرافورد و دوی[61]، 2008، داگلاس[62]، 2005،  گلدشتاین و گلدشتاین[63]، 1998). ولاکس و کاراپیتکساس [64](2003) نشان دادند که کودکان مبتلا به اختلال نوشتن از مشکلات شناختی که تحت­تأثیر حافظه­ی بینایی است رنج می­برند.در کنار این تحقیقات، بخشی از ادبیات تحقیق مربوط به این موضوع است که محل اقامت ( شهری / روستایی ) چه تأثیری روی توانایی­های شناختی افراد دارد. به عنوان مثال بوت و استونسون[65] ( 2008) نشان دادند که تفاوت در عملکرد شناختی مرتبط با محل اقامت، سن، جنس و حضور در مدرسه است. نتایج زولا[66] ( 2010) نشان داد که اقامت تأثیر زیادی در حوزه­ی تسلط کلامی و سرعت پردازش اطلاعات دارد اما اثر اقامت در حوزه­های حافظه­ی ضمنی کلامی و بینایی بر توجه متوسط بود و هم­چنین اثر اقامت در حوزه­ی اجرایی کوچک بود. لیپینسکی، چیلد و همکاران[67] (1990) در پژوهشی به این نتیجه دست یافتند که محل زندگی نمی­تواند به عنوان توضیحی برای تفاوت در نمرات عملکرد دیداری – فضایی و عملکرد ترتیبی کلامی در بین پسران شهری و روستایی باشد. به طور کلی همان­طور که گفته شد، درباره ی مقایسه ی عملکرد حافظه ی بینایی در بین افراد شهری و روستایی مطالعات کمی صورت گرفته، از این رو هدف مطالعه­ی حاضر بررسی عملکرد حافظه­ی بینایی در بین گروهی از جمعیت شهری و روستایی با در نظر گرفتن عامل جنسیت است.

 

 

[1]- Neuropsychological

 

 

[2]-Gazzaniga

 

 

[3] – Marnat

 

 

[4] – Magnetic Tomogragh & Computerized  Tomograghy

 

 

[5]- Kandel

 

 

[6]- Brown & Tuttle

 

 

[7] – Slotinick  &Thompson

 

 

[8]- zaidel

 

 

[9]- Cognitive function

پروژه دانشگاهی

 

 

 

[10] – Memory

 

 

[11]- Eysenck

 

 

[12] -Hockenbury

 

 

[13] – Turk-brown

 

 

[14] -kihlstrom

 

 

[15]- Sensory Memory

 

 

[16] – Crowder

 

 

[17]- Luck & Hollingworth

 

 

[18]- Visual Memory

 

 

[19]- Echoic Memory

 

 

[20]- Haptic Memory

 

 

[21]- Olfactic Memory

 

 

[22]- Gustic Memory

 

 

[23]- Hill& Hill

 

 

[24]- Gallagher

 

 

[25] – La chini

 

 

[26] – Goede

 

 

[27] – Kushanskya, Marian

 

 

[28] – Parsons, Rizzo

 

 

[29] -Lenton & Blair

 

 

[30]- Dordill & Verhoff

 

 

[31] -Trahan & Quintana

 

 

[32] – Dadin &Salgado

 

 

[33] – Giuren & Mater

 

 

[34] – Fergusen&  Crues

 

 

[35] – Booth &  Chen

 

 

[36] – Throia & Harris

 

 

[37] – Halpern & Luring

 

 

[38] – Derwer& vaxilin

 

 

[39]- Beren – Boem & Bockster

 

 

[40] – Juggerr & chisler

 

 

[41]- Torgeson

 

 

[42]- Cohen & Wolfe

 

 

[43] – Crespo , Daze & Mendez

 

 

[44] – Chen & Tsai

 

 

[45] – Buneh

 

 

[46]- Zilnesky

 

 

[47] – Purcell & Maruff

 

 

[48] –  Dierson& Silva

 

 

[49] – Shin & Park

 

 

[50] – Alenso & Lebad

 

 

[51]- Andres & Gasto

 

 

[52] Deckrsbach & Barter

 

 

[53] – Silva & Menzies

 

 

[54]- Muller

 

 

[55] – Buttner &Langfeldt

 

 

[56]-Harris & kyle

 

 

[57] – Lopez – Crespo & Mendez

 

 

[58]-Mclatchie  & Galbraith

 

 

[59]- Laurent & Damat

 

 

[60]- Hus & Ma

 

 

[61] – Geradphord & doey

 

 

[62] – Douglas

 

 

[63] – Goldstein & Goldstein

 

 

[64]-Valchos & karapetsas

 

 

[65]- Booth & Stvenson

 

 

[66]- zola

 

 

[67] – Lipinski & Child